سهیل همتی؛ مرتضی طاهرپور خلیل آباد؛ عباس قادری؛ علیرضا عاشوری
چکیده
مطالعات ریزدیرینهشناسی سیستماتیک انجام شده روی توالیهای کربناته سازند تیرگان در برشهای چینهشناسی باختر روستای طاهرآباد و یال جنوبی تاقدیس اشلیر در خاور حوضه رسوبی کپهداغ، به شناسایی جنس و گونههای متنوعی متعلق به خانوادههای Dasycladaceae، Triploporellaceae، Udoteaceae، Solenoporaceae و Gymnocodiaceae از جلبکهای آهکی و نیز نمونههایی متعلق به ...
بیشتر
مطالعات ریزدیرینهشناسی سیستماتیک انجام شده روی توالیهای کربناته سازند تیرگان در برشهای چینهشناسی باختر روستای طاهرآباد و یال جنوبی تاقدیس اشلیر در خاور حوضه رسوبی کپهداغ، به شناسایی جنس و گونههای متنوعی متعلق به خانوادههای Dasycladaceae، Triploporellaceae، Udoteaceae، Solenoporaceae و Gymnocodiaceae از جلبکهای آهکی و نیز نمونههایی متعلق به ریزمرجانیان راسته Gorgonacea انجامیده است. در این میان و بر پایه اندازهگیریهای بایومتریک شاخصههای ریختاری، 16 جنس و 20 گونه در برش طاهرآباد و 12 جنس و 16 گونه نیز در برش تاقدیس اشلیر شناسایی شدهاند. همچنین گونههای Permocalculus minutusوPermocalculus? halimedaformis از جلبکهای آهکی Gymnocodiaceae برای اولین بار از توالیهای کربناته سازند تیرگان گزارش میشوند. گونه Permocalculus? halimedaformis که نخستین بار در منطقه Minis Valley رومانی یافت شده بود؛ در این پژوهش برای اولین بار از ایران و دومین بار در جهان معرفی میشود. بر این اساس، گسترش جغرافیایی گونه یاد شده در لبه شمالی نوتتیس، بیش از 2800 کیلومتر به سوی تتیس خاوری گسترش مییابد.
هادی جهانگیر؛ منصوره قبادیپور؛ علیرضا عاشوری
چکیده
لایههای رسوبی مرز کامبرین- اردوویسین در برش کلات، در کپهداغ باختری، بیشتر متشکل از یک توالی یکنواخت از رسوبات آواری ریزدانه آرژیلیتی با میانلایههای آهکی صدفدار است که در یک محیط فلات قاره یا شلف بیرونی تهنشین شدهاند. در محدوده این مرز، یک توالی کامل از زیستزونهای کنودونتی Cordylodus intermedius،Cordylodus lindstromi و Cordylodusangulatusدیده ...
بیشتر
لایههای رسوبی مرز کامبرین- اردوویسین در برش کلات، در کپهداغ باختری، بیشتر متشکل از یک توالی یکنواخت از رسوبات آواری ریزدانه آرژیلیتی با میانلایههای آهکی صدفدار است که در یک محیط فلات قاره یا شلف بیرونی تهنشین شدهاند. در محدوده این مرز، یک توالی کامل از زیستزونهای کنودونتی Cordylodus intermedius،Cordylodus lindstromi و Cordylodusangulatusدیده میشود. اولین ظهور گراپتولیت پلانکتونی Rhabdinoporacf. flabelliformis flabelliformis (Eichwald, 1840)، در بخش بالایی زیستزون کنودونتی Cordylodus lindstromi،در رسوبات آرژیلیتی سیاه رنگ موقعیت به نسبت دقیق مرز کامبرین- اردوویسین را در برش کلات آشکار میسازد. در البرز خاوری، به دلیل نبود کنودونت و گراپتولیت شاخص در محدوده مرز کامبرین- اردوویسین، تعیین دقیق این مرز ممکن نیست. ردیف رسوبات گذر کامبرین- اردویسین در برشهای دهملا و سیمهکوه از البرز خاوری، از دید سنگشناسی به سه بخش قابل تقسیم است: 1) سنگهای آهکی به سن فورونگین که به سمت بالا به رسوبات آواری تبدیل میشود؛ 2) ماسهسنگهای دارای Cruziana مربوط به پایان کامبرین، نشاندهنده کمپلکسهای ساحلی یا پایابی؛ 3) آرژیلیتهای خاکستری متعلق به ترمادوسین که گویای نواحی ژرفتر دور از ساحل هستند. در این ناحیه مرز تقریبی کامبرین- اردوویسین در قاعده زیستزون تریلوبیتی Asaphellus inflatus- Dactylocephalus قرار دارد.
