دورسنجی
محمد شریفی کیا؛ جلال کرمی؛ احسان فلاحتی
چکیده
سنجش از دور اپتیک روش نوین، کم هزینه و کارآمد در شناسایی مناطق دگرسانی است. با این وجود در مناطق پوشیده از پوششهای گیاهی و رسوبات کواترنر، شناسایی این مناطق تنها توسط تصاویر اپتیک از دقت بالایی برخوردار نیست. به همین دلیل تلفیق دادههای سنجنده اپتیکی ASTER و سنجنده میکروویو PALSAR با روشهای HSV، HSL، بیشترین شباهت و شبکه عصبی فازی به منظور ...
بیشتر
سنجش از دور اپتیک روش نوین، کم هزینه و کارآمد در شناسایی مناطق دگرسانی است. با این وجود در مناطق پوشیده از پوششهای گیاهی و رسوبات کواترنر، شناسایی این مناطق تنها توسط تصاویر اپتیک از دقت بالایی برخوردار نیست. به همین دلیل تلفیق دادههای سنجنده اپتیکی ASTER و سنجنده میکروویو PALSAR با روشهای HSV، HSL، بیشترین شباهت و شبکه عصبی فازی به منظور شناسایی دقیقتر زونهای دگرسانی در غرب استان قزوین مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا شناسایی دگرسانیهای آرژیلیک و پروپیلیتیک توسط تصویر ASTER انجام گرفت. سپس بر اساس اطلاعات زمینشناسی و دادههای میدانی جمعآوری شده، برخی از مناطق دارای دگرسانیهای پوشیده شده رسوبات کواترنر، که توسط تصاویر ASTER قابل شناسایی نیستند، مشخص گردید. در ادامه تلفیق دادههای باند Lسنجنده PALSAR و باندهای مادون قرمز میانی سنجنده ASTER به روشهای HSV، HSL، بیشترین شباهت و شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که تلفیق تصاویر رادار و اپتیک به روشهای HSV و HSL باعث افزایش تفکیکپذیری مناطق دارای رخنمون دگرسانی آرژیلیک از سایر مناطق میشوند. همچنین ترکیب تصاویر رادار و اپتیک به روشهای بیشترین شباهت و شبکه عصبی علاوه بر افزایش تفکیکپذیری زونهای دگرسانی، باعث شناسایی بخشی از ذخایر پوشیده شده توسط رسوبات کواترنر میشوند
وحید عیسوی؛ جلال کرمی؛ عباس علیمحمدی؛ سید علی نیکنژاد
چکیده
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب ...
بیشتر
در دهههای اخیر حفر چاههای ژرف و نیمهژرف بهتدریج جایگزین قناتها شد که در کنار مزیتهای نسبی، با آثار زیستمحیطی فراوانی مانند افت سطح آب زیرزمینی و ایجاد فرونشست برای بیشتر مناطق بهرهبرداری همراه است. به تازگی مطالعاتی بهمنظور جایگزینی سدهای زیرزمینی بهجای سدهای متوسط و کوچک برای ذخیرهسازی و استفاده بهینه از آب و کاهش اثرات زیستمحیطی صورت گرفته است. مکانیابی سدهای زیرزمینی، فرایند کاملا"پیچیدهای است و عوامل زمینشناسی، زمینریختشناسی و آبشناسی نقش تعیینکنندهای دارند. تعیین نقش و اهمیت متغیرهای مورد اشاره مبتنی بر نظرات گروههای کارشناسی است و معمولا" این اهمیت در قالب متغیرهای زبانی بیان میشود. فرایند تحلیل سلسله مراتبی، امکان استفاده از متغیرهای زبانی در کنار متغیرهای کمی را دارد و اساسا" مبتنی بر نظرات کارشناسی است. در سالهای اخیر به منظور افزایش قابلیت روش AHP، این روش با روش فازی پیادهسازی شده و در قالب الگوریتم Fuzzy-AHP ارائه شده است. در این نوشتار، از دو روش AHP و Fuzzy-AHP در تعیین مناطق مناسب برای سدهای زیرزمینی استفاده شد. برای پیادهسازی روش Fuzzy-AHP از روش باکلی و بونیسون استفاده شد و برای غیرفازی کردن مقادیر مطلوبیت فازی ، روش yager بهکارگرفته شد. از مجموع 56 نقطه خروجی زیرحوضهها در روش AHP 26 نقطه و در روش FUZZY-AHP 15 نقطه با مناطق مناسب و قابلدسترس، همپوشانی داشتند. نتایج نشان داد که روش Fuzzy-AHP انعطافپذیری بیشتر و قابلیت بالاتری در تعیین مناطق مناسب سد دارد.
