خشایار کاویانی صدر؛ محمد مهدی خطیب؛ محمدحسین زرین کوب
چکیده
منطقه چشمهخوری بهطور عمده پهنهای است از گسلهای موازی- نردبانی که در امتداد آنها کانیسازی از نوع فلزی و غیر فلزی صورت گرفته است. کنترلکنندههای ساختاری به عنوان عاملی مهم در تشکیل عناصر ساختاری این منطقه نظیر دایک، گسل، درزه، چین و بهویژه رگههای معدنی بهشمار میآیند. دایکها در سه نوع گوهای با راستای E-W، چینخورده ...
بیشتر
منطقه چشمهخوری بهطور عمده پهنهای است از گسلهای موازی- نردبانی که در امتداد آنها کانیسازی از نوع فلزی و غیر فلزی صورت گرفته است. کنترلکنندههای ساختاری به عنوان عاملی مهم در تشکیل عناصر ساختاری این منطقه نظیر دایک، گسل، درزه، چین و بهویژه رگههای معدنی بهشمار میآیند. دایکها در سه نوع گوهای با راستای E-W، چینخورده با راستای NW-SE و حلقوی بوده که وضعیت هریک به نحوی در کنترل جنبشهای ساختاری منطقه است. اعمال یک رژیم فشاری- برشی چپبر ناحیهای روی گسلهای موجود، منجر به چرخش پادساعتگرد بلوکهای آندزیتی در مقیاس بزرگ و شکلگیری ساختاری قفسهکتابی در کل محدوده گشته است. چرخش این بلوکها افزون بر ایجاد فضای باز و در پی آن نفوذ محلولهای گرمابی کانهدار و بروز دگرسانیهای گسترده، سبب تشکیل پهنههای برشی راستبر در امتداد گسلها شده که فاز کانیزایی در قالب رگهای در کنترل درزه و شکستگیهای فرعی این پهنهها است. تشکیل رگههای معدنی تحت تأثیر پهنههای برشی راستبر ساختار قفسهکتابی در منطقه و بیان پیچیدگیها و مؤلفههای پی در پی ساختاری یادشده تا رسیدن به مرحله نحوه جایگیری ماده معدنی، به ارائه مدلی آزمایشگاهی انجامید که تطابق مناسب نتایج حاصل از دیگر بررسیها با مدلسازی را در پی داشت.