نرگس هاشمی؛ علیرضا عاشوری؛ منصور علیآبادیان؛ محمدحسین محمودی قرایی
چکیده
دیرین جانورشناسی غارهای یافته وکانی میکائیل در مرکز و شمال باختری زاگرس سسبب شناسایی مجموعهای از بقایای پستانداران کوچک شد.بررسیهای تاکسونومیکی نشان میدهد که چهار راسته از پستانداران کوچک شامل راسته جوندگان با خانوادههای میوریده(Muridae) ،کریسیتیده (Cricetidae)، کالومیسیدهCalomyscidae) )، دیپودیده (Dipodidae)؛ راسته لاگومورفها با دو خانواده ...
بیشتر
دیرین جانورشناسی غارهای یافته وکانی میکائیل در مرکز و شمال باختری زاگرس سسبب شناسایی مجموعهای از بقایای پستانداران کوچک شد.بررسیهای تاکسونومیکی نشان میدهد که چهار راسته از پستانداران کوچک شامل راسته جوندگان با خانوادههای میوریده(Muridae) ،کریسیتیده (Cricetidae)، کالومیسیدهCalomyscidae) )، دیپودیده (Dipodidae)؛ راسته لاگومورفها با دو خانواده اکوتونیده (Ochotonidae)و لپوریده Leporidae))؛ راسته سوریکومورفها با خانواده تالپیده ((Talpidae و همچنین راسته گوشتخواران کوچک با خانواده موستلیده (Mustelidae) یافت شدند. بقایای یادشده از لایههای مختلف این دو غار و پس از حفاری سیستماتیک بهدست آمدند.آنالیزهای رادیوکربنبر روی بقایای استخوانی نشان میدهد که قدیمیترین نمونه متعلق به غار یافته با سن 35هزار سال پیشو زمان پلیستوسنبوده در حالی که غار کانی میکائیل، دورهای از اواخر پلیستوسن(19 هزار سال پیش)تا هولوسن (1700 سال پیش)سال پیش و هولوسن بوده است که شرایط آب و هوایی در زاگرس به تدریج گرم تر شده و شرایط زیستی مناسب تری به جود آمده است.را پوشش میدهد. تحلیلهای ژئوکرونولوژی رسوبات غار کانی میکائیل نشان میدهد که لایههای زیرین غار، متعلق به آخرین دوره یخبندان در اواخر پلیستوسن بوده که به تدریج و با گرم شدن هوا توسط دوره هولوسن جایگزین شده است.به دنبال این تغییرات آب و هوایی،طیف جانوری در دوره پلیستوسن و هولوسن نیز در فازهای گرم و سرد مهاجرت کرده و یا انتشار بیشتری یافتند.هدف از این نوشتار، مطالعه بقایای پستانداران کوچک دو غار یافته وکانی میکائیل در مرکز و شمال باختری زاگرس وپژوهش در رابطه با روشهای مطالعه تنوع زیستی قدیمه، شرایط محیط قدیمه و تکامل ریزمهرهداران بر روی فلات ایران است.
