2024-03-28T15:59:18Z
http://www.gsjournal.ir/?_action=export&rf=summon&issue=13439
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
داوران این شماره
2020
02
20
2
2
http://www.gsjournal.ir/article_104600_b4ddace548e206288084edaae796d47f.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
مطالعات دورسنجی، زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمیائی و ژئوفیزیکی کانسار آهن کوه بابا، جنوب هشترود، شمال باختر ایران
مجید
حافظ دربانی
علی
عابدینی
فرهنگ
علی یاری
علی اصغر
کلاگری
کانسار آهن کوه بابا در فاصله 70 کیلومتری جنوب هشترود، استان آذربایجان شرقی، شمال باختر ایران واقع می باشد. واحدهای سنگی رخنمون یافته در اطراف این ذخیره مشتمل بر سنگهای آتشفشانی- رسوبی الیگومیوسن، توده های نفوذی پلیوسن وگنبدهای داسیتی پلیوسن هستند. سنگ میزبان اصلی کانی سازی آهن شامل واحدهای گابرو- نوریت، پیروکسن هورنبلند گابرو- نوریت و مونزودیوریت می باشد. مطالعات دورسنجی (با استفاده از تصاویر ماهواره ای Sentinel) مبین حضور خطواره ها، ساختارهای گسلی با روند شمال شرقی- جنوب غربی و پهنه های دگرسانی مختلف می باشد. دگرسانی گرمابی پروپیلیتیک (اپیدوت، کلریت و سریسیت) عمدتاً در بخش های داخلی کانسار غالب بوده که به تدریج در بخش های خارجی و پیرامونی به پهنه های دگرسانی آرژیلیک تغییر می نماید. بر اساس روابط صحرائی و مطالعات میکروسکوپی، کانسنگها بافت های توده ای، رگه- رگچه ای، برشی، و پراکنده را به نمایش می گذارند. مطالعات ژئوشیمیایی آشکار نمود که مقدار FeT در نمونه های مغزه حفاری در بازه ای از 85/3 الی 2/63 درصد وزنی متغیر است. در این پژوهش، مطالعات مغناطیس سنجی زمینی انجام گرفت و نقشه های شدت کل، برگردان به قطب، سیگنال تحلیلی، مشتق اول قائم و ادامه فراسو با هدف شناسائی پهنه های بالقوه کانی سازی عمیق و کم عمق زیر سطحی تهیه گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهند که دو ناهنجاری، یکی در شمال و دیگری در بخش های مرکزی محدوده مورد مطالعه قابل تشخیص است که تقریباً منطبق بر محل توده های نفوذی هستند.
"کانی سازی مگنتیت"
"مغناطیس سنجی زمینی"
"تصاویر ماهواره سنتینل"
"کوه بابا"
"هشترود"
2020
02
20
3
14
http://www.gsjournal.ir/article_102807_680ce8b19f9287c75c5e047a07fb0e91.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
کاربرد ترکیب کلینوپیروکسنها در تعیین شرایط دما-فشارسنجی بازالتهای آتشفشانهای احمدآباد، طهمورث و قره طوره (شمال قروه–کردستان)
اشرف
ترکیان
نفیسه
صالحی
آتشفشانهای احمدآباد، طهمورث و قرهطوره بخشی از مراکز آتشفشانی موجود در محور قروه- بیجار و جزیی از برونزدهای ماگمایی بازوی شمالی زون سنندج سیرجان، با عنوان همدان-تبریز، را تشکیل میدهند. ترکیب سنگهای آتشفشانی بطور عمده بازالت و بافتهای پورفیری، میکرولیتیک پورفیری و گلومروپورفیری به وفور قابل مشاهده هستند. فنوکریستهای عمده شامل کلینوپیروکسن و الیوین میباشند. فراوانی کلینوپیروکسن در بازالتهای قرهطوره کمتر و کانی الیوین به عنوان فنوکریست عمده در سنگهای این مرکز آتشفشانی یافت میشود. درشت بلورهای کلسنوپیروکسن منطقهبندی عادی، در برخی موارد معکوس و آثار خوردگی خلیجی نشان میدهند، که حاکی از عدم تعادل با مذاب میزبان است. نتایج بررسی شرایط فیزیکوشیمیایی حاکم بر ماگما (دما و فشار) با استفاده از کانی کلینوپیروکسن حاکی از آن است که سنگهای آتشفشانهای احمدآباد و طهمورث در دمای 1100 تا 1300 درجه سانتیگراد و فشار 3 تا 11 کیلوبار و بازالتهای آتشفشان قرهطوره در دمای 800 تا 1100 درجه سانتیگراد و فشار 0 تا 3 کیلوبار تشکیل شدهاند. . فوگاسیته بالای اکسیژن در این سنگها و همسویی دما و فشار درشت بلورهای الیوین در این منطقه، با دما و فشار بلورهای کلینوپیروکسن در احمدآباد و طهمورث همگی نشان میدهند که بلورهای کلینوپیروکسن در منطقه قرهطوره در اعماق کمتر و احتمالاً در یک مخزن نیمه عمیق، شکل گرفتهاند.
