زمین شناسی اقتصادی
زهرا کبودی؛ مجید قادری؛ ابراهیم راستاد
چکیده
کانسار مس کهک در توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن ناحیه قم و در کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این توالی، قدیمیترین واحد سنگی کریستال توف است که بر روی آن واحدهای سنگی توف، آندزیت، ماسهسنگ، کنگلومرا و سنگآهک قرار میگیرند. سنگهای میزبان ماده معدنی در این کانسار، آندزیت و توف است که در آن شکل هندسی ماده معدنی بهشکل ...
بیشتر
کانسار مس کهک در توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن ناحیه قم و در کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این توالی، قدیمیترین واحد سنگی کریستال توف است که بر روی آن واحدهای سنگی توف، آندزیت، ماسهسنگ، کنگلومرا و سنگآهک قرار میگیرند. سنگهای میزبان ماده معدنی در این کانسار، آندزیت و توف است که در آن شکل هندسی ماده معدنی بهشکل چینهکران میباشد. براساس مطالعات کانهنگاری، کانیها شامل پیریت، کالکوپیریت، کالکوسیت، مس طبیعی، بورنیت، گالن، کوولیت، دیژنیت و مالاکیت هستند که با مگنتیت و هماتیت همراهی میشوند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، دو نوع دگرسانی فراگیر و مرتبط با کانهزایی در سنگهای آتشفشانی منطقه دیده میشود. دگرسانی پروپیلیتیک شاخص دگرسانی فراگیر است. دگرسانیهای کربناتی، سیلیسی، کلریتی، اپیدوتی و زئولیتی از دگرسانیهای مهم همراه با کانهزایی در این کانسار محسوب میشوند. ساخت و بافت ماده معدنی بهشکل دانهپراکنده، پرکننده فضای خالی، رگه- رگچهای، لامینهمانند و جانشینی است. در کانسار مس کهک، دو مرحله مهم برای رخداد کانهزایی قابل تفکیک است. مرحله اول وقوع آتشفشانی و تشکیل پیریت در متن سنگهای میزبان (آندزیت و توف) و ایجاد شرایط احیایی است. مرحله دوم مربوط به دیاژنز و ورود سیالات اکسیدان غنی از مس است که سبب جانشینی مس بهجای آهن در پیریت و تشکیل سولفیدهای مس و هماتیت و رخداد کانهزایی شده است. کانسار مس کهک، شباهتهای زیادی را از نظر ویژگیهای ژئومتری، سنگ میزبان، کانیشناسی، ساخت و بافت و الگوی تشکیل با کانسارهای مس تیپ مانتو در دنیا نشان میدهد.
نگین فضلی؛ مجید قادری؛ دیوید لنتز؛ جیانوی لی
چکیده
کانسار نارباغی شمالی در 26 کیلومتری شمالخاور ساوه و در بخش میانی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این محدوده، نفوذ توده نیمهژرف به سن بعد از ائوسن (الیگوسن- میوسن) به درون واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن، سبب ایجاد زونهای دگرسانی وسیع فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک، تورمالینی و تشکیل کانهزایی نقره- مس تیپ اپیترمال شده ...
بیشتر
کانسار نارباغی شمالی در 26 کیلومتری شمالخاور ساوه و در بخش میانی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این محدوده، نفوذ توده نیمهژرف به سن بعد از ائوسن (الیگوسن- میوسن) به درون واحدهای آتشفشانی- رسوبی ائوسن، سبب ایجاد زونهای دگرسانی وسیع فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک، تورمالینی و تشکیل کانهزایی نقره- مس تیپ اپیترمال شده است. سنگهای نفوذی این محدوده دارای طیف ترکیبی دیوریت- مونزودیوریت با ماهیت کالکآلکالن بوده که در موقعیت زمینساختی مربوط به کمان آتشفشانی در ارتباط با حاشیه فرورانش اقیانوس نئوتتیس به زیر خردقاره ایران مرکزی تشکیل شدهاند. کانهزایی نقره- مس در کانسار نارباغی شمالی به شکل رگهای و رگههای برشی با میزبان اصلی آندزیت، توف خردهسنگی، دیوریت و مونزودیوریت رخ داده است. کانیشناسی ماده معدنی شامل کانیهای سولفیدی کالکوپیریت، پیریت و اسفالریت، کانیهای سولفوسالتی تنانتیت و تتراهدریت، کانیهای اکسیدی گوتیت و هماتیت و کانیهای کربناتی مالاکیت و آزوریت است. همچنین دگرسانی در کانسار نارباغی شمالی دارای یک الگوی تمرکز نسبی است و دگرسانیهای آرژیلیک، سریسیتی و کلسیتی در ارتباط نزدیک با بخشهای پرعیار نقره و مس هستند و دگرسانی تورمالینی و پروپیلیتیک بیشتر در حاشیه توده معدنی گسترش دارد. با توجه به ویژگیهای اصلی کانهزایی از جمله محیط ژئودینامیکی، سنگ میزبان، کانیشناسی، محتوای فلزی، ژئومتری ماده معدنی، دگرسانی و مقایسه این ویژگیها با ویژگیهای بنیادین کانسارهای اپیترمال، میتوان کانسار نارباغی شمالی را در رده کانهزایی رگهای اپیترمال سولفیداسیون حدواسط قرار داد.
زمین شناسی اقتصادی
هادی محمددوست؛ مجید قادری؛ جمشید حسن زاده
چکیده
دادههای ایزوتوپ گوگرد بر روی کانیهای پیریت، کالکوپیریت و مولیبدنیت موجود در رگچههای تیپ A، B و D سامانههای پورفیری خوشه میدوک واقع در بخش شمالباختری کمربند مس کرمان نشانگر ترکیب ایزوتوپی δ34S نزدیک به صفر برای این سامانهها است. ترکیب ایزوتوپی گوگرد برای کانسارهای پورفیری چاه فیروزه و ایجو و اندیسهای سرنو، گود کلواری و ...
بیشتر
دادههای ایزوتوپ گوگرد بر روی کانیهای پیریت، کالکوپیریت و مولیبدنیت موجود در رگچههای تیپ A، B و D سامانههای پورفیری خوشه میدوک واقع در بخش شمالباختری کمربند مس کرمان نشانگر ترکیب ایزوتوپی δ34S نزدیک به صفر برای این سامانهها است. ترکیب ایزوتوپی گوگرد برای کانسارهای پورفیری چاه فیروزه و ایجو و اندیسهای سرنو، گود کلواری و کدر به ترتیب بین 1.4- تا 2.5+ (میانگین 0.31+)، 1.3- تا 1.1+ ( میانگین 0.07+)، 0.1+ تا 2.4+ (میانگین 0.87+)، 0.2+ تا 1.5- (میانگین 0.1-) و 4.1- تا 1+ (میانگین 1.04-) در هزار است که میتواند معرف منبع ماگمایی باشد. همچنین دامنه محدود تغییرات ایزوتوپی و ترکیب ایزوتوپی مشابه برای سه گروه رگه نشان میدهد که با تحول سیستم گرمابی، تغییر و تحول چندانی در منبع اولیه و به نسبت همگن گوگرد رخ نداده است. مقایسه دادههای حاصل از خوشه میدوک با دادههای موجود در مورد برخی کانسارهای بخش میانی و جنوبی کمربند کرمان پیشنهاد میکند که منشأ گوگرد در سامانههای پورفیری بخش شمالباختری و تا حدی بخشهای میانی کمان ماگمایی سنوزوئیک کرمان از یک ماگمای مافیک که از گوشته لیتوسفری زیرقارهای (SCLM) متاسوماتیز شده منشأ گرفته تأمین شده و آلایش با سنگهای پوسته قارهای نیز بر ترکیب δ34S اثرگذار بوده است، درحالیکه در بخش جنوبی، فرایندهای مرتبط با فرورانش و سیالات ناشی از آب دریا و رسوبات همراه، در ترکیب ایزوتوپی گوگرد نقش اساسی داشتهاند.