مهدی بادپا؛ کاوه خاکسار؛ علیرضا عاشوری؛ محمد خانهباد
چکیده
مجموعه غنی از مرجانهای کربنیفر در سازند سردر، در برش چینهشناسی زلدو وجود دارد. پس از آمادهسازی نمونهها، بیش از 200 مقطع میکروسکوپی از مرجانها و میکروفاسیس افقهای دارای این سنگوارهها برای تشخیص متغیرهای محیطی مطالعه شدند. اجتماع مرجانی مورد مطالعه به دیرینگی باشکیرین (کهنترین اشکوب کربنیفر پسین) است و در 2 افق قراردارد، ...
بیشتر
مجموعه غنی از مرجانهای کربنیفر در سازند سردر، در برش چینهشناسی زلدو وجود دارد. پس از آمادهسازی نمونهها، بیش از 200 مقطع میکروسکوپی از مرجانها و میکروفاسیس افقهای دارای این سنگوارهها برای تشخیص متغیرهای محیطی مطالعه شدند. اجتماع مرجانی مورد مطالعه به دیرینگی باشکیرین (کهنترین اشکوب کربنیفر پسین) است و در 2 افق قراردارد، بر پایه ژئومتری کلنیها و فاصله میان آنها، فراوانی و توزیع مرجانها و نیز مطالعه ریزرخساره، زیستگاه مرجانهای افق اول از نوع "چمنزارهای مرجانی ساب نوع B1" است و افق دوم یک "بیوستروم مرجانی ساب نوع C2" را تشکیل میدهد. این مرجانها در محیطهای لاگون به سوی سد و در دریای باز به سوی سد در یک سکوی کمژرفا گسترش داشتند. مجموعه مرجانی مورد مطالعه، در آبهای کمژرفای گرم و شفاف با شوری عادی و اکسیژن بالا در زون نوری زندگی میکردند. مرجانهای روگوزای فاسیکولیت Fomichevella وHeintzella با بیشترین فراوانی، چهارچوب اصلی این مجموعه را تشکیل میدهند. کلنیهای روگوزای Fomichevella و Minatoa بیشترین گوناگونی و کلنی تابولای Michelinia کمترین فراوانی و گوناگونی را دارند.
مرتضی طاهرپور خلیل آباد؛ سید حمید وزیری؛ علیرضا عاشوری
چکیده
در میان خانواده اربیتولینیده، تاکسون (Blumenbach, 1805) Palorbitolina lenticularis از مهمترین زیای رخسارهای در نهشته کم ژرفای حوضه تتیس در زمان بارمین پسین- آپتین پیشین است. این تاکسون، جزء گونههای یوریتوپیک (توانایی سازگاری در شرایط مختلف محیطی و دارای گستردگی جهانی) است. در این مطالعه سعی بر آن شد تا با اندازهگیری قطر حجره جنینی و میزان ...
بیشتر
در میان خانواده اربیتولینیده، تاکسون (Blumenbach, 1805) Palorbitolina lenticularis از مهمترین زیای رخسارهای در نهشته کم ژرفای حوضه تتیس در زمان بارمین پسین- آپتین پیشین است. این تاکسون، جزء گونههای یوریتوپیک (توانایی سازگاری در شرایط مختلف محیطی و دارای گستردگی جهانی) است. در این مطالعه سعی بر آن شد تا با اندازهگیری قطر حجره جنینی و میزان ستبرای پوسته (پارامترهای زیستی) در نمونههای مورد بررسی، میزان این تغییرات در نمونههای شناسایی شده از این تاکسون در سه برش چینهشناسی به ترتیب در خاور، مرکز و باختر حوضه رسوبی کپهداغ تعیین شود. از نتایج به دست آمده چنین بر میآید که میزان ستبرای پوسته در نمونههای مورد بررسی، بستگی به ژرفایی که موجود در زمان حیات در آن میزیسته است داشته باشد. همچنین، با گذشت زمان، اندازه دستگاه جنینی نیز افزایش نشان میدهد.
