دورسنجی
مینا زمیاد؛ پیمان افضل؛ محسن پورکرمانی؛ رضا نوری؛ محمدرضا جعفری
چکیده
محدوده تیرکا در استان سمنان واقع شده و بخشی از کمربند ماگمایی ترود- چاهشیرین که بیشتر از رسوبات پالئوژن و واحدهای سنگی آتشفشانی با ترکیب حدواسط تا بازیک ائوسن میانی- بالایی تشکیل شده است. هدف این تحقیق، بارزسازی دگرسانیهای منطقه با استفاده از ترکیب روشهای سنجش از دور و فرکتالی میباشد. بر این اساس ابتدا پردازش تصاویر ماهوارهای ...
بیشتر
محدوده تیرکا در استان سمنان واقع شده و بخشی از کمربند ماگمایی ترود- چاهشیرین که بیشتر از رسوبات پالئوژن و واحدهای سنگی آتشفشانی با ترکیب حدواسط تا بازیک ائوسن میانی- بالایی تشکیل شده است. هدف این تحقیق، بارزسازی دگرسانیهای منطقه با استفاده از ترکیب روشهای سنجش از دور و فرکتالی میباشد. بر این اساس ابتدا پردازش تصاویر ماهوارهای ASTER (Advanced Spaceborne Thermal Emission and Reflection Radiometer ) با استفاده از روش انطباق سیمای طیفی برای تعیین دگرسانیهای اکسیدآهن، پروپیلیتیک، فیلیک و آرژیلیک انجام شد. سپس روش فرکتالی مقدار– تعداد برای ردهبندی دگرسانیهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از روش فرکتالی نشان داد که روند اصلی دگرسانیهای محدوده شمال شرقی–جنوب غربی با شش جامعه برای دگرسانی اکسیدآهن، چهار جامعه برای هر یک از دگرسانیهای آرژیلیک و فیلیک و پنج جامعه برای دگرسانی پروپیلیتیک میباشند. آنومالیهای شدید از دگرسانیها با مقادیری با ارزش بیش از 223 برای اکسیدآهن، 204 برای آرژیلیک، 199 برای پروپیلیتیک و 199 برای فیلیک محاسبه گردید. به منظور اعتبارسنجی نتایج، مشاهدات صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی شامل مطالعات پتروگرافی و کانیشناسی بر روی مقاطع نازک-صیقلی انجام شد. همچنین با استفاده از ماتریس Logratio دادههای به دست آمده مورد راستی آزمایی قرار گرفت.
زمین شناسی اقتصادی
لیلا جابرانصاری؛ حبیت الله ترشیزیان؛ نادر کهنسال قدیم وند؛ محسن پورکرمانی
چکیده
در این پژوهش اکتشاف عنصر لیتیم در واحدهای رسوبی برگه های 100000/1 جام و سرخه درغرب استان سمنان واقع در شمال شرق ایران انجام شده است. واحدهای رسوبی در این تحقیق هدف اصلی مطالعه بودند چرا که به دلیل خصوصیات جاذب عنصر لیتیم و مکان مناسبی جهت تمرکز عنصر لیتیم هستند. در این تحقیق از روش اکتشاف ژئوشیمیایی فرکتالی عیار- تعداد جهت جداسازی بیهنجاریها ...
بیشتر
در این پژوهش اکتشاف عنصر لیتیم در واحدهای رسوبی برگه های 100000/1 جام و سرخه درغرب استان سمنان واقع در شمال شرق ایران انجام شده است. واحدهای رسوبی در این تحقیق هدف اصلی مطالعه بودند چرا که به دلیل خصوصیات جاذب عنصر لیتیم و مکان مناسبی جهت تمرکز عنصر لیتیم هستند. در این تحقیق از روش اکتشاف ژئوشیمیایی فرکتالی عیار- تعداد جهت جداسازی بیهنجاریها از زمینه استفاده گردید. دادههای خام حاصل از آنالیز شیمیایی نمونه های برگههای جام و سرخه مورد مطالعه ژئوشیمیایی قرار گرفتند. سپس مدلسازی مولتی فرکتالی عیار- تعداد به منظور تعیین حدود آستانه بیهنجاری روی دادهها صورت پذیرفت و محدودههای بیهنجاری لیتیم شناسایی شدند. در این تحقیق پس از مشخص شدن محدوده های اصلی دارای بی هنجاری لیتیم، شامل بخشی از بلوک شماره 5 یا منطقه قراول کوه بیابانک (دیاپیر سرخه)، نمونه های سنگی به منظور مطالعات کانیشناسی (XRD وFE SEM) از واحد زمینشناسی سازند قم به سن الیگوسن- میوسن با پترولوژی سنگآهکهای مارنی با میانلایههای ژیپس که حاوی کانیهای رسی ( ایلیت و کلریت) می باشند، برداشت شده است. در نتیجه منطقه مورد مطالعه به عنوان ناهنجاری اصلی در بین دو برگه معرفی شد تا در مراحل اکتشاف تفصیلی مورد آنالیز و بررسیهای دقیقتر قرار گیرد.
زمین ساخت
گلناز عباسی؛ علی سلگی؛ محسن پورکرمانی؛ حسین معتمدی؛ علیرضا فرخ نیا؛ کیوان اورنگ
چکیده
در این مطالعه از خطوط لرزهای، مشاهدات صحرایی و اطلاعات چاه اکتشافی به منظور بازسازی تاریخچه دگرریختی حوضه رسوبی ساوه در اواخر میوسن پیشین تا پلیوسن پسین بهره گرفته شده است. در این دوره زمانی، حدود 9-8 کیلومتر رسوبات سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن در محل مرکز حوضه ساوه نهشته شدهاند. در اواخر میوسن پیشین- اوایل میوسن میانی ...
بیشتر
در این مطالعه از خطوط لرزهای، مشاهدات صحرایی و اطلاعات چاه اکتشافی به منظور بازسازی تاریخچه دگرریختی حوضه رسوبی ساوه در اواخر میوسن پیشین تا پلیوسن پسین بهره گرفته شده است. در این دوره زمانی، حدود 9-8 کیلومتر رسوبات سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن در محل مرکز حوضه ساوه نهشته شدهاند. در اواخر میوسن پیشین- اوایل میوسن میانی (؟)، رسوبگذاری بخش زیرین سازند قرمز بالایی همزمان با عملکرد شبکهای از گسلهای پرشیب و دارای مؤلفه شیب لغز عادی بوده است. گسلهای مذکور راستای شمال غرب- جنوب شرق تا شرقی - غربی داشته و با جابهجایی شیبی در کف حوضه رسوبی، فضای کافی برای تجمع رسوبات را فراهم کردهاند. از اواخر میوسن میانی (یا در میوسن پسین)، دگرریختی فشارشی در ناحیه ساوه آغاز گردیده و رسوبگذاری بخش بالایی سازند قرمز بالایی و واحد کنگلومرایی پلیوسن همزمان با آن ادامه مییابد. در این مرحله، افق جدایشی پدید آمده در بخش میانی سازند قرمز بالایی، پر تکاپو شده و چین خوردگیهایی چون تاقدیسهای ترازنائین و ساوه شکل میگیرند. نازکشدگی رسوبات واحد کنگلومرایی پلیوسن به سمت رأس تاقدیسها، نشان دهنده رشد چین خوردگی جوان است. بر طبق نقشه عمقی تهیه شده از رأس سازند قم، بستگی تاقدیسی مستقل از گسل، در ناحیه ساوه وجود ندارد. عمق دسترسی به افق رأس قم در محل چاه تراز نائین-1، حدود 4250- متر پیش بینی میشود.
