مهین رفوسه؛ علیرضا شاکر اردکانی؛ حجتاله رنجبر
چکیده
در شمال و شمال خاور کرمان در بلوک کلمرد سنگهای آتشفشانی، نیمهژرف (دایک) و آذرآواری (آگلومرا و توف) ائوسن وجود دارند. از دید سنگنگاری، گدازهها ترکیب بازالتی، آندزیتی، ریوداسیتی و ریولیتی، دایکها ترکیب آندزیتی و آذرآواریها ترکیب توف بلورین دارند. سنگهای آتشفشانی دارای بافتهای اصلی پورفیری، میکرولیتیک پورفیری و جریانی ...
بیشتر
در شمال و شمال خاور کرمان در بلوک کلمرد سنگهای آتشفشانی، نیمهژرف (دایک) و آذرآواری (آگلومرا و توف) ائوسن وجود دارند. از دید سنگنگاری، گدازهها ترکیب بازالتی، آندزیتی، ریوداسیتی و ریولیتی، دایکها ترکیب آندزیتی و آذرآواریها ترکیب توف بلورین دارند. سنگهای آتشفشانی دارای بافتهای اصلی پورفیری، میکرولیتیک پورفیری و جریانی و از دید تجمع کانیایی دارای کانیهای پلاژیوکلاز± کوارتز± فلدسپار پتاسیم± بیوتیت± آمفیبول± کلینوپیروکسن± الیوین+ کِدِر هستند. پلاژیوکلازها دارای بافتهای غیرتعادلی مانند بافت غربالی، تحلیلیافتگی و منطقهبندی هستند. کوارتزها حواشی تحلیلیافته دارند و آمفیبولها و بیوتیتها نیز بیشتر دچار فرایند اپاکی شدهاند. تشکیل این بافتها را میتوان به فرایندهایی مانند آمیختگی ماگمایی، تغییرات فشار بخار آب و کاهش فشار همراه با از دست دادن جزیی گرما در هنگام بالا آمدن ماگما ربط داد. مطالعات زمینشیمی مشخص کرد که سنگهای آتشفشانی منطقه مورد مطالعه جزو سری ماگمایی سابآلکالن با طبیعت کالکآلکالن هستند. افزون بر این، سنگهای آتشفشانی اسیدی متاآلومینوس تا پرآلومینوس هستند و مشخصه گرانیتوییدهای نوع I را دارند. نمودارهای توصیفی عناصر کمیاب به همراه الگوی عناصر خاکی کمیاب بهنجار شده با کندریت نشان میدهد که سنگهای آذرین منطقه مورد مطالعه در یک محیط کمان فعال قارهای تشکیل شدهاند.
محمدرضا شایستهفر؛ محمد محمدی؛ علی رضایی؛ حجتالله رنجبر
چکیده
با ردیابی کانیهای مغناطیسی همراه با کرومیت میتوان ذخائر کرومیت را پیجویی کرد. کرومیت خود فاقد خاصیت مغناطیسی است ولی از نظر ژنتیکی رابطه نزدیکی بین کرومیت و منیتیت وجود دارد. با توجه به این امر و اختلاف مغناطیسی کرومیت با سنگهای در برگیرنده، سعی بر این بود تا با استفاده از دادههای ژئوفیزیک هوایی، ذخائر کرومیت برگه 1:50000 آبدشت ...
بیشتر
با ردیابی کانیهای مغناطیسی همراه با کرومیت میتوان ذخائر کرومیت را پیجویی کرد. کرومیت خود فاقد خاصیت مغناطیسی است ولی از نظر ژنتیکی رابطه نزدیکی بین کرومیت و منیتیت وجود دارد. با توجه به این امر و اختلاف مغناطیسی کرومیت با سنگهای در برگیرنده، سعی بر این بود تا با استفاده از دادههای ژئوفیزیک هوایی، ذخائر کرومیت برگه 1:50000 آبدشت مورد پیجویی قرار گیرد. در بررسی دادههای ژئوفیزیک هوایی منطقه با اعمال فیلترهای دیجیتال برگردان به قطب، مشتق اول و دوم، سیگنال تحلیلی و ادامه فراسو بر روی نقشه شدت کل میدان مغناطیسی، تودههای مغناطیسی دیده شده در منطقه مورد بررسی قرار گرفتند. با بررسی این نقشهها و مقایسه آنها با کانسارهای کرومیت منطقه یک الگوی مغناطیسی حاصل شد. زمینشناسی منطقه، بهویژه مجموعههای افیولیتی و اولترامافیک و مناطق دارای کرومیت، مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج حاصل با الگوی مغناطیسی مقایسه شد و با توجه به نقشه مشتق قائم و ادامه فراسو، در کل برگه آبدشت 25 منطقه برای اکتشافات تفصیلی و برداشتهای زمینی پیشنهاد شد.
بهرام بهرامبیگی؛ حجت اله رنجبر؛ جمشید شهابپور؛ سیدحسامالدین معینزاده
چکیده
تصاویر ابرطیفی سنجنده هایپریون دارای اطلاعات بسیار غنی از سطح زمین در 242 باند ظریف و پیوسته هستند. در این میان عوامل جوی بسیاری وجود دارند که محتوای اطلاعات طیفی برخی از باندها را آلوده میکنند،در نتیجه برای استخراج بیشتر میزان اطلاعات در بهترین حالت از یک تصویر ابرطیفی، انجام تصحیحات جوی مرحلهای اجتنابناپذیر است که منجر ...
