زمین شناسی نفت
مجید صفائی فاروجی؛ حسین رحیم پور بناب؛ محمدرضا کمالی؛ بیوک قربانی
چکیده
بررسی ژئوشیمیایی سازندهای کژدمی و پابده حاکی از سنگ شناسی شیلی و کربناته و محیط رسوبی دریایی احیایی – نیمه اکسیدی برای هر دو سازند میباشد. در طرف مقابل، بلوغ حرارتی سازند کژدمی معادل با اواسط پنجره نفتی است در حالیکه پارامترهای شاخص بلوغ، حاکی از نابالغ بودن سازند پابده از لحاظ حرارتی و به عبارتی عدم ورود این سازند به پنجره نفت ...
بیشتر
بررسی ژئوشیمیایی سازندهای کژدمی و پابده حاکی از سنگ شناسی شیلی و کربناته و محیط رسوبی دریایی احیایی – نیمه اکسیدی برای هر دو سازند میباشد. در طرف مقابل، بلوغ حرارتی سازند کژدمی معادل با اواسط پنجره نفتی است در حالیکه پارامترهای شاخص بلوغ، حاکی از نابالغ بودن سازند پابده از لحاظ حرارتی و به عبارتی عدم ورود این سازند به پنجره نفت زایی میباشند. نشانههای زیستی موجود در هر چهار نمونه نفتی مورد مطالعه همگی حاکی از مشتق شدن نمونههای نفتی از سنگ مادر کربناته- شیلی یا مارنی میباشند. بیومارکرهای شاخص بلوغ حرارتی حاکی از بلوغی معادل با اواسط پنجره نفت زایی برای هر چهار نمونه نفتی می باشند. مقادیر متفاوت شاخص الئنان در نمونههای نفتی حاکی از نقش پر رنگتر سازند پابده در تولید نفت چاه های 36، 56، و 55 نسبت به نفت موجود در مخزن آسماری چاه 22 میباشد. در مجموع، تطابق نفت – سنگ منشأ انجام گرفته هر دو سازند کژدمی و پابده را به عنوان سنگ مادر مولد نفت ها معرفی میکند.
شیرین شهابی؛ هادی شفائی مقدم؛ قاسم قربانی
چکیده
سنگهای گرانیتی مجموعه قوشچی در شمال ارومیه بیشتر شامل آلکالیفلدسپارگرانیتها، گرانیتها و دایکهای آپلیتی هستند؛ با ماهیت کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی و غنی از آهن مشخص میشوند و به گروه گرانیتهای A تعلق دارند. این سنگها دارای مقادیر K2O+Na2O، FeO/MgO، Ga/Al، Ce/Nb، Zr و Y/Nb بالا و مقادیر CaO، Ba، Sr و Eu پایین و از نوع گرانیتهای ...
بیشتر
سنگهای گرانیتی مجموعه قوشچی در شمال ارومیه بیشتر شامل آلکالیفلدسپارگرانیتها، گرانیتها و دایکهای آپلیتی هستند؛ با ماهیت کالکآلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی و غنی از آهن مشخص میشوند و به گروه گرانیتهای A تعلق دارند. این سنگها دارای مقادیر K2O+Na2O، FeO/MgO، Ga/Al، Ce/Nb، Zr و Y/Nb بالا و مقادیر CaO، Ba، Sr و Eu پایین و از نوع گرانیتهای نوع A2 هستند. شواهد ژئوشیمیایی و ایزوتوپی Sr-Nd، تبلور تفریقی شدید از مذابهای مشتق شده از گوشته غنی شده همراه با آغشتگی پوسته را آشکار میسازد و محیط تشکیل آنها با موقعیتهای کششی پس از برخورد درون صفحهای همخوانی دارد. سنسنجی آرگون- آرگون روی کانی بیوتیت و Rb-Sr سنگ کل در سنگهای گرانیتی به ترتیب نشاندهنده سن کمینه 27±262 و20 ±256 میلیون سال و سن تبلور 330 تا 320 میلیون سال است و احتمالاً این گرانیتها در پهنههای کششی در مراحل پایانی رویدادهای زمین ساختی کوهزایی واریسکن (Variscan) شکل گرفتهاند.
