زمین ساخت
عرفان حاجی؛ حجتاله صفری
چکیده
منطقه سقز- بانه به عنوان بخشی از بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان انتخاب و مراحل مختلف دگرریختی در آن بررسی شد. در طی این بررسی، ابتدا با کمک روش های سنجش از دور رخنمون واحدهای سنگی و خطواره های قابل تعیین استخراج شدند. سپس، با پیمایش های صحرایی، گسل های بزرگمقیاس، اصلی و فرعی و همچنین پهنه های برشی (در محیط شکلپذیر) مشخص ...
بیشتر
منطقه سقز- بانه به عنوان بخشی از بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان انتخاب و مراحل مختلف دگرریختی در آن بررسی شد. در طی این بررسی، ابتدا با کمک روش های سنجش از دور رخنمون واحدهای سنگی و خطواره های قابل تعیین استخراج شدند. سپس، با پیمایش های صحرایی، گسل های بزرگمقیاس، اصلی و فرعی و همچنین پهنه های برشی (در محیط شکلپذیر) مشخص و متغیرهای ساختاری آنها اندازه گیری شد. در ادامه این اطلاعات به عنوان لایه های برداری به محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی وارد و نقشه ساختاری تهیه شد. نتایج حاصل از اطلاعات صحرایی، تحلیل های هندسی و حرکتی نشان می دهد که گسل های بزرگ مقیاس منطقه به همراه رده های مرتبطه شکلی خمیده از ساختارها، الگوی رخنمون واحدهای سنگی و محل توده های نفوذی به نمایش گذاشته است. تحلیل های هندسی و حرکتی سه نسل حرکت با روندهای شمالی (در محیط شکل پذیر)، شمال خاوری (در محیط شکل پذیر تا شکنا) و خاوری (در محیط کاملاً شکنا) را نشان می دهند. این سه نسل حرکت به ترتیب سبب ایجاد سه نسل گسلش با روندهای 150-140 N، 80-70 N و20-10 N شده اند که قابل انتساب به اثر سه فاز کوهزاد در پرکامبرین و یا تریاس بالایی (احتمالاً کاتانگایی و یا سیمیرین)، کرتاسه (لارامید) و نئوژن (فازهای پایانی آلپی نظیر ساوین تا پاسادنین) هستند.
حجتاله صفری؛ محمدرضا قاسمی؛ محمود بهرامی
چکیده
این باور وجود دارد که پیسنگ پهنه ساختاری سنندج-سیرجان طی فازهای کوهزایی سیمیرین و لارامید سخت شده و به همین دلیل به عنوان پهنهای غیرلرزهزا (یا با لرزهخیزی پایین) مطرح شده است. گستره شهرضا در بخش مرکزی این پهنه ساختاری، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد تا صحت لرزهخیز بودن حرکات عهد حاضر این پهنه ساختاری و در نتیجه لرزهخیز بودن، ...
بیشتر
این باور وجود دارد که پیسنگ پهنه ساختاری سنندج-سیرجان طی فازهای کوهزایی سیمیرین و لارامید سخت شده و به همین دلیل به عنوان پهنهای غیرلرزهزا (یا با لرزهخیزی پایین) مطرح شده است. گستره شهرضا در بخش مرکزی این پهنه ساختاری، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد تا صحت لرزهخیز بودن حرکات عهد حاضر این پهنه ساختاری و در نتیجه لرزهخیز بودن، در آن مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش با استفاده از فناوریهای زمینی (Geoinformatics) مانند سنجش از دور، GIS و بررسیهای صحرایی، سعی در شناسایی ساختارها، بررسی سازوکار حرکتی آنها، وضعیت کانونهای زمینلرزه رخداده، اثرات نوزمینساختی عملکرد گسلههای فعال گستره و علت بالا بودن فعالیت لرزهخیزی در این گستره شده است. نتایج نشان میدهد که گسل شهرضا (و گسل دهاقان در جنوبباختر گستره) با روند 140N و سازوکار راستالغز راستبر با مقدار قابل توجهی مؤلفه معکوس عمدهترین روند ساختاری در گستره میباشد. این پهنه گسلخورده توسط گسل نصرآباد (با روند70-50N) با سازوکار راستالغز چپبر با کمی مؤلفه کششی، بریده و گاهی جابهجا شده است. در محل برخورد این دو گسل اصلی، تعداد زیادی کانون زمینلرزه با حل سازوکار کانونی راستالغز قرار گرفته است. افزون بر تعداد زیاد زمینلرزهها در گستره شهرضا، اثرات حرکات نوزمینساختی مربوط به فعالیتهای عهد حاضر این گسلهها نیز قابل مشاهده میباشد.