سیدمهران حیدری؛ مجید قادری؛ حسین کوهستانی
چکیده
کانسار طلای عربشاه طی فعالیت گرمابی حدود 11 میلیون سال پیش (بر پایه سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS)، در شمال باختر کشور تشکیل شده است. این فعالیت، بخشی از کمان ماگمایی ارومیه- دختر بوده که عامل کانهزایی در این ناحیه، مشابه ذخایر طلای زرشوران، آقدره و ساریگونی شده است. سنگ میزبان کانهزایی شامل مجموعهای از توالیهای ...
بیشتر
کانسار طلای عربشاه طی فعالیت گرمابی حدود 11 میلیون سال پیش (بر پایه سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS)، در شمال باختر کشور تشکیل شده است. این فعالیت، بخشی از کمان ماگمایی ارومیه- دختر بوده که عامل کانهزایی در این ناحیه، مشابه ذخایر طلای زرشوران، آقدره و ساریگونی شده است. سنگ میزبان کانهزایی شامل مجموعهای از توالیهای رسوبی متعلق به پالئوزوییک زیرین است که توسط تودههای نیمهژرف داسیتی کالکآلکالن با تمایل آلکالن (پتاسیم بالا) قطع شدهاند. کانهزایی طلا در این کانسار به لحاظ بافتی بیشتر بهصورت رگه- رگچه، پُرکننده فضاهای خالی، بِرشی، تودهای و دانهپراکنده رخ داده است. کانهزایی طلا در کانسار عربشاه از دید نوع دگرسانیهای گرمابی (کربناتزدایی، آرژیلیک، دولومیتی، سولفیدی و سیلیسیشدن) و روند تکوین کانهزایی در ارتباط با بِرشی شدن و تهنشینی سولفیدهای فلزات پایه، آهن، آرسنیک و آنتیموان شبیه به کانسارهای مرتبط با سامانههای زمینگرمایی (اپیترمال کمسولفید) در جایگاههای آتشفشانی است. با این تفاوت که سنگ میزبان آن رسوبی است. بیشتر کانههای سولفیدی در این کانهزایی، شامل پیریت، آرسنوپیریت، ارپیمنت و رآلگار، استیبنیت، گالن، اسفالریت، طلا و کمتر کالکوپیریت است. طلا در این کانهزایی بهصورت آزاد شده از دانههای پیریت اکسیده، همچنین بسیار ریز (نامریی) درون فازهای سولفیدی بهصورت محلول جامد همچون پیریتهای آرسنیکدار رخ داده است. با توجه به جایگاه ساختاری، سنگ میزبان، پاراژنز کانیها، حضور آرسنیک، آنتیموان، جیوه و فلزات پایه، دگرسانی گرمابی و حضور طلا بهصورت نامریی در پیریتهای آرسنیکدار، کانسار طلای عربشاه را میتوان در گروه کانسارهای اپیترمال با میزبان رسوبی که در محیطهای کششی درونقارهای تشکیل شدهاند، ردهبندی کرد.
زمین شناسی اقتصادی
اعظم بهاروندی؛ محمد لطفی؛ مجید قادری؛ محمدرضا جعفری؛ حسینعلی تاجالدین
چکیده
کانسار باریت شکربیگ در 46 کیلومتری جنوب باختر مهاباد، در شمال باختر پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده شکربیگ، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده به سن پروتروزوییک پسین، معادل سازند کهر هستند. ماده معدنی اصلی، بهصورت عدسی های باریت چینه سان در سه افق همراه با کانههای سولفیدی است ...
بیشتر
کانسار باریت شکربیگ در 46 کیلومتری جنوب باختر مهاباد، در شمال باختر پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوده شکربیگ، مجموعه ای از سنگ های آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده به سن پروتروزوییک پسین، معادل سازند کهر هستند. ماده معدنی اصلی، بهصورت عدسی های باریت چینه سان در سه افق همراه با کانههای سولفیدی است که به صورت تودهای و یا نوارهای موازی درون توف های ریولیتی دگرگون شده (متاتوف) قرار دارد. کمرپایین کانسار از فیلیت و اسلیت تشکیل شده و توسط رگه و رگچه های سیلیسی و باریتی سولفیددار (پهنه استرینگر) قطع شده است. کانیهای اولیه در این کانهزایی بیشتر باریت، پیریت، مارکاسیت، کالکوپیریت و تا حدودی بورنیت و کانیهای ثانویه بیشتر کالکوسیت، کوولیت، مالاکیت، سیدریت، گوتیت، هماتیت و هیدروکسیدهای آهن است. کانیهای باطله نیز شامل کوارتز، سریسیت، کلسیت، دولومیت، فلدسپار و کلریت است. کانسار شکربیگ از دید کانه های فلزی گوناگونی چندانی ندارد و تنها شامل پیریت و کالکوپیریت است. میانبار های سیال موجود در کانسار شکربیگ از دید نوع بهطور کلی شامل دوفازی مایع- گاز (LV)، تکفازی گاز و تکفازی مایع است و نوع دوفازی مایع- گاز (LV) فاز چیره در هر دو بخش استرینگر و چینهسان است. داده های ایزوتوپ گوگرد، سیال اصلی مسئول کانهزایی در کانهزایی شکربیگ را آب دریا نشان داده است؛ بدین صورت که احیای کامل سولفات آب دریا به عنوان سیال اصلی مسئول کانهزایی و نرخ سرعت آمیختگی محلول گرمابی با آبهای سرد در بخشهای ژرف حوضه، سبب نهشت سولفیدها با محدوده وسیع در پهنه استرینگر و چینهسان شده است. از سوی دیگر احیای جزیی سولفات آب دریا، گوگرد مورد نیاز برای نهشت باریت را فراهم آورده است. شواهد زمینشناسی، ارزیابی، سنگچینهنگاری، شکل کانهزایی و نتایج حاصل از مطالعات میانبارهای سیال و ایزوتوپ گوگرد در نمونه های موجود در کانسار شکربیگ، نشاندهنده منشأ گرفتن سیالهای گرمابی با شوری کم و دمای متوسط از آب دریا، چرخش و حرکت رو به بالای آن در اثر گرم شدن توسط یک منبع گرمایی (احتمالاً توده های نفوذی نیمهعمیق) و در پایان سرد شدن و نهشته شدن سیالها بهصورت سولفات و سولفید روی بستر دریا در اثر آمیختگی با آب دریا مشابه با کانسارهای سولفید تودهای نوع کوروکو است.
سجاد افضلی؛ نیما نظافتی؛ مجید قادری
چکیده
کانسار مگنتیت- آپاتیت گزستان در 78 کیلومتری خاور بافق، در پهنه ایران مرکزی و زیرپهنه بافق- پشتبادام قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه به سری ریزو تعلق دارند و متشکل از سنگهای کربناتی، شیل، توف، ماسهسنگ و سنگهای آتشفشانی هستند. سنگهای نفوذی بهصورت استوک و دایک و با ترکیب گرانودیوریت و گرانیت در بخشهای مختلف رخنمون دارند. سنگهای ...
