ریحانه احمدی روحانی؛ محمد حسن کریم پور؛ بهنام رحیمی؛ آزاده ملکزاده شفارودی
چکیده
محدوده مورد مطالعه در خاور شهرستان بجستان، در استان خراسان رضوی قرار دارد و بخشی از بلوک لوت است. بخش بیشتر این ناحیه را توده گرانیتوییدی بجستان با گسترش تقریبی 70 کیلومتر مربع فرا گرفته است. پردازش دادههای ماهواره این محدوده با استفاده از دادههایSPOT و ASTER و لندست ETM+ انجام شد. پردازش داده SPOT و استفاده از روش PCA بر روی داده لندست ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در خاور شهرستان بجستان، در استان خراسان رضوی قرار دارد و بخشی از بلوک لوت است. بخش بیشتر این ناحیه را توده گرانیتوییدی بجستان با گسترش تقریبی 70 کیلومتر مربع فرا گرفته است. پردازش دادههای ماهواره این محدوده با استفاده از دادههایSPOT و ASTER و لندست ETM+ انجام شد. پردازش داده SPOT و استفاده از روش PCA بر روی داده لندست + ETMبه دو روش استاندارد و انتخابی، نشانگر ناهمگنی احتمالی توده از نظر ترکیب شیمیایی و کانیشناسی است، به طوریکه بخش مرکزی توده نسبت به هاله اطراف تمایز مشخص دارد که این خود میتواند نشانه وجود کانیهای مافیک بیشتر در این بخش توده نفوذی و دگرسانی آنها باشد. با اعمال فیلتر High Pass از نوع Sharpen edge 11.11 و کاربرد فیلترهای Threshould, Directionalو همچنین Sobel بهصورت جداگانه و ترکیبی بر روی داده SPOT خطوارههای موجود در منطقه بارز شده و رسم شد که بیشتر آنها جهتیابی شمال باختر – جنوب خاور را بهخوبی نشان میدهند. پردازش دادههای ASTER با استفاده از روشهای ترکیب باندی، نسبت باندی وآنالیز طیفی به روش SAM حاکی از این است که منطقه مورد مطالعه دارای دگرسانیهای بارز اپیدوتی- کلریتی، هماتیتی، سریسیتی، آرژیلیکی و سیلیسی در بخشهای مختلف محدوده است. پردازش دادههای ژئوفیزیک هوایی این محدوده شامل اطلاعات شدت کل مغناطیسی و رادیومتری اورانیم، توریم و پتاسیم نشانگر بالا بودن عناصر سهگانه یادشده در این گرانیتویید و پایین بودن میزان شدت میدان مغناطیسی در آن است. جداسازی مرزهای زمینشناسی و بارزسازی گسل اصلی جداکننده توده گرانیتی و واحدهای متامورف در شمال توده از نتایج دیگر بررسی دادههای ژئوفیزیک این منطقه است. تلفیق اطلاعات حاصل از پردازش دادههای ماهواره، ژئوفیزیک و مطالعات صحرایی در این منطقه، نشانگر این موضوع است که دگرسانیهای موجود، ارتباط مستقیمی با خطوارههای موجود در منطقه دارند. این مطالعات، نواحی با بیشترین احتمال حضور مواد معدنی و کانیسازی را مشخص نمودهاست؛ بهطوریکه نواحی مشخص شده با دارا بودن دگرسانیهای اپیدوت- کلریتی و آرژیلیکی بارز، تطابق کاملی با کانیسازیهای مس و آهن در بخشهای مختلف محدوده مطالعاتی نشان میدهند. شناسایی این نواحی میتواند راهنمایی، جهت تمرکز پیجویی و مطالعات بعدی در این منطقه باشد و از پراکندگی نتایج و صرف زمان و هزینههای اضافی جلوگیری نماید.
فیض اله معصومی؛ حجت اله رنجبر
چکیده
منطقه مورد بررسی بخشهایی از کمربند آتشفشانی- رسوبی دهج- ساردوئیه و کمربند افیولیتی در نیمه شمالی نقشه 1:100000 بافت را شامل میشود. هدف از انجام این پژوهش استفاده از تصاویر چندطیفی سنجندههای ASTER و ETM+ به منظور تعیین مناطق دگرسان شده با به کارگیری روشهای مختلف پردازش تصویر است. برای تفکیک زونهای دگرسان شده از ترکیب ...
