سخن سردبیر
دوره 18، شماره 70 ، اسفند 1387، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
محمد جواد ولدان زوج؛ یوسف رضائی؛ فریبرز وزیری؛ محمد رضا مباشری
چکیده
با توجه به اینکه مقدار قابل توجهی از آب شیرین ایران از منابع یخچالها و برفچالهای طبیعی تأمین میشوند، بنابراین مطالعه و حفاظت از این منابع ضروری به نظر میرسد. این مطالعه شامل برآورد پارامترهای مختلف یخچالی نظیر بیشترین و کمترین ارتفاع، مساحت و محیط، موقعیت خط برف و... است. با توجه به مشکلات مطالعه ...
بیشتر
با توجه به اینکه مقدار قابل توجهی از آب شیرین ایران از منابع یخچالها و برفچالهای طبیعی تأمین میشوند، بنابراین مطالعه و حفاظت از این منابع ضروری به نظر میرسد. این مطالعه شامل برآورد پارامترهای مختلف یخچالی نظیر بیشترین و کمترین ارتفاع، مساحت و محیط، موقعیت خط برف و... است. با توجه به مشکلات مطالعه مستقیم این مناطق از نظرهزینه و سختی کار، استفاده از فناوری سنجش از دور جهت مطالعه و بررسی آنها بسیار کارا و مفید است. استفاده از الگوریتمهای مختلف سنجش از دور ماهوارهای برای آشکارسازی مناطق یخچالی و همچنین محاسبه پارامترهای مهم یخچالی از این جملهاند. برای رسیدن به این هدف، باید قابلیت تصاویر ماهوارهای از نظر قدرت تفکیک مکانی، طیفی و رادیومتری برای مطالعه دقیق یخچالهای طبیعی ایران را بررسی و ارزیابی کرد. در این تحقیق، به منظور بررسی یخچال طبیعی علم چال، تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک مختلف بررسی شدند و پارامترهای یخچالی به کمک تصاویر ماهوارهای انتخاب شده مطالعه و شناسایی شدند تا تصاویر ماهوارهای بهینه که برآورد کننده دقت مطالعات یخچالهای طبیعی ایران باشند، مشخص شوند. همچنین قابلیتهای مدل ارتفاعی رقومی(DEM) در ترکیب با تصاویر ماهوارهای بهمنظور استخراج پارامترهای هندسی یخچال از قبیل وضعیت توپوگرافی کاسه یخگیر، ارتفاع حد بالا و پایین کاسه یخگیر، وضعیت توپوگرافی منطقه و حوضه آبریز و... مورد ارزیابی قرار گرفت.
مقاله پژوهشی
عباس افلاطونیان؛ علی یساقی؛ عبدالحسین احمدنیا
چکیده
تاقدیس سلطان در شمالباختر کمربند چینخورده ـ رانده زاگرس و در ناحیه لرستان واقع است. در این مقاله تحلیل هندسی و جنبشی این تاقدیس برای برآورد بستگی گروه دهرم آن بهمنظور ارزیابی مناسب بودن این گروه برای پیجویی اکتشاف مخزن گازی، انجام شده است. تحلیل هندسی تاقدیس سلطان نشان می دهد که این تاقدیس از نوع چینهای انتشار گسلی است ...
بیشتر
تاقدیس سلطان در شمالباختر کمربند چینخورده ـ رانده زاگرس و در ناحیه لرستان واقع است. در این مقاله تحلیل هندسی و جنبشی این تاقدیس برای برآورد بستگی گروه دهرم آن بهمنظور ارزیابی مناسب بودن این گروه برای پیجویی اکتشاف مخزن گازی، انجام شده است. تحلیل هندسی تاقدیس سلطان نشان می دهد که این تاقدیس از نوع چینهای انتشار گسلی است که در بین انواع مختلف این چینها نیز با نوع سه برشی (trishear) هماهنگی بیشتری دارد. البته به علت عدم دسترسی به اطلاعات زیر سطحی مناسب و همچنین به علت هندسه گرد و به نسبت باز آن و وجود اختلاف مقاومت در بین واحدهای مختلف از سطح تا عمق، میتوان مدل چین جدایشی گسلخورده (Faulted Detachment Fold) را نیز که از نظر هندسی شبیه چینهای انتشار گسلی هستند، برای تاقدیس در نظر گرفت. همچنین مطالعه مقادیر کرنش نهایی بر روی نمونه سنگهای آواری از تاقدیس و چین الگو نشان داد که این مقادیر نسبتاً پایین بوده و مشابه مقادیر کرنش در چینهای انتشار گسلی با پایین بودن میزان کوتاهشدگی بهموازات لایهبندی است. با استفاده از دادههای سطحی برداشت شده و با در نظر گرفتن مدلهای هندسی به دست آمده، هفت برش عرضی ساختاری بر روی این تاقدیس رسم شد. سپس اطلاعات عمقی مربوط به سطح بالایی گروه دهرم در تمام برشهای عرضی ساختاری برداشت شد و به وسیله این دادهها، نقشه همتراز زیرزمینی (UGC Map) و یک مدل سه بعدی برای گروه دهرم در تاقدیس سلطان رسم شد. میزان بستگی محاسبه شده بر اساس این نقشه ساختاری زیرزمینی برای تاقدیس سلطان آن را فقط در صورت اثبات پیوستگی با تاقدیس مجاور، ریت، به عنوان یک هدف اکتشافی مطرح میکند.