زمین ساخت
محمدرضا سجادیان؛ منوچهر قرشی؛ الهه جوادی موسوی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، ، صفحه 299-306
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش مفیدی باشد. بر اساس میانگین مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs)، پیچ و خم پیشانی کوه (Smf) و عامل تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص زمین ساخت فعال یا ( Index of active tectonics) Iat برای حوضه زهکشی کشفرود حاصل گردید. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 3) در زیر حوضههای 6, 10,13,14,21,22,23,24,28 و پهنههای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 2) در سایر زیرحوضههاست که بر روی گسلهای اصلی منطبق میباشند.
راضیه اکبری جونوش؛ منوچهر قرشی؛ حسنعلی بابایی؛ محمد نخعی؛ محسن پورکرمانی
چکیده
با توجه به خشکسالی های اخیر در دنیا، اکتشاف منابع آب زیرزمینی امری بسیار ضروری است. این طرح تحقیقاتی با توجه به قرارگیری کشور ایران در محدوده خطر خشکسالی به مطالعه آبهای کارستی میپردازد. محدوده مطالعاتی در این پژوهش در مرکز کشور ایران، استان سمنان، شهرستان شاهرود، بخش بسطام قرار دارد. عوامل متعددی در پدیده کارسـتی شـدن و تشکیل ...
بیشتر
با توجه به خشکسالی های اخیر در دنیا، اکتشاف منابع آب زیرزمینی امری بسیار ضروری است. این طرح تحقیقاتی با توجه به قرارگیری کشور ایران در محدوده خطر خشکسالی به مطالعه آبهای کارستی میپردازد. محدوده مطالعاتی در این پژوهش در مرکز کشور ایران، استان سمنان، شهرستان شاهرود، بخش بسطام قرار دارد. عوامل متعددی در پدیده کارسـتی شـدن و تشکیل منابع آب در سـازندهای کربناته حائز اهمیت هستند، که از مهمترین آنها میتوان به سنگشناسـی، توپوگرافی، اقلیم، ژئومورفولوژی و هیدروژئولوژی اشـاره کرد. در این پژوهش نقش عوامل ساختاری در توسعه منابع آب کارستی در استان سمنان مورد بررسی قرار گرفته است .بدین منظور ابتدا لایههای اطلاعاتی مربوط به هر عامل تهیه شد. برای مثال عناصر تکتونیکی، شـامل نقشههای تراکم خطوارهها، تراکم طول گسلها، تراکم محل تقاطع گسلها، فاصله از گسلها با استفاده از نقشـههای زمینشناسی و پردازش تصاویر ماهوارهای است. لایههای اطلاعاتی در محیط سـامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، نرمافزار Expert Choice و روش های زمینآماری (geostatistics)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این پژوهش از روش های نوین تصمیمگیریهای چندمعیاره (AHP; analytic hierarchy process) و (Fuzzy AHP; Fuzzy analytic hierarchy process) در مطالعات منابع آب کارستی استفاده شد.
هادی امیرانلوی؛ محسن پور کرمانی؛ روزبه دبیری؛ منوچهر قرشی؛ سهیلا بوذری
چکیده
رخداد زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی و دستگاهی در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﮔﺴﻞ شمال تبریز ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی اﯾﻦ ﮔﺴﻞ است ﮐﻪ زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تارﯾﺨﯽ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ بیشتر از 7 را درکارنامه خود دارد. در این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رواﺑﻂ ﺗﺠﺮﺑﯽ موجود، زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی، مطالعات ﻟﺮزهﺧﯿﺰی و ﻫﻨﺪﺳﻪ ﮔﺴﻞ شمال تبریز، ﯾﮏ ...
بیشتر
رخداد زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی و دستگاهی در ﻧﺰدﯾﮑﯽ ﮔﺴﻞ شمال تبریز ﺷﺎﻫﺪی ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻟﺮزهﺧﯿﺰی اﯾﻦ ﮔﺴﻞ است ﮐﻪ زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تارﯾﺨﯽ ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ بیشتر از 7 را درکارنامه خود دارد. در این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رواﺑﻂ ﺗﺠﺮﺑﯽ موجود، زﻣﯿﻦﻟﺮزههای تاریخی، مطالعات ﻟﺮزهﺧﯿﺰی و ﻫﻨﺪﺳﻪ ﮔﺴﻞ شمال تبریز، ﯾﮏ ﺳﻨﺎرﯾﻮی ﻟﺮزهای ﺑﺎ ﺑﺰرﮔﯽ 7/7 ﺗﻌﺮﯾﻒ شد. ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﺒﯿﻪسازی ﺑﻪ روش «ﺷﺒﯿﻪسازی ﮐﺎﺗﻮرهای چشمه گسل محدود ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ بسامد ﮔﻮﺷﻪ دﯾﻨﺎﻣﯿﮏ» ﻣﺸﺎﻫﺪه شد ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺧﻮﺑﯽ میان ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﺑﯿﺸﯿﻨﻪ ﺷﺘﺎب ﺑﺮآورد شده و اﻟﮕﻮی رواﺑﻂ ﮐﺎﻫﯿﺪﮔﯽ وجود دارد. ﻧﻘﺸﻪ ﻟﺮزش ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻧﺸﺎن ﻣﯽدهد ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ جنبش نیرومند زﻣﯿﻦ در ﻧﻮاﺣﯽ شمال باختر، شمال و شمال خاور شهر تبریز در امتداد مشابه با آزیموت گسل دیده میشود. همچنین بیشینه شتاب حاصل از شبیهسازی با بیشینه شتاب حاصل از روابط کاهندگی تقریباً یکسان است.
