زمین ساخت
زینب اعتمادخواه؛ محمدمهدی خطیب؛ محمدحسین زرین کوب
چکیده
تودههای گرانیتوئیدی اواخر پالئوسن- اوایل ائوسن در شمال پهنهی جوش خورده سیستان، به عنوان ابزارهایی بالقوّه جهت ثبت رویدادهای زمینساختی در نظر گرفته میشوند. بررسیهای ساختاری بر روی توده گرانیتوئیدی زهری بر پایهی فن ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی(AMS)، دادههای تازهای جهت دستیابی به ساختارهای درونی و بازسازی کینماتیکی ...
بیشتر
تودههای گرانیتوئیدی اواخر پالئوسن- اوایل ائوسن در شمال پهنهی جوش خورده سیستان، به عنوان ابزارهایی بالقوّه جهت ثبت رویدادهای زمینساختی در نظر گرفته میشوند. بررسیهای ساختاری بر روی توده گرانیتوئیدی زهری بر پایهی فن ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی(AMS)، دادههای تازهای جهت دستیابی به ساختارهای درونی و بازسازی کینماتیکی فراهم میکند. این توده با روند کلی شمال باختر- جنوب خاور دربردارندهی گرانیت تا لوکوگرانیت است. بر پایهی نتایج برآمده از واکاوی بیش از 360 نمونه تهیه شده از 36 ایستگاه، این توده پذیرفتاری مغناطیسی پایینی را نشان داده است و مشاهدات سنگنگاری روشنگر نقش آشکار کانی-های پارامغناطیس همچون بیوتیت و آمفیبول به عنوان مهمترین کانی آهندار و عامل اصلی ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی است. برگوارگیهای مغناطیسی با میانگین شیبی متوسط به موازات کشیدگی کلّی توده و خطوارگیهای مغناطیسی نیز با راستای غالب NE-SW تا N-S به سمت جنوب باختر (با سوگیری میانگینN197°, 32°)، طی جایگیری و تبلور ماگما گسترش یافتهاند. توده زهری در یک خاستگاه کششی تحت کنترل راستای بازشدگی NNE-SSW در فضاهای برآمده از فعّالیت پهنههای برشی چپگرد واقع در پایانه-های سامانه گسلی نهبندان در اوایل ائوسن جایگیری شده است.
مریم شیبی؛ مهدخت پورعلیزاده مقدم
چکیده
در جنوب خاور دامغان، توده گرانیتوییدی پنجکوه با وسعت 15 کیلومتر مربع به درون توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. ترکیب چیره این توده سیینیت است که تحت تأثیر فرایندهای حاصل از دگرسانی سدیک- کلسیک به مونزونیت تبدیل شدهاند. حضور رگههای آلبیت- اسکاپولیت با ستبرای متفاوت (از میلیمتر تا چند صد متر) مهمترین نشانه حضور این ...
بیشتر
در جنوب خاور دامغان، توده گرانیتوییدی پنجکوه با وسعت 15 کیلومتر مربع به درون توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. ترکیب چیره این توده سیینیت است که تحت تأثیر فرایندهای حاصل از دگرسانی سدیک- کلسیک به مونزونیت تبدیل شدهاند. حضور رگههای آلبیت- اسکاپولیت با ستبرای متفاوت (از میلیمتر تا چند صد متر) مهمترین نشانه حضور این نوع دگرسانی در توده مورد مطالعه است. در این پژوهش نتایج حاصل از مطالعات فابریک مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفته و بر پایه الگوهای خطوارگی و برگوارگی مغناطیسی و همچنین مطالعات ریزساختی، سازوکار جایگیری توده نفوذی پنجکوه تعیین شده است. این توده به دلیل دارا بودن پذیرفتاری مغناطیسی میانگین بهنسبت بالا (Km>400 Μsi)) و حضور مگنتیت در رده گرانیتوییدهای فرومغناطیس قرار میگیرد. بیشترین مقادیر ناهمسانگردی نیز در نواحی با دگرشکلی بالا دیده شده است. خطوارگی و برگوارگی با شیب زیاد و پارامتر شکل منفی، محل اصلی تغذیه ماگمای سازنده این توده را نشان میدهند. بر پایه مطالعات انجام گرفته به نظر میرسد که توده دارای دو الگوی فابریک مغناطیسی متفاوت است. الگوی اول متعلق به الگوی خطوارگیها و برگوارگیهای ماگمایی است که با یکدیگر همخوانی داشته و به صورت موازی با محور طولی توده در راستای شمال خاور- جنوب باختر امتداد یافتهاند. الگوی دوم مرتبط با مناطق متأثر از دگرسانی سدیک- کلسیک بوده که موازی با یکدیگر در امتداد راهروهایی، الگوی فابریک مرحله اول را قطع کردهاند. این موضوع با استفاده از شواهد ریزساختی دیده شده که شامل انواع فابریکهای ماگمایی تا حالت جامد دمای پایین است به خوبی تأیید میشود. همه شواهد به دست آمده نشان از آن دارد که توده گرانیتوییدی نام برده در یک پهنه برشی شکلپذیر و از نوع چپلغز جایگیری کرده است.
