مریم روستایی؛ بهزاد زمانی؛ پیمان نوابپور؛ محسن مؤید
چکیده
سامانه گسلی سیهچشمه- خوی، از گسلهای اصلی در بخش شمال باختری ایران به شمار میرود که فعالیت امتدادلغز راستگرد برای پارههای مختلف آن گزارش شده است. در تصاویر ماهوارهای این منطقه، جابهجا شدن مسیر رودخانهها، بریده شدن و جابهجایی مخروط افکنهها در راستای پارههای گسلی یاد شده، تأییدی بر جنبشهای امتدادلغز راستگرد ...
بیشتر
سامانه گسلی سیهچشمه- خوی، از گسلهای اصلی در بخش شمال باختری ایران به شمار میرود که فعالیت امتدادلغز راستگرد برای پارههای مختلف آن گزارش شده است. در تصاویر ماهوارهای این منطقه، جابهجا شدن مسیر رودخانهها، بریده شدن و جابهجایی مخروط افکنهها در راستای پارههای گسلی یاد شده، تأییدی بر جنبشهای امتدادلغز راستگرد این سامانه گسلی است. بهطوری که میزان جابهجایی مخروطافکنهها در دشت زورآباد (در راستای پارهای از گسل کمرکسن) حدود 8/1 کیلومتر برآورد شده است. سازوکار حاکم بر پهنه گسلی سیهچشمه- خوی با استفاده از روش تحلیل وارون و با استناد بر تلفیق حل سازوکار کانونی زمینلرزههای روی داده در منطقه و دادههای صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، سعی شده است از همه دادههای لرزهای در این ناحیه که دارای حل سازوکار کانونی بودهاند استفاده شود. همچنین، دادههای صحرایی برداشت شده در پژوهش حاضر اندازهگیری سطوح برشی دارای خشلغز و صفحات گسلی پهنه سیهچشمه- خوی را شامل میشود. این دادهها در 7 ایستگاه و 45 سطح برشی دارای خشلغز در واحدهای سنگی جوان (در نزدیکی پارههای گسلی یادشده) اندازهگیری شدهاند. ابتدا با استفاده از روش تحلیل وارون محورهای اصلی تنش در هر یک از ایستگاهها به دست آمد. سپس با تلفیق دادههای صحرایی و حل کانونی زمینلرزهها رژیم تنش نوزمینساختی حاکم بر این منطقه ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از این تحلیل، سازوکار چیره امتدادلغزی برای این گسل نشان میدهد و نشان از یک رژیم تنش امتدادلغز با مؤلفه فشارشی N162°E و مؤلفه کششی N255°E در این منطقه دارد. بر این پایه میتوان اظهار کرد که رژیم تنش یادشده مسبب اصلی زمینلرزههای روی داده در این محدوده بوده است. همچنین حرکت امتدادلغز راستگرد پارههای گسلی سیهچشمه- خوی تحت تأثیر این تنش است. در ضمن نتایج این تحلیل با پژوهشهای دیگر پژوهشگران و اندازهگیریهای GPS در این ناحیه همخوانی خوبی نشان میدهد.
اکرم علیزاده؛ راضیه صفری
چکیده
اندازهگیری شاخصهای لرزهخیزی از روشهای ارزیابی زمینساخت فعال و نوزمینساخت برای یک منطقه بهشمار میآید. 21 مرداد 1391 دو زمینلرزه به فاصله زمانی 11 دقیقهای به ترتیب با بزرگیهای 4/6 و 3/6 در منطقه اهر- ورزقان که از مناطق فعال زمینساختی است، بهوقوع پیوست. بررسیهای لرزهزمینساختی نشان میدهند که گسلهای مسبب زمینلرزه، ...
