بهروز اسکویی؛ غلامعباس فنائی خیرآباد
چکیده
انرژی زمینگرمایی منبع پاک و طبیعی برای تولید الکتریسته و دیگر مصارف صنعتی است. آتشفشان سبلان در استان اردبیل و در شمال باختری ایران واقع شده است. در سال 1998 بهعنوان اولین اولویت اکتشاف انرژی زمینگرمایی در ایران، برداشت دادههای مگنتوتلوریک و دادههای الکترومغناطیسی حوزه زمان در منطقه سبلان، در 212 سایت انجام شده است. برداشت ...
بیشتر
انرژی زمینگرمایی منبع پاک و طبیعی برای تولید الکتریسته و دیگر مصارف صنعتی است. آتشفشان سبلان در استان اردبیل و در شمال باختری ایران واقع شده است. در سال 1998 بهعنوان اولین اولویت اکتشاف انرژی زمینگرمایی در ایران، برداشت دادههای مگنتوتلوریک و دادههای الکترومغناطیسی حوزه زمان در منطقه سبلان، در 212 سایت انجام شده است. برداشت دادههای مگنتوتلوریک در بازه بسامدی 1- 8192 هرتز در مجاورت محل برداشت دادههای الکترومغناطیسی حوزه زمان انجام گرفته است. مشکل عمدهای که به سبب توزیع بیهنجاریهای سطحی موجب شیفت مقادیر مقاومت ویژه (بدون تغییر فاز) میشود با عنوان اثر استاتیک شیفت مطرح است که در این مطالعه از دادههای الکترومغناطیس حوزه زمان برای حذف این اثرات استفاده شده است. هر دو مد دادههای مگنتوتلوریک به وسیله انطباق با منحنی مربوط به تغییر مقاومت ویژه حوزه زمان (به ویژه در بسامدهای بالا) مورد تصحیح اثر استاتیک شیفت قرار گرفت. مدلسازی یک و دوبعدی بر روی دادههای تصحیح شده با استفاده از نرمافزار WinGlink انجام شده است. از آنجا که ابعاد واقعی مخازن زمینگرمایی از نظر تغییرات مقاومت ویژه سه بعدی است، انجام مدلسازی یکبعدی به تنهایی تقریب صحیحی نیست. اما نتایج مدلسازی دوبعدی با تعیین و مطالعه دقیق استرایک در منطقه تا حد زیادی معتبر است. در این مقاله به منظور دستیابی به موقعیت منبع حرارتی و نحوه توزیع مقاومت ویژه در منطقه، تعداد سه نیمرخ متقاطع با 54 سایت در اطراف آتشفشان سبلان مورد بررسی و مدلسازی دوبعدی قرار گرفت. با ترکیب مقاطع دوبعدی به دست آمده از مدلسازی، امکان دستیابی بهتر به نحوه توزیع مقاومت ویژه در ژرفا و ارائه یک مدل فرضی دو و نیم (5/2) بعدی فراهم شده است. این مدل نشانگر وجود احتمالی مخزن اصلی حرارتی در سمت باختر و جنوب باختر منطقه وتا حد زیادی تأییدکننده نتایج دیگر پژوهشها و اطلاعات زمینشناسی موجود در منطقه است.
فرزاد شیرزادی تبار؛ بهروز اسکویی؛ مهرداد باستانی
چکیده
دادههای الکترومغناطیسی هوابرد در حوزههای زمان و بسامد برداشت میشوند. در حوزه زمان، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی ثانویه و در حوزه بسامد مقدار خود میدان مغناطیسی ثانویه اندازهگیری میشود. در این نوشتار دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد با اعمال روش معکوسسازی اُکام به مقادیری از مقاومت ویژه تبدیل میشوند که خواص ...