مریم شیبی؛ پروین مجیدی
چکیده
توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریتها و مونزودیوریتهای ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریتها و مونزودیوریتهای سالم، به ترتیب 31608 و 33726 است و بنابراین جزو گرانیتوییدهای فرومغناطیس به شمار میروند. در این توده گرانیتوییدی، مگنتیت عامل اصلی پذیرفتاری مغناطیسی و بیوتیت و پیروکسن از دیگر حاملهای فرعی رفتار مغناطیسی هستند. بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و فابریکهای مغناطیسی نشان میدهد که توده نفوذی یادشده در دو مرحله و با دو سازوکار متفاوت جایگیری کرده است. واحد مونزودیوریتی با بافت چیره پورفیروییدی و الگوهای خطوارگی و برگوارگی شمالی- جنوبی موازی با حاشیه توده در امتداد بازشدگیهای کششی یک پهنه برشی راستالغز جایگیری و واحد کوارتزدیوریتی همزمان یا کمی پس از واحد مونزودیوریتی بهصورت دایک جایگیری کرده است. الگوی فابریک مغناطیسی و همچنین کلوچهای بودن شکل بیضوی مغناطیسی همراه با بافت چیره تراکیتوییدی در این واحد با الگوی فابریک غیر عادی در دایکها همخوانی دارد و جهتگیری کانی پلاژیوکلاز جهت جریان ماگما را نشان میدهد. در برخی از ایستگاهها به دلیل فرایند دگرسانی گرمابی کانی مگنتیت از دید اندازه بلوری کوچک و یا به هماتیت دگرسان شده و هر دو عامل سبب کاهش در مقدار پذیرفتاری مغناطیسی شده است. ریزساختهای موجود در این توده بیشتر ماگمایی و نشاندهنده بالا بودن درصد مذاب به بلور در هنگام جایگیری توده و یا نبود تنشهای زمینساختی پس از تبلور کامل ماگماست.
محمود صادقیان؛ مریم شیبی؛ سیمین بدلو
چکیده
توده گرانیتوییدی گلزرد به سن تقریبی 5±165میلیون سال، در شمال الیگودرز، از توابع استان لرستان قرار دارد و در پهنه سنندج - سیرجان رخنمون دارد. این توده درون سنگهای اسلیتی، فیلیتی و میکاشیستی (دگرگونی ناحیهای) تریاس پایانی تا ژوراسیک آغازین نفوذ کرده است. گرانودیوریتها بدنه اصلی این توده گرانیتوییدی را تشکیل ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی گلزرد به سن تقریبی 5±165میلیون سال، در شمال الیگودرز، از توابع استان لرستان قرار دارد و در پهنه سنندج - سیرجان رخنمون دارد. این توده درون سنگهای اسلیتی، فیلیتی و میکاشیستی (دگرگونی ناحیهای) تریاس پایانی تا ژوراسیک آغازین نفوذ کرده است. گرانودیوریتها بدنه اصلی این توده گرانیتوییدی را تشکیل میدهند. گرانودیوریتها توسط لوکوگرانیتها، رگهها و رگچههای آپلیتی، پگماتیتی و دایکهای گابرودیوریتی قطع شدهاند. حضور آنکلاوهای متاپلیتی (سورمیکاسه و آندالوزیت - سیلیمانیت هورنفلسی)، آنکلاوهای سیلیسی و بیگانهبلورهای آندالوزیت و گارنت از نشانههای آشکار نوع S بودن این توده گرانیتوییدی بهشمار میرود. برای شناسایی سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی گلزرد از روش ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) استفاده شده است. پس از آمادهسازی نمونهها و اندازهگیری ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی آنها نتایج زیر بهدست آمده است. میانگین مقادیر پذیرفتاری مغناطیسی میانگین (Km) اندازهگیری شده بر حسب μSI برای گرانودیوریتها 227، لوکوگرانیتها 57 و دایکهای گابرودیوریتی 585 است. گرانودیوریتها در مجموع به دلیل داشتن Km کمتر از μSI 500 به گرانیتهای پارامغناطیس تعلق دارند و حامل اصلی خاصیت مغناطیسی در آنها، بیوتیت است. لوکوگرانیتها دارای مقادیر Km کمتری هستند که با کاهش قابل ملاحظه سهم کانیهای پارامغناطیس بهویژه بیوتیت در آنها سازگار است. انواع ریزساختهای ساب ماگمایی، کمی دگرشکلشده و دگرشکلی حالت جامد دمای بالا در این توده دیده شده است و از این میان فابریکهای ماگمایی چیره هستند. با توجه به روند خطوارهها و برگوارههای مغناطیسی و در نظر گرفتن دیگر متغیرهای مغناطیسی مانند (Km، T و Ppara%) و نشانههای صحرایی و ریزساختی میتوان گفت این توده نفوذی از پهنههای تغذیهکنندهای بیرون آمده است که مرتبط با فضاهای کششی و در ارتباط با عملکرد یک پهنه برشی امتدادلغز راستبر بوده است. توالی تزریق با گرانودیوریتها در قالب یک ساختار دایکی شکل بزرگ آغاز شده و با تودههای کوچک (آپوفیز) و رگههای لوکوگرانیتی که گرانودیوریتها را قطع کرده، ادامه یافته است. این توالی با جایگزینی دایکهای مافیک - حدواسط در امتداد بازشدگیهای ثانوی که پس از جایگیری توده نفوذی رخ داده، به پایان میرسد.