مجید خانجانی؛ سید رضا موسوی حرمی؛ حسین رحیمپوربناب؛ محمدرضا کمالی؛ علی چهرازی
چکیده
سازند ایلام (سانتونین- کامپانین) یکی از مخازن مهم گروه بنگستان در حوضه نفتی زاگرس است. این سازند در میدان سیری الوند در خلیج فارس با ستبرای 130 متر از سنگهای آهکی تشکیل شده است. در این پژوهش ریزرخسارهها، محیط رسوبی، فرایندهای دیاژنزی و چینهنگاری سکانسی سازند ایلام در میدان نفتی سیری الوند مورد مطالعه قرار گرفت. با بررسیمقاطع ...
بیشتر
سازند ایلام (سانتونین- کامپانین) یکی از مخازن مهم گروه بنگستان در حوضه نفتی زاگرس است. این سازند در میدان سیری الوند در خلیج فارس با ستبرای 130 متر از سنگهای آهکی تشکیل شده است. در این پژوهش ریزرخسارهها، محیط رسوبی، فرایندهای دیاژنزی و چینهنگاری سکانسی سازند ایلام در میدان نفتی سیری الوند مورد مطالعه قرار گرفت. با بررسیمقاطع نازک 8 ریزرخساره در 4 مجموعه رخسارهای شناسایی شد که در یک محیط رسوبی رمپ کربناتی هموکلینال برجای گذاشته شدهاند. بر اساس مطالعات سنگنگاری، مهمترین فرایندهای دیاژنزی که در این سازند مشاهده شد عبارتند از: آشفتگی زیستی، سیمانی شدن، انحلال، دولومیتی شدن، استیلولیتی شدن، پیریتی شدن و تشکیل شکستگیها. مهمترین سیمانهای مشاهده شده در این سازند شامل سیمان تیغهای، سیمان همبعد ریزبلور، سیمان دروزی، سیمان بلوکی درشت بلور و سیمان سین تکسیال هستند. بررسیهای چینهنگاری سکانسی منجر به شناسایی 4 سکانس رسوبی رده سوم برای سازند ایلام شد که همگی به مرز سکانسی نوع اول ختم میشوند. در نهایت رخسارهها و شدت فرایندهای دیاژنزی در هر سکانس مورد بررسی قرار گرفت.
بهزاد تخمچی؛ هاله عزیزی؛ حسین معماریان
چکیده
کاربرد اصلی چاهنمودارهای پتروفیزیکی، تخمین نوع سنگ، تخلخل و اشباع است. روابط بسیاری برای این نوع تخمینها ارائه شدهاند و البته نواقص روابط یادشده نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله نواقص کلی روابط موجود از دید ویژگیهای تخمین مورد بررسی قرار گرفته است. بهطور معمول مقادیر حاصل از تخمین نسبت به مقادیر ورودی تخمین تغییرپذیری ...
بیشتر
کاربرد اصلی چاهنمودارهای پتروفیزیکی، تخمین نوع سنگ، تخلخل و اشباع است. روابط بسیاری برای این نوع تخمینها ارائه شدهاند و البته نواقص روابط یادشده نیز مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مقاله نواقص کلی روابط موجود از دید ویژگیهای تخمین مورد بررسی قرار گرفته است. بهطور معمول مقادیر حاصل از تخمین نسبت به مقادیر ورودی تخمین تغییرپذیری کمتری دارند. دلیل این موضوع الگوریتمهای مبتنی بر هموارسازی تخمین است. از آنجا که چاهنمودارهای نوع سنگ، تخلخل و اشباع از تخمین ترکیبی چاهنمودارهای پتروفیزیکی بهدست میآیند، انتظار میرود که این چاهنمودارها نیز نسبت به چاهنمودارهای اولیه تغییرپذیری کمتری داشته باشند. بنابراین اگر تبدیل فوریه چاهنمودارهای اولیه و تخمین زده شده گرفته شود، باید انرژی (اطلاعات) چاهنمودارهای ثانویه نسبت به اولیه، بیشتر در باندهای بسامد پایین نهفته باشد. در این نوشتار ضمن مطالعه چاهنمودارهای اولیه و تخمین زده شده بیش از 100 چاه از میادین نفتی جنوب و جنوب باختر کشور، ثابت شد که اتفاقاً واقعیت برخلاف انتظار است که میتواند نشاندهنده وجود نقص در روشهای پردازش چاهنمودارهای پتروفیزیکی باشد.
رسول فردوسی؛ علیاصغر کلاگری؛ محمدرضا حسینزاده؛ کمال سیاهچشم
چکیده
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ...
بیشتر
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ماسهسنگ آهکی و مارن) هستند. نفوذ این استوک به درون سنگهای رسوبی آنها را به مجموعهای از متاسوماتیت و سنگهای دگرگونی مجاورتی مبدل کرده است. مطالعات آماری روی یافتههای ژئوشیمی آبراههای و کانی سنگین صورت گرفته که شامل پردازش یافتهها، بررسی متغیرهای تکمتغیره و چندمتغیره و رسم و تعبیر نقشه بیهنجاری عناصر است. ضرایب همبستگی میان عناصر توسط روشهای زمین آمار محاسبه و بهترین ضرایب همبستگی فلزات با همدیگر و بهویژه طلا تعیین شد. عناصری که همبستگی مثبتی با طلا نشان میدهند شامل مس، جیوه، سرب، آرسنیک، آنتیموان، نقره، بیسموت و مولیبدنیم هستند. نتایج اولیه مطالعات زمینشیمیایی رودخانهای در منطقه سبب شناسایی دو ناحیه با بیهنجاریهای درجه 1 و درجه 2 طلا در منطقه شد. کنترل بیهنجاریهای زمینشیمیایی از طریق مطالعات کانی سنگین در رسوبات آبراههای و نمونههای کانیسازی شده و دگرسان در سطح برونزدهای مناطق بیهنجاری درجه 1 صورت گرفت. مهمترین کانیهای سنگین شناسایی شده شامل مگنتیت، مالاکیت، طلا، اولیژیست، پیریت، سروزیت، پیریت- لیمونیت، گوتیت، لیمونیت، باریت، هماتیت و پیریت- اکسید هستند و عمدتاً ارتباط تنگاتنگی با پهنههای دگرسانی و کانیسازی رگهای و انتشاری دارند. دگرسانیهای اصلی در منطقه شامل آرژیلیک، فیلیک و پروپیلیتیک در پیرامون رگههاست. مطالعات صحرایی و آنالیتیک برخی از نمونههای سنگی برداشت شده از ناحیه بیهنجاری درجه 1 طلا سبب شناسایی موقعیت رگههای اپیترمال طلادار با عیاری بیش از ppm 5/4 شده است. انطباق نقشه هالههای زمینشیمیایی با نقشه زمینساخت و دگرسانی منطقه نشاندهنده همبستگی بسیار بالای این مناطق و احتمالاً نقش مهم گسلها و درزهها در رخداد پهنههای دگرسانی و مناطق بیهنجاری است. همچنین تلفیق این یافتهها سبب شناسایی چندین محدوده دارای بیهنجاری شده است که بیشتر متعلق به عناصر Au، Ag، Cu، As و Pb هستند که میتوانند به عنوان عناصر ردیاب برای ذخایر اپیترمال طلا به کار روند.
نسیم موسوی؛ انوشیروان لطفعلی کنی؛ عبدالمجید موسوینیا
چکیده
در این مطالعه رسوبات مرز سازندهای آیتامیر و آبدراز در برش امیرآباد در خاور منطقه کپهداغ بررسی شدند. بر پایه نانوفسیلهای آهکی برای این محدوده، بر پایه زیستزونبندی NC، سن آلبین پسین تا تورونین پسین تعیین شده است. شواهد بسیاری مانند تغییرات پالئواکولوژیکی و تغییر در میزان تدفین کربن آلی، ثبت رخداد غیر هوازی اقیانوسی مرز سنومانین- ...