کلینوپیروکسن
ترموبارومتری
بازالت
قروه
کردستان
2020
02
20
15
24
http://www.gsjournal.ir/article_102811_1877be083ff1d0f4a58d1d304ac0b402.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
جداسازی جذب ذاتی و جذب حاصل از پراکنش امواج لرزهای در پهنه شمال غربی فلات ایران
مجتبی
نقوی
حبیب
رحیمی
علی
مرادی
در این مطالعه مقادیر ناشی از جذب ذاتی و پراکنش، با استفاده از برآورد تضعیف حاصل از امواج دنبالهای و برشی جداسازی گردیده است. با توجه به وجود گسلهای مهم، شهرهای پرجمعیت، رژیم لرزهزمینساختی فعال و آتشفشانی بودن منطقه شمال غرب فلات ایران، برآورد مقادیر جذب امواج لرزهای از اهمیت فراوانی برخوردار است. بدین منظور با استفاده از دادههای زمین لرزههای ثبت شده در منطقه مورد مطالعه، مقادیر جذب امواج برشی و دنبالهای برآورد و میزان سهم جذب حاصل از پراکنش و ذاتی تخمین و جداسازی گردید که نتایج آن حاکی از غلبه اثرات جذب ذاتی در مقایسه با جذب ناشی از پراکنش در منطقه مورد مطالعه است. در منطقه شمال غرب ایران فلات ایران، نواحی اطراف گسل شمال تبریز و همچنین شهر تبریز از جایگاه لرزه زمین ساختی ویژهای برخوردار هستند، از این رو نتایج این مطالعه علاوه بر منطقه شمال غرب ایران، برای شهر تبریز و همچنین گسل شمال تبریز نیز محاسبه و ارائه گردید. در هر سه ناحیه ، سهم جذب ذاتی به مراتب بیشتر از جذب ناشی از پراکنش برآورد شد که بیانگر بیهنجاریهای زمینساختی و سرعتی در مناطق یاد شده می باشد. در این مطالعه بیش از 100،000 نگاشت لرزهای با نسبت سیگنال به نوفه مناسب که در بازه زمانی سالهای 2006 تا 2014، ثبت شده بودند مورد استفاده قرار گرفتند که حجم فراوان داده و چگالی زیاد مسیر پرتوها امکان تخمین ضریبکیفیت با دقت بالا و در ادامه روند جداسازی جذب ذاتی و جذب حاصل از پراکنش امواج لرزهای را فراهم نمود.
امواج دنبالهای
موجهای برشی و فشاری
پراکنش
جذب غیرکشسان
ضریبکیفیت
2020
02
20
25
34
http://www.gsjournal.ir/article_68708_00ea536e6463c6df4bb68b80c59d1696.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
مدلسازی شکست هیدرولیکی در چاه نفت با روش اجزای محدود به منظور افزایش ازدیاد برداشت
کامبیز
مهدی زاده فرساد
داوود
جهانی
علیرضا
حاجیان
فریدون
رضایی
شکست هیدرولیک به عنوان یکی از روش های موثر و کاربردی است که باعث افزایش تولید می گردد در مخازن نفتی و گازی که این روش به کارگیری می شود میزان تولید به صورت مستقیم به میزان و نحوه گسترش شکستگی بستگی دارد. در این پژوهش، تحلیل رفتار شکستگی ها و بررسی میزان شکستگی با خروجی مدلهای قبلی مقایسه شده و نتایج آن نشان می دهد که پس از تزریق و پمپاژ گسترش و بازشدگی شکستگی ها در حال تغییر است. در مرحله بعدی نکته مهم میزان فشار تخلخلی در طول شکستگی است که باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این روش با در نظر گرفتن دو پارامتر تغییر فشار منفذی در طول شکستگی ها و میزان شکست از طریق عملیات مدلسازی تحت شرایط واقعی سازند بهره ده به روش اجزای محدود انجام گردید. در این روش از ابتدا نحوه تزریق و پمپاژ پروپانت را در نظر گرفته شد و در نهایت مقایسه نتایج با روش ها و مطالعات قبلی بیانگر کاربردی بودن این روش خواهد بود.