عبدالحمید انصاری؛ سید جمال شیخ ذکریایی؛ سارا درگاهی؛ محسن آروین
چکیده
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوب خاوری پهنه ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گر چه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت است؛ اما ترکیبات سنگی دیگر شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت نیز دیده میشود. مرز تبدیل ...
بیشتر
باتولیت چهارگنبد در سیرجان و در بخش جنوب خاوری پهنه ماگمایی ارومیه- دختر جای گرفته است. این توده نفوذی با ترکیب اسیدی تا کمی حد واسط به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. گر چه بیشتر حجم ترکیبات سنگی، گرانودیوریت و مونزوگرانیت است؛ اما ترکیبات سنگی دیگر شامل کوارتزدیوریت، تونالیت و سینوگرانیت نیز دیده میشود. مرز تبدیل سنگها به یکدیگر تدریجی است. بافت موجود در سنگهای توده نفوذی چهارگنبد بیشتر بهصورت گرانولار است و در برخی موارد به پورفیرویید تبدیل میشود. انکلاوهای موجود در توده چهارگنبد شامل انکلاوهای بیگانه، انکلاوهای مافیک (با ترکیب دیوریت و کوارتزدیوریت) و انکلاوهای پیشرس (با ترکیب تونالیت، گرانوریوریت و مونزوگرانیت) است. دایکها با ترکیبهای مختلف، توده نفوذی را قطع کردهاند. ترکیب این دایکها شامل رگههای اسیدی مربوط به مرحله پگماتیتی، دایکهای با بافت دانهریز (آندزیت، آندزیت بازالتی) و دایکهای مافیک میکروگرانولار (شبیه به انکلاوهای مافیک) است. شواهد ژئوشیمیایی نشان میدهد که نمونههای منطقه، ویژگیهای گرانیتوییدهای نوع I را نشان میدهند. همچنین گرانیتهای توده گرانیتوییدی منطقه ماهیت منیزیمی دارند و ویژگی گرانیتهای کردیلرایی را نشان میدهد. بر پایه نمودارهای تعیین محیط تکتونوماگمایی، همه نمونههای مورد مطالعه از منطقه چهارگنبد، در محدوده جزایر کمانی ناشی از فرورانش قرار میگیرند و ویژگی محیطهای حاشیه فعال قارهای را نشان میدهند.
محمد ابراهیمی؛ حسین کوهستانی؛ میرعلیاصغر مختاری؛ مریم فیضی
چکیده
منطقه آقکند در فاصله 48 کیلومتری شمال زنجان جای دارد و بخشی از زیرپهنه طارم در پهنه ساختاری البرز- آذربایجان به شمار میرود. سنگهای اسیدی رخنمون یافته در این منطقه شامل گدازههای ریولیتی- ریوداسیتی، پرلیت، پیچستون و ایگنیمبریت به سن الیگوسن هستند. ریولیتها و ریوداسیتها به شکلهای گنبد و روانههای گدازه رخنمون دارند. پرلیتها ...
