عطاالله ندیری؛ فریبا صادقی اقدم؛ اصغر اصغری مقدم
چکیده
در این مطالعه از مدل منطق فازی مرکب (ICFL) برای برآورد غلظت آرسنیک کل (III, V) در محدوده مطالعاتی سد سهند استفاده شده است. با توجه به بالا بودن مقادیر آرسنیک نسبت به مقادیر استاندارد جهانی (mg/L 01/0)، گروه زمینشناسی دانشگاه تبریز و سازمان آب منطقهای آذربایجان شرقی از منابع آب زیرزمینی و سطحی منطقه نمونهبرداری و متغیرهای هیدروشیمیایی ...
بیشتر
در این مطالعه از مدل منطق فازی مرکب (ICFL) برای برآورد غلظت آرسنیک کل (III, V) در محدوده مطالعاتی سد سهند استفاده شده است. با توجه به بالا بودن مقادیر آرسنیک نسبت به مقادیر استاندارد جهانی (mg/L 01/0)، گروه زمینشناسی دانشگاه تبریز و سازمان آب منطقهای آذربایجان شرقی از منابع آب زیرزمینی و سطحی منطقه نمونهبرداری و متغیرهای هیدروشیمیایی آن را تجزیه کردهاند. برای برآورد غلظتهای آرسنیک کل، از میان پارامترهای تجزیهای نمونهها از متغیرهای pH، سولفات، نیترات، فلوئورید و آهن کل (II, III) به عنوان ورودی مدلهای فازی ممدانی (MFL)، لارسن (LFL) و ساگنو (SFL) استفاده شد. با وجود نتایج مناسب این مدلها در دو مرحله آموزش و آزمایش و به دلیل همانندی نتایج این سه مدل، به جای انتخاب مدل برتر، مدل ICFL برای ترکیب نتایج سه مدل منفرد فازی به کار برده شد. به منظور استفاده همزمان از مزایای هر سه مدل یاد شده، ترکیب وزنی از خروجی مدلهای فازی برای ایجاد یک مدل منطق فازی مرکب به کار گرفته شد. همچنین در این مدل برآورد غلظت آرسنیک کل با به کارگیری الگوریتم جامعه ذرات برای به دست آوردن وزن بر پایه خروجی سه مدل فازی استفاده شد. نتایج نشان داد مدل ICFLارائه شده، توانست نسبت به روشهای مدل منطق فازی منفرد، بهتر عمل کند.
رحیم برزگر؛ اصغر اصغری مقدم؛ عطاالله ندیری؛ الهام فیجانی
چکیده
با توجه به تمرکز جمعیت، فعالیتهای کشاورزی و کارخانههای صنعتی در دشت تبریز، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان این دشت برای توسعه، مدیریت، تصمیمات کاربری اراضی و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی ضرورری به نظر میرسد. در این پژوهش، آسیبپذیری آبخوان پیچیده دشت تبریز در برابر آلودگی به کمک مدل دراستیک در محیط GIS بررسی شده و بهینهسازی ...