مقاله پژوهشی
عباس قادری؛ سید علی آقانباتی؛ بهاءالدین حمدی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
به منظور انجام مطالعات زیستچینهنگاری سازند شیرگشت در فرازمین کلمرد (Kalmard Horst) بر اساس کنودونتها، برش چینهشناسی میوگــدار (میانگدار) در جنوب باختری طبس انتخاب شد. سازند شیرگشت در این برش عمدتاً از واحدهای سنگی آواری تشکیل شده و به صورت دگرشیب بر روی واحدهای سنگی سازند کلمرد منتسب به پرکامبرین قرار گرفته است ...
بیشتر
به منظور انجام مطالعات زیستچینهنگاری سازند شیرگشت در فرازمین کلمرد (Kalmard Horst) بر اساس کنودونتها، برش چینهشناسی میوگــدار (میانگدار) در جنوب باختری طبس انتخاب شد. سازند شیرگشت در این برش عمدتاً از واحدهای سنگی آواری تشکیل شده و به صورت دگرشیب بر روی واحدهای سنگی سازند کلمرد منتسب به پرکامبرین قرار گرفته است و خود نیز توسط واحدهای سنگی سازند گچال به سن کربنیفر پوشیده میشود.
پس از مطالعات صحرایی و برداشت ستون چینهشناسی برش فوق، 35 نمونه از واحدهای سنگی مناسب سازندهای شیرگشت و گچال انتخاب و مطالعه شد. مطالعه کنودونتهای سازند شیرگشت در این برش حاکی از سن اردوویسین پیشین (Tremadocian - Arenigian) برای این سازند است. سه زیستزون تجمعی کنودونتی (Conodont Assemblage zone) در واحدهای اردوویسین پیشین این برش شناسایی شد که معادل زونهای Cordylodus spp. ، Deltifer و Proteus هستند.
زیستزونهای تشخیص داده شده عبارتاند از:
1- Oneotodus - Drepanodus Assemblage zone
2- Acodus deltatus - Protopanderodus Assemblage zone
3- Acodus - Oistodus Assemblage zone
مقاله پژوهشی
داریوش اسماعیلی؛ امیر اثنی عشری؛ حسین رحیم پور بناب
چکیده
کانسار بوکسیت جاجرم (شمال خاور ایران) از پایین به بالا از چهار بخش لایه رسی زیرین، بوکسیت شیلی، بوکسیت سخت و کائولینیت بالایی تشکیل شده است. بررسی ضرایب همبستگی و نمودارهای پراکندگی عناصر کم تحرک در چهار افق این کانسار نشان دهنده یک منشأ همگن اولیه در ابتدای تشکیل نهشته بوکسیتی است که به تدریج و به دلیل شرایط متفاوت حاکم ...
بیشتر
کانسار بوکسیت جاجرم (شمال خاور ایران) از پایین به بالا از چهار بخش لایه رسی زیرین، بوکسیت شیلی، بوکسیت سخت و کائولینیت بالایی تشکیل شده است. بررسی ضرایب همبستگی و نمودارهای پراکندگی عناصر کم تحرک در چهار افق این کانسار نشان دهنده یک منشأ همگن اولیه در ابتدای تشکیل نهشته بوکسیتی است که به تدریج و به دلیل شرایط متفاوت حاکم بر بخشهای مختلف نهشته، مواد اولیه تفکیک یافتهاند. میزان زهکشی متفاوت و شستشوی برخی از عناصر از بخشهای بالایی نهشته و تهنشینی آن در بخشهای زیرین، باعث تفکیک بوکسیت شیلی از بوکسیت سخت و تماس بخش زیرین بوکسیتهای شیلی با سنگ بستر کربناتی و تفاوت در میزان زهکشی در محل تماس این دولایه، باعث تشکیل لایه رسی زیرین در حدفاصل بوکسیت شیلی و سنگ بستر کربناتی شده است. همچنین شواهد زمینشیمیایی نشان میدهند که لایه کائولینیت بالایی احتمالا در اثر شستشوی سیلیس از افقهای بالایی و تهنشینی آن در لایه بوکسیت سخت تشکیل شده است. مقایسه نمونههای مورد مطالعه با کندریت و ترکیب متوسط پوسته قارهای بالایی، نشان میدهد که هر دو گروه از سنگهای بازی و سنگهای رسوبی در فرایند تکامل بوکسیت جاجرم نقش داشته است به گونهای که این نهشته بوکسیتی میتواند حاصل دگرسانی یک لایه لاتریتی اولیه در نزدیکی محل فعلی آن در نظر گرفته شود که در اثر عملکرد فرایندهای هوازدگی به درون یک محیط کارستی انتقال یافته و در حین انتقال، مواد با منشأ قارهای نیز به آنها اضافه شده است.
مقاله پژوهشی
نصیر عامل؛ محسن موید؛ علی عامری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد هاشم امامی؛ محسن مؤذن
چکیده
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن ...
بیشتر
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن قرار دارد. بررسی ترکیب شیمیایی سنگهای حد واسط تا اسید نشان میدهد که ماگمای تشکیل دهنده سنگهای یاد شده کلسیمی- قلیایی است و با نسبت Na2O / K2O> 1مشخص میشود و در محدوده ماگماهای پتاسیم متوسط و متاآلومینوس قرار میگیرند. این سنگها غنیشدگی در LILE، و U و تهیشدگی در عناصر Y،Nb و HREE نشان میدهند. الگوی عناصر خاکی کمیاب این سنگها به شدت تفریق یافته است و فاقد بیهنجاری منفی Eu است.