احمد کاظمی مهرنیا؛ ایرج رسا؛ سعید علیرضایی؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ جلال کرمی
چکیده
چکیده
ذخیره مس پورفیری سریدون در 3 کیلومتری شمال خاور معدن سرچشمه قرار دارد. شناسایی دگرسانیهای منطقه، با استفاده از تجزیه 145 نمونه با دستگاه PIMA و پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER صورت گرفت و نتایج با تجزیه 22 نمونه بهروش XRD، مطالعات سنگنگاری و مشاهدات صحرایی کنترل شد. بر اساس مطالعات PIMA در این منطقه، لیتوکپ با مجموعه کانیهای ...
بیشتر
چکیده
ذخیره مس پورفیری سریدون در 3 کیلومتری شمال خاور معدن سرچشمه قرار دارد. شناسایی دگرسانیهای منطقه، با استفاده از تجزیه 145 نمونه با دستگاه PIMA و پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER صورت گرفت و نتایج با تجزیه 22 نمونه بهروش XRD، مطالعات سنگنگاری و مشاهدات صحرایی کنترل شد. بر اساس مطالعات PIMA در این منطقه، لیتوکپ با مجموعه کانیهای دگرسانی آرژیلیک پیشرفته مشخص میشود. این دگرسانی در ترازهای مکاننگاری بالا و حاشیه نقاط ارتفاعی دیده میشود. با وجود گسترش چشمگیر، شدت دگرسانی متغیر و نشانگر توسعه لکهای و بهاحتمال، فرسایش بخشی از آن است. ویژگیهای طیفی پیروفیلیت بهعنوان مقیاس شدت این دگرسانی مورد استفاده قرار گرفت. دگرسانی فیلیک بیشتر در بخش مرکزی ناحیه دیده میشود. مجموعه کانیهای این دگرسانی در تمام سطوح مکاننگاری حضور دارد و در برخی مناطق تحت تأثیر دگرسانی آرژیلیک پیشرفته قرار گرفته است. گسترش دگرسانی آرژیلیک متوسط در حاشیه دگرسانیهای فیلیک و آرژیلیک پیشرفته است. چنین مجموعهای میتواند مربوط به فرایندهای برونزاد یا سیالهای گرمابی دما پایین باشد. تعیین محدوده دگرسانی پروپیلیتیک با استفاده از تصاویر ماهوارهای و سنگنگاری انجام شد. بررسی نتایج تجزیه نمونههای سنگی PIMA به روش ICP-MS و مقایسه آن با چند سیستم پورفیری (شامل ذخایر دره زار، آبدر و چاه فیروزه) در منطقه شمال باختری کمربند کانسارهای پورفیری کرمان نشان میدهد که گسترش دگرسانی آرژیلیک پیشرفته در سطح، میتواند به این مفهوم باشد که در سیستم پورفیری سریدون فرسایش سنگهای روپوش نسبت به دیگر سیستمهای پورفیری، کمتر بوده است. این مطالعات لزوم بررسی سیستمهای دگرسانی با مقادیر کم مس و مولیبدن و با مجموعه کانیهای دگرسانی آرژیلیک پیشرفته را محرز میکند.