زمین ساخت
محمد علی قنبریان؛ علی یساقی
چکیده
این پژوهش به بیان نتایج تحلیل ساختاری و ریز ساختاری منطقه فریادون واقع در شمال خاور استان فارس پرداخته است. در این پژوهش، یک کمربند با روند شمال باختری – جنوب خاوری در بخش مرکزی پس بوم زاگرس و در شمال خاور پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان معرفی گردیده است. وضعیت میانگین برگ وارگی و خط وارگی در این کمربند جدید به ترتیب 315˚,57˚NE و 116˚ ,23˚ ...
بیشتر
این پژوهش به بیان نتایج تحلیل ساختاری و ریز ساختاری منطقه فریادون واقع در شمال خاور استان فارس پرداخته است. در این پژوهش، یک کمربند با روند شمال باختری – جنوب خاوری در بخش مرکزی پس بوم زاگرس و در شمال خاور پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان معرفی گردیده است. وضعیت میانگین برگ وارگی و خط وارگی در این کمربند جدید به ترتیب 315˚,57˚NE و 116˚ ,23˚ می باشد. مطالعه نشان گرهای جنبش شناختی رخداد برش دگرشکلی، چپ گرد و به سمت شمال باختر را در این کمربند نشان می دهد که بر خلاف دگرشکلی راست گرد شناخته شده در نواحی مرکزی پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان است.
زمین ساخت
مهدی توکلی یرکی؛ احمد علوی؛ محمدرضا قاسمی؛ ایرج عبدالهیفرد
چکیده
اهمیت چینهنگاری مکانیکی سنگها در جنبششناسی چینها از دیرباز مورد توجه زمینشناسان ساختمانی بوده است. دو پارامتر تغییرات رخساره رسوبی و ستبرای واحدهای کمقوام، نقش تعیینکنندهای در فعالیت توالیها به عنوان افقهای جدایشی ایفا میکنند. هدف این پژوهش، بررسی نقش چینهنگاری مکانیکی بر هندسه چینخوردگی در دو تاقدیس هیدروکربنی ...
بیشتر
اهمیت چینهنگاری مکانیکی سنگها در جنبششناسی چینها از دیرباز مورد توجه زمینشناسان ساختمانی بوده است. دو پارامتر تغییرات رخساره رسوبی و ستبرای واحدهای کمقوام، نقش تعیینکنندهای در فعالیت توالیها به عنوان افقهای جدایشی ایفا میکنند. هدف این پژوهش، بررسی نقش چینهنگاری مکانیکی بر هندسه چینخوردگی در دو تاقدیس هیدروکربنی آغاجاری و پازنان در پهنه فروبار دزفول است. به همین منظور از برشهای لرزهای، اطلاعات چینهنگاری و نمودارهای پتروفیزیکی برخی از چاههای موجود در گستره و همچنین مطالعات چینهنگاری پیشین ناحیه دزفول استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سازند گرو یکی از سطوح اصلی جدایشی میانی در ساختار آغاجاری به شمار میآید و تاثیر بسزایی در کنترل هندسه چینخوردگی توالی پُرقوام کرتاسهزیرین تا الیگومیوسن (سازندهای فهلیان تا آسماری) داشته است. سازند تبخیری دشتک و سایر سازندهای تبخیری کمقوام به سن ژوراسیک میانی- بالایی (عدایه، علن و سرگلو) نیز در ساختمان آغاجاری فعال بودهاند. در مقابل، در بیشتر بخشهای ساختمان پازنان، سازند گرو با تغییر به رخساره کمژرفتر همیپلاژیک و سازندهای ژوراسیک با تبدیل شدن به رخساره آهکی پرقوام سازند سورمه، ویژگی مکانیکی لازم را برای ایجاد سطوح جدایشی میانی نداشتهاند. بر پایهی شواهد موجود،مرز تغییر رخسارهی سازندهای یاد شده در گستره مورد مطالعه، از بین دو تاقدیس پازنان و آغاجاری عبور میکند. افزون بر این، به نظر میرسد که فعالیت بلندای هندیجان-ایذه نیز بر کنترل رخساره سازند گرو تاثیر داشته است. همچنین بر اساس ویژگیهای هندسی و ارائه مدل مفهومی هندسی از تکوین این ساختارها، سبک چینخوردگی تاقدیسهای یاد شده از نوع جدایشی گسلخورده نامتقارن پیشنهاد میگردد.
چینه شناسی و فسیل شناسی
فائزه امیری؛ الهه زارعی
چکیده
ﺳﺎزﻧﺪﮔﻮرﭘﻲ در ﺑﺮش بیشهدراز با ضخامت ۲۰۱ متر در جنوب ایلام متشکل از ﻣﻴﺎن لایههای ﻣﺎرن آﻫﻜﻲ و ﺣﺎوی دوﻋﻀﻮ آهکی ﻟﻮﻓﺎ و اﻣﺎم ﺣﺴﻦ است که بهطور پیوسته و تدریجی بر روی مارنهای سازند ایلام و در زیر شیلهای ارغوانی رنگ سازند پابده قرار میگیرد. ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪه ﺑـﺮ روی ﻓﺮاﻣﻴﻨﻴﻔرﻫﺎ منجر به تفکیک ...
بیشتر
ﺳﺎزﻧﺪﮔﻮرﭘﻲ در ﺑﺮش بیشهدراز با ضخامت ۲۰۱ متر در جنوب ایلام متشکل از ﻣﻴﺎن لایههای ﻣﺎرن آﻫﻜﻲ و ﺣﺎوی دوﻋﻀﻮ آهکی ﻟﻮﻓﺎ و اﻣﺎم ﺣﺴﻦ است که بهطور پیوسته و تدریجی بر روی مارنهای سازند ایلام و در زیر شیلهای ارغوانی رنگ سازند پابده قرار میگیرد. ﻣﻄﺎﻟﻌـﺎت اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪه ﺑـﺮ روی ﻓﺮاﻣﻴﻨﻴﻔرﻫﺎ منجر به تفکیک ۹ بایوزون شد که تمامی آنها گونههای جهانی بودند. ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﻳـﻚ: Radotruncana calcarata Taxon-RangeZone؛ ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره دو: Globotruncanita stuartiformis Partial-Range Zone؛ ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﺳـﻪ: Globotruncana aegyptiaca Interval Zone؛ ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﭼﻬـﺎر: Interval Zone Gansserina gansseri؛ ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﭘـﻨﺞ: Interval Zone Contusotruncana contusa؛ ﺑﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﺷـﺶ: mayaroensis Interval Zone Abathomphalus؛ ﺑـﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﻫﻔـت:Praemurica uncinata Interval Zone ؛ ﺑﺎﻳﻮزون ﺷﻤﺎره ﻫﺸﺖ: Interval Zone Morozovella angulata ؛ ﺑﺎﻳﻮزون ﺷـﻤﺎره ﻧـﻪ: Globanomalina pseudomenardii Interval Zone. ﺑﺮ ﻣﺒﻨـﺎی اﻳـﻦ ﻓﺮاﻣﻴﻨﻴﻔرﻫـﺎی ﭘﻼﻧﻜﺘﻮﻧﻴﻚ، ﺳﺎزﻧﺪ ﮔﻮرﭘﻲ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در محدوده زمانی ﻛﺎﻣﭙﺎﻧﻴﻦ ﭘﺴﻴﻦ ﺗﺎ ﭘﺎﻟﺌﻮﺳﻦ (ﺳﻼﻧﺪﻳﻦ- ﺗﺎﻧﺘﻴﻦ؟) را در ﺑﺮﻣﻲﮔﻴﺮد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﺴﻴﻞﺷﻨﺎﺳﻲ، رﺳﻮبﺷﻨﺎﺳﻲ و ﻣﺸﺎﻫﺪات ﺻﺤﺮاﻳﻲ ﻣﺆﻳﺪ ﻧﺒﻮد در اﺛﺮ ﻓﻘﺮ رﺳﻮبﮔﺬاری و ﻓﺮﺳـﺎﻳﺶ ﻣﺘﻌﺎﻗﺐ آن در ﻣﺮز ﻛﺮﺗﺎﺳﻪ - ﭘﺎﻟﺌﻮژن در برش مورد مطالعه اﺳﺖ.