طاهره نادری؛ محسن پورکرمانی؛ امیر شفیعی بافتی؛ محمدرضا امینیزاده؛ سهیلا بوذری
چکیده
در این پژوهش به بررسی نفوذپذیری ساختارهای همراه با پهنه گسلی کوهبنان -یکى از لرزهخیزترین روندهاى ساختارى در استان کرمان- پرداخته شده است. رفتار پهنههای گسلی به هر صورت که باشند (مجرا، سد و یا ترکیبی از مجرا و سد) در برابر آبهای زیرزمینی بهطور نسبی توسط ساختار هسته گسل، پهنه خرد شده و نفوذپذیری شکستگیها و سنگشناسی پهنه گسلی ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی نفوذپذیری ساختارهای همراه با پهنه گسلی کوهبنان -یکى از لرزهخیزترین روندهاى ساختارى در استان کرمان- پرداخته شده است. رفتار پهنههای گسلی به هر صورت که باشند (مجرا، سد و یا ترکیبی از مجرا و سد) در برابر آبهای زیرزمینی بهطور نسبی توسط ساختار هسته گسل، پهنه خرد شده و نفوذپذیری شکستگیها و سنگشناسی پهنه گسلی کنترل میشوند. در این مطالعه، از دادههای کیفی و کمی به همراه اطلاعات حاصل از برداشتهای صحرایی و مدلهای عددی استفاده شده است و در پایان دادهها در جدولها تنظیم و نمودارها رسم و تفسیر شده است. در اندازهگیری ساختارهای پهنه گسلی در 23 رخنمون از گستره مورد مطالعه دیده شد که در 12 رخنمون آن پهنه گسلی بهصورت سد، در 5 رخنمون بهصورت مجرا و در 6 رخنمون بهصورت ترکیبی از سد و مجرا در برابر آب زیرزمینی رفتار کرده است. بر پایه میانگین اندازهگیری پهنه گسلی، 38 متر آن پهنای هسته گسل و 23 متر آن پهنای تخریب گسل در این گستره مطالعاتی است. بنابراین قطعه جنوبی پهنه گسلی کوهبنان بهصورت ترکیبی از سد متراکم (با درصد سدشدگی بیشتر) و مجرا در برابر جریان سیالها رفتار میکند؛ که در این صورت هسته گسل به خوبی و پهنه خرد شده نیز به مقدار کمی گسترش پیدا کرده است. بنابراین واتنش در هسته گسل متمرکز و در پهنه خرد شده پراکنده است و برای بررسی هندسه پهنه گسلی از سه اندیسFa ،Fm و Fs استفاده شده است. برای قطعه جنوبی پهنه گسلی کوهبنان میانگین اندیس Fa، به مقدار47/0 و همچنین شاخصهای Fm و Fsبه ترتیب مقادیر 51/0 و 73/0 به دست آمده است. بنابراین با بررسی و اندازهگیرهای انجام شده، مقدار به نسبت پایین Fa و نیز مقدار زیاد Fs نشاندهنده این است که هندسه پهنه گسلی کوهبنان در این ناحیه یکسان نیست، و نیز ظهور چشمههای گسلی فراوان در این ناحیه متأثر از وضعیت پهنه گسلی کوهبنان است.
زهرا تشکری؛ منوچهر قرشی؛ محسن پورکرمانی
چکیده
حوضه کپهداغ با توجه به شباهتهای ساختاری و رسوبی با پهنه زاگرس، مورد توجه زمینشناسان قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از شواهد سنجش از دور، مطالعات صحرایی، تغییرات چینهشناسی و فعالیتهای زمین لرزهای، سامانه گسل اصلی جوزک- قتلیش معرفی میشود. مطالعات نشان میدهد از دیدگاه لرزهخیزی، زمینلرزههای اوت 943 میلادی ...
بیشتر
حوضه کپهداغ با توجه به شباهتهای ساختاری و رسوبی با پهنه زاگرس، مورد توجه زمینشناسان قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از شواهد سنجش از دور، مطالعات صحرایی، تغییرات چینهشناسی و فعالیتهای زمین لرزهای، سامانه گسل اصلی جوزک- قتلیش معرفی میشود. مطالعات نشان میدهد از دیدگاه لرزهخیزی، زمینلرزههای اوت 943 میلادی با بزرگای 6/7 و 14 فوریه 1976 با بزرگای 3/4 از مهمترین زمینلرزههایی هستند که روی این سامانه گسلی ثبت شدهاند. از دیدگاه چینهشناسی تغییر سازند شوریجه به سازند زرد از خاور به باختر گسل جوزک- قتلیش روشنترین تغییر سازندی در خاور و باختر گسل یاد شده است. نقشههای تغییر ستبرای سازند شوریجه نیز نشان داد ستبرای این سازند در نزدیکی گسل جوزک- قتلیش از خاور به باختر به صفر میرسد و در امتداد آن ستبرای سازند زرد از باختر گسل یاد شده به سوی باختر حوضه به تدریج افزایش پیدا میکند. از شواهد کارکرد چپبر این گسل وجود آبراهههای منحرف و جابهجا شده در بخش جنوبی این گسل است. آبراههها در جنوب آشخانه که از کوههای یمنداغ سرچشمه میگیرد در میانه راه در پهنه گسلی مورد بحث به سوی باختر منحرف میشوند و برخی از آنها جابهجایی حدود 60 تا 130 متر را نشان میدهند. در بخش شمالی در میان مخزن سد شیریندره جابهجایی محور ناودیسی که مخزن سد در آن قرار میگیرد در واحدهای ماسهسنگی آیتامیر بهصورت چپبر دیده میشود. در سوی شمال خاور، جابهجایی محور ناودیسهای امیرآباد، تاقدیس میانسو و حتی ناودیس گیفان میتواند از شواهد کارکرد چپبرگسل جوزک-قتلیش در منطقه باشد. این گسل با روند شمال خاور- جنوب باختر و کارکرد چپبر و تأثیرات آن بر زمینساخت محدوده میتواند به عنوان مرز میان کپهداغ خاوری و باختری مورد توجه قرار گیرد و همچنین با توجه به تغییر ستبرا و رخساره سازندها (مانند سازند زرد و شوریجه به عنوان سنگ پوش مخازن) میتواند کلیدی برای دریافت مخازن نفتی حوضه کپهداغ باشد.
امیر برزگری؛ منوچهری قرشی؛ حمید نظری؛ محمد علی شکری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی ...
بیشتر
سامانه گسلی آستارا با روند تقریبی شمالی- جنوبی در مرز خاوری کوههای تالش با دریای کاسپین قرار گرفته است و فعالیت لرزهای احتمالی آن اثر سترگی بر گستره شمالی استان گیلان وارد خواهد کرد. این سامانه گسلی یکی از گسلهای پی سنگی ایران است که نقش بسیار مهمی در کوههای تالش و فرونشست حوضه کاسپین جنوبی دارد. به نظر میرسد که این سامانه گسلی مسبب زمینلرزههای دستگاهی با بزرگای متوسط تا بالا شده است، که میتوان به زمینلرزه 16 آپریل 1913 با بزرگای 1/5، 11 ژوئیه 1970 با بزرگای امواج حجمی 2/5 و 4 نوامبر 1978 با بزرگای امواج سطحی 6 اشاره کرد. در ارتباط با زمینلرزههای تاریخی این سامانه گسلی اطلاعات چندانی در دسترس نیست ولی میتوان زمینلرزههای تاریخی در سالهای 1709 و 1713 رشت را مرتبط با فعالیت این سامانه گسلی دانست. وجود زمینلرزههای منتسب به فعالیت لرزهایی این سامانه از یک سو و نبود دادههای لرزهای مهم مانند دوره بازگشت زمینلرزه، نرخ فعالیت و نرخ لغزش از سوی دیگر، فعالیت لرزهای آینده این گسل را با ابهام همراه ساخته است. هدف از این پژوهش ارزیابی دوره بازگشت زمینلرزه در سامانه گسلی آستارا است. به این منظور از دو رابطه مقدماتی گوتنبرگ- ریشتر و توزیع پایانی کیکو- سلوول استفاده شده است. نتایج حاصل از روش گوتنبرگ- ریشتر نشاندهنده رخداد لرزهای با بزرگای امواج سطحی بیش از 8 در سه بازه زمانی 500، 1000 و 2000 سال است. این در حالی است که بزرگای لرزهای حاصل از روش کیکو- سلوول برای بازهای زمانی بیان شده به ترتیب برابر با 3/7، 7/7 و 9/7 است.