"شکست هیدرولیک"
"اجزای محدود"
"مدلسازی"
2020
02
20
35
40
http://www.gsjournal.ir/article_102917_9c26c38a01aac54801c3ce40e5c56777.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
ژئوشیمی و جایگاه تکتونوماگمایی گدازههای ترشیری منطقه عباسآباد (شمال خاور سربیشه)، خراسان جنوبی
مرضیه
اباذری
سیدسعید
محمدی
ملیحه
نخعی
منطقه عباسآباد در شمال خاور سربیشه، در بخش شمالی زمیندرز سیستان و در استان خراسان جنوبی واقع شده است. در این منطقه سنگ-های آتشفشانی ترشیری با ترکیب حدواسط تا اسیدی شامل آندزیت بازالتی، آندزیت و داسیت رخنمون دارند. کانیهای تشکیلدهنده در سنگهای آندزیت بازالتی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن و الیوین، در آندزیتها شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند، پیروکسن و در داسیتها شامل پلاژیوکلاز، کوارتز، بیوتیت و هورنبلند هستند. سنگهای مورد مطالعه دارای ماهیت کالکآلکالن پتاسیم متوسط تا بالا میباشند. اغلب نمونهها غنیشدگی در (K, Rb, Sr, Cs) LILEs (به استثنای (Ba نسبت به HFSEs (Y, P, Ti, Ta, Nb) را نشان میدهند که بیانگر وابستگی این سنگها به محیط فرورانش و حاشیه قارهای فعال میباشد. مقادیر نسبتا پایین (La/Yb)N )67/7 تا 48/13) و Dy/Yb (کمتر از 2) در گدازههای عباسآباد، نشاندهنده رخداد ذوب بخشی گوشته در منطقه انتقالی ذوب بخشی اسپینل-گارنت لرزولیت است. بر اساس غلظت عناصر کمیاب Ce، Yb و Sm، ماگما از عمق حدود 95 تا 105 کیلومتری منشاء گرفته است.
آندزیت
کالک آلکالن
حاشیه فعال قارهای
عباسآباد
زمیندرز سیستان
2020
02
20
41
50
http://www.gsjournal.ir/article_102921_bd509adf7ccf94b0470e48f449453b58.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
زیستچینه نگاری و سنگچینه نگاری توالی کرتاسه پسین در برش چینه شناسی مراکان واقع در شمال خوی، شمال باختری ایران
مهین
محمدی
رحیم
شعبانیان
حمیده
محمد علیزاده فرد
در این تحقیق زیستچینهنگاری و سنگچینهنگاری نهشتههای کرتاسه پسین در برش جنوب روستای مراکان به ضخامت 320 متر مطالعه شده است. مرز برخورد زیرین آهکهای پلاژیک با رسوباتی به سن کرتاسه پیشین بوده و سطح تماس بالایی آن با رسوبات کواترنر و تودههای آذرین است. بر اساس مشاهدات صحرایی و گوناگونی سنگشناسی در این توالی، 8 واحد سنگی تشخیص داده شده است. از این توالی 102 نمونه سیستماتیک برداشت و مقاطع نازک آنها مطالعه شده است. در این مطالعه 41 گونه متعلق به 15 جنس از روزنبران پلانکتونیک شناسایی و محدوده حضور آنها در برش مورد مطالعه تعیین شد. برای شناسایی جنس و گونههای روزنبران ازPostuma (1971) و Caron (1985) و همچنین از Leoblich and Tappan (1987 and 1988) و Permoli Silva and Verga (2004) استفاده شده و مدل زیستزون این نهشتهها بر اساس الگوی پیشنهادی Robazynsky and Caron (1995) و Permoli Silva and Verga (2004) ارائه شده است. بر اساس پراکندگی چینهشناسی روزنبران پلانکتون نهشتههای کرتاسه در برش چینهشناسی مورد مطالعه، این نهشتهها به 9 زیستزون تقسیم و با زیستزونهای استاندارد جهانی مطابقت داده شده که به شرح زیر است: Dicarinella concavata Interval Zone (Robazynsky and Caron 1995) Dicarinella asymetrica Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncanita elevata IntervalrangeZone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncana ventricosa IntervalZone (Robazynsky and Caron 1995) Rodotruncana calcarata Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) Globotruncanella havanensis Partial Range Zone (Robaszynski and Caron, 1985) Globotruncana aegyptiaca Interval Zone (Robazynsky and Caron 1995) Gansserina gansseri IntervalZone (Robazynsky and Caron 1995) Abathamphalus mayaroensis Total range Zone(Robazynsky and Caron 1995) سن آهکهای پلاژیک در این برش بر مبنای روزنبران پلانکتونیک، از کنیاسین پسین تا ماستریشتین پسین تعیین شده است. با توجه به مطالعه رخسارههای میکروسکوپی شناخته شده، آهکهای پلاژیک این برش در حاشیه شلف عمیق تشکیل شده و با توجه به فسیلهای شناسایی شده به ویژه اشکال پلانکتونیک و کیلدار، لایههای آهکی مزبور در ناحیه عمیق نهشته شده است.
