زمین شناسی نفت
نسیم ملکی صادقی؛ احمد احمدی خلجی؛ رضا زارعی سهامیه؛ زهرا طهماسبی
چکیده
منطقه مورد مطالعه جزئی از زون زاگرس چینخورده است و در حوضه رسوبی لرستان قرار دارد که در این راستا سه منطقه با پتانسیل بالایی از بیتومین انتخاب شد که شامل منطقه شمالی کوهدشت، شمال خاور پلدختر و جنوب خاور سپیددشت می باشند. در مناطق مورد مطالعه بیتومینها به صورت رگه هایی در میان شکستگی ها و به صورت میانلایه هایی با سنگ میزبان ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه جزئی از زون زاگرس چینخورده است و در حوضه رسوبی لرستان قرار دارد که در این راستا سه منطقه با پتانسیل بالایی از بیتومین انتخاب شد که شامل منطقه شمالی کوهدشت، شمال خاور پلدختر و جنوب خاور سپیددشت می باشند. در مناطق مورد مطالعه بیتومینها به صورت رگه هایی در میان شکستگی ها و به صورت میانلایه هایی با سنگ میزبان رخنمون دارند که ستبرای این رگه ها بین 10 سانتیمتر تا بیش از 5/1 متر می باشند. مطالعات صحرایی نشان داد که بیتومین های مورد مطالعه در شیل های سازند امیران توسعه پیدا کرده اند. بر پایه نتایج حاصل از ژئوشیمی آلی، 10/80 تا 60/93 درصد ترکیبات اشباع شده قابل استخراج در رده آسفالتن ها قرار می گیرند و از نظر بلوغ حرارتی (پختگی مواد آلی) کیفیت بسیار مطلوبی دارند. نمونه های مورد مطالعه در یک محیط رسوبی کاهیده (احیا) تا کمی کاهیده شکل گرفته اند. رسم نمودار Homohopane C34/C35 در برابر Hopane C29/C30 برای بیتومین های مورد مطالعه نشان داد که سنگ مولد نمونه های مورد مطالعه ماهیتی کربناته و آواری دارند. این موضوع را می توان با توجه به سنگشناسی سازندهای مولد بیتومین ها مانند سازندهای ایلام و گورپی در مناطق مورد مطالعه توجیه کرد. نمودار مثلثی استران های منظم (m/z=217) برای بیتومین های مورد مطالعه نشان داد که منشأ ترکیبات آلی بیتومین های مورد مطالعه غالبا" دریایی با مقدار کمی ورود از محیط های خشکی است. تهیشدگی شدید در ایزوتوپ کربن (میانگین 83/28- پرمیل) دلالت بر منشأ ارگانیکی و توده های زیستی (Biomass) در این نمونه ها دارد. از طرفی ترکیبات سولفور با تهیشدگی (16/12 - پرمیل) بیانگر تشکیل در یک محیط رسوبی کاهیده تا نیمه کاهیده دارد و دادههای ایزوتوپ اکسیژن (03/15 + پرمیل) دلالت بر تشکیل مواد آلی از منشأ رسوبی دارد.
سنگ شناسی
عبدالصمد پورمحمد؛ احمد احمدی خلجی؛ سید مسعود همام؛ زهرا طهماسبی؛ محمد ابراهیمی
چکیده
منطقه گیسور در شرق شهرستان گناباد قرار دارد و بخشی از شمال بلوک لوت محسوب میشود. سنگهای این منطقه شامل سنگهای گرانیتوئیدی و مجموعه دگرگونی دمای بالا - فشار پایین هستند. سنگهای گرانیتوئیدی از سه واحد گرانودیوریت، آنکلاو (دگرگونی و آذرین) و میکروگرانیت تشکیل شدهاند. این سنگها در سری کالکآلکالن پتاسیمدار متوسط ...