سمیه اسلامی فارسانی؛ مرتضی طالبیان؛ عبدالله سعیدی؛ محسن پورکرمانی
چکیده
در این پژوهش مطالعه گسلهای فعال در خاورمیانه باختری از دریای مازندران در خاور تا دریای مدیترانه در باختر انجام گرفت. هدف اصلی تهیه نقشه یکنواخت از لرزهخیزی و گسلهای منطقه بوده است. نقشههای زمینشناسی موجود از کشورهای مختلف مقیاسهای متفاوت و خطاهای گوناگون در تعیین موقعیت گسلها دارند که گاه تا صدها متر میرسد. در ...
بیشتر
در این پژوهش مطالعه گسلهای فعال در خاورمیانه باختری از دریای مازندران در خاور تا دریای مدیترانه در باختر انجام گرفت. هدف اصلی تهیه نقشه یکنواخت از لرزهخیزی و گسلهای منطقه بوده است. نقشههای زمینشناسی موجود از کشورهای مختلف مقیاسهای متفاوت و خطاهای گوناگون در تعیین موقعیت گسلها دارند که گاه تا صدها متر میرسد. در این پژوهش، گسلهای فعال از دیگر گسلها تفکیک شد و بر اساس مطالعه تصاویر ماهوارهای، نقشههای زمینشناسی موجود و دادههای ژئودتیک، ارتباط ساختاری گسلها و نرخ حرکت آنها تعیین شد. تمام دادههای موجود ضمن وارد نمودن به سامانه اطلاعات جغرافیایی به مختصات جغرافیایی یکسان تبدیل شد و پس از آن با استفاده از تصاویر ماهوارهای جزییات بیشتری از گسلها مورد بررسی قرار گرفت و جابهجاییهای جوان آنها شناسایی شد. بیشتر گسلهای فعال در لبه ارتفاعات قرار میگیرندکه تأییدی بر جوان بودن منطقه و کنترل توپوگرافی بهوسیله گسلهای فعال است. بیشترین فعالیت لرزهای مربوط به زون زاگرس و محل تلاقی گسلهای شمال و خاور آناتولی است ولی زمین لرزههای بزرگ دستگاهی در سرتاسر گستره دیده میشوند. زون گسلهای امتدادلغز بحرالمیت نسبت به دیگر بخشها فراوانی کمتر زمینلرزهها را نشان میدهد. بیشتر زمین لرزههای تاریخی در شمالباختری ایران و خاور ترکیه و بحرالمیت دیده میشوند که به نظر میرسد در ارتباط با تمرکز جمعیت و ثبت بهتر زمین لرزهها در این مناطق باشد. در زاگرس خاوری (شمال باختری ایران) کوتاه شدگی به دو مؤلفه راندگی و امتداد لغز تفکیک شده است. در بخش میانی منطقه کوتاهشدگی بهطور عمده به وسیله گسلهای راندگی انجام میگیرد. بخش باختری (خاور ترکیه) این منطقه محل تلاقی گسلهای امتدادلغز و چرخش بلوکهاست، بنابراین کوتاهشدگی به وسیله حرکت در راستای گسلهای راستگرد و چپگرد انجام میگیرد. در خاور ترکیه عملکرد دو گسل شمال و خاور آناتولی موجب حرکت به سوی باختر ترکیه و در نهایت فرورانش آن در زون هلنیک میشود. با توجه به عدم تناسب نرخ کوتاهشدگی در زاگرس و قفقاز با فراوانی زمینلرزهها به نظر می رسد که بخشی از کوتاهشدگی به صورت خزش اتفاق میافتد.
آذر خدابخشنژاد؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ علیاکبر متکان؛ عباس چرچی
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است.محاسبه این شاخصها به وسیله نرمافزارهایArcGIS و سنجش از دور (RS)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است.این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی برروی فعالیت زمینساختی آن ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است.محاسبه این شاخصها به وسیله نرمافزارهایArcGIS و سنجش از دور (RS)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است.این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی برروی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته مانند حوضه آبریز کارون بزرگ، میتواند روش نو و مفیدی باشد. حوضه آبریز رودخانه کارون بزرگ واقع در بخشهای میانی کمربند چینخورده – رانده شده زاگرس با راستای چیره شمال باختر - جنوب خاور در جنوب باختری ایران، یک پهنه بسیار ایدهآل برای آزمودن مفاهیم این شاخصها در پیشبینی فعالیت نسبی زمینساختی بر اساس بررسی سامانه رودخانهای یا جبهه کوهستان شناخته شد.بر اساس مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، نبود تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی(Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچوخم پیشانی کوه (Smf) شاخصی نهایی به نام شاخص زمینساخت فعال نسبی (Index of relative active tectonics; or Iat)حاصل میشود که ترکیبی از شاخصهای بالا بوده و سیماهای زمین را به چهار رده تقسیم میکند.پس از اندازهگیری شاخصها مشخصشد که پهنه کارون بزرگ دارای نرخهای متفاوتی از فعالیت زمینساختی است.بر اساس مقادیر بهدست آمده تصحیح شده برای شاخصIat منطقه مورد مطالعه در سه رده طبقهبندی میشود:رده 1 (24% پهنه با فعالیت نسبی خیلی بالا، مانند بخشهایی از خاور و مرکز یعنی در مناطقی که گسلهای راندگی اصلی زاگرس و فروافتادگی دزفول بیشترین تأثیر را دارند)، رده 2(63 %پهنه با فعالیت نسبی بالا، مانند بیشتر بخشهای خاوری، باختری، شمال و مرکز یعنی در مناطقی که نسبت به رده پیشین عملکرد گسلها کمتر است)، رده 3 (10% پهنه با فعالیت نسبی متوسط، یعنی در مناطقی که عملکرد گسلها کمترین تأثیر را دارد)، و بر این اساس پهنه ضعیف (رده 4) در حوضه آبریز کارون وجود ندارد.همچنین 1% از پهنه حوضه آبریز به علت قرارگیری در نواحی دشتهای ساحلی خوزستان و نبود امکان اندازهگیری شاخصها در این ردهبندی قرار نمیگیرد.
بابک طاهرخانی؛ حمید نظری؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید ...
بیشتر
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید زمینلرزهای برای استان قزوین به عنوان یکی از مراکز صنعتی کشور بهشمار آید. بررسیهای ریختزمینساختی و بررسیهای دقیق و بزرگ مقیاس میدانی در راستای بخش میانی این گسل امکان اندازهگیری جابهجاییهای افقی و قائم در اثر عملکرد جوان آن را فراهم کرد. میزان بیشینه وکمینه جابهجایی افقی و قائم اندازهگیری شده در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 1± 5 و 1 ± 5/4 متر است. ویژگیهای هندسی گسل شمال قزوین (راستای گسل، شیب و زاویه افت) در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 090، 45 و 51 درجه برآورد شد. بر پایه پژوهشهای انجام شده گسل موسوم به گسل شمال قزوین گسلی است فشاری با شیب به سوی شمال که به همراه دیگر گسلهای پیرامون چون گسل نجمآباد به صورت سامانه گسلی پیشرونده با سازوکار چپگرد در دامنه جنوبی بخش باختری البرز مرکزی قابل مشاهده است.
