سید ضیا حسینی؛ محبوبه ایرانمنش
چکیده
توده نفوذی الیگومیوسن دردسک، واقع در بخش جنوب شرقی مجموعه ماگمایی ارومیه دختر، در سنگهای آتشفشانی ائوسن شمالشرقی جیرفت رخنمون یافته است. این توده از سنگهای دیوریت، کوارتز دیوریت، کوارتز مونزودیوریت و گرانودیوریت با ماهیت کالک آلکالن و متا آلومین تشکیل شده است. این سنگها دارای ویژگیهای سنگ نگاری و ژئوشیمیایی همانند گرانیتوئیدهای ...
بیشتر
توده نفوذی الیگومیوسن دردسک، واقع در بخش جنوب شرقی مجموعه ماگمایی ارومیه دختر، در سنگهای آتشفشانی ائوسن شمالشرقی جیرفت رخنمون یافته است. این توده از سنگهای دیوریت، کوارتز دیوریت، کوارتز مونزودیوریت و گرانودیوریت با ماهیت کالک آلکالن و متا آلومین تشکیل شده است. این سنگها دارای ویژگیهای سنگ نگاری و ژئوشیمیایی همانند گرانیتوئیدهای نوع I میباشند. سنگهای توده نفوذی دردسک در نمودارهای چند عنصره بهنجارشده نسبت به کندریت و مورب، بیهنجاری منفی از عناصر Nb,Ta و Tiو غنی شدگی از عناصر LILE ( از جمله Rb,Cs وBa) نشان میدهند. این ویژگی به همراه سایر خصوصیات ژئوشیمیایی، نمودارهای زمین ساختی و موقعیت زمین شناسی توده دردسک نشانگر تشکیل آن در یک محیط فرورانشی از نوع حاشیه فعال قاره است. همچنین شیب ملایم الگوهای عناصر REE سنگهای نفوذی دردسک بهنجار شده نسبت به کندریت با میزان N(La/Yb) 3 تا 4/6 نشان از نبود گارنت بعنوان فاز باقی مانده در منشاء دارد. موارد ذکر شده به همراه وجود آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک، مقادیر MgO و Cr و همچنین نسبتهای عناصر Th/Rb، Nb/Yb، Rb/Srو Ba/Rb مشخص میکنند که سنگهای توده نفوذی دردسک در اثر تقابل بین یک ماگمای مافیک اولیهی منتج شده از ذوب بخشی گوشته لیتوسفری متاسوماتیزه شده با پوسته زیرین تشکیل شدهاند.
سعیده سنماری؛ شهره حسنپور
چکیده
نانو فسیلهای آهکی ابزاری بسیار مناسب برای تقسیمات زیستچینهای بهویژه در کرتاسه پسین به شمار میآیند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی در منطقه، نانوپلانکتونهای آهکی در برش جنوب باختر سروستان (سازندهای ایلام و گورپی) مورد مطالعه قرار گرفت. سنگشناسی این سازندها شامل سنگهای رسوبی مارن، آهک رسی و شیل است. بر ...
بیشتر
نانو فسیلهای آهکی ابزاری بسیار مناسب برای تقسیمات زیستچینهای بهویژه در کرتاسه پسین به شمار میآیند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی در منطقه، نانوپلانکتونهای آهکی در برش جنوب باختر سروستان (سازندهای ایلام و گورپی) مورد مطالعه قرار گرفت. سنگشناسی این سازندها شامل سنگهای رسوبی مارن، آهک رسی و شیل است. بر مبنای مطالعات انجام شده 14 خانواده، 22جنس و 39 گونه از نانوفسیلهای آهکی در برش جنوب باختر سروستان شناسایی و عکسبرداری شد. با توجه به گسترش چینهشناسی نانوپلانکتونهای آهکی، بازه زمانی برش مورد مطالعه با زونهایCC14-CC24 از زونبندی استاندارد جهانی Sissingh (1977) همخوانی دارد. بر پایه محدوده چینهشناسی گونههای شاخص و زیستزونهای مشخص شده، سن برش مورد مطالعه از Late Coniacian-Early Santonian تا Early Maastrichtian پیشنهاد میشود.
چینه شناسی و فسیل شناسی
زهرا حسینی عسگرآبادی؛ نصرالله عباسی؛ حسن محسنی؛ سعید خدابخش
چکیده
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ...
بیشتر
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ساختاری این گروه امکان گروهبندی آنها را در پنج دسته ریختساختاری (morphotype) فراهم مینماید که شامل اثرهای شبه ریزوکورالیومی، زئوفیکوس شاخهای، اسپیروفیتونی، زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و زئوفیکوس با نرمههای بلند است. گسترش این دسته ریختها در توالیهای پیمایش شده، تغییرات تکاملی معینی را نشان میدهد، به گونهای که در آغاز ساختار شبه ریزوکورالیومی و زئوفیکوس شاخهای، شروع این نوع فعالیت زیستی میباشد. در ادامه، ساختارهای اسپیروفیتونی در بخشهای میانی سازند پابده یافت شدند. در پایان، اثرهای گروه زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و سپس با نرمههای بلند گسترش دارند. به نظر میرسد جایگیری چنین روند ساختاری همراستا با تغییر شرایط از یک محیط آرام به محیطی پرانرژی همخوان بوده است که تا حدودی با تغییرات سنگ شناسی همراه است.
حامد اسدیان؛ ابراهیم رحیمی؛ محمد غفوری؛ محمد بشیرگنبدی
چکیده
در سالهای اخیر ابزاربندی سدها در ایران جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در پروژههای بزرگ مانند سدهای خاکی و بتنی، نصب و پایش ابزار دقیق، بهویژه در هنگام ساخت و بهرهبرداری، جزو جداییناپذیر پروژههاست. پایداری سد یکی از مهمترین مسائل مربوط به مهندسی ژئوتکنیک است. با توجه به عدم قطعیت متغیرهای ژئوتکنیکی، استفاده از تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
در سالهای اخیر ابزاربندی سدها در ایران جایگاه ویژهای پیدا کرده است. در پروژههای بزرگ مانند سدهای خاکی و بتنی، نصب و پایش ابزار دقیق، بهویژه در هنگام ساخت و بهرهبرداری، جزو جداییناپذیر پروژههاست. پایداری سد یکی از مهمترین مسائل مربوط به مهندسی ژئوتکنیک است. با توجه به عدم قطعیت متغیرهای ژئوتکنیکی، استفاده از تجزیه و تحلیل خطر امری اجتنابناپذیر در پروژههای سدسازی است. در این پژوهش، در ابتدا درستی ابزاربندی نصب شده در سد دوستی مورد ارزیابی قرار گرفته، سپس بر پایه نتایج ابزار دقیق و تحلیلهای عددی به بررسی مقادیر بیشینه نشست، مقادیر تنش قائم موجود در هسته و پدیده قوسزدگی پرداخته شده است. برای انجام تحلیلهای عددی از نرمافزار Geostudio 7.1 استفاده شده که افزون بر انجام آنالیزهای همزمان، قابلیت تحلیل ساخت مرحلهای و انجام تحکیم دو بعدی را دارد. مدلهای رفتاری استفاده شده در آنالیز، مدل الاستیک خطی و مدل رفتاری الاستوپلاستیک کامل مور- کولمب است. از مقایسه نتایج مدلسازی و ابزار دقیق چنین برمیآید که سد دوستی در شرایط پایدار و ایمنی قرار دارد.