بیشتر
منطقه آقکند در فاصله 48 کیلومتری شمال زنجان جای دارد و بخشی از زیرپهنه طارم در پهنه ساختاری البرز- آذربایجان به شمار میرود. سنگهای اسیدی رخنمون یافته در این منطقه شامل گدازههای ریولیتی- ریوداسیتی، پرلیت، پیچستون و ایگنیمبریت به سن الیگوسن هستند. ریولیتها و ریوداسیتها به شکلهای گنبد و روانههای گدازه رخنمون دارند. پرلیتها در بخشهای پایینی گنبدهای ریولیتی- ریوداسیتی قرار گرفتهاند. بررسیهای ژئوشیمیایی بیانگر ماهیت کالکآلکالن و ویژگی کمان ماگمایی برای این سنگهاست. الگوی عناصر کمیاب خاکی این سنگها نشاندهنده غنیشدگی آنها در LREE با نسبت بالای LREE/HREE و بیهنجاری منفی مشخص Eu است. بیهنجاریهای مثبت عناصر Pb، Rb و Th در نمودارهای عنکبوتی بیانگر دخالت پوسته قارهای در تکوین و تحول ماگمای مادر سنگهای اسیدی این منطقه است. در نمودارهای تمایز محیط زمینساختی، سنگهای اسیدی منطقه آقکند در موقعیت پس از کوهزایی قرار میگیرند. مجموعه شواهد سنگنگاری، سنگشناسی و ژئوشیمی بیانگر این است که در مراحل پایانی پس از برخورد قارهای، سنگکره زیرقارهای ستبر شده البرز، از قاعده پوسته جدا و توسط گوشته داغ سستکرهای جایگزین شده است. بالاآمدگی گوشته داغ سستکرهای سسب ذوب بخشی سنگکره زیرقارهای شده و سنگهای بازالتی الیگوسن منطقه مورد مطالعه را به وجود آورده است. جایگیری ماگمای بازالتی یاد شده در ترازهای بالای پوسته قارهای، موجب ذوب بخشی پوسته شده و ماگماهای اسیدی را تولید کرده است. در اثر سرد شدن سریع گدازههای اسیدی، سنگهای شیشهای مانند ابسیدین تشکیل شدهاند که در مجاورت با آبهای جوی و گرم به پرلیت تبدیل شدهاند.
یعقوب جلیلی؛ محمدمهدی خطیب؛ علی یساقی
چکیده
عوامل کنترل کننده شدت شکستگی شامل «سازوکار چینخوردگی، سنگشناسی و ستبرا» با استفاده از مطالعات میدانی و تصاویر ماهوارهای در سازند آسماری در کوه آسماری بررسی شدهاند. متغیرهای موقعیت، فاصلهداری و گسترش عمودی شکستگیها در سنگآهک و آهک رسی با ستبراهای متفاوت در رخنمونهای سازند آسماری در نواحی مختلف چین برداشت شدهاند. ...
بیشتر
عوامل کنترل کننده شدت شکستگی شامل «سازوکار چینخوردگی، سنگشناسی و ستبرا» با استفاده از مطالعات میدانی و تصاویر ماهوارهای در سازند آسماری در کوه آسماری بررسی شدهاند. متغیرهای موقعیت، فاصلهداری و گسترش عمودی شکستگیها در سنگآهک و آهک رسی با ستبراهای متفاوت در رخنمونهای سازند آسماری در نواحی مختلف چین برداشت شدهاند. حضور مقادیر زیاد کانی رس با مقاومت کم و تخلخل زیاد در سنگآهک رسی، سبب کاهش مقاومت این سنگ و شدت شکستگی کمتر سنگآهک رسی در مقایسه با سنگ آهک شده است. تغییرات شدت شکستگی در این دو نمونه سنگی نشان میدهد که ستبرای واحدها روی شدت شکستگیها تأثیر چندانی ندارد. شکستگیهای موازی و عمود بر محور چین متأثر از سازوکار چینخوردگی خمشی- لغزشی و کشش سطح خارجی چین (Outer arc extension) در ناحیه لولایی، بیشترین توسعهیافتگی را نشان میدهند و بیشترین تأثیر را روی ناپایداری چاههای حفاری دارند. بر اساس نتایج، بیشترین شدت شکستگی در لولای چین بوده و سازوکار چینخوردگی مهمترین متغیر کنترل کننده شدت شکستگیهاست.
وحید جودکی؛ رسول اجل لوئیان
چکیده
در مطالعه موردی حاضر به دلیل روباره زیاد تونل قمرود (در برخی نقاط تا حدود 600 متر) و همچنین وجود پهنههای گسلی و خرد شده فراوان در مسیر طرح، عملیات حفاری با مخاطرات لهیدگی و ریزش تودهسنگها روبهرو شد. در قطعههای 3 و 4 این تونل، مجموعه این عوامل، سبب توقفهای مکرر و طولانیمدت ماشین حفار تماممقطع (حدود 600 روز) شد. محدوده عملیاتی ...