نوشین بقاء؛ منوچهر قرشی؛ مهران آرین؛ محسن پورکرمانی؛ علی سلگی
چکیده
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی ...
بیشتر
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی مهم در نظر گرفته شده است که عبارتند از: شاخص طول - شیب آبراهه(SL) ، انتگرال فرازسنجی (Hi)، عدم تقارن حوضه زهکشی(Af) ، شکل حوضه زهکشی (Bs)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن(Vf) و پیچوخم پیشانی کوه (Smf). محاسبه و ارزیابی این شاخصها 3 رده از فعالیت زمینساخت نسبی ناحیه را از فعالیت کم تا زیاد مشخص میکند. بر این پایه، بیشتر حوضههای زهکشی که رده بالا از این فعالیت را نشان میدهند، با گسلهای اصلی لبه جنوبی البرز مرکزی منطبق هستند.
حسن حاجی حسینلو؛ علی سلگی؛ محمد محجل؛ محسن پورکرمانی
چکیده
زون برشی شمال خوی (KSZ) در 130 کیلومتری شمال شهر ارومیه و 650 کیلومتری باختر تهران قرار گرفته است. بررسی ساختاری و ریزساختاری زون برشی شمال خوی مشخص ساخت این زون برشی شکلپذیر که شامل سنگهای دگرگون با سنگهای اولیه گوناگون است با فابریک غالب در راستای شمال باختر- جنوب خاور دگرریخت شده است. برگوارگی میلونیتی در این زون برشی دارای راستای ...
بیشتر
زون برشی شمال خوی (KSZ) در 130 کیلومتری شمال شهر ارومیه و 650 کیلومتری باختر تهران قرار گرفته است. بررسی ساختاری و ریزساختاری زون برشی شمال خوی مشخص ساخت این زون برشی شکلپذیر که شامل سنگهای دگرگون با سنگهای اولیه گوناگون است با فابریک غالب در راستای شمال باختر- جنوب خاور دگرریخت شده است. برگوارگی میلونیتی در این زون برشی دارای راستای غالب شمال باختر- جنوب خاور بوده و شیب متوسط تا زیاد به سوی شمال خاور دارد. خطوارگی میلونیتی میل کم تا متوسط به سمت شمال- شمال خاور تا شمال دارند. گسلهای معکوس و راندگی با راستای شمال باختر- جنوب خاور شیبی به سوی شمال خاور دارند. همچنین فابریکهای برشی شکلپذیر توسط دوپلکسهای سیستم گسلی تراستی و گسلهای امتدادلغز تحت تأثیر قرار گرفتهاند. روند کلی ساختارها نشاندهنده حداکثر کوتاهشدگی شمال خاور- جنوب باختر است. چهار مرحله دگرریختی (D1-D4) در زون برشی شمال خوی وجود دارد. مرحله دگرریختی اول و دوم به صورت شکلپذیر پیشرونده و مرحله دگرشکل سوم و چهارم به صورت شکنا- شکلپذیر آنها را تحت تأثیر قرار داده است. ساختارهای نشانگر نوع برش شکلپذیر نظیر باندهای برشی S و C، نوارهای برشی نوع C و َC، چینهای برشی، ساختارهای قفسه کتابی، انواع ساختارهای ماهیگون و پورفیروکلاستهای پوششی نشانگر آن است که زون برشی شمال خوی در طی دگرریختی در تکتونیک ترافشارش راستبر به وجود آمده است. از این که ساختارها و ریزساختارهای نشانگر برش معکوس و امتدادلغز راستبر در این زون با همدیگر مشاهده میشوند بیانگر وقوع توزیع در این زون است. این موضوع مشخص میکند که نیروهای تکتونیکی مایل نسبت به زون دگرریختی منطقه خوی در اثر تکتونیک همگرا بین صفحه عربی و بلوک آذربایجان- البرز باختری در شمال باختر ایران روی داده است.
امیر شفیعی بافتی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت درون کوهستانی در میآید. در نیمه شمال باختر، راندگی واحدهای سنگی پیش از نئوژن به روی واحدهای نئوژن- کواترنر نشان از فعالیتهای جوان این گسل دارد، در صورتی که هیچگونه اثری از فعالیت لرزهای روی این گسل ثبت نشده است. به منظور بررسی حرکات فرایشی این گسل، مطالعات ریختزمینساختی رودخانههای جاری در این رشتهکوه و منتهی به گسل جرجافک انجام شد. برپایه این مطالعات، مقادیر پیچوخم رودخانه برای 21 رودخانه محاسبه و مقدار میانگین 11/1 برای آنها بهدست آمد که حرکات فرایشی با نرخ کم را برای این گسل بهدست می دهد. میانگین شاخص شیب رودخانه، برابر 5/165 برای 15 رودخانه اصلی این رشتهکوه بهدست آمد که نرخ فرایش کم را برای این گسل تأیید میکند. مقادیر شاخص v برای 7 رودخانه مقادیر کمتر از 1 را نشان داده که ناشی از حرکات فرایشی است. با تهیه مقاطع طولی 7 رودخانه یادشده، کوژی نیمرخهای یادشده به همراه اثرات دندانهای ناشی از تغییرات سنگشناسی سنگ بستر آشکار شد. بهگونهای که بالاترین کوژی وابسته به رودخانه شماره 5 است که در میانه نیمه شمالی گسل قرار دارد. از این مطالعات مشخص شد که مقادیر فعالیت فرایشی در پایانههای این نیمه، فعالیتی با نرخ کم و در بخش میانی آن و در نزدیکی روستای حصن مقدار بیشتر و تا حد متوسط دارد.
اصغر قهرمانی زکریا؛ حمید نظری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
پژوهش پیش رو با هدف بررسیهای ریختزمینساختی در پهنه گسلی صوفیان - شبستر در پهنه البرز باختری - آذربایجان (شمال باختری ایران) به انجام رسیده است. این پهنه گسلی، در دامنه جنوبی بلندیهای میشو، واحدهای زمینشناختی نئوژن و کواترنری را بریده است. بر پایه مطالعه دادههای حاصل از تلفیق داده رقومی توپوگرافی با مقیاس۲۵۰۰۰/۱، عکسهای ...
