رسوب شناسی
علیرضا رستمی؛ محمدحسین آدابی؛ عباس صادقی؛ سیدعلی معلمی
چکیده
در زون ساختاری زاگرس سازند داریان با سن کرتاسه زیرین (آپتین) به عنوان جوانترین سازند مخزنی گروه خامی بالایی از نظر پتانسیل مخزنی هیدروکربنی دارای اهمیت است. اینسازند در برش سطحی کوه میش 135 متر ستبرا دارد و از لایههای نازک تا ستبر و تودهای سنگآهک، سنگآهک رسی و مارن و شیل تشکیل شده است. در این مطالعه ...
بیشتر
در زون ساختاری زاگرس سازند داریان با سن کرتاسه زیرین (آپتین) به عنوان جوانترین سازند مخزنی گروه خامی بالایی از نظر پتانسیل مخزنی هیدروکربنی دارای اهمیت است. اینسازند در برش سطحی کوه میش 135 متر ستبرا دارد و از لایههای نازک تا ستبر و تودهای سنگآهک، سنگآهک رسی و مارن و شیل تشکیل شده است. در این مطالعه ویژگیهای ژئوشیمیایی رسوبات سازند داریان از دید کانیشناسی اولیه و کاربرد دادههای ژئوشیمیایی استخراج شده از عناصر فرعی (Fe, Mn, Na, Sr) در تشخیص سطوح چینهای مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات سنگنگاری منجر به شناسایی 13 ریز رخساره شد که در یک پلتفرم کربناته نوع رمپ در چهار نوع محیط رسوبی از رمپ درونی، رمپ میانی، رمپ بیرونی و بخش ژرف حوضه رسوب کردهاند. سه سکانس رسوبی رده سوم که در مجموع 6 دسته رخساره را دربر میگیرند بر اساس پراکندگی عمودی رخساره، تغییرات نمودار گامای سطحی، الگوهای برانباش رخسارهها، و تغییرات رو به بالا در پاراسکانسها شناسایی شد. ژئوشـیمی عناصـر اصلـی و فرعـی بیانگـر کانیشناسـی اولیـه آراگونیتـی بـرای کربناتهـای سـازند داریان است. رسم نسبت Sr/Ca در برابر Mn نشان از ﺗأﺛﯿﺮ دﯾﺎژﻧﺰ در یک ﺳﯿﺴﺘﻢ دﯾﺎژﻧﺰی نیمه ﺑﺴﺘﻪ با نسبت متوسط تبادل آب به سنگ (W/R) است. تغییرات مقادیر عناصر آهن و منگنز با پراکندگی دسته رخسارهها (system tracts)، توالیهای رسوبی و مرزهای چینهای، در کربناتهای سازند داریان در ارتباط بوده و روند تغییرات در بیشترین میزان عناصر یادشده و کمترین میزان آنها به ترتیب بر سطوح حداکثر غرقابی و مرزهای سکانسی منطبق است. میتوان بر اساس تغییرات میزان عناصر فرعی برای بررسی سطح لایه، مرزهای توالی و همچنین حالتهای اکسیداسیون و احیا استفاده کرد.
رسوب شناسی
محمد شلالوند؛ محمدحسین آدابی؛ افشین زهدی
چکیده
دراینمطالعه، سازند تلهزنگ بهسن پالئوسنپسین در جنوبغرب کرمانشاه ازنظر خصوصیات ژئوشیمیعنصری وفرآیندهای دیاژنزی تأثیرگذار درطی تدفین موردبررسی قرارگرفتهاست. این سازند درتوالی مطالعهشده 282 متر ضخامتدارد که عمدتاًازسنگآهکهای دریایی کمعمق بههمراه میانلایههای مارنودولومیت تشکیلشدهاست. مهمترین فرآیندهای ...
