زمین شناسی اقتصادی
سیمیندخت یونسی؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
کانیشناسی منطقه اکسیدان به عنوان اثری از اقلیم گذشته، نشانگر رخداد فرایندهای غنیشدگی برونزاد در کانیسازی Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag) ماهور در لوت مرکزی، طی دو مرحله است: در مرحله اول که فرایندهای برونزاد در اثر آبهای جوی طی اقلیم خشک الیگوسن تا میوسن بالایی رخ داده است، کلاهک شستهشده شامل ژاروسیت، ناتروژاروسیت و گوتیت زیاد با نسبتهای متغیر ...
بیشتر
کانیشناسی منطقه اکسیدان به عنوان اثری از اقلیم گذشته، نشانگر رخداد فرایندهای غنیشدگی برونزاد در کانیسازی Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag) ماهور در لوت مرکزی، طی دو مرحله است: در مرحله اول که فرایندهای برونزاد در اثر آبهای جوی طی اقلیم خشک الیگوسن تا میوسن بالایی رخ داده است، کلاهک شستهشده شامل ژاروسیت، ناتروژاروسیت و گوتیت زیاد با نسبتهای متغیر و مقدار کمی هماتیت و گوگرد همراه دگرسانی آرژیلی برونزاد با کانیهای کوارتز، آلونیت، کائولینیت، مونتموریلونیت و ژیپس تشکیل شده است. در پاسخ به خنثیشدن محلولهای برونزاد در آن اقلیم، اسمیتزونیت و مالاکیت فراوان همراه با نئوتوسیت، گرینوکیت و یا هاولئیت و کمی آزوریت، کانیهای سیلیکاتی، فسفاتی و آرسناتی در منطقه غنیشده اکسیدی نهشته شدهاند و غنیشدگی سولفیدی نابالغ ایجاد شده است. در مرحله دوم، آتاکامیت، پاراتاکامیت و کریزوکولا از واکنش شورابهها و اکسیدهای مس پیشین بعد از آغاز اقلیم بسیار خشک در پلیوسن، نهشته شده و از آن زمان تا به حال حفظ شده است. ویژگیهای کانیشناسی کلاهک شستهشده در ماهور رهیافتی بر نوع کانهها و دگرسانی درونزاد فراهم میکند و نشان میدهد اسید کافی برای شستشوی مؤثر مس تأمین نشده است و بنابراین، غنیشدگی کالکوسیتی گسترده در زیر سطح ایستابی را پیشنهاد نمیکند. تفسیری که کانیشناسی منطقه اکسیدان نیز گویای آن است و نتایج گمانههای اکتشافی نیز آن را تأیید میکنند. با توجه به نوع کانیسازی ماهور و رخداد کانیسازیهای مشابه در منطقه، بررسی جامع منطقه اکسیدان و نقشهکردن کلاهکهای شستهشده در مقیاس کانسار و ناحیهای میتواند به عنوان ابزار اکتشافی مناسبی برای کانیسازیهای پنهان به کار گرفته شود.
زمین شناسی اقتصادی
میترا افتخاری؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
منطقه مورد مطالعه در مجاورت روستای شربیت و در فاصله 28 کیلومتری شمال شرق اهر )استان آذربایجانشرقی( واقع شده است. توده کوارتزمونزونیتی واقع در این منطقه میزبان تورمالینهای گرمابی است که بر مبنای ویژگیهای بافتی بصورت رگهای، برشی، تودههای کوارتز- تورمالینی و تورمالینهای پرکننده فضای خالی مشاهده میشوند. بر اساس مطالعات سنگنگاری ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در مجاورت روستای شربیت و در فاصله 28 کیلومتری شمال شرق اهر )استان آذربایجانشرقی( واقع شده است. توده کوارتزمونزونیتی واقع در این منطقه میزبان تورمالینهای گرمابی است که بر مبنای ویژگیهای بافتی بصورت رگهای، برشی، تودههای کوارتز- تورمالینی و تورمالینهای پرکننده فضای خالی مشاهده میشوند. بر اساس مطالعات سنگنگاری و نتایج ریزکاو الکترونی (EPMA)، تورمالینها از نوع دراویت- شورلیت (با تمایل بیشتر به سمت دراویت) بوده و در گروه قلیایی قرار میگیرند. ویژگیهایی مانند نسبت بالای Mg به Fe، منطقهبندی، مقدار F و تمایل به سمت بیرونی بردارهای تهی شدن از قلیایی و پروتونزدایی، نشانگر تشکیل تورمالینها در شرایط گرمابی میباشند. روند عمومی عناصر نادر خاکی تورمالینها با سنگ درونگیر مطابقت دارد، بهطوریکه که در این نمونهها نیز عناصر نادر خاکی سبک نسبت عناصر نادر خاکی سنگین غنیشدگی نشان میدهند. این الگو بیانگر کنترل این عناصر توسط سنگ میزبان بوده و نشان میدهد که سیال گرمابی غنی از بُر نقش نسبتاَ کمتری داشته است.