بیشتر
کانسار مگنتیت- آپاتیت گزستان در 78 کیلومتری خاور بافق، در پهنه ایران مرکزی و زیرپهنه بافق- پشتبادام قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه به سری ریزو تعلق دارند و متشکل از سنگهای کربناتی، شیل، توف، ماسهسنگ و سنگهای آتشفشانی هستند. سنگهای نفوذی بهصورت استوک و دایک و با ترکیب گرانودیوریت و گرانیت در بخشهای مختلف رخنمون دارند. سنگهای تراکیتی و داسیتی منطقه در اثر دگرسانی کلریتی به رنگ سبز دیده میشوند و سنگ میزبان کانیسازی آهن و فسفات است. دگرسانیها نیز بیشتر از نوع کلریتی وآرژیلیک هستند، ولی دگرسانیهای سریسیتی، پتاسیک، سیلیسی، تورمالینی و اپیدوتی نیز در واحدهای سنگی تشکیل شدهاند. 5 شکل کانیسازی در کانسار گزستان دیده میشود که شامل کانسنگ آهن تودهای با کمی آپاتیت، کانسنگ آپاتیت- مگنتیت، رگه- رگچههای نامنظم (استوکورک) در سنگ سبز برشی شده، نوع پراکنده و رگههای تودهای خالص آپاتیتی هستند. در مطالعات میانبارهای سیال در کانی آپاتیت میزان دما و شوری در آپاتیت نسل I بیشتر از آپاتیت نسل II است که کاهش شوری در آپاتیت نسل II میتواند حاصل آلودگی سیالهای ماگمایی با آبهای جوی در مراحل تأخیری کانهزایی باشد. ترکیب ایزوتوپی پایدار اکسیژن، هیدروژن و کربن در مگنتیت، کوارتز، آپاتیت و کلسیت و همچنین محاسبه ترکیب ایزوتوپی اکسیژن در سیال در حال تعادل با کانیهای اکسیدی، منشأ آمیختگی سیالهای ماگمایی را با شورابههای حوضهای برای کانیسازی در کانسار گزستان پیشنهاد میکند.
نازی مظهری؛ آزاده ملکزاده شفارودی؛ مجید قادری
چکیده
منطقه اکتشافی سنجدک I، از آنومالیهای خاوری مجموعه کانسارهای سنگآهن سنگان است. زمینشناسی این منطقه شامل ماسهسنگها و شیلهای ژوراسیک، واحدهای اسکارنی و توده نیمهژرف ترشیری با ترکیب بیوتیت سینوگرانیت و بیوتیت مونزونیت میباشد. بهدلیل دگرسانی شدید در توده بیوتیت مونزونیت پورفیری، مطالعات ژئوشیمیایی بر روی توده بیوتیت ...
بیشتر
منطقه اکتشافی سنجدک I، از آنومالیهای خاوری مجموعه کانسارهای سنگآهن سنگان است. زمینشناسی این منطقه شامل ماسهسنگها و شیلهای ژوراسیک، واحدهای اسکارنی و توده نیمهژرف ترشیری با ترکیب بیوتیت سینوگرانیت و بیوتیت مونزونیت میباشد. بهدلیل دگرسانی شدید در توده بیوتیت مونزونیت پورفیری، مطالعات ژئوشیمیایی بر روی توده بیوتیت سینوگرانیت متمرکز شده است. این توده گرانولار حاوی آلکالیفلدسپار، پلاژیوکلاز، کوارتز، بیوتیت و کانیهای فرعی زیرکن، اسفن، آپاتیت و مگنتیت بوده و دگرسانی ضعیف سریسیتی، آرژیلیکی، و بهندرت سیلیسی در این توده مشاهده میشود. توده بیوتیت سینوگرانیت، غنی از سیلیس (7/68 تا 2/77 درصد وزنی) و پرآلومینوس بوده و از تبلور تفریقی یک ماگمای گرانیتی I و فقیر از P (میانگین P2O5 1/0 درصد وزنی) منشاء گرفته است. این توده متعلق به گرانیتوئیدهای نوع I و اکسیدان میباشد. مقادیر REE نشاندهنده آنومالی منفی Eu، غنیشدگی ملایم از LREE، الگوی مثبت تا نزدیک به مسطح از HREE و آنومالی منفی Ba، Sr، La، Ce، Ti و Eu است. همچنین براساس مقادیر Rb، Nb، Yb، Hf و Ta موقعیت تکتونیکی نمونهها در محدوده زون فرورانش و بعد از تصادم قرار میگیرد.
مهمترین رخداد در منطقه اکتشافی سنجدک I نفوذ سیالات آهندار در سنگهای کربناته، تبلور دوباره آنها، اسکارنزایی (پیشرونده و پسرونده) و نهشته شدن کانسار آهن است که با حضور کانیهای کالکسیلیکاته توجیه میشود. اسکارنهای منطقه براساس فراوانی کانیهای کالکسیلیکاتی و نوع آنها به 4 زون گارنت اسکارن، فلوگوپیت اسکارن، اپیدوت اسکارن و آمفیبول اسکارن تفکیک شدهاند. ترکیب گارنتها براساس تجزیه ریزکاو الکترونی، آندرادیت- گروسولار (An 100-42.6 Gr 0-55.32 Sps 0-1.39) و پیروکسنها از نوع دیوپسیدی- هدنبرگیتی
(Di 63-92 Hd 4-35 Jo 0.5-3.9) است. کانیسازی در این منطقه بهصورت تودهای و چینهسان در سنگهای آهکی دولومیتی صورت گرفته وکانه اصلی مگنتیت است که با مقادیری پیریت، مالاکیت و اکسیدهای ثانویه آهن همراه می باشد. عیار آهن نیز 7/91 درصد بوده و مقدار گوگرد به 03/0 در صد میرسد.
آنومالی سنجدک I در امتداد خاوری کانسار دردوی (در بخش مرکزی معدن سنگان) قرار میگیرد و شباهتهای ژئوشیمیایی تودههای نفوذی، شیمی کانیهای اسکارن و ترکیب پیروکسنها و گارنتها در این منطقه مؤید این مهم است که آنومالی سنجدک I، ادامه کانسار دردوی بوده که توسط گسل اصلی با روند جنوبخاور- شمالباختر از آن جدا شده است.
معصومه علیمحمدی؛ سعید علیرضایی؛ مجید قادری؛ دانیل کنتاک
چکیده
کمان ماگمایی سنوزوییک ارومیه- دختر، میزبان اصلی ذخایر مس± مولیبدن± طلای نوع پورفیری در ایران است. تمرکز اصلی این ذخایر، در بخش جنوبی این کمان رخ داده است که با نام کمربند مس کرمان شناخته میشود. محدودههای اکتشافی درآلو و سرمشک در بخش جنوبی کمربند کرمان و در امتداد یک پهنه گسلی با روند شمال باختر- جنوب خاور با طول 10 کیلومتر ...
