مریم شیبی؛ مهدخت پورعلیزاده مقدم
چکیده
در جنوب خاور دامغان، توده گرانیتوییدی پنجکوه با وسعت 15 کیلومتر مربع به درون توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. ترکیب چیره این توده سیینیت است که تحت تأثیر فرایندهای حاصل از دگرسانی سدیک- کلسیک به مونزونیت تبدیل شدهاند. حضور رگههای آلبیت- اسکاپولیت با ستبرای متفاوت (از میلیمتر تا چند صد متر) مهمترین نشانه حضور این ...
بیشتر
در جنوب خاور دامغان، توده گرانیتوییدی پنجکوه با وسعت 15 کیلومتر مربع به درون توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن نفوذ کرده است. ترکیب چیره این توده سیینیت است که تحت تأثیر فرایندهای حاصل از دگرسانی سدیک- کلسیک به مونزونیت تبدیل شدهاند. حضور رگههای آلبیت- اسکاپولیت با ستبرای متفاوت (از میلیمتر تا چند صد متر) مهمترین نشانه حضور این نوع دگرسانی در توده مورد مطالعه است. در این پژوهش نتایج حاصل از مطالعات فابریک مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفته و بر پایه الگوهای خطوارگی و برگوارگی مغناطیسی و همچنین مطالعات ریزساختی، سازوکار جایگیری توده نفوذی پنجکوه تعیین شده است. این توده به دلیل دارا بودن پذیرفتاری مغناطیسی میانگین بهنسبت بالا (Km>400 Μsi)) و حضور مگنتیت در رده گرانیتوییدهای فرومغناطیس قرار میگیرد. بیشترین مقادیر ناهمسانگردی نیز در نواحی با دگرشکلی بالا دیده شده است. خطوارگی و برگوارگی با شیب زیاد و پارامتر شکل منفی، محل اصلی تغذیه ماگمای سازنده این توده را نشان میدهند. بر پایه مطالعات انجام گرفته به نظر میرسد که توده دارای دو الگوی فابریک مغناطیسی متفاوت است. الگوی اول متعلق به الگوی خطوارگیها و برگوارگیهای ماگمایی است که با یکدیگر همخوانی داشته و به صورت موازی با محور طولی توده در راستای شمال خاور- جنوب باختر امتداد یافتهاند. الگوی دوم مرتبط با مناطق متأثر از دگرسانی سدیک- کلسیک بوده که موازی با یکدیگر در امتداد راهروهایی، الگوی فابریک مرحله اول را قطع کردهاند. این موضوع با استفاده از شواهد ریزساختی دیده شده که شامل انواع فابریکهای ماگمایی تا حالت جامد دمای پایین است به خوبی تأیید میشود. همه شواهد به دست آمده نشان از آن دارد که توده گرانیتوییدی نام برده در یک پهنه برشی شکلپذیر و از نوع چپلغز جایگیری کرده است.
مریم شیبی؛ پروین مجیدی
چکیده
توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریتها و مونزودیوریتهای ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریتها و مونزودیوریتهای سالم، به ترتیب 31608 و 33726 است و بنابراین جزو گرانیتوییدهای فرومغناطیس به شمار میروند. در این توده گرانیتوییدی، مگنتیت عامل اصلی پذیرفتاری مغناطیسی و بیوتیت و پیروکسن از دیگر حاملهای فرعی رفتار مغناطیسی هستند. بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و فابریکهای مغناطیسی نشان میدهد که توده نفوذی یادشده در دو مرحله و با دو سازوکار متفاوت جایگیری کرده است. واحد مونزودیوریتی با بافت چیره پورفیروییدی و الگوهای خطوارگی و برگوارگی شمالی- جنوبی موازی با حاشیه توده در امتداد بازشدگیهای کششی یک پهنه برشی راستالغز جایگیری و واحد کوارتزدیوریتی همزمان یا کمی پس از واحد مونزودیوریتی بهصورت دایک جایگیری کرده است. الگوی فابریک مغناطیسی و همچنین کلوچهای بودن شکل بیضوی مغناطیسی همراه با بافت چیره تراکیتوییدی در این واحد با الگوی فابریک غیر عادی در دایکها همخوانی دارد و جهتگیری کانی پلاژیوکلاز جهت جریان ماگما را نشان میدهد. در برخی از ایستگاهها به دلیل فرایند دگرسانی گرمابی کانی مگنتیت از دید اندازه بلوری کوچک و یا به هماتیت دگرسان شده و هر دو عامل سبب کاهش در مقدار پذیرفتاری مغناطیسی شده است. ریزساختهای موجود در این توده بیشتر ماگمایی و نشاندهنده بالا بودن درصد مذاب به بلور در هنگام جایگیری توده و یا نبود تنشهای زمینساختی پس از تبلور کامل ماگماست.