بیشتر
در این مطالعه رسوبات مرز سازندهای آیتامیر و آبدراز در برش امیرآباد در خاور منطقه کپهداغ بررسی شدند. بر پایه نانوفسیلهای آهکی برای این محدوده، بر پایه زیستزونبندی NC، سن آلبین پسین تا تورونین پسین تعیین شده است. شواهد بسیاری مانند تغییرات پالئواکولوژیکی و تغییر در میزان تدفین کربن آلی، ثبت رخداد غیر هوازی اقیانوسی مرز سنومانین- تورونین (OAE2) را در رسوبات مربوط به این بخش تأیید میکند. رخدادهای غیرهوازی بیشتر در اثر افزایش حاصلخیزی و تولید رخ میدهند که این شرایط بیشتر با افزایش تدفین کربن آلی در رسوبات همراه است. مطالعات پالئواکولوژیکی در طول توالی امیرآباد، شامل کاهش فراوانی جنسهای Broinsonia و Biscutum در رسوبات مربوط به ابتدای سنومانین پسین و افزایش جنس Watznaueria در این محدوده زمانی است که شرایط محیطی الیگوتروف را پیشنهاد میکند. در بخش انتهایی سنومانین پسین و مرز سنومانین- تورونین با افزایش فراوانی نسبی گونههای شاخص آبهای سطحی مغذی مانند جنس Biscutum و افزایش شاخص حاصلخیزی (Biscutum+Zeugrhabdotus)/Watznaueria حاکمیت شرایط محیطی یوتروف را محتمل میکند. حضور نداشتن جنس Nannoconus که در شرایط غیرهوازی غایب است نیز میتواند از نشانههای محیطی ثبت OAE2 باشد. با درنظر گرفتن میزان کربن آلی کل موجود در رسوبات که در محدوده تعیین شده روند افزایشی دارد و نشانههای پالئواکولوژیکی یاد شده، ثبت رخداد غیرهوازی اقیانوسی سنومانین پسین در رسوبات برش امیرآباد در خاور منطقه کپهداغ قطعی به نظر میرسد. این رخداد جهانی اگر چه در مناطق مختلفی در شیلهای سیاه اقیانوسی گزارش شده؛ ولی در مقاطع بسیاری، بهویژه در خاور حوضه تتیس، در رسوبات مربوط به آبهای کمژرفا نیز به ثبت رسیده است. توالی رسوبات شیلی- مارنی منطقه کپهداغ را میتوان در ادامه روند جهانی آن و به عنوان خاوریترین منطقه از حوضه تتیس نام برد که شرایط غیر هوازی اقیانوسی سنومانین پسین OAE2 در حوضهای به نسبت کمژرفا رخ داده است.
اکتشاف و معدن
ایوب نیکخواه؛ محمد تاجی
چکیده
در معادن روباز استخراج مادهمعدنی با حداقل قیمت و کیفیت مطلوب مهمترین هدف معدنکاری است. در این مقاله تاثیر آب زیرزمینی بر روی هزینههای تولید و فرآیند معدنکاری مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پارامتر سنگشکنی ویژه (S_cr)، معرفی، اندازهگیری و مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عملیات معدنکاری در شرایط خشک و مرطوب ...
بیشتر
در معادن روباز استخراج مادهمعدنی با حداقل قیمت و کیفیت مطلوب مهمترین هدف معدنکاری است. در این مقاله تاثیر آب زیرزمینی بر روی هزینههای تولید و فرآیند معدنکاری مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور پارامتر سنگشکنی ویژه (S_cr)، معرفی، اندازهگیری و مورد استفاده قرار گرفت. برای ارزیابی عملیات معدنکاری در شرایط خشک و مرطوب پایگاه داده در دو بخش هزینههای تولید و عملیات معدنکاری دو انفجار، چالهای با قطر 6 اینچ ایجاد شد. اختلاف دو شرایط متفاوت معدنکاری در افزایش هزینههای تولید و کاهش عملکرد تولید مشاهده میشود. به طوری که هزینههای شامل هزینه حفاری، هزینه انفجار، مجموع هزینه حفاری و انفجار، هزینه بارگیری به ترتیب برابر با 33/83، 450، 67/266 و 200 درصد در شرایط معدنکاری مرطوب نسبت به شرایط خشک افزایش داشته است. هزینه سنگشکنی به خاطر مقدار خردشدگی تقریبا مشابه در دو شرایط، یکسان بوده است. همچنین شرایط معدنکاری مرطوب باعث کاهش عملکرد تولید معدن مس سرچشمه را در پی داشته است به طوری که عملکرد تولید در بخشهای شامل بارگیری ویژه و شاخص عملیات واحد معدنکاری ویژه به ترتیب برابر با 34/33 و 85/198 درصد نسبت به شرایط خشک کاهش داشته است. به منظور عدم استفاده از مواد منفجره ضد آب، بهبود شاخص عملیات معدنکاری و کاهش هزینههای تولید پروژه تعیین مدل آب زیرزمینی معدن مس سرچشمه امر ضروری است. با زهکشی آب زیرزمینی در معادن روباز، عملیات معدنکاری مطلوب با هزینه کمتر همراه با توسعه پایدار فراهم خواهد شد.
سنگ شناسی
صغری رزاقی؛ محسن نصرآّبادی؛ کاظم قلی زاده؛ زینب داوودی
چکیده
مجموعه دگرگونی گشت در باختر رشت واقع است. سنگهای دگرگونی گشت رودخان بخشی از این مجموعه دگرگونی محسوب میشود. متاپلیتها (شیست، گنیس و میگماتیت) مهمترین واحد سنگی منطقه گشت رودخان میباشند. کانیهای شاخص شامل استارولیت، گارنت، سیلیمانیت و کیانیت هستند. میگماتیتها عمدتاً از نوع متاتکسیت بوده و ساختارهای استروماتیکی، لکهای، ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی گشت در باختر رشت واقع است. سنگهای دگرگونی گشت رودخان بخشی از این مجموعه دگرگونی محسوب میشود. متاپلیتها (شیست، گنیس و میگماتیت) مهمترین واحد سنگی منطقه گشت رودخان میباشند. کانیهای شاخص شامل استارولیت، گارنت، سیلیمانیت و کیانیت هستند. میگماتیتها عمدتاً از نوع متاتکسیت بوده و ساختارهای استروماتیکی، لکهای، چینخورده و شبکهای نشان میدهند. کانیهای سنگساز اصلی ملانوسوم عاری از مسکویت میگماتیتها، سیلیمانیت و بیوتیت میباشند. در ملانوسوم بعضی از نمونهها گارنت نیز وجود دارد. کانیهای سنگساز لوکوسوم کوارتز، فلدسپارآلکالن و پلاژیوکلاز است. تورمالین، گارنت، مسکویت و سیلیمانیت کانیهای فرعی لوکوسوم هستند. میانگین دما و فشار دگرگونی محاسبه شده، توسط نرمافزار ترموکالک و دما- فشارسنجهای قراردادی برای نمونههای شیستی، گنیسی و میگماتیتی به ترتیب 6/8 و 630، ، 7/6 و 650 و 3/6 کیلوبار و 720 درجه سانتیگراد است. پاراژنزهای کانیشناسی و گرادیان زمینگرمایی منتج از محاسبات دما- فشارسنجی متاپلیتهای گشت رودخان، با گرادیان دگرگونی نوع بارووین یا کوهزایی مطابقت دارد. احتمالاً مجموعه گشت، بیانگر سنگهای دگرگونی اعماق متوسط پوستهای، جایگاه تکتونیکی برخوردی بین بلوک البرز و صفحه توران میباشد که بر اثر واکنش آبزدایی مسکویت، ذوببخشی متاپلیتها و تشکیل لوکوگرانیتهای همجوار روی داده است.
حسن زمانیان؛ قاسم بیرانوند؛ فرهاد احمدنژاد
چکیده
کانسار بوکسیت کارستی باگوشی در ۳۷ کیلومتری شمال باختر شهر مصیری فارس و در ناحیه زاگرس چینخورده قرار داشته و از بالا به پایین شامل افقهای بوکسیت قرمز، پیزولیتی، قهوهای، برشی و یک افق کائولینیتی است که بر روی سازند سروک قرار دارند. بوهمیت، کائولینیت، هماتیت، پیروفیلیت، آناتاز، کلسیت و دیاسپور از کانیهای اصلی تشکیلدهنده کانسار ...