بیشتر
کمان ماگمایی سنوزوییک ارومیه- دختر، میزبان اصلی ذخایر مس± مولیبدن± طلای نوع پورفیری در ایران است. تمرکز اصلی این ذخایر، در بخش جنوبی این کمان رخ داده است که با نام کمربند مس کرمان شناخته میشود. محدودههای اکتشافی درآلو و سرمشک در بخش جنوبی کمربند کرمان و در امتداد یک پهنه گسلی با روند شمال باختر- جنوب خاور با طول 10 کیلومتر و عرض 5/0 تا 1 کیلومتر قرار گرفتهاند. در این دو محدوده، روانههای گدازه آندزیتی- بازالتی و بازالتی و نیز سنگهای آذرآواری ائوسن، مورد هجوم تودههای نفوذی گرانودیوریتی گرانولار ائوسن پایانی- الیگوسن و تودههای تونالیتی- گرانودیوریتی پورفیری میوسن قرار گرفتهاند. همه این واحدها توسط دایکهای پس از کانیسازی با ترکیب دیاباز، آندزیت و ریولیت قطع شدهاند. هر دو نوع سنگهای آتشفشانی و نفوذی، گرایش زمینشیمیایی کالکآلکالن دارند؛ گروه نخست بیشتر متاآلومین و گروه دوم پرآلومین هستند. در نمودار بهنجار شده با مقادیر گوشته اولیه و کندریت، همه واحدهای سنگی غنیشدگی آشکاری در عناصر لیتوفیل درشتیون و عناصر خاکی کمیاب سبک نسبت به عناصر با شدت میدان بالا و عناصر خاکی کمیاب سنگین نشان میدهند. این الگوی توزیع، همراه با بیهنجاریهای منفی نیوبیم، تانتالم و تیتانیم، از ویژگیهای ژئوشیمیایی ماگمای مرتبط با محیطهای فرورانش است. تودههای تونالیتی بیشترین تفریق را دچار شدهاند، که با نسبت Lan/Ybn میان81/7 تا 21/18 مشخص میشود. این نسبت در سنگهای آتشفشانی برابر با 52/1 تا 16/5 است که نشانگر تفریق پایین ماگمای مادر آنهاست. تودههای گرانیتوییدی با نسبت Lan/Ybn میان 61/6 تا 56/7 مشخص میشوند. ویژگیهای زمینشیمیایی تودههای نفودی هر دو منطقه درآلو و سرمشک، نشانگر سهم بیشتر رسوبات و مواد پوستهای در ناحیه ذوب، در مقایسه با سیالهای آزاد شده از تختال فرورونده است. ماگمای مادر سنگهای آتشفشانی، کمترین تأثیر را از مواد پوستهای پذیرفته است و ممکن است تنها کمی متأثر از سیالهای آزاد شده از تختال فرورونده شده باشد. ویژگیهای زمینشیمیایی سنگهای آتشفشانی و نفوذی در محدوده مورد مطالعه، نشانگر گذار از محیط کمان جزیرهای در پالئوسن- ائوسن به محیط کمان حاشیه قارهای در نئوژن است که این مسئله با دادههای مربوط به برخی نقاط دیگر کمربند کرمان هماهنگ است.
طوبی صالحی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار روی- سرب- مس (نقره) گمیشتپه در شمال باختری کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه- دختر و در 90 کیلومتری جنوب باختر زنجان قرار دارد. رخنمونهای سنگی منطقه معدنی شامل توالیهای آتشفشانی- رسوبی و رسوبی الیگومیوسن، گنبد نیمهژرف داسیتی و آتشفشانیهای ریوداسیتی پلیوسن و دایکهایی با ترکیب آندزیت پورفیری است. کانهزایی اصلی در ...
بیشتر
کانسار روی- سرب- مس (نقره) گمیشتپه در شمال باختری کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه- دختر و در 90 کیلومتری جنوب باختر زنجان قرار دارد. رخنمونهای سنگی منطقه معدنی شامل توالیهای آتشفشانی- رسوبی و رسوبی الیگومیوسن، گنبد نیمهژرف داسیتی و آتشفشانیهای ریوداسیتی پلیوسن و دایکهایی با ترکیب آندزیت پورفیری است. کانهزایی اصلی در کانسار گمیشتپه در امتداد گسل و شکستگیهای عادی با روند شمال خاوری- جنوب باختری رخ داده که به سه مرحله برشهای گرمابی، رگه- رگچههای سیلیسی- سولفیدی و سیلیسی- سولفیدی- کربناتی و رگه- رگچههای تأخیری نواری غنی از سیلیس و اسپکیولاریت قابل تقسیم است. سنگهای میزبان کانهزایی شامل کریستاللیتیکتوف داسیتی، گنبد نیمهژرف داسیتی و بهویژه توف اسیدی است. پاراژنز کانیشناسی در این کانسار از پیریت، آرسنوپیریت، کالکوپیریت، بورنیت، گالن، اسفالریت فقیر از آهن، تتراهدریت، تنانتیت و اسپکیولاریت تشکیل شده است. دگرسانیهای مهم در منطقه معدنی شامل دگرسانیهای سیلیسی، سیلیسی- سولفیدی، سریسیتی، کربناتی، آرژیلی و پروپیلیتی است. با توجه به الگوی توزیع و پراکندگی عناصر در نمونههای مواد معدنی، در میان فلزات پایه، بالاترین تمرکز عناصر مربوط به روی، سرب، مس و نقره است. میانگین عیار عناصر در رگههای کانهدار، 6 درصد روی، 4 درصد سرب، 2 درصد مس، 88 ppm نقره و 44 ppb طلاست. بر پایه مطالعات ریزدماسنجی میانبارهای سیال بلورهای کوارتز مربوط به مرحله اول و دوم کانهزایی، دمای همگنشدگی 260 تا 367 درجه سانتیگراد، درجه شوری 1/9 تا 9/16درصد معادل وزنی نمک طعام و ژرفای تقریبی کانهزایی 956 متر در زیر سطح ایستابی دیرین، بهدست آمده است. با توجه به درجه شوری میانبارهای سیال کانسار گمیشتپه و میزان بالای فلزات پایه، به نظر میرسد کمپلکس اصلی حمل کننده فلزات پایه و نقره، کمپلکسهای کلریدی هستند. شواهد میانبارهای سیال، برشهای گرمابی، بافتهای نواری- قشرگون- کلوفرمی و سیلیسهای بیشکل نشان میدهند که پدیده جوشش، عامل اصلی در ناپایداری این کمپلکسها و تهنشینی کانهها بوده است.
هادی محمددوست؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار کبالت قمصر در 26 کیلومتری جنوب کاشان، در بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانیهای ائوسن، نهشتههای دریایی سازند قم و تودههای نفوذی است. ترکیب تودههای نفوذی منطقه، کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت و همچنین میکرودیوریت پورفیری است که درون سنگهای آتشفشانی ائوسن ...