چینه شناسی و فسیل شناسی
سعیده سنماری
چکیده
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری سازند پابده در شمال شرق کازرون، برش موردک انتخاب شد. در این برش سازند پابده اساسا از مارن، شیل و آهک مارنی تشکیل شده است. مطالعه نانوفسیلهای آهکی منجر به تشخیص 70 گونه و 28 جنس گردید. مطابق با اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص و گسترش تجمعات فسیلی، بایوزونهایDiscoaster multiradiatus Zone (NP9/CP8a/CNP11), Tribrachiatus contortus ...
بیشتر
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری سازند پابده در شمال شرق کازرون، برش موردک انتخاب شد. در این برش سازند پابده اساسا از مارن، شیل و آهک مارنی تشکیل شده است. مطالعه نانوفسیلهای آهکی منجر به تشخیص 70 گونه و 28 جنس گردید. مطابق با اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص و گسترش تجمعات فسیلی، بایوزونهایDiscoaster multiradiatus Zone (NP9/CP8a/CNP11), Tribrachiatus contortus Zone (NP10/ CP8b-CP9a/ CNE1- CNE2), Discoaster binodosus Zone (NP11/ CP9b/ CNE3), Tribrachiatus orthostylus Zone (NP12/ CP10/ CNE4), Discoaster lodoensis Zone (NP13/ CP11/ CNE5), Discoaster sunlodoensis Zone (NP14/ CP12/ CNE6- CNE8), Nannotetrina fulgens zone (NP15/ CP13/ CNE9- CNE11), Discoaster tanii nodifer Zone (NP16/ CP14a/ CNE12-CNE15), Discoaster saipanensis Zone (NP17/ CP14b/ CNE15- CNE16), Chiasmolithus oamaruensis Zone (NP18/CP15a/CNE17-CNE18), Isthmolithus recurvus Zone (NP19/CP15b/CNE18-CNE19), Sphenolithus pseudoradians Zone (NP20/ CP15b/ CNE20), Ericsonia Subdisticha zone (NP21/CP16a-b/CNE21-CNO1), Helicosphaera reticulate Zone (NP22/ CP16c/ CNO2), Sphenolithus predistintus Zone (NP23/ CP17- CP18 / CNO3- CNO4) مطابق زون بندیهای استاندارد جهانی شناسایی شد. در نتیجه این مطالعه و بر اساس زونهای تعیین شده سن سازند پابده در برش موردک از پالئوسن پسین (تانتین) تا الیگوسن (روپلین-چاتین) پیشنهاد میشود.
چینه شناسی و فسیل شناسی
کیانا کیارستمی؛ داریوش باغبانی؛ سید محسن آل علی؛ سید علی آقانباتی؛ محمد پرنداور
چکیده
مطالعات چینهنگاری سنگی و چینهنگاری زیستی سازند سروک در برش الگو، واقع در تنگ سروک در شمال باختر بهبهان نشان میدهد ضخامت این سازند 710 متر است که به 4 واحد چینهای تقسیم میشود. سازند سروک در برش الگو بر روی شیلهای سیاه رنگ وآهکهای تیره رسی سازند کژدمی با مرز تدریجی قرار گرفته است. این سازند با مارنهای گورپی همبری از ...
بیشتر
مطالعات چینهنگاری سنگی و چینهنگاری زیستی سازند سروک در برش الگو، واقع در تنگ سروک در شمال باختر بهبهان نشان میدهد ضخامت این سازند 710 متر است که به 4 واحد چینهای تقسیم میشود. سازند سروک در برش الگو بر روی شیلهای سیاه رنگ وآهکهای تیره رسی سازند کژدمی با مرز تدریجی قرار گرفته است. این سازند با مارنهای گورپی همبری از نوع ناپیوستگی فرسایشی دارد. در این بررسی 8 جنس و 9 گونه از روزنبران پلانکتونیک، 34 جنس و 33 گونه از روزنبران کفزی شناسایی شد. 4 زیستزون بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Wynd (1965)و 2 زیستزون بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Premoli Silva and Verga (2004) به شرح زیر شناسایی شد. 4 زیستزون شناسایی شده بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Wynd (1965)عبارتند از: 1- Favusella washitensis range Zone # 23, 2-''Oligostegina'' facies # 26 ،3- Rudist debris # 24، 4- Nezzazata – Alveolinids Assemblage Zone # 25 و 2 زیستزون شناسایی شده بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Premoli silva and Verga (2004) عبارتند از: 1-Muricohedbergella planispiraZone, 2- Ticinella primula Zone بر اساس زیستزونهای شناسایی شده سن سازند سروک آلبین تا سنومانین است و بر اساس میکروفسیلهای پلانکتونیک Whiteinella sp. و Muricohedbergella planispira مرز احتمالی بین آلبین و سنومانین قابل تفکیک است.
چینه شناسی و فسیل شناسی
زهرا حسینی عسگرآبادی؛ نصرالله عباسی؛ حسن محسنی؛ سعید خدابخش
چکیده
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ...
بیشتر
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ساختاری این گروه امکان گروهبندی آنها را در پنج دسته ریختساختاری (morphotype) فراهم مینماید که شامل اثرهای شبه ریزوکورالیومی، زئوفیکوس شاخهای، اسپیروفیتونی، زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و زئوفیکوس با نرمههای بلند است. گسترش این دسته ریختها در توالیهای پیمایش شده، تغییرات تکاملی معینی را نشان میدهد، به گونهای که در آغاز ساختار شبه ریزوکورالیومی و زئوفیکوس شاخهای، شروع این نوع فعالیت زیستی میباشد. در ادامه، ساختارهای اسپیروفیتونی در بخشهای میانی سازند پابده یافت شدند. در پایان، اثرهای گروه زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و سپس با نرمههای بلند گسترش دارند. به نظر میرسد جایگیری چنین روند ساختاری همراستا با تغییر شرایط از یک محیط آرام به محیطی پرانرژی همخوان بوده است که تا حدودی با تغییرات سنگ شناسی همراه است.
ژئوفیزیک
محمدرضا جمال ریحانی؛ عبدالرضا قدس؛ سید خلیل متقی؛ اسماعیل شبانیان؛ مرتضی طالبیان؛ بیگ چن
چکیده
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی ...
بیشتر
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی و چندرویدادی مکانیابی کردیم، با روش معکوسسازی تانسور ممان و روش اولین رسید موج طولی، سازوکار کانونی پنج زمینلرزه بزرگتر از 5/4 را بدست آوردیم و ساختار سرعتی در منطقه موردمطالعه را با استفاده از برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشش به مدلهای سرعتی، در زیر دو ایستگاه زلزلهنگاری نزدیک خوشه محاسبه کردیم. مکانیسمهای بدست آمده از وارونسازی گسلههای معکوس با شیب 23 تا 39 درجه به سمت شمالخاور و خاور هستند. صفحه گسلی از روی توزیع پسلرزهها و عمق رخدادها انتخاب شده است. روند ابر پسلرزهها رخدادها با راستای گسلهای شناختهشده همخوانی ندارند. عمق سنتروئید و عمق کانونی برای هر پنج رخداد برابر 14 کیلومتر بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان میدهند که در جبههی دگرشکلی کمان لرستان ضخامت سنگهای رسوبی کمتر از 8 کیلومتر است و زمینلرزههای رخداده در جبههی دگرشکلی کمان لرستان همگی در پیسنگ کریستالی روی میدهند. یافتههای ما ایده جدایش لرزهای زمینلرزههای اصلی از پسلرزههای آن که توسط نیسن وهمکاران (2011) ارائه شد را حداقل در کمان لرستان زاگرس رد میکند.