زیستچینه نگاری
سنگچینه نگاری
کرتاسه پسین
مراکان
روزن بران پلانکتونیک
زیست زون
2020
02
20
51
60
http://www.gsjournal.ir/article_104131_6d8035c719f72b84357708652a9f9fb3.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
ویژگی های ژئوشیمیایی و پتروژنز سنگ های آذرین خروجی کوله سنگی- ملک سیاه کوه، شمال زاهدان، شرق ایران
مهنوش
بهجتی
علی
احمدی
حبیب
بیابانگرد
سنگ های آذرین خروجی مجموعه آذرین کوله سنگی- ملک سیاهکوه شامل بازالت آلکالن، بازالت، آندزیت بازالتی، آندزیت، داسیت و تراکیت هستند. در نمودار K2O در برابر SiO2، نمونههای بازالتی در محدوده شوشونیتی و سایر نمونهها در محدوده کالک آلکالن پتاسیم متوسط قرار میگیرند. همچنین، متوسط نسبت های La/Yb، Rb/Zr و Cs/Hf در بازالتهای آلکالن و ساب آلکالن به ترتیب 7، 47 و 63 برابر N-MORB است. غنی شدگی قابل توجه از عناصر LIL و LRE و فقیر شدگی نسبی از HREE ها نشان می دهد که گوشته غنی شده تر از منشاء OIB بوده و در محدوده پایداری فلوگوپیت و گارنت قرار دارد. مدل سازی ذوب غیرمدال ترکیب منشاء نمونه های دارای MgO بیش از 6 % وزنی، بیشترین همخوانی را با ذوب بخشی حدود 5% از مخلوط گوشته های فلوگوپیت لرزولیتی و گارنت لرزولیتی به ترتیب به نسبت 80 % و20% دارد. مدلسازی AFC و مقادیر Pb در برابر Pb/Ce، و Rb در برابر K/Rb با وقوع آلایش در سنگ های تفریق یافته تطابق دارد. همچنین، تهی شدگی از Y و افزایش نسبت Sr/Y در سنگ های تفریق یافته به علاوه نسبت Rb/Nb بیش از 8 با وقوع آلایش پوسته ای در این نمونه ها مطابقت دارد.
ژئوشیمی
ترکیب منشاء
کولهسنگی – ملک سیاه کوه
شمال زاهدان
خاور ایران
2020
02
20
61
72
http://www.gsjournal.ir/article_102922_7e576ef15202c29dd55551e5a22aa4ca.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
«نگرشی نو بر جایگیری ماگما و فرگشت ساختاری شمال پهنه سیستان»
زینب
اعتمادخواه
محمدمهدی
خطیب
محمدحسین
زرین کوب
تودههای گرانیتوئیدی اواخر پالئوسن- اوایل ائوسن در شمال پهنهی جوش خورده سیستان، به عنوان ابزارهایی بالقوّه جهت ثبت رویدادهای زمینساختی در نظر گرفته میشوند. بررسیهای ساختاری بر روی توده گرانیتوئیدی زهری بر پایهی فن ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی(AMS)، دادههای تازهای جهت دستیابی به ساختارهای درونی و بازسازی کینماتیکی فراهم میکند. این توده با روند کلی شمال باختر- جنوب خاور دربردارندهی گرانیت تا لوکوگرانیت است. بر پایهی نتایج برآمده از واکاوی بیش از 360 نمونه تهیه شده از 36 ایستگاه، این توده پذیرفتاری مغناطیسی پایینی را نشان داده است و مشاهدات سنگنگاری روشنگر نقش آشکار کانی-های پارامغناطیس همچون بیوتیت و آمفیبول به عنوان مهمترین کانی آهندار و عامل اصلی ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی است. برگوارگیهای مغناطیسی با میانگین شیبی متوسط به موازات کشیدگی کلّی توده و خطوارگیهای مغناطیسی نیز با راستای غالب NE-SW تا N-S به سمت جنوب باختر (با سوگیری میانگینN197°, 32°)، طی جایگیری و تبلور ماگما گسترش یافتهاند. توده زهری در یک خاستگاه کششی تحت کنترل راستای بازشدگی NNE-SSW در فضاهای برآمده از فعّالیت پهنههای برشی چپگرد واقع در پایانه-های سامانه گسلی نهبندان در اوایل ائوسن جایگیری شده است.