بیشتر
دراینمطالعه، سازند تلهزنگ بهسن پالئوسنپسین در جنوبغرب کرمانشاه ازنظر خصوصیات ژئوشیمیعنصری وفرآیندهای دیاژنزی تأثیرگذار درطی تدفین موردبررسی قرارگرفتهاست. این سازند درتوالی مطالعهشده 282 متر ضخامتدارد که عمدتاًازسنگآهکهای دریایی کمعمق بههمراه میانلایههای مارنودولومیت تشکیلشدهاست. مهمترین فرآیندهای دیاژنزی این سازند میکرایتیشدن، انواعتخلخلها، سیمانیشدن، دولومیتیشدن و فشردگی میباشد. باتوجهبه بافت سنگ وفراوانی ذرات اسکلتی ناپایدار (جلبک سبز و دوکفهای)، تخلخل و سیمانیشدن بیشترین سهم را در بین فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده دارند. مطالعات میکروسکوپی وژئوشیمیایی نشانمیدهد که این فرآیندها درمراحل ائوژنز و مزوژنز ابتدایی و درمحیطهای دریایی، متائوریک و تدفینی کمعمق انجام شدهاند. شواهد نشانمیدهدکه کربناتهای سازند تلهزنگ تدفین عمیق را بعداز تهنشست درطی دیاژنز تحمل نکردهاند. سیالاتی که درطیتدفین بخشهای زیرین این سازندرا تحتتأثیر قراردادهاست عمدتاً ماهیتی دریایی داشته وبهسمت بالای توالی علاوه بر آبدریا بهمیزان کمتر سیالات متائوریک نیز در طی دیاژنز، کربناتهای دریایی سازند تلهزنگ را تحتتأثیر قراردادهاست. بالا بودن نسبت استرانسیوم به منگنز (میانگین5/27) و نسبت استرانسیومبهکلسیم (میانگین61/1) و همچنین مقادیر پایین آهن (میانگین 78 پیپیام) ومنگنز (میانگین 27 پیپیام) بیانگر سیستم دیاژنتیکی بسته با تبادل آببهسنگ پایین برای کربناتهای سازند تلهزنگ است که اینمقداردربخشهای بالاییتوالی بهطور نسبی افزایش مییابد. دلیلاینافزایش میتواندبهتأثیرسیالاتمتائوریک باتوجهبه حضورناپیوستگیفرسایشی بزرگمقیاسی باشد که در رأس سازند تلهزنگ و درزیر ماسهسنگها و کنگلومراهای قرمزرنگ سازندکشکان قرارگرفتهاست.
رسوب شناسی
سیده زهرا پورحیدر؛ محمدحسین آدابی؛ میررضا موسوی طسوج؛ عباس صادقی
چکیده
سازند کربناته الیکا بخش اعظم رسوبات دوره تریاس در حوضه رسوبی- ساختاری البرز را تشکیل میدهد. در این پژوهش رخسارهها و محیط رسوبی این سازند به ستبرای 746 متر در برش شهمیرزاد و 756 متر در برش زرشک دره در بخش جنوبی البرز مرکزی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مطالعات رخسارهای این سازند منجر به شناسایی چهار کمربند رخسارهای (پهنه جزرومدی، ...
بیشتر
سازند کربناته الیکا بخش اعظم رسوبات دوره تریاس در حوضه رسوبی- ساختاری البرز را تشکیل میدهد. در این پژوهش رخسارهها و محیط رسوبی این سازند به ستبرای 746 متر در برش شهمیرزاد و 756 متر در برش زرشک دره در بخش جنوبی البرز مرکزی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مطالعات رخسارهای این سازند منجر به شناسایی چهار کمربند رخسارهای (پهنه جزرومدی، پشتهها یا تپهها، لاگون و دریای باز) شامل دوازده رخساره کربناته شده است که به احتمال زیاد در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ بر جای گذاشته شدهاند. نهشت رسوبات در این رمپ را میتوان به سه مرحله تقسیم کرد. در مرحله اول، بخش اعظم رسوبات آهکهای ورمیکوله از رخسارههای مادستون دارای زیست آشفتگی و مادستون پلوئیدی تشکیل شدهاند. فراوانی بالای رخسارههایی مانند استروماتولیت لامینهای، پکستون/ گرینستون اینتراکلستی و مادستون لامینهای از مشخصههای بارز رسوبات مرحله دوم (بخش دولومیت میانی) و نشاندهنده کم شدن عمق محیط رسوبگذاری است. در مرحله سوم، محیط برای گسترش پشتههای سدی و رخساره گرینستون/ پکستون پلوئیدی مناسب شده است.
