زمین شناسی اقتصادی
فاطمه صباحی؛ محمد لطفی؛ پیمان افضل؛ نیما نظافتی
چکیده
کانسار گردنه شیر در محدوده مطالعاتی جنوب غرب اردستان در استان اصفهان واقع است. از لحاظ لیتواستراتیگرافی علاوه بر رخنمون های کوچکی از شیل های ژوراسیک، ساختار اصلی از کربنات و سنگ های آواری تشکیل شده که از نظر زمانی به پالئوزوئیک، تریاس و کرتاسه تعلق دارند. کربنات های دولومیتی سازند شتری سنگ میزبان کانه زایی می باشند. براساس مطالعات ...
بیشتر
کانسار گردنه شیر در محدوده مطالعاتی جنوب غرب اردستان در استان اصفهان واقع است. از لحاظ لیتواستراتیگرافی علاوه بر رخنمون های کوچکی از شیل های ژوراسیک، ساختار اصلی از کربنات و سنگ های آواری تشکیل شده که از نظر زمانی به پالئوزوئیک، تریاس و کرتاسه تعلق دارند. کربنات های دولومیتی سازند شتری سنگ میزبان کانه زایی می باشند. براساس مطالعات مقاطع صیقلی ، توالی پاراژنزی بخش های مینرالیزه عبارتند از: پیریت، کالکوپیریت، گالن، اسفالریت،مالاکیت، سروزیت، اسمیت زونیت، اکسیدهای آهن و گانگ ها شامل باریت، کوارتز و کلسیت. سیالات درگیر غنی از مایع دوفازی (L+V) بعنوان انواع اصلی سیالات شناسایی شد. این نوع سیالات در فاز مایع همگن شده اند که دامنه دمایی و شوری آنها عبارتند از: °C 283-216 ، 183-78TH: و NaCl eq. wt% 25-10.2 و 9.7-3.5 Salinity:. داده های میکروترمومتریک ماهیت دو جمعیت از سیالات درگیر را نشان می دهد که از منابع متفاوتی نشأت گرفته اند که می توانند از شورابه های حوضه ای و طی فشردگی رسوبات در محیط دریایی کم عمق مشتق شده و پس از حرکت از میان رسوبات، کانسار استراتاباند تشکیل شده باشد. مقادیر 34Sδ در کانسار گردنه شیر با دامنه تغییرات 0.6- تا 20.4- در هزار از کانه گالن بدست آمده بیانگر احیاء سولفات باکتریایی در یک حوضه رسوبی فرونشستی می باشد. براساس مشاهدات صحرایی، شواهد مینرالوژیکی، مطالعه سیالات درگیر و آنالیز ایزوتوپ پایدار سولفور چنین نتیجه گیری می شود که کانسار گردنه شیر یک کانسار استراتاباند با سنگ میزبان کربناته از نوع دره می سی سی پی(MVT) می باشد.
رضوان پورمعصومی؛ علیرضا جعفریراد؛ محمد لطفی؛ پیمان افضل
چکیده
کانسار خانکشی در 80 کیلومتری جنوب غرب تهران و در استان مرکزی واقع شده است. این محدوده شامل توالی از سنگهای آتشفشانی آذرآواری بوده که بهطور غالب شامل تراکیآندزیت و آندزیت با روند شرقی غربی و با سن ائوسن است. این سنگها ماهیت پتاسیم بالا دارند و از دید جایگاه زمینساختی، در موقعیت حاشیه حوضه پشت کمانی و تحت تأثیر فرایندهای کششی ...
