نواب خدائی؛ محمد حسین آدابی؛ سید علی معلمی؛ مهران مرادپور
چکیده
سازند کنگان با ستبرای 115 متر شامل یک توالی کربناتی- تبخیری است که بهعنوان بخشی از بزرگترین مخزن کربناتی در میدان پارس جنوبی در خلیج فارس بهشمار میرود. بررسی سنگنگاری دولومیتهای سازند کنگان منجر به شناسایی 5 نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپار، دولواسپار، سیمان دولومیتی و دولومیت زین اسبی شده است. همچنین مطالعات ...
بیشتر
سازند کنگان با ستبرای 115 متر شامل یک توالی کربناتی- تبخیری است که بهعنوان بخشی از بزرگترین مخزن کربناتی در میدان پارس جنوبی در خلیج فارس بهشمار میرود. بررسی سنگنگاری دولومیتهای سازند کنگان منجر به شناسایی 5 نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپار، دولواسپار، سیمان دولومیتی و دولومیت زین اسبی شده است. همچنین مطالعات عنصری دولومیکرایتها و دولومیکرواسپارها نشاندهنده افزایش نسبی مقادیر استرانسیم و سدیم و کاهش نسبی مقادیر آهن و منگنز در نمونههای دولومیکرایتی نسبت به نمونههای دولومیکرواسپارایتی است. یادآوری میشود که روند ایزوتوپی اکسیژن- کربن در این دولومیتها نشاندهنده تأثیر اندک دیاژنز جوی (در دولومیتهای نوع اول، دوم و سوم) و دیاژنز تدفینی (در دولومیتهای نوع چهارم و پنجم) است. یادآوری این نکته ضروری است که اگرچه دولومیکرایتها در محیط سبخایی تشکیل شدهاند، دیاژنز جوی اندکی را تحمل کردهاند. همچنین منشأ منیزیم برای دولومیکرایتها، منیزیم آب دریا و یا آبهای میاندانهای در حال تعادل با آب دریا و برای دولومیتهای دانه درشتتر در سازند کنگان احتمالاً آبهای محبوس میاندانهای و یا شورابههای حوضهای است. دمای تهنشستی کربناتهای سازند کنگان با استفاده از سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در نمونههای دولومیکرایتی، 5/44 درجه سانتیگراد محاسبه شده است.
زهرا کریمی مصدق؛ محمد حسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ...
بیشتر
مطالعات ژئوشیمی سازند آسماری در دو برش چینهشناسی از سازند آسماری واقع در تنگ سپو در حوالی شهر دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد) و تنگ بن نزدیک به شهر بهبهان (استان خوزستان) به ترتیب با ستبراهای 260 و 214 متر، به همراه بخشهایی از رأس سازند پابده بررسی شد. در منطقه مورد مطالعه، نهشتههای کربناتی سازند آسماری با سن الیگوسن بالایی Oligocene ) (Late و میوسن زیرین Miocene) (Early ، بین سازند پابده در زیر و سازند گچساران در بالا نهشته شده است. بر اساس مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن و تجزیه عنصری (عناصر فرعی و اصلی)، سازند آسماری بیشتر، تحت تأثیر دیاژنز جوی (meteoric) قرار گرفته است و روند J وارون (inverted-J trend) حاکی از تأثیر این نوع دیاژنز است. همچنین سامانه دیاژنتیکی از نوع بسته تا نیمه بسته، برآورد شده است. مطالعات ژئوشیمیائی حاکی از این است که ترکیب کانیشناسی اولیه سازند آسماری آراگونیتی است. بر اساس این تغییرات، مرز بین سازند پابده و سازند آسماری بر اساس مطالعات ایزوتوپ اکسیژن و کربن قابل تشخیص است. مقادیر ایزوتوپ اکسیژن و کربن برای سازند پابده، بیشتر منفی و برای سازند آسماری مثبت تا منفی است. افزون بر این، مقادیر عنصرSr در سازند پابده بیشتر از سازند آسماری است. تغییرات ایزوتوپی و عنصری بین شاتین (Chattian) و آکویتانین و بین آکویتانین (Aquitanian) و بوردیگالین (Burdigalian) بهنسبت روشن و مشخص است.