بدیعه شهسواری علویجه؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ جلیل قلمقاش
چکیده
مجموعه نفوذی ندوشن بخشی از فعالیت نفوذی ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه مرکب از چهار توده اصلی با ترکیب دیوریتی، گرانیت- گرانودیوریتی، دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی است. در همه بخشهای تودههای دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی و بخشهایی از تودههای گرانیت- گرانودیوریتی حضور انکلاو های میکروگرانولار ...
بیشتر
مجموعه نفوذی ندوشن بخشی از فعالیت نفوذی ترشیری است که در بخش مرکزی پهنه ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. این مجموعه مرکب از چهار توده اصلی با ترکیب دیوریتی، گرانیت- گرانودیوریتی، دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی است. در همه بخشهای تودههای دیوریت پورفیری و گرانودیوریتی و بخشهایی از تودههای گرانیت- گرانودیوریتی حضور انکلاو های میکروگرانولار مافیک با ترکیب دیوریت، مونزودیوریت و کمتر گابرو- دیوریت به شکل آشکاری خودنمایی می کند. از دید ویژگیهای ژئوشیمیایی، این مجموعه نفوذی متاآلومین تا کمی پرآلومین، نوع I و متعلق به سری کالک آلکالن با پتاسیم متوسط تا بالاست. بررسی های ژئوشیمیایی نشاندهنده نقش کلیدی آلایش و آمیختگی، در تحول و تکوین ماگماهای توده های یاد شده و تشکیل انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است. با استفاده از سنسنجی U-Pb زیرکن، سنهای تقریبی 30 میلیون سال برای توده های دیوریتی و گرانیت- گرانودیوریتی و 24 میلیون سال برای توده های دیوریت پورفیری و 25 میلیون سال برای توده های گرانودیوریتی بهدست آمده است. افزون بر آن، برای گستره ای کوچک از واحد گرانیت- گرانودیوریتی که در گوشه شمال خاوری منطقه، در شمال گسل دهشیر و در حاشیه باختری پهنه ایران مرکزی جای گرفته است؛ سن تقریبی 40 میلیون سال به دست آمد. شواهد ژئوشیمیایی نشان میدهد که ماگمای توده های مورد مطالعه، حاصل ذوب بخشی پوسته قاره ای تحت تأثیر مذابهای گوشتهای، در محیط حاشیه فعال قارهای است و به نظر می رسد که ذوب سنگ هایی با ترکیب متابازالتی و متاگری وکی در پوسته زیرین در تعادل با پسمانده ای شامل کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز و به مقدار کمتر آمفیبول، با ویژگی های ژئوشیمیایی توده های نفوذی مورد مطالعه بیشترین هماهنگی را داشته باشد.
زمین شناسی نفت
عایشه سلمانی؛ حسین رحیم پور بناب؛ محسن رنجبران؛ سید محسن آل علی
چکیده
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته ...
بیشتر
سازند آسماری، به سن اولیگومیوسن اصلیترین سنگ مخزن هیدروکربوری در ایران است که عمدهی تولید نفت در فروافتادگی دزفول از این سازند صورت می گیرد. در این مطالعه به منظور درک عوامل کنترل کننده کیفیت مخزنی بررسی مقاطع نازک میکروسکوپی این سازند در چاههای مورد مطالعه، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در یک رمپ کربناتی هموکلینال نهشته شدهاند. مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شامل میکریتی شدن، تجدیدتبلور، ، دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن، تراکم مکانیکی و شیمیایی و شکستگی در مراحل دیاژنزی ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز رسوبات سازند آسماری در میدان نفت سفید را تحت تأثیر قرار دادهاند. بررسیهای چینهنگاری سکانسی منجر به شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد سه فرایند دولومیتی شدن، انحلال، سیمانی شدن مهم ترین فاکتورهای موثر بر کیفیت مخزن هستند. سیمانی شدن با تشکیل سیمان کلسیتی و انیدریتی با فابریکهای مختلف موجب کاهش انواع حفرات در رخسارهها و در نتیجه کاهش کیفیت مخزن شده است. دولومیتی شدن از طریق تخریب فابریکهای اولیه و ایجاد حفرههای بین بلوری در رخسارههای مادستونی و انحلال از طریق ایجاد حفرات ثانویه در اکثر رخساره ها موجب افزایش کیفیت مخزنی شده است. به دلیل گسترش و تاثیر بیشتر انحلال در ایجاد تخلخل نسبت به سایر فرایندها، این فرایند اصلی ترین عامل افزایش دهنده کیفیت مخزنی در میدان مورد مطالعه است. برخلاف دیگر میادین هیدرکربوری حوضه زاگرس، که در آنها شکستگیها عامل اصلی بهبود خواص مخزنی اند، در میدان نفت سفید بیشتر شکستگیها توسط سیمان کلسیتی پرشده و نقش چندانی در این مورد ندارند.
مهدیه محمدی؛ حمید احمدیپور؛ عباس مرادیان
چکیده
مجموعه اولترامافیک آببید در شمال استان هرمزگان قرار دارد و جزیی از کمربند افیولیتی اسفندقه- حاجیآباد به شمار میرود. بیش از 90 درصد حجم سنگهای موجود در این مجموعه را هارزبوژیت تشکیل داده و لرزولیت، دونیت، دایکهای پیروکسنیت و همچنین لایهها و عدسیهای کرومیتیت نیز در آن رخنمون دارند. هارزبورژیتها به حالت تودهای دیده ...
بیشتر
مجموعه اولترامافیک آببید در شمال استان هرمزگان قرار دارد و جزیی از کمربند افیولیتی اسفندقه- حاجیآباد به شمار میرود. بیش از 90 درصد حجم سنگهای موجود در این مجموعه را هارزبوژیت تشکیل داده و لرزولیت، دونیت، دایکهای پیروکسنیت و همچنین لایهها و عدسیهای کرومیتیت نیز در آن رخنمون دارند. هارزبورژیتها به حالت تودهای دیده شده، لایهبندی آشکاری ندارند و بلورهایشان جهت یافتهاند. بافتهای موجود در هارزبورژیتهای آببید، همچون جهت یافتگی، کشیدگی و انحنا در بلورها، تبلور دوباره، وجود تیغههای جدایشی کلینوپیروکسن در اورتوپیروکسن و نسلهای مختلف کانیها نشان میدهد که این سنگها در شرایط گوشته بالایی تشکیل و سپس در محیط پوستهای قرار گرفتهاند. شواهد مربوط به شیمی کانیها نشانگر آن است که هارزبورژیتهای مجموعه اولترامافیک آببید در محیطی همانند پریدوتیتهای حوضه پشت کمان شکل گرفته و دچار حدود 15 درصد ذوب بخشی شدهاند. سپس تحت تأثیر متاسوماتیسم گوشته قرار گرفتهاند و مقادیر عناصر کمیاب ناسازگار در سنگ کل آنها افزایش یافته است. دماسنجی الیوین- اسپینل در هارزبورژیتهای مجموعه آببید، دمای تعادل 1000 تا 1200 درجه سانتیگراد را نشان میدهد و نشانگر حضور این سنگها در محدوده اسپینل پریدوتیت است. شواهد شیمیایی و موقعیت زمینساختی هارزبورژیتهای مورد مطالعه در نمودارهای مختلف نشان میدهند که این سنگها به پریدوتیتهای آبیسال شباهت دارند و احتمالاً در یک محیط حوضه پشت کمان شکل گرفتهاند. هارزبورژیتهای مجموعه آببید می توانند بخشی از گوه گوشتهای بالای تیغه در حال فرورانش نوتتیس باشند که در زیر یک پوسته اقیانوسی جوان و متعلق به حوضه پشت کمان تشکیل شدهاند.