بیشتر
با توجه به تمرکز جمعیت، فعالیتهای کشاورزی و کارخانههای صنعتی در دشت تبریز، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان این دشت برای توسعه، مدیریت، تصمیمات کاربری اراضی و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی ضرورری به نظر میرسد. در این پژوهش، آسیبپذیری آبخوان پیچیده دشت تبریز در برابر آلودگی به کمک مدل دراستیک در محیط GIS بررسی شده و بهینهسازی این مدل توسط روشهای مختلف فازی صورت گرفت. در مدل دراستیک از پارامترهای مؤثر در ارزیابی آسیبپذیری سفره آب زیرزمینی شامل ژرفای سطح ایستابی، تغذیه خالص، جنس محیط آبخوان، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیلدهنده ناحیه غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده میشود که بهصورت هفت لایه در نرمافزار ArcGIS تهیه شدند و با وزندهی و رتبهبندی و تلفیق این هفت لایه، نقشه نهایی آسیبپذیری آب زیرزمینی نسبت به آلودگی تهیه و شاخص دراستیک برای منطقه بین 40 تا 126 برآورد شد. برای صحتسنجی مدل، از دادههای غلظت نیترات در آب زیرزمینی منطقه استفاده شد که نشان داد همبستگی نسبی بین غلظت نیترات و مدل دراستیک تهیه شده وجود دارد. به منظور بهینهسازی مدل دراستیک، از روشهای فازی ساجنو، ممدانی و لارسن استفاده گردید. برای این منظور، پارامترهای دراستیک بهعنوان دادههای ورودی و شاخص آسیبپذیری بهعنوان خروجی برای مدلهای فازی تعریف شدند و مقادیر نیترات مربوطه به دو دسته آموزش و آزمایش تقسیم شد. شاخص آسیبپذیری مربوط به مرحله آموزش با مقادیر نیترات مربوطه تصحیح گردید و پس از آموزش مدل، با استفاده از مقادیر نیترات نتایج مدلها در مرحله آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بهدست آمده از مدلهای مختلف فازی نشان دادند که روش فازی ساجنو روشی کارآ و مفید برای بهینهسازی مدل دراستیک است. بر اساس مدل نهایی، نواحی خاوری منطقه در محدوده شهر تبریز دارای بیشترین میزان پتانسیل آلودگی میباشند.
اصغر اصغری مقدم؛ الهام فیجانی
چکیده
منطقة ماکو در شمال باختر ایران و شمال استان آذربایجان غربی قرار دارد. مهمترین منابع آبی موجود در این منطقه را آب زیرزمینی تشکیل میدهد، و بخش عظیمی از مصارف شرب و کشاورزی و صنعتی را در این مناطق تأمین میکند. هدف از این تحقیق، مطالعة هیدروشیمی، ارتباط هیدروژئولوژی آبخوانهای بازالتی و کارستی، بررسی بیهنجاریهای ...
بیشتر
منطقة ماکو در شمال باختر ایران و شمال استان آذربایجان غربی قرار دارد. مهمترین منابع آبی موجود در این منطقه را آب زیرزمینی تشکیل میدهد، و بخش عظیمی از مصارف شرب و کشاورزی و صنعتی را در این مناطق تأمین میکند. هدف از این تحقیق، مطالعة هیدروشیمی، ارتباط هیدروژئولوژی آبخوانهای بازالتی و کارستی، بررسی بیهنجاریهای هیدروشیمیایی موجود در آبهای زیرزمینی، تعیین منشأ آنها و ارائة روشهای مناسب برای کاهش این بیهنجاریهاست. به این منظور، علاوه بر جمع آوری اطلاعات تجزیه شیمیایی از منابع و سازمانهای مختلف، 72 نمونة آب نیز از چشمهها و چاههای موجود در منطقه در دو بازة زمانی پرآبی و کمآبی جمعآوری و تجزیه شیمیایی شدند. نتایج بهدست آمده، بیهنجاری فلوئور را در منطقه نشان دادند. به منظور بررسی دقیق هیدروشیمی منطقه و منشأ بیهنجاریهای موجود از روشهای ترسیمی و موازنه جرم استفاده شد که هر دو روش، منشأ آذرین این بیهنجاریها را نشان دادند و ارتباط هیدروژئولوژی آبخوانهای کارستی و بازالتی موجود در منطقه را تأیید کردند. مطالعات سنگشناختی وجود شرایط تشکیل کانی فلوئوروآپاتیت در بازالتهای منطقه و منشأ فلوئور و آپاتیتی، غلظت بالای فلوئور در آنها را نشان میدهد. از روشهای متداول برای حذف یون فلوئور، مناسبترین روشها در منطقة مطالعاتی، جذب فلوئور به وسیله Defluoron2 و تبادل یون کلر با فلوئور توسط رزین آنیونی پیشنهاد میشود.