حسین کیانی مهر؛ فرزام یمینی فرد؛ محمد تاتار؛ ادی کیسلینگ
چکیده
رسوبات بخش فوقانی پوسته در کمربند چین و رورانده زاگرس بر روی ساختار نمکی کامبرین هرمز با ضخامت کم قرار دارد که اطلاعات مربوط به این ساختار صرفاً به مطالعه برونزدگیها به عنوان گنبد نمکی در سطح، محدود میشود. با توجه به چگالی نسبتاً کم نمک نسبت به چگالی محیط اطراف خود، انتظار بر این است که وجود این ساختار در عمق باعث کاهش میانگین ...
بیشتر
رسوبات بخش فوقانی پوسته در کمربند چین و رورانده زاگرس بر روی ساختار نمکی کامبرین هرمز با ضخامت کم قرار دارد که اطلاعات مربوط به این ساختار صرفاً به مطالعه برونزدگیها به عنوان گنبد نمکی در سطح، محدود میشود. با توجه به چگالی نسبتاً کم نمک نسبت به چگالی محیط اطراف خود، انتظار بر این است که وجود این ساختار در عمق باعث کاهش میانگین سرعت موج فشارشی در آن لایه نسبت به سرعت در لایههای بالاتر شود. از آنجا که زمینلرزه 20 فروردین 1392 کاکی بوشهر، با بزرگای گشتاوری 2/6، در ناحیهای به وقوع پیوست که برونزدگی سری هرمز در سطح کاملاً مشهود است، لذا به منظور یافتن شواهدی از این ساختار نمکی به عنوان زون کمسرعت در عمق با استفاده از اطلاعات مربوط به پسلرزههای این زمینلرزه، ثبت شده توسط یک شبکه لرزهنگاری متراکم محلی و موقت با کیفیت و دقت بالا، مدل یکبعدی سرعت با استفاده از 10459 زمانرسید موج P حاصل از 978 پسلرزه وارونسازی شد. بر اساس نتایج این مطالعه لایهای به ضخامت 4 کیلومتر در سطح، دارای سرعت پایین موج فشارشی مشاهده میشود که بر اساس ستون چینهشناسی میتوان آن را مرتبط با گروه نامقاوم و متحرک بالایی دانست. در عمق 4 کیلومتر افزایش ناگهانی سرعت از 9/3 کیلومتر بر ثانیه به 45/5 کیلومتر بر ثانیه دال بر گذر از ساختار متحرک بالایی به گروه مقاوم است. بر اساس نتایج به دست آمده در عمق 8 کیلومتر کاهش سرعت مشاهده شده تا عمق 12 کیلومتر وجود سری هرمز در عمق را تأیید میکند.
پیمان رجبی
چکیده
رخساره کربناته کمعمق تلهزنگ در پالئوژن زاگرس (حوضه لرستان) تهنشین شده است. با توجه به شرایط حوضه از جمله تغییرات عمق، نرخ رسوبگذاری و سایر عوامل زمینساختی و رسوبی این سازند به همراه رخسارههای امیران، کشکان و شهبازان گاه با ضخامتهای متفاوت از رخساره نیمهعمیق و عمیق پاپده بهصورت محلی تهنشین شدهاند. بر ...
بیشتر
رخساره کربناته کمعمق تلهزنگ در پالئوژن زاگرس (حوضه لرستان) تهنشین شده است. با توجه به شرایط حوضه از جمله تغییرات عمق، نرخ رسوبگذاری و سایر عوامل زمینساختی و رسوبی این سازند به همراه رخسارههای امیران، کشکان و شهبازان گاه با ضخامتهای متفاوت از رخساره نیمهعمیق و عمیق پاپده بهصورت محلی تهنشین شدهاند. بر اساس مطالعه صورت گرفته، رسوبات سازند آهکی تلهزنگ در برش چینه شناسی کیالو به ضخامت 180 متر (ضخامت واقعی) اندازهگیری شد که از 110 نمونه مورد مطالعه 15 جنس و 10 گونه روزنبر کفزی شناسایی و بر اساس مطالعه و معرفی 3 زیستزون شامل 2 زون تجمعی و یک آکروزون، سن پالئوسن پایانی (تانسین) و ائوسن زیرین (ایپرزین) برای این برش چینهشناسی در نظر گرفته میشود.
ژئوفیزیک
محمدرضا ابراهیمی؛ محمد تاتار
چکیده
بارگذاری یک مخزن و تغییرات سطح آب دریاچه میتواند منجر به القا / چکانش زمینلرزهها گردد. در این پژوهش تغییرات پایداری در طول گسل گلستان در نتیجه آبگیری مخزن سد گتوند علیا، که در رشته کوههای زاگرس در جنوب غرب ایران قرار دارد، مدلسازی شده است. فرمولبندیهایی بر پایه راه حلهای سه بعدی بوسینسک برای محاسبه تنشهای نرمال و ...
بیشتر
بارگذاری یک مخزن و تغییرات سطح آب دریاچه میتواند منجر به القا / چکانش زمینلرزهها گردد. در این پژوهش تغییرات پایداری در طول گسل گلستان در نتیجه آبگیری مخزن سد گتوند علیا، که در رشته کوههای زاگرس در جنوب غرب ایران قرار دارد، مدلسازی شده است. فرمولبندیهایی بر پایه راه حلهای سه بعدی بوسینسک برای محاسبه تنشهای نرمال و برشی بر روی یک صفحه گسل مشخص، استفاده شد. هندسه و مکانیزم گسل گلستان با دقت بالائی با استفاده از زمینلرزههای ثبت شده توسط یک شبکه لرزهنگاری محلی مشخص شد. برای تحلیل بهتر نتایج، محاسبات در سه شیب متفاوت 55، 60 و 65 درجه برای گسل گلستان انجام شد. از آنجاییکه دریاچه بر روی فرادیواره گسل رورانده گلستان قرار دارد، بنابراین انتظار میرود که بارگذاری مخزن بر روی این گسل موجب پایداری بیشتر گسل و تاخیر در وقوع زمینلرزهها گردد. این امر به خوبی در تحلیل تنشهای ناشی از مخزن بر روی این گسل مشهود و نتایج حاصله در تمامی شیبهای یاد شده در قسمتهای عمیق گسل از 7 تا 20 کیلومتر که نزدیکتر به دریاچه هستند، حاکی از پایداری این گسل است. تنها در بخش کوچکی از این گسل و در اعماق کم بین 5 تا 7 کیلومتر، شاهد ناپایداری آن هستیم. توان برشی محاسبه شده ناشی از مخزن که موجب ناپایداری آن میشود بین 243/0- و صفر بار برآورد شده است. لرزهخیزی مشاهده شده در گستره گسل گلستان قبل و بعد از آبگیری مخزن، نتایج حاصل از مدلسازی تنش را در نقاط مختلف گسل تایید میکند.
افشین زهدی؛ سید علی معلمی؛ محمد علی صالحی
چکیده
در حوضه رسوبی زاگرس، بیشترین ستبرا از کربناتهای عضو گوری در رخنمونهای خاور منطقه بندرعباس قابل اندازهگیری است. در این پژوهش، عضو گوری در پنج رخنمون در منطقه بندرعباس مورد مطالعه چینهشناسی و رسوبشناسی قرار گرفت. عضو گوری در رخنمونهای مورد مطالعه شامل سنگ آهک با میانلایههای مارن است و ستبرای آن از 540 متر در رخنمون ...