بیشتر
کانسار کبالت قمصر در 26 کیلومتری جنوب کاشان، در بخش میانی کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل آتشفشانیهای ائوسن، نهشتههای دریایی سازند قم و تودههای نفوذی است. ترکیب تودههای نفوذی منطقه، کوارتزدیوریت تا گرانودیوریت و همچنین میکرودیوریت پورفیری است که درون سنگهای آتشفشانی ائوسن و سنگآهکهای سازند قم تزریق شدهاند. تزریق این تودههای نفوذی، موجب تبلور دوباره و دگرگونی در واحدهای سازند قم شده و مجموعهای از کانیهای اسکارنی مانند گارنت، پیروکسن، خانواده اپیدوت، ترمولیت و اکتینولیت را پدید آورده است. سیمای این کانیسازی بهشکل تودهای، رگهای، برشی و پرکننده فضای خالی، افشان و رگچهای بوده و در بخشهای دروناسکارن و بروناسکارن رخ داده است. مگنتیت، کانه اصلی موجود در کانسار است که کبالتیت، کالکوپیریت و پیریت، آن را همراهی میکنند. بر پایه مطالعات ریزدماسنجی میانبار سیال روی گارنت و پیروکسن مرحله اسکارن پیشرونده و کوارتز مرحله دگرسانی پسرونده، در فاز پیشرونده دمای همگنشدگی 400 تا بیش از 600 درجه سانتیگراد و شوری 12 تا 20 درصد معادل وزنی نمک طعام و در فاز پسرونده دمای همگنشدگی در حدود 180 تا 200 درجه سانتیگراد، و شوری 8/5 تا 9/11 درصد معادل وزنی نمک طعام است. دماسنجی ایزوتوپی برای جفت کانیهای پیریت و کالکوپیریت، دمای میان 241 تا 528 درجه سانتیگراد و برای جفت کانیهای کوارتز و مگنتیت، دمای میان 441 تا 549 درجه سانتیگراد را ارائه میدهد. همچنین نسبتهای ایزوتوپی گوگرد و اکسیژن، منشأ سیال ماگمایی و گرمابی همراه با آمیختگی با سیالهای حوضهای را برای این کانیسازی پیشنهاد میدهد.
سمیه شهبازی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی ...
بیشتر
کانسار آهن باشکند در 16 کیلومتری جنوبباختری سلطانیه در پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. واحدهای سنگی منطقه شامل سنگهای دگرگونه سازند کهر، گرانیت خرمدره و دایک آندزیتی است. دگرسانیهای عمده در منطقه، آرژیلی، پتاسیک، کلریتی، سریسیتی و کوارتز- کربناتی هستند. کانهزایی با روند N30-50W و شیب 30 تا 50 درجه بهسوی جنوبباختر، از لایهبندی اولیه، برگوارگی فیلیتها و گسلهای همروند آنها پیروی میکند. ماده معدنی در کانسار آهن باشکند، بیشتر بهصورت همروند با برگوارگی و با ستبرای کمتر از 1 سانتیمتر الی 7 تا 8 متر و نوارهایی با بیشینه پهنای 5 سانتیمتر در حدفاصل سنگهای کربناتی و آواری دگرگون شده و گاه درون بخش کربناتی تبلور دوباره یافته با عیار متوسط 56 درصد جای گرفته است. پاراژنز کانیشناختی منطقه شامل 1) گروسولاریت، پیروکسن، ایدوکراز؛ 2) آندرادیت، پیروکسن، فورستریت، فلوگوپیت، مگنتیت و 3) ترمولیت، سرپانتین، اپیدوت، تالک، بیوتیت، مگنتیت، اسپکیولاریت و سولفیدها است که بهوسیله رگههای کوارتز- کربنات قطع شدهاند. حضور مگنتیت همزمان با کوارتز و فلدسپار در توده نفوذی، عدم تطابق الگوی رفتاری Fe2O3 با SiO2 و Al2O3 و تطابق آن با دیگر اکسیدهای اصلی و عناصر مس و روی، تشابه الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب در ماده معدنی، توده نفوذی و سنگ میزبان اسکارنی شده و عدم تشابه با نمونههای کمتر دگرسان شده فیلیت و متادولوستون، نشانگر تأمین ماده معدنی از سیالهای مشتق شده از توده نفوذی است که در مرحله متاسوماتیسم پسرونده در اثر اختلاط با سیالهای جوی و افزایش فوگاسیته اکسیژن، منجر به نهشت ماده معدنی شده است.
سیدمهران حیدری؛ مجید قادری؛ حسین کوهستانی؛ مسعود حسینی
چکیده
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از ...
بیشتر
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی است که از فورانهای متناوب آذرآواریها و گدازه همراه با نفوذ تودههای نیمهژرف (پورفیری)، بهصورت یک فعالیت آتشفشانی درونقارهای در محیطی کمژرفا (حوضهای) و کششی (معادل سازند قم)، تشکیل شدهاند. دادههای سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS، سنهایی بین 0/1±4/18 و 55/0±7/18 میلیون سال (میوسن زیرین) را برای این فعالیت ماگمایی در نظر میگیرد. کانهزایی مزبور بهلحاظ نوع دگرسانیهای گرمابی (پروپیلیتیک، آرژیلیک، فیلیک، سریسیتی، آرژیلیک پیشرفته و سیلیسیشدن) و روند تکوین کانهزایی در ارتباط با برشیشدن و تهنشینی سولفیدهای مس و سولفوسالتها، شبیه به کانسارهای پرسولفید در جایگاههای آتشفشانی است. کانهزایی طلا در این کانسار بهلحاظ بافتی، عمدتاً بهصورت دانهپراکنده، شکافهپرکن و رگه- رگچهای دیده میشود. بیشتر کانههای سولفیدی شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت و کمتر انارژیت، کالکوسیت، کوولیت، دیژنیت، تتراهدریت، گالن و اسفالریت است. طلا در این کانهزایی بهصورت آزاد شده از دانههای پیریت اکسیده، همچنین درون کوارتزها در برشهای گرمابی و محلول جامد در دیگر کانیها از جمله سولفیدها و سولفوسالتها رخ داده است. تفاوت اصلی تشکیل این کانسار با کانسارهای نوع پرسولفید در محیط تشکیل آن است. محیط تشکیل این کانهزایی، تأییدی بر تشکیل آن در ژرفا و فشار کم است. این کانسار در یک محیط کمژرفای دریایی (Submarine) حوضه قم و در ارتباط با رژیم زمینساختی کششی تشکیل شده، در حالیکه کانسارهای اپیترمال نوع پرسولفید عموماً در محیطهای خشکی (Subaerial) و در ارتباط با محیطهای فشارشی حاصل میشوند. ویژگیهای جایگاه ساختاری، نوع سنگ میزبان، دگرسانیها، پاراژنز و بالاخره مشخصات کانهزایی کانسار طلا- نقره (مس) توزلار نشان از آن دارد که این کانسار، بیشترین همانندی را با کانسارهای اپیترمال مرتبط با تودههای نیمهژرف (High Sulfidation) که در محیطهای کششی درونکمانی تشکیل شدهاند، دارد.
حسین کوهستانی؛ مجید قادری؛ محمدهاشم امامی؛ سباستین مِفرِه؛ وادیم کامنتسکی؛ جوسلین مکفی؛ خین زاو
چکیده
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای ...