بیشتر
در مطالعه موردی حاضر به دلیل روباره زیاد تونل قمرود (در برخی نقاط تا حدود 600 متر) و همچنین وجود پهنههای گسلی و خرد شده فراوان در مسیر طرح، عملیات حفاری با مخاطرات لهیدگی و ریزش تودهسنگها روبهرو شد. در قطعههای 3 و 4 این تونل، مجموعه این عوامل، سبب توقفهای مکرر و طولانیمدت ماشین حفار تماممقطع (حدود 600 روز) شد. محدوده عملیاتی این طرح در پهنه زمینشناسی سنندج- سیرجان است. سنگهای موجود در این پهنه به دلیل تحمل جنبشهای زمینساختی بسیار، دارای درجه دگرگونی متوسط به بالا هستند که سبب تبلور دوباره و جهتیافتگی کانیها شده است. در پژوهش حاضر ضمن تهیه مقاطع نازک سنگ برای انجام مطالعات میکروسکوپی، با تأکید بر ویژگیهای سنگشناسی سازندها به بررسی نقش شرایط زمینشناسی مسیر تونل در رخداد مخاطرات حفاری پرداخته شده است. از این رو با پیمایش سطحی در راستای محور تونل از رخنمونهای سطحی و نیز از تودهسنگهای درون تونل چندین نمونه سنگ برای مطالعه انتخاب شد. بیشتر مشکلات در واحدهای متورق سازند ژوراسیک و در مقاطعی رخ داده است که عملکرد گسلها و نیز روبارة زیاد تونل (تنش برجای زیاد)، شرایط زمینشناسی نامساعدی را ایجاد کرده است. نتایج حاصل بیانگر این حقیقت است که خواص سنگشناسی (بافت، کانیشناسی و ...) در تودهسنگهای ضعیف متورق (شیست، اسلیت، گرافیتشیست) و تناوب این تشکیلات با واحدهای مستحکم (رگههای کوارتزی و کوارتزیتی)، در کنار دیگر عوامل زمینشناسی، بر رخداد مخاطرات و توقفهای تیبیام مؤثر بوده است. نتایج آزمون اندیس سایش سورشار نیز نشانگر سختی و استحکام بالای رگههای کوارتزیتی است که استحکام آنها، نقش آشکاری در ایجاد شرایط سینهکار مختلط و تشدید مخاطرات (در زمینهای فشارنده و ریزشی) داشته است.
ابراهیم محمدیگورجی؛ قاسم قربانی؛ هادی شفاییمقدم
چکیده
واحدهای مورد مطالعه در شمال باختر سبزوار و در دامنه جنوبی نوار افیولیتی شمال سبزوار واقع شده است. تعداد زیادی گنبدهای آتشفشانی با ترکیب ریولیتی (گنبد ساروق، زردکوهی، کوه سفید مهر و نهر) واقع در بخش جنوبی نوار افیولیتی داورزن - سبزوار به داخل سنگهای این مجموعه افیولیتی نفوذ کردهاند. ویژگیهای ژئوشیمیایی نمونههای مورد مطالعه، ...
بیشتر
واحدهای مورد مطالعه در شمال باختر سبزوار و در دامنه جنوبی نوار افیولیتی شمال سبزوار واقع شده است. تعداد زیادی گنبدهای آتشفشانی با ترکیب ریولیتی (گنبد ساروق، زردکوهی، کوه سفید مهر و نهر) واقع در بخش جنوبی نوار افیولیتی داورزن - سبزوار به داخل سنگهای این مجموعه افیولیتی نفوذ کردهاند. ویژگیهای ژئوشیمیایی نمونههای مورد مطالعه، از جمله غنیشدگی از عناصر LREE و LILE نسبت به HREE و HFSE، بیهنجاری منفی در عناصر TNT (Ta-Nb-Ti)، سرشت پرآلومین تا متاآلومین همراه با کالک- آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا و موقعیت آنها در نمودارهای متمایزکننده محیطهای زمینساختی، نشاندهنده آن است که این سنگها در یک محیط مرتبط با زونهای فرورانش تشکیل شدهاند. گنبدهای مورد مطالعه ویژگیهای ژئوشیمیایی آداکیتها (>69.2 wt% SiO2، 14.7 wt%<Al2O3، MgO<0.35 wt%،Sr>273 ppm ، غنیشدگی از عناصرLILE وLREE ، تهیشدگی از عناصر Y وHREE (Y<9.7 و Yb<0.86) و نسبتهای بالای Sr/Y>58)و La/Yb>12.1) و به گروه آداکیتهای غنی از سیلیس (SiO2≥69.2 wt%،MgO = 0.19-0.31 wt% ،CaO+Na2O<7.62 wt% وSr = 273-936) تعلق دارند. بررسیهای ژئوشیمیایی و ترکیبات ایزوتوپی Nd، Sr و Pb ((87sr/86sr)i=0.7041-0.7042، εNdi=5.60-6.10 و مقادیر 206Pb/204Pb=18.37-18.39، 207Pb/204Pb=15.536-15.538 و 208Pb/204Pb= 38.325-38.327) نشان از آن است که ماگمای سازنده گنبدهای مورد مطالعه از ذوب بخشی ورقه اقیانوسی فرورانده شده (دارای ترکیب سنگشناسی گارنتآمفیبولیت) ایجاد شده و سپس از راه تبلور تفریقی تحولیافته است.