آناهیتا یاوری؛ محمد قویدل سیوکی؛ محمودرضا مجیدیفرد؛ سیدحمید وزیری
چکیده
سازند کژدمی در تنگ ماغر در شمال باختر شهرستان بهبهان (حوضه زاگرس)، به خوبی بیرون زده و قابل دسترسی است. این سازند در ناحیه مورد مطالعه 344 متر ستبرا دارد که از تناوب شیلهای خاکستری با آهکهای نازکلایه کرم رنگ تا قهوهای تشکیل شده است. در این ناحیه سازند کژدمی با ناهمسازی فرسایشی روی سازند داریان و بهطور همساز زیر سازند سروک جای ...
بیشتر
سازند کژدمی در تنگ ماغر در شمال باختر شهرستان بهبهان (حوضه زاگرس)، به خوبی بیرون زده و قابل دسترسی است. این سازند در ناحیه مورد مطالعه 344 متر ستبرا دارد که از تناوب شیلهای خاکستری با آهکهای نازکلایه کرم رنگ تا قهوهای تشکیل شده است. در این ناحیه سازند کژدمی با ناهمسازی فرسایشی روی سازند داریان و بهطور همساز زیر سازند سروک جای میگیرد. در این مطالعه 220 نمونه دارای آمونیت تهیه شد که 5 متر از بخش بالایی سازند داریان و همه ستبرای (344متر) سازند کژدمی را دربر میگیرد. روی هم رفته 15 جنس و 21 گونه متعلق به 6 خانواده به شرح زیر در این مطالعه شناسایی شد : Douvilleiceras sp., Douvilleiceras cf. mammillatum, Epicheloniceras subnodosocostum– buxtorfi, Hypacanthoplites cf. elegnas, Acanthohoplites cf. aschiltaensis, Nolaniceras nolani, Parahoplites cf. melchioris, Venezoliceras sp., Venezoliceras cf. venezolanum, Mirapelia cf. buarquianum, Mirapelia sp., Oxytropidoceras carbonarium, Oxytropidoceras cf. roissyanum, Hysteroceras cf. orbignyi, Hysteroceras sp., Tonohamites cf. aequicingulatus, Mortoniceras sp., Mortoniceras aff. inflatum, Dufrenoyia sp., Hemiptychoceras cf. gaultinum, Scaphites sp. همه جنسها و گونههای یاد شده به جز Scaphites sp. و Hemiptychoceras cf. gaultinum در مطالعات پیشین از این سازند گزارش شدهاند. بر پایه انتشار چینهشناسی گونههای مختلف آمونیت، 11 زیستزون در این سازند شناسایی شد که زمان آپتین پیشین را برای بخش بالایی سازند داریان و آپسین پسین تا آلبین پسین را برای سازند کژدمی پیشنهاد میکند. بنابراین به نظر میرسد که یک نبود چینهشناسی میان سازندهای داریان و کژدمی وجود دارد که آپسین میانی را دربر میگیرد.
سنگ شناسی
ساناز یاجم؛ جلیل قلمقاش
چکیده
تودههای نفوذی شرق سنندج تا گلالی، واقع در شمال پهنه سنندج – سیرجان، بخشی از کوهزاد زاگرس بوده و متشکل از تودههای نفوذی مرکب و چندفازی است که در حین فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس بهزیر پلیت اورازایا پدید آمدهاند. لوکوگرانیتهای آلکالن، پتاسیم بالا و فروئن، نماینده ماگماتیسم A-type در این گستره هستند. با وجود شباهتهای کانیشناسی ...
بیشتر
تودههای نفوذی شرق سنندج تا گلالی، واقع در شمال پهنه سنندج – سیرجان، بخشی از کوهزاد زاگرس بوده و متشکل از تودههای نفوذی مرکب و چندفازی است که در حین فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس بهزیر پلیت اورازایا پدید آمدهاند. لوکوگرانیتهای آلکالن، پتاسیم بالا و فروئن، نماینده ماگماتیسم A-type در این گستره هستند. با وجود شباهتهای کانیشناسی و ایزوتوپی، لوکوگرانیتها برمبنای شواهد ژئوشیمی، ایزوتوپی و نتایج سنسنجی بلورهای زیرکن، دو دستهگی آشکاری به نمایش میگذارند. لوکوگرانیت قلایلان با سن تبلور 3 ± 159 میلیونسال، A1-type است. سایر لوکوگرانیتها A2-type هستند و به فاصله زمانی حدود 20 میلیونسال بعد (Ma 149-140) متبلور شدهاند. در واقع نفوذ ماگمای مافیک گوشتهای، موتور محرکهی ذوببخشی پیسنگ از پیشبارور و هتروژن سنندج-سیرجان بوده و سنگهای قلایلان را پدیدآوردهاست. لوکوگرانیتهای جوانتر با ماهیت A2-Type، سازوکاری متفاوت دارند. این سنگها حاصل ذوببخشی پیسنگ مشابه و از پیشبارور هستند که به فاصله زمانی 20 میلیونسال پس از تکتونیک فشارشی پدید آمدهاند. بالازدگی آستنوسفر در اثر کشش حاصل از عقبگرد یا افزایش شیب ورقه فرورانده پس از تکتونیک فشارشی حاکم بر منطقه، میتواند عامل ذوب پوسته و تشکیل لوکوگرانیتهای آلکالن جوان باشد.
مهسا قربانی؛ محمدرضا حسینزاده
چکیده
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت ...
بیشتر
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت است. تجزیه میکروپروپ کانیهای اصلی در نمونههای مافیک (گابروها) نشان میدهد که پلاژیوکلازها از نوع آنورتیتی تا بیتونیتی، الیوینها بیشتر از نوع کریزولیت، اورتوپیروکسنها دارای ترکیب انستاتیتی، کلینوپیروکسنها دارای ترکیب دیوپسید و آمفیبولها در محدودهای از چرماکیت و هورنبلند چرماکیتی قرار میگیرند. زمیندمافشارسنجی با استفاده از روشهای مختلف (دمافشارسنجی بر پایه اکسیدهای Al2O3 و TiO2 کانی آمفیبول، پلاژیوکلاز- آمفیبول و (OPX – CPX) دمای 700 تا 900 درجه سانتیگراد در فشار 7 تا 8کیلوبار برای بخشهای مافیک (گابروها) به دست داده است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
رضا معزی نسب؛ محمدنبی گرگیج؛ محمدرضا بخشی محبی
چکیده
برش حرمک شامل تناوبی از کنگلومرای الیگومیکتیک اکثراً با آلوئولینیدها و نومولیتیدها، همچنین قلوههای آهکی و کمتر قلوههای آندزیت و بازالت و توف ریولیتی، ماسهسنگ پبلدار و شیل قرمز است. منشأ کنگلومرای سازند قرمز قارهای- آواری حرمک به احتمال زیاد از سازند دبیل و همارز رسوبات پالئوسن پسین-ائوسن پیشین است. تقریباً 80 درصد ...
بیشتر
برش حرمک شامل تناوبی از کنگلومرای الیگومیکتیک اکثراً با آلوئولینیدها و نومولیتیدها، همچنین قلوههای آهکی و کمتر قلوههای آندزیت و بازالت و توف ریولیتی، ماسهسنگ پبلدار و شیل قرمز است. منشأ کنگلومرای سازند قرمز قارهای- آواری حرمک به احتمال زیاد از سازند دبیل و همارز رسوبات پالئوسن پسین-ائوسن پیشین است. تقریباً 80 درصد از روزنبرهای سازند دبیل بسیار مشابه نمونههای شناسایی شده در کنگلومرای برش حرمک هستند. در منطقه مورد مطالعه، بر اساس گونههای شناسایی شده مانند A.canavarii,A.ellipticanuttalli, A.pasticillata,A.decipiens,A.fornasinii,A.globula,A.solida سن ائوسن پیشین پیشنهاد میشود.