بیشتر
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای سامانمند ژئوشیمیایی سنگ کل روی سنگهای آتشفشانی نشان میدهد که سنگهای میانه و اسیدی هر دو بهطور ویژه از عناصر سنگدوست بزرگ یون (LILE) و عناصر خاکی کمیاب سبک (LREE) غنیشدگی و از عناصر با پتانسیل یونی بالا (HFSE) تهیشدگی نشان میدهند. این دادههای ژئوشیمیایی بیانگر ویژگی کمان ماگمایی برای سنگهای آتشفشانی است و نشان میدهد تبلور هورنبلند، نقش کنترلکننده اصلی را در تکامل سنگهای نیمهآتشفشانی کانهزا داشته است. اگرچه ریولیت پورفیری نسبتهای87Sr/86Sr بالاتری دارد، ولی ترکیب ایزوتوپی استرانسیم و نئودیمیم سنگهای آتشفشانی یکسان است. این سنگها نسبت87Sr/86Sr میان 704910/0 و 705967/0 و مقادیرεNd(i) از 3/2+ تا 7/2+ دارند. این دادهها نشان میدهد ماگماهای ریولیتی احتمالاً محصول پایانی تفریق ماگماهای مادر آندزیتی هستند که دچار آغشتگیهای پوستهای کمی شدهاند. ماگماهای آندزیتی مادر، محصول ذوب بخشی مخلوطی از گوشته نرمکرهای بدون آب و تهی از عناصر ناسازگار و گوشته سنگکرهای غنیشده از آب و عناصر LILE و LREE است که در پاسخ به شکستهشدن پوسته اقیانوسی فرورو و بالا آمدن گوشته نرمکرهای تولید شدهاند. ریولیت پورفیری به عنوان منبع حرارتی برای جریان سیالهای گرمابی و همچنین بهعنوان منشأ سیالهای کانهساز در سامانه اپیترمال چاهزرد رفتار کرده است.
مجید قادری؛ حسین کوهستانی؛ محمدهاشم امامی؛ خین زاو
چکیده
کانسار نقره- طلای اپیترمال با میزبان برشی چاهزرد، درون یک مجموعه آتشفشانی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. در این منطقه، فعالیتهای ماگمایی و گرمابی در ارتباط با زمینساخت کششی سامانه گسلی امتدادلغز دهشیر- بافت رخ داده است. سنگ میزبان مجموعه آتشفشانی شامل سنگهای آتشفشانی ...
بیشتر
کانسار نقره- طلای اپیترمال با میزبان برشی چاهزرد، درون یک مجموعه آتشفشانی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد. در این منطقه، فعالیتهای ماگمایی و گرمابی در ارتباط با زمینساخت کششی سامانه گسلی امتدادلغز دهشیر- بافت رخ داده است. سنگ میزبان مجموعه آتشفشانی شامل سنگهای آتشفشانی و رسوبی ائوسن است که توسط سنگهای رسوبی میوسن پوشیده شدهاند. دادههای سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS سنهایی بین 14/0±36/6 و 24/0±19/6 میلیون سال با میانگین 16/0±23/6 میلیون سال را برای فعالیتهای ماگمایی در چاهزرد مشخص کرده است. برشها و رگهها همزمان و پس از مراحل اصلی فورانهای انفجاری ماگمایی- گرمابی و رخدادهای برشی فراتوماگمایی که ناشی از جایگیری نزدیک به سطح ریولیت پورفیری است، تشکیل شدهاند. براساس نقشههای دقیق تهیهشده، سه واحد برشی مجزا در منطقه قابل تشخیص است: برش ولکانیکلاستیک با زمینه چیره تخریبی، برش پلیمیکتیک خاکستری با یک بخش اصلی از سیمان گرمابی و برش مونو- پلیمیکتیک با زمینه ریزبلور آرژیلیکی. برشهای پلیمیکتیک، بخش قابل معدنکاری اصلی را تشکیل میدهند؛ در حالیکه برشهای ولکانیکلاستیک بهطور نسبی نفودناپذیر و بهشدت بیبار هستند. دگرسانیهای گرمابی مختلفی در رخنمونهای سطحی رخ دادهاند که مساحتی نزدیک به 9 کیلومتر مربع را میپوشانند. مجموعههای دگرسانی گرمابی بهصورت زونه در پیرامون برشها و رگهها دیده میشود و شامل کوارتز ثانویه، ایلیت، پیریت، آدولاریا، کلریت، انواع کانیهای کربناتی و میزان کمی فلدسپار قلیایی است. اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن، ژاروسیت، ژیپس، کائولینیت، هالویزیت و مقادیر کمی آلونیت، کانیهای برونزادی (سوپرژنی) هستند که جانشین کانیهای اولیه شده و شکستگیها و فضاهای خالی را پر کردهاند. فلزات قیمتی همراه با سولفیدها و سولفوسالتها بهصورت دانهپراکنده درون رگهها و سیمان برشها رخ دادهاند. یک روند افزایشی از پیریت چیره (مرحله اول) به پیریت- سولفید فلزات پایه و سولفوسالت چیره (مرحله دوم و سوم) تا سولفید فلزات پایه چیره (مرحله چهارم) در کانیشناسی برشها و رگهها دیده میشود. تهنشست کانیهای باطله نیز روندی افزایشی از مجموعههای ایلیت- کوارتز به کوارتز- آدولاریا، کربنات و سرانجام ژیپس چیره نشان میدهد. طلای آزاد در مراحل دوم و چهارم بهویژه با درهمرشدی با پیریت، کوارتز، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت و تنانتیت- تتراهدریت غنی از نقره و همچنین بهصورت میانبار (انکلوزیون) در پیریت رخ داده است. سن اورانیم- سرب 24/0±19/6 میلیون سال برای جایگیری ماگماهای ریولیتی، بیانگر بیشترین سن برای کانهزایی در چاهزرد تلقی میشود. این سن میتواند نشاندهنده یک رخداد کانهزایی کشفنشده در کمربند ارومیه- دختر در این زمان باشد.
محمدالیاس مسلمپور؛ مرتضی خلعتبری جعفری؛ توموآکی موریشیتا؛ مجید قادری
چکیده
توالی گوشتهای رخنمونیافته در باختر محدوده فنوج- مسکوتان، دربردارنده لرزولیت و هارزبورژیت کلینوپیروکسندار با بافت پورفیروکلاستیک، لرزولیت ریزبلور با کانیهای نوظهور، عدسیهای پراکنده کرومیتیت و نفوذیهای گابرویی قطعکننده است. بررسیهای سنگنگاری و دادههای مایکروپروب، شواهدی از فعل و انفعالات پریدوتیت/مذاب، فرایندهای ...
بیشتر
توالی گوشتهای رخنمونیافته در باختر محدوده فنوج- مسکوتان، دربردارنده لرزولیت و هارزبورژیت کلینوپیروکسندار با بافت پورفیروکلاستیک، لرزولیت ریزبلور با کانیهای نوظهور، عدسیهای پراکنده کرومیتیت و نفوذیهای گابرویی قطعکننده است. بررسیهای سنگنگاری و دادههای مایکروپروب، شواهدی از فعل و انفعالات پریدوتیت/مذاب، فرایندهای پس از ذوب و فعل و انفعالات سابسالیدوس را نشان میدهند که با ظهور دو نسل پیروکسن- الیوین دگرشکل و اولیه و پیروکسن- الیوین- آمفیبول نوظهور و ریزبلور تجلی یافته است. کانیهای نسل دوم بهصورت میانبار، بینابینی و ریزبلور تشکیل شدهاند. این دو نسل از کانیها، ویژگیهای ژئوشیمیایی کاملاً متمایز دارند، بهگونهایکه کانیهای نسل اول، قابل مقایسه با پریدوتیتهای پشتههای میاناقیانوسی و کانیهای نسل دوم، ویژگیهایی متمایل به محیطهای فرافرورانش را نشان میدهند. بنابراین ترکیب شیمیایی کانیهای نسلهای مختلف، نشان از سنگزایی متفاوت سنگهای اولترامافیک کمپلکس افیولیتی فنوج- مسکوتان دارد. تفسیر دادههای شیمیایی از سنگ کل نشان میدهد که این سنگها منبع گوشتهای از نوع مورب تهیشده دارند که 5 تا 15 درصد ذوب بخشی را تحمل کردهاند. بررسی الگوهای عناصر خاکی کمیاب بهنجارشده با مقادیر کندریت و مقایسه آنها با الگوهای گوشتهای از نوع مورب تهیشده (DMM)، نشانگر غنیشدگی LREE و HREE نسبت به MREE و ارائه الگوهای U شکل است، بنابراین پریدوتیتهای کمپلکس افیولیتی فنوج- مسکوتان، تحول چندمرحلهای را تجربه کردهاند و ویژگیهایی از محیط آبیسال تا پهنه فرافرورانش نشان میدهند. میتوان گفت که گذر از محیط آبیسال بهسمت فرافرورانش متأثر از سیالهای برخاسته از صفحه فرورونده بوده است.
