مرضیهالسادات میرجلیلی؛ فرزین قائمی؛ بهنام رحیمی؛ محمدرضا مشرفیفر؛ مریم غلامزاده
چکیده
منطقه مورد مطالعه بخشی از بلوک یزد (باختریترین زیرپهنه بخش مرکزی ایرانمرکزی) بوده که در خاور شهر یزد واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی انار و خرانق به ترتیب به طول تقریبی 100 و 62 کیلومتر و گسلهای فرعی متعدد، نشاندهنده ظهور پدیدههای مهم زمینساختی در این منطقه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نوزمینساخت ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه بخشی از بلوک یزد (باختریترین زیرپهنه بخش مرکزی ایرانمرکزی) بوده که در خاور شهر یزد واقع شده است. وجود دو سیستم گسلی اصلی انار و خرانق به ترتیب به طول تقریبی 100 و 62 کیلومتر و گسلهای فرعی متعدد، نشاندهنده ظهور پدیدههای مهم زمینساختی در این منطقه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نوزمینساخت در این حوضه با استفاده از شاخصهای ریختزمینساختی است. برای دستیابی به این هدف از هفت شاخص ریختزمینساختی انتگرال ارتفاعسنجی (HI)، عدم تقارن حوضهی آبریز (AF)، شاخص طول- گرادیان (SL)، شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان (Smf)، شاخص نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf)، شاخص خمش کانال رودخانه (S) و شاخص شکل حوضه زهکشی (Bs) بهره گرفته شده است. بر اساس شاخصهای ریختزمینساختی (Active Tectonics indices (Iat)) منطقه مطالعاتی از لحاظ نرخ فعالیت زمینساختی به چهار رده تقسیم میشود؛ رده 1 (فعالیت زمینساختی خیلی بالا، 4/7 % در منطقه)، رده 2 (بالا، 74 %)، رده 3 (متوسط، 11 %) و رده 4 (کم، 4/7 %). شاخصهای فعالیت زمینساختی و شواهد ریختزمینساختاری، نرخ فعالیت زمینساختی را در منطقه مطالعاتی عمدتأ متوسط تا بالا نشان میدهند. بر اساس همین شاخص، قسمت شمالی گسل خرانق و قسمت جنوب باختری گسل انار میزان فعالیت زمینساختی بالاتری نسبت به سایر قسمتها نشان میدهند.
فرح جلیلی؛ فاطمه هادوی؛ بهنام رحیمی؛ احمدرضا خزائی
چکیده
در این پژوهش، زیستچینهنگاری برش خاور افضلآباد در بلوک لوت (بخشی از حوضه فیلیشی در خاور ایران) بر پایه نانوفسیلهای آهکی مطالعه شده است. بر پایه مطالعات انجام شده در فیلیشوییدهای افضلآباد، 19 جنس و 52گونه از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. بر پایه نانوفسیلهای آهکی شناسایی شده، توالی مورد مطالعه، با زونهای زیستی NN8- NN10 ...
بیشتر
در این پژوهش، زیستچینهنگاری برش خاور افضلآباد در بلوک لوت (بخشی از حوضه فیلیشی در خاور ایران) بر پایه نانوفسیلهای آهکی مطالعه شده است. بر پایه مطالعات انجام شده در فیلیشوییدهای افضلآباد، 19 جنس و 52گونه از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. بر پایه نانوفسیلهای آهکی شناسایی شده، توالی مورد مطالعه، با زونهای زیستی NN8- NN10 از زونبندی (1971) Martini همخوانی دارد که نشانگر بازه سنی میوسن میانی- میوسن پسین است.