بیشتر
در حوضه رسوبی زاگرس، بیشترین ستبرا از کربناتهای عضو گوری در رخنمونهای خاور منطقه بندرعباس قابل اندازهگیری است. در این پژوهش، عضو گوری در پنج رخنمون در منطقه بندرعباس مورد مطالعه چینهشناسی و رسوبشناسی قرار گرفت. عضو گوری در رخنمونهای مورد مطالعه شامل سنگ آهک با میانلایههای مارن است و ستبرای آن از 540 متر در رخنمون هندون در خاور منطقه بندرعباس تا 52 متر در رخنمون نخ در باختر منطقه بندرعباس متغیر است. مطالعات رخسارهای و استفاده از نسبت 87Sr/86Sr (مقادیر 708522/0 و 708790/0)، در لایههای سنگآهکی قاعده این عضو بیانگر شروع رسوبگذاری این نهشتهها در فاصله زمانی بوردیگالین و لانگین و در قالب 6 رخساره کربناته است. مطالعات صحرایی و توزیع رخسارهها بیانگر یک سکوی کربناته از نوع شلف برای رسوبگذاری نهشتههای کربناته عضو گوری در منطقه بندرعباس است. مطالعات سنگنگاری و تجزیههای ژئوشیمیایی عنصری (استرانسیم، منگنز و آهن) و ایزوتوپی (اکسیژن و کربن) نیز بیانگر تأثیر فرایندهای دیاژنزی دریایی و تدفین کمژرفا با منشأ سیالهای بیشتر دریایی روی نمونههای کربناته عضو گوری پس از رسوبگذاری است. مقایسه مقادیر ایزوتوپهای اکسیژن و کربن نمونههای عضو گوری با محدوده ایزوتوپهای اکسیژن و کربن متعلق به کربناتهای کلسیتی دریایی میوسن پیشین تا میانی و همچنین تغییرات بیشتر در مقادیر ایزوتوپ اکسیژن (میان 19/1- تا 39/5- بخش در هزار) و تغییرات کمتر در ایزوتوپ کربن (میان 2/2 تا 05/1- بخش در هزار)، بیانگر تأثیر سیالهای تدفینی کمژرفا (فریاتیک دریایی) روی نمونههای کربناته عضو گوری است.
پریسا غلامیزاده؛ محمدحسین آدابی؛ محبوبه حسینی برزی؛ عباس صادقی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
رسوبات میوسن در گستره نیریز در پهنه برخوردی زاگرس، میان گسل اصلی زاگرس و پهنه افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. به منظور مطالعه محیط رسوبی دیرینه این رسوبات، دو برش کوه آسکی و هورگان اندازهگیری و نمونهبرداری شده است. ستبرای این دو برش به ترتیب 424 و 440 متر است و از ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبز رنگ تشکیل شده و بهصورت ناپیوسته میان ...
بیشتر
رسوبات میوسن در گستره نیریز در پهنه برخوردی زاگرس، میان گسل اصلی زاگرس و پهنه افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. به منظور مطالعه محیط رسوبی دیرینه این رسوبات، دو برش کوه آسکی و هورگان اندازهگیری و نمونهبرداری شده است. ستبرای این دو برش به ترتیب 424 و 440 متر است و از ماسهسنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبز رنگ تشکیل شده و بهصورت ناپیوسته میان سازند جهرم و کنگلومرای بختیاری قرار گرفتهاند. بر پایه مطالعات صحرایی و سنگنگاری، 14 رخساره مربوط به کمربندهای رخسارهای بخش نزدیک به منشأ دلتای بادبزنی، بخش میانی دلتای بادبزنی، رخسارههای حدواسط، رخسارههای شیب دلتا و انتهای دلتا برای توالی میوسن از حاشیه به سوی مرکز حوضه تشخیص داده شده است. با توجه به رخسارههای شیب که در اثر جریانهای توربیدایتی، جریانهای ریزشی دانهای و جریانهای خردهدار تشکیل شدهاند و دانهدرشت بودن و جورشدگی بد رسوبات، مدل رسوبی دیرینه برای توالی میوسن گستره نیریز، یک دلتای بادبزنی پیشنهاد میشود. همچنین گسترش رخسارههای شیب نشاندهنده وجود شیب دیرینه و دلتای بادبزنی ژرف نوع شیبی است. وجود ناپیوستگیهای درونسازندی فراوان، تغییرات نامنظم اندازه دانهها و جریانهای ثقلی نشاندهنده زمینساخت فعال حوضه رسوبی و ورود ناگهانی رسوبات درشتدانه (رویدادهای شدید ناگهانی کوتاهمدت (Catastrophic events)) به بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس در زمان میوسن است.
پریسا غلامی زاده؛ محمدحسین آدابی؛ محبوبه حسینی برزی؛ عباس صادقی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
سنگ نگاری و ژئوشیمی رسوبات میوسن در برش روشنکوه و کوه آسکی در گستره نیریز در بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس برای بررسی خاستگاه این نهشته ها شامل سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی و شرایط آبوهوای دیرینه انجام گرفته است. رخنمون رسوبات یادشده در گستره نیریز از سوی شمال خاور به گسل اصلی زاگرس و از جنوب باختر به پهنه افیولیت نیریز محدود ...
بیشتر
سنگ نگاری و ژئوشیمی رسوبات میوسن در برش روشنکوه و کوه آسکی در گستره نیریز در بخش نزدیک به منشأ حوضه زاگرس برای بررسی خاستگاه این نهشته ها شامل سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی و شرایط آبوهوای دیرینه انجام گرفته است. رخنمون رسوبات یادشده در گستره نیریز از سوی شمال خاور به گسل اصلی زاگرس و از جنوب باختر به پهنه افیولیت نیریز محدود می شود و از حدود700 متر ماسه سنگ، کنگلومرا و مارن سرخ و سبزرنگ تشکیل شده است که با ناپیوستگی فرسایشی روی سازند جهرم و با ناپیوستگی زاویه دار در زیر کنگلومرای بختیاری قرار می گیرد. نتایج سنگ نگاری سیلیسی آواری های میوسن نشان می دهد که خرده سنگها بیشترین اجزای سازنده هستند و در رتبه بعدی کوارتز و فلدسپارها قرار دارند که این بلوغ کانی شناسی ضعیف در کنار بلوغ بافتی ضعیف (زاویهداربودن دانهها، جورشدگی بد) نشان از نهشت نزدیک به منشأ آنها دارد. مطالعه سنگ نگاری خرده سنگها و ترکیب شیمیایی کلی نمونهها نشان میدهد که منشأ رسوبات چندگانه و از پهنه سنندج- سیرجان (سنگآهکهای کرتاسه- سنگهای دگرگونی- سنگهای آتشفشانی ائوسن) و پهنه زاگرس (توالی افیولیتی، رادیولاریتها و سنگآهکهای ائوسن) تأمین شده است. همچنین رسم نتایج دانه شماری روی نمودارهای QFL و QmFLt نشان می دهد که رسوبات میوسن گستره نیریز حاصل چرخه دوباره رسوبات پس از کوهزایی و کمان ماگمایی هستند. جایگاه زمینساختی این رسوبات بر پایه نمودارهای ژئوشیمیایی، جزایر کمانی قارهای و حاشیه فعال قاره است. میانگین اندیس کولرز، CIW΄ (برای محاسبه هوازدگی شیمیایی) و میانگین اندیس ICV (برای تعیین نوع سنگ منشأهای بالغ و غیربالغ) و رسم SiO2 در برابرAl2O3 + K2O + Na2O برای این رسوبات بیانگر هوازدگی ناچیز و شرایط آبوهوایی خشک در زمان رسوب گذاری است که فراوانی سیمان کربناتی و خرده سنگها نیز آن را تأیید می کند. نتایج این مطالعه گامی است در تعیین چارچوب رسوبشناسی نهشته های نزدیک به منشأ حوضه زاگرس و فرایندهای همزمان با رسوبگذاری در میوسن.