بیشتر
کانسار بوکسیت کارستی باگوشی در ۳۷ کیلومتری شمال باختر شهر مصیری فارس و در ناحیه زاگرس چینخورده قرار داشته و از بالا به پایین شامل افقهای بوکسیت قرمز، پیزولیتی، قهوهای، برشی و یک افق کائولینیتی است که بر روی سازند سروک قرار دارند. بوهمیت، کائولینیت، هماتیت، پیروفیلیت، آناتاز، کلسیت و دیاسپور از کانیهای اصلی تشکیلدهنده کانسار میباشند. بافت کانهها پیزولیتی، پیزولیتی- اوولیتی و تخریبی همراه با ماتریکس پلیتومورفیک و میکروگرانولار است. افقهای بوکسیتی بر اساس شرایط پایداری کانیهای اصلی، در محیطی با چیرگی آبهای سطحی اسیدی و اکسایشی تا آبهای زیرزمینی قلیایی و کاهشی پدید آمدهاند. مشاهدات میکروسکوپی شامل ماتریکس پلیتومورفیک و بافت پیزولیتی و اووئیدی، شکستگیهای شعاعی در پیزوئیدها، رشد پوستههای ساده پیرامون هسته پیزوئیدهای قبلی و پیزوئیدهایی با پوستههای بدون شکستگی شعاعی و دایرهای، نشانگر پدیداری برجازاد و تکههای شکسته شده پیزوئیدها، پیزوئیدهای دگرزاد و تکههای تخریبی بیانگر ترابرد مواد بوکسیتی هستند، ازاینرو منشأ مواد بیشتر برجا است که در برخی قسمتها بهطور محلی دستخوش ترابرد و باز نهشت در فرورفتگیهای کارستی شدهاند. محاسبات تغییرات جرم برحسب عنصر نامتحرک Ti نشان میدهد که Si، Fe، Mg، K، Na از سیستم هوازدگی فروشویی شده؛ Al، Zr، V، Th، Nb و Ba و REEs بهویژه LREE غنیشده و Hf، Ta، Co، Rb، Cs، Be و U نسبتاً نامتحرک بودهاند. جدایش شدید LREEs و HREEs، غنیشدگی آشکار REEs در کانسنگها نسبت به سنگ مادر، بیهنجاری منفی Eu و بیهنجاری منفی ضعیف Ce از ویژگیهای رفتاری REEs در نهشته بوکسیت باگوشی است.
سیده زهرا پورحیدر؛ اسد اله محبوبی؛ محمد حسین محمودی قرائی؛ سید رضا موسوی حرمی
چکیده
سازند کربناتی مزدوران در برش سطحالارضی باختر حوضه رسوبی کپهداغ، در شمال باختری شهرستان جاجرم، متشکل از دولومیت در بخشهای قاعدهای و بالایی و سنگ آهکهای مادستونی تا گرینستونی در بخشهای میانی برش است. این سازند در چاه قزلتپه2 از تناوب سنگ آهک و شیل تشکیل شده است. مطالعات رخسارهای این سازند منجر به شناسایی چهار کمربند رخسارهای ...
بیشتر
سازند کربناتی مزدوران در برش سطحالارضی باختر حوضه رسوبی کپهداغ، در شمال باختری شهرستان جاجرم، متشکل از دولومیت در بخشهای قاعدهای و بالایی و سنگ آهکهای مادستونی تا گرینستونی در بخشهای میانی برش است. این سازند در چاه قزلتپه2 از تناوب سنگ آهک و شیل تشکیل شده است. مطالعات رخسارهای این سازند منجر به شناسایی چهار کمربند رخسارهای (دریای باز، سد، لاگون و پهنه جزرومدی) شامل پانزده رخساره کربناتی و دو رخساره آواری شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که این سازند در مناطق مورد مطالعه به احتمال زیاد در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ تکشیب بر جای گذاشته شده است. در بررسیهای چینهنگاری سکانسی، پنج سکانس رسوبی رده سوم در برش چشمهخان و چهار سکانس رسوبی در چاه قزلتپه2 شناسایی شده است. مرز زیرین سکانس اول (لایه دیرینه خاک در برش چشمهخان) و مرز بالایی سکانس آخر (رسوبات قارهای) از هر دو برش مورد مطالعه، مرز سکانسی نوع اول و دیگر مرزها، نوع دوم هستند. منحنی تغییرات سطح آب دریا در توالیهای مورد مطالعه با منحنی تغییرات جهانی سطح آب دریا انطباق نسبی دارد و برخی اختلافها احتمالاً در ارتباط با شرایط زمینساختی حوضه کپهداغ بوده که در اثر فرونشینی در امتداد گسلهای طولی و بار رسوبی ایجاد شده است.
زمین شناسی اقتصادی
علیرضا زراسوندی؛ فاطمه داودیان رنجبر؛ محسن رضایی؛ مجید طاشی؛ هوشنگ پورکاسب
چکیده
کانسار مس پورفیری سرکوه در 180 کیلومتری غرب استان کرمان، 6 کیلومتری جنوب غرب کانسار مس پورفیری سرچشمه و در 10 کیلومتری شمال شرق شهرستان پاریز واقع شده است. از لحاظ تقسیمات زمینشناسی بخشی از کمان ماگمایی ارومیه – دخترمیباشد. سنگهای رخنمون یافته در این منطقه عمدتا متشکل از واحدهای آتشفشانی، توف، آندزیت و آندزیت بازالت میباشد. ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری سرکوه در 180 کیلومتری غرب استان کرمان، 6 کیلومتری جنوب غرب کانسار مس پورفیری سرچشمه و در 10 کیلومتری شمال شرق شهرستان پاریز واقع شده است. از لحاظ تقسیمات زمینشناسی بخشی از کمان ماگمایی ارومیه – دخترمیباشد. سنگهای رخنمون یافته در این منطقه عمدتا متشکل از واحدهای آتشفشانی، توف، آندزیت و آندزیت بازالت میباشد. همچنین واحدهای نفوذی این منطقه شامل گرانیت تا گرانودیوریت و به میزان کمتر کوارتزدیوریت میباشد. دگرسانیهای عمده این کانسار شامل پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک و نیز دگرسانیهای حدواسط نظیر پتاسیک - آرژیلیک و یا پتاسیک – فیلیک میباشد. هدف از این پژوهش، مطالعه شیمی کانی بیوتیت و کلریت به منظور بررسی شرایط فیزیکوشیمیایی طی روند تدریجی تغییرات ماگمایی به گرمابی در زون دگرسانی پتاسیک این کانسار میباشد. بر مبنای دماسنجی بیوتیتهای تعادل مجدد یافته، در زمان تغییر شرایط ماگمایی به گرمابی این کانسار، دما از کمینه 343 تا بیشینه 397 درجه سانتیگراد متغیر بوده است. همچنین سرشت پر منیزیم (High-Mg)، قرارگیری بیوتیتهای تعادل مجدد یافته در مرز بین محدوده بافری هماتیت مگنتیت( HM) و نیکل-نیکل اکسید (NNO) و نیز تبلور مگنتیت با حاشیه هماتیتی حاکی از شرایط فوگاسیته اکسیژن بالا در زمان شروع فرایندهای گرمابی این کانسار میباشد.
زمین ساخت
سپیده رضابیک؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سربی
چکیده
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ...
بیشتر
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ساخت و ساختارهای پیچیدهای در این پهنه به وجود آورده است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاریخچه تنش در منطقه کرمانشاه در پهنه ساختاری زاگرس است. در این پژوهش برای تحلیل تنش گسلهای هم یوغ و گسلهای دارای خش لغز که نوع و سوی حرکت در آنها تعیین شده به کارگرفته شده است.این دادهها بیشتر روی واحدهای سنگ آهکی رادیولاریتی وشیلهای کرتاسه پسین جمع آوری شده است. برای شناخت و بررسی آرایش محورهای تنش در این پژوهش، برداشتهای ساختاری به روش مستقیم صحرایی صورت گرفته است. برداشتها شامل صفحات گسلی سطوح لغزش گسلی، درزهای هم یوغ و چین خوردگی هستند. الگوهای ثبت تنش در این پژوهش برای دادهها روش دو وجهی عمود بر هم است. در این پژوهش بیشتر گسلها دارای روند NW-SE با سازوکار فشارشی هستند. اما گسلهایی با سازو کار امتدادلغزی وجود دارد که امتداد آنها با گسل های فشارشی تفاوت دارد (NE-SW ). از طرف دیگر گسلهای نرمال جوان تر از گسل های فشارشی با امتداد یکسان در منطقه مورد مطالعه دیده شده است. با استفاده از روش دو وجهیهای عمود برهم موقعیت تنشهای اصلی در منطقه مورد پژوهش به ترتیب 059، 305 و 195 به دست آمده است.