مرتضی درخشی؛ حبیبالله قاسمی؛ طاهره سهامی
چکیده
مجموعه بازالتی سلطانمیدان نمایانگر مهمترین، ستبرترین و حجیمترین فعالیت ماگمایی پالئوزوییک پیشین ایران است که در پهنه البرز خاوری در شمال و شمال خاور شاهرود رخنمون دارد. این مجموعه، روی سازند قلی به سن اردوویسین پایانی و در زیر سازند پادها به سن دونین پیشین قرار دارد. نشانههای میدانی بیانگر حضور بیش از 50 ...
بیشتر
مجموعه بازالتی سلطانمیدان نمایانگر مهمترین، ستبرترین و حجیمترین فعالیت ماگمایی پالئوزوییک پیشین ایران است که در پهنه البرز خاوری در شمال و شمال خاور شاهرود رخنمون دارد. این مجموعه، روی سازند قلی به سن اردوویسین پایانی و در زیر سازند پادها به سن دونین پیشین قرار دارد. نشانههای میدانی بیانگر حضور بیش از 50 روانه گدازه است که بهطور متناوب در محیط خشکی و زیر آبی فوران کردهاند. این مجموعه دربر دارنده یک طیف تفریقی پیوسته از بازالت، آندزیتبازالتی، تراکیبازالت و تراکیآندزیت بازالتی است که دچار درجات متوسط تا شدید دگرسانی شده است. نمودارها و دادههای ژئوشیمیایی بیانگر ماهیت انتقالی تا قلیایی ماگمای اولیه، ارتباط زایشی سنگهای این مجموعه از راه فرایند تبلور تفریقی با یکدیگر، تأثیر نداشتن و یا نقش ناچیز آلایش ماگمایی در تحول آنها و تشکیل ماگمای اولیه سازنده آنها از ذوب بخشی 15 تا 17 درصدی یک منشأ گوشتهای غنیشده گارنت پریدوتیتی در یک محیط کششی کافتی درون قارهای هستند. این جایگاه، با محیط کششی کافتی حاکم بر البرز و ایران مرکزی در پالئوزوییک پیشین و بهویژه اردوویسین پسین- سیلورین در مراحل آغازین تشکیل و گسترش تتیس کهن سازگار است.
محمد امین دزفولیان
چکیده
پیشیبینی سنگشناسی، مرحلهای اساسی در مهندسی نفت و ارزیابی سازند است. تحقیقی که در اینجا عرضه میشود، نوعی مدلسازی شبکههای عصبی مصنوعی، به منظور استفاده از نگارهای چاه برای برآورد سنگشناسی در یکی از مخازن میدان پارس جنوبی است. در این تحقیق از دو شبکه با روش پس انتشار خطا ((back propagation error; BP سه لایه و الگوریتم آموزش لونبرگ- ...