رسوب شناسی
المیرا شاه کرم؛ محمدحسین آدابی؛ داود جهانی؛ سید حمید وزیری
چکیده
سازند دلیچای نخستین واحد سنگی از رسوبات دریایی ژوراسیک میانی البرز است که در محیط دریایی نهشته شده است. مرز سازند دلیچای با سازند شمشک ناپیوسته از نوع فرسایشی و مرز آن با سازند لار به صورت همشیب است و تشابهات سنگشناختی باعث شده که نتوان مرز آن با سازند لار را به راحتی از یکدیگر شناسایی کرد. همچنین شناسایی کانیشناسی اولیه کربناتها ...
بیشتر
سازند دلیچای نخستین واحد سنگی از رسوبات دریایی ژوراسیک میانی البرز است که در محیط دریایی نهشته شده است. مرز سازند دلیچای با سازند شمشک ناپیوسته از نوع فرسایشی و مرز آن با سازند لار به صورت همشیب است و تشابهات سنگشناختی باعث شده که نتوان مرز آن با سازند لار را به راحتی از یکدیگر شناسایی کرد. همچنین شناسایی کانیشناسی اولیه کربناتها به دلیل تاثیر فرایندهای دیاژنتیکی صرفا بر اساس بررسیهای سنگشناسی امری مشکل است. در این پژوهش برشی از کوه شرف به ستبرای 1420 متر و با برداشت 149 نمونه مورد مطالعه قرارگرفت. با بررسی عناصر اصلی و فرعی، ایزوتوپهای اکسیژن و کربن و ترسیم این مقادیر در مقابل یکدیگر، دریافتیم که کربناتهای سازند دلیچای دارای ترکیب اولیه آراگونیتی بوده و دیاژنز غیردریایی بیشترین تاثیر را روی آنها گذاشته است. همچنین با ترسیم نسبت Sr/Ca در برابر Mn مشخص شد که این کربناتها تحت تاثیر یک محیط نیمه بسته تا باز دیاژنتیکی قرارگرفتهاند. در نهایت با استفاده از تغییرات Sr، Sr/Na، Sr/Ca و ایزوتوپ اکسیژن و کربن، توانستهایم مرز این سازند با سازند لار را در ستبرای 1200 متری مشخص کنیم. همچنین دمای محیط دیاژنتیکی سنگآهکهای این برش معادل 9/32 درجه سانتیگراد محاسبه شده است.
رسوب شناسی
امید کاک مم؛ محمدحسین آدابی؛ احسان ده یادگاری
چکیده
بافت، ساخت رسوبی و فوناهای موجود منجر به شناسایی دوازده رخساره کربناته- تبخیری شده است. این رخسارهها در سه کمربند رخسارهای پهنه جزرومدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. گسترش پهنه جزرومدی به همراه رسوبات تبخیری و رخسارههای ترومبولیتی و استروماتولیتی، عدم وجود ساختمانهای ریفی دارای تداوم جانبی، حضور گسترده گل کربناته و ...