بیشتر
پژوهش پیش رو با هدف بررسیهای ریختزمینساختی در پهنه گسلی صوفیان - شبستر در پهنه البرز باختری - آذربایجان (شمال باختری ایران) به انجام رسیده است. این پهنه گسلی، در دامنه جنوبی بلندیهای میشو، واحدهای زمینشناختی نئوژن و کواترنری را بریده است. بر پایه مطالعه دادههای حاصل از تلفیق داده رقومی توپوگرافی با مقیاس۲۵۰۰۰/۱، عکسهای هوایی در مقیاس ۲۰۰۰۰/۱، تصاویر ماهوارهای لندست با دقت مکانی٣٠ متر و اندازهگیریهای میدانی، بیشینه جابهجایی افقی و شاقولی تجمعی در طول پهنه گسلی صوفیان- شبستر بهترتیب ۲٠۰±۲۵۰۰ متر (در رودخانه مشنق) و٤±۶۶ متر (در مخروطافکنه خاور روستای بنیس) برآورد شد. کمینه جابهجایی افقی و شاقولی تجمعی (در بخش باختری پهنه گسلی) به ترتیب ٥/٠± ٩ متر (در آبراهه جابهجا شده در شمال شرفخانه) و٤± ۶ متر (در آبراهه شمال کوزهکنان) دیده شد. میزان جابهجایی افقی و شاقولی بهترتیب ۲٠± ۱۳۵ مترو ٤±۱۹ متر (در رودخانه شمال باختری کوزهکنان)، امکان محاسبه زاویه ریک صفحه گسل را با استفاده از محاسبات هندسی در بخش باختری این پهنه گسلی فراهم میآورد. بر پایه این محاسبه، زاویه افت لغزش روی صفحه بخش گسلی شبستر برابر با ٤±۱۱ درجه به سوی باختر است. بر پایه زاویه ریک محاسبهشده برای صفحه گسل و شواهد ریختزمینساختی پهنه گسل، پهنه گسلی صوفیان- شبستر دارای راستای N81E با زاویه ریک ۴ تا ۱۱ درجه به سوی باختر و سازوکار امتدادلغز راستگرد به همراه مؤلفهای فشاری با شیب به سوی شمال معرفی شده است. از این رو، پهنه گسلی صوفیان- شبستر (شامل پارهگسلهای صوفیان، شبستر، F1، شرفخانه (F2) و (F3) از دیدگاه نوزمینساخت، پهنهای جنبا بهشمار میآید.
امیر نصرالدین پورتقوی؛ محسن پورکرمانی؛ غلامرضا قرابیگلی؛ شهرام شرکتی
چکیده
کمربند چینخورده کپهداغ در شمال خاور ایران قرار گرفته است. نیمه جنوبی این کمربند در ایران و نیمه شمالی آن در ترکمنستان قرار دارد. این کمربند از دیدگاه هیدروکربوری به عنوان دومین حوضه مهم ایران به شمار میآید. رسوبگذاری در این پهنه ساختاری با پیشروی دریای ژوراسیک میانی و شکلگیری کافت درون قارهای آغاز و روی رسوبات پالئوزوییک ...
بیشتر
کمربند چینخورده کپهداغ در شمال خاور ایران قرار گرفته است. نیمه جنوبی این کمربند در ایران و نیمه شمالی آن در ترکمنستان قرار دارد. این کمربند از دیدگاه هیدروکربوری به عنوان دومین حوضه مهم ایران به شمار میآید. رسوبگذاری در این پهنه ساختاری با پیشروی دریای ژوراسیک میانی و شکلگیری کافت درون قارهای آغاز و روی رسوبات پالئوزوییک و تریاس به صورت دگرشیب قرار میگیرد. این پژوهش با استفاده از گزارشهای زمینشناسی، نقشههای زمینشناسی، اطلاعات ژئوفیزیکی موجود و همچنین برداشت اطلاعات در عملیات صحرایی، انجام شده است. در این مطالعه الگوی هندسی چینخوردگی در ناحیه بررسی شد. نتایج به دست آمده بیانگر عملکرد دگرشکلی ستبر پوسته (Thick Skin) پس از وارونگی زمینساختی طی فاز کوهزایی پاسادنین و کوتاهشدگی در حد 5 درصد است.
غزاله رزاقیان؛ علی بیتالهی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
ایران در بخش میانی کمربند لرزهخیز آلپ - هیمالیا قرار گرفته است که در همه بخشها ویژگیهای زمینشناسی، ساختاری و لرزهای یکسانی ندارد. در این مطالعه نقشههای پهنهبندی نرخ رویداد زمینلرزهها (Rate) و بزرگترین زمینلرزههای رخداده (Mmax) برای کل گستره ایران تهیه شده است. این متغیرها به ترتیب بیانکننده شمار زمینلرزههای رخداده ...
بیشتر
ایران در بخش میانی کمربند لرزهخیز آلپ - هیمالیا قرار گرفته است که در همه بخشها ویژگیهای زمینشناسی، ساختاری و لرزهای یکسانی ندارد. در این مطالعه نقشههای پهنهبندی نرخ رویداد زمینلرزهها (Rate) و بزرگترین زمینلرزههای رخداده (Mmax) برای کل گستره ایران تهیه شده است. این متغیرها به ترتیب بیانکننده شمار زمینلرزههای رخداده در سال در پهنه ایران است و بر پایه پهنهبندی آنها میتوان مناطق مختلف با فعالیتهای لرزهای متفاوت را از یکدیگر جدا کرد. بر پایه نقشه پهنهبندی آهنگ رویداد زمینلرزهها (Rate) در این مطالعه نشان داده میشود که روند پهنههای اصلی جداشده بر پایه محاسبات انجام شده، منطبق با ویژگیهای زمینشناختی و ساختاری منطقه است. چنین بر میآید که پهنههای زاگرس و بخشهایی از البرز خاوری و کپهداغ با بیشترین نرخ زمینلرزهها از پهنههای ایران مرکزی، مکران و نواحی خاور ایران با فعالیتهای لرزهای پایین به طور قابل ملاحظهای متفاوت هستند. همراه با تهیه نقشه پهنهبندی نرخ زمینلرزهها در گستره ایران، نقشه پهنهبندی بزرگترین زمینلرزههای رخداده Mmax در این گستره نیز تهیه شد. بر پایه این نقشه نواحی مختلف ایران مرکزی و البرز با فعالیتهای لرزهای سترگ از دیگر نواحی ایران جدا میشود. با مقایسه نقشههای پهنهبندی بهدست آمده از پژوهش حاضر با یکدیگر، میتوان مناطق با فعالیتهای لرزهای متفاوت را از یکدیگر جدا کرد. دادههای لرزهای و پایه این پژوهش بر پایه کاتالوگهای زلزله داخلی و خارجی در بازه زمانی 1900 تا 2008 بوده است.
علی سیستانیپور؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
سامانه گسلی بافق- باغین از 8 قطعه گسلی تشکیل شده است. در این سامانه گسلی هیچ داده لرزهای تاریخی ثبت نشده است. زمینلرزههای دستگاهی منطقه با بزرگی کوچک تا متوسط ژرفای کانونی کم دارند. شاخصهای ریخت سنجی (Morphometry) و وجود پرتگاههای گسلی در امتداد قطعههای گسلی نشان از فعال بودن آنها دارد. رو مرکز زمینلرزههای اخیر منطقه (1388-1384) در ...