بیشتر
پیشیبینی سنگشناسی، مرحلهای اساسی در مهندسی نفت و ارزیابی سازند است. تحقیقی که در اینجا عرضه میشود، نوعی مدلسازی شبکههای عصبی مصنوعی، به منظور استفاده از نگارهای چاه برای برآورد سنگشناسی در یکی از مخازن میدان پارس جنوبی است. در این تحقیق از دو شبکه با روش پس انتشار خطا ((back propagation error; BP سه لایه و الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوآرت، برای برآورد سنگشناسی، استفاده شده است. شبکه در حالت اول، نگارهای پرتو گاما، نوترون، چگالی و اثرفتوالکتریک (PEF) را به صورت ورودی به کار میبرد، حال آنکه در شبکه دوم نگار صوتی مربوط به این دادهها نیز به ورودیها اضافه و نتایج در دو حالت مقایسه شدهاند. با توجه به هزینههای بالای مغزهگیری از این روش میتوان هزینههای مغزهگیری را کاهش داد. در این مقاله، از دادههای مربوط به چهار چاه در میدان پارس جنوبی استفاده شده است، به این صورت که شبکه، ابتدا در یکی از چاههای مخزن (چاه C) که دارای تحلیل مغزه بود، آموزش داده شد و در چاه دیگر (چاه D) که دادههای آن در آموزش شبکه سهمی نداشت، آزمایش شد و پس از اطمینان از کارآیی آن، شبکه برای برآورد سنگشناسی در دو چاه دیگر (چاه A وB) استفاده شد. سنگهای بخش بررسی شده عبارتند از: دولومیت، سنگآهک، سنگآهک دولومیتی، دولومیت آهکی، انیدریت، شیل، سنگآهک شیلی و دولومیت شیلی. در حالت اول مقدار میانگین مربعات خطا (mean square error; MSE) برای چاه A برابر 081/0و برای چاه B برابر094/ به دست آمد، در صورتی که در حالت دوم و اضافه شدن نگار صوتی به دیگر ورودیها مقدار میانگین مربعات خطا برای چاه A برابر051/0 و برای چاه B برابر 063/0 شده است. بر اساس این مقایسه، مشخص شد که دقت مدل در حالت دوم بهبود قابل توجهی یافته و نگار صوتی توانسته است سنگشناسی برآورد شده را به مقدار واقعی نزدیکتر کند.
مهران ادوای؛ احمد جهانگیری؛ منصور مجتهدی؛ جلیل قلمقاش
چکیده
توده شاهآشان داغ در شمال باختری ایران و در حدود20 کیلومتری شمال خاوری شهرستان خوی واقع شده و بخشی از پهنه ماکو- تبریز است. این توده با مساحتی حدود 60 کیلومتر مربع سنگهای مربوط به پرمین را قطع کرده است و خود توسط رسوبات سخت شده الیگو- میوسن (سازند قم) پوشیده میشود. توده شاهآشانداغ از سنگهای گابرو و آلکالی- فلدسپارگرانیت پدید ...
بیشتر
توده شاهآشان داغ در شمال باختری ایران و در حدود20 کیلومتری شمال خاوری شهرستان خوی واقع شده و بخشی از پهنه ماکو- تبریز است. این توده با مساحتی حدود 60 کیلومتر مربع سنگهای مربوط به پرمین را قطع کرده است و خود توسط رسوبات سخت شده الیگو- میوسن (سازند قم) پوشیده میشود. توده شاهآشانداغ از سنگهای گابرو و آلکالی- فلدسپارگرانیت پدید آمده است. وجود بافتهای پورفیری و گرانوفیری نشانگر ژرفای کم و بافت پرتیتی نشانگر شرایط هیپرسولووس در زمان تشکیل این گرانیت است. سنگهای مافیک غنیشدگی نسبی از LREEs نسبت به HREEs دارند. همچنین غنیشدگی نسبی از LILEs و تهیشدگی از عناصر HFSEs (بجز (Nb, Ta, Hf را دارند. بیهنجاریهای مثبت Nb, Ta که ویژگی بازالتهای میان اقیانوسی نوع پلوم است نیز در سنگهای مافیک منطقه دیده میشود. تودههای مافیک ماهیت تولئیتی داشته و از یک منشأ گوشتهای غنی شده و در ارتباط با پلوم گوشتهای حاصل شدهاند.سنگهای گرانیتی شاهآشانداغ ماهیت نیمه قلیایی با پتاسیم بالا، متاآلومینیوس تا پرآلومینیوس و پرآلکالن ضعیف دارد و به طور نسبی از LILEs بویژه Rb و Th غنی هستند. این سنگهای گرانیتی از عناصر Eu, Sr, Nb, Ba و Ti فقیرند که این ویژگیها میتواند نشانگر منشأ گرفتن آنها از مذابهای پوستهای باشد.