رسوب شناسی
غلامرضا حسین یار؛ سیدرضا موسوی حرمی؛ ایرج عبدالهیفرد؛ اسداله محبوبی؛ حمیدرضا مصفی
چکیده
در مطالعات چینهنگاری سکانسی شناسایی دسته رخساره FSST در توالیهای رسوبی از کاربرد و اهمیت بسزایی در تعیین موقعیت مرز سکانسی و مطالعات اکتشافی برخوردار میباشد. با این حال، شانس تشکیل و حفظ شدگی رخسارههای مرتبط با آن در توالیهای رودخانهای بسیار کم است. در این مطالعه به علائم و شواهد شناسایی دسته رخساره FSST در مطالعات چینهنگاری ...
بیشتر
در مطالعات چینهنگاری سکانسی شناسایی دسته رخساره FSST در توالیهای رسوبی از کاربرد و اهمیت بسزایی در تعیین موقعیت مرز سکانسی و مطالعات اکتشافی برخوردار میباشد. با این حال، شانس تشکیل و حفظ شدگی رخسارههای مرتبط با آن در توالیهای رودخانهای بسیار کم است. در این مطالعه به علائم و شواهد شناسایی دسته رخساره FSST در مطالعات چینهنگاری سکانسی در قالب مثالی از توالی رودخانهای سازند شوریجه (کرتاسه پیشین (Early Cretaceous)) در شرق حوضه کپه داغ پرداخته میشود. این مطالعه با تکیه بر اطلاعات کامل زمینشناسی متشکل از 4 برش چینهشناسی از رخنمون سازند شوریجه در روستای شوریجه، انجیربلاغ، گردنه مزدوران و قرقره به همراه نمودارهای چاهپیمایی و خردههای حفاری از 7 حلقه چاه و نیز دادههای لرزهنگاری 3 بعدی از میدان خانگیران میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که با عقبنشینی دریا در اوخر ژوراسیک-اوایل کرتاسه رخسارههای دانهریز آواری و بعضا هیبریدی متعلق به دستهرخساره FSST در قاعده سازند شوریجه تشکیل شده است. این رخسارهها در محیطهای کم انرژی دشت سیلابی و دشت ساحلی تشکیل شدهاند. تشکیل کانالها و گسترش سیستم رودخانهای در شرق کپهداغ از عوارض زمینشناسی دیگری است که در زمان افت شدید سطح آب/اساس ایجاد شدهاند. بررسیهای ژئومورفولوژی آماری کانالها و رخسارههای تشکیل شده نشان میدهد که کانالهای مذکور در زمان افت سطح آب از نظر هیدرولیکی تعادلی بوده و بار رسوبی را عبور میدادهاند (bypass).
سنگ شناسی
مهدی رضایی کهخائی؛ داریوش اسماعیلی؛ هانیه صحرائی
چکیده
سنگهای آتشفشانی نشوه در شمال باختر ساوه واقع شده، بخشی از کمربند ماگمایی ارومیه- دختر محسوب میشوند. این سنگها عمدتاً از نوع بازالت، آندزیبازالت، آندزیت تا تراکیآندزیت هستند. در بررسیهای میکروسکوپی این سنگها شواهدی از عدم تعادل بلور با ماگما نیز دیده میشود که از آن جمله میتوان به بافت غربالی، وجود دو نسل سالم ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی نشوه در شمال باختر ساوه واقع شده، بخشی از کمربند ماگمایی ارومیه- دختر محسوب میشوند. این سنگها عمدتاً از نوع بازالت، آندزیبازالت، آندزیت تا تراکیآندزیت هستند. در بررسیهای میکروسکوپی این سنگها شواهدی از عدم تعادل بلور با ماگما نیز دیده میشود که از آن جمله میتوان به بافت غربالی، وجود دو نسل سالم و دگرسان شده پلاژیوکلاز، حاشیه واکنشی، خوردگی و گردشدگی فنوکریستها اشاره کرد. بررسیهای ژئوشیمیایی مربوط به نمودارهای عناصر اصلی و کمیاب نشان میدهد که اگر چه تبلور تفریقی در تکامل سنگهای آتشفشانی منطقه مؤثر بوده است؛ اما در برخی از نمودارها نوعی پراکندگی و روندهای غیر عادی نسبت به روند تفریق به چشم میخورد، که این حالت میتواند بیان کننده اختلاط و آلودگی ماگمایی باشد. ناهماهنگی و تغییرات زیاد در غلظت برخی عناصر نظیر Sr و همچنین نمودارهای دوتایی Nb-Nb/Y و Zr/Rb-Rb نقش اختلاط ماگمایی را در شکلگیری سنگهای آتشفشانی منطقه نشوه نشان میدهد. با توجه به موارد ذکر شده میتوان گفت که مهمترین فرایند تشکیل سنگهای آتشفشانی منطقه نشوه تفریق و اختلاط ماگمایی است. همچنین اختلاط پالس یا پالسهای ماگمایی جدید با ماگمای تفریق یافته مؤثرترین مکانیزم برای تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی منطقه مورد مطالعه است.
محمدرضا هزاره؛ ایرج رسا
چکیده
در نواحی باختری استان سیستان و بلوچستان (ادامه زون جبال بارز)، از انواع کانیسازی قابل پیشبینی مدلهای متالوژنی از نوع اپیترمال (طلا و عناصر همراه) است. این محدوده یکی از مناطق اولویتبندی شده اکتشافات ناحیهای در سیستان و بلوچستان است و در این راستا در محدودهای با گسترش 81 کیلومتر مربع نقشههای زمینشناسی معدنی و ژئوشیمیایی ...
بیشتر
در نواحی باختری استان سیستان و بلوچستان (ادامه زون جبال بارز)، از انواع کانیسازی قابل پیشبینی مدلهای متالوژنی از نوع اپیترمال (طلا و عناصر همراه) است. این محدوده یکی از مناطق اولویتبندی شده اکتشافات ناحیهای در سیستان و بلوچستان است و در این راستا در محدودهای با گسترش 81 کیلومتر مربع نقشههای زمینشناسی معدنی و ژئوشیمیایی به مقیاس 20000/1 تهیه شد. پس از پردازش دادهها و مشخص شدن زونهای کانهدار 30 ترانشه عمود بر رگهها حفر شد و در هر 5 متر 1 نمونه برداشت شد. بررسیها نشانگر این است که رخداد یک حادثه تکتونوماگمایی و شکستگیهای بزرگ مقیاس با امتدادهای عمومی N30E باعث هدایت محلولهای گرمابی و ایجاد یک دگرسانی بزرگ مقیاس شدهاند. این دگرسانی در آندزیتها به صورت پروپیلیتیشدن ناحیهای و در گدازهها و آذرآواریهای وابسته موجب گسترش دگرسانی آرژیلی- سیلیسی شده است. به دنبال دگرسانیهای آرژیلی- سیلیسی رگههای سیلیسی نازک لایه با ساختهای کلسدونی، کلوفرم، کوکاد و حفرهای با همان امتداد N30E تشکیل شدهاند که دارای پاراژنز کوارتز آدولاریا هستند و از دید زایش طلا بارور هستند و فاز اصلی تشکیل طلا را شامل میشوند.
حمید پیرنجم الدین؛ ابراهیم راستاد؛ عبدالرحمان رجبی
چکیده
کانسار روی- سرب- باریت کوهکلنگه با سنگ میزبان کربناته در توالی آواری- کربناته کرتاسه زیرین حوضه جنوب اراک و در بخش میانی کمربند فلززایی ملایر- اصفهان در حوضه کششی پشت کمانی تشکیل شده است. کانهزایی بهصورت همروند با لایهبندی در بخش بالایی سنگآهک خاکستری اربیتولیندار (واحد Kl) در زیر واحد شیل- مارن با میانلایه سنگآهک ...