بیشتر
منطقه گیسور در شرق شهرستان گناباد قرار دارد و بخشی از شمال بلوک لوت محسوب میشود. سنگهای این منطقه شامل سنگهای گرانیتوئیدی و مجموعه دگرگونی دمای بالا - فشار پایین هستند. سنگهای گرانیتوئیدی از سه واحد گرانودیوریت، آنکلاو (دگرگونی و آذرین) و میکروگرانیت تشکیل شدهاند. این سنگها در سری کالکآلکالن پتاسیمدار متوسط تا بالا قرار میگیرند و بهطور ضعیفی پرآلومینوس و از نوع گرانیت I دمای پاییناند. الگوی عناصر کمیاب بهنجار شده به کندریت، غنیشدگی کمتر عناصر ناسازگار و آنومالی منفی منحصر به فرد نسبت به سایر عناصر در Ta, Nb, Sr, P, Ti و Ba اما غنیشدگی قویی را در K، Rb و Th نشان میدهد. این الگوها در نمونههای گرانودیوریت، آنکلاو میکروگرانولار مافیک و تا حدودی میکروگرانیت با هم هماهنگی فوقالعادهای نشان میدهند. به علاوه، این نمونهها چنین هماهنگی را با ترکیب متوسط پوسته بالایی، میانی و گری وکها دارند. آنومالی مثبت در Rb، Th، Sm و آنومالی منفی در Ba بهطور برجستهای مشخص کننده ترکیب پوستهای است. بر پایه ادغام این الگوها با الگوی عناصر کمیاب پوسته بالایی و گریوکها و انطباق با کارهای آزمایشگاهی انجام یافته،گرانیتوئیدهای گیسور دارای منشأ بارز پوستهای هستند. دمای تشکیل براساس دمای اشباع زیرکن C֯ 790- 748 برآورد شده است. آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک با داشتن ویژگی هایی از قبیل اشکال گرد شده و تخم مرغی و هاله اختلاطی در اطراف آنها، بافت دانهریز، چشمهای کوارتزی و پلاژیوکلازی، دارای بیوتیت تیغهای و آپاتیت سوزنی، فازهای اکسیدی در بیوتیت و وجود روند سهمی شکل (هیپربولیک) بین آنکلاو و گرانودیوریت میزبان به همراه مطالعات ژئوشیمی عناصر اصلی و کمیاب، فرآیندهای اختلاط/ آمیختگی (ذوب بخشی) را برای آنها نشان میدهد. الگوی عناصر کمیاب نشان دهنده ارتباط نمونههای گرانیتوئیدی گیسور با سیستم فرورانش است. تجزیه و تحلیل دادههای آن براساس نسبتهای لگاریتمی، محیط برخوردی را نشان میدهد و نمودارهای متمایزکننده تکتونیکی– شیمیایی نیز محیط همزمان تا پس از برخورد را پیشنهاد میدهند که در ارتباط با برخورد بلوک افغان با بلوک لوت تفسیر میشود.
فرهاد زال؛ زهرا طهماسبی؛ احمد احمدی خلجی؛ شاو یانگ جیانگ؛ لئوناید دانیشوسکی؛ کریس هریس
چکیده
بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد شامل تورمالین های با اشکال نودولی، پگماتیتی، آپلیتی، رگهای، شعاعی و رگههای کوارتز - تورمالین میباشند. مقدار δ18O و δD در تورمالین های شعاعی(4/12 و 69-)، نودولی(8/11 و 63-)، کوارتز- تورمالین(7/11 و 57-)، پگماتیتی(62/11 تا 67/11 و 59- تا 73-)، آپلیتی(39/11 و 57-)، رگهای(82/11 و 62-) و میکاشیست(06/11 و 77-) با تغییرات کم و مشابه یکدیگر ...