محمد علی صالحی؛ محمد حسین آدابی؛ هرمز قلاوند؛ مینا خطیبی مهر
چکیده
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای ...
بیشتر
در این نوشتار، سازند کربناتی فهلیان با سن کرتاسه پیشین (بریازین-هوتروین) به منظور شناسایی ریزرخسارهها، دیاژنز و بررسی کانیشناسی اولیه رسوبات در برش نمونه واقع در تاقدیس فهلیان و برش زیرسطحی(تحت الارضی) چاه 55 میدان نفتی گچساران مورد بررسی قرار گرفت. بررسیهای سنگنگاری منجر به شناسایی ده ریزرخساره شد که در 4 کمربند رخسارهای پهنه کشندی، لاگون، سد و دریای باز نهشته شدهاند. با توجه به ریزرخسارههای شناسایی شده، این توالی کربناتی بر روی یک سکوی کربناتی از نوع حاشیهدار(شلف) نهشته شده است. شناسایی سیمانهای مختلف نشان دهنده این است که سازند فهلیان به طور عمده تحت تأثیر دیاژنز هوازی قرار گرفته است. پراکندگی عناصر اصلی و فرعی و گستره ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 آهکهای سازند فهلیان نشان دهنده ترکیب کانیشناسی اولیه آراگونیتی و همچنین تأثیر دیاژنز هوازی بر روی این نهشتهها در یک سیستم بسته و با نسبت آب به سنگ پایین است.
حسین حاجیعلیبیگی؛ سید احمد علوی؛ جمشید افتخار نژاد؛ محمد مختاری؛ محمد حسین آدابی
چکیده
تاقدیس چناره جنوب پهنه لرستان و در شمال پهنه فروبار دزفول، در کمربند چین خورده- رانده زاگرس قرار دارد. در این مقاله ایجاد و توسعه شکستگیها در این تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته و از آنها برای تحلیل وضعیت جنبشی این تاقدیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تعیین سن نسبی شکستگیها، نوع (انبساطی یا برشی بودن) آنها و موقعیت ساختاری شکستگیها ...
بیشتر
تاقدیس چناره جنوب پهنه لرستان و در شمال پهنه فروبار دزفول، در کمربند چین خورده- رانده زاگرس قرار دارد. در این مقاله ایجاد و توسعه شکستگیها در این تاقدیس مورد بررسی قرار گرفته و از آنها برای تحلیل وضعیت جنبشی این تاقدیس استفاده شده است. نتایج حاصل از تعیین سن نسبی شکستگیها، نوع (انبساطی یا برشی بودن) آنها و موقعیت ساختاری شکستگیها و مقایسه و تلفیق این نتایج با دیگر اطلاعات به دست آمده از جمله اطلاعات حاصل از مقاطع عرضی زمینشناسی ساختمانی رسم شده از تاقدیس، این امکان را فراهم ساخت تا دربارة وضعیت جنبشی این تاقدیس نظراتی ارائه شود: الگوی شکستگیهای این تاقدیس بر اساس اندازهگیریهای صحرایی انجام شده بر روی سازند آسماری، به صورت شش گروه شکستگی اصلی دستهبندی شده است. شکستگی گروه اول (A) با میانگین امتداد ◦68 به عنوان شکستگیهای پیش از فرایند چینخوردگی در نظر گرفته شدهاند. شکستگیهای گروه دوم (B) با میانگین امتداد ◦30 از نوع شکستگیهای کششی عمود بر راستای محور چین پیشنهاد شدهاند. تراکم کم این گروه در یال جلویی را میتوان به آشفتگی میدان تنش ناشی از لغزش تاقدیس بر روی گسل راندگی مدفون بالارود نسبت داد. سومین گروه شکستگیها (C) با میانگین امتداد ◦110 از نوع شکستگیهای انبساطی بوده و عمود بر راستای فشارش و قبل و در حین رشد چین و به موازات محور آن در هر دو یال شکل گرفتهاند. شکستگیهای گروه چهارم (D) با امتداد ◦10 و ◦70 از نوع شکستگیهای