بیشتر
کانسار روی- سرب- باریت کوهکلنگه با سنگ میزبان کربناته در توالی آواری- کربناته کرتاسه زیرین حوضه جنوب اراک و در بخش میانی کمربند فلززایی ملایر- اصفهان در حوضه کششی پشت کمانی تشکیل شده است. کانهزایی بهصورت همروند با لایهبندی در بخش بالایی سنگآهک خاکستری اربیتولیندار (واحد Kl) در زیر واحد شیل- مارن با میانلایه سنگآهک نازک لایه (واحد Ks) به سن آپسین رخ داده است. کانیهای سولفیدی شامل اسفالریت، گالن و پیریت هستند و فراوانترین کانی غیر سولفیدی باریت است که با کوارتز، کلسیت و دولومیت همراهی میشود. ساخت و بافت ماده معدنی بهصورت برشی، جانشینی، رگه- رگچهای، لامینه- پراکنده و باریت تودهای همراه با سولفید است. دگرسانیهای سیلیسی- کربناتی شدن (کلسیتی- دولومیتی) اصلیترین دگرسانیهای همراه با کانهزایی به شمار میروند. میانبارهای سیال مطالعه شده در کانسار را میتوان به دو نوع تقسیم کرد. میانبارهای نوع اول، دوفازی غنی از مایع با شکلهای کروی و بیضوی و آمیبی، میانگین دمای همگنشدگی آنها 8/206 درجه سانتیگراد و میانگین درجه شوری 3/8 درصد وزنی معادل NaCl و میانبارهای نوع دوم، سهفازی (دو فاز مایع آب و CO2 و یک فاز بخار) با شکلهای کروی و بیضوی، میانگین دمای همگنشدگی 8/234 درجه سانتیگراد و میانگین درجه شوری 17/7 درصد وزنی معادل NaCl هستند. با توجه به نتایج مطالعات صورت گرفته و بر پایه محیط زمینساختی، نوع سنگ میزبان، شکل لایهای کانسار، ساخت و بافت ماده معدنی، دمای همگنشدگی و درجه شوری میانبارهای سیال و رخداد باریت تودهای، میتوان کانسار کوهکلنگه را مشابه با کانسارهای روی- سرب- باریت نوع ایرلندی در نظر گرفت.
سیمیندخت یونسی؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
کانسار (Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag ماهور در مرکز بلوک لوت، در پهنه به شدت خردشده گسلی، بیشتر در واحد آتشفشانی- نیمه آتشفشانی داسیت - ریوداسیت به سن ائوسن بالایی- الیگوسن، تشکیل شده است. کانی سازی بهصورت رگه ای، رگچه ای و برشیِ سولفید توده ای و یا همراه رگه- رگچه های کوارتز، کوارتز- کربنات و یا کوارتز- مسکوویت (سریسیت)- کربنات رخ داده است و به جز ...
بیشتر
کانسار (Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag ماهور در مرکز بلوک لوت، در پهنه به شدت خردشده گسلی، بیشتر در واحد آتشفشانی- نیمه آتشفشانی داسیت - ریوداسیت به سن ائوسن بالایی- الیگوسن، تشکیل شده است. کانی سازی بهصورت رگه ای، رگچه ای و برشیِ سولفید توده ای و یا همراه رگه- رگچه های کوارتز، کوارتز- کربنات و یا کوارتز- مسکوویت (سریسیت)- کربنات رخ داده است و به جز مقدار ناچیزی اسفالریت تیره، تنها پیریت ریزدانه بهصورت فاز افشان در متن سنگ میزبان دیده می شود. کانی سازی درون زاد پیچیده و شامل کانیهای اصلی پیریت، اسفالریت آهن دار و کالکوپیریت در همراهی با گالن، انواع سولفوسالت های مس، انواع سولفوسالت های بیسموت، اسفالریت فقیر از آهن و مقدار کمی گرینوکیت، آرسنوپیریت، دیژنیت و به احتمال کوولیت است که نقره به مقدار قابل توجه در شبکه برخی کانی های سولفوسالتی و سولفیدی حضور دارد و کمی کانی های تنگستن طلادار نیز بهطور محلی رخ داده اند. کانه زایی بهطور چیره با دگرسانی سریسیتی، آرژیلی متوسط، پروپیلیتی و گاه آرژیلی پیشرفته و کوارتز- آدولاریا همراه بوده و طی سه مرحله اصلی شامل 1- مرحله کوارتز- پیریت، 2- مرحله اسفالریت آهن دار و 3- مرحله کالکوپیریتِ همراه شده با سولفوسالت ها و کمی کانی های سولفیداسیون بالا تشکیل شده است. کانهزایی پس از مرحله سیلیسی شدن و پیریت زاییِ افشانِ تورمالین دار (دگرسانی سریسیتیِ پیش از کانه زایی) رخ داده و فرایند هوازدگی آن را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به مقدار بسیار پایین Cu در سامانه تعادلی Cu-Zn-S، محتوای بالای ادخال های کالکوپیریت در اسفالریت های آهن دار تیره ماهور نشانگر منشأ جانشینی بافت بیماری کالکوپیریت است. این بافت در همراهی با کانی شناسی (کانه و دگرسانی) کانسار نشانگر تشکیل کانی سازی پلی متال ماهور به تقریب در محدوده دمایی 200 تا 400 درجه سانتیگراد و از سیالی با حالت سولفیداسیون متوسط و درجه اسیدی کم است که سیال یاد شده به علت واکنش با سنگ دیواره خنثی تا قلیایی شده؛ ولی شواهد کمی از تکامل سیال به حالت سولفیداسیون بالا، شرایط اسیدی تر و اکسیدان تر در بخش غنی از مس آن ثبت شده است. ویژگی های کانی شناسی کانسار ماهور منشأ بیشتر ماگماییِ سیال گرمابیِ کانه زا را نشان می دهند و در تلفیـق بـا ساختار کانه زایی، همراهی با سنگ های آذرین کالک آلکالن تا شوشونیتی و موقعیت زمین ساختی سنگ های میزبان، بیشترین شباهت را با کانسارهای لود پلی متال نوع کردیلرن دارد.
رامین صادقی؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در منطقه خلخال با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر پایه مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوطه صورت گرفته است. این دادهها از واحدهایسنگی ژوراسیک، کرتاسه و ائوسن برداشت شده است. برای تعیین سوی لغزش، از شاخصهایی چون جدایش چینهای شاخصهای ریختشناسی سطح گسل، شکستگیهای مزدوج، ...
بیشتر
در این پژوهش، تفکیک فازهای تنش دیرین در منطقه خلخال با استفاده از تحلیل تنش دیرین بر پایه مطالعه داده لغزش گسلی ناهمگن و خطوارههای لغزشی مربوطه صورت گرفته است. این دادهها از واحدهایسنگی ژوراسیک، کرتاسه و ائوسن برداشت شده است. برای تعیین سوی لغزش، از شاخصهایی چون جدایش چینهای شاخصهای ریختشناسی سطح گسل، شکستگیهای مزدوج، شکافهای کششی استفاده شده است. دادههای صحرایی به کمک روش تحلیل برگشتی بررسی و مورد تفکیک قرار گرفت و مشخص شد که رژیم تنش امتدادلغز رژیم چیره در منطقه است. با انجام تفکیک فازهای تنش و مقایسه نتایج آن با دادههای صحرایی و لرزهای مشخص شد که رژیم تنشی سوم با محور 14دƒ2"> قائم و محور کشش شمال خاوری- جنوب باختری با دادههای لرزهای انطباق دارند و مربوط به فاز تنشی جدید حاکم در منطقه است. رژیمهای تنشی اول و دوم با راستای شمال باختر- جنوب خاور و شمالی- جنوبی مربوط به تنش دیرینه است. بررسیها مختلف شامل تحلیل نمودار گلسرخی برای گسلهای برداشت شده در هر محدوده و تحلیل آرایش ساختارهای موجود در منطقه، نشان میدهد عملکرد گسلهای منطقه بیشتر بهصورت امتدادلغز و امتدادلغز با مؤلفه عادی و شکل میدان تنش فازهای تفکیک شده در منطقه دوکیشکل است.