مظاهر یاوری؛ مهدی یزدی؛ محمدحسین آدابی؛ هرمز قلاوند
چکیده
سازند داریان در حوضه زاگرس در دو سیستم رسوبی مختلف نهشته شده اند. در بعضی مقاطع دارای توالی کربناته کم عمق همراه با اربیتولیناها و جلبک، و در برخی دیگر توالی کربناته کم عمق همراه با شیلها و مارنهای پلاژیک است. سازند داریان در برشهای سطحی کوه گدوان (گدایون) و کوه بانش واقع در شمال گسل زاگرس مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی ...
بیشتر
سازند داریان در حوضه زاگرس در دو سیستم رسوبی مختلف نهشته شده اند. در بعضی مقاطع دارای توالی کربناته کم عمق همراه با اربیتولیناها و جلبک، و در برخی دیگر توالی کربناته کم عمق همراه با شیلها و مارنهای پلاژیک است. سازند داریان در برشهای سطحی کوه گدوان (گدایون) و کوه بانش واقع در شمال گسل زاگرس مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات پتروگرافی و آنالیز رخسارهها منجر به شناسایی میکروفاسیس های مختلف گردید. این میکروفاسیسها در ۵ کمربند رخسارهای شامل لاگون، سد، دریای باز کم عمق، شیب قاره و دریای عمیق و در یک محیط رمپ کربناته تک شیب و حوضه اینتراشلف نهشته شدهاند. تغییرات سطح آب دریا در زمان رسوب گذاری سازند داریان منجر به تشکیل سه سکانس رسوبی کامل رده سوم با مرزهای نوع اول و نوع دوم گردیده است. این سکانسها بر اساس آنالیز رخسارهها، تجمع و نوع مجموعه جانوری، لاگهای الکتریکی گاما و اورانیوم و شناسایی الگوی انباشتگی پیشرونده و پسرونده رسوبات شناسایی گردید. مرز انتهایی سکانس سوم در هر دو برش از نوع اول بوده و بقیه مرزها از نوع دوم میباشد. سطوح تغییرات سطح آب دریا درنهشته های سازند داریان با پلیت عربی مقایسه گردیده است. نوسانات سطح آب دریا درزمان نهشته شدن سازند داریان کمتر تحت عوامل درون حوضه ای بوده و بیشتر از تغییرات ناحیه ای بخصوص پلت فرم عربی تبعیت کرده است.
مریم حمیدیان شیرازی؛ عبداله سعیدی؛ علی سلگی؛ کورس یزدجردی
چکیده
کوهزاد زاگرس بخش مرکزی کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا یکی از جوانترین سامانههای کوهزایی دنیاست. ویژگیهای زمینشناسی و دگرشکلی این کوهزاد بهطور کامل متفاوت با بخشهای دیگر کمربند کوهزایی آلپی است. از آشکارترین ویژگی ساختاری کوهزاد زاگرس میتوان به چینهای بزرگ مقیاس اشاره کرد. مهمترین ویژگی چینها در این پهنه نبود یکنواختی ...
بیشتر
کوهزاد زاگرس بخش مرکزی کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا یکی از جوانترین سامانههای کوهزایی دنیاست. ویژگیهای زمینشناسی و دگرشکلی این کوهزاد بهطور کامل متفاوت با بخشهای دیگر کمربند کوهزایی آلپی است. از آشکارترین ویژگی ساختاری کوهزاد زاگرس میتوان به چینهای بزرگ مقیاس اشاره کرد. مهمترین ویژگی چینها در این پهنه نبود یکنواختی در هندسه آنهاست. روند عمومی ساختارهای شکل گرفته در پهنه زاگرس (چینها و گسلهای بزرگ) شمال باختر- جنوب خاور است که به دلایل گوناگون از جمله جای گرفتن در پهنه گسلهای بزرگ این روند دچار انحراف و خمش شده است. تغییر الگوی اولیه چینها گاه ممکن است به بیش از یک عامل زمین ساختی مربوط باشد. عملکرد همزمان دو یا چند عامل همچون گسلش و یا نفوذ و رشد نمک در ساختمان یک چین نیز امکان دارد الگوی چین را دچار تغییر چشمگیرتری کند. از چینهایی که میتوان این ویژگی را در آن بررسی کرد، تاقدیس کوه احمدی است که در 50 کیلومتری خاور شیراز شکل گرفته است. این چین دارای الگوی یک چین جعبهای با روند محوری شمال شمال باختر، باختر- جنوب خاور، خاور است که در گستره جنوبی و نزدیک به گسل راندگی اصلی زاگرس و به موازات آن در پهنه زاگرس چین خورده خودنمایی میکند و مرز شمالی دشت سروستان را تشکیل میدهد. تاقدیس احمدی، چینی باز و متقارن است که دارای راستای محوری به سوی شمال باختر- جنوب خاور و نزدیک به خاوری- باختری است. در درازای تاقدیس، محور آن در چند نقطه دچار انحراف شده است و هیچگاه بهصورت یک ساختار مستقیم دیده نمیشود. بزرگترین انحراف محور تاقدیس احمدی در پایانه خاوری آن دیده میشود. در این بخش محور تاقدیس یک انحراف نزدیک به 62 درجه به سوی جنوب از خود نشان میدهد.
زهرا محمدیپور؛ فرزام یمینیفرد؛ محمد تاتار
چکیده
تقریباً یک سوم کوتاهشدگی ایران در اثر همگرایی صفحات اوراسیا و عربی درکمربند چینخورده و رانده شده زاگرس رخ میدهد که یکی از فعالترین مناطق برخورد قارهای جهان از دید لرزهخیزی است. نصب شبکه لرزهنگاری موقت با 32 لرزهنگار سهمؤلفهای در منطقه شمال بندرعباس در استان هرمزگان به مدت حدود سه ماه و نیم، دادههای مناسبی ...
بیشتر
تقریباً یک سوم کوتاهشدگی ایران در اثر همگرایی صفحات اوراسیا و عربی درکمربند چینخورده و رانده شده زاگرس رخ میدهد که یکی از فعالترین مناطق برخورد قارهای جهان از دید لرزهخیزی است. نصب شبکه لرزهنگاری موقت با 32 لرزهنگار سهمؤلفهای در منطقه شمال بندرعباس در استان هرمزگان به مدت حدود سه ماه و نیم، دادههای مناسبی را برای مطالعه ساختار بالایی پوسته در خاوریترین بخش زاگرس به روش توموگرافی محلی فراهم آورد. مدل سرعتی سه بعدی به دست آمده بر پایه وارونسازی زمان سیر فاز P، بیانگر روراندگی بخشهای شمالی به سوی جنوب باختر است که میتواند نشاندهنده راندگی پوسته صفحه عربی به زیر ایران مرکزی باشد. همچنین در بخش خاوری منطقه مورد مطالعه، ناحیه کم سرعتی دیده میشود که میتواند با پهنه گسلی زندان- میناب- پالامی در ارتباط باشد.
اکرم اسدی؛ محمودرضا مجیدی فرد؛ سیدحمید وزیری؛ مصطفی یوسفیراد
چکیده
با توجه به اهمیتی که فونای آمونیتی در زیست چینهنگاری و تفسیر دیرینه حوضههای رسوبی دارند و همچنین به دلیل محدود بودن مطالعات انجام شده روی فونهای آمونیتی سازند کژدمی، برش چینهشناسی نار از فارس ساحلی، در شمال خاور کنگان (شرق بوشهر) انتخاب شد. سازند کژدمی در این برش ستبرای 87 متر دارد و شامل تناوبی از سنگآهکهای کرم رنگ تا قهوهای ...