مزدوج (Conjugate) بهشمار رفته و در طی مراحل چینخوردگی و بعد از گروه C در هر دو یال تشکیل شدهاند. پنجمین گروه شکستگیها (E) با میانگین امتداد ◦140 و ◦80 از نوع شکستگیهای مزدوج بوده و جزء آخرین شکستگیهای رخ داده در مراحل چینخوردگی بهشمار میروند. ششمین گروه شکستگیها (F) شامل شکستگیهایی با میانگین امتداد ◦55 هستند. این شکستگیها در واقع همان شکستگیهای گروه A بوده که بعداً دچار فعالیت دوباره شده و برخی از آنها درههای ژرف و طویلی را ایجاد کردهاند. تاقدیس چناره با تمایل (Vergence) به سوی جنوب باختر یک تاقدیس نامتقارن است. این تاقدیس از انواع چینهای غیراستوانهای با میل محور به سوی جنوب خاور، و متأثر از عملکرد گسل راندگی مدفون بالارود است. اندازه گیری پارامترهای مربوط به یک سطح چینخورده، تاقدیس را به عنوان یک چین باز، نیمه زاویهدار،گسترده، غیرهارمونیک و پیچیده معرفی کرده و آن را در رده 1C (Ramsay & Huber (1987 قرار میدهد. اتصال دو تاقدیس اولیه مفروض، به یکدیگر منجر به Z شکل شدن منطقه لولای تاقدیس امروزی شده است.
سید علی؛ محمد حسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
مجموعه روزنداران ائوسن پسین در سازند کربناتی جهرم در کوه گیسکان 10 کیلومتری شهرستان برازجان و میادین اطراف مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس گسترش و فراوانی آنها، محیط رسوبی دیرینه بازسازی شده است. با توجه به وجود Nummulites fabianni و نیز براساس ایزوتوپ استرانسیم، سن این سازند بین 35 تا 7/33 میلیون سال برآورد شده و میتوان سن پریابونین ...
بیشتر
مجموعه روزنداران ائوسن پسین در سازند کربناتی جهرم در کوه گیسکان 10 کیلومتری شهرستان برازجان و میادین اطراف مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس گسترش و فراوانی آنها، محیط رسوبی دیرینه بازسازی شده است. با توجه به وجود Nummulites fabianni و نیز براساس ایزوتوپ استرانسیم، سن این سازند بین 35 تا 7/33 میلیون سال برآورد شده و میتوان سن پریابونین (Priabonian) (ائوسن پسین) را برای آن در نظر گرفت. در ضمن نرخ میانگین رسوبگذاری این سازند حدود2 متر در هر ده هزار سال اندازه گیری شده است. این مطالعات نشان میدهد که سازند آسماری بعد از یک هیاتوس بیش از 4 میلیون سال (اشکوب روپیلین) برروی این سازند نهشته شده است. با توجه به کاهش تدریجی ژرفای آب در مدت رسوبگذاری سازند و گسترش روزنداران بزرگ کفزی باعث شد تا 6 رخساره رسوبی در محیط رمپ درونی- میانی تا خارجی نهشته شود. این رخسارهها به ترتیب از بخش ژرف به سمت بخش کم ژرفای حوضه شامل رخساره آهک رسی حاوی روزنداران پلانکتونی است که در محیط همیپلاژیک تا پلاژیک نهشته شده است . این رخساره مربوط به بخش گذر تدریجی بین سازند پابده و جهرم است. رخساره آهکی اپرکولینا وکستون تا پکستون متعلق به بخش خارجی رمپ، رخساره دیسکوسیکلین/ نومولیتس وکستون تا پکستون متعلق به بخش میانی تا خارجی رمپ، رخساره نومولیتس وکستون مربوط به محیط میانی رمپ، رخساره نومولیتس/ اوربیتولیتس وکستون تا پکستون متعلق به محیط میانی تا درونی رمپ و در نهایت رخساره اوربیتولیتس/ بایوکلاست پکستون مربوط به بخش درونی رمپ هستند.