سجاد مغفوری؛ ابراهیم راستاد؛ فردین موسیوند
چکیده
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین در منطقه نوده که میزبان کانیزایی مس(روی) سولفید تودهای میباشد از چهار واحد سنگی(Unit1,Unit2, Unite3,Unit4) تشکیل شده است. کانیزایی مس (روی) در واحد 2 و در دو افق مجزا رخ داده است. این واحد سنگی از گدازه الیوین بازالت و ماسهسنگ سیلتی توفی از تشکیل شده است. کانسار نوده، دارای سه رخساره کانسنگی استرینگر زون، ...
بیشتر
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین در منطقه نوده که میزبان کانیزایی مس(روی) سولفید تودهای میباشد از چهار واحد سنگی(Unit1,Unit2, Unite3,Unit4) تشکیل شده است. کانیزایی مس (روی) در واحد 2 و در دو افق مجزا رخ داده است. این واحد سنگی از گدازه الیوین بازالت و ماسهسنگ سیلتی توفی از تشکیل شده است. کانسار نوده، دارای سه رخساره کانسنگی استرینگر زون، تودهای و لایهای می باشد. این کانسار دارای منطقهبندی ژئوشیمیایی قوی جانبی از رخساره کانسنگ تودهای به سمت رخساره کانسنگ لایهای (کاهش عیار ماده معدنی، کاهش نسبت Cu:Zn، افزایش نسبت Ba:Zn و افزایش میزان Fe و Mn) و منطقهبندی قائم، بهویژه در رخساره کانسنگ تودهای (افزایش نسبتهای Cu:Fe، Cu:Ti به سمت بالای کانسار همراه با کاهش Cu:Zn) است. مطالعات لیتوژئوشیمیایی نشان میدهد بیشینه عیار مس مربوط به رخساره کانسنگ تودهای و در حدود2/11 درصد است که به سمت رخساره کانسنگ لایهای میزان آن کاهش مییابد، این عیار در کانسنگ لایهای بین 4 تا 5 درصد در تغییر است. عیار مجموع فلزات پایه (Cu+Zn+Pb) در کانسار نوده همواره در رخساره کانسنگ تودهای بیشتر از زون استرینگر و رخساره کانسنگ لایهای است. عواملی مانند تغییر نسبت تولیدات گرمابی نسبت به ترکیبات رسوبی، تغییر دما، Eh و pH، رخداد فرایند پالایش در رخساره کانسنگ تودهای و غالب بودن فرایندهای رسوبی در رخساره کانسنگ لایهای این نوع منطقه بندی را کنترل مینمایند.
رضا هفتلنگ؛ مسیح افقه؛ سیدعلی آقانباتی؛ مهناز پروانهنژاد شیرازی
چکیده
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه ...
بیشتر
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی وکستون و به ندرت گرینستون هستند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 27 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد و معادل سازند سروک در زاگرس است. سنگآهک مارنی و سنگآهک دارای دوکفهای اینوسراموس با میانلایههایی از مارن به دیرینگی اواخر تورونین میانی- تورونین پسین- کنیاسین تا ابتدای سانتونین، ترادفهای جوانتر این برش هستند که میتوانند معادل سازند سورگاه باشند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 28 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد؛ همچنین بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی پکستون و در بخشهایی باندستون است. همبری زیرین این واحد بهصورت همشیب و پیوسته با سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار و همبری بالایی آن بهصورت پیوسته و همشیب با مارن و میانلایههایی از سنگآهکهای سانتونین- کامپانین است. پس از مقایسه برش بهار با برش جنوب خاور لرستان (تاقدیس پشت جنگل) مطالعه شده توسط آزادبخت (1394) این نتایج حاصل شد: از دید سنگ/زیستچینهنگاری، سنگآهکهای ستبر تا نازکلایه به رنگ خاکستری روشن تا تیره با میانلایههایی از مارن، برش تاقدیس پشت جنگل با سنگآهک اینوسراموسدار و سنگآهک مارنی با میانلایههایی از مارن برش بهار، همخوانی دارد که از دید سنی به دیرینگی تورونین پیشین تا ابتدای کامپانین هستند. به دلیل همخوانی زیاد سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری برش بهار در جنوب اصفهان (ایران مرکزی) و برش تاقدیس پشت جنگل در جنوب خاور لرستان، چنین دریافت میشود که شاخهای از دریای لرستان در زمانهای تورونین- کنیاسین پیشروی کرده و بخشهایی از جنوب اصفهان را پوشش میداده است.
سنگ شناسی
غلامرضا قدمی؛ محمد پوستی
چکیده
ناحیه مورد مطالعه در کوه گروم، شمال شهرستان رودان، در محل برخورد زونهای زاگرس و مکران واقع شده است و بخشی از نوار افیولیتی رودان -میناب میباشد. اولترامافیکهای مطالعه شده شامل لرزولیت و هارزبورژیت و کانیهای زمینه اولیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و کانی فرعی کروم اسپینل است.بر اساس دادههای ژئوشیمیایی مقادیرCaO ، MgO، TiO2 و V این سنگها ...
بیشتر
ناحیه مورد مطالعه در کوه گروم، شمال شهرستان رودان، در محل برخورد زونهای زاگرس و مکران واقع شده است و بخشی از نوار افیولیتی رودان -میناب میباشد. اولترامافیکهای مطالعه شده شامل لرزولیت و هارزبورژیت و کانیهای زمینه اولیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و کانی فرعی کروم اسپینل است.بر اساس دادههای ژئوشیمیایی مقادیرCaO ، MgO، TiO2 و V این سنگها در محدوده ی افیولیتهایی کوهزایی غیر سرپانتینی قرار میگیرند،با توجه به دادههای تجزیه نقطه ای، Mg# الیوینهای لرزولیتها بین 15/91 تا 24/93 بوده که نشان منشأ دیرگداز و تفاله ای بودن الیوین میباشد. کلینوپیروکسنهای موجود در لرزولیتها نیز از نوع دیوپسیدی و اسپینلها از نوع فقیر از کروم هستند. مطالعات تفصیلی بر روی اسپینل موجود در این سنگها، مقادیر بالای Mg# (77-71) و Al2O3 (31/46 تا 98/52 درصد وزنی) و مقادیر پایین) Cr# 22-14) را نشان میدهند.نسبت کروم به آلومینیم (Cr/Al) کانی اسپینل لرزولیتها برابر 19/0 است و مقدارFe3+ اسپینلهای موجود در لرزولیتهای مطالعه شده بسیار پایین (1/0>) است. بر اساس دادههای ژئوشیمیایی سنگ کل و شیمی کانی اسپینل، نمونه های مورد مطالعه در محل مورب تشکیل شده اند، شواهد کانی شناسی نشان از عبوریک ماگمای مورب از درون تفاله های باقی مانده در این محیط تکتونیکی را می دهد.
رحیم شعبانیان؛ نادره فرجنژاد
چکیده
توالی به نسبت کاملی از نهشتههای پرمین در شمال خاوری شهرستان قره ضیاءالدین (برش ایلانلو) رخنمون دارد که شامل سازندهای دورود، روته، نسن و الیباشی است. در این پژوهش سازند روته به ستبرای 751 متر شامل آهکهای متوسط تا ستبرلایه تیره تا خاکستری رنگ، سازند نسن به ستبرای تقریبی 3/627 متر متشکل از آهکهای شیلی، شیل و مارن و سازند الیباشی ...