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمد رضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری ...
بیشتر
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری توده نفوذی کمتال، در داخل بخش کوارتزمونزونیتی وجود دارند. بخش اسیدی در بخش حد واسط- بازی نفوذ کرده است. بخش اسیدی و بخش حد واسط دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی با پتاسیم بالا بوده، در حالی که عدسیهای گابرویی ماهیت تولئیتی دارند.سنگهای اسیدی و حد واسط، متاآلومین بوده و در زمره گرانیتوییدهای نوع I قرار میگیرند. تغییرات عناصر کمیاب خاکی نمونههای اسیدی و حدواسط، یک الگوی غنی از LREE با نسبت بالای LREE/HREE را نشان میدهند. تفاوت این دو بخش در مقدار غنیشدگی از MREE است. شباهت تغییرات عناصر کمیاب در این دو بخش، میتواند بیانگر ارتباط زایشی آنها باشد. در نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب همه فازهای توده نفوذی کمتال، بیهنجاری منفی Nb و Ti مشاهده میشودکه نشانگر محیطهای فرورانشی است. مقایسه فراوانی عناصر ناسازگار سنگهای منطقه مورد مطالعه با تغییرات این عناصر در گرانیتوییدهای محیطهای مختلف زمینساختی، بیانگر تشابه آنها با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی آند است. همچنین، نمودارهای تفکیک محیطهای زمینساختی گرانیتوییدها، بیانگر ارتباط گرانیتوییدهای کمتال با کمان آتشفشانی (VAG) بوده که در نتیجه فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر سکوی قارهای قفقاز بهوجود آمدهاند.
حبیب الله قاسمی؛ اکبر رمضانی؛ علیرضا خانعلی زاده
چکیده
توده آذرین نفوذی سیلیجرد در شمال باختر ساوه به سن ائوسن بالایی- الیگوسن(2/32/39 میلیون سال) در کمان ماگمایی ارومیه- دختر از زون ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این توده دارای طیف ترکیب سنگشناختی پیوسته مشتمل بر آلکالیفلدسپار گرانیت، سینو تا مونزوگرانیت(گرانیتهای معمولی)، گرانودیوریت و دیوریت/گابرو بوده، در سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ...
بیشتر
توده آذرین نفوذی سیلیجرد در شمال باختر ساوه به سن ائوسن بالایی- الیگوسن(2/32/39 میلیون سال) در کمان ماگمایی ارومیه- دختر از زون ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. این توده دارای طیف ترکیب سنگشناختی پیوسته مشتمل بر آلکالیفلدسپار گرانیت، سینو تا مونزوگرانیت(گرانیتهای معمولی)، گرانودیوریت و دیوریت/گابرو بوده، در سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن تزریق شده است.
روندهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی، کمیاب و کمیاب خاکی نمونههای بخشهای مختلف این توده حاکی از پیوستگی طیف ترکیب سنگی و خویشاوندی آنهاست. روندهای تغییرات در نمودارهای عناصر سازگار و ناسازگار در برابر یکدیگر نشان میدهند که این ارتباط از نوع تبلور تفریقی است. تمامی نمونهها دارای ماهیت متاآلومین و ماهیت کلسیمی- قلیایی پتاسیم متوسط- بالا هستند. مقادیر بالای عناصر Zr, Th, U, K, Sr, Rb و Ba ، نسبتهای بالای K2O/Rb و FeO/MgO حاکی از شباهت سنگهای این توده با سنگهای تودههای آذرین کمانهای ماگمایی حاشیه قارههاست. نمودارهای عنکبوتی چندعنصری این نمونهها نیز حاکی از تهیشدگی آنها از عناصر P, Nb, Ta و Ti و غنیشدگی آنها از عناصر Cs, Rb, Sr, Kو Ba میباشد. غنیشدگی نمونهها از LILE و تهیشدگی آنها از HFSE بیانگر ماگماتیسم متاآلومین نوع I کمانهای آتشفشانی(VAG) است. مقادیر نسبتهای ایزوتوپی 87Sr/86Sr سنگکل نمونههای این توده از 704759/0 تا 705166/0 متغیر بوده با مقادیر این نسبت در سنگ منشأ گوشتهای و پوسته زیرین و مقادیر اندک آلایش ماگمای آنها با پوسته بالایی مطابقت دارد.