گرانیتوئید
ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی
جایگیری
شمال پهنه سیستان
2020
02
20
73
84
http://www.gsjournal.ir/article_102905_9ed812fafc308a9cd5702004b4c25ad7.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
برآورد پتانسیل تغذیه آب زیرزمینی در مناطق کارستی نواحی خشک، مطالعه موردی رشته کوه شتری، ایران مرکزی
حسن
ضیاء
غلامحسین
کرمی
عزیزالله
طاهری
برآورد مقدار تغذیه یکی از مهمترین پارامترهای مطالعات هیدروژئولوژیکی برای محاسبه بیلان میباشد. نقشه پهنهبندی پتانسیل تغذیه با استفاده از هشت لایه اطلاعاتی لیتولوژی، مقدار شیب، جهت شیب، تراکم شبکه آبراههها، بارش، تراکم شکستگیها، اپیکارست و عوارض کارستی، پس از وزندهی به روش کارشناسی و تلفیق در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) تهیه گردید. برای وزندهی عوامل موثر بر تغذیه از نقشههای زمینشناسی و بازدیدهای صحرایی استفاده گردید. با توجه به نتایج بدست آمده منطقه مورد نظر به 4 بخش با پتانسیل تغذیه 15، 25، 35 و 45 درصد تقسیم گردیدند. مساحت مربوط به هر یک از بخشهای فوقالذکر به ترتیب حدود 251، 879، 943 و 200 کیلومتر مربع میباشند. متوسط تغذیه در کل محدوده 30 % برآورد گردید. بر اساس مقدار تغذیه و متوسط بارش سالیانه (164میلیمتر) مقدار کل تغذیه در رشته کوه شتری حدود 112 میلیون متر مکعب برآورد میگردد، که از این مقدار 25 میلیون مترمکعب توسط چشمهها و چاههای موجود در رشته کوه تخلیه و حدود 87 میلیون متر مکعب، سبب تغذیه آبخوانهای مجاور میشوند. چشمههای بزرگ رشتهکوه شتری ازمیغان، قنبر و کریت میباشند که متوسط دبی آنها 63، 60 و 24 لیتر بر ثانیه و متوسط هدایت الکتریکی آنها 1640، 601 و 825 میکروموس بر سانتیمتر میباشد. تعیین مساحت حوضه آبگیر این چشمهها بر مبنای مقدار تغذیه به روش معادله بیلان آب و روش توالی چینهشناسی، وضعیت زمینشناسی و مورفولوژیکی، نشاندهنده اختلاف کمتر از 15% میباشد که مقدار درصد تغذیه بدست آمده را تائید میکند.
کارست
رشته کوه شتری
پتانسیل تغذیه
GIS
2020
02
20
85
96
http://www.gsjournal.ir/article_102908_9e97eef5426c066542478a1b578a9b38.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
مرجانهای پرمین در کوههای علی باشی، شمال باختری ایران
عباس
قادری
مهدی
بادپا
علیرضا
عاشوری
به منظور مطالعه مرجانهای پرمین در شمال باختر ایران، برش چینهشناسی در کوههای علیباشی انتخاب و مورد نمونهبرداری قرار گرفت. پس از مطالعه میکروسکپی برشهای طولی، عرضی و سریالی متعدد تهیه شده از بیش از 180 سنگواره مرجانی تعداد 12 گونه متعلق به 6 جنس از مرجانهای روگوزا و تابولا شناسایی شد. توالی پرمین منطقه جلفا، قلمرو دو نوع فونای مرجانی است. قلمرو فونای واگینوفیلیده شامل جنسهای شاخص مرجانهای کلنی حوضه تتیس مانند Ipciphyllum و Waagenophyllum به دیرینگی پرمین میانی؟ ـ پسین است. قلمرو فونای سیاتاکسونیا به دیرینگی پرمین پسین شامل نمایندههای فیلوژنتیک آخرین مرجانهای روگوزاست و غالباً دربردارنده جنس Pentaphyllum است که با فراوانی زیاد، تا نزدیکی حادثه انقراضی انتهای پرمین در رأس سازند علی باشی به حیات خود ادامه داده داده است. همچنین آخرین و جوانترین مرجان تابولا پیش از رویداد انقراضی پرمین پسین در منطقه جلفا، جنس Protomichelinia دانسته شده است. فونای مرجانی پرمین شمال باختر ایران به خوبی با فونای پرمین آباده در ایران مرکزی و فونای قفقاز جنوبی شباهت دارد. همچنین مرجانهای فونای واگینوفیلیده مشابه فونای هم سن در جنوب چین هستند، در حالی که مرجانهای سیاتاکسونیای پرمین پسین بومگرایی بالایی را نشان میدهند.