سیمیندخت یونسی؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
کانسار (Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag ماهور در مرکز بلوک لوت، در پهنه به شدت خردشده گسلی، بیشتر در واحد آتشفشانی- نیمه آتشفشانی داسیت - ریوداسیت به سن ائوسن بالایی- الیگوسن، تشکیل شده است. کانی سازی بهصورت رگه ای، رگچه ای و برشیِ سولفید توده ای و یا همراه رگه- رگچه های کوارتز، کوارتز- کربنات و یا کوارتز- مسکوویت (سریسیت)- کربنات رخ داده است و به جز ...
بیشتر
کانسار (Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag ماهور در مرکز بلوک لوت، در پهنه به شدت خردشده گسلی، بیشتر در واحد آتشفشانی- نیمه آتشفشانی داسیت - ریوداسیت به سن ائوسن بالایی- الیگوسن، تشکیل شده است. کانی سازی بهصورت رگه ای، رگچه ای و برشیِ سولفید توده ای و یا همراه رگه- رگچه های کوارتز، کوارتز- کربنات و یا کوارتز- مسکوویت (سریسیت)- کربنات رخ داده است و به جز مقدار ناچیزی اسفالریت تیره، تنها پیریت ریزدانه بهصورت فاز افشان در متن سنگ میزبان دیده می شود. کانی سازی درون زاد پیچیده و شامل کانیهای اصلی پیریت، اسفالریت آهن دار و کالکوپیریت در همراهی با گالن، انواع سولفوسالت های مس، انواع سولفوسالت های بیسموت، اسفالریت فقیر از آهن و مقدار کمی گرینوکیت، آرسنوپیریت، دیژنیت و به احتمال کوولیت است که نقره به مقدار قابل توجه در شبکه برخی کانی های سولفوسالتی و سولفیدی حضور دارد و کمی کانی های تنگستن طلادار نیز بهطور محلی رخ داده اند. کانه زایی بهطور چیره با دگرسانی سریسیتی، آرژیلی متوسط، پروپیلیتی و گاه آرژیلی پیشرفته و کوارتز- آدولاریا همراه بوده و طی سه مرحله اصلی شامل 1- مرحله کوارتز- پیریت، 2- مرحله اسفالریت آهن دار و 3- مرحله کالکوپیریتِ همراه شده با سولفوسالت ها و کمی کانی های سولفیداسیون بالا تشکیل شده است. کانهزایی پس از مرحله سیلیسی شدن و پیریت زاییِ افشانِ تورمالین دار (دگرسانی سریسیتیِ پیش از کانه زایی) رخ داده و فرایند هوازدگی آن را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به مقدار بسیار پایین Cu در سامانه تعادلی Cu-Zn-S، محتوای بالای ادخال های کالکوپیریت در اسفالریت های آهن دار تیره ماهور نشانگر منشأ جانشینی بافت بیماری کالکوپیریت است. این بافت در همراهی با کانی شناسی (کانه و دگرسانی) کانسار نشانگر تشکیل کانی سازی پلی متال ماهور به تقریب در محدوده دمایی 200 تا 400 درجه سانتیگراد و از سیالی با حالت سولفیداسیون متوسط و درجه اسیدی کم است که سیال یاد شده به علت واکنش با سنگ دیواره خنثی تا قلیایی شده؛ ولی شواهد کمی از تکامل سیال به حالت سولفیداسیون بالا، شرایط اسیدی تر و اکسیدان تر در بخش غنی از مس آن ثبت شده است. ویژگی های کانی شناسی کانسار ماهور منشأ بیشتر ماگماییِ سیال گرمابیِ کانه زا را نشان می دهند و در تلفیـق بـا ساختار کانه زایی، همراهی با سنگ های آذرین کالک آلکالن تا شوشونیتی و موقعیت زمین ساختی سنگ های میزبان، بیشترین شباهت را با کانسارهای لود پلی متال نوع کردیلرن دارد.
زمین شناسی اقتصادی
سجاد مغفوری؛ محمدرضا حسین زاده؛ عبدالرحمان رجبی؛ امیرمرتضی عظیم زاده
چکیده
کانسار روی- سرب درهزنجیر با سنگ میزبان آهک دولومیتی شده در جنوب شهر تفت جای گرفته است. کانیهای سولفیدی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن، پیریت و کالکوپیریت است که بهصورت جانشینی، پرکننده فضای خالی، رگه- رگچهای، برشی و تودهای درون سنگ میزبان دیده میشود. کانهزایی در امتداد گسلهای عادی پس از فاز فشارشی تشکیل ...
