زمین ساخت
محمد امیر علیمی
چکیده
پهنه برشی بهلگرد در حاشیه شمالی کوهستان باقران، توسط گسلهای جنوب بیرجند و بهلگرد فلیشهای ائوسن را از توالی افیولیتی کرتاسه و رسوبات کواترنری جدا میکند. در ارزیابی دگرشکلی این پهنه، از آرایههای رگهای سیگموییدال بهعنوان نشانگرهای واتنش استفاده شده است. بر پایه هندسه این آرایهها، معادلات ریاضی و نمودارهای R-θ' فراسنجهای ...
بیشتر
پهنه برشی بهلگرد در حاشیه شمالی کوهستان باقران، توسط گسلهای جنوب بیرجند و بهلگرد فلیشهای ائوسن را از توالی افیولیتی کرتاسه و رسوبات کواترنری جدا میکند. در ارزیابی دگرشکلی این پهنه، از آرایههای رگهای سیگموییدال بهعنوان نشانگرهای واتنش استفاده شده است. بر پایه هندسه این آرایهها، معادلات ریاضی و نمودارهای R-θ' فراسنجهای واتنش برآورد شدند. میانگین مقادیر واتنش برشی (γ)، تغییرحجم (∆) و همگرایی در عرض پهنه (K) بهترتیب 45/0، 26/0- و 85/0 میباشند. ترسیم بیضیهای واتنش در نمودار لگاریتمی Flinn در محدوده پهنشدگی قرار گرفتهاند که گویای عملکرد همزمان برش ساده و تراکم در منطقه است و کاهش حجم تا 30% را نشان میدهند. همچنین در پهنه برشی بهلگرد مقدار °45>'θ و کلیواژها در جهت عمود بر بازشدگی رگهها ایجاد شدهاند که با ویژگیهای الگوی برش ساده تراکمی مطابقت دارند. فراسنجهای واتنش افقی در الگوی ترافشارشی مقادیر مشابهی با الگوی برش ساده تراکمی دارند. برپایه فراسنج همگرایی محاسبه شده (39/0)، پهنه برشی بهلگرد در رده پهنههای با درجه همگرایی کم قرار میگیرد که مقدارکوتاهشدگی در آن 21% برآورد میشود. روند محور ISA1 در الگوی ترافشارشی N138 است که همراستا با جهتگیری محور چین بوشاد میباشد همچنین این الگو در تحلیل ساختارهای کوچک مقیاس در منطقه الگویی موفق است.
زمین ساخت
محمد علی قنبریان؛ علی یساقی
چکیده
این پژوهش به بیان نتایج تحلیل ساختاری و ریز ساختاری منطقه فریادون واقع در شمال خاور استان فارس پرداخته است. در این پژوهش، یک کمربند با روند شمال باختری – جنوب خاوری در بخش مرکزی پس بوم زاگرس و در شمال خاور پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان معرفی گردیده است. وضعیت میانگین برگ وارگی و خط وارگی در این کمربند جدید به ترتیب 315˚,57˚NE و 116˚ ,23˚ ...
بیشتر
این پژوهش به بیان نتایج تحلیل ساختاری و ریز ساختاری منطقه فریادون واقع در شمال خاور استان فارس پرداخته است. در این پژوهش، یک کمربند با روند شمال باختری – جنوب خاوری در بخش مرکزی پس بوم زاگرس و در شمال خاور پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان معرفی گردیده است. وضعیت میانگین برگ وارگی و خط وارگی در این کمربند جدید به ترتیب 315˚,57˚NE و 116˚ ,23˚ می باشد. مطالعه نشان گرهای جنبش شناختی رخداد برش دگرشکلی، چپ گرد و به سمت شمال باختر را در این کمربند نشان می دهد که بر خلاف دگرشکلی راست گرد شناخته شده در نواحی مرکزی پهنه دگرگونی سنندج – سیرجان است.
خشایار کاویانی صدر؛ محمد مهدی خطیب؛ محمدحسین زرین کوب
چکیده
منطقه چشمهخوری بهطور عمده پهنهای است از گسلهای موازی- نردبانی که در امتداد آنها کانیسازی از نوع فلزی و غیر فلزی صورت گرفته است. کنترلکنندههای ساختاری به عنوان عاملی مهم در تشکیل عناصر ساختاری این منطقه نظیر دایک، گسل، درزه، چین و بهویژه رگههای معدنی بهشمار میآیند. دایکها در سه نوع گوهای با راستای E-W، چینخورده ...