بیشتر
کانسار خانکشی در 80 کیلومتری جنوب غرب تهران و در استان مرکزی واقع شده است. این محدوده شامل توالی از سنگهای آتشفشانی آذرآواری بوده که بهطور غالب شامل تراکیآندزیت و آندزیت با روند شرقی غربی و با سن ائوسن است. این سنگها ماهیت پتاسیم بالا دارند و از دید جایگاه زمینساختی، در موقعیت حاشیه حوضه پشت کمانی و تحت تأثیر فرایندهای کششی قرار گرفتهاند. قدیمیترین سنگهای منطقه مربوط به واحد Elta از نوع توف سبز آندزیتی در جنوب شرقی محدوده معدنی خانکشی است. این واحد شاخص حوضهای با فعالیت آتشفشانی همزمان با رسوبگذاری و فعالیت بروندمهاست. در این راستا، توفهای سبز با لایهبندی ظریف همزمان با آهکهای میکروکریستالین نوع میکرایتی، در این حوضه شکل گرفته اند. از سوی دیگر، حضور آهکهای نوع میکرایتی همراه با پیریتهای فرامبوییدال در این واحد سنگی، توجیه کننده محیط احیایی در رخداد کانهزایی سولفیدی و حاکی از فعالیت بروندمهاست که میتواند منبع تغذیه کننده سولفور در کانهزایی سولفیدی تیپ مانتو در این منطقه باشد. سنگ میزبان این کانسار، واحد Eltاز نوع لاتیت آندزیت با بافت مگاپورفیریتیک و شامل کالکوپیریت، بورنیت به عنوان کانههای اصلی است که با پیریت و بهطور فرعی کالکوسیت، کوولیت، هماتیت، گوتیت، مالاکیت و رگچههای دولومیتی- دولواسپارایتی همراه هستند. جانشینی پیریت فرامبوییدال توسط کالکوپیریت و بورنیت، بهصورت بلورهای ریز کروی در زمینه میکرایتی اولیه و نیز تهنشست این دو کانی توسط محلولهای هیدروترمال بهصورت بلورهای سابهدرال در داخل رگه و رگچههای دولواسپارایت حاصل از تبلور سنگهای کربناتی میکرایتی به شکل اپیژنتیک است که فرآوردههای ثانویه سوپرژن را تولید کردهاند. این واحد همراه با پیروکلاستیکها و توفهای برشی وابسته (واحد Elta) نماینده یک سیکل ولکانیکی بوده که بهصورت چینهکران در آن کانه زایی مس رخ داده است. دگرسانیهای مرتبط با کانسارسازی شامل کلریتی شدن ضعیف، اکسیداسیون همراه با درجه کمتری از دگرسانی آرژیلیک، سرسیتی شدن و زئولیتی شدن است. در محدوده مطالعاتی کانهزایی مس از نوع چینهکران و با بافت دانهپراکنده، رگه- رگچهای، پرکننده فضاهای خالی و جانشینی دیده میشود. مطالعات میانبارهای سیال، دمای همگنشدگی را بین 4/129 تا 1/227 ( با میانگین 175) درجه سانتیگراد و دامنه تغییرات شوری را بین 91/1تا 4/13 (با میانگین 12) درصد وزنی نمک طعام نشان میدهد. عمق به دام افتادن میانبارهای سیال دراین کانسار، کمتر از 200 متر و فشار کمتر از 74 بار است. این کانسار بر پایه ویژگیهای زمینشناسی، کانیشناسی، بافت و ساخت و دادههای حاصل از میانبارهای سیال، قابل مقایسه با کانسارهای مس نوع مانتو است.
سیدعلی حسینی؛ سیدوحید شاهرخی؛ پیمان افضل؛ طاهر فرهادی نژاد؛ حمید ایمانزاده
چکیده
با استفاده از دادههای برداشت شده ژئوشیمیایی رسوب آبراههای، میتوان اکتشاف ناحیهای در مراحل شناسایی و پیجویی را انجام داد. در این مقاله به منظور مطالعات اکتشاف ناحیهای از روشهای فرکتالی عیار- مساحت و عیار- تعداد استفاده و ناهنجاریهای عناصر شاخص شامل آرسنیک، آنتیموان، طلا و مس بررسی شد. 855 نمونه از رسوبات آبراههای ...