بیشتر
کانسار روی- سرب درهزنجیر با سنگ میزبان آهک دولومیتی شده در جنوب شهر تفت جای گرفته است. کانیهای سولفیدی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن، پیریت و کالکوپیریت است که بهصورت جانشینی، پرکننده فضای خالی، رگه- رگچهای، برشی و تودهای درون سنگ میزبان دیده میشود. کانهزایی در امتداد گسلهای عادی پس از فاز فشارشی تشکیل شده است. کانیهای باطله بیشتر از نوع دولومیت بوده و دولومیتی شدن از فرایندهای اصلی همراه با کانهزایی سولفیدی در کانسار درهزنجیر است. سه نوع دولومیت در منطقه معدنی درهزنجیر تشخیص داده شده است: 1) دولومیتهای ناحیهای، که در طی فرایند دیاژنز آهکهای میکریتی سازند تفت تشکیل شدهاند و بهصورت ناحیهای در کل منطقه دیده میشوند. این دولومیتها ریزبلور و دارای رنگ خاکستری تیره هستند؛ 2) دولومیتهای راندگی، که در طی رخداد راندهشدگی دولومیتهای تفت روی سازند درهزنجیر و در طی این فشارش در مجاورت گسل راندگی تشکیل شدهاند؛ 3) بیشترین شدت دولومیتی شدن و کانهزایی سولفیدی، در مجاورت گسلهای عادی رخ داده است. بهطوری که این دولومیتها در ارتباط با کانهزایی و به دولومیتهای گرمابی (DH) معروف هستند؛ با دور شدن از محل کانهزایی سولفیدی از شدت مقدار دولومیتهای گرمابی (DH) کاسته میشود. مطالعات ژئوشیمیایی گویای آن است که مقدار کادمیم کانیهای اسفالریت بالاست و این نشان از پایین بودن دمای سیال تشکیلدهنده کانهزایی دارد. تأثیر آبهای جوی و رخداد فرایند اکسایش موجب اکسید شدن کانههای سولفیدی اولیه به کانیهای غیرسولفیدی شده است. مهمترین کانیهای غیرسولفیدی کانسار درهزنجیر شامل اسمیتزونیت، همیمورفیت، هیدروزنگسیت و اکسید و هیدروکسیدهای آهن است. با توجه به ویژگیهای بنیادین کانهزایی کانسار درهزنجیر، از جمله محیط زمینشناسی، کانهزایی در امتداد گسلهای عادی پس از فاز فشارش، سنگ دربرگیرنده، کانیشناسی و ساخت و بافت آن و مقایسه این ویژگیها با ویژگیهای بنیادین ذخایر سرب و روی با میزبان رسوبی، میتوان کانسار سرب و روی درهزنجیر را در رده کانسارهای نوع دره میسیسیپی یا MVT قرار داد.
امیناله کمالی؛ محسن مؤید؛ نصیر عامل؛ محمدرضا حسینزاده
چکیده
کانسار مس- مولیبدن پورفیری سونگون در شمال باختری ایران و در استان آذربایجان شرقی جای دارد. معدن مس سونگون از دید سنگشناسی شامل توده سونگون پورفیری (SP) و هشت دسته دایک تأخیری کوارتزدیوریتی (DK1(a, b, c))، گابرو دیوریتی (DK2)، دیوریتی (DK3)، داسیتی (DK4)، لامپروفیری (LAM) و میکرودیوریتی(MDI) است. کانیهای اصلی تشکیلدهنده دایک لامپروفری شامل بیوتیت، ...
بیشتر
کانسار مس- مولیبدن پورفیری سونگون در شمال باختری ایران و در استان آذربایجان شرقی جای دارد. معدن مس سونگون از دید سنگشناسی شامل توده سونگون پورفیری (SP) و هشت دسته دایک تأخیری کوارتزدیوریتی (DK1(a, b, c))، گابرو دیوریتی (DK2)، دیوریتی (DK3)، داسیتی (DK4)، لامپروفیری (LAM) و میکرودیوریتی(MDI) است. کانیهای اصلی تشکیلدهنده دایک لامپروفری شامل بیوتیت، پلاژیوکلاز، ارتوز، آمفیبول است. این دایک بافت پورفیریک و میکرولیتیک پورفیری دارد. دایکهای لامپروفیری در منطقه مطالعه شده ترکیب آلکالیبازالت دارند و ماگمای مادر این دایکها بر پایه ژئوشیمی سنگ کل، شوشونیتی است. بررسی شیمی کانیها، ترکیب پلاژیوکلاز را الیگوکلاز تا آلبیت، آمفیبول را مگنزیوهورنبلند و بیوتیت را سیدروفیلیت تا استونیت نشان میدهد. دایکهای لامپروفیری از یک ماگمای با فوگاسیته بالای اکسیژن ایجاده شدهاند. بر پایه دماسنجی تک کانی بیوتیت دمای تبلور کانی در دایک لامپروفیری 650 تا 700 درجه سانتیگراد تعیینشده است. با توجه به ویژگیهای کانیشناسی و شواهد ژئوشیمیایی، لامپروفیرهای منطقه مورد مطالعه از نوع کالکآلکالن و جزو کرسانتیتها ارزیابی میشوند. نمودارهای چند عنصری بهنجار شده با کندریت و گوشته اولیه نشاندهنده غنیشدگی عناصر LREE و LILE و تهیشدگی HREE و HFSE در دایکهای لامپروفیری سونگون است. بر پایه نمودار عناصر کمیاب La/Sm در برابر La ماگمای منشأ این سنگها میتواند از نرخ پایین ذوب بخشی یک گوشته گارنت لرزولیتی ایجاد شده باشد. این دایکها در یک محیط زمینساختی پس از برخوردی و از گوشته متاسوماتیزه شده در اثر یک فرورانش کهن ایجاد شده است.