بیشتر
بافت، ساخت رسوبی و فوناهای موجود منجر به شناسایی دوازده رخساره کربناته- تبخیری شده است. این رخسارهها در سه کمربند رخسارهای پهنه جزرومدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. گسترش پهنه جزرومدی به همراه رسوبات تبخیری و رخسارههای ترومبولیتی و استروماتولیتی، عدم وجود ساختمانهای ریفی دارای تداوم جانبی، حضور گسترده گل کربناته و نبود رخسارههای ریزشی و لغزشی تأییدکننده یک محیط رمپ کربناته از نوع هموکلینال برای سازند کنگان است. رخسارههای شناسایی شده بر اساس مشخصات پتروفیزیکی که حاصل فرایندهای اولیه رسوبگذاری و دیاژنز میباشد در قالب هفت گونه سنگی طبقهبندی شدهاند که در آنها گونه سنگی نخست (RT1) فاقد خواص مطلوب مخزنی بوده و به ترتیب به سمت RT7 کیفیت مخزنی افزایش مییابد. تغییرات جانبی و عمودی رخسارهها منجر به شناسایی دو سکانس رسوبی رده سوم شده است که الگوی انباشت چینهای در آنها توسط رخسارههای سابتایدال با مشخصات مخزنی مناسب که توسط رخسارههای تبخیری و پریتایدال با مشخصات پایین مخزنی در برگرفته شدهاند، مشخص میشود. بیشترین کیفیت مخزنی سازند کنگان در دو زون مخزنی K1 و K2 منطبق بر انتهای TST، سطح بیشینه پیشروی آب دریا (mfs) و قاعده HST در سکانسهای رسوبی شناسایی شده میباشد که در رخسارههای شول کربناته واقع شده است.
رسوب شناسی
یزدان گلستان؛ امید کاک مم؛ محمدحسین آدابی؛ احسان دهیادگاری
چکیده
توالی کربناته- تبخیری، همراه با رسوبات سیلیسی آواری و نهشته های مخلوط سیلیسی آواری- کربناته مخزن آسماری/پابده با سن الیگو-میوسن در میدان نفتی کرنج به منظور بررسی دیاژنز، ریزرخسارهها و تعیین کانیشناسی اولیه هدف این مطالعه بوده است. میکرایتیشدن، انحلال، تراکم، نئومورفیسم، سیمانیشدن و دولومیتیشدن از جمله فرایندهای دیاژنزی ...
بیشتر
توالی کربناته- تبخیری، همراه با رسوبات سیلیسی آواری و نهشته های مخلوط سیلیسی آواری- کربناته مخزن آسماری/پابده با سن الیگو-میوسن در میدان نفتی کرنج به منظور بررسی دیاژنز، ریزرخسارهها و تعیین کانیشناسی اولیه هدف این مطالعه بوده است. میکرایتیشدن، انحلال، تراکم، نئومورفیسم، سیمانیشدن و دولومیتیشدن از جمله فرایندهای دیاژنزی موثر بر توالی آسماری/پابده بودهاند. بر اساس مطالعات پتروگرافی 3 نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپارایت و دولواسپارایت شناسایی شد که در مجموع موجب ارتقاء کیفیت مخزنی شدهاند. در این توالی یازده ریزرخسارهی کربناته- تبخیری که در چهار محیط اصلی شامل پهنه جذرومدی، لاگون، شول کربناته و دریای باز نهشته شدهاند مشخص گردید. محیط رسوبی سازند آسماری یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ همشیب معرفی شده است. مطالعات دیاژنتیکی نشاندهنده تاثیر هر سه محیط دیاژنزی دریایی، متئوریکی و تدفینی بر روی این نهشتهها میباشد. ژئوشیمی عناصر اصلی و فرعی بیانگر کانیشناسی اولیه آراگونیتی برای کربناتهای سازند آسماری میباشد. نسبت بالای Sr/Mn و نیز بالا بودن نسبت Sr/Ca و پایین بودن میزان منگنز حاکی از سیستم دیاژنتیکی بسته با نسبت تبادل آب به سنگ (W/R) کم برای کربناتهای سازند آسماری است.