رحیم کدخدائی ایلخچی؛ بیژن نوری؛ رعنا جدیری آقایی
چکیده
سازندهای دالان بالایی و کنگان با سن پرمین پسین- تریاس پیشین به عنوان سنگهای مخزن اصلی برخی میادین خلیج فارس شناخته میشوند. این سازندها با توالی کربناته- تبخیری، متشکل از رخسارههای پشته سدی، لاگون و پهنه کشندی هستند که در بخشهای کمژرفای یک محیط رمپ کربناته و در شرایط آبوهوایی گرم و خشک گسترش پیدا کردهاند. در ...
بیشتر
سازندهای دالان بالایی و کنگان با سن پرمین پسین- تریاس پیشین به عنوان سنگهای مخزن اصلی برخی میادین خلیج فارس شناخته میشوند. این سازندها با توالی کربناته- تبخیری، متشکل از رخسارههای پشته سدی، لاگون و پهنه کشندی هستند که در بخشهای کمژرفای یک محیط رمپ کربناته و در شرایط آبوهوایی گرم و خشک گسترش پیدا کردهاند. در این رخسارهها، دولومیتی شدن فرایند دیاژنزی متداولی است که از دید چگونگی تشکیل و توزیع و ارتباط آن با کیفیت مخزنی در این نوشتار مطالعه و بحث شده است. این فرایند با توجه به ویژگیهای بافتی اولیه و نیز تأثیر فرایندهای انحلال و سیمانی شدن انیدریت، تأثیر متفاوتی بر ویژگیهای مخزن دارد. بیشتر دولومیتها بهصورت جانشینی و بخشی ناچیزی نیز بهصورت سیمان گسترش دارند. دولومیتهای جانشینی ریزبلور در رخسارههای گلغالب پهنه کشندی، تحت شرایط تبخیر سطحی و تغلیظ آبهای منفذی طی دیاژنز اولیه شکل گرفتهاند. در صورتی که دولومیتهای جانشینی در رخسارههای دانهغالب، بهصورت حفظکننده و تخریبکننده فابریک بر اثر نفوذ شورابههای تبخیری طی دیاژنز تدفینی تشکیل شدهاند. در این رخسارهها انیدریت بهصورت سیمان کومهای و فراگیر گسترش دارد. رخسارههای دولومیتی با سیمان انیدریت فراگیر، مانند رخسارههای ریزبلور پهنه کشندی کیفیت مخزنی پایینی دارند. رخسارههای دولومیتی با سیمان انیدریت کومهای و رخسارههای با دولومیت جانشینی درشتبلور کیفیت مخزنی بالاتری دارند. نتایج نشان میدهد که فرایند دولومیتی شدن در صورتی که با ایجاد بلورهای درشت بهصورت تخریبکننده فابریک بهویژه درون رخسارههای دانه غالب همراه بوده، نقش مؤثری در بهبود کیفیت مخزنی داشته است.
زهرا میریان؛ محمد لطفی؛ امیرعلی طباخ شعبانی؛ میرعلیاصغر مختاری؛ احسان حاجملاعلی
چکیده
منطقه خارنگون (Xârengun) در استان یزد، در فاصله 185 کیلومتری خاور شهر یزد و 65 کیلومتری شمال خاوری شهرستان بافق قرار دارد. کانیسازی در منطقه خارنگون در درون واحدهای سنگآهکی و دولومیتی وابسته به سازند ریزو (معادل سازند سلطانیه)، به سن پرکامبرین بالایی-کامبرین زیرین اتفاق افتاده است. ماده معدنی این نهشته در قالب کانیهای اسمیتزونیت ...
بیشتر
منطقه خارنگون (Xârengun) در استان یزد، در فاصله 185 کیلومتری خاور شهر یزد و 65 کیلومتری شمال خاوری شهرستان بافق قرار دارد. کانیسازی در منطقه خارنگون در درون واحدهای سنگآهکی و دولومیتی وابسته به سازند ریزو (معادل سازند سلطانیه)، به سن پرکامبرین بالایی-کامبرین زیرین اتفاق افتاده است. ماده معدنی این نهشته در قالب کانیهای اسمیتزونیت و همیمورفیت بهصورت غیرهمزاد و به شکل چینهکران، بیشتر در مسیر لایهبندی و لامیناسیونهای سنگ میزبان کربناتی تشکیل شده است. بالاترین عیار روی در نمونههای برداشت شده از این منطقه، 06/36 درصد ZnO است و مطالعات ژئوشیمیایی گویای عدم همراهی قابل توجه سرب با روی در این پهنه کانهدار و تشکیل یک زون تک کانیایی Zn است. مطالعات حرارت سنجی میانبارهای سیال در نمونههای مربوط به این منطقه نشاندهنده نقش داشتن محلولهای با منشأ جوی در تشکیل این ذخیره است. دمای همگنشدگی و شوری این میانبارها، به ترتیب با مقادیر °C173- 153 و 2/0 تا 22 wt % eque.NaCl ، با سیالهای تشکیل دهنده ذخایر اپیترمال مشابهت دارد. با توجه به شواهد بهدست آمده از مطالعات صحرایی، کانیشناسی، ژئوشیمیایی و میانبارهای سیال ، کانیسازی موجود در این پهنه در زمره نهشتههای غیرسولفیدی سوپرژن روی، از نوع ترکیبی جانشینی در سنگ دیواره - جانشینی مستقیم قرار میگیرد.
رضا پورایمانی؛ محمد زاهدینژاد؛ محمود میرزایی
چکیده
در این پژوهش ماگما های (سنگ های آذرین) دربرگیرنده منطقه آب گرم محلات در استان مرکزی با گسترش 300 هکتار مطالعه شد. 20 نمونه مغز سنگ از ماگماهای بیرون زده تهیه شد. برای تهیه نمونه های همگن و یکنواخت بخشی از نمونه ها به وسیله آسیاب های فکی و گلوله ای تبدیل به پودر ریزدانه شدند و پس از خشک کردن و عبور دادن از مش شماره 40 در ظروف نگین ...