بیشتر
اندازهگیری شاخصهای لرزهخیزی از روشهای ارزیابی زمینساخت فعال و نوزمینساخت برای یک منطقه بهشمار میآید. 21 مرداد 1391 دو زمینلرزه به فاصله زمانی 11 دقیقهای به ترتیب با بزرگیهای 4/6 و 3/6 در منطقه اهر- ورزقان که از مناطق فعال زمینساختی است، بهوقوع پیوست. بررسیهای لرزهزمینساختی نشان میدهند که گسلهای مسبب زمینلرزه، از جمله گسلهای جوان منطقه هستند. نقشه پراکندگی رومرکز زمینلرزهها نیز نشان میدهد که زمینلرزههای رخ داده، با راستای گسلهای موجود در منطقه همخوانی دارند. به منظور ارزیابی فعالیتهای نوزمینساختی و شناخت الگوی لرزهخیزی منطقه اهر، از پراکندگی زمانی و مکانی زمینلرزهها (تحلیلهای فرکتالی) به عنوان پیش نشانگرهای زمینلرزه و همچنین پارامترهای لرزهخیزیa و b استفاده شد. نتایج محاسبات نشان میدهند که پارامتر b، کاهش چشمگیری در ارتباط با زمینلرزههای رخ داده در منطقه دارد. مقدار کم پارامتر b نشاندهنده آن است که لرزش اصلی، در منطقهای با نرخ تنش بالا رخ داده است. در الگوی لرزهخیزی ارایه شده برای منطقه اهر، پس از دوره رخداد اصلی، سه دوره: 1) دوره آرامش اول یا Q1، 2) دوره B (رخداد پسلرزهها) و 3) دوره آرامش دوم (Q2) مشاهده میشود. نمودار پارامتر b در دوره Q2، یک روند افزایشی تقریبی را نشان میدهد که بیانگر کاهش تنش در منطقه است.
محسن خادمی
چکیده
درباره جنبایی نوزمینساختی منطقه ترود، تنها اطلاعات زمینشناختی موجود، لرزهخیزی منطقه است که گسل لرزهزای ترود، عامل اصلی آن در نظر گرفته میشود. این گسل در بخش بیشتر طول خود در زیر آبرفتها پنهان است و بنابراین با بررسی ویژگیهای ریختزمینساختی آن میتوان شواهد بیشتری از جنبایی آن و یا جنبایی برخی ساختارهای وابسته به ...
بیشتر
درباره جنبایی نوزمینساختی منطقه ترود، تنها اطلاعات زمینشناختی موجود، لرزهخیزی منطقه است که گسل لرزهزای ترود، عامل اصلی آن در نظر گرفته میشود. این گسل در بخش بیشتر طول خود در زیر آبرفتها پنهان است و بنابراین با بررسی ویژگیهای ریختزمینساختی آن میتوان شواهد بیشتری از جنبایی آن و یا جنبایی برخی ساختارهای وابسته به آن بهدست آورد. محاسبه سه شاخص ریختزمینساختی شامل شاخص طول – گرادیان رودخانه(SL) و نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf) در آبراههها و سینوسیته پیشانی کوههای منطقه (Smf) مقادیربالایی را برای SL ( 425 تا 1044) و مقادیر پایینی را برای Vf ( 68/2 تا 34/3) و Smf ( 05/1 تا 44/1) نشان میدهد و دلالت بر جنبایی منطقه ترود بویژه در دو بخش مرکزی (نزدیک پیشانی کوهها) و شمال باختری (در نزدیکی خط تقسیم اصلی کوههای ترود) آن دارد و از این رو میتوان رده 1 پویایی نوزمینساختی را برای منطقه در نظر گرفت. جنبایی بخش مرکزی در اثر حرکات گسل ترود و جنبایی بخش شمال باختری به احتمال زیاد در اثر فرازگیری بیشتر منطقه به واسطه سازوکار دست کم یک گسل موازی با گسل ترود است که با فاصله زمانی اندکی، پیشانی کوههای باقیمانده را تشکیل میداده است. توزیع کرنش ناشی از جنبایی منطقه ترود به گونهای است که پیشرفت دگرریختی را از شـمال- شمال باختر به جنوب- جنوب خاور و نیز از باختر به خاور نشان میدهد.
