زمین شناسی اقتصادی
هادی محمدیان؛ وارطان سیمونز؛ کمال سیاه چشم
چکیده
محدوده ساریخانلو در شمالغرب مشگینشهر قرار دارد. واحدهای آذرین منطقه شامل توالیهای آذرآواری پالئوسن-ائوسن و واحدهای آتشفشانی آندزیت-بازالتی است. واحدهای سنگی منطقه سرشت کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی و ماهیت متاآلومینوس دارند، که در موقعیت تکتونیکی بالا آمدگی پس از برخورد تشکیل شدهاند. فعالیت سیستم گرمابی در این ...
بیشتر
محدوده ساریخانلو در شمالغرب مشگینشهر قرار دارد. واحدهای آذرین منطقه شامل توالیهای آذرآواری پالئوسن-ائوسن و واحدهای آتشفشانی آندزیت-بازالتی است. واحدهای سنگی منطقه سرشت کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی و ماهیت متاآلومینوس دارند، که در موقعیت تکتونیکی بالا آمدگی پس از برخورد تشکیل شدهاند. فعالیت سیستم گرمابی در این منطقه منجر به تشکیل رگهها و کلاهکهای سیلیسی و انواع دگرسانیهای پروپیلیتیک، فیلیک، سیلیسی و آرژیلیک (شامل حد واسط و پیشرفته) شده است. کانههای فلزی تشکیل شده در کانسار ساریخانلو شامل پیریت، طلای آزاد، آرسنوپیریت و انواع اکسید-های آهن و به مقدار جزئی مالاکیت است که طی چهار مرحله کانهزایی تشکیل شدهاند. عیار طلا در بیشتر نمونههای سطحی این کانسار در حد ppb650-300 میباشد که به شکل طلای آزاد همرشد با پیریت یا در پیریتهای نسل دوم میزبانی میشود. مطالعات میانبارهای سیال نشان داد که دمای همگنشدن در رگههای سیلیسی بین oC 175 تا 355 است که با توجه به فشار پایین میانبارهای سیال (اغلب کمتر از40 بار) میتواند نشانگر دمای به دام افتادن سیال باشد. شوری میانبارهای سیال بین 2/0 تا 3 درصد وزنی معادل نمک طعام است. شرایط فیزیکوشیمیایی سیال کانهزا و مجموعه کانیهای دگرسانی و سنگ میزبان آتشفشانی نشانگر شباهت کانسار ساریخانلو با کانسارهای اپیترمال سولفیداسیون پایین میباشد.
زمین شناسی اقتصادی
نسرین خواجه محمدلو؛ علی اصغر کلاگری؛ کمال سیاه چشم؛ علی عابدینی
چکیده
اسکارن آهن- مس آغبلاغ در فاصله 21 کیلومتری شمال شهر اشنویه، جنوب غرب استان آذربایجانغربی واقع میباشد. نفوذ توده گرانیتی کرتاسه به درون سازندهای باروت، زاگون و لالون (کربناتی، شیلی و ماسه سنگی) به سن کامبرین با توسعه اسکارن تیپ کلسیک، هورنفلس و مرمر در منطقه مورد مطالعه همراه شده است. گارنتهای اسکارن آغبلاغ به سری محلول جامد ...
بیشتر
اسکارن آهن- مس آغبلاغ در فاصله 21 کیلومتری شمال شهر اشنویه، جنوب غرب استان آذربایجانغربی واقع میباشد. نفوذ توده گرانیتی کرتاسه به درون سازندهای باروت، زاگون و لالون (کربناتی، شیلی و ماسه سنگی) به سن کامبرین با توسعه اسکارن تیپ کلسیک، هورنفلس و مرمر در منطقه مورد مطالعه همراه شده است. گارنتهای اسکارن آغبلاغ به سری محلول جامد گروسولار-آندرادیت تعلق دارد که در آن آندرادیت فاز غالب (And>80) میباشد. این گارنتها همسانگرد و فاقد زونبندی می باشند. الگوی توزیع REE در این گارنت ها غنیشدگی LREE نسبت بهHREE و رخداد بیهنجاریهای منفی Eu/Eu* و Ce/Ce* را نشان میدهند. مقایسه الگوی توزیع REE در این گارنتها با واحدهای آذرینی (گرانیت، مونزونیت) و رسوبی (کربناتها و ماسهسنگها) مورد مطالعه نشان میدهد که REE موجود در گارنتها عمدتاً از سنگهای آذرین منشاء گرفتهاند تا از واحد های رسوبی. افزایش در نسبت Pr/Ybبه موازات افزایش REEΣ دلالت بر منشاء ماگمایی سیالات سازنده اسکارن آغبلاغ دارد. عدم تغییرات محسوس بین مقادیر Ce/Ce* با REEΣ حکایت از آن دارد که آبهای جوی نیزممکن است تا اندازه ای در سیالات اسکارن ساز آغبلاغ شرکت داشتهاند.