بیشتر
در این پژوهش ماگما های (سنگ های آذرین) دربرگیرنده منطقه آب گرم محلات در استان مرکزی با گسترش 300 هکتار مطالعه شد. 20 نمونه مغز سنگ از ماگماهای بیرون زده تهیه شد. برای تهیه نمونه های همگن و یکنواخت بخشی از نمونه ها به وسیله آسیاب های فکی و گلوله ای تبدیل به پودر ریزدانه شدند و پس از خشک کردن و عبور دادن از مش شماره 40 در ظروف نگین بسته بندی و آب بندی شدند. از همه نمونه های سطحی مقطع نازک تهیه و در آزمایشگاه کانی شناسی، کانی های موجود در آنها تعیین شد. با استفاده از روش طیف نگاری گاما و آشکارساز فوق خالص ژرمانیومی (HPGe) و سامانه الکترونیکی مربوط، مقدار فعالیت ویژههسته های پرتوزای 226Ra ، 232Th و 40K در نمونه ها تعیین شد. فعالیت ویژههسته های پرتوزای یاد شده در نمونهها به ترتیب در محدوده 34/1± 15/22 تا 76/3±68/62، 43/1± 69/10 تا 15/2± 55/40 و 07/5 ± 99/59 تا 48/17±30/1467 برحسب Bq/kg به دست آمد. همچنین آهنگ گرمای تولید شده در نتیجه واپاشی ویژههسته های پرتوزا برای نمونه ها در محدوده 69/0 تا 86/1 برحسب μWm-3 به دست آمد. مقدار گرمای میانگین تولیدی در حجم ده کیلومتر مکعب ماگما 60/13 کیلو وات است و برای افزایش دمای آب چشمه با دبی 5/35 لیتر بر ثانیه از 15 درجه به 100 درجه سانتی گراد 7/12 کیلو وات انرژی مورد نیاز است. بنابراین با توجه به سطح پرتوزایی ماگماهای این منطقه و گسترش آن در ژرفای زمین بهصورت مخروطی و عمر به نسبت طولانی آنها به نظر می رسد تأمین گرمای چشمه های آب گرم، از راه واپاشی زنجیره های واپاشان 238U ،235U و Th 232 و هسته 40K صورت می گیرد.
حجتاله عباسی؛ غلامحسین شمعانیان اصفهانی؛ فرجاله فردوست
چکیده
کانی سازی سرب و روی در کانسار پیچمتو در فاصله 38 کیلومتری شمال باختری شاهرود و در پهنه ساختاری البرز خاوری در سنگهای آهکی سازند لار به سن ژوراسیک پسین رخ میدهد. کانیزایی سرب و روی به شکل عدسی و رگهای در نتیجه جانشینی و پرکنندگی فضاهای خالی و شکستگیهای سنگ میزبان جایگیر شده است. مطالعات سنگنگاری و کانیشناسی ...
بیشتر
کانی سازی سرب و روی در کانسار پیچمتو در فاصله 38 کیلومتری شمال باختری شاهرود و در پهنه ساختاری البرز خاوری در سنگهای آهکی سازند لار به سن ژوراسیک پسین رخ میدهد. کانیزایی سرب و روی به شکل عدسی و رگهای در نتیجه جانشینی و پرکنندگی فضاهای خالی و شکستگیهای سنگ میزبان جایگیر شده است. مطالعات سنگنگاری و کانیشناسی نشان میدهد که اسمیتسونیت، کالامین، گالن و سروسیت کانههای اصلی سازنده کانسنگ، و کلسیت، دولومیت، آراگونیت، اکسیدهای آهن، کوارتز و کانیهای رسی کانیهای باطله کانسار را تشکیل میدهند. دگرسانی سنگ دیواره شامل تبلور دوباره، دولومیتی شدن و برشی شدن است. مطالعه میانبارهای سیال در کانسار پیچمتو نشان میدهد که این میانبارها، آبگین دوفازی (L + V) غنی از مایع و غنی از گاز هستند. دمای ذوب یخ اندازه گیری شده در میانبارهای سیال میان 8/19- تا 3/8- درجه سانتیگراد تغییر میکند. شوری میانبارهای سیال از 12 تا 22/22 با میانگین 41/15 درصد وزنی معادل NaCl است. دماهای همگنشدگی میانبارهای سیال در کانسار پیچمتو در محدوده دمایی گستردهای از 70 تا 220 با میانگین 176 درجه سانتیگراد جانمایی شده است. محدوده شوری و دمای همگنشدگی میانبارهای سیال نشان میدهد که سیال کانیساز در کانسار پیچمتو از شورابهای حوضهای منشأ گرفته است. مقادیر δ34S برای 2 نمونه از گالن در کانسار پیچمتو 6/15+ ‰ و 2/16+ ‰ است. این مقادیر نشان میدهد که سولفات آب دریا محتملترین منشأ گوگرد است. گوگرد احیا شده به احتمال بسیار زیاد از راه احیاشدگی ترموشیمیایی سولفات تأمین شده است. مقادیر δ13C در کانی کلسیت 16/4- ‰ و 17/9- ‰ است. مقادیر δ18O در نمونههای کلسیت 6/2 ‰ و 8/0‰ را نشان میدهد. مقادیر δ18O کلسیت با ترکیب ایزوتوپی اکسیژن آب دریای فانروزوییک همپوشانی دارد و احتمالاً نشاندهنده مشارکت مهم آب دریای فانروزوییک در سیال کانیساز است. مقادیر منفیδ13C نمونههای کلسیت نشان میدهد که مواد آلی موجود در سنگهای میزبان بهطور مهمی در سیال گرمابی دخالت داشته است. مقدار δ13C و δ18O در کانی اسمیتسونیت به ترتیب 21/7- ‰ و 41/3- ‰ است. سبک بودن ترکیب ایزوتوپی کربن در کانی اسمیتسونیت نشاندهنده منشأ ثانویه آن و تأثیر آبهای جوی و آبهای محتوی CO2 مشتق از تجزیه مواد آلی در تشکیل این کانی است. کانسار پیچمتو را میتوان از دیدگاه جایگاه زمینساختی، نوع سنگ میزبان، دگرسانی سنگ دیواره و منشأ سیالها و مواد کانیساز با کانسارهای سرب و روی نوع دره میسیسیپی (MVT) مقایسه کرد که در دو مرحله اولیه (تشکیل سولفیدها) و ثانویه (تشکیل کربناتها و سیلیکاتها) تشکیل شده است.
زمین شناسی اقتصادی
رسول سپهری راد؛ سعید علیرضایی
چکیده
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان، در ایران مرکزی، در توالی آتشفشانی-رسوبی سری ریزو و تودههای نفوذی نیمه-عمیق پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین تشکیل شده است. بر اساس تصاویرBSE، در بیشتر بلورهای آپاتیت زون-های روشن و تیره به صورت نامنظم دیده می شود که با تغییرات شیمیایی همراه است. بر اساس آنالیز EPMA مقادیر LREE, Na, Cl در زونهای تیره نسبت به ...
بیشتر
کانسار مگنتیت-آپاتیت گزستان، در ایران مرکزی، در توالی آتشفشانی-رسوبی سری ریزو و تودههای نفوذی نیمه-عمیق پروتروزوئیک بالایی-کامبرین زیرین تشکیل شده است. بر اساس تصاویرBSE، در بیشتر بلورهای آپاتیت زون-های روشن و تیره به صورت نامنظم دیده می شود که با تغییرات شیمیایی همراه است. بر اساس آنالیز EPMA مقادیر LREE, Na, Cl در زونهای تیره نسبت به زونهای روشن افزایش و مقدار P و Ca کاهش یافته است. رخداد حاشیههای واکنشی در اطراف بلورهای آپاتیت، وجود میانبارهای کانیهای عناصر نادر خاکی REEs (مونازیت و زینوتیم) به شکل دانههای ریز و پراکنده و نیز پرکننده ترکهای موئین در زونهای تیره و تشکیل کانیهای REEs در مرز بلورهای آپاتیت و مگنتیت، شواهدی از دگرسانی و تحرک دوباره REEs، پس از تبلور اولیه آپاتیت در کانسار گزستان میباشد. طی فرایند انحلال-تهنشینی همگام، بلورهای آپاتیت اولیه که به هنگام تشکیل کانسنگ آهن-آپاتیت پدید آمدهاند، به طور بخشی با سیال برهمکنش کردهاند که این به جابجایی یا شستشو-رسوب دوباره برخی یونها بویژه عناصر نادر خاکی، ایجاد زونهای آپاتیت تیره و تشکیل دانههای ریز و پراکنده مونازیت و زینوتیم در زونهای تیره و نیز در امتداد درزه های میکروسکپی در آپاتیت، کلسیت و کوارتز منجر شده است.