محیط زمینساختی این سنگها در محدوده کمانهای ماگمایی پس برخوردی و کمانهای حاشیه قارهای فعال قرار میگیرد. ادامه همگرایی صفحههای عربستان و اوراسیا پس از برخورد در اواخر میو- پلیوسن به اوج خود رسیده و سبب ستبرشدگی، کوتاه شدگی و فراخاست قابل توجه پوسته در شمال باختر ایران و خاور ترکیه شده و فلات مرتفع ایران- ترکیه را بهوجود آورده است. در اثر بههم خوردن و آشفتگی در ترازهای حرارتی و فراخاست، گوشته سست کرهای دچار ذوب بخشی با آهنگ کم، با حضور گارنت در بازمانده شده است و ماگمای بازی قلیایی تشکیل شده است. صعود ماگمای بازی داغ و استقرار آن در پوسته سبب توسعه ذوب بخشی در این ناحیه شده و ماگماهای اسیدی تشکیل شده است. این ویژگی باعث شده است که ابتدا ماگمای اسید از ذوب پوسته و محصولات پرتابی آن خارج شده و سپس ماگمای بازی قلیایی فوران کند، لذا وجود سریهای معکوس آتشفشانی که در آن واحدهای بازالتی قلیایی اولیویندار در بالا و سنگهای حدواسط تا اسیدی در زیر قرارگرفتهاند، از علائم فعالیت آتشفشانی دونمایی(بایمودال) در پلیو- کواترنر آذربایجان است. ماگمای هیبرید حاصل از آمیختگی ماگمای اسیدی با منشأ پوستهای و بازی با منشأ گوشته مولد سنگهای حدواسط بوده است. ویژگیهای شیمیایی دو ماگما با هم متفاوت بوده و یکی از آنها خاصیت کلسیمی- قلیایی داشته و دیگری قلیایی- بازی است. در تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی پلیو-کواترنر آذربایجان فرایندهای (AFC) نیز مؤثر بوده است و این مسئله با شواهد کانی شناسی و نمودارهای تغییرات عناصر اصلی و جزئی قابل درک است. مقایسه شواهد زمینشناختی و ویژگیهای زمینشیمیایی واحدهای آتشفشانی شمال باختر ایران و خاور ترکیه در پلیو-کواترنر نشان میدهد که سیر تحولی یکسانی در تکوین ماگمای این مناطق وجود داشته است.
مقاله پژوهشی
نصراله عباسی
چکیده
در سالهای اخیر مطالعات و ارائه گزارشات اثر فسیلشناسی (Ichnology) در کشور رو به گسترش بوده و اثرفسیلهای (Trace fossils) متعددی از مناطق مختلف ایران در مقالات، پایاننامهها یا گزارشات طرحهای پژوهشی معرفی گردیدهاند که در جای خود کاربردهای این شاخه از دیرینهشناسی نیز بیان شده است (مثلاً وزیری مقدم و طاهری،1383؛ Abbassi, 2007 Fürsich et al., 2006;). ...
بیشتر
در سالهای اخیر مطالعات و ارائه گزارشات اثر فسیلشناسی (Ichnology) در کشور رو به گسترش بوده و اثرفسیلهای (Trace fossils) متعددی از مناطق مختلف ایران در مقالات، پایاننامهها یا گزارشات طرحهای پژوهشی معرفی گردیدهاند که در جای خود کاربردهای این شاخه از دیرینهشناسی نیز بیان شده است (مثلاً وزیری مقدم و طاهری،1383؛ Abbassi, 2007 Fürsich et al., 2006;). در این میان آنچه که از اهمیت ویژهای برخوردار است، توجه خاص به رشد و گسترش این دانش نوپا در کشور و بنیانگذاری مبنای درست و صحیح اصول پژوهشی در ارتباط با مطالعات آثار فسیلی است؛ به گونهای که به آسانی بتوان به نتایج مطالعات دانشپژوهان جوان کشور در سالهای آتی اعتماد کرد و به پیشرفت دانش اثر فسیلشناسی در کشور امیدوار بود.
نوشتهای که در زیر میخوانید نقد و بررسی مقاله پورسلطانی و همکاران (1386) تحت عنوان« تفسیر محیط رسوبی سازند کشف رود (باژوسین بالایی-باتونین زیرین)، بر مبنای ایکنوفسیلها در شمال خاوری ایران» است که به تازگی در فصلنامه علوم زمین سازمان زمینشناسی از زیر چاپ خارج شده است. ضمن تبریک به آقای پورسلطانی و همکاران محترمشان که در توسعه و گسترش دانش اثرفسیلشناسی تلاش نمودهاند، ذکر چند نکته جهت اطلاع خوانندگان محترم این مقاله ضروری است. لازم به یادآوری است موارد که در زیر بحث میشود، تنها بر مبنای نوشتهها و شکلهایی است که در این مقاله آورده شده است، هر چند که متأسفانه اطلاعات چندانی از آثار فسیلی (بویژه مورفولوژی اثرفسیلها) در متن مقاله نیامده است تا قضاوت را آسان کند.
مقاله پژوهشی
رضا موسوی حرمی؛ اسدا... محبوبی؛ علی خردمند؛ حامد زند مقدم
چکیده
به منظور تفسیر توالی پاراژنتیکی و تاریخچه پس از رسوبگذاری نهشتههای سیلیسی آواری سازند داهو به سن کامبرین پیشین، دو برش داهوئیه (الگو) و گزوئیه به ستبرای 240 و 227 متر به ترتیب در جنوب خاور و خاور زرند، شمال باختر کرمان، مطالعه شده است. فرایندهای دیاژنتیکی شناسایی شده شامل فشردگی، سیمانی شدن، دگرسانی، انحلال و شکستگیها ...