بیشتر
سامانه گسلی بافق- باغین از 8 قطعه گسلی تشکیل شده است. در این سامانه گسلی هیچ داده لرزهای تاریخی ثبت نشده است. زمینلرزههای دستگاهی منطقه با بزرگی کوچک تا متوسط ژرفای کانونی کم دارند. شاخصهای ریخت سنجی (Morphometry) و وجود پرتگاههای گسلی در امتداد قطعههای گسلی نشان از فعال بودن آنها دارد. رو مرکز زمینلرزههای اخیر منطقه (1388-1384) در راستای شمال خاوری- جنوب باختری در عرض جنوب خاوری سامانه گسلی بافق- باغین قرار میگیرند. با بررسیهای صحرایی و مطالعه تصویرهای ماهوارهای منطقه، راستای تجمع رو مرکز زمینلرزههای اخیر منطبق بر راستای گسلی عرضی قرار میگیرد که میتوان آن را گسل جدید رفسنجان- زرند معرفی کرد. این گسل یکی از گسلهای X منطقه است که در اثر عملکرد زون برشی ایجاد شده است.
وحید حسینی تودشکی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ خسرو خسروتهرانی
چکیده
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ...
بیشتر
رودخانهها مهمترین زمینمنظرهای موجود در سطح زمین هستند که تجزیه آنها به عنوان یک ابزار با ارزش در بررسیهای زمینساختی مربوط به چند هزار سال تا دو میلیون سال گذشته شناخته شده است. رودخانه قزلاوزن بهعنوان یکی از طولانیترین سامانههای رودخانهای در کشور به تغییرشکلهای زمینساختی بهخوبی پاسخ داده است. با کشف و توصیف ناهنجاریهای ژئومورفیک در طول رودخانه قزلاوزن و همخوانی آنها با ساختارها خواهیم توانست نقش ساختارها در ایجاد دگرشکلیهای فعال را مشخص کنیم. انحنای شدید و ناگهانی برای جریان رودخانه، تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه و وجود Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه از جمله ناهنجاریهای ژئومورفیک مرتبط با ساختارها هستند. انحنای مسیر رودخانه و تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه بر روی تصاویر ماهوارهای شناسایی و با مشاهدات روی زمین تأیید شدهاند. Knickpointها بر روی نیمرخهای طولی رودخانه مشخص شدهاند و اثرات سنگشناسی در ایجاد آنها بررسی شده است بهگونهای که فقط Knickpointهایی در نظر گرفته شده که بر اثر ساختارها ایجاد شدهاند. نیمرخهای طولی رودخانه از مدل ارتفاع رقومی (DEM) بهدست آمدهاند. ناهنجاریهای یاد شده سپس با ساختارهای استخراج شده از نقشههای زمینشناسی انطباق داده شده و به این ترتیب ساختارهای مؤثر در ایجاد ناهنجاریهای ژئومورفیک شناسایی شدهاند. منطقه مورد بررسی در پهنههای سنندج - سیرجان, ایران مرکزی و البرز باختری واقع شده است. در پیرامون رودخانه قزلاوزن، سنگهای مارن، ماسهسنگ، لایسنگ، آهک، توف، آگلومرا و سنگهای آتشفشانی به طور گستردهای رخنمون دارند. این سنگها، متعلق به سازندهای قم، سرخ زیرین، سرخ بالایی و سازندکرج هستند. انحنای رودخانه قزلاوزن در نواحی کوهپلنگی، جلودارلو، چم و ینگجه بررسی شده است. تغییرات ناهنجار سینوسیتی رودخانه در نواحی جمعهلو، گلقشلاق، آرموتلو، کوه قراول، قافلانکوه و کوه پاجدار مطالعه شده است. در نواحی شریفآباد، ایمیر، کوه قراول و کوه پاجدار، Knickpointها بر روی نیمرخ طولی رودخانه قزلاوزن تشخیص داده شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که چینهای با روند شمالباختری – جنوبخاوری و شمال خاوری- جنوب باختری بیشترین تأثیر را در انحنای مسیر رودخانه قزلاوزن داشتهاند. ناهنجاریهای ژئوموفیک دیگر بر اثر عملکرد گسلهای با روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری پدید آمدهاند بویژه در مواردی که گسلهای با روند شمالباختری- جنوب خاوری و شمال خاوری- جنوب باختری یکدیگر را قطع کردهاند. بنابراین فعالترین روندهای ساختاری در پیرامون رودخانه قزلاوزن عبارتند از روندهای شمال باختری- جنوبخاوری، شمالخاوری- جنوبباختری، شمالی- جنوبی و خاوری- باختری که بیشتر با روند شکستگیهای موجود در پیسنگ ایران زمین نیز برابر هستند. با این روش چینها و گسلهای فعال در ناحیه شناسایی شدهاند.
آناهیتا کینژاد؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ عبداله سعیدی؛ محمد لطفی
چکیده
بر پایه مطالعات مقدماتی تا تفصیلی زمینشناسی، ساختاری و زمینساختی منطقه شمال ترود- معلمان (ایران مرکزی) حد فاصل گسل انجیلو در شمال وگسل ترود در جنوب، عناصر زمینساختی شاملگسلها، شکستگیها و چینخوردگیهای این گستره شناسایی و ساز وکار هر یک و ارتباط آنها با پهنه برشی راستالغز چپگرددو گسل اصلی نام برده شده در بالا، بررسی ...
بیشتر
بر پایه مطالعات مقدماتی تا تفصیلی زمینشناسی، ساختاری و زمینساختی منطقه شمال ترود- معلمان (ایران مرکزی) حد فاصل گسل انجیلو در شمال وگسل ترود در جنوب، عناصر زمینساختی شاملگسلها، شکستگیها و چینخوردگیهای این گستره شناسایی و ساز وکار هر یک و ارتباط آنها با پهنه برشی راستالغز چپگرددو گسل اصلی نام برده شده در بالا، بررسی شد و نقشه شکستگیهای منطقه به تصویر درآمد. افزون بر آن، در این پژوهش به بررسی سامانه جنبش در گسلهای چالو- گندی و حافظ پرداخته شد. بر مبنای دادههای بهدست آمده و با روشهای نوین تحلیل لغزش گسل که در آن، موقعیت سطوح لغزش و بردار لغزشی، فاکتور شکل بیضوی تنش و زاویه اصطکاک درونی توده سنگ دخالت دارند، میدان تنش و جهتگیری محورهای اصلی تنش در گستره مورد مطالعه، تحلیل شد. موقعیت تنشهای اصلی ،وپس از تعیین میزان زاویه اصطکاک درونی برای هر پهنه گسل، محاسبه شد و در نهایت، با دادههای ترکیبی برای تمامی منطقه، جهتگیری تنشهای اصلی ،و به ترتیب برابر با 104/07, 339/78, 195/10 تعیین شد. شکل بیضوی تنش نیز بر مبنای فاکتور شکل )]-) / (-( [R= تعریف شده توسط Angelier (1975) تعیین شد. مقدار R برای همه محدودهها در حدود 5/0 و نوع دگر ریختی، ترافشارشی (Transpressional) چپگرد با مؤلفه کوچک شاغولی بهدست آمد. این نتیجه، نشان از وجود میدان تنش با سوی رو به شمال و در نتیجه حرکت رو به شمال پوسته در این پهنه از کشور دارد که با نتایج بهدست آمده از بررسی شکستگیها وگسلهای منطقه و تعیین ساز و کار هر یک از آنها در این پهنه برشی بهطور کامل همخوانی دارد.