سجاد مغفوری؛ محمدرضا حسینزاده؛ عبدالرحمان رجبی؛ امیرمرتضی عظیمزاده
چکیده
توالی رسوبی کرتاسه پیشین در حوضه جنوب یزد میزبان کانهزاییهای روی- سرب- باریت است. این توالی را میتوان از دید موقعیت چینهای، سن و جنس سنگها به سه بخش پایینی، میانی و بالائی تقسیم کرد. بخش پایینی یا سازند سنگستان بهطور چیره از رسوبات تخریبی همچون کنگلومرا، ماسهسنگ، شیل، سیلتستون و آهک االیتی تشکیل یافته و با دگرشیبی آذرینپی ...
بیشتر
توالی رسوبی کرتاسه پیشین در حوضه جنوب یزد میزبان کانهزاییهای روی- سرب- باریت است. این توالی را میتوان از دید موقعیت چینهای، سن و جنس سنگها به سه بخش پایینی، میانی و بالائی تقسیم کرد. بخش پایینی یا سازند سنگستان بهطور چیره از رسوبات تخریبی همچون کنگلومرا، ماسهسنگ، شیل، سیلتستون و آهک االیتی تشکیل یافته و با دگرشیبی آذرینپی روی گرانیت شیرکوه و سازند دگرگون شده شمشک به سن ژوراسیک قرار گرفته است. سنگهای رسوبی بخش میانی یا سازند تفت شامل شیلهای غنی از مواد آلی، سیلتستون، آهک و دولومیت هستند. بخش بالائی یا سازند آبکوه (دره زنجیر) از سنگهای شیلی، آهکهای نازکلایه چرتدار و مارن تشکیل یافته است و بهصورت همشیب روی سازند تفت قرار میگیرد. کانهزاییهای روی- سرب- باریت در توالی رسوبی میزبان بر پایه جایگاه چینهای، سن نسبی و نوع سنگ میزبان ماده معدنی در دو افق قرار میگیرند: افق اول که کانسارهای مهدیآباد، منصورآباد و فرحآباد را دربر میگیرد، در بخش زیرین سازند تفت قرار دارد و سنگ میزبان ماده معدنی در آن شیلهای غنی از مواد آلی، آهکهای شیلی، سیلتستون، آهکهای سیلتی و دولومیت است. افق دوم که تنها در کانسارهای مهدی آباد و منصورآباد دیده می شود، در بخش میانی سازند آبکوه تشکیل شده است. سنگ میزبان ماده معدنی در این افق شیلهای سیاه و آهکهای نازکلایه چرتی است.
محمدرضا حسینزاده؛ سجاد مغفوری؛ مهسا قربانی؛ محسن مؤید
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال باختر ایران و در پهنه فلززایی ارسباران جای دارد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه سوناجیل شامل گدازههای آندزیتی ائوسن، میکرودیوریت پورفیری، توده گرانیتوییدی اینچه و تودههای آتشفشانی اکوزداغی به سن پلیوکواترنری است. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن نوع پورفیری در منطقه سوناجیل توده میکرودیوریت است. ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال باختر ایران و در پهنه فلززایی ارسباران جای دارد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه سوناجیل شامل گدازههای آندزیتی ائوسن، میکرودیوریت پورفیری، توده گرانیتوییدی اینچه و تودههای آتشفشانی اکوزداغی به سن پلیوکواترنری است. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن نوع پورفیری در منطقه سوناجیل توده میکرودیوریت است. بیشتر کانسارسازی بهصورت افشان و رگه- رگچهای است. رگه- رگچههای اصلی در منطقه سوناجیل بر پایه ساختار، بافت و کانیشناسی به شش گروه A، B، C، D، E و F تقسیم شدهاند که دارای مجموعهای از کانیهای سولفیدی (پیریت، کالکوپیریت، مولیبدنیت، بورنیت، تتراهدریت- تنانتیت و انارژیت)، اکسیدی و هیدروکسیدی (مگنتیت و اسپیکیولاریت) و کربناتی (مالاکیت و آزوریت) هستند. مطالعه میانبارهای سیال در کانسار سوناجیل نشاندهنده وجود انواع میانبارهای سیال تکفازی بخار، دوفازی مایع- بخار و چندفازی مایع- بخار- جامد از نوع اولیه در رگچههای کوارتز- سولفید است. دمای همگنشدگی برای سیالهای دوفازی میان 5/180 تا 565 درجه سانتیگراد و درجه شوری میان 7/0 تا 17/15 درصد وزنی نمک طعام است؛ دمای همگنشدگی برای میانبارهای سیال سهفازی که به فاز هالیت همگن میشوند میان 378 تا 565 درجه سانتیگراد و برای میانبارهای سیال سهفازی که به فاز بخار همگن میشوند میان 325 تا 485 درجه سانتیگراد است. همچنین میزان شوری این سیالها در بازه 3/35 تا 69 درصد وزنی نمک طعام است. همزیستی میانبارهای سیال تکفازی و دوفازی غنی از بخار در کنار میانبارهای سیال سهفازی و وجود دو جمعیت سیالهای با شوری بالا و شوری پایین نشاندهنده رخداد فرایند جوشش در کانسار سوناجیل است.
