خالد حسامی آذر؛ سید خلیل متقی؛ مهرداد مصطفی زاده
چکیده
در این نوشتار با استفاده از پیشینه لرزهخیزی در منطقه زمینساختی البرز، به شناسایی مکانهایی میپردازیم که بیشترین احتمال را برای رویداد زمینلرزه در این ناحیه دارند. در این راستا، متغیرهای لرزهخیزی (a، b) در ناحیه البرز، به صورت محلی و برای نقاطی با فاصله 10 کیلومتر از یکدیگر محاسبه شده و نقشه متغیرهای لرزهخیزی منطقه بهدست ...
بیشتر
در این نوشتار با استفاده از پیشینه لرزهخیزی در منطقه زمینساختی البرز، به شناسایی مکانهایی میپردازیم که بیشترین احتمال را برای رویداد زمینلرزه در این ناحیه دارند. در این راستا، متغیرهای لرزهخیزی (a، b) در ناحیه البرز، به صورت محلی و برای نقاطی با فاصله 10 کیلومتر از یکدیگر محاسبه شده و نقشه متغیرهای لرزهخیزی منطقه بهدست آمده است. نقاطی از نقشه مشبندی شده منطقه که دارای کمینه مقدار b هستند، متحمل بیشترین میزان تنش میشوند، در نتیجه چنین نقاطی معرف تنشگاههای البرز یعنی محتملترین نقاط برای رخداد زمینلرزه هستند. محاسبه متغیر زمان بازگشت محلی (TL) با استفاده از متغیرهای a و b، به عنوان متغیری که محل تنشگاهها را به صورت تجمعیافتهتری نسبت به متغیر b برآورد میکند، به تعیین دقیقتر مکان تنشگاهها انجامیده است. با رسم نقشه احتمال خطر محلی (PL) در ناحیه البرز که با استفاده از مطالعه لرزهخیزی ناحیه پیش از زمینلرزه 2004 کجور- فیروزآباد (3/6MW=) بهدست آمده است، نشان داده میشود که روش یاد شده، محل رخداد زمینلرزه یادشده را به عنوان یک ناحیه با احتمال زیاد برای رخداد زمینلرزه بزرگ معرفی کرده است. نقشه متغیرهای یادشده برای لرزهخیزی ناحیه در دو بازه زمانی قبل و بعد از زمینلرزه کجور- فیروزآباد رسم شده تا تغییرات زمانی متغیرهای لرزهخیزی تحتتأثیر این زمینلرزه مطالعه شود. نقشه لرزهخیزی منطقه پس از رخداد زمینلرزه، نشان میدهد که رخداد آن باعث تغییر الگوی توزیع تنش در منطقه شده است. این زمینلرزه محل تنشگاهها را تغییر داده و رژیم انباشت تنش در ناحیه را از نیمه باختری البرز به نیمه خاوری انتقال داده است. به نظر میرسد، گسیختگی قطعه باختری گسل خزر در زمینلرزه کجور- فیروزآباد و لرزهخیزی بالای بخش میانی این گسل، باعث انتقال قفلشدگی از انتهای باختری به انتهای خاوری آن شده است. بنابراین قطعه انتهای خاوری گسل خزر به عنوان مکانی که بهتازگی تنش بالایی را تحمل میکند و به عنوان یک تنشگاه جدید در ناحیه البرز معرفی میشود. به همین ترتیب، محدوده بین نیمه خاوری گسل شمال البرز و گسل عطاری و همچنین گسل جاجرم به عنوان تنشگاههای جدید و در نتیجه نواحی خطر جدید در ناحیه البرز معرفی میشوند.
فرشاد جمالی؛ خالد حسامی آذر؛ منوچهر قرشی
چکیده
پهنه گسلی قم - زفره از دیرباز بهعنوان یکی از گسلهای اصلی گستره ایران مرکزی شناخته شده است. در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و بررسیهای صحرایی، هندسه و سازوکار قطعههای گسلی در راستای این پهنه در حدفاصل زفره تا شمال کاشان بررسی شده است.
جابهجایی بستر رودخانهها و مخروط افکنههای ...
بیشتر
پهنه گسلی قم - زفره از دیرباز بهعنوان یکی از گسلهای اصلی گستره ایران مرکزی شناخته شده است. در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و بررسیهای صحرایی، هندسه و سازوکار قطعههای گسلی در راستای این پهنه در حدفاصل زفره تا شمال کاشان بررسی شده است.
جابهجایی بستر رودخانهها و مخروط افکنههای آبرفتی مشاهده شده بر روی تصاویر ماهوارهای و هوایی، همراه با بازدیدهای صحرایی، نشانگر وجود حرکت راستالغز راستبر در طول این پهنه گسلی است. افزون بر این، بررسی عوارض ریختشناختی همراه با برونزدهای گسلی بررسی شده در طول این پهنه گسلی بر وجود یک مؤلفه معکوس با شیب به سمت باختر دلالت دارد که در نتیجه آن، بلوک باختری نسبت به بلوک خاوری فرایش یافته است. بر پایه تفاوتهای ریختزمینساختی و تغییرات مشاهده شده در روند این ساختار، سه قطعه گسلی با نامهای زفره، کاشان و راوند در طول این پهنه گسلی در ناحیه مورد مطالعه شناسایی شده است. معرفی این سه قطعه گسلی از دیدگاه برآورد خطر زمین لرزه در ناحیه کاشان اهمیت بسیار دارد.