بیشتر
با توجه به اهمیتی که فونای آمونیتی در زیست چینهنگاری و تفسیر دیرینه حوضههای رسوبی دارند و همچنین به دلیل محدود بودن مطالعات انجام شده روی فونهای آمونیتی سازند کژدمی، برش چینهشناسی نار از فارس ساحلی، در شمال خاور کنگان (شرق بوشهر) انتخاب شد. سازند کژدمی در این برش ستبرای 87 متر دارد و شامل تناوبی از سنگآهکهای کرم رنگ تا قهوهای و مارنهای سرخ مایل به قهوهای است. این سازند با همبری ناپیوسته روی سازند داریان قرار گرفته است و با همبری پیوسته بهصورت تدریجی توسط بخش مدود سازند سروک پوشیده میشود. در مطالعه حاضر 110 نمونه آمونیتی گردآوری شد و یک زیرزون زیستی و 7 گونه مربوط به سه جنس از آمونیتها تشخیص داده شدندکه عبارتند از:
Knemiceras sp., Knemiceras persicum, Knemiceras dubertreti, Knemiceras syriacum, Knemiceras comperessum, Tegoceras camatteanum, Lyelliceras lyell
با توجه به مجموعه فسیلی شناسایی شده، سن سازند کژدمی انتهای آلبین پیشین تا آلبین میانی است.
عارف شمس زاده؛ سید احمد علوی؛ مهدی ولینژاد؛ مهدی توکلی یرکی
چکیده
میدانهای نفتی باباحبیب و سرکان در جنوب باختری استان لرستان و در 10 کیلومتری باختر شهرستان پلدختر قرار گرفته اند. این گستره مطالعاتی در ناحیه زمینساخت- چینهنگاری (تکتونواستراتیگرافی) لرستان در شمال باختری زیرپهنه ساختاری زاگرس چینخورده ساده واقع شده است. با وجود اینکه ناحیه لرستان بخشی از حوضه رسوبی زاگرس به شمار میرود ولی ...
بیشتر
میدانهای نفتی باباحبیب و سرکان در جنوب باختری استان لرستان و در 10 کیلومتری باختر شهرستان پلدختر قرار گرفته اند. این گستره مطالعاتی در ناحیه زمینساخت- چینهنگاری (تکتونواستراتیگرافی) لرستان در شمال باختری زیرپهنه ساختاری زاگرس چینخورده ساده واقع شده است. با وجود اینکه ناحیه لرستان بخشی از حوضه رسوبی زاگرس به شمار میرود ولی در مقایسه با حوضه فروبار دزفول و فارس تفاوتهای عمدهای از دید نوع و شرایط رسوبگذاری، شدت چینخوردگی و طبقات دارد. اطلاعات ژرفایی به دست آمده از ناحیه لرستان با استفاده از مقاطع لرزهای، اطلاعات چاه و رسم چهار مقطع عرضی (AA´ تا DD´) در راستای عمود بر روند ساختاری منطقه، نشاندهنده تأثیر سطوح جدایشی بر هندسه چینهای آن است. از مهمترین اطلاعات مورد استفاده در این پژوهش استفاده از خطوط لرزهای دو و سهبعدی و همچنین اطلاعات چاههای منطقه بود که در تحلیل هندسی ساختارهای زیرسطحی مورد استفاده قرار گرفت. در بخش مرکزی ناحیه لرستان با توجه به هندسه ساختاری چینهای شکل گرفته در ژرفا و سطح، دو سطح جدایشی 1) سازند شیلی گرو به عنوان سطح جدایشی میانی و 2) سازند فلیشی امیران به عنوان سطح جدایشی بالایی به ترتیب بر هندسه چینخوردگی تاقدیسهای ژرفی (گروه بنگستان) و تاقدیسهای کوچک سطحی اثرگذار هستند. ستبر شدن سطح جدایش بالایی در بخش باختری منطقه مورد مطالعه سبب شکلگیری تاقدیسهایی با طول موج و دامنه کوتاه در رخنمون سطحی شده است. این تغییر ستبرا سبب چینخوردگی ناهماهنگ تاقدیسهای سطحی در بالای تاقدیسهای ژرفایی میشود. هندسه چینخوردگی تاقدیسهای ژرفی سرکان و باباحبیب بهصورت چین جدایشی نامتقارن است که با افزایش تنش در میانههای تاقدیس وعدم گسترش پس راندگی در پس یال، هندسه چین جدایشی گسلخورده مدل یک Mitra (2002) را ایجاد میکند. این مدل به سبب اختلاف مقاومت زیاد میان واحدهای شیلی گرو در قاعده و سازندهای مقاوم گروه بنگستان در بالا تشکیل میشود. هندسه رلهای راندگیها که از رسوبات کم قوام زیرین منشأ گرفتهاند از عوامل اصلی کنترل کننده آرایه پلکانی تاقدیسهای ژرفایی در گستره مورد مطالعه است. هندسه سطحی تاقدیسهای منطقه نیز بیشتر توسط سطح جدایشی بالایی مهار شده است.
بابک ابراهیمی؛ عبداله سیف
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل گسترش کارست در کربناتهای رخنمون شده ناحیه زاگرس انجام شده است. در این پژوهش گسترش کارستی شدن واحدهای آهکی منطقه زاگرس با توجه به نقش عوامل مؤثر در توسعه کارست، ارزیابی شده است. مهمترین عاملهای در نظر گرفته شده، عاملهایی است که White (1988) آنها را در قالب 3 نیروی پیشبرنده فیزیکی، شیمیایی و وضعیت ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارزیابی پتانسیل گسترش کارست در کربناتهای رخنمون شده ناحیه زاگرس انجام شده است. در این پژوهش گسترش کارستی شدن واحدهای آهکی منطقه زاگرس با توجه به نقش عوامل مؤثر در توسعه کارست، ارزیابی شده است. مهمترین عاملهای در نظر گرفته شده، عاملهایی است که White (1988) آنها را در قالب 3 نیروی پیشبرنده فیزیکی، شیمیایی و وضعیت آبزمینشناختی معرفی کرده است. این عاملها عبارتند از: بارش، دما، برجستگی توپوگرافیک، سنگشناسی، ستبرای چینهای واحد انحلالپذیر و وضعیت زمینساختی. در این پژوهش هوازدگی شیمیایی در دورههای یخچالی و عهد حاضر طبق نمودارهای پلتیر به عنوان جایگزین اثر بارش و دما به کار رفته است. پس از تهیه لایههای اطلاعاتی مختلف، ردهبندی، امتیازبندی و وزندهی آنها در یک سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. شاخص گسترش کارست (Ki) بر پایه تلفیق لایههای اطلاعاتی به دست آمده و پس از ردهبندی آن نقشه تئوریک کارست تهیه شده است. بر پایه روش تلفیق، مقدار این شاخص میان صفر تا 400 متغیر خواهد بود. طبق نقشه تئوریک گسترش کارست از مجموع Km2 109313 واحدهای کربناتی در منطقه مطالعاتی (25 درصد کل محدوده مطالعاتی)، Km234212 (3/31 درصد واحدهای کربناتی) در رده خیلی کم تا کم گسترش کارست قرار میگیرد. همچنین Km261272 (56 درصد واحدهای کربناتی) در رده متوسط گسترش کارست و Km213829 (7/12درصد واحدهای کربناتی) در رده خیلی زیاد تا زیاد گسترش کارست قرار میگیرند. به عبارت دیگر، 7/68 درصد از رخنمونهای کربناتی در سطح منطقه مطالعاتی دارای پتانسیل گسترش کارست در رده متوسط به بالا هستند. ارزیابی صحت ردهبندی صورت گرفته بر پایه تراکم چشمههای کارستی و غارهای موجود صورت گرفته است. به این منظور بانک اطلاعات چشمههای کارستی و غارهای منطقه تهیه شد. مشخص شد که در مجموع 64 غار و 129 چشمه کارستی (با دبی بیش از 10 لیتر بر ثانیه) در رده خیلی کم تا کم گسترش کارست قرار میگیرد. همچنین 132 غار و 300 چشمه در رده متوسط و 51 غار و 162 چشمه در رده زیاد تا خیلی زیاد گسترش کارست قرار میگیرند. تراکم غارها به ترتیب برای ردههای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برابر با 0014/0، 0020/0، 0022/0 ، 0036/0 و 0039/0 غار بر کیلومتر مربع است. تراکم چشمهها با دبی بیش از 10 لیتر بر ثانیه نیز به ترتیب برای ردههای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد گسترش کارست برابر با 0035/0، 0039/0، 0049/0 ، 0111/0 و 0131/0 چشمه بر کیلومتر مربع است. به عبارت دیگر تراکم چشمهها و غارها با درجه گسترش واحدهای کربناتی منطقه زاگرس تطابق خوبی دارد.