پرمین
مرجان
روگوزا
برش علی باشی
جلفا
2020
02
20
97
108
http://www.gsjournal.ir/article_102906_9e8bcf78728ff85d0e28f1a20afefa45.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
خاستگاه و تکوین کانه زائی آهن-مس دره رحیم، جنوب کاشان، ایران
ایمان
شجاعیان
افشین
اکبرپور
خلیل
بهارفیروزی
مجید
ونایی
کانسار آهن دره رحیم در 25 کیلومتری جنوب شهر کاشان واقع شده است و در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر و بخشی از توده نفوذی قهرود را تشکیل می دهد. ب مطالعات ژئوشیمیایی توده نفوذی، نشاندهندهی ماهیت کالک آلکالن متاآلومین و گرانیتهای کمان آتشفشانی(volcanic arc granite) و از نوع گرانیتهای آذرین( تیپ I ) میباشد. طبق مطالعات مینرالوگرافی، ماده معدنی به طور عمده از منیتیت تشکیل شده است. هماتیت، گوتیت و کانیهای سولفیدی مانند کالکوپیریت، پیریت و کانی کربنات مس( مالاکیت) نیزآن را همراهی می نمایند. و نمودارهای Ni/(Cr+Mn) به Ti+V و Ca+Al+Mn به Ti+V شواهد کانی شناسی، ساخت و بافت، ژئوشیمی و محیط زمین ساختی نشان می دهد که کانه زائی دره رحیم، مشابه اسکارن های آهن-مس کلسیمی است.
اسکارن کلسیمی
آهن
مس
دره رحیم
کاشان
2020
02
20
109
122
http://www.gsjournal.ir/article_102919_7da9a30b11f988fa1e6fc3f8655500ec.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
برآورد ضریب کیفیت موج برشی در ناحیه زوج زمینلرزه های 1391 اهر-ورزقان با استفاده از داده های پسلرزه ای
جعفر
جاقوری
حسین
صادقی
سید کیوان
حسینی
ضریب کیفیت موج برشی Q_s از جمله پارامترهای کلیدی یک ناحیه لرزه خیز جهت مطالعات زلزله شناسی و زلزله شناسی مهندسی می باشد. در مطالعه حاضر این ضریب در ناحیه زوج زمینلرزه های 1391 اهر- ورزقان با استفاده از روش معکوس تعمیم یافته بر مبنای پنجره امواج برشی حاصل از پسلرزه های این دو زمینلرزه بررسی شده است. 2860 رکورد سه مؤلفه ای باند پهن و 540 رکورد تک مؤلفه ای باند کوتاه از 1650 پسلرزه با بزرگی M_c بین 0.2 تا 3.0 استفاده شد. رکوردها حاصل از ثبت پسلرزه ها در مدت 29 روز توسط شبکه لرزه نگاری موقت مرکز تحقیقات زمینلرزه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در 5 ایستگاه باندپهن و 5 ایستگاه دورکوتاه میباشد. از آنجاییکه روش معکوس تعمیم یافته برای حذف اثر چشمه به ساختگاه مرجع نیازمند است، انتخاب ساختگاه مرجع با استفاده از نتایج روش نسبت طیفی (H/V) در ایستگاههای باندپهن و همچنین موقعیت توپوگرافی ایستگاه ها انجام شد. وابستگی بسامدی ضریب کیفیت موج برشی در محدوده 1.0 تا 10 هرتز مطالعه و به رابطه Q_s=43 f^1.52 برازش داده شد. این مقدار پایین ضریب کیفیت موج برشی و وابستگی شدید بسامدی را میتوان به ناهمگنی بسیار زیاد پوسته و لرزه خیزی فعال منطقه نسبت داد.