مریم شیعه؛ وحید چگینی
چکیده
در این پژوهش، واکنشهای خط ساحلی به وسیله دو روش ردهبندی سواحل شامل روشهای هانسن و هایس در استان هرمزگان میان بندر لنگه تا گاوبندی بررسی شده است. برای بررسی این دو روش، ابتدا نوع نیروهای هیدرودینامیکی حاکم بر سواحل این منطقه شناسایی و سپس متغیرهای مؤثر در آنها اندازهگیری شده است. سواحل این استان طبق روش هایس در حوالی بندر تحونه، ...
بیشتر
در این پژوهش، واکنشهای خط ساحلی به وسیله دو روش ردهبندی سواحل شامل روشهای هانسن و هایس در استان هرمزگان میان بندر لنگه تا گاوبندی بررسی شده است. برای بررسی این دو روش، ابتدا نوع نیروهای هیدرودینامیکی حاکم بر سواحل این منطقه شناسایی و سپس متغیرهای مؤثر در آنها اندازهگیری شده است. سواحل این استان طبق روش هایس در حوالی بندر تحونه، حوالی گرزه، میان گرزه و چیرویه، میان بندر چارک و گرزه و حوالی مقام بهطور سالانه کشند چیره (با اثر ضعیف) و در دماغه بستانه، بندر چیرویه و حوالی مقدان نوع ساحل انرژی ترکیبی (با اثر کشند چیره) شناسایی شدهاند. اما از دیدگاه و روش ردهبندی هانسن در همه این ایستگاهها، ساحل از نوع موج- کشند است.
میرعلیاصغر مختاری؛ حسین کوهستانی؛ عارفه سعیدی
چکیده
رخداد معدنی مس علیآباد موسوی- خانچای در منطقه طارم و در فاصله 30 کیلومتری خاور زنجان واقع شده است. سنگهای رخنمونیافته در منطقه شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی- رسوبی ائوسن (معادل سازند کرج) میباشند که توسط تودههای نفوذی الیگوسن با ترکیب کلی کوارتزمونزونیتی مورد هجوم قرار گرفتهاند. کانهزایی مس در این منطقه ...
بیشتر
رخداد معدنی مس علیآباد موسوی- خانچای در منطقه طارم و در فاصله 30 کیلومتری خاور زنجان واقع شده است. سنگهای رخنمونیافته در منطقه شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی- رسوبی ائوسن (معادل سازند کرج) میباشند که توسط تودههای نفوذی الیگوسن با ترکیب کلی کوارتزمونزونیتی مورد هجوم قرار گرفتهاند. کانهزایی مس در این منطقه بهصورت رگه و رگچههای کوارتزی مسدار درون واحدهای توفی حدواسط و گدازههای آندزیتی رخ داده است. براساس مطالعات میکروسکوپی، کانههای موجود در کانیسازی منطقه مورد مطالعه شامل کالکوپیریت و به مقدار کمتر پیریت و اولیژیست و کانیهای باطله شامل کوارتز و کلریت میباشند. بافت کانهها شامل دانهپراکنده، رگه- رگچهای، بِرشی، پُرکننده فضاهای خالی و جانشینی است. دگرسانیهای موجود شامل سیلیسی و کلریتیشدن در بخشهای کانهدار میباشد. دو مرحله کانهزایی اولیه و ثانویه در رخداد معدنی مس علیآباد موسوی- خانچای قابل تشخیص است. کانهزایی مرحله اولیه با تشکیل پیریت و کالکوپیریتهای دانهپراکنده درون واحدهای توفی و گدازهای (زیرمرحله اول) آغاز و بهترتیب با تهنشست کوارتز، کالکوپیریت و پیریت در رگهها و سیمان گرمابی بِرشها (زیرمرحله دوم)، رگچههای منفرد و یا دستهرگچههای نیمهموازی تا متقاطع کوارتز (زیرمرحله سوم) و سرانجام رگه و رگچههای کوارتزی- اولیژیستی (زیرمرحله چهارم) مشخص میشود. مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای آهن با بافتهای رگه- رگچهای و پُرکننده فضاهای خالی در مرحله ثانویه تشکیل شدهاند. مقایسه الگوی عناصر کمیاب خاکی در سنگهای میزبان فاقد کانهزایی و بخشهای کانهدار بیانگر غنیشدگی این عناصر در بخشهای کانهدار است. این امر میتواند نشاندهنده بالا بودن غلظت عناصر کمیاب خاکی در سیالات کانهساز و یا واکنش بالای سیال به سنگ در منطقه علیآباد موسوی- خانچای باشد. غنیشدگی عناصر کانهساز (Cu, Pb, Zn) در بخشهای کانهدار بیانگر شستهشدن عناصر از سنگ میزبان دگرسانشده به بخشهای کانهدار توسط سیالات کانهساز است. ویژگیهای رخداد معدنی مس علیآباد موسوی- خانچای با کانسارهای مس نوع رگهای قابل مقایسه است.
شیرین صفری؛ اصغر اصغریمقدم؛ عطاالله ندیری؛ کمال سیاهچشم
چکیده
آرسنیک به عنوان یکی از سمیترین و خطرناکترین مواد محلول در آبهای طبیعی شناخته شده است و در درازمدت اثرات سوء بر سلامت انسان دارد. آلودگی منابع آب به آرسنیک در بیشتر نقاط جهان و ایران بهویژه در استان کردستان در باختر کشور گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش تعیین منشأ آرسنیک و چگونگی آزادسازی آن در منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی ...
بیشتر
آرسنیک به عنوان یکی از سمیترین و خطرناکترین مواد محلول در آبهای طبیعی شناخته شده است و در درازمدت اثرات سوء بر سلامت انسان دارد. آلودگی منابع آب به آرسنیک در بیشتر نقاط جهان و ایران بهویژه در استان کردستان در باختر کشور گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش تعیین منشأ آرسنیک و چگونگی آزادسازی آن در منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی است. در این دشت منابع آب زیرزمینی بیشتر آب مورد نیاز برای آشامیدن، کشاورزی و صنعت را تأمین میکند. بدین منظور از منابع آب زیرزمینی این دشت 31 نمونه آب گردآوری و یونهای اصلی و فرعی آن در آزمایشگاه هیدرولوژی گروه علوم زمین دانشگاه تبریز و عناصر کمیاب در آزمایشگاه آب فاضلاب کردستان تجزیه شد. نتایج حاصل، نشان از غلظت بالای آرسنیک در آب منطقه دارد؛ بهگونهای که بالاترین غلظت به مقدار270 میکروگرم بر لیتر مربوط به چاه کشاورزی در شمال باختری منطقه و منابع آب بخش دلبران است. بر پایه نتایج به دست آمده از روشهای چندمتغیره و گرافیکی و با توجه به همبستگی معنیدار آرسنیک با کاتیونهای اصلی (سدیم، پتاسیم) و سیلیس میتوان منشأ آرسنیک را زمینزاد و از سنگهای آتشفشانی دانست که آلایندههای شهری و عوامل انسانی تأثیر چندانی در آن نداشته است. چگونگی آزادسازی آرسنیک را میتوان به جذب رقابتی سیلیس محلول با آرسنیک برای جذب شدن در مکانهای جذب مانند اکسیدهای آهن، آلومینیم و منگنز نسبت داد.