بیشتر
با استفاده از دادههای برداشت شده ژئوشیمیایی رسوب آبراههای، میتوان اکتشاف ناحیهای در مراحل شناسایی و پیجویی را انجام داد. در این مقاله به منظور مطالعات اکتشاف ناحیهای از روشهای فرکتالی عیار- مساحت و عیار- تعداد استفاده و ناهنجاریهای عناصر شاخص شامل آرسنیک، آنتیموان، طلا و مس بررسی شد. 855 نمونه از رسوبات آبراههای در برگه 1:100000 آلوت در استان کردستان مورد تجزیه ICP-MS قرار گرفت. سپس پردازشهای آماری و نمودار ستونی روی این عناصر صورت پذیرفت. در ادامه با استفاده از روشهای فرکتالی عیار- تعداد و عیار- مساحت بیهنجاریهای این عناصر در این برگه انجام و نقشههای هنجاریها رسم شد. همچنین مقایسه میان دو روش فرکتالی عیار- تعداد و عیار- مساحت در برگه آلوت با توجه به جایگاه زمینشناسی، ساختارهای موجود و سنگشناسی چیره انجام گرفت. بهطور کلی نتایج حاصل از دو روش نشان داد که در مناطق مرکزی و جنوب خاوری محدوده میزان عیار این عناصر افزایش مییابد و در این مناطق احتمال وجود مناطق امیدبخش کانساری بالاست. هر چند که روش عیار- تعداد با ایجاد هالههای ژئوشیمیایی گستردهتر و با دربرگرفتن کانسار شناخته شده باریکا و پیروی از روند مورد انتظار کانهزایی در پهنه سنندج- سیرجان، مناطق پرپتانسیل محتملتری را برای عناصر مورد مطالعه نشان داد.
معصومه خلج معصومی؛ محمد لطفی؛ ایوب معمار کوچهباغ؛ احمد خاکزاد؛ پیمان افضل
چکیده
منطقه مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در پهنه ساختاری ایران مرکزی و در کمربند فلززایی بافق- رباط پشتبادام قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی کمیاب در منطقه ساغند، بهطور چیره از نوع گرمابی و متاسوماتیسم وابسته به تودههای نفوذی منطقه (گرانیت موجود در شمال آنومالی پنج) است. تمرکز اورانیم نوع گرمابی، از سامانه ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در پهنه ساختاری ایران مرکزی و در کمربند فلززایی بافق- رباط پشتبادام قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی کمیاب در منطقه ساغند، بهطور چیره از نوع گرمابی و متاسوماتیسم وابسته به تودههای نفوذی منطقه (گرانیت موجود در شمال آنومالی پنج) است. تمرکز اورانیم نوع گرمابی، از سامانه شکستگیهای ژرف پیروی میکند و در حواشی عدسیها و تودههای مگنتیت به جا گذاشته شده است. علت آن، ایجاد محیطهای ژئوشیمیایی مناسب است و پدیده متاسوماتیسم آلکالن و همراهی توریم و اورانیم با عناصر خاکی کمیاب یکی از آشکارترین ویژگیهای این چرخه فلززایی در ایران مرکزی و منطقه مورد مطالعه است. در منطقه ساغند و بهویژه محدوده مورد مطالعه، سریم و ایتریم همبستگی مثبت زیادی با کانیسازی عناصر پرتوزا (اورانیم و توریم) نشان میدهند. به خاطر رابطه ژنتیکی این عناصر (سریم و ایتریم)، با کمک روش آمار کلاسیک و با استفاده از محاسبه متغیرهای آماری روی دادههای لیتوژئوشیمیایی برداشتشده در منطقه، جدایش جوامع بیهنجار صورت پذیرفت، سپس نمودارهای ستونی پراکندگی فراوانی آن رسم و متغیرهای آماری عناصر محاسبه و در پایان جدایش جوامع بیهنجار صورت گرفت. نتایج حاصل از همبستگی مثبت و بالای توریم و اورانیم با عناصر سریم و ایتریم در منطقه نشان میدهد که فازهای کانیسازی این عناصر یکسان است و از یک سازوکار پیروی میکند. با تلفیق نقشههای ژئوشیمیایی با زمینشناسی مشخص شدکهکانیسازی عناصر پرتوزا در منطقه از نوع متاسوماتیت است که سنگهای اولیه منطقه، شامل واحدهای سنگی آذرآواری، دیابازها، داسیتپورفیری و گابرو را تحت تأثیر متاسوماتیسم قرار داده و انواع سنگهای اصلی منطقه آمفیبولمتاسوماتیت، آمفیبول – آلبیتمتاسوماتیت، آلبیتمتاسوماتیت، آمفیبول- کوارتز- فلدسپار متاسوماتیت، آمفیبول- فلدسپار- اپیدوتمتاسوماتیت و آمفیبول- بیوتیت- ارتوز- تالک- کلریت- اپیدوتمتاسوماتیت را در منطقه بهوجود آورده است. بیهنجاری بهدستآمده برای اورانیم، با روش آمار کلاسیک، در باختر متمایل به جنوب باختری، مرکز و جنوب نقشه مشخص شد. این روش برای بیهنجاری توریم، نواحی باختر متمایل به جنوب باختری، مرکز و جنوب نقشه- که بخش مرکزی توریم بیشتری نسبت به اورانیم دارد- را آشکار کرد و برای بیهنجاری سریم و ایتریم نیز همان مناطق بیهنجار بالا را نشان داد، با این تفاوت که مقدار ایتریم نسبت به عناصر دیگر در مرکز، بیهنجاری بیشتری را نشان میدهد.