بیشتر
منطقه چشمهخوری بهطور عمده پهنهای است از گسلهای موازی- نردبانی که در امتداد آنها کانیسازی از نوع فلزی و غیر فلزی صورت گرفته است. کنترلکنندههای ساختاری به عنوان عاملی مهم در تشکیل عناصر ساختاری این منطقه نظیر دایک، گسل، درزه، چین و بهویژه رگههای معدنی بهشمار میآیند. دایکها در سه نوع گوهای با راستای E-W، چینخورده با راستای NW-SE و حلقوی بوده که وضعیت هریک به نحوی در کنترل جنبشهای ساختاری منطقه است. اعمال یک رژیم فشاری- برشی چپبر ناحیهای روی گسلهای موجود، منجر به چرخش پادساعتگرد بلوکهای آندزیتی در مقیاس بزرگ و شکلگیری ساختاری قفسهکتابی در کل محدوده گشته است. چرخش این بلوکها افزون بر ایجاد فضای باز و در پی آن نفوذ محلولهای گرمابی کانهدار و بروز دگرسانیهای گسترده، سبب تشکیل پهنههای برشی راستبر در امتداد گسلها شده که فاز کانیزایی در قالب رگهای در کنترل درزه و شکستگیهای فرعی این پهنهها است. تشکیل رگههای معدنی تحت تأثیر پهنههای برشی راستبر ساختار قفسهکتابی در منطقه و بیان پیچیدگیها و مؤلفههای پی در پی ساختاری یادشده تا رسیدن به مرحله نحوه جایگیری ماده معدنی، به ارائه مدلی آزمایشگاهی انجامید که تطابق مناسب نتایج حاصل از دیگر بررسیها با مدلسازی را در پی داشت.
احسان موسوی؛ محمد محجل
چکیده
پهنه برشی شمال اسفاجرد در شمال خاور گلپایگان در پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. نشانگرهای سوی برش در این پهنه برشی در دو مقیاس رخنمون و میکروسکوپی دیده میشوند. این نشانگرها، سوی برش راستالغز راستبر در راستای شمال باختر را نشان میدهند. تحلیل حرکتی و نشانگرهای سوی کشش یک کشش شمال باختر به تقریب موازی با برش راستبر و یک فشارش عمود ...
بیشتر
پهنه برشی شمال اسفاجرد در شمال خاور گلپایگان در پهنه سنندج- سیرجان جای دارد. نشانگرهای سوی برش در این پهنه برشی در دو مقیاس رخنمون و میکروسکوپی دیده میشوند. این نشانگرها، سوی برش راستالغز راستبر در راستای شمال باختر را نشان میدهند. تحلیل حرکتی و نشانگرهای سوی کشش یک کشش شمال باختر به تقریب موازی با برش راستبر و یک فشارش عمود بر آن را به نمایش میگذارند. همزمانی و همسویی نسبی پهنه برشی شمال اسفاجرد پهنه برشی راندگی شمال ورزنه، جدایش مؤلفههای کرنش را در یک دگرریختی ترافشارشی پیشنهاد میکند. برپایه دادههای سن زمینشناسی و وجود دگرشیبی زاویهدار میان واحدهای سنگی کرتاسه میانی و ائوسن، دگرریختی ترافشارشی و میلونیتزایی وابسته به آن در خلال کوهزاد کرتاسه پسین - پالئوسن رخ داده است. کمشیب بودن برگوارگیهای میلونیتی با سازوکار جنبشی راستبر، یک ناهمسازی میان هندسه و سازوکار را در پهنهبرشی شمال اسفاجرد میرساند. به هرحال ویژگیهای جنبشی (Kinematic) و حرکتی (Dynamic) فابریکهای میلونیتی این پهنه با کشش موازی راستا یا بیرونریزی جانبی مواد در یک قلمروی راستبر سازگار است. موازی بودن روند بیشتر خطوارگیهای کشیدگی با محور چینهای بزرگ مقیاس نسل دوم ثابت میکند که میلونیتیشدن اصلی همزمان با دگرریختی دوم رخ داده است. گامه دگرریختی سوم، فابریکهای میلونیتی را در پهنه برشی شمال اسفاجرد چین داده است. دو نسل از رخهای کنگرهای به ترتیب مربوط به دو رخداد دوباره چینخوردگی را میتوان در این پهنه برشی شناسایی کرد. یکی از آنها دوباره چینخوردگی هممحور (الگوی تداخلی سوم) است که طی گامه دوم دگرریختی و همزمان با ایجاد پهنه برشی شمال اسفاجرد در بازه زمانی کرتاسه بالا- پالئوسن رخ داده است. دوباره چینخوردگی دیگر، الگوی تداخلی بومرنگی (یا الگوی تداخلی دوم) است که در گامه سوم دگرریختی، همزمان با چینخوردگی پهنه برشی شمال اسفاجرد به احتمال در بازه زمانی پس از پالئوسن- پیش از میوسن پدیدار شده است.