محمد حسین آدابی؛ مینا خطیبی مهر؛ سید علی معلمی؛ عباس صادقی؛ محمد علی صالحی
چکیده
سازند زیارت در برش نمونه واقع در شمال دهکده توچال (جنوب خاور تهران) با ستبرای 5/212 متر در بالای کنگلومرای فاجان و در زیر سازند کرج واقع شده است. سن سازند زیارت پالئوسن پسین تا ائوسن میانی است. مطالعات سنگنگاری مقاطع نازک منجر به شناسایی 11 ریز رخساره شده است که به احتمال قوی در یک سکوی کربناته از نوع رمپ تک شیب (هوموکلاین) نهشته شده ...
بیشتر
سازند زیارت در برش نمونه واقع در شمال دهکده توچال (جنوب خاور تهران) با ستبرای 5/212 متر در بالای کنگلومرای فاجان و در زیر سازند کرج واقع شده است. سن سازند زیارت پالئوسن پسین تا ائوسن میانی است. مطالعات سنگنگاری مقاطع نازک منجر به شناسایی 11 ریز رخساره شده است که به احتمال قوی در یک سکوی کربناته از نوع رمپ تک شیب (هوموکلاین) نهشته شده است. از فرایندهای دیاژنزی تأثیر گذار میتوان میکرایتی شدن، سیمانیشدن، تراکم، نئومورفیسم، انحلال، دولومیتی شدن، شکستگی و سیلیسی شدن را بیان کرد که در قالب محیطهای دیاژنزی هوازی(متئوریکی) و تدفینی سازند زیارت را تحت تأثیر قرار دادهاند. مطالعه و بررسی عناصر اصلی و فرعی سنگ آهکهای سازند زیارت بیانگر آن است که این آهکها در آب و هوای حارهای و در ژرفای کم نهشته شدهاند و کانیشناسی اولیه آراگونیتی داشتهاند. رسم مقادیر Mn در برابر Sr/Ca نشان دهنده محیط دیاژنزی باز همراه با تبادل بالای آب به سنگ (water/ rock interaction) در سازند زیارت است. دمای اولیه دیاژنتیکی تدفین کمژرف (early burial digenetic temperature) با استفاده از سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در نمونههای میکرایتی و با در نظر گرفتن ایزوتوپ اکسیژن آب دریای ائوسن به میزان ‰85/0- ، در حدود 39 درجه سانتیگراد محاسبه شده است. در بررسی با میکروسکوپ کاتدلومینسانس سیمانهای کربناته سازند زیارت به دلیل قرار گرفتن بین محدوده زون هوازی و زون تدفین کمژرف، بیشتر لومینسانس تیره (Dull) تا قهوهای دارند و ویژگی لومینسانسهای زرد پررنگ کمتر دیده میشود. این مطلب نیز توسط مطالعات ایزوتوپی اکسیژن و کربن تأیید شده است.
افشین زهدی؛ محمد حسین آدابی
چکیده
توالی کربناتی سازند تلهزنگ به سن ائوسن پیشین- میانی عمدتاً از روزنداران کفزی بزرگ (مانند نومولیت و آلوئولینا) به همراه ذرات اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر تشکیل شده است. در این سازند بر مبنای فراوانی و توزیع روزنداران و دیگر اجزای موجـــود در رخــسارههای مخــتلـــف، ژرفای حوضه رسوبی و در نتیجه نوع زیر محـیط حوضه رسوبی دیرینه (sub-paleoenvironment) ...
