ژئوفیزیک
وحید ملکی؛ محمدرضا حاتمی؛ علی اصغر متقی
چکیده
در این مطالعه به بررسی لرزه خیزی و تعیین محل دقیق زمین لرزه های ناحیه شرق البرز در دو دهه اخیر پرداخته می شود. داده های مورداستفاده، شکل موج لرزه ای زمین لرزه ها هستند. زمان های رسید فاز های لرزه ای بهمنظور استفاده در مکانیابی زمین لرزه ها در این مطالعه با دقت بالا و بهصورت دستی صورت پذیرفته است. بهمنظور کاهش ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی لرزه خیزی و تعیین محل دقیق زمین لرزه های ناحیه شرق البرز در دو دهه اخیر پرداخته می شود. داده های مورداستفاده، شکل موج لرزه ای زمین لرزه ها هستند. زمان های رسید فاز های لرزه ای بهمنظور استفاده در مکانیابی زمین لرزه ها در این مطالعه با دقت بالا و بهصورت دستی صورت پذیرفته است. بهمنظور کاهش تأثیرگذاری داده های با خطای زیاد و باکیفیت پایین پس از قرائت هر فاز بر اساس کیفیت قرائت آن وزن دهی انجامشده است. قرائت دستی فاز های لرزه ای برای ناحیه موردنظر به فراهم آمدن بانک داده ی لرزه ای شده است که در آن تعداد 5461 فاز S و 8523 فاز P قرائتشده است که این تعداد در مقایسه با فاز های لرزه ای قرائتشده در مرکز لرزه نگاری کشوری افزایش چشمگیری را نشان می دهد. مکانیابی اولیه بر اساس فازهای قرائتشده و وزن دهی اولیه با استفاده از روش غیر خطی احتمالاتی انجامشده است. پس از این مرحله با استفاده از روش اختلافزمانی دوگانه زمین لرزه ها مکانیابی مجدد شده اند. در مکانیابی مجدد زمینلرزهها از ابزار همبستگی عرضی شکل موج زمین لرزه ها استفاده شده است. همبستگی عرضی برای رویداد های با شباهت بالای 70% در یک پنجره زمانی مشخص برای فاز P و S انجام شده است. درنتیجه استفاده از این فن خطای قرائت فاز برای رویدادهای مشابه به کمترین میزان خود می رسد و درنتیجه رویدادهای لرزه ای در مکانیابی مجدد با دقت بسیار بالاتری نسبت به مکانیابی اولیه و همچنین مکانیابی تنها بر اساس داده های فاز قرائتشده (کاتالوگ) تعیین محل می گردند. مقایسه آماری نتایج مکانیابی، کاهش چشمگیر خطای تعیین محل و اختلافزمانی باقیمانده در نتایج حل معکوس را نشان می دهد. بررسی نتایج همبستگی عرضی شکل موج های لرزه ای نشان می دهد در این ناحیه زمین لرزه های با تشابه بسیار بالا و بهدفعات زیاد در زمان های مختلف به وقوع می پیوندد. بررسی وضعیت قرار گیری زمین لرزه ها بر روی گسل فیروزکوه و ادامه آن گسل های چشم و آستانه در مقاطع عرضی عمقی روند قرارگیری زمین لرزه ها را نشان می دهد. به خط شدگی و تجمع زمینلرزهها در نتایج استفاده از ابزار همبستگی عرضی از مکانیابی اولیه و استفاده تنها از داده های کاتالوگ بیشتر بوده و نشاندهنده وجود روندهای مشخص بر روی صفحه گسل های موجود است.
علیرضا جواهری نیستانک؛ عبدالرحیم جواهریان؛ نوید امینی
چکیده
یکی از ابزارهای مناسب که در تفسیر ناپیوستگیهای ساختاری و رخسارههای چینهشناسی درون مکعب دادههای لرزهای سهبعدی به مفسر کمک میکند، نشانگر لرزهای همدوسی است. اندازهگیریهای همدوسی در سه بعد، تشابه ردلرزه به ردلرزه را بیان میکنند و بنابراین تغییرات قابل تفسیر را در این گونه موارد نشان میدهند. ردلرزههای مشابه با ضرایب ...
بیشتر
یکی از ابزارهای مناسب که در تفسیر ناپیوستگیهای ساختاری و رخسارههای چینهشناسی درون مکعب دادههای لرزهای سهبعدی به مفسر کمک میکند، نشانگر لرزهای همدوسی است. اندازهگیریهای همدوسی در سه بعد، تشابه ردلرزه به ردلرزه را بیان میکنند و بنابراین تغییرات قابل تفسیر را در این گونه موارد نشان میدهند. ردلرزههای مشابه با ضرایب همدوسی بالا به نقشه در میآیند، در حالی که بیهنجاریها مانند ناپیوستگیها، ضرایب همدوسی پایینی دارند. همدوسی لرزهای معیار سنجش تغییرات جانبی در پاسخ لرزهای که علل آن میتواند ساختار زمینشناسی، چینهشناسی، سنگشناسی، تخلخل و وجود هیدروکربن باشد را نمایان میسازد. خروجی این نشانگر، مکعب همدوسی لرزهای سهبعدی است که ناپیوستگیهای ساختاری و رخسارههای چینهشناسی را با قدرت تفکیک بالاتری به تصویر میکشد. در این مقاله، کاربرد دو نشانگر لرزهای همدوسی متداول بر مبنای همبستگی عرضی و ساختار ویژه در شناسایی گسلها روی دادههای لرزهای مصنوعی و واقعی نشان داده میشود.
با بررسی نتایج بهدست آمده در این روش، میتوان مشاهده کرد که این روش برای مدلهای مصنوعی برای نسبت سیگنال به نوفههای پایین و برای داده واقعی پاسخ مناسبی میدهد. همچنین مقایسه روش همدوسی بر مبنای ساختار ویژه با روش همدوسی بر مبنای همبستگی عرضی نشان میدهد که قدرت تفکیک آن برای تشخیص گسلها بیشتر است.