سیمیندخت یونسی؛ محمدرضا حسینزاده؛ محسن مؤید؛ عباس مقصودی
چکیده
محدوده مورد مطالعه در مرکز ناحیه لوت و جنوبیترین بخش نوار آتشفشانی- نفوذی ائوسن-الیگوسن لوت قرار گرفته است.سنگهای آذرین اصلی رخنمون یافته در این محدوده شامل واحدهای وسیع و ستبر آتشفشانی (آندزیت بازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت) و آتشفشانی- نیمه آتشفشانی (داسیت - ریوداسیت) با توفهای وابسته به سن ائوسن میانی و ائوسن- الیگوسن است که ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در مرکز ناحیه لوت و جنوبیترین بخش نوار آتشفشانی- نفوذی ائوسن-الیگوسن لوت قرار گرفته است.سنگهای آذرین اصلی رخنمون یافته در این محدوده شامل واحدهای وسیع و ستبر آتشفشانی (آندزیت بازالتی، آندزیت، تراکیآندزیت) و آتشفشانی- نیمه آتشفشانی (داسیت - ریوداسیت) با توفهای وابسته به سن ائوسن میانی و ائوسن- الیگوسن است که استوک و دایکهای میکرودیوریتی با ترکیبی از گابرودیوریت تا کوارتزدیوریت به سن الیگوسن در آنها نفوذ کردهاند. بافت چیره در این سنگهاپورفیریتیک و شامل کانیهای اصلی پلاژیوکلاز،کلینوپیروکسن، هورنبلند، فلدسپار پتاسیم، کوارتز وکمی بیوتیت وکانیهایفرعیآپاتیت، زیرکن، روتیل و کانیهای کدراست. این سنگهابا سرشت بیشتر کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی، از نوع I و متاآلومینوس هستند و با غنیشدگی LILE و LREE و همچنین Th نسبت به HFSE، تهیشدگی از Nb، Tiو Taو تهیشدگی کم در HREE و Y مشخص میشوند که این ویژگیها افزون بر موقعیت زمینساختی حاشیه فعال قارهای، در همهسنگهای کالکآلکالن پسبرخوردی نیز دیده میشوند. با وجود مقادیر پایینNb/La، Nb/U و Ce/Pb، مقدار Sm/Yb (1/2-6/1) نشانگر آلایش کم ماگما با پوسته به نسبت نازک بوده که در توافق با ستبرای کم پوسته در این منطقه (km 38-36) است. بر پایه ژئوشیمی عناصر کمیاب و REE، عامل اصلی فعالیت ماگمایی در ماهور ذوب بخشی گوشته سنگکرهای متاسوماتیسم شده (شبیهE-MORB) با ترکیب اسپینل-لرزولیت دارای کمی گارنت و با حضور فلوگوپیت است که بر پایه مجموعه درشتبلورها، الگوی REE با بیهنجاری منفی Eu (9/0- 63/0Eu/Eu*=) و همچنین کالیبراسیون La/Yb نسبت به ستبرای پوسته، تحت تبلور به نسبت خشک در اتاقک ماگمایی کمژرفا (Km40>) بوده است. بافتهای غیرتعادلی، الگوی چندعنصری و REE و بررسی مقدار Yو K2O/Na2O در سنگهای آذرین ماهور نشان میدهد که افزون بر تفریق، آلایش و آمیختگی با ماگمای اسیدی پوسته زیرین آمفیبولیتی به علت گرمای ماگمای گوشتهای و همچنین فرایند AFC در تکامل ماگما نقش مهمی داشتهاند. نمودار La در برابرLa/Sm ذوب بخشی و مقادیر3/13-10=Nb/Ta نقش پوسته زیرین را در تکامل ماگما نشان میدهد. حضور هورنبلند بیش از بیوتیت، منشأ گوشته- پوسته، مقدار Ce، Ba، Rb، Sr و Rb/Zr، نمودارهای تعیین موقعیت زمینساختی و شواهد زمینشناسی ناحیهای از جمله سن بسته شدن اقیانوس نوتتیس، نائین- بافت و سیستان و قطع آمیزههای افیولیتی توسط گدازههای ائوسن در اطراف بیرجند، بیانگر تشکیل فعالیت ماگماییترشیریمحدوده ماهور و همچنین لوت در موقعیت زمینساختی پس از برخورد است. ماهیت کالکآلکالن و اثر ژئوشیمیایی فرورانش در این سنگهابه منشأ گوشته متاسوماتیزه به ارث رسیده از فرورانش کمشیب صفحه عربیبه زیر صفحه ایران مرکزی در مزوزوییک (فرورانشپوسته اقیانوسی نوتتیس) مربوط است. سازوکار احتمالی برای این فعالیت ماگمایی، کنارهگیری صفحه فرورانش یافته و فرونشست کششی پس از کوهزایی است که فعالیت گسلهای امتدادلغز و برشی نهبندان و نایبند و همچنین ستبرای پوسته در چگونگی جایگیری آن نقش مهمی داشته است. دگرسانی گرمابیسنگهای آذرین را تحت تأثیر قرار داده و کانهزایی روی و مس بهصورت رگهای، رگچهای و پرکننده فضای بین برشی در پهنه خردشده گسلی و بیشتر در واحد داسیت- ریوداسیتی صورت گرفته است.