بیشتر
توالی کربناتی سازند تلهزنگ به سن ائوسن پیشین- میانی عمدتاً از روزنداران کفزی بزرگ (مانند نومولیت و آلوئولینا) به همراه ذرات اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر تشکیل شده است. در این سازند بر مبنای فراوانی و توزیع روزنداران و دیگر اجزای موجـــود در رخــسارههای مخــتلـــف، ژرفای حوضه رسوبی و در نتیجه نوع زیر محـیط حوضه رسوبی دیرینه (sub-paleoenvironment) تعیین شده است. بررسی رخسارهها منجر به شناسایی 10 رخساره میکروسکوپی وابسته به 4 کمربند رخسارهای پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی و دریای باز شده است. نبود رسوبات دوباره نهشته شده و رخسارههای ریفی، تغییرات تدریجی رخسارهها و نیز گسترش وسیع پهنههای کشندی نشان میدهد که نهشتههای کربناتی سازند تلهزنگ به احتمال قوی در یک سکوی کربناتی از نوع رمپ نهشته شده است. با توجه به فراوانی و تنوع بالای روزنداران کفزی بزرگ در سازند تلهزنگ میتوان برای این نهشتهها از اصطلاح سیستم رمپ کربناتی حاوی روزنداران فراوان استفاده کرد. مقایسه زمینشیمی عنصری و ایزوتوپی بین اجزاء زیستی (روزنداران کفزی) و اجزاء نازیستی (میکرایت) در کربناتهای سازند تلهزنگ حاکی از شرایط نزدیک تعادلی، تأثیر کمتفریق زیستشناختی و اثرات جنبشی مانند سرعت رشد و یا عوامل ناشناخته دیگر است، و به همین دلیل مقدار دمای محاسبه شده آب دریا بر اساس سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در کربناتهای زیستی با دمای اندازهگیری شده نمونههای نازیستی (میکرایت) تقریباً مشابه است. مطالعات سنگنگاری و زمینشیمیایی نشان میدهد که نهشتههای کربناتی سازند تلهزنگ تحتتأثیر دیاژنز ضعیف جوی در یک محیط دیاژنزی بسته همراه با نسبت پایین تبادلات آب به سنگ (water/rock interaction) قرار گرفتهاند.
فرحناز کریم زاده؛ محمد حسین آدابی
چکیده
توالیهای رسوبی آواری و کربناتی سازندهای سرخ شیل و شتری به ترتیب به سن تریاس پیشین و میانی و با مجموع ستبرای 870 متر در ناحیه بهاباد، شهرستان بافق در ایران مرکزی به صورت همشیب و تدریجی بر روی یکدیگر قرار دارند. توالی سنگهای شیلی، سیلتستونی و ماسهسنگی سرخ شیل به تدریج به رخساره آهکهای دولومیتی شده مربوط به پهنه کشندی ...
بیشتر
توالیهای رسوبی آواری و کربناتی سازندهای سرخ شیل و شتری به ترتیب به سن تریاس پیشین و میانی و با مجموع ستبرای 870 متر در ناحیه بهاباد، شهرستان بافق در ایران مرکزی به صورت همشیب و تدریجی بر روی یکدیگر قرار دارند. توالی سنگهای شیلی، سیلتستونی و ماسهسنگی سرخ شیل به تدریج به رخساره آهکهای دولومیتی شده مربوط به پهنه کشندی سازند شــتری ختم میشوند. توالی ستبر لایه تا تودهای سنگهای به طور عمده دولومیتی سازند شتری نیز به صورت تدریجی توسط آهکهای نازک تا ستبر لایه به نام عضو آهک اسپهک پوشیده شدهاند. در مطالعات سنگشناسی چهار نوع مختلف دولومیت (از نظر شکل و اندازه بلورها، پراکندگی اندازه بلورها در متن سنگ و اشکال مرزهای بلوری) تشخیص داده شده است. دولومیت نوع یک، در شرایط دمای سطحی و در مراحل اولیه رسوبگذاری تشکیل شده و دولومیت دیاژنتیــکی اولیه بهشمار میآید. سایر دولومیتها به ترتیب درشت شدن اندازه بلور آنها، در محیـطهای کمژرفا تا ژرف تدفینی تشکیل شدهاند. تغییر ترکیب سیالهای دولومیت ساز در طی مراحــل گوناگون دیاژنز (اولیه تا تأخیری) سبب چنین تنوعی درتشکیل دولومیتهای این سازند شده