علی نجفی؛ محمدحسن کریمپور؛ مجید قادری
چکیده
بر پایه پردازش دادههای 51 نمونه رسوب آبراههای، 115 نمونه سنگی و 22 نمونه کانیسنگین، بههمراه شواهد صحرایی مربوط به کانیسازی و دگرسانی، الگوی کانهزایی مس- طلا در منطقه اکتشافی رحیمی مورد تحلیل قرار گرفت. دوازده نقشه هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه برای عناصر Au-Ag-As-Ba-Cu-Co-Hg-Mo-Pb-Sb-W-Zn همراه با نقشههای مربوط به کانیهای اکسیدهای ...
بیشتر
بر پایه پردازش دادههای 51 نمونه رسوب آبراههای، 115 نمونه سنگی و 22 نمونه کانیسنگین، بههمراه شواهد صحرایی مربوط به کانیسازی و دگرسانی، الگوی کانهزایی مس- طلا در منطقه اکتشافی رحیمی مورد تحلیل قرار گرفت. دوازده نقشه هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه برای عناصر Au-Ag-As-Ba-Cu-Co-Hg-Mo-Pb-Sb-W-Zn همراه با نقشههای مربوط به کانیهای اکسیدهای آهن در نمونههای کانی سنگین با شواهد صحرایی جدید از زمینشناسی و کانهزایی منطقه، تحلیل شد و در نتیجه، دو منطقه کانهزایی جدا از هم با الگوهای کانیسازی IOCG و مس پورفیری برای مطالعات نیمهتفصیلی معرفی شده است.
قدرت اله رستمی پایدار؛ محمد لطفی؛ مجید قادری؛ آزاده امیری؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی در باختر همدان و در میان توالی آتشفشانی- رسوبی سری سنقر در زون زمینشناسی- ساختاری سنندج- سیرجان قرار دارند. بررسیهای کانهنگاری و تجزیههای SEM-EDAX بر روی کانسنگ آهن مگنتیتی این دو کانسار در راستای شناخت بهتر ترکیب کانیشناسی و شیمی بلور کانسنگ، نتایج جالب توجهی را نشان داده است. با بررسی میزان ...
بیشتر
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی در باختر همدان و در میان توالی آتشفشانی- رسوبی سری سنقر در زون زمینشناسی- ساختاری سنندج- سیرجان قرار دارند. بررسیهای کانهنگاری و تجزیههای SEM-EDAX بر روی کانسنگ آهن مگنتیتی این دو کانسار در راستای شناخت بهتر ترکیب کانیشناسی و شیمی بلور کانسنگ، نتایج جالب توجهی را نشان داده است. با بررسی میزان تمرکز برخی از عناصر کمیاب نظیر وانادیم، کبالت، نیکل، مس، کروم، تیتان، طلا، عناصر گروه پلاتین و برخی ناخالصیهای سولفور و فسفر در کانسنگ، مشخص شد تنها بخشی از پیریت اولیه دارای تمرکزهای جالب توجهی از عنصر پلاتین است. بهنظر میرسد دیگر نسلهای پیریت و مگنتیت از نظر عناصر کمیاب یادشده تهیشدهاند. سیالات گرمابی تأخیری که باعث کانیسازی پیریت در باطله (گانگ) کلسیت- کوارتز شدهاند، از نظر کانیسازی طلا نیز با اهمیت بوده و در واقع، کانی پیریت به عنوان حامل خوبی برای طلا عملنموده است. شناسایی مقادیر قابل توجهی از فلوگوپیت و الگوی تمرکز عناصر کمیاب در کانسنگ آهن گلالی، نظریه اسکارن نوع منیزیم آتشفشانزاد را قوت داده است.
مریم عبدی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد؛ ابراهیم راستاد
چکیده
رخداد معدنی تنگستن (مس) ازنا، در 2 کیلومتری باختر ازنا، در استان لرستان، واقع است. این منطقه در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان، در زیرپهنه با دگرشکلی پیچیده واقع شده است. در منطقه ازنا، کانیسازی تنگستن (مس) بهصورت چینهسان و چینهکران، در سنگهای درونگیر متاریولیت میلونیتی و شیست نیمهپلیتی، در توالی آتشفشان- رسوبی تریاسپسین، ...
بیشتر
رخداد معدنی تنگستن (مس) ازنا، در 2 کیلومتری باختر ازنا، در استان لرستان، واقع است. این منطقه در پهنه ساختاری سنندج- سیرجان، در زیرپهنه با دگرشکلی پیچیده واقع شده است. در منطقه ازنا، کانیسازی تنگستن (مس) بهصورت چینهسان و چینهکران، در سنگهای درونگیر متاریولیت میلونیتی و شیست نیمهپلیتی، در توالی آتشفشان- رسوبی تریاسپسین، رخ داده است. در این توالی سنگهای متاریوداسیت، آمفیبولیت (متاولکانیک بازی)، شیستسیاه، متاریولیت و شیستپلیتی، حضور دارند و نسبت حجمی سنگ آتشفشانی به سنگرسوبی، بیشتر است. کانههای شیلیت، ولفرامیت، پیریت و کالکوپیریت، دارای بافتهای ادخال (افق متاریولیتی)، لامینه (؟)، دانهپراکنده، کلوفورم، نواری، جانشینی و پرکننده فضاهای خالی هستند. کانیزایی در چند نسل مختلف مشاهده میشود که بر اثر وقایع دگرگونی ناحیهای (رخساره شیستسبز بالایی- آمفیبولیت)، چینخوردگی و میلونیتیشدن پهنه برشی (شکلپذیر) و شکستگیهای حاصل از دگرشکلی شکنا، تمرکز یافته است. در این رخداد معدنی، فرایندهای دگرگونی و دگرشکلی، تشخیص distal وproximal بودن کانهزایی را با مشکل مواجه کردهاند. اما بر اساس مقایسهای که بین کانهزایی تنگستن در ازنا و کانسارهای تیپیک تنگستنproximal در فلبرتال و آلپین وdistal در بروکنهیل و کلینرتال صورت گرفت، رخداد معدنی ازنا، شباهت بیشتری با کانسارهایproximal دارد.
محسن شیرخانی؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ رامین محمدی نیایی
چکیده
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ...