زمین شناسی اقتصادی
ساسان ملکی؛ علی اصغر کلاگری؛ کمال سیاه چشم؛ سعید علیرضایی
چکیده
کانسار آهن خاکسرخ در باختر شهرستان ندوشن در استان یزد قرار گرفته است. سنگ میزبان کانهزایی، واحدهای آهکی و سنگ آهک دولومیتی شده تریاس بالایی- ژوراسیک است که مورد نفوذ تودههای گرانیتوییدی الیگومیوسن قرار گرفتهاند. کانیزایی آهن شامل مگنتیت بوده و سرپانتین باطله اصلی کانسنگ است. کانیهای پهنه اسکارن عبارتند از دیوپسید، گارنت، ...
بیشتر
کانسار آهن خاکسرخ در باختر شهرستان ندوشن در استان یزد قرار گرفته است. سنگ میزبان کانهزایی، واحدهای آهکی و سنگ آهک دولومیتی شده تریاس بالایی- ژوراسیک است که مورد نفوذ تودههای گرانیتوییدی الیگومیوسن قرار گرفتهاند. کانیزایی آهن شامل مگنتیت بوده و سرپانتین باطله اصلی کانسنگ است. کانیهای پهنه اسکارن عبارتند از دیوپسید، گارنت، ترمولیت، سرپانتین، فلوگوپیت و اپیدوت. شاخصهای کانیزایی در این منطقه عبارتند از وجود سرپانتین به عنوان کانی باطله اصلی، وجود واحدهای ماسهسنگ هورنفلسی میان تودههای نفوذی و واحدهای سنگآهک اسکارنی شده، وجود سولفیدهای Fe-Ni-Co-As، بالا بودن مقادیر Co, As, Zn و Mn در نتایج تجزیه شیمیایی مگنتیت و روندهای افزایش عیار Fe و کاهش میزان Mg مگنتیت در نتایج مینرال شیمی هم در مقیاس بلوری و هم در مقیاس کانسار. بر پایه ترکیب عناصر اصلی و جزیی وجود دو نسل مگنتیت مشهود بوده و ترکیب مگنتیت افزایش Fe و کاهش Al, Mg و Ti را تحت تأثیر فرایندهای تعادل دوباره نشان میدهد. نتایج دادههای ژئوشیمی به خوبی با شاخصهای مگنتیت تیپ گرمابی و اسکارن مطابقت دارد، از جمله مقادیر پایین Cr (کمتر از ppm 10)، مقادیر بالای Mg (2/2 تا 5/7 درصد)، مقادیر پایین TiO2 (01/0 تا 3/0 درصد)، مقادیر پایین و کمتر از حد تشخیص دستگاهی عناصر ناسازگار در ساختار مگنتیت، مانند Ag (کمتر از ppm 1)، Mo (کمتر از ppm 1) و Na (کمتر از 1/0 درصد)، و همبستگی مثبت آشکار بین Al و V در ترکیب مگنتیت. نمودارهای نسبت (wt% Ca+Al+Mn)/(wt% Ti+V) و نسبت TiO2/V2O5 برای دادههای ژئوشیمی تأیید میکنند که کانهزایی در این محدوده از نوع کانسارهای اسکارنی است.
