الناز خزائی؛ محمدحسین محمودی قرائی؛ اسداله محبوبی؛ جعفر طاهری
چکیده
برش مورد مطالعه در جنوب باختر کاشمر در بلوک طبس و پهنه ساختاری- رسوبی ایران مرکزی قرار دارد. بر پایه مشاهدات صحرایی و مطالعات رسوبشناسی و سنگنگاری دو مجموعه رخساره سیلیسی- آواری و کربناته در برش مورد مطالعه تشخیص داده شد. بر پایه بررسی متغیرهای قابل تشخیص در صحرا همچون ترکیب سنگی، فرم هندسی، ساختهای رسوبی، سطوح لایهبندی و مرز ...
بیشتر
برش مورد مطالعه در جنوب باختر کاشمر در بلوک طبس و پهنه ساختاری- رسوبی ایران مرکزی قرار دارد. بر پایه مشاهدات صحرایی و مطالعات رسوبشناسی و سنگنگاری دو مجموعه رخساره سیلیسی- آواری و کربناته در برش مورد مطالعه تشخیص داده شد. بر پایه بررسی متغیرهای قابل تشخیص در صحرا همچون ترکیب سنگی، فرم هندسی، ساختهای رسوبی، سطوح لایهبندی و مرز میان لایهها، 3 لیتوفاسیس شامل کنگلومرایی (Gcm, Gp)، ماسهسنگی (St, Sr, Sh, Sl و Sm) و گلی (Fl) و بر پایه مطالعات سنگنگاری 4 پتروفاسیس شامل ارتوکنگلومرای پلی میکتیک 1 و 2، آرکوزیکوک و سابآرکوز و 4 مجموعه ریزرخساره متشکل از ریزرخسارههای محیط دریای باز، سد، لاگون و کشندی شناسایی شده است. رسوبات سیلیسی آواری بخش بالایی سازند شیرگشت بر پایه وجود چرخههای ریزشونده بوما، قاعده فرسایشی و ترکیب گریوکی در یک محیط توربیدیتی بر جای گذاشته شده است. سنگهای کربناته بخش زیرین سازند نیور نیز بر پایه شواهدی مانند چینهبندی مورب پشتهای، چرخههای ریزشونده با رخسارههای پرفسیل در قاعده در یک رمپ کمژرفا و تحت تأثیر شرایط توفانی تهنشست کرده است. تغییر شرایط رسوبگذاری در گذر از رسوبات اردوویسین بالایی (سازند شیرگشت) به سیلورین زیرین (سازند نیور) میتواند ناشی از تأثیر زمینساخت منطقه، گسترش یخچالها و سپس ذوب آنها و نیز تغییرات آبوهوای دیرینه (در ارتباط با گسترش امواج توفانی) انجام شده باشد.
محمد معانی جو؛ ایرج رسا؛ دیوید لنتز
چکیده
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، ...
بیشتر
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، کوارتزمونزودیوریتی و گرانیتی در نهشتههای توربیدیتی نفوذ کردهاند و به طور محلی هورنفلس ایجاد شده است. این تودههای نفوذی به موازات گسلهای اصلی با جهت NW-SE قرار دارند. توده معدنی در چهلکوره، به صورت عدسیها و رگههای متعدد با شکل نامنظم است. محدوده ذخیره مس دارای امتداد کلی W°23 Nبا طول 1500متر است و توسط گسلهای خاوری- باختری جابهجا شده است. کانیسازی در مناطق شکستگی و گسلی صورت گرفته و شامل کوارتز، دولومیت، آنکریت، سیدریت و کلسیت، همراه با پیروتیت، ارسنوپیریت، پیریت، کلکوپیریت، اسفالریت، گالن، گالن غنی ازSe ، مارکازیت، مولیبدنیت، ایلمنیت و روتیل است. به رغم مقادیر بالای میانگین عیار فلزهای پایه شامل 4/1% مس، 77/1% روی، 85/0% سرب (1/4% Cu+Zn+Pb)، با توجه به دادههای حاصل از 35 گمانه، مقدار میانگین نقره ppm 22 و طلا ppm 14/0 (در 45 نمونه) است.
یک نمونه مرکب از سنگهای میزبان چهلکوره، شامل ماسهسنگ و شیل، به عنوان نمونهای با کمترین دگرسانی برای مقایسه با نمونههای کانیسازی شده به کار رفته است. محاسبات موازنه جرم (Mass balance) برای تعیین کمی تغییرات شیمیایی مراحل مختلف دگرسانی انجام شده است. با توجه به تحرک بسیار کم و تغییرات پایین(Al2O3) Al در سنگهای میزبان رسوبی نسبتاً دگرسان شده، این عنصر به عنوان جزء نامتحرک، برای محاسبه موازنه جرم به کار برده شده است. در دگرسانی کلریتی، یک افزایش جرم درFe2O3T و MgO و یک کاهش جرم در SiO2 و Na2O, CaO, K2O وجود دارد. دگرسانی کربناتی با افزایشFe2O3T و MgOو کاهش SiO2 وNa2O همراه بوده است که دلالت بر چیرگی آنکریت، سیدریت و دولومیت از میان کانیهای کربناتی دارد. SiO2 در نمونههای سیلیسی شده، غنی و در دیگر انواع دگرسانی، تهی شده است. همراه با کائولینیتی شدن، تغییری در Cu و Pb Zn, دیده نمیشود، اما این عناصر در سایر دگرسانیها غنی شدهاند. Hg در تمامی دگرسانیها به استثنای دگرسانی کائولینیتی غنی شده است و حتی در بعضی نمونهها تهیشدگی جزئی نشان میدهد. نمونههای گوسان، با دگرسانی سیلیسی، یک افزایش در SiO2 و Fe2O3T, Cu Pb, Hg, Zn, و یک کاهش درK2O وMgO, Na2O, CaO نشان میدهند. تغییرات بالای مقادیر بعضی از عناصر کمیاب و اصلی در دگرسانیهای مختلف، پیچیدهتر از آن هستند که تفسیر شوند، مانند Rb وP2O5, MnO, Ni, Co.
در نمونه مرکب چهلکوره، غنیشدگی از LREE در مقایسه با HREE صورت گرفته است و یک تهیشدگی نسبی در مقدار Eu وHo مشاهده میشود. به طور کلی، نمونههای همراه با دگرسانی کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی به طور توأم، دارای غنیشدگی از REE هستند، ولی در دیگر دگرسانیهای سنگهای دیواره مانند دگرسانیهای دولومیتی، کلریتی، کائولینیتی، سیلیسی و سریسیتی از لحاظ REE تهیشدگی وجود دارد. بر اساس مطالعات انجام شده با دستگاه SEM-EDS، علت غنیشدگی REEدر دگرسانی توأم کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی را میتوان حضور فسفاتهای حامل REE و Th، نظیر مونازیت دانست.