ضریب کیفیت
موج برشی
اهر-ورزقان
پسلرزه
معکوس تعمیم یافته
2020
02
20
123
128
http://www.gsjournal.ir/article_102924_0c3ddfd89ececc1a25325e702e4e358d.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
زیست چینه نگاری وتعیین عمق دیرینه سازند گورپی در جنوب غرب کوهدشت
قمرناز
دارابی
ایرج
مغفوری مقدم
عباس
صادقی
بیژن
یوسفی یگانه
در این پژوهش، زیست چینه نگاری و تعیین عمق دیرینه سازند گورپی در برش جنوب غرب مورد مطالعه قرار گرفته است. ضخامت سازند گورپی در این برش 160 متر است و سنگ شناسی آن به طور عمده شامل سنگ آهک، مارن، سنگ آهک مارنی و شیل است. مرز زیرین آن با سازند ایلام همشیب و مرز بالایی آن با سازند امیران ناپیوسته است. در این مطالعه 50 گونه متعلق به 24 جنس از روزن بران شناور و بنتیک تشخیص داده شده است که براساس گسترش چینه شناسی این روزن بران، 6 زون زیستی معرفی شده است.این زونها شامل Globotruncana ventricosa Interval Zone, Radotruncana calcarata Taxon Range Zone, Globotruncanella havanensis Partial Range Zone, Globotruncana aegyptiaca Interval Zone, Gansserina gansseri Interval Zone, Contusotruncana contusa Interval Zone. با توجه به زونهای زیستی معرفی شده سن سازند گورپی در این برش کامپانین میانی تا ماستریشتین پسین تعیین شده است. عمق 450 تا 600 متر، براساس نسبت درصد روزن بران شناور/ بنتیک و در صد موفوتایپ 3 وبا استفاده از فرمول Depth = e (3.58718 + (0.03534 × %P*)) پیشنهاد می شود.
سازند گورپی
روزن بران شناور
مورفوتایپ
کامپانین
ماستریشتین
2020
02
20
129
142
http://www.gsjournal.ir/article_102899_b2e6889b4e76105516ae634e4d5bbc3f.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت آب زیرزمینی آبخوان دشت مشگین شهر (استان اردبیل) با تاکید بر منشأ احتمالی برخی فلزات سنگین
شاهرخ
نوراللهی
اصغر
اصغری مقدم
الهام
فیجانی
رحیم
برزگر
در دهههای اخیر به دلیل رشد روزافزون جمعیت در منطقه مشگینشهر و به تبع آن افزایش تقاضا برای استفاده از آب برای شرب، کشاورزی و صنعت باعث شده است که آب زیرزمینی به عنوان مهمترین منبع آبی منطقه مورد توجه قرار گیرد. بنابراین لازم است در کنار توجه به کمیت آب زیرزمینی منطقه، کیفیت آن نیز مورد توجه قرار گیرد. اهداف این مطالعه، بررسی منشا احتمالی برخی فلزات سنگین در آب زیرزمینی دشت مشگینشهر با استفاده از روشهای آماری چندمتغیره از جمله تحلیل خوشهای و تحلیل عاملی به همراه ضریب همبستگی و همچنین شناسایی عوامل موثر در کیفیت آب زیرزمینی منطقه میباشند. برای این منظور تعداد 25 نمونه از منابع آب زیرزمینی منطقه در مهر ماه سال 1395 جمعآوری گردید و پارامترهای اسیدیته، هدایت الکتریکی، یونهای اصلی (کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم، کلرید، سولفات، کربنات، و بی کربنات) و فرعی (نیترات، فلوراید و سیلیس) و برخی از فلزات/شبهفلز سنگین همچون آهن، منگنز، آلومینیوم، روی، کروم، مس، کادمیوم، سرب و آرسنیک اندازهگیری شدند. آنالیزها نشان میدهند که فرایندهایی همچون هوازدگی و انحلال سازندهای تبخیری و سیلیکاته، تعویض یونی و فعالیتهای کشاورزی بر کیفیت آب زیرزمینی منطقه موثر میباشند. نتایج آنالیز چند متغیره نشان میدهد که اغلب فلزات سنگین در آب زیرزمینی از سازندهای آتشفشانی موجود در منطقه نشات میگیرند و شوری و اسیدیته نقش مهمی در آزادسازی آنها به آب زیرزمینی دارد. تحلیل عاملی نشان میدهد که فرایندهای زمینزاد با مجموع واریانس 9/79 درصد و عوامل انسانزاد با مجموع واریانس 6/6 درصد شیمی آب زیرزمینی منطقه را کنترل میکنند.