علی مهرابی؛ محمد داستانپور؛ شهباز رادفر؛ محمدرضا وزیری؛ رضا درخشانی
چکیده
در پهنه ساختاری زاگرس ایران، محدوده گستردهای از گنبدهای نمکی رخنمون یافته است که ساختاری ویژه در جهان دارند و در شرایط زمینساختی ایجاد شدهاند. گنبدهای نمکی رخنمون یافته در کمربند چینخورده- راندگی زاگرس، الگوهای خطی ایجاد کردهاند. چنین روندهایی به نظر میرسد که وابسته به ساختارهای خطی است که در تصاویر ماهواره ...
بیشتر
در پهنه ساختاری زاگرس ایران، محدوده گستردهای از گنبدهای نمکی رخنمون یافته است که ساختاری ویژه در جهان دارند و در شرایط زمینساختی ایجاد شدهاند. گنبدهای نمکی رخنمون یافته در کمربند چینخورده- راندگی زاگرس، الگوهای خطی ایجاد کردهاند. چنین روندهایی به نظر میرسد که وابسته به ساختارهای خطی است که در تصاویر ماهواره لندست دیده میشود. تشخیص خطوارههای گسلی و ارتباط آنها با موقعیت گنبدهای نمکی از دیدگاه آماری، موضوع این مطالعه است. بر پایه تجزیه و تحلیلهای سنجش از دور، جابهجاییهای افقی در بخشهایی از ساختار چینها و پراکنش گنبدهای نمکی سری هرمز، 34 خطواره گسلی در منطقه تشخیص داده شد. بهمنظور تعیین ارتباط میان محل گنبدهای نمکی و راستای خطوارههای گسلی، روشی آماری به نام وزنهای نشانگر به کار برده شد. بدین منظور، نقشه خطوارههای گسلی و نقشه مرکز گنبدهای نمکی به مدل رستر تبدیل و حریمهایی در پیرامون گسلها استخراج شد؛ سپس ارتباط مکانی میان گنبدهای نمکی و خطوارههای گسلی به طور کمی با استفاده از روش وزنهای نشانگر به دست آمد. بیشترین ارتباط گنبدهای نمکی در فاصله افقی یک کیلومتری از خطوارههاست. روش وزنهای نشانگر، نشان میدهد که خطوارههای گسلی مرتبط با زمینساخت منطقه، مهمترین عامل در جایگیری گنبدهای نمکی در منطقه مورد مطالعه هستند.
لیدا بخشنده؛ خسرو خسروتهرانی؛ طیبه محتاط؛ سید حمید وزیری؛ فریده کشانی
چکیده
سازند گورپی در حوضه زاگرس، جنوب باختر ایران جای گرفته است. این سازند در برش بانروشان، جنوب باختر ایلام، شامل 225 متر شیل با میانلایههای مارن و دارای دو عضو سیمره (لوفا) و امام حسن با سنگشناسی سنگآهک است. مرزهای زیرین و بالایی این سازند با سازند های ایلام و پابده پیوسته است. مطالعات انجام شده روی روزنبراندر این برش منجر به ...
بیشتر
سازند گورپی در حوضه زاگرس، جنوب باختر ایران جای گرفته است. این سازند در برش بانروشان، جنوب باختر ایلام، شامل 225 متر شیل با میانلایههای مارن و دارای دو عضو سیمره (لوفا) و امام حسن با سنگشناسی سنگآهک است. مرزهای زیرین و بالایی این سازند با سازند های ایلام و پابده پیوسته است. مطالعات انجام شده روی روزنبراندر این برش منجر به شناسایی 46 گونه متعلق به 13 جنس از روزنبرانپلانکتونیک شد. بر پایه روزنبرانپلانکتونیک، سازند گورپی به10 زیستزون جهانی تقسیم شد که این زیستزونها از قدیم به جدید عبارتند از : زیستزون شماره یک :Globotruncanita elevata Partial Range Zone؛ زیستزون شماره دو: Globotruncana ventricosa Interval Zone؛ زیستزون شماره سه: Globotruncanita calcarata Interval Zone؛ زیستزون شماره چهار: Globotruncanella havanensis Partial Range Zone؛ زیستزون شماره پنج: Globotruncana aegyptiaca Interval Zone؛ زیستزون شماره شش: Gansserina gansseri Interval Zone؛ زیستزون شماره هفت: Contusotruncana contusa Interval Zone؛ زیستزون شماره هشت: Abathomphalus mayaroensis Interval Zone ؛ زیستزون شماره نه: Parasubbotina pseudobulloides Interval Zone؛ زیستزون شماره ده: Globanomalina pseudomenardii Interval Zone. براساس این روزنبرانپلانکتونیک، سن سازند گورپی در منطقه مورد مطالعه کامپانین پیشین تا پالئوسن است.
جعفر حسن پور؛ سید احمد علوی؛ سلمان جهانی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
دیاپیر نمکی دادنجان، در هسته تاقدیس دادنجان، متمایل به یال جنوب باختری آن و در ناحیه فارس کمربند ساده چینخورده کوهزاد زاگرس رخنمون یافته است. این دیاپیر در حال حاضر در یک پهنه تراکششی واقع در میان قطعات همپوشان پهنه گسل راستبر کرهبس قرار گرفته است. منشأ این دیاپیر، سری تبخیری هرمز به سن پرکامبرین پایانی-کامبرین آغازی است. هندسه ...
بیشتر
دیاپیر نمکی دادنجان، در هسته تاقدیس دادنجان، متمایل به یال جنوب باختری آن و در ناحیه فارس کمربند ساده چینخورده کوهزاد زاگرس رخنمون یافته است. این دیاپیر در حال حاضر در یک پهنه تراکششی واقع در میان قطعات همپوشان پهنه گسل راستبر کرهبس قرار گرفته است. منشأ این دیاپیر، سری تبخیری هرمز به سن پرکامبرین پایانی-کامبرین آغازی است. هندسه چینههای پیرامون دیاپیر، فعالیت دراز مدت نمک را پیش از کوهزایی زاگرس بهواسطه پدیده فروسازش (downbuilding) پیشنهاد میکند، که در آن چینخوردگی برآویخته (drape folding) کمژرفا و همزمان با رسوبگذاری منجر به تشکیل چینههای نازکشده و چرخیده در نزدیکی دیاپیر در حال خیزش شده است. توالیهای نمکجنبش (halokinetic sequences) در نزدیکی این دیاپیر، در دو سوی آن از لحاظ هندسی بهطور کامل متفاوت هستند. این تفاوت نشاندهنده برهمکنشهای متفاوت خیزش نمک-انباشتگی رسوب در دو سوی دیاپیر است. دیاپیر نمکی دادنجان و تاقدیس مرتبط با آن، از دو سو با ناودیسهای گسترده با پوشش رسوبی ستبرتر نسبت به تاقدیسهای همسایه محدود میشوند. این ناودیسها به عنوان مراکز رسوبگذاری برای دیاپیر در حال خیزش دادنجان در زمانهای پیش از کوهزایی عمل کردهاند، بهگونهای که با انباشت حجم قابل توجهی از رسوبات وارده، خیزش نمک بهوسیله سازوکار فروسازش را آسان کردهاند. در طول چینخوردگی نئوژن زاگرس، پوشش رسوبی ستبر در درون این ناودیسها در برابر چینخوردگی مقاومت کرده و تا حدی انتقال عادی تنش را به طور محلی آشفته کرده است. بنابراین این ناودیسها از پیشروی عادی و گسترش شکل منظم تاقدیسها، چه به صورت طولی و چه به صورت عرضی جلوگیری کردهاند. چینخوردگی زاگرس در زمان نئوژن، دیاپیر نمکی را چلانده (squeezing) و سبب تشدید فعالیت و خروج بخشی از نمک موجود در ستون ساختار نمکی شده است.
