مرتضی طالبیان؛ منوچهر قرشی؛ احسان کوثری
چکیده
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها ...
بیشتر
در آذر ماه سال 1396 سه زمینلرزه با بزرگی 9/5 تا 1/6 در منطقه هجدک کرمان روی داد. این زمینلرزهها با استفاده از تصاویر ماهوارهای، تداخلسنجی رادار و بازدید میدانی مورد مطالعه قرار گرفت. رومرکز زمینلرزه اول و دوم در مرز کوه و دشت در دامنه شمالی میان کوه که بلندی اصلی منطقه است، قرار میگیرد. هیچگونه گسیختگی سطحی همراه با این زمینلرزهها در سطح زمین دیده نشده است وتداخلسنجی رادار نیز بالا آمدگی نسبتا متقارن سطح زمین را برای این زمینلرزهها نشان میدهد. بر این اساس، دو سناریوی گسل زمینلرزهای با شیب به سوی جنوب باختری و یاگسل زمینلرزه با شیب به سوی شمال خاوری برای این زمینلرزهها امکانپذیر است. رومرکز رویداد سوم در دشت آبرفتی شمال میان کوه قرار میگیرد . آثار گسلش سطحی همراه با این رویداد نخست در تصاویر ماهوارهای پس از رویداد و تداخلسنجی رادار دیده شد و سپس در بازدید صحرایی مورد تأیید قرار گرفت. این زمینلرزه با حدود 6 کیلومتر گسیختگی سطحی و بیش از یک متر بالا آمدگی بلوک جنوبی در راستای گسله با ساز و کار راندگی و شیب به سوی جنوب باختری همراه بود. هیچگونه آثار گسلش پیش از رویداد زمینلرزه در دشت آبرفتی دیده نشده است که احتمالا ناشی از شسته شدن آن بهوسیله سیلابهای فصلی است. با این وجود، در ادامه گسله به سوی شمال باختری بریدگی آبرفتهای جوان بیانگر وجود گسلهای جوان و جنبا در این منطقه است. جنبش گسلهای پنهان پیش از این نیز زمینلرزه های بزرگی همچون طبس، بم، و سرپل ذهاب را موجب شده است. زمینلرزه هجدک نیز یک بار دیگر اهمیت شناسایی و توجه به این گسلها در برآورد خطر زمینلرزه بهویژه در مجاورت شهرهای بزرگ را یادآور میشود.
سمیه اسلامی فارسانی؛ مرتضی طالبیان؛ عبدالله سعیدی؛ محسن پورکرمانی
چکیده
در این پژوهش مطالعه گسلهای فعال در خاورمیانه باختری از دریای مازندران در خاور تا دریای مدیترانه در باختر انجام گرفت. هدف اصلی تهیه نقشه یکنواخت از لرزهخیزی و گسلهای منطقه بوده است. نقشههای زمینشناسی موجود از کشورهای مختلف مقیاسهای متفاوت و خطاهای گوناگون در تعیین موقعیت گسلها دارند که گاه تا صدها متر میرسد. در ...
بیشتر
در این پژوهش مطالعه گسلهای فعال در خاورمیانه باختری از دریای مازندران در خاور تا دریای مدیترانه در باختر انجام گرفت. هدف اصلی تهیه نقشه یکنواخت از لرزهخیزی و گسلهای منطقه بوده است. نقشههای زمینشناسی موجود از کشورهای مختلف مقیاسهای متفاوت و خطاهای گوناگون در تعیین موقعیت گسلها دارند که گاه تا صدها متر میرسد. در این پژوهش، گسلهای فعال از دیگر گسلها تفکیک شد و بر اساس مطالعه تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی موجود و دادههای ژئودتیک، ارتباط ساختاری گسلها و نرخ حرکت آنها تعیین شد. تمام دادههای موجود ضمن وارد نمودن به سامانه اطلاعات جغرافیایی به مختصات جغرافیایی یکسان تبدیل شد و پس از آن با استفاده از تصاویر ماهوارهای جزییات بیشتری از گسلها مورد بررسی قرار گرفت و جابهجاییهای جوان آنها شناسایی شد. بیشتر گسلهای فعال در لبه ارتفاعات قرار میگیرندکه تأییدی بر جوان بودن منطقه و کنترل توپوگرافی بهوسیله گسلهای فعال است. بیشترین فعالیت لرزهای مربوط به زون زاگرس و محل تلاقی گسلهای شمال و خاور آناتولی