محمدرضا حسینزاده؛ سجاد مغفوری؛ محسن موید؛ امیر رحمانی
چکیده
کانسار مس- طلای خلیفهلو در 7 کیلومتری شمال خرمدره، در بخش مرکزی پهنه ماگمایی طارم جای گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوه کانسار شامل واحدهای آتشفشانی، نیمهآتشفشانی و نفوذی است که در ارتباط با زمینساخت و فعالیت ماگمایی ائوسن جایگزین شدهاند. شروع رخدادهای آتشفشانی با حجم گستردهای از گدازههای آندزیتی- تراکی آندزیتی ...
بیشتر
کانسار مس- طلای خلیفهلو در 7 کیلومتری شمال خرمدره، در بخش مرکزی پهنه ماگمایی طارم جای گرفته است. واحدهای سنگی رخنمون یافته در محدوه کانسار شامل واحدهای آتشفشانی، نیمهآتشفشانی و نفوذی است که در ارتباط با زمینساخت و فعالیت ماگمایی ائوسن جایگزین شدهاند. شروع رخدادهای آتشفشانی با حجم گستردهای از گدازههای آندزیتی- تراکی آندزیتی و پیروکلاستیک همراه بوده که در ادامه توسط توده کوارتزمونزونیت قطع شده است. کانیزایی مس- طلا در کانسار خلیفهلو در ارتباط تنگاتنگ با رخدادهای برشی و رگهای است. میزبان اصلی کانیزایی، برشها و رگههای همراه با گسلها هستند. بهترین و بیشترین رخداد کانیزایی درون رگههای سیلیسی رخ داده است. دو مرحله کانیزایی را میتوان در کانسار خلیفه لو تشخیص داد. این مراحل بهصورت یک روند از برش ناحیهای (فاز اول مرحله اول) به رگههای سیلیسی- سولفیدی طلادار (فاز دوم مرحله اول) و برشهای اکسیدی (فاز اول از مرحله دوم) تا رگههای اکسیدی اسپیکیولاریتی (فاز دوم از مرحله دوم) در کانیشناسی برشها و رگهها دیده میشود. کانیسازی طلا در همراهی با سولفیدهای دانهپراکنده در سیمان گرمابی و رگههای قطع کننده آنها در مرحله اول (فاز دوم) رخ داده است. دگرسانی گرمابی در کانسار خلیفهلو دارای یک الگوی تمرکز نسبی است. دگرسانیهای سیلیس حفرهای و آرژیلیک در ارتباط نزدیک با بخشهای پرعیار طلا هستند. دگرسانی پروپیلیتیک بیشتر در پیرامون و حاشیه توده معدنی گسترش دارد. پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، کوولیت، کالکوسیت و هماتیت به همراه طلای آزاد، کانیهای معدنی را در کانسار خلیفهلو تشکیل میدهند. بافت کانهها بسیار گوناگون و شامل انواع بافتهای دانهپراکنده، برشی، رگه- رگچهای، جانشینی و تیغهای است. مطالعات انجام شده در مقیاسهای مختلف، عوامل کنترلکننده تمرکز کانیزایی در کانسار خلیفهلو را جایگیری نزدیک به سطح توده کوارتزمونزونیت پورفیری غنی از مواد فرار، رخدادهای برشی- رگهای و دگرسانی گرمابی نشان میدهند. نتایج مطالعات و همچنین مقایسه ویژگیهای اصلی کانسار خلیفهلو با کانسارهای طلای اپیترمال گویای آن است که کانسار خلیفهلو از دید ویژگیهای زمینشناسی، دگرسانی و کانیزایی بیشترین همانندی را با کانسارهای اپیترمال نوع سولفیداسیون بالا دارد.
محمدرضا حسینزاده؛ سجاد مغفوری؛ محسن مؤید؛ مسعود لطفهنیا؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در پهنه فلززایی طارم واقع است. دگرسانی گرمابی گسترده و کانیسازیهای مس- سرب و روی به فرم افشان، رگهای و رگچهای در این منطقه به چشم میخورد. در اندیس لوبین- زرده، تزریق توده نفوذی به سن الیگوسن (qm) به درون مجموعههای آذرآواری (ولکانیکلاستیک) ائوسن (سازندکرج) در امتداد ساختارها و گسلهای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در پهنه فلززایی طارم واقع است. دگرسانی گرمابی گسترده و کانیسازیهای مس- سرب و روی به فرم افشان، رگهای و رگچهای در این منطقه به چشم میخورد. در اندیس لوبین- زرده، تزریق توده نفوذی به سن الیگوسن (qm) به درون مجموعههای آذرآواری (ولکانیکلاستیک) ائوسن (سازندکرج) در امتداد ساختارها و گسلهای طولی و ژرف بلندیهای طارم سبب ایجاد دگرسانی شدید گرمابی شامل دگرسانی فیلیک، آرژیلیک، پروپیلیتیک و سیلیسی شده است. این توده دارای طیف ترکیبی کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت، و میکرودیوریت و دارای کانیهای