بیشتر
به منظور تفسیر توالی پاراژنتیکی و تاریخچه پس از رسوبگذاری نهشتههای سیلیسی آواری سازند داهو به سن کامبرین پیشین، دو برش داهوئیه (الگو) و گزوئیه به ستبرای 240 و 227 متر به ترتیب در جنوب خاور و خاور زرند، شمال باختر کرمان، مطالعه شده است. فرایندهای دیاژنتیکی شناسایی شده شامل فشردگی، سیمانی شدن، دگرسانی، انحلال و شکستگیها و رگههای پر شده است که طی سه مرحله ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات را تحت تأثیر قرار دادهاند. بررسی کانیهای رسی در ماسه سنگها و گلسنگهای سازند داهو منجر به شناسایی دو گروه رسی ایلیت و کلریت شده است. ایلیت بیش از 90 درصد از کل کانیهای رسی را به خود اختصاص داده است که اغلب با افزایش ژرفای تدفین و دیاژنز کانیهای رسی در طی دگرسانی و انحلال فلدسپار پتاسیم تشکیل شدهاند. تفسیر توالی پاراژنتیکی نهشتههای مورد مطالعه نشان میدهد که اغلب فرایندهای دیاژنتیکی در مرحله مزوژنیک عمل کرده است، همچون فشردگی فیزیکی و تشکیل سیمان هماتیتی در مرحله ائوژنتیک، و فرایندهایی همچون فشردگی شیمیایی، سیمانی شدن سیلیسی و دولومیتی، دگرسانی فلدسپارها، سریسیتی شدن، ایلیتی شدن و کلریتی شدن و انحلال فلدسپارها و چرتها، در مرحله مزوژنتیک روی داده است. همچنین، تشکیل شکستگیها و رگههای پر شده با کلسیت در مرحله تلوژنتیک و در طی بالاآمدگی رسوبات اتفاق افتاده است. امید است تا این دادهها بتواند در تفسیر تاریخچه دفن رسوبات مشابه در مقیاس محلی و ناحیهای مفید واقع شوند.
مقاله پژوهشی
شیرزاد روحی؛ یحیی جمور
چکیده
امروزه یکی از اهداف عمده ژئودزی، اندازهگیری تغییرات پوسته زمین در طی زمان است، چرا که شناخت بسیاری از این تغییرات و پیشبینی روند آنها، در طراحی زیر ساختها امری اجتناب ناپذیر بوده و عدم اطلاع از روند آنها میتواند هزینههای گزاف و حتی جبرانناپذیری را بر جامعه تحمیل کند. یکی از راههای اندازهگیری این تغییرات ایجاد شبکه ...
بیشتر
امروزه یکی از اهداف عمده ژئودزی، اندازهگیری تغییرات پوسته زمین در طی زمان است، چرا که شناخت بسیاری از این تغییرات و پیشبینی روند آنها، در طراحی زیر ساختها امری اجتناب ناپذیر بوده و عدم اطلاع از روند آنها میتواند هزینههای گزاف و حتی جبرانناپذیری را بر جامعه تحمیل کند. یکی از راههای اندازهگیری این تغییرات ایجاد شبکه دائم موقعیتیابی جهانی، انجام مشاهدات پیوسته و پردازش سریهای زمانی موقعیت ایستگاههاست. با استفاده از روش برآورد بیشینه احتمال نوع و دامنه نوفه موجود در سریهای زمانی، دامنه و فاز حرکتهای پریودیک و پارامترهای حرکت خطی به دست میآید. با انجام تحلیل نوفه میزان واقعی تغییر موقعیت ایستگاهها در نقاط مختلف شبکه ژئودینامیک سراسری برآورد میشود که با به کار بردن این مقادیر در معادلات حرکتی دگرشکلی میتوان به تفسیر واقعی دگرشکلی پوسته زمین پرداخت. این یکی از تفاوتهای بسیار مهم ایستگاههای دائم تعیین موقعیت جهانی و ایستگاههای موقت تعیین موقعیت جهانی است. پس از انجام تحلیل نوفه بر روی سریهای زمانی، مشخص شد که مقدار نوفه سفید در مؤلفه ارتفاعی برای همة ایستگاهها بیش از مقدار آن در مؤلفههای مسطحاتی است. مقدار نوفه لرزان(Flicker) در مؤلفه ارتفاعی بیش از مقدار آن در مؤلفههای مسطحاتی است. بدون تحلیل نوفه خطای برآورد شده برای سرعت تغییرات در ایستگاهها تا حدود 8 برابر نادیده گرفته میشود (ایستگاه تهران).
مقاله پژوهشی
محمد علی شکری؛ منوچهر قرشی؛ حمید نظری؛ رضا سلامتی؛ مرتضی طالبیان؛ ژان فرانسوا ریتز؛ حسین محمدخانی؛ مجید شاه پسندزاده
چکیده
گسل آستانه با درازای بیش از 75 کیلومتر در شمال باختری دامغان قرار دارد. مطالعات ریختزمینساختی در راستای آن نشان میدهد که رسوبات کواترنری بهطور آشکار و بهصورت چپ بر توسط گسل بریده شدهاند، که خود دلیلی بر فعال بودن آن است. قرارگیری گسل آستانه در محدوده لرزهای، زمینلرزه تاریخی کومس با بزرگی Ms=7.9 ( (Ambraseys & Melville, 1982و همچنین ...
