نگین فولادی مقدم؛ علی اکبر متکان؛ محمودرضا صاحبی؛ مهآسا روستایی
چکیده
برداشت سیال هیدروکربوری از مخازنی با قابلیت فشردگی بالا و نفوذپذیری پایین، به تدریج سبب تغییرشکل سطح شده و هزینههای قابل توجهی، را به سبب ریزش سطوح بالایی ایجاد میکند. اگرچه ایستگاههای نقشهبرداری زمینی امکان مقایسه مشاهدات مکرر ارتفاعی در موقعیتهای خاص را آسان میکنند اما در نبود مشاهدات و هزینهبر بودن آنها ضرورت کاربرد ...
بیشتر
برداشت سیال هیدروکربوری از مخازنی با قابلیت فشردگی بالا و نفوذپذیری پایین، به تدریج سبب تغییرشکل سطح شده و هزینههای قابل توجهی، را به سبب ریزش سطوح بالایی ایجاد میکند. اگرچه ایستگاههای نقشهبرداری زمینی امکان مقایسه مشاهدات مکرر ارتفاعی در موقعیتهای خاص را آسان میکنند اما در نبود مشاهدات و هزینهبر بودن آنها ضرورت کاربرد روشی سریعتر و ارزانتر را بیش از پیش نشان میدهد. در این میان، تداخلسنجی تفاضلی رادار (DInSAR) فناوری نوینی است که از تصاویر ماهوارهای برای پایش تغییرشکل سطح زمین استفاده میکند. در این روش، تصاویر حاصل با دقت مکانی به نسبت بالا، امکان بررسی نوسانهای صورت گرفته در نرخ تغییر شکل سطحی برای مدیریت و کاهش هزینههای جاری ضمن تولید را بهبود میبخشند. در این پژوهش، نتایج حاصل از مشاهدات رادار حاکی از تغییر شکل سطحی ناشی از حفاریهای زیر سطحی در میدان نفتی آغاجاری است بهگونهای که تصاویر InSAR، سیگنالهای فرونشست و بالاآمدگی را در جای جای میدان متناسب با چاههای استحصالی و مشاهداتی آشکار کرده است. بررسی چندین سایت تولیدی در یک سری زمانی از تداخل نماها نشان میدهد که سیگنالهای تغییر شکل سطحی طی چند ماه ضمن برداشت سیال، توسعه یافته و به صورت محلی متناسب با شرایط زمینشناسی و میزان برداشت منجر به رخداد فرونشست یا بالاآمدگی با نرخهای متفاوت و الگوهای تغییر شکل متمایز در میدان شدهاند.
سیدمسعود مسعودی؛ فاطمه فریدونی؛ علی اکبر متکان
چکیده
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات ...
بیشتر
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات رنگی دروغین (FCC)، عامل شاخص بهینه(OIF) و طبقهبندی نظارت شده (Supervised classification) به کارگرفته شد. ترکیب باندهای ETM+ در آشکارسازی معادن پومیس توانایی بالایی دارد. توانایی تصویر PAN در تشخیص جادهها و سینهکارهای معدنی و نیز در ترکیب دقت مکانی با محدوده مرئی و فراسرخ(مادون قرمز) نزدیک (VNIR) سنجنده Aster بهتر از سنجنده ETM+بوده است. روشهای IHS و PCA تقریبا" به طور یکسان نواحی پومیسی و تراکیآندزیتی را آشکارسازی مینماید. محدوده طیفی VNIR با توجه به شدت روشنایی بیشتر و تغییرات توپوگرافی و پوشش گیاهی، مناسب نبوده و باعث تداخل کلاسها میشوند. در مجموع، برای بیشتر سنگها محدوده طیفی فراسرخ متوسط ( SWIR ) بیشترین کارآیی را در مقایسه با محدوده طیفی VNIR دارد. استفاده از DEM برای جداسازی زمینهای کم شیب که محل انباشت پومیسهای ریزشی هستند، در مناطق شمالی و خاوری و برخی از نواحی جنوبی قله مؤثر بوده است. به علت محدود بودن تعداد پیکسلهای نمونهبرداری، الگوریتم مورداستفاده در طبقهبندی نظارت شده، روش زاویه طیفی(SAM) است. در نهایت، پراکنش پومیس در چارچوب نقشه پتانسیل پومیس ارائه شد. با محاسبه سطوح همپوشانی لایه سازند زمینشناسی مؤثر با محدودههای سینهکارهای معدنی استخراج شده از تصویر PAN مقدار این همپوشانی 93 در صد به دست آمد.