ریحانه احمدی روحانی؛ محمد حسن کریم پور؛ بهنام رحیمی؛ آزاده ملکزاده شفارودی
چکیده
محدوده مورد مطالعه در خاور شهرستان بجستان، در استان خراسان رضوی قرار دارد و بخشی از بلوک لوت است. بخش بیشتر این ناحیه را توده گرانیتوییدی بجستان با گسترش تقریبی 70 کیلومتر مربع فرا گرفته است. پردازش دادههای ماهواره این محدوده با استفاده از دادههایSPOT و ASTER و لندست ETM+ انجام شد. پردازش داده SPOT و استفاده از روش PCA بر روی داده لندست ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در خاور شهرستان بجستان، در استان خراسان رضوی قرار دارد و بخشی از بلوک لوت است. بخش بیشتر این ناحیه را توده گرانیتوییدی بجستان با گسترش تقریبی 70 کیلومتر مربع فرا گرفته است. پردازش دادههای ماهواره این محدوده با استفاده از دادههایSPOT و ASTER و لندست ETM+ انجام شد. پردازش داده SPOT و استفاده از روش PCA بر روی داده لندست + ETMبه دو روش استاندارد و انتخابی، نشانگر ناهمگنی احتمالی توده از نظر ترکیب شیمیایی و کانیشناسی است، به طوریکه بخش مرکزی توده نسبت به هاله اطراف تمایز مشخص دارد که این خود میتواند نشانه وجود کانیهای مافیک بیشتر در این بخش توده نفوذی و دگرسانی آنها باشد. با اعمال فیلتر High Pass از نوع Sharpen edge 11.11 و کاربرد فیلترهای Threshould, Directionalو همچنین Sobel بهصورت جداگانه و ترکیبی بر روی داده SPOT خطوارههای موجود در منطقه بارز شده و رسم شد که بیشتر آنها جهتیابی شمال باختر – جنوب خاور را بهخوبی نشان میدهند. پردازش دادههای ASTER با استفاده از روشهای ترکیب باندی، نسبت باندی وآنالیز طیفی به روش SAM حاکی از این است که منطقه مورد مطالعه دارای دگرسانیهای بارز اپیدوتی- کلریتی، هماتیتی، سریسیتی، آرژیلیکی و سیلیسی در بخشهای مختلف محدوده است. پردازش دادههای ژئوفیزیک هوایی این محدوده شامل اطلاعات شدت کل مغناطیسی و رادیومتری اورانیم، توریم و پتاسیم نشانگر بالا بودن عناصر سهگانه یادشده در این گرانیتویید و پایین بودن میزان شدت میدان مغناطیسی در آن است. جداسازی مرزهای زمینشناسی و بارزسازی گسل اصلی جداکننده توده گرانیتی و واحدهای متامورف در شمال توده از نتایج دیگر بررسی دادههای ژئوفیزیک این منطقه است. تلفیق اطلاعات حاصل از پردازش دادههای ماهواره، ژئوفیزیک و مطالعات صحرایی در این منطقه، نشانگر این موضوع است که دگرسانیهای موجود، ارتباط مستقیمی با خطوارههای موجود در منطقه دارند. این مطالعات، نواحی با بیشترین احتمال حضور مواد معدنی و کانیسازی را مشخص نمودهاست؛ بهطوریکه نواحی مشخص شده با دارا بودن دگرسانیهای اپیدوت- کلریتی و آرژیلیکی بارز، تطابق کاملی با کانیسازیهای مس و آهن در بخشهای مختلف محدوده مطالعاتی نشان میدهند. شناسایی این نواحی میتواند راهنمایی، جهت تمرکز پیجویی و مطالعات بعدی در این منطقه باشد و از پراکندگی نتایج و صرف زمان و هزینههای اضافی جلوگیری نماید.
محمدعلی صالحی؛ سیدرضا موسویحرمی؛ اسداله محبوبی؛ بهنام رحیمی
چکیده
سازند آبحاجی از رسوبات آواری با سن ژوراسیک پیشین تشکیل شده است که بهطور گسترده در بلوک طبس رخنمون دارد. ستبرای این سازند در شمال بلوک طبس از 500 متر تا در حد چند ده متر در تغییر است. سازند آبحاجی در محدوده معدن زغالسنگ پروده طبس ستبرایی در حدود 75 متر دارد و بیشتر از توالی ماسهسنگ، سیلتاستون، گلسنگ و رگههای نازک زغال (به ستبرای ...
بیشتر
سازند آبحاجی از رسوبات آواری با سن ژوراسیک پیشین تشکیل شده است که بهطور گسترده در بلوک طبس رخنمون دارد. ستبرای این سازند در شمال بلوک طبس از 500 متر تا در حد چند ده متر در تغییر است. سازند آبحاجی در محدوده معدن زغالسنگ پروده طبس ستبرایی در حدود 75 متر دارد و بیشتر از توالی ماسهسنگ، سیلتاستون، گلسنگ و رگههای نازک زغال (به ستبرای 20 تا 50 سانتیمتر) تشکیل شده است. برای شناسایی رخسارههای سنگی و تفسیر محیط رسوبی سازند آبحاجی از دو رخنمون و سه چاه اکتشافی در منطقه مورد مطالعه نیز استفاده شده است. تحلیل رخسارههای سنگی در رخنمونهای مورد مطالعه به شناسایی دو رخساره دانهدرشت (Gcm, Gt)، چهار رخساره دانهمتوسط (St, Sr, Sh, Sp)، دو رخساره دانهریز (Fm, Fl) و یک رخساره زغالی (C) انجامیده است. رخسارههای سنگی شناساییشده قابل گروهبندی در قالب چهار عنصر ساختاری کانال، بخش پیچیده مئاندر (رسوبات سد نقطهای)، کروس پهن و باتلاق هستند. بررسی رخسارهای الکتریکی و مطالعه روند تغییرات نمودار گاما نیز به شناسایی و تفکیک این عناصر ساختاری در چاههای اکتشافی انجامیده است. رخسارههای سنگی و عناصر ساختاری شناساییشده نشان از تهنشست رسوبات سازند سیلیسی آواری آبحاجی در یک محیط رودخانهای مآندری گسترش یافته در یک دشت ساحلی با باتلاقهای گسترده است. مطالعات رسوبشناسی این سازند امکان بازسازی جغرافیای دیرینه در لبه خاوری بلوک طبس را فراهم آورده است که بیانگر تهنشست رسوبات غیر دریایی تا دشت ساحلی در لبه خاوری این بلوک است.