محمد محجل؛ زینب رهامی؛ فرشته شبانی
چکیده
سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن در ساختار ناودیس شوراب (جنوب خاور شهر قم) با روند شمالباختر- جنوبخاور چینخوردهاند. در این ناودیس لایههای شکلپذیر مارنی و گچی عضوهای بالایی سازند قم در همبری با لایههای پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفتهاند. در یال شمالی ناودیس شوراب (بخش جنوب ...
بیشتر
سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای پلیوسن در ساختار ناودیس شوراب (جنوب خاور شهر قم) با روند شمالباختر- جنوبخاور چینخوردهاند. در این ناودیس لایههای شکلپذیر مارنی و گچی عضوهای بالایی سازند قم در همبری با لایههای پرقوام کنگلومرا و ماسه سنگ از سازند سرخ بالایی قرار گرفتهاند. در یال شمالی ناودیس شوراب (بخش جنوب خاوری) در این همبری، به صورت محلی افزون بر افزایش ستبرای قابل توجه در نهشتههای مارنی-گچی سازند قم، چینهایی با روند عمود بر روند ناودیس شوراب فقط در یال شمالی ناودیس در سازند قم و سازند سرخ زیرین به وجود آمده در صورتی که این چینخوردگی محلی در یال جنوبی ناودیس شوراب تشکیل نشده است. به وجود آمدن چینخوردگی محلی در بخش جنوبخاوری یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه عملکرد جدایشی بخش مارنی-گچی به دلیل اختلاف رئولوژی زیاد، در مرز دو سازند قم و سرخ بالایی ارزیابی میشود. بررسی ساختار بهوجود آمده روشن ساخت که تشکیل چینهای با راستای شمال- شمالخاور- جنوب- جنوبباختر، در انتهای جنوب خاوری در یال شمالی ناودیس شوراب نتیجه بهوجود آمدن پهنه برشی امتداد لغز راست بر میان سطح جدایشی و گسل قم است که بهموازات آن در شمال ناودیس شوراب قرار دارد و این پهنه برشی در اثر حرکت راستالغز راستبر گسل قم در زمانی پس از میوسن فعال شده است.
رضا سامانی زادگان؛ محمد محجل
چکیده
گرانیتویید علیآباد دمق در 35 کیلومتری جنوب شهر همدان و در جنوب خاور توده گرانیتوییدی الوند، با روند شمالخاوری- جنوبباختری در شیستهای با سن تریاس- ژوراسیک نفوذ کرده است. این توده با هندسه عدسی شکل با ابعاد 2 در 7 کیلومتر در پهنه برشی شکلپذیر دگرریخت شده و به شکل پروتومیلونیت تا میلونیت درآمده است. افزون بر فابریک میلونیتی، درونگیرهای ...