جلال فصل بهار؛ محسن پور کرمانی؛ شوکا فصل بهار
چکیده
پدیده گل فشان از جمله پدیدههای بسیار جالب و بدیع استکهامروزه مورد توجهبسیاریاز پژوهشگران منابع نفتی، زمینساخت صفحهای و زمینگردشگری قرار گرفته است. در این راستا، پژوهشهای فراوانی در کشورهای مختلف، بویژه در کشورهایی که دارای این پدیده هستند؛ صورت گرفته و مقالات گوناگونی به رشته تحریر درآمده است.این مقاله، در راستای نتایج ...
بیشتر
پدیده گل فشان از جمله پدیدههای بسیار جالب و بدیع استکهامروزه مورد توجهبسیاریاز پژوهشگران منابع نفتی، زمینساخت صفحهای و زمینگردشگری قرار گرفته است. در این راستا، پژوهشهای فراوانی در کشورهای مختلف، بویژه در کشورهایی که دارای این پدیده هستند؛ صورت گرفته و مقالات گوناگونی به رشته تحریر درآمده است.این مقاله، در راستای نتایج به دست آمده، در مورد روند تکاملی گل فشانهای فعال و غیر فعالو دیاپیر پنهان منطقه، تهیه شده است. بر اثر فرورانش بستر دریای خزر به زیر پوسته قارهای، در حاشیه جنوبی دریای خزر یک سری تاقدیس و ناودیس به وجود آمده که محور آنها در بخش باختر؛ شمال باختری- جنوب خاوری، در بخش میانیحاشیه؛باختری- خاوریو در بخش خاور تا کشور ترکمنستان، امتداد آنها شمال خاوری - جنوب باختری میشود. به دلیل افزایش ستبرای سازندهای چلکن، آقچاگیل و اشکوب آپشرون و سریهای کواترنری به سمت باختر (که از آهک ، مارن، رس و ماسه ریز حاوی بقایای دوکفهای و شکم پایان هستند و به طور همشیب روی یکدیگر قرار گرفتهاند)، تعداد گل فشانهای حاشیه باختری و جنوب باختری دریای خزر بیشتر است. در بخش جنوب خاوری حاشیه دریای خزر، سه گلفشان فعال و نیمه فعال و چند گلفشان غیرفعال و یک دیاپیر پنهان در کنار گلفشان قارنیاریق تپه وجود دارد. گلفشانهای فعال؛ نیمه فعال و دیاپیر پنهان حاشیه جنوب خاوری دریای خزر کم و بیش در یک راستا و به موازات گسل خزر قرار گرفتهاند. بررسیهای لرزهنگاری که در منطقه صورت گرفته، نشان میدهد که بر اثر نیروهای فشارشی از سمت شمال بستر دریا و فرونشینی رسوبات پلیو- کواترنر حاشیه جنوبی دریای خزر، در ژرفای پوسته قارهای منطقه، دیاپیرهایی همراه با مواد هیدروکربن در حال رشد هستند که در آینده گلفشانهای جدید به وجود خواهد آمد. روند تکاملی گلفشانهای منطقه مورد مطالعه نشان از آن دارد که قدمت گل فشانهای منطقه به پیش از پلیوسن پسین می رسد وبر اساس شواهد علمی خاستگاه آنها زمینساختی- رسوبی است.
محمدعلی قربانی؛ محمد محجل؛ محسن پورکرمانی؛ معصومه علیمحمدی؛ حسن خیرالهی
چکیده
ناحیه معدنی هیرد در خاور خرد قاره ایران مرکزی و حاشیه خاوری پهنه لوت و در منتهیالیه باختری پهنه زمیندرز سیستان واقع شده است. بخش شمالی پهنه زمیندرز سیستان با راستای شمالباختر ـ جنوبخاور با پیچیدگیهای ساختاری زیاد، محل تشکیل چند کانسار معدنی مهم بوده و از این لحاظ مطالعه آن از اهمیت چشمگیری برخوردار است. در این مقاله، به مطالعه ...
بیشتر
ناحیه معدنی هیرد در خاور خرد قاره ایران مرکزی و حاشیه خاوری پهنه لوت و در منتهیالیه باختری پهنه زمیندرز سیستان واقع شده است. بخش شمالی پهنه زمیندرز سیستان با راستای شمالباختر ـ جنوبخاور با پیچیدگیهای ساختاری زیاد، محل تشکیل چند کانسار معدنی مهم بوده و از این لحاظ مطالعه آن از اهمیت چشمگیری برخوردار است. در این مقاله، به مطالعه و تفسیر دادههای مغناطیسهوایی و ماهوارهای موجود در کنار مشاهدات صحرایی برای بررسی ساختارهای سطحی و زیرسطحی و ارتباط آنها با عارضههای ساختاری عمده و تأثیرگذار در ناحیه (مانند پهنه زمیندرز سیستان)، پرداخته شده است. علاوه بر این پیوستگی واحدهای زمینشناسی و ساختاری با سن ائوسن و جوانتر که در بخشهایی توسط سنگپوشی مرکب از نهشتههای آبرفتی و خاک پوشیده شده است نیز مورد تحقیق قرار گرفته است. در مرحله پردازش دادههای مغناطیسهوایی، فیلترهای برگردان به قطب و مشتق قائم اول اعمال شده است. برای پردازش دادههای سنجنده ASTER و بارزسازی شکستگیها نیز از فیلترهای بالاگذر بارزکننده لبه استفاده شده است. تفسیر دادههای مغناطیسهوایی گویای وجود دو روند ساختاری اصلی شمال ـ جنوب و شمالباختر ـ جنوبخاور در منطقه میباشد که این روندها از جهتگیری بخش شمالی پهنه زمیندرز سیستان پیروی مینمایند. جالب توجه وجود رگههای کانهدار و پهنههای برشی ـ گسلی کانهدار و دگرسان شده در همین روندها و در محدوده همین شکستگیها است. علاوه بر این، محل تراکم و نیز تلاقی شکستگیها با محل کانیسازیها انطباق خوبی نشان میدهد. از دیگر نتایج مطالعه دادههای مغناطیسهوایی، باید به وجود یک ناهنجاری مغناطیسی حلقوی در خاور محدوده اشاره نمود که در بخشهای باختری این ناهنجاری به شدت متأثر از ساختارهایی با روند NNW شده و رخداد کانیسازی به صورت رگههای سیلیسی طلادار و نیز کانیسازی در پهنههای بُرشی گسلها، در همین محدوده به وقوع پیوسته است. تفسیر دادههای ماهوارهای در کنار مشاهدات و اندازهگیریهای صحرایی به عمل آمده از شکستگیها و گسلهای سطحی، علاوه بر تأیید و انطباق نسبی با دو روند ساختاری مذکور، دلالت بر وجود سومین روند ساختاری مهم شمالخاور ـ جنوبباختر در منطقه دارد که این روند اثر بسیار ضعیفی در نقشه مغناطیسهوایی از خود بر جای گذاشته است.