اصلی پلاژیوکلاز، پیروکسن، بیوتیت، هورنبلند، آلکالیفلدسپار، کوارتز و کانیهای فرعی آپاتیت، زیرکن، کانیهای کِدِر (اپک)، روتیل و اسفن است. ماگمای این توده سرشت کالکآلکالن تا با ماهیت شوشونیتی و ویژگی متاآلومینوس دارد و از دید موقعیت زمینساختی، مرتبط با کمان آتشفشانی است. فعالیتهای گرمابی حاصل از تزریق توده نفوذی یادشده سبب ایجاد دو سامانه رگه و رگچه در منطقه شده است؛ رگه- رگچههای کوارتزی دارای کانیزایی سولفیدی و رگه- رگچههای کربناتی تأخیری بدون کانیزایی. کانیزایی در رگه- رگچههای سیلیسی در امتداد گسلها و شکستگیهای منطقه که ناشی از سرد شدن توده نفوذی و زمینساختی کلی منطقه هستند، صورت گرفته است. مهمترین کانیسازیهای منطقه شامل کانیهای اکسیدی (ایلمنیت)، سولفیدی (پیریت، گالن، اسفالریت، کالکوپیریت)، سولفاتی (باریت) و کانیهای ثانویه اکسیدی - هیدروکسیدی (هماتیت، گوتیت)، سولفیدی (کوولیت)، سولفاتی (انگلزیت) و کربناتی (مالاکیت و آزوریت) است. با توجه به ویژگیهای بنیادین کانهزایی منطقه لوبین- زرده، از جمله محیط زمینساختی، سنگ میزبان، کانیشناسی، محتوای فلزی، شکل رگه- رگچهای و دگرسانیهای آن و مقایسه این ویژگیها با ویژگیهای بنیادین کانسارهای اپیترمال، میتوان کانیزایی رگه- رگچهای فلزاتپایه (مس- سرب- روی) در منطقه لوبین- زرده را در رده کانسارهای رگهای اپیترمال قرار داد.
رسول فردوسی؛ علیاصغر کلاگری؛ محمدرضا حسینزاده؛ کمال سیاهچشم
چکیده
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ...
بیشتر
منطقه استرقان در 50 کیلومتری شمال تبریز، جنوب خاور بخش خاروانا و در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. این منطقه بخشی از پهنه فلززایی قرهداغ- ارسباران را تشکیل میدهد. مهمترین واحدهای سنگشناختی منطقه شامل نفوذیهای گرانودیوریتی پورفیری به فرم استوک (الیگومیوسن) و رسوبات پالئوسن- ائوسن شامل ترادفی از سنگهای فلیشی (سنگآهک، ماسهسنگ آهکی و مارن) هستند. نفوذ این استوک به درون سنگهای رسوبی آنها را به مجموعهای از متاسوماتیت و سنگهای دگرگونی مجاورتی مبدل کرده است. مطالعات آماری روی یافتههای ژئوشیمی آبراههای و کانی سنگین صورت گرفته که شامل پردازش یافتهها، بررسی متغیرهای تکمتغیره و چندمتغیره و رسم و تعبیر نقشه بیهنجاری عناصر است. ضرایب همبستگی میان عناصر توسط روشهای زمین آمار محاسبه و بهترین ضرایب همبستگی فلزات با همدیگر و بهویژه طلا تعیین شد. عناصری که همبستگی مثبتی با طلا نشان میدهند شامل مس، جیوه، سرب، آرسنیک، آنتیموان، نقره، بیسموت و مولیبدنیم هستند. نتایج اولیه مطالعات زمینشیمیایی رودخانهای در منطقه سبب شناسایی دو ناحیه با بیهنجاریهای درجه 1 و درجه 2 طلا در منطقه شد. کنترل بیهنجاریهای زمینشیمیایی از طریق مطالعات کانی سنگین در رسوبات آبراههای و نمونههای کانیسازی شده و دگرسان در سطح برونزدهای مناطق بیهنجاری درجه 1 صورت گرفت. مهمترین کانیهای سنگین شناسایی شده شامل مگنتیت، مالاکیت، طلا، اولیژیست، پیریت، سروزیت، پیریت- لیمونیت، گوتیت، لیمونیت، باریت، هماتیت و پیریت- اکسید هستند و عمدتاً ارتباط تنگاتنگی با پهنههای دگرسانی و کانیسازی رگهای و انتشاری دارند. دگرسانیهای اصلی در منطقه شامل آرژیلیک، فیلیک و پروپیلیتیک در پیرامون رگههاست. مطالعات صحرایی و آنالیتیک برخی از نمونههای سنگی برداشت شده از ناحیه بیهنجاری درجه 1 طلا سبب شناسایی موقعیت رگههای اپیترمال طلادار با عیاری بیش از ppm 5/4 شده است. انطباق نقشه هالههای زمینشیمیایی با نقشه زمینساخت و دگرسانی منطقه نشاندهنده همبستگی بسیار بالای این مناطق و احتمالاً نقش مهم گسلها و درزهها در رخداد پهنههای دگرسانی و مناطق بیهنجاری است. همچنین تلفیق این یافتهها سبب شناسایی چندین محدوده دارای بیهنجاری شده است که بیشتر متعلق به عناصر Au، Ag، Cu، As و Pb هستند که میتوانند به عنوان عناصر ردیاب برای ذخایر اپیترمال طلا به کار روند.