بهارک وحدتی دانشمند؛ محمدرضا قاسمی؛ منوچهر قرشی؛ نگار حقیپور
چکیده
بر اساس نقشههای تاریخی IRAN & TURAN (1872)، تغییر دهانه خروجی سپیدرود در دریای کاسپین از دستک به کیاشهر در طی سالهای نهچندان گذشته انجام گرفته است. اگرچه مهاجرت جانبی گسترده رودخانههای مآندری در دلتا دور از انتظار نیست و نوسانهای تراز دریای کاسپین در تغییر سطح اساس این رود نقش مهمی داشته است، اما انحراف سپیدرود و تشکیل خم بزرگ آن ...
بیشتر
بر اساس نقشههای تاریخی IRAN & TURAN (1872)، تغییر دهانه خروجی سپیدرود در دریای کاسپین از دستک به کیاشهر در طی سالهای نهچندان گذشته انجام گرفته است. اگرچه مهاجرت جانبی گسترده رودخانههای مآندری در دلتا دور از انتظار نیست و نوسانهای تراز دریای کاسپین در تغییر سطح اساس این رود نقش مهمی داشته است، اما انحراف سپیدرود و تشکیل خم بزرگ آن بین کوچصفهان و آستانه به احتمال در ارتباط با فعالیت ساختارهای پنهان منطقه است. در این پژوهش سعی شده است با بررسی الگوی حوضه آبریز منطقه و با استفاده از شاخصهای ریخت- زمینساختی به تأثیر فعالیت گسل کاسپین (خزر) به عنوان مرز جلگه کاسپین و کوههای البرز بر الگوی رودهای منطقه و بررسی گسلهای مرز پیشانی کوهستان پرداخته شود.
احمد زمانی؛ مریم آق اتابای
چکیده
زمینلرزة 11 فروردین 1385(31 مارس 2006م) با بزرگای گشتاوری 1/6، روستاهای منطقة درب آستانه (سیلاخور) در استان لرستان را ویران کرد. ناحیة رومرکزی این رویداد در قلمرو زون گسل اصلی معاصر(Main Recent Fault,MRF) و سازوکار راستالغز راستگرد آن نیز مشابه دیگر زمینلرزههای این سامانة گسلی است. این زمینلرزه با پسلرزههای نسبتاً فراوانی همراه بوده ...
بیشتر
زمینلرزة 11 فروردین 1385(31 مارس 2006م) با بزرگای گشتاوری 1/6، روستاهای منطقة درب آستانه (سیلاخور) در استان لرستان را ویران کرد. ناحیة رومرکزی این رویداد در قلمرو زون گسل اصلی معاصر(Main Recent Fault,MRF) و سازوکار راستالغز راستگرد آن نیز مشابه دیگر زمینلرزههای این سامانة گسلی است. این زمینلرزه با پسلرزههای نسبتاً فراوانی همراه بوده که در این تحقیق، توالی پسلرزههای آن با استفاده از معیارهای کمی ضریب تغییرات (coefficient of variations,Cv)، توان تابع چگالی طیفی(power spectral density) و ابعاد فراکتالی تعمیم یافته (generalized fractal dimensions) مورد مطالعه قرار گرفته است. شاخصهای کمی محاسبه شده حاکی از وجود ساختار فراکتالی (fractal structure) در توزیع زمانی و مکانی پسلرزههای این زمینلرزه است. مشاهدة رفتار فراکتالی علاوه بر تأیید وجود خوشهبندی در توزیع پسلرزهها، دلیلی بر ناهمگنی وضعیت زمینشناسی و ژئودینامیکی منطقة کانونی زمینلرزه نیز هست. نتایج به دست آمده نشان میدهد با گذشت زمان ابعاد چندفراکتالی توالی زمانی پسلرزهها کاهش و ابعاد چندفراکتالی مراکز سطحی آنها افزایش یافته است. به نظر میرسد این تغییرات ناشی از تغییر رژیم تنش زمینساختی و تأثیر گسلهای فرعی و همراه (secondary and sympathetic faults) باشد. نتایج به دست آمده همچنین دلالت بر کاربرد مؤثرتر روش چندفراکتالی نسبت به روشهای فراکتالی ساده برای مطالعه رفتار خوشهبندی فرایند پسلرزهای دارد.