مریم نورالدینی؛ مهدی یزدی؛ علیرضا عاشوری؛ سمانه رحمتی
چکیده
برش بناریزه (سازند شیشتو 2) در جنوب خاوری اصفهان، ایران مرکزی قرار گرفته است. ستبرای رسوبات کربنیفر زیرین در برش بناریزه در حدود 210 متر برآورد شده است. بخش قاعده سازند شیشتو 2 در این برش توسط رسوبات آبرفتی و در بخش رأسی، سازند سردر با یک ناپیوستگی همشیب روی آن قرار گرفته است. سنگشناسی عمده سازند شیشتو 2 در برش بناریزه شامل: سنگآهک، سنگآهک ...
بیشتر
برش بناریزه (سازند شیشتو 2) در جنوب خاوری اصفهان، ایران مرکزی قرار گرفته است. ستبرای رسوبات کربنیفر زیرین در برش بناریزه در حدود 210 متر برآورد شده است. بخش قاعده سازند شیشتو 2 در این برش توسط رسوبات آبرفتی و در بخش رأسی، سازند سردر با یک ناپیوستگی همشیب روی آن قرار گرفته است. سنگشناسی عمده سازند شیشتو 2 در برش بناریزه شامل: سنگآهک، سنگآهک مارنی، مارن و شیل همراه با خردههای کرینویید، براکیوپود و مرجان است. در این مطالعه 8 جنس از اسکلریتهای هولوتورین، متعلق به 4 خانواده: (Calclamnidae, Achistridae, Palaeocaudinidae, Theelidae) معرفی شدهاند. اسکلریتهای هولوتورین شناسایی شده در سازند شیشتو 2 شامل :Eocaudina subhexagona, Eocaudina ovalis, Microantyx permiana, Mercedescaudina langeri, Protocaudina hexagonaria, Achistrum monochordata,Thalattocanthus consonus, Eocaudina septaforminalis است. بر پایه مطالعات استراتیگرافی این اسکلریتها، سن تورنزین- ویزئن برای نهشتههای کربنیفر زیرین در این برش پیشنهاد میشود.
جواد ربانی؛ ابراهیم قاسمی نژاد؛ علیرضا عاشوری؛ محمد وحیدینیا
چکیده
واحد شیلی قاعده سازند پابده در برش بیشه دراز شامل 47 متر شیل و مارن به رنگهای ارغوانی، سبز و خاکستری میباشد که به تدریج به سمت بالا به مارن و سنگآهکهای آرژیلی تبدیل میشود. به منظور بررسی دیرینبومشناسی(پالئواکولوژی) و محیط دیرینه این نهشتهها شواهد پالینولوژیکی از جمله پالینوفاسیسها، فراوانی و تنوع داینوسیستها و داینوسیستهای ...
بیشتر
واحد شیلی قاعده سازند پابده در برش بیشه دراز شامل 47 متر شیل و مارن به رنگهای ارغوانی، سبز و خاکستری میباشد که به تدریج به سمت بالا به مارن و سنگآهکهای آرژیلی تبدیل میشود. به منظور بررسی دیرینبومشناسی(پالئواکولوژی) و محیط دیرینه این نهشتهها شواهد پالینولوژیکی از جمله پالینوفاسیسها، فراوانی و تنوع داینوسیستها و داینوسیستهای شاخص محیطی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. مطالعات پالینولوژیکی چهار پالینـوفاسیسIV: shelf to basin transition, VIII&VII: Distal dysoxic-anoxic shelf, IX: Distal suboxic-anoxic basin , که محیط دریایی دور از ساحل (distal shelf) و دریای باز با شرایط کماکسیژن را نشان میدهد. میکروفاسیس نمونهها در تمامی طول برش پلانکتونیک وکستون- پکستون بوده، که محیط ژرف دریای باز را برای این رسوبات پیشنهاد مینماید. از نظر علم چینهنگاری سکانسی با توجه به نسبت سیستهای فرم کوریت به پروکسیمیت، پروکسیموکوریت و کویت (C/PPC)، نسبت مواد آلی بیشکل به پالینومورفهای دریایی (AOM/MP)، تنوع و فراوانی داینوسیستها، گونههای شاخص محیطی و نیز پالینوفاسیسهای تعیین شده میتوان شیلهای ارغوانی را به سه سیستم تراکت تراز پایین، پیشرونده و تراز بالا به همراه یک مرز سکانسی نوع دو و یک سطح بیشینه غرقابی نسبت داد. به طور کلی مجموعه شواهد پالینولوژیکی یک روند افزایش نسبی ژرفای آب به سمت بالای این واحد را نشان میدهد.