است ولی زمین لرزههای بزرگ دستگاهی در سرتاسر گستره دیده میشوند. زون گسلهای امتدادلغز بحرالمیت نسبت به دیگر بخشها فراوانی کمتر زمینلرزهها را نشان میدهد. بیشتر زمین لرزههای تاریخی در شمالباختری ایران و خاور ترکیه و بحرالمیت دیده میشوند که به نظر میرسد در ارتباط با تمرکز جمعیت و ثبت بهتر زمین لرزهها در این مناطق باشد. در زاگرس خاوری (شمال باختری ایران) کوتاه شدگی به دو مؤلفه راندگی و امتداد لغز تفکیک شده است. در بخش میانی منطقه کوتاهشدگی بهطور عمده به وسیله گسلهای راندگی انجام میگیرد. بخش باختری (خاور ترکیه) این منطقه محل تلاقی گسلهای امتدادلغز و چرخش بلوکهاست، بنابراین کوتاهشدگی به وسیله حرکت در راستای گسلهای راستگرد و چپگرد انجام میگیرد. در خاور ترکیه عملکرد دو گسل شمال و خاور آناتولی موجب حرکت به سوی باختر ترکیه و در نهایت فرورانش آن در زون هلنیک میشود. با توجه به عدم تناسب نرخ کوتاهشدگی در زاگرس و قفقاز با فراوانی زمینلرزهها به نظر می رسد که بخشی از کوتاهشدگی به صورت خزش اتفاق میافتد.
زهیدا حمیدی بهشتی؛ حبیب علیمحمدیان؛ مرتضی طالبیان؛ علیرضا شهیدی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
دانش زمینمغناطیس یکی از پرکاربردترین شاخههای دانش ژئوفیزیک به شمار میرود. این دانش امروزه گستره وسیعی از کاربردها، همانند مطالعات فابریک مغناطیسی، دیرینهمغناطیس و مغناطیس محیطی را در برمیگیرد که هر کدام از این روشهای مغناطیسی، مناسب لیتولوژیهای خاصی است. ماسهسنگهای گروه شمشک در خلال دو رویداد مهم زمینساختی ...
بیشتر
دانش زمینمغناطیس یکی از پرکاربردترین شاخههای دانش ژئوفیزیک به شمار میرود. این دانش امروزه گستره وسیعی از کاربردها، همانند مطالعات فابریک مغناطیسی، دیرینهمغناطیس و مغناطیس محیطی را در برمیگیرد که هر کدام از این روشهای مغناطیسی، مناسب لیتولوژیهای خاصی است. ماسهسنگهای گروه شمشک در خلال دو رویداد مهم زمینساختی سیمرین پیشین و میانی تشکیل شدهاند و نه تنها در منطقه مورد مطالعه، بلکه در گستره وسیعی از ایران نیز پوشش مناسبی دارند. از این رو، برای ارزیابی پتانسیل این واحد سنگی در پاسخگویی به کاربرد روشهای زمینمغناطیس، مورد مطالعه قرار گرفتند. از 18 ایستگاه، 135 نمونه مغزه جهتدار در این واحد، برداشت شد. در این مطالعه از تلفیق دادههای حاصل از آزمایشات مغناطیسی و دادههای سنگنگاری استفاده شد. منحنیهای ترمومگنتیک حاصل از آزمایش کانیشناسی مغناطیسی همه نمونهها از تمامی ایستگاهها (به جز ایستگاههای 10 و 15) نشان داد که از نوع برگشتناپذیر بوده و کانیهایی مانند هماتیت و مگنتیت در اثر دگرسانی نمونهها، در طی مرحله گرمادهی تولید شدهاند. نتایج آزمایش مغناطیسزدایی حرارتی نشان داد که کانیهای فریمغناطیس موجود در نمونهها (به جز نمونههای ایستگاههای 10، 14 و 15) پس از دمای 400 درجه سلسیوس باز مغناطیس شدهاند که این مسئله به صورت زیگزاگی شدن یا افزایش غیر عادی پسماند مغناطیسی، در منحنیهای پسماند مغناطیسی- دما در مرحله افزایش دما دیده میشود و بیانگر این است که این کانیها از ترکیب شیمیایی کانیهای مغناطیسی با دمای کوری پایین (حدود 400 درجه سلسیوس) با اکسیژن و در اثر افرایش دما به وجود آمدهاند. اندازهگیری پذیرفتاری مغناطیسی (Km) نشان دادکه این مقدار برای بیشتر ایستگاههای منطقه در محدوده SI 6-10×400-200 میباشد که نشان از