سنگ شناسی
جلیل قلمقاش؛ سارا هوشمند؛ سید جمال شیخ زاکریایی؛ حمیده رشید
چکیده
توده نفوذی خرسره (جنوب قروه)، در بخش میانی پهنه سنندج-سیرجان رخنمون دارد و از سه رخساره گابرو- دیوریت، گرانیت و سینیت پدید آمده است. افزون بر آنها، سنگهای دو رگه با شواهد فراوان آمیزش و اختلاط ماگمایی (شامل انکلاوهای میکروگرانولار مافیک با اشکال مدور و حاشیه کنگرهایی و انجماد سریع در داخل گرانیت و یا در داخل سنگهای دورگه و دایکهای ...
بیشتر
توده نفوذی خرسره (جنوب قروه)، در بخش میانی پهنه سنندج-سیرجان رخنمون دارد و از سه رخساره گابرو- دیوریت، گرانیت و سینیت پدید آمده است. افزون بر آنها، سنگهای دو رگه با شواهد فراوان آمیزش و اختلاط ماگمایی (شامل انکلاوهای میکروگرانولار مافیک با اشکال مدور و حاشیه کنگرهایی و انجماد سریع در داخل گرانیت و یا در داخل سنگهای دورگه و دایکهای قطعهقطعه شده همزمان با پلوتونیسم) در منطقه تداخلی بین سنگهای گابرویی و گرانیتی رخنمون دارند. سنگهای گابرویی- دیوریتی ماهیت کالکآلکالن و متاآلومین و سنگهای گرانیتی و سینیتی ماهیت کالکآلکالن پتاسیم بالا - شوشونیتی و پرآلومین دارند. بر پایه شواهد صحرایی بخشهای گابرو-دیوریتی و گرانیتی توده خرسره در ژوراسیک پایانی به طور همزمان جایگیر شده اند. پس از آنها، بخش سینیتی جایگیر و سنگهای دو رخساره قبلی را قطع نموده است. بر اساس ویژگیهای ژئوشیمیایی گابرو- دیوریتها و گرانیتها در محیطهای حاشیه فعال قارهای تشکیل شده اند. ماگمای مافیک اولیه (گابرو- دیوریتی) از ذوب بخشی گوشته متاسوماتیسم شده در محیط فرورانش پدید آمده است. این ماگما در طی صعود موجب ذوب بخشی پوسته زیرین و تشکیل مذاب گرانیتی شده است. سپس ماگمای مافیک طی حرکت به سمت بالا در مرز با ماگمای فلسیک اختلاط و امتزاج یافته و زون تداخلی را پدید آورده است. سینیتهای جوانتر نیز حاصل ذوب بخشی پوسته زیرین در مراحل انتهایی ماگماتیسم کمان قارهای میباشند.
سوده صدیقیان؛ سارا درگاهی؛ محسن آروین
چکیده
کمپلکس نفوذی خونرنگ به عنوان یکی از بزرگترین کمپلکسهای موجود در بخش جنوبی پهنه سنندج- سیرجان، در شمال باختری شهرستان جیرفت در استان کرمان جای گرفته است. این کمپلکس از مجموعهای از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، کوارتزدیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و اعضای مافیکتر مانند هورنبلندگابرو و میکروگابرو تشکیل یافته است. ...
بیشتر
کمپلکس نفوذی خونرنگ به عنوان یکی از بزرگترین کمپلکسهای موجود در بخش جنوبی پهنه سنندج- سیرجان، در شمال باختری شهرستان جیرفت در استان کرمان جای گرفته است. این کمپلکس از مجموعهای از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، کوارتزدیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، گرانیت و اعضای مافیکتر مانند هورنبلندگابرو و میکروگابرو تشکیل یافته است. مطالعات صحرایی همراه با شواهد کانیشناسی و ژئوشیمیایی نشان میدهد که کمپلکس نفوذی خونرنگ در سری کالکآلکالن جای میگیرد و اعضای فلسیک این مجموعه از نوع متاآلومینوس تا کمی پرآلومینوس و از نوع I هستند. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نمونههای مورد مطالعه نسبت به گوشته اولیه، غنیشدگی از عناصر سنگدوست با شعاع یونی بزرگ (LILE) مانند Rb، Cs و K و نیز کاهیدگی از عناصر با قدرت یونی زیاد (HFSE) مانند Ti، Ta و Nb را نشان میدهند که از ویژگیهای اصلی ماگماهای مرتبط با فرورانش است. بر پایه شواهد ژئوشیمیایی، به نظر میرسد بخش مافیک در اثر ذوب گوه گوشتهای متاسوماتیسم شده رخ داده باشد؛ اما بخش فلسیک در اثر ذوب سنگهای متابازیک پوسته زیرین بهعلت تزریق ماگماهای مافیک مشتق از گوشته ایجاد شده است. تشکیل این سنگها میتواند به دلیل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر خردهقاره ایران مرکزی در زمان ژوراسیک میانی، در یک محیط کمان آتشفشانی بوده باشد.