رحیم معصومی؛ علیاصغر کلاگری؛ کمال سیاهچشم؛ سهیل پُرخیال
چکیده
میدان زمینگرمایی در جنوب کوه سبلان قسمتی از سیستم زمینگرمایی ناحیه کوه آتشفشانی سبلان است که در آن مظاهر فعالیتهای آتشفشانی جوان از قبیل چشمههای آبگرم و بخارات سطحی دیده میشوند. سیالات گرمابی سطحی در این منطقه بیشینه دمای 77 درجه سانتیگراد و بازه pH از 4/6 تا 4/7 و بیشینه TDS 7006 میلیگرم بر لیتر را نشان میدهند. این آبها ...
بیشتر
میدان زمینگرمایی در جنوب کوه سبلان قسمتی از سیستم زمینگرمایی ناحیه کوه آتشفشانی سبلان است که در آن مظاهر فعالیتهای آتشفشانی جوان از قبیل چشمههای آبگرم و بخارات سطحی دیده میشوند. سیالات گرمابی سطحی در این منطقه بیشینه دمای 77 درجه سانتیگراد و بازه pH از 4/6 تا 4/7 و بیشینه TDS 7006 میلیگرم بر لیتر را نشان میدهند. این آبها به طور کلی از نظر ترکیبی به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول عمدتاً آبهایی با ترکیب Na-Cl و دسته دوم به طور عمده آبهایی با ترکیب Ca-Na-HCO3 هستند. عناصر کمیاب و سنگین در این سیالات عمدتاً شامل بور، لیتیوم، روبیدیم، سزیم، آرسنیک و جیوه بوده که بیشینه فراوانی آنها به ترتیب 33511، 14265، 10366، 4159 و 5 ppb است. با در نظر گرفتن واحدهای سنگشناختی منطقه و نیز فعالیت گسترده سیالات گرمابی و وجود زونهای دگرسانی گسترده، کانیهای حاوی بور به عنوان منبع اصلی این عنصر در نظر گرفته شد که توسط سیالات زمینگرمایی آبشویی و حمل شد. غلظت این عنصر تا اندازهای با تثبیت در کانیهای رسی کنترل میشود. بررسیهای بیشتر رفتار ژئوشیمیایی عناصر کمیاب و سنگین در این میدان زمینگرمایی نشان داد که جذب لیتیم توسط کوارتز و جذب روبیدیم توسط کانیهای رسی در دماهای کمتر از 300 درجه سانتیگراد صورت گرفته و یون کلراید در حمل جیوه نقش اصلی را ایفا کرده است. گرچه مقادیر غلظت بور، جیوه، آرسنیک و لیتیم به قدر کافی بالا نیست که بتواند کانهزایی اقتصادی احتمالی را برای این عناصر ضمانت کند؛ ولی حضور این عناصر در این آبهای داغ از دو جنبه محیط زیستی بسیار مهم تشخیص داده شدند؛ اولاً به خاطر اینکه از این آبها مستقیماً برای استحمام در منطقه استفاده میشود؛ ثانیاً این آبها ممکن است هنگام اختلاط با آبهای زیرزمینی و آشامیدنی به عنوان یک منبع آلاینده خطرناک عمل کنند.
شیرین صفری؛ اصغر اصغریمقدم؛ عطاالله ندیری؛ کمال سیاهچشم
چکیده
آرسنیک به عنوان یکی از سمیترین و خطرناکترین مواد محلول در آبهای طبیعی شناخته شده است و در درازمدت اثرات سوء بر سلامت انسان دارد. آلودگی منابع آب به آرسنیک در بیشتر نقاط جهان و ایران بهویژه در استان کردستان در باختر کشور گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش تعیین منشأ آرسنیک و چگونگی آزادسازی آن در منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی ...