رسوب شناسی
امید کاک مم؛ محمدحسین آدابی؛ بهمن گودرزی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی دلومیتی شدن و تاثیر آن در کیفیت مخزنی نهشتههای سازند دالان بالایی به سن پرمین- تریاس صورت گرفته است. در این مقطع سازند دالان بالایی دارای توالی از سنگهای کربناته و تبخیری به ضخامت 265 متر میباشد. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 11 ریزرخساره مختلف کربناته- تبخیری شناسایی شده است. ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی دلومیتی شدن و تاثیر آن در کیفیت مخزنی نهشتههای سازند دالان بالایی به سن پرمین- تریاس صورت گرفته است. در این مقطع سازند دالان بالایی دارای توالی از سنگهای کربناته و تبخیری به ضخامت 265 متر میباشد. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فوناهای موجود، 11 ریزرخساره مختلف کربناته- تبخیری شناسایی شده است. این ریزرخسارهها در قالب سه کمربند رخساره ای شامل پهنه جزر و مدی، لاگون و شول کربناته نهشته شدهاند. بر مبنای مطالعات پتروگرافی چهار نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپارایت، دولواسپارایت و سیمان دولومیتی در این نهشتهها شناسایی شده است. دادههای تخلخل و تراوایی در انواع مختلف دولومیتها نشان می دهد که در اغلب دولومیتها میزان تراوایی به طور مستقیم به تخلخل کل بستگی ندارد بلکه به میزان به هم مرتبط بودن حفرهها از طریق حفرههای گلوگاهی بستگی دارد؛ که خود مرتبط با افزایش اندازه بلورهای دولومیت میباشد. به طوریکه از مراحل اولیه دولومیتیشدن یعنی تشکیل دولومیکرایتها با افزایش درجه دولومیتی شدن یعنی تشکیل دولومیت های نوع دوم و سوم با اندازه بلورهای بزرگتر که در بیشتر موارد از بلورهای مسطح و نیمه مسطح شکل دار و نیمه شکل دار تشکیل شدهاند، خواص مخزنی ارتقاء چشمگیری داشته است. ولی در نهایت با افزایش هر چه بیشتر دولومیتی شدن و رشد بلورهای دولومیت به سمت یکدیگر و از بین رفتن حفرههای گلوگاهی و تشکیل سیمانهای دولومیتی، خواص مخزنی از بین میرود. دولومیتیشدن باعث بیشترین خواص مخزنی در دولوپکستونهای دانه افزون دارای دولواسپارایتهای با بلورهای مسطح شده است.
علی امیری؛ ایرج رسا؛ احمد خاکزاد؛ محمدحسین آدابی
چکیده
کانسارهای روی و سرب ناحیه راور- بافق در سنگ میزبان کربناتی پرمین بالایی قرار دارند. برخی از کانسارهای روی و سرب این ناحیه، دربردارنده کانسنگ سولفیدی هستند. مطالعات انجام شده بر روی فازهای سولفیدی جدا شده از کانسنگ سولفیدی نشان میدهد که دامنه تغییرات ایزوتوپهای گوگرد در این کانسارها ناچیز بوده و مقدار δ34Sدر کانیهای سولفیدی ...
بیشتر
کانسارهای روی و سرب ناحیه راور- بافق در سنگ میزبان کربناتی پرمین بالایی قرار دارند. برخی از کانسارهای روی و سرب این ناحیه، دربردارنده کانسنگ سولفیدی هستند. مطالعات انجام شده بر روی فازهای سولفیدی جدا شده از کانسنگ سولفیدی نشان میدهد که دامنه تغییرات ایزوتوپهای گوگرد در این کانسارها ناچیز بوده و مقدار δ34Sدر کانیهای سولفیدی آنها از 03/11 تا 55/18 در تغییر است. شواهد موجود حاکی از برتری فرایند کاهیدگی گرماشیمیایی(احیاء ترموشیمیایی) سولفات برای تأمین گوگرد کاهیده مورد نیاز این کانسارها بوده و به نظر میرسد که گوگرد مورد نیاز از طریق کاهیدگی سولفاتهای موجود در سازند گچدار دزو (کامبرین زیرین) تأمین شده باشد. دمای برآورد شده از روی زوجهای سولفیدی در حال تعادل نشانگر دامنه تغییرات تقریبی از 58 تا 114 درجه سانتیگراد است. بهترین مدل تشکیل برای کانسارهای این ناحیه مدل آمیختگی است. براساس این مدل، شورابهای حوضهای مشتق از سازند دزو با سیالهای حوضهای مشتق از سنگهای کربناتی پرمین بالایی مخلوط شده و کانسارهای روی و سرب را در این ناحیه به وجود آوردهاند.