قهرمان سهرابی؛ محمدرضا حسینزاده؛ علی اصغر کلاگری؛ بهزاد حاجعلیلو
چکیده
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان شرقی (شمال باختر ایران) واقع شده است. مهمترین تودههای نفوذی موجود در منطقه شامل باتولیتهای قرهداغ و شیورداغ و استوکهای پورفیری سونگون و هفتچشمه هستند. مطالعات پترولوژیکی و پتروگرافی نشان میدهد که ترکیب تودههای نفوذی از گابرو، دیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت تا گرانیت در تغییر است. این تودهها بیشتر متاآلومینوس، کالکآلکالن با پتاسیم متوسط تا بالا و متعلق به کمانهای آتشفشانی (VAG) و از نوع I هستند. مهمترین دگرسانیها در محدودههای کانهدار شامل سیلیسی، پتاسیک، پروپیلیتیک، فیلیک و آرژیلیک است. کانهزایی مولیبدن بیشتر در رگهها و رگچههای کوارتزی واقع در زون پتاسیک (سیستمهای پورفیری) و رگهای و در زون اندواسکارن کانسارهای اسکارنی همراه با کانی گارنت رخ داده است. میزان Mo در تودههای تفریق یافته و اسیدی بیوتیتدار با مقادیر بالایSi ،K ، Rb، Baو عناصر LREE افزایش یافته است. غنیشدگی تودههای نفوذی از عناصر K ، Rb و Ba و تهیشدگی از عناصر Zr،Ta ، Y، Yb و Nb نشاندهنده متاسوماتیسم گوشته بالایی توسط پوسته اقیانوسی فرورونده، سپس تولید ماگما و بالا آمدن آن از پوسته نسبتاً ستبر است. تودههایی که دارای کانهزایی مولیبدن هستند، عمدتاً دارای ترکیب کوارتزمونزونیتی و گرانودیوریتی هستند.
سیدمهران حیدری؛ مجید قادری؛ حسین کوهستانی؛ مسعود حسینی
چکیده
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از ...
بیشتر
کانسار طلای اپیترمال توزلار در واحدهای آتشفشانی آندزیتی با ویژگی کالکوآلکالن پرپتاسیم (شوشونیتی) در شمال باختر کشور قرار دارد. این مجموعه آتشفشانی، در واقع بخشی از فعالیت ماگمایی مرتبط با کمان ماگمایی ارومیه- دختر است که حاشیه شمالخاوری پهنه دگرگونی- ماگمایی سنندج- سیرجان را قطع کرده است. این توالی ماگمایی، شامل مجموعهای از سنگهای آتشفشانی است که از فورانهای متناوب آذرآواریها و گدازه همراه با نفوذ تودههای نیمهژرف (پورفیری)، بهصورت یک فعالیت آتشفشانی درونقارهای در محیطی کمژرفا (حوضهای) و کششی (معادل سازند قم)، تشکیل شدهاند. دادههای سنسنجی اورانیم- سرب زیرکن به روش LA-ICP-MS، سنهایی بین 0/1±4/18 و 55/0±7/18 میلیون سال (میوسن زیرین) را برای این فعالیت ماگمایی در نظر میگیرد. کانهزایی مزبور بهلحاظ نوع دگرسانیهای گرمابی (پروپیلیتیک، آرژیلیک، فیلیک، سریسیتی، آرژیلیک پیشرفته و سیلیسیشدن) و روند تکوین کانهزایی در ارتباط با برشیشدن و تهنشینی سولفیدهای مس و سولفوسالتها، شبیه به کانسارهای پرسولفید در جایگاههای آتشفشانی است. کانهزایی طلا در این کانسار بهلحاظ بافتی، عمدتاً بهصورت دانهپراکنده، شکافهپرکن و رگه- رگچهای دیده میشود. بیشتر کانههای سولفیدی شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت و کمتر انارژیت، کالکوسیت، کوولیت، دیژنیت، تتراهدریت، گالن و اسفالریت است. طلا در این کانهزایی بهصورت آزاد شده از دانههای پیریت اکسیده، همچنین درون کوارتزها در برشهای گرمابی و محلول جامد در دیگر کانیها از جمله سولفیدها و سولفوسالتها رخ داده است. تفاوت اصلی تشکیل این کانسار با کانسارهای نوع پرسولفید در محیط تشکیل آن است. محیط تشکیل این کانهزایی، تأییدی بر تشکیل آن در ژرفا و فشار کم است. این کانسار در یک محیط کمژرفای دریایی (Submarine) حوضه قم و در ارتباط با رژیم زمینساختی کششی تشکیل شده، در حالیکه کانسارهای اپیترمال نوع پرسولفید عموماً در محیطهای خشکی (Subaerial) و در ارتباط با محیطهای فشارشی حاصل میشوند. ویژگیهای جایگاه ساختاری، نوع سنگ میزبان، دگرسانیها، پاراژنز و بالاخره مشخصات کانهزایی کانسار طلا- نقره (مس) توزلار نشان از آن دارد که این کانسار، بیشترین همانندی را با کانسارهای اپیترمال مرتبط با تودههای نیمهژرف (High Sulfidation) که در محیطهای کششی درونکمانی تشکیل شدهاند، دارد.
فاطمه سرجوقیان؛ علی کنعانیان؛ جمشید احمدیان
چکیده
بلورهای فلدسپار قلیایی و پلاژیوکلاز در سنگهای نفوذی کوهدم از دید ترکیب و بافتی ساختمان منطقهای نشان میدهند. بلورهای فلدسپار در واحدهای مختلف مانند نمونههای گرانیتی- گرانودیوریتی، نمونههای دیوریتی- گابرویی و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک که با فراوانی به نسبت زیاد در سرتاسر توده نفوذی اسیدی به چشم میخورند، مورد ...
بیشتر
بلورهای فلدسپار قلیایی و پلاژیوکلاز در سنگهای نفوذی کوهدم از دید ترکیب و بافتی ساختمان منطقهای نشان میدهند. بلورهای فلدسپار در واحدهای مختلف مانند نمونههای گرانیتی- گرانودیوریتی، نمونههای دیوریتی- گابرویی و آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک که با فراوانی به نسبت زیاد در سرتاسر توده نفوذی اسیدی به چشم میخورند، مورد تجزیه نقطهای قرار گرفتند. نتایج تجزیه میکروپروب پلاژیوکلازها در سنگهای اسیدی و حد واسط- بازی و آنکلاوها بیانگر وجود منطقهبندی عادی و وارون در نمونهها است. طیف ترکیب شیمیایی پلاژیوکلاز در مرز آلبیت و الیگوکلاز (An:9) در حاشیه تا اوایل لابرادوریت(An: 50) در مرکز در سنگهای اسیدی و از آندزین (An: 30) در حاشیه تا لابرادوریت (An: 56) در مرکز در سنگهای حد واسط- بازی و از الیگوکلاز (An: 19) تا اواخر لابرادوریت (An: 66) در آنکلاوها تغییر میکند. فراوانی عناصر کمیاب Ba، Sr، Fe و Mg در فلدسپارها، الگوی نوسانی و متغیر نشان میدهند. الگوی نوسانی عناصر اصلی و کمیاب از مرکز به حاشیه در بلور فلدسپار، به نقش مؤثر پدیده آمیختگی ماگمایی در شکلگیری توده نفوذی کوهدم اشاره دارد.
محمد معانی جو؛ ایرج رسا؛ دیوید لنتز
چکیده
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، ...