بیشتر
گرانیتویید علیآباد دمق در 35 کیلومتری جنوب شهر همدان و در جنوب خاور توده گرانیتوییدی الوند، با روند شمالخاوری- جنوبباختری در شیستهای با سن تریاس- ژوراسیک نفوذ کرده است. این توده با هندسه عدسی شکل با ابعاد 2 در 7 کیلومتر در پهنه برشی شکلپذیر دگرریخت شده و به شکل پروتومیلونیت تا میلونیت درآمده است. افزون بر فابریک میلونیتی، درونگیرهای تغییر شکل یافته زیادی در درون این توده وجود دارند که شواهد ساختاری برداشت شده مشخص میسازد که دگرریختی آنها نتیجه تغییر شکل در پهنه برشی بوده است. از آن جا که اختلاف رئولوژی کمی میان توده گرانیتوییدی و درونگیرها وجود دارد، تغییرات بیضویت آنها میتواند نمایانگر نسبی بیضوی کرنش در نقاط مختلف توده باشد که ارتباط مستقیم و معنیداری با شدت گسترش فابریک میلونیتی در آن نشان میدهد. دادههای ساختاری از این گرانیتویید مشخص ساخت که هندسه برگوارگی میلونیتی در بخش باختری کم و بیش قائم و در بخش خاوری شیبی متوسط و غالب به سمت شمالباختر دارد اما خطوارگی کششی در هر دو بخش تقریبا موازی با امتداد برگوارگی و دارای میل کم یا افقی است. تعیین کنندههای نوع برش، جابهجایی امتداد لغز راستبر را برای پهنه برشی تعیین میکنند که در آن بلوک شمال باختری به سمت شمال خاور و بلوک جنوب خاوری به سمت جنوب باختر جابهجایی دارند و تغییر هندسه برگوارگی میلونیتی در بخش خاوری نتیجه چرخش آن بخش در اثر عملکرد گسل دره غار ارزیابی میشود.
فریبرز مسعودی؛ محمد محجل؛ فرزانه شاکر اردکانی
چکیده
منطقه زرین در شمال اردکان واقع و بخشی از پهنه ایران مرکزی است. بخشهای همگن و یکنواختی از توده گرانیتی زرین در پهنه برشی قرار گرفته و میلونیتها و اولترامیلونیتها تشکیل شدهاند. شواهد ریزساختاری و بررسی دگرشکلی نشان میدهد که تغییرات شیمیایی و ساختاری به موازات پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها ایجاد شده است. بیشترین تغییرات شیمیایی ...
بیشتر
منطقه زرین در شمال اردکان واقع و بخشی از پهنه ایران مرکزی است. بخشهای همگن و یکنواختی از توده گرانیتی زرین در پهنه برشی قرار گرفته و میلونیتها و اولترامیلونیتها تشکیل شدهاند. شواهد ریزساختاری و بررسی دگرشکلی نشان میدهد که تغییرات شیمیایی و ساختاری به موازات پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها ایجاد شده است. بیشترین تغییرات شیمیایی متعلق به کاهش قابل توجه مقادیر Fe , Mg , Ti و P از میلونیتها به اولترامیلونیتها است. سیلیس همزمان با افزایش کوارتز مدال، یک افزایش کند در پهنه میلونیتی نشان میدهد؛ ولی میزان Al2O3 در طول میلونیتی شدن، کم و بیش ثابت است. مقدار K2O در میلونیتها نسبت به پروتومیلونیتها به علت کاهش پورفیروکلاستهای فلدسپار و فلدسپار قلیایی زمینه کاهش مییابد. اما با افزایش نسبی پلاژیوکلاز، فلدسپار قلیایی و اپیدوت در زمینه، مقادیرNa ,Ca و K در اولترامیلونیتها افزایش مییابد. در اثر تغییرات ساختاری، دانههای کوارتز در دگرشکلی ضعیف در پروتولیت و پروتومیلونیتها تبلور مجدد و Sub grain و با پیشرفت دگرشکلی در میلونیتها و اولترامیلونیتها پدیده مهاجرت مرز دانهای در تبلور مجدد را نشان میدهند. در طی دگرشکلی پیشرونده، در فلدسپارهای قلیایی شکستگی و پرتیتی شدن ظاهر میشود و ماکلهای پلاژیوکلاز خمش نشان می دهند. با پیشرفت دگرشکلی پدیده تبلور مجدد در مرز دانههای فلدسپار قلیایی و دوقلویی در دانههای پلاژیوکلاز شکل میگیرند. با توجه به شواهد ساختاری، حرارت دگرشکلی در منطقه زرین به طور پیوسته از حدود ºC 400 در پروتولیت گرانیت و پروتومیلونیتها تا ºC 500 یا بیشتر در میلونیتها و اولترامیلونیتها در شرایط مشابه رخساره شیست سبز افزایش مییابد.