فاطمه هادوی؛ اکرم پوراسماعیل
چکیده
با توجه به فراوانی نسبی و محدوده چینهشناسی کوتاه و گسترش جغرافیایی وسیع نانوفسیلهای آهکی، این گروه از فسیلها ابزار بسیار مناسبی برای زیرتقسیمبندی زیستچینهشناختی، بویژه در کرتاسه پسین هستند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی، نانوپلانکتونهای آهکی در برش الگوی سازند نیزار مورد مطالعه قرار گرفته است. سنگشناسی ...
بیشتر
با توجه به فراوانی نسبی و محدوده چینهشناسی کوتاه و گسترش جغرافیایی وسیع نانوفسیلهای آهکی، این گروه از فسیلها ابزار بسیار مناسبی برای زیرتقسیمبندی زیستچینهشناختی، بویژه در کرتاسه پسین هستند. بدین سبب و به علت نبود مطالعات دقیق فسیلشناسی، نانوپلانکتونهای آهکی در برش الگوی سازند نیزار مورد مطالعه قرار گرفته است. سنگشناسی سازند شامل ماسهسنگهای ستبر لایه گلوکونیتی، شیل و یک لایه سنگ آهک ماسهای در بخش بالایی است.
بر مبنای مطالعات انجام شده، 22 جنس و42 گونه نانوفسیل در برش الگو شناسایی و عکسبرداری گردید.
با توجه به گسترش چینهشناسی نانوپلانکتونهای آهکی، بازه زمانی برش مورد مطالعه، با زونهای CC25 وCC26 از زونبندی Sissingh (1977) و زیرزونهای CC25c وCC26a و CC26b از زونبندی Perch – Nielsen(1985a) همخوانی دارد. بر مبنای زیستزونهای مشخص شده، سن سازند نیزار در محل برش الگو ماستریشتین پسین پیشنهاد میگردد.
محمد وحیدی نیا؛ عباس صادقی؛ احمد شمیرانی؛ علی اصغر آریایی؛ محمد حسین آدابی
چکیده
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از ...
بیشتر
حوضه کپه داغ همزمان و پس از برخورد صفحه توران به صفحه ایران پیش از کارنین پسین (در حدود 225 میلیون سال پیش) تشکیل شده است. این حوضه در شمال خاور ایران و در راستای WNW تا ESE قرار گرفته است. سازند نیزار در خاور و شمال خاور این حوضه گسترش یافته و از مجموعهای از سنگهای سیلیسی- آواری، شیلهای ماسهای همراه با لایههایی از سنگ آهکهای ماسهای تشکیل شده است.
به منظور شناخت دقیق چینهشناسی، میکروفسیلها، ریز رخسارهها و محیط رسوبی سازند نیزار، سه برش چینهشناسی انتخاب، اندازهگیری و به دقت از آنها نمونهبرداری شده است. این برشهای چینهشناسی از خاور به باختر عبارتند از 1) برش تنگ نیزار 2) برش تنگ چهچهه 3) برش جلیل آباد- کلات نادری.
در مطالعات پیشین، مرز زیرین و بالایی سازند نیزار با سازندهای آب تلخ و کلات به ترتیب به صورت همشیب و انتقالی گزارش شده است (افشار حرب،1373). اما بر اساس تحقیقات جدید، مرز زیرین سازند نیزار با سازند آبتلخ در برشهای 1 و2 به صورت ناپیوستگی فرسایشی و در برش شماره 3 به صورت همشیب و انتقالی است. مرز بالایی سازند نیزار با سازند کلات در هر سه برش مذکور به صورت یک ناپیوستگی فرسایشی همراه با یک لایه دیرینهخاک Paleosoil)) در بین آن دو است.
بر اساس مطالعات سنگشناسی و ریز دیرینهشناسی، دو نوع رخساره سیلیسی- آواری و کربناتی تعیین شده است. با بررسی این ریز رخسارهها به نظر میرسد که بخشهای سیلیسی- آواری (ماسهسنگ و شیل) سازند نیزار در یک محیط جزایر سدی- لاگونی و قسمتهای آهکی آن در یک سکوی کربناتی کمژرفا (از نوع رمپ) بر جای گذاشته شدهاند.
در بیشتر گزارشها و مقالات منتشر شده، سازند نیزار به عنوان یک سازند کم فسیل گزارش شده که هیچگونه فسیل شاخصی نداشته و تنها بر اساس جایگاه چینهشناسی سن آن را تعیین میکردند، اما با بررسیهای به عمل آمده در این تحقیق، برای نخستین بار علاوه بر شناسایی41 جنس و30 گونه، فسیلهای شاخصی مانند: Orbitoides tissoti, Siderolites calcitrapoides,Abathomphalus mayaroensis,Pseudosiderolites vidali,Lepidorbitoides sp., Orbitoides apiculataشناسایی شده که همگی گویای سن ماستریشتین و بویژه ماستریشتین پسین هستند.