بیشتر
کانسار مس چهلکوره، در منطقه کوه لونکا، در 120 کیلومتری شمال باختر زاهدان (جنوب خاور ایران) قرار دارد. سنگهای میزبان کانیسازی، توربیدیتهای ائوسن (فلیش)، شامل گریوک، سیلتستون و شیل است که در منطقه مورد مطالعه، یک تاقدیس با روند N-S را تشکیل دادهاند. پهلوی خاوری این چین دارای ریزچینهای متعددی است. چندین استوک و دایک گرانودیوریتی، کوارتزمونزودیوریتی و گرانیتی در نهشتههای توربیدیتی نفوذ کردهاند و به طور محلی هورنفلس ایجاد شده است. این تودههای نفوذی به موازات گسلهای اصلی با جهت NW-SE قرار دارند. توده معدنی در چهلکوره، به صورت عدسیها و رگههای متعدد با شکل نامنظم است. محدوده ذخیره مس دارای امتداد کلی W°23 Nبا طول 1500متر است و توسط گسلهای خاوری- باختری جابهجا شده است. کانیسازی در مناطق شکستگی و گسلی صورت گرفته و شامل کوارتز، دولومیت، آنکریت، سیدریت و کلسیت، همراه با پیروتیت، ارسنوپیریت، پیریت، کلکوپیریت، اسفالریت، گالن، گالن غنی ازSe ، مارکازیت، مولیبدنیت، ایلمنیت و روتیل است. به رغم مقادیر بالای میانگین عیار فلزهای پایه شامل 4/1% مس، 77/1% روی، 85/0% سرب (1/4% Cu+Zn+Pb)، با توجه به دادههای حاصل از 35 گمانه، مقدار میانگین نقره ppm 22 و طلا ppm 14/0 (در 45 نمونه) است.
یک نمونه مرکب از سنگهای میزبان چهلکوره، شامل ماسهسنگ و شیل، به عنوان نمونهای با کمترین دگرسانی برای مقایسه با نمونههای کانیسازی شده به کار رفته است. محاسبات موازنه جرم (Mass balance) برای تعیین کمی تغییرات شیمیایی مراحل مختلف دگرسانی انجام شده است. با توجه به تحرک بسیار کم و تغییرات پایین(Al2O3) Al در سنگهای میزبان رسوبی نسبتاً دگرسان شده، این عنصر به عنوان جزء نامتحرک، برای محاسبه موازنه جرم به کار برده شده است. در دگرسانی کلریتی، یک افزایش جرم درFe2O3T و MgO و یک کاهش جرم در SiO2 و Na2O, CaO, K2O وجود دارد. دگرسانی کربناتی با افزایشFe2O3T و MgOو کاهش SiO2 وNa2O همراه بوده است که دلالت بر چیرگی آنکریت، سیدریت و دولومیت از میان کانیهای کربناتی دارد. SiO2 در نمونههای سیلیسی شده، غنی و در دیگر انواع دگرسانی، تهی شده است. همراه با کائولینیتی شدن، تغییری در Cu و Pb Zn, دیده نمیشود، اما این عناصر در سایر دگرسانیها غنی شدهاند. Hg در تمامی دگرسانیها به استثنای دگرسانی کائولینیتی غنی شده است و حتی در بعضی نمونهها تهیشدگی جزئی نشان میدهد. نمونههای گوسان، با دگرسانی سیلیسی، یک افزایش در SiO2 و Fe2O3T, Cu Pb, Hg, Zn, و یک کاهش درK2O وMgO, Na2O, CaO نشان میدهند. تغییرات بالای مقادیر بعضی از عناصر کمیاب و اصلی در دگرسانیهای مختلف، پیچیدهتر از آن هستند که تفسیر شوند، مانند Rb وP2O5, MnO, Ni, Co.
در نمونه مرکب چهلکوره، غنیشدگی از LREE در مقایسه با HREE صورت گرفته است و یک تهیشدگی نسبی در مقدار Eu وHo مشاهده میشود. به طور کلی، نمونههای همراه با دگرسانی کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی به طور توأم، دارای غنیشدگی از REE هستند، ولی در دیگر دگرسانیهای سنگهای دیواره مانند دگرسانیهای دولومیتی، کلریتی، کائولینیتی، سیلیسی و سریسیتی از لحاظ REE تهیشدگی وجود دارد. بر اساس مطالعات انجام شده با دستگاه SEM-EDS، علت غنیشدگی REEدر دگرسانی توأم کربناتی (سیدریت و آنکریت) و کائولینیتی را میتوان حضور فسفاتهای حامل REE و Th، نظیر مونازیت دانست.