سید تقی دلاور؛ ایرج رسا؛ محمد لطفی؛ گرگور بورگ؛ نعمتاله رشید نژاد عمران؛ پیمان افضل
چکیده
کانسار روی - سرب تنگِدِزان در انتهاییترین گوشه باختری استان اصفهان و در 22 کیلومتری باختر شهرستان بویین میاندشت، در محور کانهزایی سرب و روی ملایر- اصفهان قرار دارد. این کانسار یکی از کانسارهای چینهکران (استراتاباند) در توالی کربناتی ژوراسیک --کرتاسه است. ماده معدنی در این کانسار با دو ژئومتری رخنمون دارد؛ 1) لایهای و عدسیشکل ...
بیشتر
کانسار روی - سرب تنگِدِزان در انتهاییترین گوشه باختری استان اصفهان و در 22 کیلومتری باختر شهرستان بویین میاندشت، در محور کانهزایی سرب و روی ملایر- اصفهان قرار دارد. این کانسار یکی از کانسارهای چینهکران (استراتاباند) در توالی کربناتی ژوراسیک --کرتاسه است. ماده معدنی در این کانسار با دو ژئومتری رخنمون دارد؛ 1) لایهای و عدسیشکل و همخوان با لایهبندی؛ 2) قطعکننده و در امتداد شکستگیها به صورت ثانویه. در کانسار تنگِدِزان دو رخساره کانهدار تشخیص داده شده است؛ 1- رخساره سنگآهک دولومیتی (میکرواسپاریت) که دارای 3 افق اصلی کانهدار است و کانههای اصلی آن ساده و دربردارنده گالن، اسفالریت، پیریت هستند که به صورت جانشینی و پرکننده فضای خالی و همچنین در شکستگیها حضور دارند؛ 2- رخساره سنگآهک بلورین مارنی که آثار کانهزایی روی و سرب بهصورت خیلی ضعیف، دانه پراکنده و بسیار ریز در آن دیده میشود. کانسار دربردارنده دو بخش برونزاد در سطح و سولفید در ژرفاست و همبود کانهای آن گالن، اسفالریت، پیریت، همیمورفیت، اسمیتزونیت، سروزیت و کمتر هیدروزنسیت و باریت است. عناصر نقره و کادمیم در این کانسار عیار قابل توجهی دارند و به عنوان محصول فرعی مطرح هستند. بررسیهای انجامشده و وجود شواهدی چون ویژگیهای زمینشناسی و رخسارههای کانهدار، گسترش پهنههای برونزاد و سولفیدی، ژئومتری ماده معدنی، همبود کانیایی، ساخت و بافت ماده معدنی در مقیاسهای مختلف، دگرسانیهای موجود بهویژه دولومیتی شدن و مطالعات لیتوژئوشیمیایی همگی نشان از آن دارد که کانسار روی- سرب تنگِدِزان در ردیف کانسارهای نوع دره میسیسیپی قرار میگیرد.
افشار ضیاظریفی؛ سینا مهری سوخته کوهی؛ پیمان افضل؛ حمیدرضا جعفری
چکیده
برای بررسی پراکندگی عناصر پرتوزا در یک محدوده مورد مطالعه بهترین ابزار اکتشافی دادههای رادیومتری هوابرد هستند. در این نوشتار ابتدا به وسیله روش آمار کلاسیک و با استفاده از محاسبه متغیرهای آماری روی دادههای برداشتشده ژئوفیزیک هوایی منطقه، جدایش جوامع بیهنجاری انجام و سپس جداول پراکندگی فراوانی عناصر اورانیم، توریم ...