بیشتر
تصاویر ابرطیفی سنجنده هایپریون دارای اطلاعات بسیار غنی از سطح زمین در 242 باند ظریف و پیوسته هستند. در این میان عوامل جوی بسیاری وجود دارند که محتوای اطلاعات طیفی برخی از باندها را آلوده میکنند،در نتیجه برای استخراج بیشتر میزان اطلاعات در بهترین حالت از یک تصویر ابرطیفی، انجام تصحیحات جوی مرحلهای اجتنابناپذیر است که منجر به تصحیح اطلاعات باندهای آلوده شده بهوسیله عوامل جوی میشود. تصحیحات جوی با دو روش داده پایه و صحنه پایه روی تصاویر قابل اعمال هستند. در روشهای صحنه پایه بدون نیاز بهاطلاعات صحرایی، ناهنجاریهای طیفی با استفاده از پردازش اطلاعات طیفی خود تصویر شناسایی و بازیافت میگردند. در این مطالعه به بررسی نتایج حاصل از دو روش صحنه پایه تصحیح جوی آنی QUAC (Quick Atmospheric Correction) و روش میانگین نسبی بازتابها IARR (Internal Average RelativeReflectance) روی تصویر هایپریونِ پهنه آرژیلیک در منطقه آتشفشان مساحیم پرداخته شده است. بهمنظور ارزیابی نتایج حاصل از روشهای صحنه پایه یادشده، از مطالعات طیفنگاری صحرایی و روش تصحیح داده پایه خط تجربی انطباقELM (Empirical Line Method) استفاده شده است. مقایسه مورد نظر با استفاده از روش نقشهبردار زاویه طیفی و محاسبه اختلاف زاویهای طیف تصاویر تصحیح شده و طیف صحرایی انجام شد. نتایج تجزیههای XRD و طیفسنجی روی نمونههای برداشت شده از منطقه الگوی کائولینیت را نشان میدهد که کانی شاخص دگرسانی آرژیلیک بهحساب میآید. بررسیهای میدانی انجامشده (در نقاط ارائهشده توسط روش نقشهبردار زاویه طیفی در تصاویر تصحیح شده) مؤید برتری تصحیح جوی IARR در تفکیک پهنه آرژیلیک است. بهمنظور مقایسه کمی نتایج حاصل از تصحیحات، پیکسلهای حداکثر امکان بهدستآمده از روش نقشهبردار زاویه طیفی برای هر کدام از تصاویر تصحیح شده، در قالب اطلاعات طبقهبندی شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از رسم ماتریس درستی پیکسلهای نمایه شده در طبقهبندی و نیز پیکسلهای نمونهبرداریشده و بررسیشده در مطالعات صحرایی - آزمایشگاهی، ضریب درستی عامل برای نواحی مطلوب ارائهشده در تصاویر تصحیحشده با روشهای صحنه پایه و روش داده پایه ELM محاسبه شد. نتایج بهدست آمده بیانگر ضریب درستی عامل 58/74 درصد برای تصویر تصحیحشده به روشIARR و ضریب درستی عامل 5/35 درصد برای تصویر تصحیحشده به روش QUAC است؛ این در حالی است که تصحیح داده پایه ELM نیز با اتکا به دادههای طیفنگاری صحرایی ضریب درستی58/74 درصد را نشان میدهد. بنابراین در تفکیک پهنه آرژیلیک در مناطق نیمه خشک تصحیح جوی IARRپیش پردازشی مناسب و کم هزینه برای بازیافت اطلاعات طیفی دادههای ابرطیفی به حساب میآید.
فیض اله معصومی؛ حجت اله رنجبر
چکیده
منطقه مورد بررسی بخشهایی از کمربند آتشفشانی- رسوبی دهج- ساردوئیه و کمربند افیولیتی در نیمه شمالی نقشه 1:100000 بافت را شامل میشود. هدف از انجام این پژوهش استفاده از تصاویر چندطیفی سنجندههای ASTER و ETM+ به منظور تعیین مناطق دگرسان شده با به کارگیری روشهای مختلف پردازش تصویر است. برای تفکیک زونهای دگرسان شده از ترکیب ...
بیشتر
منطقه مورد بررسی بخشهایی از کمربند آتشفشانی- رسوبی دهج- ساردوئیه و کمربند افیولیتی در نیمه شمالی نقشه 1:100000 بافت را شامل میشود. هدف از انجام این پژوهش استفاده از تصاویر چندطیفی سنجندههای ASTER و ETM+ به منظور تعیین مناطق دگرسان شده با به کارگیری روشهای مختلف پردازش تصویر است. برای تفکیک زونهای دگرسان شده از ترکیب دروغین رنگی نسبتهای باندی تصاویر استر استفاده شد و زونهای فیلیک و پروپیلیتیک شناسایی شدند. ترکیب دروغین رنگی تصاویر استر برای جداسازی مناطق دگرسان شده از مناطق کربناتی بسیار مناسب بود. روش دیگر برای جداسازی مناطق دگرسان شده از رگههای کربناتی استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی بود. این تجزیه بر روی دادههای محدوده کوتاه موج فروسرخ استر صورت گرفت و با استفاده از یک ترکیب دروغین رنگی به صورت (PC2, PC3, -PC4) این مناطق از یکدیگر تفکیک شدند. از روش نقشهبردار زاویه طیفی نیز برای شناسایی کانیهای مناطق دگرسان شده مانند مسکوویت، کلریت، اپیدوت استفاده شد. نمونهبرداری از مناطق دگرسان شده و تجزیه نمونهها نشان داد که میتوان از این روش برای شناسایی کانیهای مناطق دگرسان شده در صورتی که دارای گسترش کافی در سطح زمین باشند، استفاده نمود.