زمین شناسی اقتصادی
حسینعلی تاج الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالمجید یعقوب پور؛ محمد محجل
چکیده
کانسار طلای میرگه نقشینه در 43 کیلومتری باختر سقز، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان واقع است. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده کانسار، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده متعلق به پرکامبرین شامل شیست، متاسنداستون، اسلیت و متاآندزیت هستند که توسط توده های گرانیتوییدی پرکامبرین قطع شده اند. بخش اصلی کانیسازی ...
بیشتر
کانسار طلای میرگه نقشینه در 43 کیلومتری باختر سقز، در شمال باختر پهنه دگرگونی سنندج- سیرجان واقع است. واحدهای سنگی رخنمونیافته در محدوده کانسار، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده متعلق به پرکامبرین شامل شیست، متاسنداستون، اسلیت و متاآندزیت هستند که توسط توده های گرانیتوییدی پرکامبرین قطع شده اند. بخش اصلی کانیسازی طلا، در امتداد یک پهنۀ بُرشی با راستای شمال باختر تشکیل شده است. بخش های پرعیار کانسنگ مربوط به بخش های شدیداً دگرشکل و دگرسان شده از پهنه بًرشی هستند که واجد فابریک های میلونیتی- اولترامیلونیتی بوده و با مجموعه ای از کانی های دگرسانی کوارتز، سریسیت- موسکوویت و سولفید همراهند. کانی شناسی کانسنگ ساده و کانی های پیریت، آرسنوپیریت، اسفالریت، کالکوپیریت، گالن و الکتروم را شامل می شود. الکتروم در اندازه های کوچک تر از 5 تا 140 میکرون، به صورت آزاد در کوارتز و نیز بهصورت میانبار و رگچه ای در پیریت مشاهده شده اند. بیشینه مقدار طلا و نقره در کانسنگ های طلادار کانسار میرگه نقشینه به ترتیب 3/64 (میانگین 52/2) و 9/9 (میانگین 65/0) گرم در تن گرم در اندازه گیری شده است. مطالعه نتایج آنالیز نمونه های کانسنگی حاکی از آن است که افزون بر طلا و نقره، عناصر آرسنیک (تا 2096 گرم در تن)، سرب (تا 506 گرم در تن)، روی (تا 354 گرم در تن) و مس (تا 244 گرم در تن) در کانسنگ های طلادار، ناهنجاری نشان می دهند. مطالعه میان بارهای سیال بر روی کوارتزهای طلادار، بیانگر دمای همگن شدگی سیالات کانه ساز در بازه 158 تا 215 درجه سانتیگراد و شوری 3/3 تا 5/14 درصد وزنی معادل نمک طعام است. این کانسار از نظر ویژگی های زمین شناختی و کانی سازی بیش ترین شباهت را با ذخایر طلای کوهزایی اپی زونال نشان می دهد.
معصومه آمیغپی؛ سیاوش عربی؛ علی طالبی
چکیده
بهطور معمول خسارتهای ناشی از فرونشستها و شکافهای زمین، همچون تخریب سیستمهای آبیاری و خاکهای حاصلخیز کشاورزى، رشد چاهها، آسیب به سازهها و ایجاد اختلال در خطوط آبرسانی، گاز و فاضلاب، ترمیمناپذیر، پر هزینه و مخرب هستند. یکی از مناطقی که در ایران با سرعت فرونشست قابل توجهی روبروست، محدوده دشت یزد- اردکان است ...
بیشتر
بهطور معمول خسارتهای ناشی از فرونشستها و شکافهای زمین، همچون تخریب سیستمهای آبیاری و خاکهای حاصلخیز کشاورزى، رشد چاهها، آسیب به سازهها و ایجاد اختلال در خطوط آبرسانی، گاز و فاضلاب، ترمیمناپذیر، پر هزینه و مخرب هستند. یکی از مناطقی که در ایران با سرعت فرونشست قابل توجهی روبروست، محدوده دشت یزد- اردکان است که بر اساس مشاهدات تصاویر راداری، نرخ بیشینه فرونشست در این منطقه حدود 12 سانتیمتر در سال است. بررسیهای صورت گرفته حاکی از آن است که این فرونشست در اثر استخراج آبهای زیرزمینی است که این بهرهبرداری از منابع زیرزمینی، بیش از مقداری است که با بارندگیهای منطقه جبران شود. با توجه به نرخ قابل توجه فرونشست و آسیبهایی که این فرونشست در سازههای محل ایجاد میکند، مدیریت صحیح استخراج آب زیرزمینی امری ضروری به نظر میرسد.
سید محمد میرحسینی؛ جمشید شهاب پور؛ محمدهادی فرپور
چکیده
چندین دوره اندازهگیری pH باران در مناطق مجاور کارخانه ذوب مس سرچشمه کرمان در پاییز 84 تا بهار 86 ، وقوع بارش اسیدی در این مناطق را نشان داد که به نظرمیرسد علت آن خروج حجم زیاد گاز SO2 از دودکشهای کارخانه باشد.
این مقاله به اثر این بارشها بر وضعیت سه عنصر سدیم، پتاسیم و روی موجود درخاکهای منطقه (خاکهای نابالغ)، میپردازد. ...
بیشتر
چندین دوره اندازهگیری pH باران در مناطق مجاور کارخانه ذوب مس سرچشمه کرمان در پاییز 84 تا بهار 86 ، وقوع بارش اسیدی در این مناطق را نشان داد که به نظرمیرسد علت آن خروج حجم زیاد گاز SO2 از دودکشهای کارخانه باشد.
این مقاله به اثر این بارشها بر وضعیت سه عنصر سدیم، پتاسیم و روی موجود درخاکهای منطقه (خاکهای نابالغ)، میپردازد. به این منظور، عملیات آزمایشگاهی شبیهسازی باران اسیدی بر روی ستونهای دست نخورده خاک (50 سانتیمتر طول و 6 سانتیمتر قطر) با محلولهای اسیدی با 6/5 =pH، 1/4 و 1/3 صورت گرفت. میانگین بارندگی سالانه منطقه (mm370) به مدت 31 روز بر روی 12 ستون خاک برداشت شده از 4 نقطه در اطراف کارخانه ریخته شد. زهاب خارج شده، از انتهای ستونهای خاک جمعآوری و پس از تجزیه شیمیایی مقدار عناصر مورد نظر در آن تعیین شد. ضمن اینکه پس از عصارهگیریهای خاص از خاکهای مورد آزمایش، مقدار سدیم و پتاسیم تبادلپذیر و محلول، مقدار قابل جذب و محلول عنصر روی، همچنین میزان اسیدیته، ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار آهک خاک در 3 عمق 15-0، 30-15و 50-30 سانتیمتر مورد سنجش قرار گرفت و با مقدار این پارامترها قبل از عملیات شبیهسازی مقایسه گردید. نتایج حاصل نشان داد که مقدار بهنسبت زیاد آهک موجود در خاکهای منطقه اثر بارشهای اسیدی را کاهش میدهد. با این وجود، بارانهای اسیدی علاوه بر شستن بخشی از این عناصر، مقادیر سدیم و پتاسیم تبادلی را کاهش میدهند؛ درحالیکه موجب افزایش شکل انحلال پذیر این فلزها میشوند. همچنین مشخص شد که مقدار حل شده و قابل جذب عنصر روی در خاکهای مورد آزمایش در نتیجه تأثیر بارانهای اسیدی افزایش مییابد.