بیشتر
گسل آستانه با درازای بیش از 75 کیلومتر در شمال باختری دامغان قرار دارد. مطالعات ریختزمینساختی در راستای آن نشان میدهد که رسوبات کواترنری بهطور آشکار و بهصورت چپ بر توسط گسل بریده شدهاند، که خود دلیلی بر فعال بودن آن است. قرارگیری گسل آستانه در محدوده لرزهای، زمینلرزه تاریخی کومس با بزرگی Ms=7.9 ( (Ambraseys & Melville, 1982و همچنین نزدیکی آن با شهر دامغان که بیشترین کشته (بیش از 45000 نفر) را در اثر زمینلرزه کومس داشته، انجام پژوهشهایی را برای شناسایی گذشته لرزهای گسل آستانه ایجاب مینماید. در این نوشتار، گزارشی از شناسایی 4 تا 5 رخداد زمینلرزهای کهن، با انجام پژوهشهای دیرینه لرزهشناسی بر روی گسل آستانه ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
حبیب رحیمی؛ حسین حمزهلو
چکیده
تضعیف انرژی امواج لرزهای بر اثر دو سازوکار پراکندگی و ذاتی ایجاد و مطالعه میشود ودر نتیجه تضعیف کلی انرژی امواج لرزهای، مجموعی از دو نوع تضعیف انرژی امواج در زمین است که از رابطه پیروی میکند که در آن پراکندگی امواج لرزهای در درون زمین است. در این بخش انرژی از کل میدان موج حذف نمیشود و فقط انرژی از امواج ...
بیشتر
تضعیف انرژی امواج لرزهای بر اثر دو سازوکار پراکندگی و ذاتی ایجاد و مطالعه میشود ودر نتیجه تضعیف کلی انرژی امواج لرزهای، مجموعی از دو نوع تضعیف انرژی امواج در زمین است که از رابطه پیروی میکند که در آن پراکندگی امواج لرزهای در درون زمین است. در این بخش انرژی از کل میدان موج حذف نمیشود و فقط انرژی از امواج مستقیم به انتهای رکورد (امواج کدا) شیفت داده میشود و برعکس در تضعیف ذاتی() با استفاده از سازوکارهای مختلف از جملهrelaxation گرمایی، گرانروی، اصطکاک انرژی نوسانی تبدیل به انرژی گرمایی میشود. در این مطالعه تضعیف انرژی امواج لرزهای از محتوای بسامد امواج برشی شتابنگاشتهای حاصل از پیشلرزه، لرزه اصلی و پسلرزه زمینلرزه سیلاخور (2006)، با استفاده از روش افت طیفی بهدست آمد که وابستگی بسامد ضریب کیفیت امواج برشی از رابطه پیروی میکند که مقدار ضریب کیفیت امواج برشی از 156 درباند بسامد 2-1 تا 592 در باند بسامد 32- 16 سیر افزایشی نشان میدهد.
با توجه به لرزهخیزی زیاد زاگرس و دشت سیلاخور مقادیر بهدست آمده برای منطقه مورد مطالعه با زمینساخت فعال و لرزهزایی منطقه تطابق خوبی نشان میدهد که در این مطالعه، نتایج حاصل با نتایج بهدست آمده از دیگر مطالعات ایران و جهان مقایسه شده است و همبستگی مناسبی با نتایج مناطق مشابه از نظر زمینساختی و لرزهخیزی نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
حامد سعادتنیا؛ عبدالرحیم جواهریان؛ ایرج عبداللهی فرد؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
یکی از وظایف مفسر لرزهنگاری، تفسیر ساختارهای زمینشناسی است که در اعماق زمین قرار دارند. این ساختارها معمولاً نقشی اساسی در اکتشاف و تولید ذخایر هیدروکربنی ایفا میکنند. از آنجا که دادههای لرزهای همیشه کیفیت خوبی ندارند باید به گونهای تفسیر نهایی را معتبر و قابل قبول کرد. یکی از راههای بهبود کیفیت تفسیر لرزهای ...
بیشتر
یکی از وظایف مفسر لرزهنگاری، تفسیر ساختارهای زمینشناسی است که در اعماق زمین قرار دارند. این ساختارها معمولاً نقشی اساسی در اکتشاف و تولید ذخایر هیدروکربنی ایفا میکنند. از آنجا که دادههای لرزهای همیشه کیفیت خوبی ندارند باید به گونهای تفسیر نهایی را معتبر و قابل قبول کرد. یکی از راههای بهبود کیفیت تفسیر لرزهای ساختارهای زمینشناسی، به حالت اولیه باز گرداندن (restoration) تفسیر ساختار برای درک شکل آن قبل از دگرشکلی است. بهترین راه برای شرح این مطلب، استفاده از معادلات تبدیل است که انتقال و چرخش جسم صلب و همچنین دگرشکلی را با هم لحاظ میکند. یک مقطع لرزهای (seismic section) قابل بازگشت به حالت اولیه، معمولاً میتواند به وسیله روشهای مختلفی به حالت اولیه بازگردانده شود و روشهای مختلف تا حدی هندسههای متفاوتی ارائه میدهد. این بدان معنی است که استفاده از هرکدام از روشهای بازگرداندن، لزوماً هندسه پیش از دگرشکلی را به طور دقیق ارائه نمیدهد. اما به هر حال، بازگرداندن به هر شیوهای انجام شود، میتواند تفسیر حاصل را معتبر و قابل اطمینان سازد. هدف از این مطالعه، معرفی موازنه تفسیر مقاطع لرزهنگاری و استفاده از آن برای کاهش خطا در تفسیرهای لرزهنگاری است. به همین منظور، بر روی تفسیر یک مقطع لرزهنگاری نمونه از دادههای لرزهنگاری سه بعدی دو میدان نفتی در خاور خوزستان، عمل موازنه طولی و سطحی صورت گرفت. بر این اساس تفسیر اولیه بهبود یافت و در نهایت با تفسیر اولیه مقایسه شد. به دلیل وجود دادههای سطحی، چاههای فراوان و مقاطع عمقی لرزهای کنترل شده به وسیله اطلاعات چاهها در میدانهای نفتی مورد نظر، عمل موازنه پاسخ مناسبی ارائه داد. برای موازنه تفسیر مقاطع لرزهنگاری در این منطقه، سه روش طولی-خطی (line-length)، برش ساده قائم (vertical simple shear) و لغزش خمشی (flexural slip) مقایسه و بر اساس محاسبات، روش لغزش خمشی به عنوان روش بهینه انتخاب شد.
