احمد خاکزاد؛ مریم فرمهینی فراهانی؛ هوشنگ اسدی؛ محمد هاشم امامی
چکیده
محدوده اکتشافی کهنگ در استان اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره، بر روی کمربند ولکانوپلوتونیکی ارومیه- دختر واقع شده و از نظر وجود ذخیره مس و مولیبدن پورفیری مستعد است. از آنجا که این ذخیره هیچگونه رخنمونی در سطح ندارد و توسط هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه احاطه شده است، برای بررسی ذخیره و اثبات حضور آن در ژرفا، استفاده ...
بیشتر
محدوده اکتشافی کهنگ در استان اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره، بر روی کمربند ولکانوپلوتونیکی ارومیه- دختر واقع شده و از نظر وجود ذخیره مس و مولیبدن پورفیری مستعد است. از آنجا که این ذخیره هیچگونه رخنمونی در سطح ندارد و توسط هالههای ژئوشیمیایی اولیه و ثانویه احاطه شده است، برای بررسی ذخیره و اثبات حضور آن در ژرفا، استفاده از روشهای غیرمستقیم از جمله مطالعه هالههای دگرسانی به روش دورسنجی و هالههای ژئوشیمیایی بر اساس روشهای ژئوشیمیایی ضروری به نظر میرسد. در همین راستا، براساس پردازش دادههای ماهوارهای و به کمک روشهای مختلف دورسنجی، محدوده تأثیر مناطق دگرسانی و نواحی دارای اکسیدهای آهن مورد بررسی قرار گرفت. گفتنی است که با استفاده از دادههای ماهوارهای TM و به کمک روش PCA، گسلها و خطوارههای موجود در منطقه نیز شناسایی شدند و براساس تطابق خطوارههای منطقه و نقشههای ژئوشیمیایی مشخص شد که کانهزایی در منطقه تا حدودی توسط این ساختارهای زمینساختی کنترل میشود. سپس به منظور بررسی هالههای ژئوشیمیایی منطقه از نتایج تجزیه شیمیایی حدود 320 نمونه ژئوشیمیایی برداشتشده از منطقه بهره گرفته شد. به دلیل توزیع نامنظم پراکندگی عناصر در هالههای مرتبط با توده پورفیری، در بررسی الگوی توزیع عناصر معرف و رسم نقشهها، از دادههای نرمال استفاده شد و از طرفی با توجه به اینکه در این پژوهش برای نیل به نتایج دقیقتر از روش هالههای مرکب استفاده شده است، تشخیص روابط بین عناصر، میزان همبستگی بین آنها و ارتباط آنها با سنگهای موجود در منطقه اجتنابناپذیر است. در این راستا، از روشهای آماری مختلفی همچون روش اسپیرمن، پیرسون، تحلیل خوشهای و فاکتوری استفاده شد. سپس بر اساس نتایج حاصل از روشهای بالا نحوه منطقهبندی هالههای ژئوشیمیایی بررسی و بدین ترتیب مشخص شد که بیشترین میزان تمرکز عناصر کمتحرکتر مانند مس و مولیبدن در بخشهای مرکزیتر منطقه و در کوارتزمونزونیتها و دیوریتها صورت گرفته در صورتیکه بیشترین میزان غلظت عناصر با تحرک بیشتر از جمله روی و نقره در بخشهای حاشیهای و در سنگهای آندزیتی اتفاق افتاده است.
مریم فرمهینی فراهانی؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمد هاشم امامی؛ ایرج رساء
چکیده
محدوده اکتشافی کهنگ در 73 کیلومتری شمال خاوری اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره قرار دارد. این اندیس معدنی بر روی کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه – دختر واقع شده و اولین بار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. بر اساس مطالعات اولیه، همچون بررسیهای صحرایی، ژئوفیزیکی و دورسنجی و همچنین مطالعات ...
بیشتر
محدوده اکتشافی کهنگ در 73 کیلومتری شمال خاوری اصفهان و 10 کیلومتری خاور شهرستان زفره قرار دارد. این اندیس معدنی بر روی کمربند آتشفشانی- نفوذی ارومیه – دختر واقع شده و اولین بار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. بر اساس مطالعات اولیه، همچون بررسیهای صحرایی، ژئوفیزیکی و دورسنجی و همچنین مطالعات سنگشناسی و کانهنگاری، این منطقه از لحاظ وجود ذخیره مس و مولیبدن پورفیری مستعد شناخته شده است. محدوده کهنگ یک منطقه دگرسان و برشی شده است. بهطوری که میتوان گفت بیش از 90% سنگهای این محدوده تحت تأثیر سیالات گرمابی به مقدار کم تا زیاد دگرسان شدهاند. به نظر میرسد کانیسازی در منطقه تا حد زیادی توسط ساختارهای زمینساختی کنترل میشود. سنگهای منطقه از نوع حد واسط تا اسیدی بوده به طوری که ، روند تغییرات از حاشیه به سمت قسمتهای مرکزی به سمت سنگهای اسیدیتر و جوانتر است. به منظور بررسیهای ژئوشیمیایی در این محدوده 10 کیلومتر مربعی، 174 نمونه از خاکهای منطقه به روش سیستماتیک و 143 نمونه سنگی از رخنمونهای موجود در منطقه برداشت شده و تحت تجزیه شیمیایی 45 عنصری قرار گرفتند. پس از حصول اطمینان از دقت در نتایج تجزیه، اقدام به پردازش دادهها و محاسبه پارامترهای آماری شد . سپس به کمک روشهای آماری دو متغیره و چند متغیره میزان همبستگی بین عناصر بررسی شدند. در مرحله بعد، برای بررسی رفتار ژئوشیمیایی عناصر مرتبط با مس و مولیبدن و تشخیص محدودههای بیهنجاری، نقشههایی رسم شد. رسم نقشهها در یک مرحله بر اساس دادههای نرمال استاندارد و محاسبه درصدها و در مرحله بعد به روش حدآستانهای به اضافه مقادیری از انحراف معیار صورت گرفت و مشخص شد که بیشترین تمرکز عناصر تحت کانساری مانند مس و مولیبدن در قسمتهای مرکزی منطقه و در کوارتزمونزونیتها و دیوریتها صورت گرفته در صورتی که بیشترین میزان غلظت عناصر فوق کانساری همچون سرب، روی و نقره در قسمتهای حاشیهای و در سنگهای آندزیتی منطقه اتفاق افتاده است. پس از آن برای تفکیک و تشخیص ناهنجاریهای با اهمیت، از روش P.N و برای تعیین بهترین مناطق، جهت عملیات حفاری و نیل به نتایج بهتر و دقیقتر، از روش هالههای مرکب استفاده شد. سپس برای ارزیابی سطح فرسایش در محدوده کانساری از روش سولووف استفاده شد و مشخص شد که خوشبختانه کانسار در ژرفا قرار دارد و توسط فرسایش از بین نرفته است.