قهرمان سهرابی؛ محمدرضا حسینزاده؛ علی اصغر کلاگری؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر است. این تودهها بیشتر متاآلومینوس، کالکآلکالن با پتاسیم متوسط تا بالا و متعلق به کمانهای آتشفشانی (VAG) و از نوع I هستند. مهمترین دگرسانیها در محدودههای کانهدار شامل سیلیسی، پتاسیک، پروپیلیتیک، فیلیک و آرژیلیک است. کانهزایی مولیبدن بیشتر در رگهها و رگچههای کوارتزی واقع در زون پتاسیک (سیستمهای پورفیری) و رگهای و در زون اندواسکارن کانسارهای اسکارنی همراه با کانی گارنت رخ داده است. میزان Mo در تودههای تفریق یافته و اسیدی بیوتیتدار با مقادیر بالایSi ،K ، Rb، Baو عناصر LREE افزایش یافته است. غنیشدگی تودههای نفوذی از عناصر K ، Rb و Ba و تهیشدگی از عناصر Zr،Ta ، Y، Yb و Nb نشاندهنده متاسوماتیسم گوشته بالایی توسط پوسته اقیانوسی فرورونده، سپس تولید ماگما و بالا آمدن آن از پوسته نسبتاً ستبر است. تودههایی که دارای کانهزایی مولیبدن هستند، عمدتاً دارای ترکیب کوارتزمونزونیتی و گرانودیوریتی هستند.
محمدرضا حسینزاده؛ محسن مؤید؛ سجاد مغفوری؛ سعید علیپور؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در زون متالوژنی ارسباران واقع میباشد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه بالوجه شامل کوارتزدیوریت پورفیری (QDI)، کوارتزمونزونیت پورفیری (QMZ)، گرانودیوریت (GRD) و گابرودیوریت کلم (GAD) به سن الیگومیوسن می باشد. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن تیپ پورفیری در منطقه بالوجه توده کوارتزدیوریت ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمالباختری ایران و در زون متالوژنی ارسباران واقع میباشد. مجموعه سنگهای موجود در منطقه بالوجه شامل کوارتزدیوریت پورفیری (QDI)، کوارتزمونزونیت پورفیری (QMZ)، گرانودیوریت (GRD) و گابرودیوریت کلم (GAD) به سن الیگومیوسن می باشد. میزبان اصلی کانیسازی مس و مولیبدن تیپ پورفیری در منطقه بالوجه توده کوارتزدیوریت است ولی در تودههای نفوذی پورفیری دیگر نیز کانیزایی مس دیده میشود. بخش اعظم کانسارسازی به صورت افشان و رگه- رگچهای میباشد. رگه- رگچههای اصلی در منطقه بالوجه بر اساس ساختار، بافت و کانیشناسی به چهار گروه C,B,A وD تقسیم شدهاند که واجد مجموعهای از کانیهای سولفیدی (پیریت، کالکوپیریت، مولیبدنیت ، بورنیت، گالن و اسفالریت)، اکسیدی و هیدروکسیدی (مگنتیت، هماتیت و گوتیت) و کربناته (مالاکیت و آزوریت) میباشند. کانسار بالوجه مانند دیگر کانسارهای مس- مولیبدن پورفیری دارای دگرسانیهای پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک میباشد. ماگمای تودههای مولد کانیزایی کالکآلکالن تا شوشونیتی بوده و از نظر موقعیت زمین ساختی، مرتبط با کمانهای ماگمایی پس از برخورد میباشد. همچنین سیالاتدرگیر موجود در رگچههای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است، که این نتایج بیانگر دمای بالا (221- 381 درجه سانتیگراد)، شوری زیاد (5- 45 درصد وزنی نمک طعام) و حدوث پدیده جوشش در سیالات کانهدار کانسار بالوجه میباشد.
مهسا قربانی؛ محمدرضا حسینزاده
چکیده
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت ...
بیشتر
توده مافیک- اولترامافیک میشو در جنوب باختر مرند در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این مجموعه سنگی در واحدهای قدیمیتر از جمله سازند کهر نفوذ کرده و به توسعه دگرگونی همبری در آنها انجامیده است. بخش مافیک میشو دارای طیف ترکیبی گابرونوریت، تروکتولیت و الیوینگابرونوریت بوده و بخش اولترامافیک دارای ترکیب هارزبورژیت تا لرزولیت است. تجزیه میکروپروپ کانیهای اصلی در نمونههای مافیک (گابروها) نشان میدهد که پلاژیوکلازها از نوع آنورتیتی تا بیتونیتی، الیوینها بیشتر از نوع کریزولیت، اورتوپیروکسنها دارای ترکیب انستاتیتی، کلینوپیروکسنها دارای ترکیب دیوپسید و آمفیبولها در محدودهای از چرماکیت و هورنبلند چرماکیتی قرار میگیرند. زمیندمافشارسنجی با استفاده از روشهای مختلف (دمافشارسنجی بر پایه اکسیدهای Al2O3 و TiO2 کانی آمفیبول، پلاژیوکلاز- آمفیبول و (OPX – CPX) دمای 700 تا 900 درجه سانتیگراد در فشار 7 تا 8کیلوبار برای بخشهای مافیک (گابروها) به دست داده است.