است. بر اساس مطالعات زمینشیمیایی (تجزیههای عنصریFe , Na , Sr , Mg ,Ca و Mnو ایزوتوپی ) و) تشکیل این دولومیتها به طور عمده در محیط کاهیده و طی افزایش تدریجی دما در مراحل مختلف تدفین رخ داده است. منبع اصلی تأمین یون منیزیم در مورد دولومیتهای بسیار دانه ریز اولیه آب دریا و در مورد سایر انواع دولومیتها دیاژنز کانیهای رسی لایههای زیرین (سازند سرخ شیل) و شورابهای حوضهای پیشنهاد میشود. نتایج مطالعات XRD وXRF بر روی کانیهای رسی کلریتی و مونت موریلونیتی سازند سرخ شیل حاکی از کاهش به ترتیب 36 و 84 درصدی محتوای MgO در مقایسه با کانیهای رسی استاندارد مشابه است. این کاهش نشانه دیاژنز کانیهای رسی موجود در شیلها و خروج منیزیم در نتیجه فشردگی لایههای بالایی است که تأمینکننده بخشی از Mg برای دولومیتی شدن کربناتها بوده است. با اندازهگیری مقدار کربن آلی در دولومیتها و آهکها مشخص شد که تمرکز این ماده در دولومیتها چندین برابر آهکها میباشد. این مطلب گویای مستعدتر بودن آهکهای غنی از مواد آلی برای فرایند دولومیتی شدن است. در این سازند ساختارهای زیستی چون استروماتولیتها در به دام انداختن مواد آلی نقش مهمی داشتهاند. دمای تشکیل دولومیتهای اولیه (Early diagenetic) سازند شتری حدود 39 درجه سانتیگراد و دولومیتهای ثانویه (Late diagenetic) 179 درجه سانتیگراد محاسبه شده است.
محمد وحیدی نیا؛ عباس صادقی؛ احمد شمیرانی؛ علی اصغر آریایی؛ محمد حسین آدابی
چکیده
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از ...
بیشتر
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از سنگ آهکهای ماسهای تشکیل شده است.
به منظور شناخت دقیق چینهشناسی، میکروفسیلها، ریز رخسارهها و محیط رسوبی سازند نیزار، سه برش چینهشناسی انتخاب، اندازهگیری و به دقت از آنها نمونهبرداری شده است. این برشهای چینهشناسی از خاور به باختر عبارتند از 1) برش تنگ نیزار 2) برش تنگ چهچهه 3) برش جلیل آباد- کلات نادری.
در مطالعات پیشین، مرز زیرین و بالایی سازند نیزار با سازندهای آب تلخ و کلات به ترتیب به صورت همشیب و انتقالی گزارش شده است (افشار حرب،1373). اما بر اساس تحقیقات جدید، مرز زیرین سازند نیزار با سازند آبتلخ در برشهای 1 و2 به صورت ناپیوستگی فرسایشی و در برش شماره 3 به صورت همشیب و انتقالی است. مرز بالایی سازند نیزار با سازند کلات در هر سه برش مذکور به صورت یک ناپیوستگی فرسایشی همراه با یک لایه دیرینهخاک Paleosoil)) در بین آن دو است.
بر اساس مطالعات سنگشناسی و ریز دیرینهشناسی، دو نوع رخساره سیلیسی- آواری و کربناتی تعیین شده است. با بررسی این ریز رخسارهها به نظر میرسد که بخشهای سیلیسی- آواری (ماسهسنگ و شیل) سازند نیزار در یک محیط جزایر سدی- لاگونی و قسمتهای آهکی آن در یک سکوی کربناتی کمژرفا (از نوع رمپ) بر جای گذاشته شدهاند.
در بیشتر گزارشها و مقالات منتشر شده، سازند نیزار به عنوان یک سازند کم فسیل گزارش شده که هیچگونه فسیل شاخصی نداشته و تنها بر اساس جایگاه چینهشناسی سن آن را تعیین میکردند، اما با بررسیهای به عمل آمده در این تحقیق، برای نخستین بار علاوه بر شناسایی41 جنس و30 گونه، فسیلهای شاخصی مانند: Orbitoides tissoti, Siderolites calcitrapoides,Abathomphalus mayaroensis,Pseudosiderolites vidali,Lepidorbitoides sp., Orbitoides apiculataشناسایی شده که همگی گویای سن ماستریشتین و بویژه ماستریشتین پسین هستند.