امیر حسین رحیمی نژاد؛ مهدی یزدی؛ علیرضا عاشوری
چکیده
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، ...
بیشتر
رسوباتدریایی کم ژرفایی که به تازگی در توالی بختیاری در ناحیه شلمزار شناسایی شدهاند، از نظر مجموعه فسیلی شکمپایان(گاستروپودها) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در طی مطالعات انجام شده، رژیمهای تغذیهای شکمپایان و بومشناسی آنها تعیین و تفسیر شدند. بر اساس بررسیهای سامانمند (سیستماتیک)، 21 جنس و 9 گونه از شکمپایان متعلق به 20خانواده، در برش مورد مطالعه شناسایی و معرفی شدند که در بین مجموع رخسارههای واحد دریایی توالی بختیاری، در 7 تجمع و رخساره تجمع یافتهاند. خانوادههای تعیینشده از شکمپایان عبارتند از: Turritellidae، Conidae، Muricidae، Cerithiidae، Volutidae، Ranellidae، Strombidae، Olividae، Naticidae، (?) Mitridae، Triforidae،Aclididae ، Plesiotrochidae، Trochidae، Melongenidae، Sorbeoconcha، Turbinidae، Cypredae، Cancellariidaeو .Buccinidae? Indet فراوانترین شکمپایان به خانوادههایCerithiidae، Strombidae، Turritellidaeو Turbinidae تعلق دارند. از نظر رژیمهای تغذیهای، شکمپایان شناساییشده در چهار گروه: 1) معلقخواران با قابلیت جابهجایی، 2) جوندگان همهچیزخوار ، 3) گوشتخواران و 4) علفخواران جای گرفتهاند که در این بین با توجه به تجمع بقایای گیاهی و عدسیهای زغالسنگ در بیشتر رخسارههای رسوبات دریایی، انواع علفخوار گسترش و پراکندگی بیشتری دارد. بر اساس نوع عادتهای غذایی شکمپایان، پراکندگی آنها تحت کنترل تغییرات انرژی و آشفتگی آب، میزان مواد معلق آب، میزان رسوبگذاری و مقدار نفوذ خردههای گیاهی به درون حوضه بوده و نشاندهندة بخشهای پرانرژیتر میانکشندی (اینترتایدال) تا نواحی میانی، کمانرژیتر و ژرفتر منطقه کمنور (الیگوفوتیک) در یک رمپ میانی با ژرفایی حدود 40 متر هستند. همچنین، لازم به بیان است که با فراوانی مواد غذایی در محیط و همچنین افزایش ژرفا، اندازه صدف شکمپایان تحلیل یافته است که بر این اساس، شکمپایان شناساییشده، به دو دسته ریزشکمپایان و درشتشکمپایان تقسیمبندی میشوند. نزدیکی تاکسونهای کشف شده در رسوبات دریایی توالی بختیاری با نمونههای گزارش شده از تتیس مدیترانهای و به ندرت اقیانوس هند و دریای کاراییب، گویای این واقعیت است که ناوة (تراف) زاگرس در زمان زندگی گروههای جانوری شناسایی شده، بیشترین ارتباط را با حوضههای مدیترانهای و پاراتتیس داشته است.