بیشتر
توالی به نسبت کاملی از نهشتههای پرمین در شمال خاوری شهرستان قره ضیاءالدین (برش ایلانلو) رخنمون دارد که شامل سازندهای دورود، روته، نسن و الیباشی است. در این پژوهش سازند روته به ستبرای 751 متر شامل آهکهای متوسط تا ستبرلایه تیره تا خاکستری رنگ، سازند نسن به ستبرای تقریبی 3/627 متر متشکل از آهکهای شیلی، شیل و مارن و سازند الیباشی به ستبرای 7/22 متر از آهکهای نازکلایه گرهکی خاکستری رنگ، آهکهای سرخ رنگ و شیل رنگین مورد شناسایی و تفکیک قرار گرفتند. مرز زیرین این توالی با نهشتههای ماسهسنگی سازند دورود به سن پرمین پیشین بهصورت ناپیوستگی همشیب و مرز بالایی ردیف رسوبی مورد مطالعه با آهکهای سازند الیکا به سن تریاس پیشین- میانی بهصورت پیوسته و همشیب است. مطالعه صورت گرفته روی جامعه میکروفسیلهای شناسایی شده در برش مورد مطالعه سبب تأسیس 5 زیستزون تجمعی برای ردیف رسوبی دریایی پرمین شدکه عبارت از زیستزون Tetrataxis-Globivalvulina-Nankinella Assemblage Biozone به سن کوبرگندین، زیستزون Langella-Geinitzina Assemblage Biozone به سن مورگابین پیشین- میانی، زیستزون Paraglobivalvulina-Pachyphloia Assemblage Biozoneبه سن مورگابین پسین- میدین، زیستزون Codonofusiella-Palaeotextolaria Assemblage Biozone به سن میدین و زیستزون Frondina-Hemigordius-Cribrogenerina Assemblage Biozoneبه سن جلفین.مطالعه جامعه میکروفسیلهای شناسایی شده در برش ایلانلو دامنه سنیکوبرگندین- دوراشامین (پرمین میانی تا پرمین پسین) را برای نهشتههای معادل سازندهای روته، نسن و الیباشی در برش چینهشناسی ایلانلو نشان میدهد. بر پایه تغییرات سنگشناسی، 15 لیتوزون در این برش برای نهشتههای پرمین مورد شناسایی قرار گرفت. با توجه به ویژگیهای سنگشناسی، فسیلشناسی و ستبرای توالی دریایی پرمین، برش مورد مطالعه میتواند به عنوان برشی برای تأسیس و معرفی اشکوبهای پرمین میانی (همارز کوبرگندین، مورگابین و میدین) و پرمین پسین (همارز جلفین و دوراشامین) مورد استفاده قرار گیرد.
طوبی صالحی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار روی- سرب- مس (نقره) گمیشتپه در شمال باختری کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه- دختر و در 90 کیلومتری جنوب باختر زنجان قرار دارد. رخنمونهای سنگی منطقه معدنی شامل توالیهای آتشفشانی- رسوبی و رسوبی الیگومیوسن، گنبد نیمهژرف داسیتی و آتشفشانیهای ریوداسیتی پلیوسن و دایکهایی با ترکیب آندزیت پورفیری است. کانهزایی اصلی در ...
بیشتر
کانسار روی- سرب- مس (نقره) گمیشتپه در شمال باختری کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه- دختر و در 90 کیلومتری جنوب باختر زنجان قرار دارد. رخنمونهای سنگی منطقه معدنی شامل توالیهای آتشفشانی- رسوبی و رسوبی الیگومیوسن، گنبد نیمهژرف داسیتی و آتشفشانیهای ریوداسیتی پلیوسن و دایکهایی با ترکیب آندزیت پورفیری است. کانهزایی اصلی در کانسار گمیشتپه در امتداد گسل و شکستگیهای عادی با روند شمال خاوری- جنوب باختری رخ داده که به سه مرحله برشهای گرمابی، رگه- رگچههای سیلیسی- سولفیدی و سیلیسی- سولفیدی- کربناتی و رگه- رگچههای تأخیری نواری غنی از سیلیس و اسپکیولاریت قابل تقسیم است. سنگهای میزبان کانهزایی شامل کریستاللیتیکتوف داسیتی، گنبد نیمهژرف داسیتی و بهویژه توف اسیدی است. پاراژنز کانیشناسی در این کانسار از پیریت، آرسنوپیریت، کالکوپیریت، بورنیت، گالن، اسفالریت فقیر از آهن، تتراهدریت، تنانتیت و اسپکیولاریت تشکیل شده است. دگرسانیهای مهم در منطقه معدنی شامل دگرسانیهای سیلیسی، سیلیسی- سولفیدی، سریسیتی، کربناتی، آرژیلی و پروپیلیتی است. با توجه به الگوی توزیع و پراکندگی عناصر در نمونههای مواد معدنی، در میان فلزات پایه، بالاترین تمرکز عناصر مربوط به روی، سرب، مس و نقره است. میانگین عیار عناصر در رگههای کانهدار، 6 درصد روی، 4 درصد سرب، 2 درصد مس، 88 ppm نقره و 44 ppb طلاست. بر پایه مطالعات ریزدماسنجی میانبارهای سیال بلورهای کوارتز مربوط به مرحله اول و دوم کانهزایی، دمای همگنشدگی 260 تا 367 درجه سانتیگراد، درجه شوری 1/9 تا 9/16درصد معادل وزنی نمک طعام و ژرفای تقریبی کانهزایی 956 متر در زیر سطح ایستابی دیرین، بهدست آمده است. با توجه به درجه شوری میانبارهای سیال کانسار گمیشتپه و میزان بالای فلزات پایه، به نظر میرسد کمپلکس اصلی حمل کننده فلزات پایه و نقره، کمپلکسهای کلریدی هستند. شواهد میانبارهای سیال، برشهای گرمابی، بافتهای نواری- قشرگون- کلوفرمی و سیلیسهای بیشکل نشان میدهند که پدیده جوشش، عامل اصلی در ناپایداری این کمپلکسها و تهنشینی کانهها بوده است.
آرمین صالحپور؛ بهنام اویسی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
در کمربندهای چین و راندگی که به صورت نازکپوست دگرریخت میشوند، چگونگی دگرشکلی نه تنها ارتباط تنگاتنگی با مقاومت در برابر لغزش در امتداد یک سطح فراکنشی زیرین دارد، بلکه به وجود سطوح فراکنشی یا واحدهای کمقوام درگوه هم بستگی دارد. در کمربند چین و راندگی زاگرس، طبقات فراکنشی و شکلپذیر شناخته شده مانند سازند گچساران (در سطح های بالایی) ...
بیشتر
در کمربندهای چین و راندگی که به صورت نازکپوست دگرریخت میشوند، چگونگی دگرشکلی نه تنها ارتباط تنگاتنگی با مقاومت در برابر لغزش در امتداد یک سطح فراکنشی زیرین دارد، بلکه به وجود سطوح فراکنشی یا واحدهای کمقوام درگوه هم بستگی دارد. در کمربند چین و راندگی زاگرس، طبقات فراکنشی و شکلپذیر شناخته شده مانند سازند گچساران (در سطح های بالایی) و سازند هرمز (سطحهای پایینی) نقش بسزایی در نحوه دگرریختی بازی میکنند. هرچند در بسیاری موارد در گستره زاگرس فرایند دگرریختی کمژرفا توسط سازند گچساران کنترل میشود ولی در منطقه مورد بررسی، به دلیل تفاوت رخساره سازند گچساران انتظار میرود که واحدهای کمقوام سطحهای بالاتر (مانند سازند میشان به سن میوسن میانی و بخش بالایی سازند آغاجاری) نقش مؤثرتری در ناجفتشدگی دگرریختی کمژرفا از رسوبات زیرین و کمک در گسترش فرایند خروج هسته ناودیس در ساختارهای از پیشموجود بازی کنند. ساختار ناودیسی انوه در شمال شهر بستک، با روند خاوری– باختری از جمله ساختارهای فعال در منطقه میباشد که آثار فرایش جوان در امتداد آن و بهویژه در یال شمالی ساختار به شکل سطوح فرسایشی جوان تظاهر یافته است. به منظور بررسی الگوی پراکندگی و چگونگی دگرشکلی در امتداد این ساختار، برش ساختاری به درازای 32 کیلومتر تهیه شد. همچنین تغییر شکل عمودی نشانگرهای ریختزمینساختی در یال شمالی ناودیس انوه اندازهگیری شد. با انطباق و مقایسه نیمرخهای برداشتشده در عرض این ساختار تلاش گردید تا الگو و میزان فرایش در امتداد خاوری و باختری ساختار مورد بررسی قرار گیرد. انتظار میرود که اینچنین تغییرشکلهای کمژرفا در منطقه به شکل غیرلرزهزا گسترش یابد.
