کیمیا کلانتری؛ علی کنعانیان؛ عباس آسیابانها؛ محسن الیاسی
چکیده
گدازههای بازی تا حد واسط پالئوژن البرز مرکزی، در شمال خاور شهر قزوین، از تراکی-آندزیت، تراکی-آندزی بازالتی و آندزی بازالتی تشکیل شدهاند. سنگهای منطقه، از لحاظ زمینشیمیایی، کلسیمی-قلیایی پرپتاسیم هستند. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LREE/HREE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با گدازههایی که در مناطق شاخص فرورانش تشکیل ...
بیشتر
گدازههای بازی تا حد واسط پالئوژن البرز مرکزی، در شمال خاور شهر قزوین، از تراکی-آندزیت، تراکی-آندزی بازالتی و آندزی بازالتی تشکیل شدهاند. سنگهای منطقه، از لحاظ زمینشیمیایی، کلسیمی-قلیایی پرپتاسیم هستند. بالا بودن نسبتهای LILE/HFSE و LREE/HREE در نمونهها و شباهت ترکیب شیمیایی آنها با گدازههایی که در مناطق شاخص فرورانش تشکیل میشوند، احتمال شکلگیری سنگهای منطقه را در یک محیط فرورانشی تقویت میکند. به نظر میرسد فرایند فرورانش، تأثیر اندکی در تمرکز عناصر Zr، Ta، Hf، Sm، Tb، Nd، Eu و Y در سنگهای منطقه و در عوض تأثیر قابل ملاحظهای در تمرکز عناصر Th، U و تا اندازهای La در نمونهها داشته است. بالا بودن نسبت Ba/La، Ba/Ta و La/Ta و پایین بودن مقدار TiO2 در نمونهها نشان میدهد که گدازههای منطقه در مناطق کمان ماگمایی تشکیل شدهاند. پراکندگی نمونهها بر روی نمودارهای Th/Yb در برابر Ta/Yb و همراه بودن آنها با حجم وسیعی از توفهای اسیدی، نشانه شکلگیری گدازهها در حاشیه فعال قاره است.
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز؛ شیوا عقبایی
چکیده
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین ...
بیشتر
زایش و فرگشت حوضههای منسوب به تتیس در درازنای تاریخ زمین شناختی، از پرکامبرین پسین تا پالئوژن، همیشه مورد توجه پژوهشگران علوم زمین بوده است. شاید بتوان اولین آثار و نشانههای زایش حوضههای گوناگون تتیس را که سبب قطعه قطعه شدن و جدایش ابرقارهها و خشکیهای کهن اوراسیا، گندوانا و بلوکها و خرده صفحههای میان آنها شده است را در پرکامبرین با زایش اقیانوس پروتوتتیس در بخشهای گوناگون، بویژه کمربند ساختاری البرز جستجو کرد. گرچه شواهدی آشکار از فرایند و زمان باز شدن این اقیانوس در دست نیست ولی پژوهشهای اخیر گواهی بر چگونگی و زمان بسته شدن آن فراهم آوردهاند.
جمعی از پژوهشگران، سریهای آتشفشانی منسوب به اردوویسین و سیلورین فلات ایران و البرز را در رابطه با زایش و گسترش حوضه تتیس کهن (پالئوتتیس) دانستهاند که در نتیجه عملکرد سامانه کششی برشی در میان صفحههای توران از اوراسیا و گندوانا شکل گرفت.
گرچه با افزایش آهنگ فرونشست حوضههای پرمین در اواخر پالئوزوییک نشانههایی از چیرگی سامانه کششی بین خرد قاره ایران و صفحه عربی میتوان یافت، ولی ظهور آتشفشانیهایی از نوع واگرا (قلیایی) در تریاس بالایی را میتوان نشانی آشکار بر زایش و کافتش پوسته اقیانوسی نوتتیس منظور کرد. نقطه عطف فرگشت حوضههای خزر و سیاه میتواند در این زمان بوده باشد.
فرگشت ساختاری حوضههای تتیس به صورت دورهای یکی پس از دیگری در میان قطعات و صفحاتی چون توران، کپه داغ ـ قفقاز، البرز، سبزوار، خردقاره ایران مرکزی و صفحه عربی قابل رهگیری است.
توالی و تکرار زمینساخت کششی و فشاری حاصل از گسترش و بسته شدن این گونه حوضهها در طی کوهزادهای آسینیتک ـ کاتانگایی، سیمرین و آلپی که گاه بر پیسنگی از مجموعههای دگرگونی و تغییر شکل یافته حاصل از رخدادهای کالدونین و هرسینین منطبق میباشد، سبب تکامل زمینساختی حوضههای رسوبی نواحی متأثر از کوهزادهای گوناگون شده است.
البرز به عنوان بلوکی کشیده در پهنه پرتکاپوی زمینساختی و متأثر از اغلب رخدادهای شناخته شده زمینشناختی در هر دو ابرقاره اوراسیا و گندوانا در حد میانی این دو قاره کهن سیر تکوین خود را سپری کرده است.
فرایند نازکشدگی و ستبرشدگی پیسنگ البرز در طی رخدادهای کهن در مقایسه با بخشهای دیگر ایرانزمین، نشانگر آهنگ تقریبی ثابت و با اندک شیب منفی به سوی شمال، ناشی از کاهش ستبرای پوسته بلورین و پوسته زیرین به سوی حوضه خزر است.