بیشتر
کانسار چندفلزی(Poly metallic) آیقلعهسی در 30 کیلومتری جنوبخاوری تکاب و در زون ساختاری ارومیه- دختر قرار گرفته است. برای انجام تجزیه Enzyme LeachSM در این کانسار، 723 نمونه از افق B خاک برداشت و بر پایه نتایج تجزیه و تحلیل دادهها، شش ناهنجاری اکسیداسیونی A-F مشخص شد. پنج محدوده ناهنجاری بهعنوان اهداف حفاری مشخص شدهاند، در صورتیکه ناهنجاری C برای حفاری مناسب نبوده، زیرا تودهای مدفون بدون غنیشدگی روی است. ناهنجاریهای B، D و E دارای مقادیر بالای روی هستند. علت بالابودن روی در ناهنجاری D، برونزدهای کانیسازی روی و وجود باطلههای معدنی در سطح است. به نظر میرسد ناهنجاریهای B و E بر روی مناطق کانیسازیشده مدفون (در ژرفای کم) قرار گرفتهاند. ناهنجاریهای A، C و F دارای مقدار بسیار کمی روی هستند. ناهنجاری A ممکن است بر روی یک زون پنهان کانیسازی روی قرار گرفته باشد که در ژرفای زیادی مدفون شده است، به همین دلیل یکی از اولویتهای حفاری است. ناهنجاری F برای حفاری مناسب نیست، زیرا به نظر میرسد که این زون کانیسازی بسیار باریک باشد.
مریم عبدی؛ مجید قادری؛ نعمت اله رشیدنژاد عمران؛ علی نجفی
چکیده
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، ...
بیشتر
در جنوبباختری شازند، دو مورد کانهزایی رگهای تنگستن- مس در محدودههای نظامآباد و دهحسین مشخص شده است. رگههای گرمابی کوارتز- تورمالین کانهدار، سنگهای میزبان متفاوتی (گرانیتبیوتیتی و ماسهسنگ کمدگرگونه) دارند. با توجه به شباهت فلزات کانهساز (تنگستن- مس- قلع- سرب- روی) در دو محدوده دهحسین و نظامآباد، یکسان بودن کانیشناسی رگهها (کوارتز-تورمالین نوع دراویت) و مشابهت الگوی تغییرات REE در این دو محدوده، میتوان نتیجه گرفت که رگههای کانهدار دهحسین و نظامآباد، یک منشأ دارند؛ یعنی هنگامیکه فاز سیال حاوی بور در منطقه فعال بوده است، موجب کانهسازی نوع رگههای کوارتز-تورمالیندار در منطقه شده است. همچنین با توجه به بیبار بودن تودههای نفوذی موجود در منطقه و دیگر شواهد کانیشناسی- ژئوشیمیایی بهدست آمده در این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که تنگستن و دیگر عناصر فلزی در رگههای کانهدار نظامآباد و دهحسین، منشأ رسوبی/ دگرگونه دارند
علیرضا غیاثوند؛ مجید قادری؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای ...
بیشتر
کانسارهای آهن شمال سمنان در جنوب زون ساختاری البرز مرکزی واقع شدهاند. از نظر چینهشناسی، برونزدهای پالئوزوییک تا کواترنر در این منطقه مشاهده میشوند. گسلهای سمنان، درجزین، عطاری و دیکتاش منطقه را متأثر ساختهاند. در شمال سمنان، تودهای گرانیتوییدی با ترکیب حد واسط تا اسیدی و ماهیت کلسیمی- قلیایی و متاآلومین، که ویژگیهای گرانیتهای نوع I را نشان میدهد، در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ائوسن نفوذ کرده، به گونهای که در محل تماس توده با این سنگها، اسکارنزایی و کانهزایی آهن رخ داده است. کانیشناسی کانسارها به طور عمده به صورت مگنتیت، همراه با هماتیت، اولیژیست، پیریت، کالکوپیریت، گارنت، پیروکسن و اپیدوت است. مادة معدنی به شکل تودهای، عدسی و رگهای بوده و بافت آن پراکنده، برشی، رگه- رگچهای و تودهای است. دگرسانیهای پروپیلیتی، آرژیلی، سیلیسی، سریسیتی، کلریتی و پیریتی، به ترتیب بیشترین گسترش را در منطقه دارند. ویژگیهای توده نفوذی منطقه، هماهنگی بسیار جالبی را با تودههای نفوذی مولد اسکارن آهن نشان میدهند. بر اساس تغییر پارامترهای محاسبه شده برای عناصر REE، سیالات گرمابی مؤثر در کانهزایی، حائز منشأ ماگمایی بوده و تودة نفوذی در تأمین مواد معدنی تشکیلدهنده اسکارن، سهم عمده را بر عهده داشته است. به موازات تزریق، جایگیری و تبلور توده نفوذی، حجم قابلتوجهی سیال آهندار، از راه نفوذ در سنگهای آتشفشانی- آذرآواری ، باعث متاسوماتیسم قلیایی و نهشته شدن کانسارهای آهن شمال سمنان شده که دارای تشابه زیادی با کانسارهای اسکارن آهن کلسیک است.
حمیدرضا وطنپور؛ احمد خاکزاد؛ مجید قادری
چکیده
کمربند افیولیتی سبزوار در شمالخاوری ایران و در شمال سبزوار واقع است. این تحقیق برای نخستین بار در ایران با هدف اکتشافی در بخش باختری این کمربند انجام شده است. مطالعه عناصر گروه پلاتین (PGE) در پیبردن به شرایط اولیه تشکیل و ارزیابی اقتصادی کانسارهای کرومیت بویژه در مجموعههای افیولیتی اهمیت زیادی دارد. الگوی پراکندگیPGE در برابر ...
بیشتر
کمربند افیولیتی سبزوار در شمالخاوری ایران و در شمال سبزوار واقع است. این تحقیق برای نخستین بار در ایران با هدف اکتشافی در بخش باختری این کمربند انجام شده است. مطالعه عناصر گروه پلاتین (PGE) در پیبردن به شرایط اولیه تشکیل و ارزیابی اقتصادی کانسارهای کرومیت بویژه در مجموعههای افیولیتی اهمیت زیادی دارد. الگوی پراکندگیPGE در برابر کندریتها در کرومیتیتهای مرتبط با افیولیتها دارای شیب منفی است و این امر نشان میدهد که کرومیت در نخستین مراحل تبلور ماگما، عناصر سازگار گروه پلاتین را از ماگما جدا میسازد. این الگوها در کرومیتیتهای منطقه سبزوار، نشاندهنده ارتباط کامل این سنگها با مجموعههای افیولیتی است. کانسارهایی که در آنها، نسبت عناصر ناسازگار به سازگار مانند Pd/Ir و Cu/Ni بالا باشد، از ماگمایی تفریقیافتهتر حاصل ذوب بخشی با درصد کمتر، نتیجه شدهاند. بنابراین، احتمال اقتصادی بودن آنها کمتر است. در کانسارهای کرومیتی غنی از Al، این نسبتها بالاتر از نوع غنی از Cr است. نسبتPd/Ir در کانسارهای کرومیت مورد مطالعه به طور میانگین، پایین (کمتر از 1) و مشابه بسیاری از کانسارهای مهم افیولیتی جهان است. پایین بودن این نسبت همراه با بالا بودن عدد کروم (6/0<Cr/Cr+Al) نوید حضور کانسارهای کرومیت با پتانسیل بالا و از درجه متالورژی را میدهد. کرومیتهای منطقه مورد مطالعه از نظر عناصر کالکوفیل ترکیب یکسان ندارند. با استفاده از الگوی PGE مشخص شده است که پریدوتیتهای منطقه گفت در بخشهای بالایی بیشتر مشابه سنگهای فرابازی انباشتی پوسته اقیانوسی و در بخشهای زیرین منطقه فرومد مشابه گوشته است.