مقاله پژوهشی
امیر امام جمعه؛ ابراهیم راستاد؛ فرهاد بوذری؛ نعمت ا... رشیدنژاد عمران
چکیده
محدوده معدنی چاهموسی،کلاته چاهموسی و قلهکفتران در بخش خاوری کمان ماگمایی ترود- چاهشیرین قرار دارد. تودههای نیمه آتشفشانی (سابولکانیک) بیوتیت- هورنبلند آندزیت پورفیری چاهموسی و بیوتیت- هورنبلند داسیت پورفیری قلهکفتران با ماهیت کلسیمی- قلیایی(کالکآلکالن)، معادل با گرانیتهای تیپ I، توالیهای آتشفشانی-آذرآواری ...
بیشتر
محدوده معدنی چاهموسی،کلاته چاهموسی و قلهکفتران در بخش خاوری کمان ماگمایی ترود- چاهشیرین قرار دارد. تودههای نیمه آتشفشانی (سابولکانیک) بیوتیت- هورنبلند آندزیت پورفیری چاهموسی و بیوتیت- هورنبلند داسیت پورفیری قلهکفتران با ماهیت کلسیمی- قلیایی(کالکآلکالن)، معادل با گرانیتهای تیپ I، توالیهای آتشفشانی-آذرآواری ائوسن را قطع کردهاند. کانهزایی نوع افشان- رگچهای مس در معدن فعال چاهموسی، همراه با دگرسانیهای فیلیک و پروپیلیتیک در توده نیمهآتشفشانی پورفیری رخ داده است. فرایندهای سوپرژن در این کانسار، سبب تبدیل گسترده کانیهای هیپوژن (پیریت، کالکوپیریت و بورنیت) به کانیهای سوپرژن (کالکوسیت، کوولیت، دیژنیت، مالاکیت و نئوتوسیت) شده است. کانهزایی افشان- رگچهای مس، روی و سرب محدود به زون گسلی در کلاته چاهموسی با کانیشناسی پیریت، کالکوپیریت، اسفالریت، بورنیت، گالن، باریت (اولیه) و کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت و نئوتوسیت (ثانویه)، همراه با دگرسانی فیلیک و پروپلیتیک و سیلیسی در توده بیوتیت- هورنبلند آندزیت پورفیری رخ داده است. در معدن مس متروکه قله کفتران جنوبی، رگههای سیلیسی کالکوسیت و مالاکیتدار در توده بیوتیت- هورنبلند داسیت پورفیری مشاهده میشود. در معدن متروکه سرب قلهکفتران شمالی رگههای سرب (روی و مس)، با کانیشناسی گالن (اسفالریت، پیریت و کالکوسیت) وکلسیت به همراه باریت، در توده بیوتیت- هورنبلند داسیت پورفیری رخ داده است. مطالعات میانبارهای سیال نشان میدهند که با دور شدن از کانهزایی افشان- رگچهای مس چاهموسی به سمت کانهزایی مس، روی و سرب کلاتهچاهموسی و رگههای سرب و باریت قلهکفتران شمالی، دمای یکنواختی کاهش منظمی را نشان میدهد. بر پایه مجموعه شواهد سنگشناسی، ساخت و بافت و کانیشناسی کانسنگها، میانبارهای سیال و زمینشیمی، میتوان نتیجه گرفت که کانهزایی در محدوده چاهموسی- قلهکفتران مربوط به یک سامانه واحد کانهزایی است که در ارتباط با تکامل سیالات گرمابی کانهدار و آمیختگی با آبهای جوی سرد و کم شور، سبب تشکیل کانهزایی افشان- رگچهای مس (روی، سرب) در عمق و رگهای مس، سرب، روی و باریت در بخشهای نزدیک به سطح زمین و در نتیجه منطقهبندی عنصری و کانیشناسی شده است.
مقاله پژوهشی
مهدی رضا پورسلطانی؛ رضا موسوی حرمی؛ یعقوب لاسمی
مقاله پژوهشی
علی سیاهکالی مرادی؛ محمد تاتار؛ دنیس هاتسفلد؛ آن پل
چکیده
گسل شمال تبریز یکی از گسلهای فعال در شمال باختر ایران است. وجود این گسل سبب بالا رفتن خطر لرزهای در این ناحیه از کشور از جمله شهر تبریز با جمعیتی بالغ بر 6/1 میلیون نفر شده است. بهمنظور بررسی و تعیین هندسه و نحوه حرکت این گسل، به مدت 3 ماه، شبکهای متراکم از 40 ایستگاه لرزهنگاری 3 مؤلفه در اطراف قسمت مرکزی گسل تبریز که از قسمت شمالی ...