سامانه چینخوردگی از نوع چینهای جداشدگی(detachment folds) همراه با بالا آمدگی رخسارههای کهن در فرادیواره گسل بنیادی شمال البرز از جمله ویژگیهای آشکار بخش مرکزی این کمربند ساختاری است که در قالب گل ساخت قابل مشاهده است.
چینخوردگی و تکاپوی بیشتر زمین ساختی بخش باختری این گسل به نسبت بخش خاوری، از دیگر ویژگیهای ساختاری این ناحیه است. در این میان گسلهای شمال البرز، موشا و طالقان در ردیف گسلهای بنیادی به شمار رفته که دیگر گسلها چون گسل خزر و گسل شمال تهران از رشد آنها به دو سوی شمال و جنوب البرز مرکزی شکل یافتهاند.
امیرهوشنگ رجائی؛ محمد مختاری؛ کیت پریستلی؛ دنیس هاتسفلد
چکیده
در این تحقیق، با استفاده از امواج درونی رویدادهای دور لرزهای، ساختار پوسته و سنگکره در بخش مرکزی رشته کوههای البرز برای اولیـن بار به طور فراگیر و جامع بررسی و مطالعه شده است. منطقه مورد مطالعه، بسیار لرزهخیز و فعال با ساختار ژرفی پیچیده بوده و کلانشهر تهران در کوهپایههای جنوبی آن واقع شده است. هدف از این مطالعه، تعیین ژرفا ...
بیشتر
در این تحقیق، با استفاده از امواج درونی رویدادهای دور لرزهای، ساختار پوسته و سنگکره در بخش مرکزی رشته کوههای البرز برای اولیـن بار به طور فراگیر و جامع بررسی و مطالعه شده است. منطقه مورد مطالعه، بسیار لرزهخیز و فعال با ساختار ژرفی پیچیده بوده و کلانشهر تهران در کوهپایههای جنوبی آن واقع شده است. هدف از این مطالعه، تعیین ژرفا و هندسه تغییرات موهو در زیر بخش مرکزی رشته کوههای البرز با دقت و میزان تفکیک بالا میباشد. با استفاده از دادههای برداشت شده، ساختار پوسته در منطقه و در زیر 26 ایستگاه باند پهن یک شبکه متراکم لرزه نگاری موقت، که برای یک دوره 4 تا 6 ماهه در سال 1382 نصب شده بود، تعیین گردید. نگاشت رویدادهای دورلرزهای ثبت شده، در ابتدا با روش تحلیل توابع گیرنده و سپس با هدف افزایش قابلیت اطمینان نتایج با روش تحلیل ادغام شده توابع گیرنده با دادههای پاشندگی سرعت گروه امواج ریلی مورد پردازش قرار گرفت. نتیجه این پژوهش بهصورت نیمرخهای ژرفی سرعت انتشار امواج برشی زیر هر یک از ایستگاهها ارائه گردید. نتایج حاصل از این تحقیق، بیانگر ستبرای پوستهای حدود 48 تا 50 کیلومتر در بخش شمالی بلوک ایران مرکزی قبل از شروع ارتفاعات البرز، ستبرای حدود 55 کیلومتر در بخش میانی البرز و همچنین حدود 44 کیلومتر در ساحل جنوبی دریای خزر است. این نتایج با مقادیر گزارش شده مطالعات دیگر برای پوسته که در بخشهای مختلف و به روشهای متفاوت انجام شده است، تفاوت داشته و نشانگر وجود ریشه برای رشته کوه البرز است.
سید محمود حسینی نژاد؛ مهدی یزدی؛ منصوره قبادیپور؛ حسین غلامعلیان
چکیده
نهشتههای سازند جیرود در برش کلاریز با توالی نسبتاً ستبری از ماسهسنگ، شیل و سیلتستون سرخ، سفید و قهوهای رنگ آغاز میشود و در ادامه به لایههای دولومیتی زرد رنگ، آهک، آهکهای شیلی و مارنی فسیلدار تبدیل میگردد. این سازند با ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند میلا واقع شده و به طور پیوسته با آهکهای سازند مبارک پوشیده میشود. ...
بیشتر
نهشتههای سازند جیرود در برش کلاریز با توالی نسبتاً ستبری از ماسهسنگ، شیل و سیلتستون سرخ، سفید و قهوهای رنگ آغاز میشود و در ادامه به لایههای دولومیتی زرد رنگ، آهک، آهکهای شیلی و مارنی فسیلدار تبدیل میگردد. این سازند با ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند میلا واقع شده و به طور پیوسته با آهکهای سازند مبارک پوشیده میشود. در این توالی، فسیلهای فراوان و متنوعی از کنودونتها و بازوپایان شناسایی شد. بر اساس پخش و پراکندگی بازوپایان دو زیستزون تجمعی، و بر مبنای کنودونتها چهار زیستزون تجمعی با سن فامنین و استرونین تعیین شد. ضمن اینکه زیستزونهای محلی بازوپایان با زیستزونهای محلی کنودونتی تطابق داده شده است. زیستزون شماره 1 بازوپادار معادل زیستزونهای کنودونتی Older than late crepida zone and romboidea to late trachytera zone با سن فامنین زیرین است. زیستزون شماره 2 بازوپادار معادل زیستزونهای کنودونتی postera to late expansa zone and praesulcata zone با سن فامنین بالایی است.
شواهد دیرینهشناسی و چینهنگاری نشان میدهد که رسوبات فرازنین در این منطقه وجود ندارد.