محمد عباسی؛ سجاد باقری سیدشکری؛ مریم جعفری اقدم
چکیده
تاقدیس نوا در باختر استان کرمانشاه واقع شده و با توجه به گستردگی سازندهای آهکی، وجود گسلها و درزههای تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافتهای است. هدف از این پژوهش، بررسی و پهنه بندی تحول کارست و شناخت میزان تأثیر عوامل مختلف توسعه کارست تاقدیس نوا میباشد. دادههای اصلی تحقیق را نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، خاک ...
بیشتر
تاقدیس نوا در باختر استان کرمانشاه واقع شده و با توجه به گستردگی سازندهای آهکی، وجود گسلها و درزههای تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافتهای است. هدف از این پژوهش، بررسی و پهنه بندی تحول کارست و شناخت میزان تأثیر عوامل مختلف توسعه کارست تاقدیس نوا میباشد. دادههای اصلی تحقیق را نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی، خاک و کاربری اراضی، عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای به همراه آمار هواشناسی وزارت نیرو و سازمان هواشناسی تشکیل دادهاند. در مطالعه موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و ژئومورفولوژی اشکال کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفتند. سپس با انجام بررسیهای میدانی، چالههای بسته به عنوان تکامل یافتهترین لندفرمهای کارستی منطقه شناسایی شدند و بر اساس ویژگیهای این لندفرمها به هر کدام از عوامل مؤثر در توسعه کارست وزن کارشناسی اختصاص داده شد. در نهایت در محیط Arc Gis نقشههای همپوشانی تهیه و یکسانسازی عوامل و تصحیح نهایی با کمک مدل آنتروپی انجام شد و نقشه پهنهبندی نهایی تهیه و عوامل تأثیرگذار در تحول کارست تاقدیس مشخص شد. نتایج نشان میدهد که منطقه دارای چهار طبقه کارست با تحول بسیار زیاد، زیاد، متوسط و فاقد کارست میباشد. در میان عوامل نه گانه به ترتیب فاصله از گسل، جهت شیب، شیب، دما و بارش دارای بیشترین نقش و عوامل خاک، کاربری اراضی، سطوح ارتفاعی و لیتولوژی فاقد تأثیر میباشند. دقت سنجی مدل با چالههای بسته نشان دهنده وجود 92% چالههای بسته در دو طبقه تحول بسیار زیاد و زیاد میباشد که حاکی از کارایی مطلوب مدل آنتروپی در پهنه بندی تحول کارست است.
علی نجاتی کلاته؛ محمود میرزایی؛ ناصر گویا؛ ابراهیم شاهین
چکیده
در این مقاله، به منظور مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی، از بسط توابع متعامد و ضرایب دامنه این بسط استفاده شده است. بردارهای پایه بسط ویژه بردارهای بهنجار شده مشتق دوم Hessian Matrix) ( تابع هدف (Objective Function) است که از یک مدل مرجع استخراج میشوند. تعداد محدودی از ویژه بردارهایی که به این ترتیب به دست میآیند، زیرفضای جدیدی از متغیرهای ...
بیشتر
در این مقاله، به منظور مدلسازی وارون دادههای مغناطیسی، از بسط توابع متعامد و ضرایب دامنه این بسط استفاده شده است. بردارهای پایه بسط ویژه بردارهای بهنجار شده مشتق دوم Hessian Matrix) ( تابع هدف (Objective Function) است که از یک مدل مرجع استخراج میشوند. تعداد محدودی از ویژه بردارهایی که به این ترتیب به دست میآیند، زیرفضای جدیدی از متغیرهای مدل را تعریف میکنند که در این زیرفضا تعریفی جدید از تابع هدف بر مبنای متغیرهای به روز شده به دست خواهد آمد. روند کمینهسازی تابع هدف در این زیر فضای جدید بر مبنای این ویژه بردارها انجام خواهد شد. همان طور که در وارونسازی مسایل ژئوفیزیکی معمول است، در روند وارونسازی به معکوس کردن ماتریسهایی که تابع دادهها، متغیرهای مدل و شرایط هندسی مسئله هستند، نیاز است. ماتریسهای بیان شده در این زیر فضای جدید دارای ابعاد کمتر و شرایط بهتر برای وارونسازی خواهند بود. انتخاب ویژه بردارهایی که نقش اساسی در وارونسازی دارند با ویژه مقادیر بزرگ در تجزیه ماتریسها به مقادیر منفرد (SVD) معادل است. سایر ویژه بردارها دارای اثر کم در روند وارونسازی هستند و به طور معمول وارونسازی را به سوی کمینههای موضعی سوق میدهند. با استفاده از وارونسازی در زیر فضاهای محدود از متغیرهای مدل با شرایط بالا، وارونسازی با سرعت بالاتر و مقاومتر در برابر نوفه انجام میشود. تأثیر روش روی دادههای مصنوعی و واقعی میدان کلی میدان مغناطیسی آزمایش شده است. نتایج حاکی از همگرایی(Convergence) بالا و مقاومت در برابر نوفه در مسایل مطرح شده است.
حمید آقاجانی؛ علی مرادزاده؛ هوالین زنگ
چکیده
برآورد موقعیت افقی و ژرفای اجسام بیهنجار نقش مهمی در انتخاب بهینه محل حفر گمانههای اکتشافی دارد. روشهای زیادی برای برآورد ژرفا وجود دارد و بیشتر آنها از فیلترهای بالاگذر بهره میبرند. روش گرادیان کل بهنجارشده از جمله این روشها است که با بهکارگیری سری فوریه معایب فیلتر گسترش به سمت پایین را در عبور از مرکز جسم بیهنجار ...
بیشتر
برآورد موقعیت افقی و ژرفای اجسام بیهنجار نقش مهمی در انتخاب بهینه محل حفر گمانههای اکتشافی دارد. روشهای زیادی برای برآورد ژرفا وجود دارد و بیشتر آنها از فیلترهای بالاگذر بهره میبرند. روش گرادیان کل بهنجارشده از جمله این روشها است که با بهکارگیری سری فوریه معایب فیلتر گسترش به سمت پایین را در عبور از مرکز جسم بیهنجار بر طرف مینماید. در این مقاله هدف اصلی محاسبه مقدار گرادیان کل بهنجارشده و ارائه روشی برای تعیین تعداد بهینه جملات سری فوریه همراه با استفاده آنها برای یک سری دادههای مدل مصنوعی و دادههای صحرایی دو و سه بعدی است. نتایج بهکارگیری روش یادشده روی دادههای مدل مصنوعی موقعیت و ژرفای مدل را با خطای کمتر از 5/2 درصد ارائه میدهد. همچنین از روش یادشده برای برآورد ژرفا و موقعیت افقی دو مورد از دادههای صحرایی گرانی ناشی از گنبد نمکی هومبل (امریکا) و توده معدنی مسیوسولفاید موبرون (کانادا) استفاده و ژرفای گنبد نمکی 8/4 کیلومتر و ژرفای سطح بالایی توده معدنی 17 متر برآورد شد و تداوم گسترش توده معدنی تا ژرفای بیش از 70 متر نیز تأیید شد که نتایج حاصل در مقایسه با دیگر دادههای مستقل موجود مانند اطلاعات حفاری و نتایج ژئوفیزیکی همخوانی خوبی نشان میدهند. افزون بر این، با انتخاب تعداد جملات متفاوت سری فوریه ژرفای میانی کانسار (حدود 95 متری) و ژرفای زیرین آن (در حدود 175 متری) تعیین شد. موارد یادشده گویای کارآیی بسیار خوب روش گرادیان کل بهنجارشده در تعیین موقعیت و برآورد ژرفای اجسام بیهنجار است.