بیشتر
بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد شامل تورمالین های با اشکال نودولی، پگماتیتی، آپلیتی، رگهای، شعاعی و رگههای کوارتز - تورمالین میباشند. مقدار δ18O و δD در تورمالین های شعاعی(4/12 و 69-)، نودولی(8/11 و 63-)، کوارتز- تورمالین(7/11 و 57-)، پگماتیتی(62/11 تا 67/11 و 59- تا 73-)، آپلیتی(39/11 و 57-)، رگهای(82/11 و 62-) و میکاشیست(06/11 و 77-) با تغییرات کم و مشابه یکدیگر هستند. این مقادیر نشان از یک منشأ ماگمایی برای سیال سازنده تورمالین در بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد دارد. تفاوت مقدار δ18O بین کوارتز و تورمالین بین 2 تا 2/2 درصد است که این نشان میدهد این دو کانی در تعادل با یکدیگر میباشند. دماسنجی با استفاده از مقدار δ18O در زوج کانی کوارتز- تورمالین، دمای تبلور تورمالین ها بین 492 تا 579 درجه سانتیگراد تخمین زده شده است. براساس تغییرات مقادیر δ18O و δDسیال در حال تعادل با تورمالین ها در محدوده آب های ماگمایی و ماگمای پرآلومینیم قرار میگیرد. تمام تورمالین های مشهد حاوی مقادیر 11B مشابه و تغییرات کم بین 4/7- تا 8/10- ‰ میباشد که نشاندهنده یک منبع بور مشترک حاصل از تفریق ماگمای بسیار تکاملیافته برای همه آنها است. بر اساس مقادیر 11B، تورمالین های مشهد در محدوده تورمالین های مربوط به گرانیتهای نوع S که توسط پوسته قارهای شکلگرفتهاند قرار میگیرند. مقدار11B تورمالین های مشهد، مقادیر 11B ماگمای بیوتیت مسکویت گرانیت مشهد را نشان میدهد
محسن چکنی مقدم؛ زهرا طهماسبی؛ احمد احمدی خلجی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال تا شمال غرب شهرستان رابر در استان کرمان قرار دارد و جزئی از کمربند ماگمایی ارومیه-دختر محسوب می شود. در این منطقه تودههای نفوذی متعددی با ترکیب غالب دیوریت، گرانودیوریت و گرانیت در واحدهای آتشفشانی رخنمون دارد. سنگ-های مورد مطالعه بر اساس ویژگی های ژئوشیمیایی به دو گروه تقسیم بندی شده اند: 1) گرانیتوئیدهای ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال تا شمال غرب شهرستان رابر در استان کرمان قرار دارد و جزئی از کمربند ماگمایی ارومیه-دختر محسوب می شود. در این منطقه تودههای نفوذی متعددی با ترکیب غالب دیوریت، گرانودیوریت و گرانیت در واحدهای آتشفشانی رخنمون دارد. سنگ-های مورد مطالعه بر اساس ویژگی های ژئوشیمیایی به دو گروه تقسیم بندی شده اند: 1) گرانیتوئیدهای آداکیتی که با میزان سیلیس (78/66-49/61 درصد وزنی)، Al2O3 (74/17 – 72/15 درصد وزنی)، Sr (ppm 602 -374)، Sr/Y (53-34) و نسبت (La/Yb)N بین 88/16-35/8 و مقادیر اندک Y مشخص میشوند. 2) گرانیتوئیدهای کالکآلکالن که مهمترین خصوصیات آنها عبارتند از: میزان سیلیس (32/72-07/63 درصدوزنی)، نسبتهای پایین Sr/Y (22/13-83/3)، مقادیر بالای Y ( ppm6/31-7/21) و Yb ( ppm26/3-29/2)، میزان Sr کمتر بین ppm 297-119 و نسبت 13/11-02/3 = (La/Yb)N پایینتر نسبت به گروه آداکیتها با آنومالی منفی Eu [(Eu/Eu*)N= (ave. 0.49)]. سنگ-های آداکیتی احتمالاً از پوسته زیرین مافیک (آمفیبولیت گارنتدار) همراه با گارنت + روتیل ± پلاژیوکلاز بعنوان فازهای باقیمانده در محل منبع در عمقی بیشتر از 50 کیلومتر تشکیل شدهاند و گروه کالکآلکالن نیز احتمالاً در اعماق نزدیکتر به سطح زمین نسبت به آداکیتها در پوسته میانی-زیرین با ترکیب سنگی غالب آمفیبولیت تشکیل شدهاند. بررسی نسبتهای ایزوتوپی اولیه (704871/0 - 705195/087Sr/ 86 Sr ( و تغییرات Nd ἑ از 44/1+ تا 19/3 + همراه با تغییرات سیلیس، نشانگر تأثیر آشکار آلایش پوستهای در تکوین ماگمای سازنده این سنگهاست.