فراوانی کانیهای پارامغناطیس در این واحد سنگی دارد. مطالعه سنگنگاری مشخص کرد که تمامی ماسهسنگهای منطقه از دسته آرنایتها بوده و در آنها نسبت کوارتز به قطعات سنگی و فلدسپار، نسبتا پایین است که نشاندهنده بلوغ کانیشناسی پایین نمونهها است. مقایسه دادههای آزمایش کانیشناسی مغناطیسی با آزمایش مغناطیسزدایی حرارتی برای دو ایستگاه S10 و S15 نشان داد که بین میزان کانیهای فریمغناطیس پایدار یک نمونه و میزان دگرسانی آن در طی مرحله گرمادهی، یک رابطه احتمالی عکس برقرار است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ماسهسنگهای شمشک به دلایلی مانند پایین بودن بلوغ کانیشناسی و عبور جریان آب از درون آنها که احتمال به دست آوردن پسماند مغناطیسی شیمیایی (CRM) را بالا میبرند، سرعت رسوبگذاری بالا که احتمال افزایش خطای میل و انحراف مغناطیسی را تقویت میکند، پایین بودن کسر کانیهای فریمغناطیس که عدم ثبت دقیق جهتهای مغناطیسی را سبب میشود و حضور کانیهای فریمغناطیس با دمای کوری پایین که توانایی ثبت و حفظ جهتهای دیرینهمغناطیسی را ندارند، از اعتبار بسیار ضعیفی برای مطالعات دیرینهمغناطیس برخوردار هستند، با این حال فراوانی کانیهای پارامغناطیس مانند بیوتیت در این رسوبات قابلیت کاربرد آنها رابرای مطالعات فابریک مغناطیسی به اثبات میرساند.
یوسف علاء دین؛ مرتضی طالبیان؛ مهران آرین؛ محمد مهدی احمدی
چکیده
زمینلرزه یک پدیده غیرقابلانکار است که چنانچه در مناطق پرجمعیت رخ دهد خسارات زیادی را از نظر مالی و جانی بهوجود میآورد. آسیبپذیری ساختمانها در شهرها نه تنها تابع بزرگی و فاصله از کانون زمینلرزه بلکه ویژگیهای فیزیکی خاک زیر ساختگاه است. در این پژوهش آبرفت که در بخشی از باختر تهران شامل مناطق 2، 5، 9، ...
بیشتر
زمینلرزه یک پدیده غیرقابلانکار است که چنانچه در مناطق پرجمعیت رخ دهد خسارات زیادی را از نظر مالی و جانی بهوجود میآورد. آسیبپذیری ساختمانها در شهرها نه تنها تابع بزرگی و فاصله از کانون زمینلرزه بلکه ویژگیهای فیزیکی خاک زیر ساختگاه است. در این پژوهش آبرفت که در بخشی از باختر تهران شامل مناطق 2، 5، 9، 10 و شمال منطقه 17، بین طولهای جغرافیایی´23،º51 و´ 15، º51 و عرضهای جغرافیایی´40، º35 و´50، º35 قرار گرفته و گستردگی حدود 100 کیلومتر مربع دارد، مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا با برداشتهای صحرایی در منطقه نسبت به شناسایی موقعیت دقیقتر گسلها همراه با گردآوری و بررسی دوباره دادههای موجود در آبرفتهای تهران اقدام شده است. سپس دادههای حدود 440 گمانه ژئوتکنیکی مربوط به بیش از 100 پروژه عمرانی مورد بازنگری قرار گرفت و با استفاده از نمودارهای رسوبی گمانهها، منطقه مورد مطالعه به سه زون اصلی، درشتدانه، بینابینی و ریزدانه تقسیم شد. همچنین ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی نهشتههای آبرفتی منطقه مورد مطالعه استخراج و سپس مبادرت به تهیه نقشه آنان شد. با ترکیب این دادهها منطقه مورد مطالعه از نظر تشدید دامنه امواج زمینلرزه به سه زون بدون تشدید، با شدت کم و با شدت بیشتر تقسیم شد. در بررسیهای تکمیلی سطح آبهای زیر سطحی و وضعیت ساختار زیر سطحی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. با در نظر گرفتن وضعیت دانهبندی و سطح آب زیرزمینی به نظر میرسد که منطقه مورد مطالعه فاقد استعداد روانگرایی است.