بیشتر
دادههای الکترومغناطیسی هوابرد در حوزههای زمان و بسامد برداشت میشوند. در حوزه زمان، تغییرات زمانی میدان مغناطیسی ثانویه و در حوزه بسامد مقدار خود میدان مغناطیسی ثانویه اندازهگیری میشود. در این نوشتار دادههای الکترومغناطیسی هوابرد حوزه بسامد با اعمال روش معکوسسازی اُکام به مقادیری از مقاومت ویژه تبدیل میشوند که خواص الکتریکی لایههای افقی زمین را نشان میدهند. در این بررسی، تعداد لایهها بسیار بیشتر از تعداد دادههاست. پس با انتخاب مناسب یک تابع هدف و کمینهکردن آن با استفاده از روش کمترین مربعات، به گونهای عمل میشود که هم متغیرهای مدل دارای کوچکترین ساختار باشند و هم دادهها به حد کافی برازش شوند. از برتریهای این روش نیاز نداشتن به مدل اولیه است و مدل آغازگر هرچه باشد به مدل نهایی همگرا میشود. اعمال این روش بر دادههای الکترومغناطیسی هوابردِ حاصل از مدلهای مصنوعی، نتایج قابل قبولی را تولید میکند. این روش همچنین بر دادههای الکترومغناطیس هوابرد منطقه کلاته رشم در استان سمنان اعمال شده است. مقاطع و نقشههای بهدست آمده، وجود ناحیه کمانی شکل را، که در نقشه زمینشناسی مشخص شده، تأیید میکنند. افزون بر آن، این نقشهها نشان میدهند که این ناحیه کمانی ستبرتر از آن است که در سطح برونزد دارد و علت آن وجود آبرفتهای با ستبرای تقریبا" 7 متر است که در این ناحیه نهشته شدهاند.
منصوره منتهائی؛ بهروز اسکویی؛ هایریش براسه؛ گرهارد کاپینوز
چکیده
بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهند که اعمال الگوریتمهای وارونسازی دو بعدی خاص مدلهای همسانگرد برروی یک مجموعه داده مگنتوتلوریک (MT) متأثر از ناهمسانگردی، میتواند کلان ناهمسانگردی (macroanisotropy) را بهطور مطلوبی بازیابی کند. در ابتدا نحوه اثرگذاری حضور ناهمسانگردی الکتریکی در مراحل معمول تفسیر دادههای MT ...
بیشتر
بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهند که اعمال الگوریتمهای وارونسازی دو بعدی خاص مدلهای همسانگرد برروی یک مجموعه داده مگنتوتلوریک (MT) متأثر از ناهمسانگردی، میتواند کلان ناهمسانگردی (macroanisotropy) را بهطور مطلوبی بازیابی کند. در ابتدا نحوه اثرگذاری حضور ناهمسانگردی الکتریکی در مراحل معمول تفسیر دادههای MT شامل تحلیل ابعادی و وارونسازی دوبعدی، بررسی شده است. به این منظور دو رخسار ناهمسانگرد (بلوک ناهمسانگرد و لایه ناهمسانگرد) که هر دو بخشی از مدلهای کلاً دو بعدی را تشکیل میدهند، اعمال و در هر مورد اثر روندهای ناهمسانگردی و تباینهای مقاومت ویژه متفاوت بر تحلیل ابعادی و رفتار بردارهای القا بررسی شده است. این بررسیها نشان میدهند که از تحلیل ابعادی دادههای MT متأثر از ناهمسانگردی، سویی نزدیک به روند ناهمسانگردی را میتوان برگزید. پس از چرخش دادهها در امتداد این جهت، انجام وارونسازی دوبعدی، ناهمسانگردی را بهصورت قابل قبولی به شکل کلانناهمسانگردی بازیابی میکند. این رویکرد در مورد یک مجموعه داده صحرایی که حضور ناهمسانگردی پیشتر در مورد آن تأیید شده، آزمایش شده است. نتایج این تحلیل نشان میدهد که ناهمسانگردی موجود در دادههای واقعی بهنحو مطلوبی بهشکل کلانناهمسانگردی در مدل نهایی حاصل از وارونسازی نمود یافته است.