وجود درشت بلورهای فلدسپار پتاسیم و میانبارهای میکروگرانیتوییدی مافیک در این توده، فراوانی بالای La و Ce ، غنیشدگی از عنصر Vدر نمونههای مافیک و نسبت پایین 87Sr/86Sr سنگکل این توده گویای آن است که ماگمای این توده از ذوب بخشی گوه گوشتهای، پوسته اقیانوسی فرورونده(بازالت دگرگون شده) یا پوسته قارهای زیرین(تونالیت دگرگون شده) حاصل شده است. نمودارهای مختلف تمایز محیط زمینساختی نیز حاکی از وابستگی این توده به ماگماتیسم نوع I کمانهای آتشفشانی حاشیه قارههاست.
علی کنعانیان؛ مهدی رضائی کهخائی؛ داریوش اسماعیلی
چکیده
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی ...
بیشتر
توده گرانودیوریتی لخشک در 10 کیلومتری شمال باختر زاهدان واقع شده و به صورت بیضوی شکل با امتداد شمالباختر-جنوبخاور در رسوبات فلیشی ائوسن نفوذ کرده است. این توده، پس از جایگزینی مورد هجوم تعداد زیادی دایک موازی با روند شمالخاور-جنوبباختر قـــرار گرفته است. دایکها حدود 30-20 درصد حجم توده را به خود اختصاص دادهاند و دامنه ترکیبی گستردهای از گرانودیوریت تا مونزودیوریت دارند.
سنگهای توده نفوذی لخشک از نوع کلسیمی- قلیایی و غالباً متاآلومین بوده و از لحاظ فراوانی P2O5 و Th در برابر SiO2 ، مشابه گرانیتهای نوع I است. مقدار TiO2 این سنگها در محدوده مقادیر TiO2 گرانیتهای حاشیه قاره قرار میگیرد. مقادیر MgO، Na2O، Ni، Cr، عدد Mg و فقیر شدگی این سنگها از Y با مذابهای آداکیتی حاصل از ذوب بخشی پوسته اقیانوسی جوان شبیه است. مقدار پایین Ba/La سنگهای مورد مطالعه بیانگر ذوب بخشی پوسته اقیانوسی فرورو قبل از بیآب شدن آن است.
این سنگها از عناصر LIL و LREE غنی شدگی نشان میدهند در حالی که از عناصر HREE و Y تهی شدهاند و دارای بیهنجاری منفی Nb، Ta، P، Ti و بیهنجاری مثبت Pb میباشند. بیهنجاری منفی Nb و Ta بیانگر نقش پوسته اقیانوسی در متاسوماتیسم گوه گوشته است. بیهنجاری مثبت Pb به آلایش ماگما با پوسته قارهای و متاسوماتیسم گوة گوشتهای اشاره دارد.
به نظر میرسد که تشکیل توده گرانودیوریتی لخشک میتواند با فرورانش پوسته اقیانوسی جوان سیستان به زیر بلوک افغان در ارتباط باشد. همچنین مقادیر پایین HREE، 13/15>Y، 2/1>Yb، وجود میانبارهای آمفیبولیتی و کاهش مقدار Yb نسبت به افزایش SiO2 در این سنگها، با ذوب بخشی آمفیبولیتهای حاصل از فرورانش سنگکره اقیانوسی به ژرفاهای بیش از 35 کیلومتر سازگار است.