بیشتر
آرسنیک به عنوان یکی از سمیترین و خطرناکترین مواد محلول در آبهای طبیعی شناخته شده است و در درازمدت اثرات سوء بر سلامت انسان دارد. آلودگی منابع آب به آرسنیک در بیشتر نقاط جهان و ایران بهویژه در استان کردستان در باختر کشور گزارش شده است. هدف از انجام این پژوهش تعیین منشأ آرسنیک و چگونگی آزادسازی آن در منابع آب زیرزمینی دشت چهاردولی است. در این دشت منابع آب زیرزمینی بیشتر آب مورد نیاز برای آشامیدن، کشاورزی و صنعت را تأمین میکند. بدین منظور از منابع آب زیرزمینی این دشت 31 نمونه آب گردآوری و یونهای اصلی و فرعی آن در آزمایشگاه هیدرولوژی گروه علوم زمین دانشگاه تبریز و عناصر کمیاب در آزمایشگاه آب فاضلاب کردستان تجزیه شد. نتایج حاصل، نشان از غلظت بالای آرسنیک در آب منطقه دارد؛ بهگونهای که بالاترین غلظت به مقدار270 میکروگرم بر لیتر مربوط به چاه کشاورزی در شمال باختری منطقه و منابع آب بخش دلبران است. بر پایه نتایج به دست آمده از روشهای چندمتغیره و گرافیکی و با توجه به همبستگی معنیدار آرسنیک با کاتیونهای اصلی (سدیم، پتاسیم) و سیلیس میتوان منشأ آرسنیک را زمینزاد و از سنگهای آتشفشانی دانست که آلایندههای شهری و عوامل انسانی تأثیر چندانی در آن نداشته است. چگونگی آزادسازی آرسنیک را میتوان به جذب رقابتی سیلیس محلول با آرسنیک برای جذب شدن در مکانهای جذب مانند اکسیدهای آهن، آلومینیم و منگنز نسبت داد.
رسول فردوسی؛ علیاصغر کلاگری؛ محمدرضا حسینزاده؛ کمال سیاهچشم
چکیده
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ...
بیشتر
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ماسهسنگ آهکی و مارن) هستند. نفوذ این استوک به درون سنگهای رسوبی آنها را به مجموعهای از متاسوماتیت و سنگهای دگرگونی مجاورتی مبدل کرده است. مطالعات آماری روی یافتههای ژئوشیمی آبراههای و کانی سنگین صورت گرفته که شامل پردازش یافتهها، بررسی متغیرهای تکمتغیره و چندمتغیره و رسم و تعبیر نقشه بیهنجاری عناصر است. ضرایب همبستگی میان عناصر توسط روشهای زمین آمار محاسبه و بهترین ضرایب همبستگی فلزات با همدیگر و بهویژه طلا تعیین شد. عناصری که همبستگی مثبتی با طلا نشان میدهند شامل مس، جیوه، سرب، آرسنیک، آنتیموان، نقره، بیسموت و مولیبدنیم هستند. نتایج اولیه مطالعات زمینشیمیایی رودخانهای در منطقه سبب شناسایی دو ناحیه با بیهنجاریهای درجه 1 و درجه 2 طلا در منطقه شد. کنترل بیهنجاریهای زمینشیمیایی از طریق مطالعات کانی سنگین در رسوبات آبراههای و نمونههای کانیسازی شده و دگرسان در سطح برونزدهای مناطق بیهنجاری درجه 1 صورت گرفت. مهمترین کانیهای سنگین شناسایی شده شامل مگنتیت، مالاکیت، طلا، اولیژیست، پیریت، سروزیت، پیریت- لیمونیت، گوتیت، لیمونیت، باریت، هماتیت و پیریت- اکسید هستند و عمدتاً ارتباط تنگاتنگی با پهنههای دگرسانی و کانیسازی رگهای و انتشاری دارند. دگرسانیهای اصلی در منطقه شامل آرژیلیک، فیلیک و پروپیلیتیک در پیرامون رگههاست. مطالعات صحرایی و آنالیتیک برخی از نمونههای سنگی برداشت شده از ناحیه بیهنجاری درجه 1 طلا سبب شناسایی موقعیت رگههای اپیترمال طلادار با عیاری بیش از ppm 5/4 شده است. انطباق نقشه هالههای زمینشیمیایی با نقشه زمینساخت و دگرسانی منطقه نشاندهنده همبستگی بسیار بالای این مناطق و احتمالاً نقش مهم گسلها و درزهها در رخداد پهنههای دگرسانی و مناطق بیهنجاری است. همچنین تلفیق این یافتهها سبب شناسایی چندین محدوده دارای بیهنجاری شده است که بیشتر متعلق به عناصر Au، Ag، Cu، As و Pb هستند که میتوانند به عنوان عناصر ردیاب برای ذخایر اپیترمال طلا به کار روند.