گلناز جوزانی کهن؛ فریدون سحابی؛ غلامحسین نوروزی؛ حسین معماریان
چکیده
انواع مختلف کانیهای رسی به شیوههای گوناگون موجب کاهش کیفیت مخازن هیدروکربنی، اخلال در عملیات حفاری و همچنین سبب ایجاد مشکلاتی در امر تفسیر لاگهای چاهنگاری میشوند. از این رو، شناسایی و تفکیک آنها در صنعت بالادستی نفت اولویت و اهمیت ویژهای دارد. در این پژوهش، نوع، میزان و نحوه توزیع هریک از انواع کانیهای رسی در 76 نمونه ...
بیشتر
انواع مختلف کانیهای رسی به شیوههای گوناگون موجب کاهش کیفیت مخازن هیدروکربنی، اخلال در عملیات حفاری و همچنین سبب ایجاد مشکلاتی در امر تفسیر لاگهای چاهنگاری میشوند. از این رو، شناسایی و تفکیک آنها در صنعت بالادستی نفت اولویت و اهمیت ویژهای دارد. در این پژوهش، نوع، میزان و نحوه توزیع هریک از انواع کانیهای رسی در 76 نمونه مغزهدو چاه تولیدی و خشک در سنگ مخزن ماسهسنگی شوریجه، به سن کرتاسه آغازی، با استفاده از شش روش تجزیه دستگاهی یعنی روشهای طیفسنجی پراش پرتو ایکس (XRD)، طیفسنجی فلورسانس پرتو ایکس (XRF)، مطالعات میکروسکوپی تیغههای نازک، تجزیههای حرارتی (DTA-TGA)، تجزیه میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)و اندازهگیری ظرفیت تبادل کاتیونی (CEC) تعیین شده است. نتایج آزمایشها نشان داد که کانیهای رسی چیره در این دو چاه به ترتیب فراوانی ایلیت، کلریت منیزیمدار و کائولینیت است که میزان متوسط هریک در چاه خشک به مراتب بیشتر از چاه تولیدی است. مقدار اندکی گلوکونیت (در هر دو چاه)، مونتموریلونیت (فقط در چاه تولیدی) و کانیهای رسی مخلوط لایه از انواع ایلیت- مونتموریلونیت و کلریت- مونتموریلونیت (فقط در چاه خشک) وجود دارد. با طبقهبندی میزان رس در 5 گروه(کمتر از 10 درصد، 10 تا 15 درصد، 15 تا 20 درصد، 20 تا 25 درصد و بیش از 25 درصد)، بر اساس درصد تجمعی در هر گروه، چاه تولیدی از نوع تمیز و چاه خشک در گروه ماسه شیلی قرار میگیرد. روند افزایشی کانیهای ایلیت، گلوکونیت و روند کاهشی کائولینیت و همین طور افزایش درصد ایلیت و کلریت در کانیهای مخلوط لایه با افزایش ژرفا و به تبع آن افزایش دما بیانگر عملکرد فرایند دیاژنز تدفینی در این سازند است. بیشترین میزان همبستگی کانیهای رسی با درصد عناصر آهن، آلومینیم، پتاسیم و منیزیم به دست آمد. منشأ رسهای سازند شوریجه عمدتاً ثانوی و حاصل دگرسانی خردهسنگها، پلاژیوکلازها و فلدسپارهای قلیایی است و در مواردی نیز منشأ رس به صورت جریانی با توزیع لایهای از خارج است. الگوی توزیع رسهای اتوژن به صورت پرکننده، پوشش دهنده و پلزننده میان منافذ است که تخلخل و تراوایی سازند را کاهش میدهند.
نسیم خرازیزاده؛ محمود الماسیان؛ شهرام شرکتی
چکیده
مطالعه الگوی هندسه چینخوردگیها و تحلیل دگرریختی آنها یکی از مهمترین موضوعات زمینشناسی کمربند کوهزایی زاگرس بهشمار میآید. علت این امر تمرکز بخش عمدهای از مخازن هیدروکربوری شناخته شده در نفتگیرهای تاقدیسی این کمربند است. در این پژوهش، چگونگی تکامل هندسی تاقدیس زیرسطحی آغاجاری واقع در فروافتادگی دزفول، بر ...
بیشتر
مطالعه الگوی هندسه چینخوردگیها و تحلیل دگرریختی آنها یکی از مهمترین موضوعات زمینشناسی کمربند کوهزایی زاگرس بهشمار میآید. علت این امر تمرکز بخش عمدهای از مخازن هیدروکربوری شناخته شده در نفتگیرهای تاقدیسی این کمربند است. در این پژوهش، چگونگی تکامل هندسی تاقدیس زیرسطحی آغاجاری واقع در فروافتادگی دزفول، بر اساس اطلاعات ژئوفیزیکی حاصل از لرزهنگاری سه بعدی و دادههای حفاری چاه بررسی شده است. بر اساس برشهای ساختمانی رسم شده، تغییرات هندسی چینخوردگی از پلانژ به سوی میانه تاقدیس مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به واسطه عملکرد افقهای گسسته میانی در امتداد محور تاقدیس و عمود بر آن در امتداد قائم پیچیدگیهای هندسی دیده میشود. روند تکامل تاقدیس معرف عملکرد سازوکار چرخش یال و مهاجرت لولا است و گذر از فرم هندسی جعبهای به فرم جناغی با پیشرفت دگرشکلی را نشان میدهد. عملکرد افقهای گسسته میانی و سازوکار چینخوردگی، امکان شکلگیری تلههای اقماری پیرامون تاقدیس اصلی را محتمل نشان میدهد.
لیلا امیربهادر؛ حسین رحیمپور بناب؛ مهران آرین
چکیده
در این مطالعه رخسارههای میکروسکوپی و مجموعههای آنها براساس مطالعات دقیق سنگنگاری در ستبرای حدود540 متری توالیهای مخزنی پرمین پایانی است و 15 رخساره شناسایی شدهاند که در چهارگروه رخسارهای پریتایدال، لاگون، شول و دور از شول قرار میگیرند. بهواسطه فراوانی چشمگیر رخسارههای شول در دالان بالایی سعی شد تا این رخسارهها ...
بیشتر
در این مطالعه رخسارههای میکروسکوپی و مجموعههای آنها براساس مطالعات دقیق سنگنگاری در ستبرای حدود540 متری توالیهای مخزنی پرمین پایانی است و 15 رخساره شناسایی شدهاند که در چهارگروه رخسارهای پریتایدال، لاگون، شول و دور از شول قرار میگیرند. بهواسطه فراوانی چشمگیر رخسارههای شول در دالان بالایی سعی شد تا این رخسارهها تحت تقسیمبندی و مطالعه دقیقتری قرار گیرند. بهمنظور بررسی تغییرات سطح نسبی آب دریا، طی نهشتهشدن توالی دالان بالایی، ستونهای رخسارهای رسم شدهاند و تغییرات رخسارهها و مجموعههای آنها در توالی قائم مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. آنالیز فراوانی رخسارهها نشان میدهد که در نیمه پایینی(واحد مخزنیK4 ) و نیمه بالایی(واحد مخزنیK3) توالی دالان بالایی، افت قابلملاحظهای در سطح نسبی آب دریا طی دوره پرمین پایانی رخ داده است. بهطوری که تغییر از شرایط چیرگی شولهای گسترده اُاُییدی- بایوکلستی به توالیهای متناوب شول- لاگون- پریتایدال و عوارضی مانند نهشتهشدن انیدریت و دولومیتیشدن شدید دیده میشود که میتواند بیانگر تغییر اقلیم نیز باشد. پس از شناسایی رخسارهها در توالی دالان بالایی از آنها بهعنوان نشانگرهایی در بررسی تغییرات سطح نسبی آب دریا طی نهشتهشدن این توالیها در میدان پارس جنوبی استفاده شده است. بر این اساس توالی دالان بالایی آثار و عوارض مربوط به دو و نیم سیکل رده سوم و 12 سیکل رده چهارم از تغییرات سطح نسبی آب دریاها را در خود ثبت نموده است.