بیشتر
منطقه مورد بررسی بخشهایی از کمربند آتشفشانی- رسوبی دهج- ساردوئیه و کمربند افیولیتی در نیمه شمالی نقشه 1:100000 بافت را شامل میشود. هدف از انجام این پژوهش استفاده از تصاویر چندطیفی سنجندههای ASTER و ETM+ به منظور تعیین مناطق دگرسان شده با به کارگیری روشهای مختلف پردازش تصویر است. برای تفکیک زونهای دگرسان شده از ترکیب دروغین رنگی نسبتهای باندی تصاویر استر استفاده شد و زونهای فیلیک و پروپیلیتیک شناسایی شدند. ترکیب دروغین رنگی تصاویر استر برای جداسازی مناطق دگرسان شده از مناطق کربناتی بسیار مناسب بود. روش دیگر برای جداسازی مناطق دگرسان شده از رگههای کربناتی استفاده از تجزیه مؤلفههای اصلی بود. این تجزیه بر روی دادههای محدوده کوتاه موج فروسرخ استر صورت گرفت و با استفاده از یک ترکیب دروغین رنگی به صورت (PC2, PC3, -PC4) این مناطق از یکدیگر تفکیک شدند. از روش نقشهبردار زاویه طیفی نیز برای شناسایی کانیهای مناطق دگرسان شده مانند مسکوویت، کلریت، اپیدوت استفاده شد. نمونهبرداری از مناطق دگرسان شده و تجزیه نمونهها نشان داد که میتوان از این روش برای شناسایی کانیهای مناطق دگرسان شده در صورتی که دارای گسترش کافی در سطح زمین باشند، استفاده نمود.
سیدمسعود مسعودی؛ فاطمه فریدونی؛ علی اکبر متکان
چکیده
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات ...
بیشتر
در این پژوهش برای نخستین بار پومیسهای پیرامون قله دماوند با استفاده از دادههای ماهوارهای IRS، Aster، ETM+ و مدل رقومی ارتفاع (DEM) مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا تصحیحات اتمسفری، توپوگرافی و هندسی بر روی دادههای ماهوارهای انجام شد. پس از عملیات پیش پردازش (Preprocessing) روشهای تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA)، تبدیل رنگ IHS، ترکیبات رنگی دروغین (FCC)، عامل شاخص بهینه(OIF) و طبقهبندی نظارت شده (Supervised classification) به کارگرفته شد. ترکیب باندهای ETM+ در آشکارسازی معادن پومیس توانایی بالایی دارد. توانایی تصویر PAN در تشخیص جادهها و سینهکارهای معدنی و نیز در ترکیب دقت مکانی با محدوده مرئی و فراسرخ(مادون قرمز) نزدیک (VNIR) سنجنده Aster بهتر از سنجنده ETM+بوده است. روشهای IHS و PCA تقریبا" به طور یکسان نواحی پومیسی و تراکیآندزیتی را آشکارسازی مینماید. محدوده طیفی VNIR با توجه به شدت روشنایی بیشتر و تغییرات توپوگرافی و پوشش گیاهی، مناسب نبوده و باعث تداخل کلاسها میشوند. در مجموع، برای بیشتر سنگها محدوده طیفی فراسرخ متوسط ( SWIR ) بیشترین کارآیی را در مقایسه با محدوده طیفی VNIR دارد. استفاده از DEM برای جداسازی زمینهای کم شیب که محل انباشت پومیسهای ریزشی هستند، در مناطق شمالی و خاوری و برخی از نواحی جنوبی قله مؤثر بوده است. به علت محدود بودن تعداد پیکسلهای نمونهبرداری، الگوریتم مورداستفاده در طبقهبندی نظارت شده، روش زاویه طیفی(SAM) است. در نهایت، پراکنش پومیس در چارچوب نقشه پتانسیل پومیس ارائه شد. با محاسبه سطوح همپوشانی لایه سازند زمینشناسی مؤثر با محدودههای سینهکارهای معدنی استخراج شده از تصویر PAN مقدار این همپوشانی 93 در صد به دست آمد.