سنگ شناسی
مریم داعی پاریزی؛ حمید احمدی پور؛ عباس مرادیان
چکیده
در منطقه پاریز (استان کرمان)، نهشتههایی وجود دارد که در نقشههای زمینشناسی، بهعنوان واحدهای تخریبی کنگلومرای سخت نشده نئوژن معرفی شدهاند. بررسی این نهشتهها، نشان داد که آنها، مواد آذرآواری حاصل از فورانهای انفجاری نئوژن هستند که بر روی سنگهای آذرین ائوسن قرارگرفته و قطعات موجود در آنها از نوع داسیت و ریولیت ...
بیشتر
در منطقه پاریز (استان کرمان)، نهشتههایی وجود دارد که در نقشههای زمینشناسی، بهعنوان واحدهای تخریبی کنگلومرای سخت نشده نئوژن معرفی شدهاند. بررسی این نهشتهها، نشان داد که آنها، مواد آذرآواری حاصل از فورانهای انفجاری نئوژن هستند که بر روی سنگهای آذرین ائوسن قرارگرفته و قطعات موجود در آنها از نوع داسیت و ریولیت میباشند. این نهشتهها از نوع مواد آذرآواری موجی، جریانی، برشهای انفجاری و لاهار بوده و نوع مواد آذرآواری، عدم وجود جریانهای گدازه داسیتی یا ریولیتی و پراکندگی بالای این نهشتهها، نشان میدهد که فورانهای سازنده آنها از نوع انفجاری بوده و آب، در فورانها دخالت داشته است. تغییرات اندک مقادیر اکسید هایی همچون SiO2 و MgO ( به ترتیب 5/64-2/68 و 43/0-1/1 درصد وزنی) در این سنگ ها نشانه طیف تفریق کم و عدم تنوع ترکیبی ماگماهای سازنده آنهاست. ناهنجاریهای منفی Nb، Ti و P و مثبت Sr و Cs در نمودارهای عنکبوتی، تعلق این سنگها را به سریهای ماگمایی کالکآلکالن نشان میدهد. غنیشدگی عناصر خاکی نادر سبک نسبت به سنگینها ( میانگین(LaN/LuN=20، از ویژگیهای این سنگها میباشد. سنگهای مورد مطالعه، به محیط پس از برخورد تعلق داشته و ماهیت سنگهای وابسته به کمان ماگمایی قارهای را نشان میدهند.
سنگ شناسی
حمید احمدی پور؛ حمیده صالحی نژاد؛ سید حسام الدین معین زاده؛ عباس مرادیان شهر بابکی
چکیده
توده های نفوذی بازیک راویز- شان آباد در غرب رفسنجان، بخشی از نوار ولکانو- پلوتونیکی دهج-ساردوئیه هستند که به صورت دایک و آپوفیز، به درون توالی آتشفشانی-رسوبی ائوسن تزریق شده اند. ضخامت دایک ها تا 4 متر و قطر آپوفیزها تا 10 متر می رسد. جنس آن ها گابرو و دیوریت بوده وکانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز و پیروکسن میباشند که در یک زمینه ...
بیشتر
توده های نفوذی بازیک راویز- شان آباد در غرب رفسنجان، بخشی از نوار ولکانو- پلوتونیکی دهج-ساردوئیه هستند که به صورت دایک و آپوفیز، به درون توالی آتشفشانی-رسوبی ائوسن تزریق شده اند. ضخامت دایک ها تا 4 متر و قطر آپوفیزها تا 10 متر می رسد. جنس آن ها گابرو و دیوریت بوده وکانی های اصلی شامل پلاژیوکلاز و پیروکسن میباشند که در یک زمینه دانه ریز پراکندهاند و بافتهای اینترگرانولار و پورفیروئیدی نشان میدهند. این سنگها، ماهیت کالکآلکالن پتاسیم پایین داشته و ویژگی های ژئوشیمیایی محیط های فرورانشی را نشان میدهند. نسبت 87Sr/86Sr اولیه 70403/0 تا 70409/0 و نسبت ایزوتوپ های 143Nd/144Nd آنها از 5128/0 تا 5129/0 در تغییر بوده و مقادیر (εNd(i، بین 52/3 تا 6/6 در نوسان است. این شواهد، به همراه وجود بافت های خاص، نشان می دهد که ماگمای مادر آنها ، دستخوش پدیـده هـای تبلور بخـشی، آلایـش پوستهای و آمیختگی ماگمایی شده است. با توجه به این که توده های مورد نظر، پس از سنگ های آذرین خروجی ائوسن، به درون آن ها تزریق شده اند، می توان آنها را بخشی تأخیری از این ماگماتیسم در کمربند ماگمایی سنوزوئیک کرمان در نظر گرفت که به دنبال فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی و در یک موقعیت تکتونیکی حاشیه قاره، به درون پوسته قاره ای نفوذ کرده اند.