بیشتر
گسل شمال تبریز یکی از گسلهای فعال در شمال باختر ایران است. وجود این گسل سبب بالا رفتن خطر لرزهای در این ناحیه از کشور از جمله شهر تبریز با جمعیتی بالغ بر 6/1 میلیون نفر شده است. بهمنظور بررسی و تعیین هندسه و نحوه حرکت این گسل، به مدت 3 ماه، شبکهای متراکم از 40 ایستگاه لرزهنگاری 3 مؤلفه در اطراف قسمت مرکزی گسل تبریز که از قسمت شمالی شهر تبریز عبور میکند، نصب شد. با استفاده از خرد زمینلرزههای ثبت شده در شبکه موقت نصب شده و بیش از 6 سال دادههای ثبت شده در شبکه دائمی 8 ایستگاهی تبریز، مدل یک بعدی سرعتی پوسته در این ناحیه تعیین شد. نتایج کار نشان میدهد که پوسته بالایی در این ناحیه، از لایهای از رسوبات با ستبرای میانگین 6 کیلومتر (VP= 5.23 km s-1) در بالای یک لایه بلورین با ستبرای میانگین 18 کیلومتر (VP= 5.85 km s-1) تشکیل شده است. این دو لایه بر روی یک نیم فضا با سرعت میانگین VP= 6.54 km s-1 قرار دارند که با توجه به محدودیت عمقی زمینلرزههای ثبت شده، نمیتوان ستبرای این لایه را تعیین کرد. زمینلرزههای تعیین محل شده با دقت بالا، حاکی از فعالیت لرزهای در امتداد گسل شمال تبریز هستند. بررسی دقیق محل کانونی زمینلرزهها در مقاطع مختلف، نشاندهنده شیب تند به سمت شمال خاوری در قسمتهای باختری و میانی گسل شمال تبریز و شیب تند به سمت جنوب باختری در قسمت خاوری این گسل است. تمامی ساز وکارهای محاسبه شده، بیانگر حرکت امتداد لغز راستگرد در این گسل هستند. سازوکارهای محاسبه شده، با مقاطع کانونی زمینلرزهها همخوانی داشته و نشاندهنده وجود نیرو با مؤلفه کششی در قسمتهای خاوری گسل در مقایسه با وجود نیرو با مؤلفه تراکمی در قسمت باختری گسل هستند. سازوکارهای مشاهده شده در تحقیق ما و نتایج مطالعات مربوط به اندازهگیریهای سرعت حرکت در این منطقه به کمک GPS بیانگر این مطلب است که گسل شمال تبریز یکی از مجموعه گسلهای امتداد لغزی است که سبب تسهیل حرکت افقی قسمتی از پوسته به سمت شمال خاور در این ناحیه متراکم شونده، میشود.
مقاله پژوهشی
معصومه علیمحمدی؛ پوران بهنیا؛ احمد خاکزاد؛ محمدعلی قربانی
چکیده
ناحیه طلادار هیرد در حاشیه شمال خاوری پهنه لوت و در مجاورت زمیندرز سیستان (Sistan suture zone) یا زون فلیش خاور ایران واقع شده است. بخشی از تودههای نفوذی موجود در این منطقه با سن پس از ائوسن در واحدهای آتشفشانی(ولکانیکی) و آذرآواری(پیروکلاستیکی) ائوسن نفوذ کرده و سبب دگرسانی و کانهزایی طلا، مس، سرب و روی شدهاند. ...
بیشتر
ناحیه طلادار هیرد در حاشیه شمال خاوری پهنه لوت و در مجاورت زمیندرز سیستان (Sistan suture zone) یا زون فلیش خاور ایران واقع شده است. بخشی از تودههای نفوذی موجود در این منطقه با سن پس از ائوسن در واحدهای آتشفشانی(ولکانیکی) و آذرآواری(پیروکلاستیکی) ائوسن نفوذ کرده و سبب دگرسانی و کانهزایی طلا، مس، سرب و روی شدهاند. برای تشخیص کانیهای دگرسان همراه با کانهزایی طلا در محدوده هیرد، از دادههای سنجنده ASTER استفاده شده است. این سنجنده دارای 3 باند مرئی و مادون قرمز نزدیک(VNIR) ، 6 باند مادون قرمزکوتاه (SWIR) و 5 باند مادون قرمز حرارتی (TIR) است. جذب در محدوده طول موج 2/2 میکرومتر (معادل باند 6 ASTER)، با حضور کانیهای رسی(ایلیت، کائولینیت) و سریسیت مطابقت داردکه علت وقوع جذب در این محدوده، وجود عامل آنیونی Al-OH است. کانیهای دارای عامل آنیونی Mg-OH و کربناتها در طول موج 3/2 میکرومتر (معادل باند 8 ASTER) جذب مشخصی نشان میدهند. بنابراین با استفاده از باند 8 میتوان کانیهای کلریت، اپیدوت و کلسیت را تشخیص داد. در این تحقیق، از روشهای مختلف پردازش تصویر (ترکیب باندی، تبدیلات نسبت باندی و روشBinary Encoding ) برای شناسایی و تفکیک کانیهای دگرسانی مرتبط با کانیزایی طلا استفاده شد و روش Binary Encoding به عنوان یک روش موفق برای تفکیک دقیقتر کانیهای دگرسان تشخیص داده شد. به کمک تحلیل باندهای مادون قرمز حرارتی نیز میتوان اطلاعات سنگشناسی مفیدی بهدست آورد؛ زیرا شناسایی سنگهای سیلیسی در محدوده VNIR+SWIR امکانپذیر نمیباشد که علت این امر، عدم وجود اشکال جذبی مشخص برای کوارتز در این محدوده طول موجی میباشد. در این مطالعه برای شناسایی بخشهای سیلیسی همراه با کانهزایی طلا، از محدوده TIR سنجنده ASTER و از نسبت باندی Qi= (b11*b11)/(b10*b12) استفاده شده است. مقایسه نتایج حاصل از این پردازشها با نتایج به دست آمده از مطالعه مقاطع نازک و پراش پرتو اشعه ایکس (XRD) مربوط به نمونهها نشان داد که دادههای ASTER قابلیت خوبی در شناسایی مناطق دگرسان دارند.