بیشتر
برای بررسی پراکندگی عناصر پرتوزا در یک محدوده مورد مطالعه بهترین ابزار اکتشافی دادههای رادیومتری هوابرد هستند. در این نوشتار ابتدا به وسیله روش آمار کلاسیک و با استفاده از محاسبه متغیرهای آماری روی دادههای برداشتشده ژئوفیزیک هوایی منطقه، جدایش جوامع بیهنجاری انجام و سپس جداول پراکندگی فراوانی عناصر اورانیم، توریم و پتاسیم و نمودارهای ستونی پراکندگی فراوانی این عناصر رسم شده است. پس از رسم نمودارهای ستونی پراکندگی، متغیرهای آماری این عناصر محاسبه شده و در پایان جدایش جوامع بیهنجاری بر اساس پراکندگی پیرامون میانگین صورتگرفته است. نقشههای پراکندگی عناصر رادیواکتیو رسم شد. کنترل زمینی با برداشتهای رادیومتری و انجام تجزیه شیمیایی انجام شد. در پایان نتایج برداشتهای رادیومتری و تجزیههای شیمیایی تأکید بر غیراقتصادی بودن کانهزایی عناصر پرتوزا در منطقه داشتند.
پیمان افضل؛ احمد خاکزاد؛ پرویز معارفوند؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران؛ یونس فداکار القلندیس
چکیده
شناسایی زونهای گوناگون در کانسارهای پورفیری، یکی از مهمترین اهداف اکتشاف این کانسارها است زیرا این امر، بویژه شناسایی درست زون برونزاد، نقشی بسزا در تعیین پتانسیل اقتصادی بودن کانسار ایفا میکند. روشهای سنتی مبتنی بر مطالعه دگرسانیها و کانیهای موجود در این زونها در بسیاری موارد جوابگوی نیازهای این کار نیستند، چون ...
بیشتر
شناسایی زونهای گوناگون در کانسارهای پورفیری، یکی از مهمترین اهداف اکتشاف این کانسارها است زیرا این امر، بویژه شناسایی درست زون برونزاد، نقشی بسزا در تعیین پتانسیل اقتصادی بودن کانسار ایفا میکند. روشهای سنتی مبتنی بر مطالعه دگرسانیها و کانیهای موجود در این زونها در بسیاری موارد جوابگوی نیازهای این کار نیستند، چون تنها بر پایه مطالعات سنگشناسی و کانهنگاری هستند. روشهای جدیدتری نیز که بر اساس مطالعه میانبارهای سیال و ایزوتوپها ارائه شدند، شواهدی غیرمستقیم هستند و بیشتر برای تفکیک دگرسانیها بهکار میروند. روشهای فرکتالی بهدلایلی چون استفاده از تمام دادهها، درنظر گرفتن پراکندگی فضایی آنها و نیز شکل هندسی بیهنجاریها، با وجود عمر کوتاهشان کاربرد مؤثری در بررسیهای سطحی زمینشناسی و ژئوشیمیایی دارند. در این پژوهش، برای نخستین بار روش فرکتالی عیار- حجم ارائه شده که براساس آن زونهای برونزاد، درونزاد و اکسیدان و نیز سنگ دیواره، با تکیه بر عیار عنصر اصلی در کانسارهای پورفیری، از یکدیگر جدا میشوند. پس از بررسی اساس ریاضی این روش، به کمک تابع توانی شاخص و تابع تقسیم برای مدلسازیهای فرکتالی و مولتیفرکتالی، روش عیار- حجم در کانسار مس پورفیری چاهفیروزه در شهربابک استان کرمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، نخست پراکندگی عنصر مس در چاهفیروزه با استفاده از روشهای زمینآماری برآورد و نمودار لگاریتمی عیار- حجم برای این کانسار رسم شد و نقاط شکست نمایانگر مرزهای عیاری زونها و مرز کانیسازی با سنگ دیواره مشخص شدند. همزمان مدلهای توزیع دگرسانی، کانیشناسی و زونبندی بر اساس مشاهدات زمینشناسی نیز در چاهفیروزه ساخته شدند و با نتایج حاصل از این روش مورد مقایسه قرارگرفتند. نتایج نشانگر این است که زونهای جداشده با کمک روش فرکتالی عیار- حجم افزون بر همپوشانی با مدلهای زمینشناسی بهعلت استفاده از عامل عیار که مهمترین متغیر مستقیم و کمی است، کارآمدتر از دیگر روشهای جداسازی در شناخت این گونه کانسارها است.