بهزاد زمانی قرهچمنی؛ نسرین کیانیزاده؛ حسنیه پرهیزکاری
چکیده
در این پژوهش وضعیت رژیم تنش زاگرس بر پایه روش تحلیل وارون و دادههای سازوکار کانونی زمینلرزههای روی داده مرتبط با گسلهای فعال این محدوده بررسی شده است. در این پژوهش به دلیل تفاوتهای ساختاری، لرزهشناسی و زمینشناسی، کمربند رانده و چینخورده زاگرس به 5 پهنه ساختاری تقسیم شد تا بتوان وضعیت تنش همگنی را برای هر پهنه تحلیل ...
بیشتر
در این پژوهش وضعیت رژیم تنش زاگرس بر پایه روش تحلیل وارون و دادههای سازوکار کانونی زمینلرزههای روی داده مرتبط با گسلهای فعال این محدوده بررسی شده است. در این پژوهش به دلیل تفاوتهای ساختاری، لرزهشناسی و زمینشناسی، کمربند رانده و چینخورده زاگرس به 5 پهنه ساختاری تقسیم شد تا بتوان وضعیت تنش همگنی را برای هر پهنه تحلیل کرد. با توجه به وجود تعداد زیادی دادههای لرزهای، برآورد سمتگیری تنشها با استفاده از آنها انجام گرفته است. برای این منظور ابتدا دادههای حل سازوکار کانونی زمینلرزههای سده اخیر زاگرس از منابع مختلف گردآوری، ساختار آنها یکسان و پس از کنترل و اصلاح خطاهای ممکن از آنها استفاده شد. در این مطالعه تحلیل جدایش تنشها با نرمافزار Dyngli انجام گرفته است. بر این مبنا در بخشهای مختلف زاگرس دست کم سه رژیم تنش جداگانه و در برخی نیز چهار رژیم تنش اثرگذار است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد سوگیری تنشهای رژیم اول و سوم به دست آمده در پهنه 1 و 2، سوی تنشهای رژیم سوم وچهارم در پهنه 3، تنش رژیم سوم در پهنه 4 و تنشهای رژیمهای اول، دوم و چهارم در پهنه 5 با نتایج بررسی دیگر پژوهشگران در این محدوده و بهویژه با نتایج اندازهگیریهای ژئودزی همخوانی خوبی نشان میدهد. جهات جابهجایی پوسته تحلیل شده باژئودزی GPS که پژوهشگران مختلف به دست آوردهاند، نشان میدهد که کوتاهشدگی در سراسر زاگرس یکنواخت نیست و از سوی دیگر سوگیری میدان واتنش و لغزش گسلها نیز متفاوت است که میتواند مرتبط با وجود رژیمهای تنش چندگانه در زاگرس باشد. همچنین رژیمهای همراستا با سوی GPS با توجه به زمینساخت نازک پوسته در زاگرس و با در نظر گرفتن نزدیکی آن با نتایج روند اندازهگیری شده با ژئودزی به نظر میرسد مربوط به پوشش رسوبی باشند که سبب زمینلرزههای به نسبت پیوسته با بزرگای کوچک میشوند. از این رو، رژیمهای اول، دوم و چهارم در پهنه 1، رژیم دوم در پهنه 2، رژیمهای اول و دوم در پهنه 3 و 4 و رژیم سوم در پهنه 5 در ارتباط با پیسنگ پیشنهادشده است که با تمرکز تنشها سبب رویداد زمینلرزههای بزرگ میشود. همچنین روند تنشهای فشارشی به دست آمده عمود بر امتداد ساختارهاست، بهطوری که در پهنههای 1، 2 ، 3 و 5 رژیم تنش دوم و در پهنه 4 رژیم اول، همگی عمود بر ساختارهای چینخورده و راندگیها هستند.
جهانبخش احسانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه و به چهار رده که شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم است، تقسیمبندی شد. ناحیه مورد مطالعه در کمربند کوهزایی زاگرس (مرتفع، میانی و پست) در جنوب باختر ایران است که یک مکان مناسب برای بررسی زمینساخت فعال نسبی است. بررسیهای اخیر نشان میدهد که نوزمینساخت نقش مهمی در تکامل زمینریختی این بخش از زاگرس دارد. شواهد زمینریختی، بالاآمدگی مختلفی را در گذشته زمینشناسی ناحیه نشان میدهند. ردههای بالای Iat (فعالیت کم زمینساختی) بیشتر در جنوب باختر حوضه آبریز جراحی- هندیجان به دست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای ردههای متوسط تا بالای فعالیت است. زیرحوضههای باغ ملک و تخت دراز، بیشترین میزان زمینساخت فعال نسبی را نشان میدهد. توزیع این شاخص نواحی مربوط به فعالیت گسلهای مختلف و نرخهای نسبی زمینساخت فعال را مشخص میسازد. نزدیک به 40 درصد از مساحت کل ناحیه مورد مطالعه در ردههای یک و دو، یعنی با فعالیت خیلی بالا و بالا، قرار دارد و 37 درصددر رده 4 ،یعنی با فعالیت زمینساختی پایین قرار دارد. محیطهای با نرخهای بالاتر فعالیت، شاخص Iat کوچکتری دارند.
محمدرضا شیخ الاسلامی
چکیده
ویژگیهای متفاوت واحدهای سنگی، ارتباط آنها با یکدیگر و نیز فعالیتهای آذرین و دگرگونی در بخش جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان منجر به شناسایی چندین واحد زمینساخت- چینهنگاری شده است. این واحدها در جریان باز و بسته شدن اقیانوس نوتتیس در جنوب ایران شکل گرفتهاند. واحدهای زمینساخت- چینهنگاری اصلی در این ناحیه عبارتند از: رسوبات ...
بیشتر
ویژگیهای متفاوت واحدهای سنگی، ارتباط آنها با یکدیگر و نیز فعالیتهای آذرین و دگرگونی در بخش جنوب خاوری پهنه سنندج- سیرجان منجر به شناسایی چندین واحد زمینساخت- چینهنگاری شده است. این واحدها در جریان باز و بسته شدن اقیانوس نوتتیس در جنوب ایران شکل گرفتهاند. واحدهای زمینساخت- چینهنگاری اصلی در این ناحیه عبارتند از: رسوبات نوع الاکوژنی مربوط به حاشیه جنوبی سکوی ایران مرکزی با سن عمومی پالئوزوییک تا تریاس میانی ؛ واحدهای آتشفشانی و توربیدایتهای به سن تریاس؛ رسوبات فلیشی دگرگون شده با سن عمومی ژوراسیک- کرتاسه پیشین مربوط به حوضه پیش کمانی؛ رسوبات کربناتی سکویی به سن کرتاسه پیشین؛ سنگهای مربوط به ناحیه زمیندرز شامل افیولیت، رادیولاریت و گلوکوفان شیست؛ رسوبات حوضه فلیشی ترشیری دارای قطعات اولیستولیتی از سنگ آهکهای کرتاسه، افیولیتها و برخی از سازندهای پهنه زاگرس که در حاشیه زاگرس مرتفع شکل گرفتهاند؛ رسوبات ناحیه پیشبوم پسکمانی که بهصورت دگرشیب سنگهای دگرشکل بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان جنوبی را میپوشانند؛ و در نهایت مولاسهای پس از کوهزایی که در اثر فرسایش بالاآمدگیهای ناشی از کوهزاد زاگرس در بخشهای درونی و حاشیهای سنندج- سیرجان جنوبی شکل گرفتهاند.