مقاله پژوهشی
مهین محمدی؛ آندری ارنست؛ مهدی یزدی
چکیده
در مطالعه سازند جیرود(دونین بالایی) در البرز مرکزی دو گونه از بریوزوئرها بررسی شده است. سازند جیرود با ستبرای حدود 340 متر و تناوبی از رخسارههای سیلیسی آواری و سنگ آهک و1-2 واحد گدازه آندزیتی، رخنمونهای مناسبی در البرز مرکزی دارد. این مطالعه در مقطع تیپ سازند جیرود در دره جیرود و دو دره لالون و زایگون در نزدیکی آن در شمال تهران انجام ...
بیشتر
در مطالعه سازند جیرود(دونین بالایی) در البرز مرکزی دو گونه از بریوزوئرها بررسی شده است. سازند جیرود با ستبرای حدود 340 متر و تناوبی از رخسارههای سیلیسی آواری و سنگ آهک و1-2 واحد گدازه آندزیتی، رخنمونهای مناسبی در البرز مرکزی دارد. این مطالعه در مقطع تیپ سازند جیرود در دره جیرود و دو دره لالون و زایگون در نزدیکی آن در شمال تهران انجام شده است(شکل 1). در بعضی از لایههای آهکی، گونههای بریوزوئرهای فامنین یافت شده است. گونهTrepostome Schulgina mutabilis Troizkaya, 1975 اولین باردر لایههای دونین بالایی قزاقستان یافت شده است. گونهای از جنیس آسکورپا (Ascopora .sp) اولین گونه شناخته شده از جنس قبلی از habdomesine genus Ascopora Trautschold, 1876 است. این تحقیق اولین مطالعه بریوزوئرهای سازند جیرود در البرز مرکزی است.
مقاله پژوهشی
اسماعیل اشرفپور؛ کوین م. انسدال؛ سعید علیرضایی
چکیده
محدوده طلای ارغش شامل پنج سامانه رگهای طلادار (Au-I تا Au-V) و یک رگه آنتیمواندار است. سنگ میزبان این رگهها، سنگهای آتشفشانی اسیدی تا حدواسط، توف، گرانیت و دیوریت است. پیریت کانی سولفیدی اصلی و شامل چهار نسل مختلف Py-I) تا (Py-IVاست. مقادیر δ34S پیریتها در تجزیههای ماده کل، شامل یک گروه بسیار غنی از 34S (:δ34S ...
بیشتر
محدوده طلای ارغش شامل پنج سامانه رگهای طلادار (Au-I تا Au-V) و یک رگه آنتیمواندار است. سنگ میزبان این رگهها، سنگهای آتشفشانی اسیدی تا حدواسط، توف، گرانیت و دیوریت است. پیریت کانی سولفیدی اصلی و شامل چهار نسل مختلف Py-I) تا (Py-IVاست. مقادیر δ34S پیریتها در تجزیههای ماده کل، شامل یک گروه بسیار غنی از 34S (:δ34S 3/9+ تا 8/21+ در هزار) و یک گروه کمی غنی تا کمی تهی شده از 34S (:δ34S 1/5+ تا 3/4- در هزار) است. برای تعیین ویژگی ایزوتوپی نسلهای مختلف پیریتها تجزیههای ریزکاو(پروب) لیزری صورت گرفت. پیریتهای نسل اول تا سوم گستره بهنسبت کوچکی از δ34S (:δ34S 8/5- تا 1/0+ در هزار) نشان میدهند که میتواند نشانگر منشأ ماگمایی برای گوگرد باشد. پیریتهای نسل چهارم بسیار غنی از 34S هستند (9/8+ تا 7/23+ در هزار) که حاکی از تأمین گوگرد از یک منشأ غنی از 34S مانند تبخیریها است. مقادیر بالای δ34S در پیریت نسل چهارم مسئول مقادیر مثبت δ34S در تجزیههای ماده کل هستند.
مقادیر δ34S دو نمونه استیبنیت از کانسنگ آنتیموان (4/14- تا 8/18- در هزار) میتواند مربوط به منشأ متفاوت گوگرد و احتمالاً آنتیموان و/یا تغییرات شدید در شرایط فیزیکوشیمیایی سیال در هنگام نهشت کانسنگ باشد. پیسنگ رسوبی- دگرگونی میتواند تأمینکننده گوگرد و آنتیموان باشد. مقادیر δ13CPDB حدود 1 در هزار نمونههای کلسیت، نشاندهنده منشأ رسوبی کربن است. واحدها و میان لایههای کربناتی میتوانند منشأ مناسبی برای کربن باشند. دادههای ایزوتوپهای پایدار نشان میدهد که سیالهای گرمابی تاریخچه پیچیدهای از برهمکنش سیال/سنگ را پشت سر گذاشتهاند
داوران
چکیده
داوران
بیشتر
داوران