آب زیرزمینی
آمار چندمتغیره
کیفیت آب
فلزات سنگین
مشگینشهر
2020
02
20
143
152
http://www.gsjournal.ir/article_104104_da289cffc7e672b5db374c251ecda43f.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
مطالعه شیمی کانیها و حرارت- فشار سنجی انواع مختلف زنولیت ها در سنگ های آتشفشانی پلیوسن قخلار (غرب مرند، شمال غرب ایران)
محسن
مؤید
محمد امین
صفی خانی
رباب
حاجی علی اوغلی
نصیر
عامل
احمد
جهانگیری
منطقه مورد مطالعه در کوههای میشو، شمال غرب مرند واقع شده است. سنگهای آتشفشانی و آتشفشانی-تخریبی پلیوسن عمده برونزدهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند. انواع مختلف زنولیت های لامپروفیری، میکا پیروکسنیتی، کربناته و آمفیبولیتی داخل سنگهای آندزیتی مشاهده می شوند. زنولیت لامپروفیری متشکل از درشت بلورهای بیوتیت و کلینوپیروکسن در زمینه ای از همین بلورها همراه با پلاژیوکلاز با بافت شاخص پورفیریک و هیالوپورفیریک می باشد. زنولیت لامپروفیری بر اساس ترکیب کانیشناسی از نوع کرسانتیت می باشد. کانی های تشکیل دهنده زنولیت میکا پیروکسنیتی شامل بلورهای کلینوپیروکسن، بیوتیت، پلاژیوکلاز، (±) هورنبلند و کانی های تیره است. زنولیت کربناته متشکل از بلورهای پراکنده پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و کمتر آمفیبول و بیوتیت در خمیره کربناتی است. بر اساس شیمی بلورهای کلینوپیروکسن ترکیب ماگما در زنولیت های میکا پیروکسنیتی و لامپروفیری کالک آلکالن تعیین می شود. ترکیب بیشتر کلینوپیروکسن ها در زنولیت های لامپروفیری و میکا پیروکسنیتی با شرایط فوگاسیته بالای اکسیژن مطابقت دارد. دماهای محاسبه شده برای زنولیت های میکا پیروکسنیتی C 1200-C1100 و لامپروفیری C 800-C1080 در فشارهای 5 تا 10 کیلوبار برآورد شده است. حرارت و فشار زنولیت آمفیبولیتی بر اساس شیمی تک کانی آمفیبول بترتیب حدود (oC12 ±) 750 تا 800 درجه سانتی گراد و 6/0±2/6 کیلوبار محاسبه شد.
زنولیت
شیمی کانی
حرارت-فشارسنجی
میشو
قخلار
2020
02
20
153
164
http://www.gsjournal.ir/article_102814_b551e3f2e5f4c01ca7bde4f20546e67c.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
بررسی تغییرات دمایی و مراحل دگرشکلی با توجه به ریزساختارها و پاراژنزکانیایی در پاراگنایسهای شمال شهرکرد
مهین
هاشمی
ناهید
شبانیان
علیرضا
داودیان
حسین
عزیزی
تتخمین مسیرهای دما - فشار دگرشکلی برای سنگهای دگرگونی که یک تاریخ دگرشکلی پیچیده را تجربه کردهاند معمولاً وابسته به ارتباط بین تجمعات دگرگونی متوالی و ریزساختارهای مختلفی است که حفظ شدهاند. با تغییر شرایط دما-فشار، کانیهای دگرگونی با یک ریز ساختار، که خاص آن شرایط است، میتوانند از لحاظ شیمیایی دوباره به تعادل برسند. پاراگنایسهای میلونیتی پیرامون دریاچه سد زایندهرود که در محدوده میلونیتهای درجه پایین و متوسط قرار میگیرند بر اساس مطالعات پتروگرافی و ریز ساختاری حداقل 3 مرحله دگرگونی و 3 مرحله دگرشکلی را پشت سر گذاشتهاند. مرحله اول (قدیمیترین مرحله دگرگونی قابل تشخیص) دگرگونی در حد رخساره اکلوژیت بوده است که در این مرحله کانیهای فشار بالایی مثل روتیل و مسکویت فنژیتی، گارنت همراه با فلدسپات آلکالن تشکیل شده که بهصورت ادخال در گارنت یا فلدسپات و یا در زمینه سنگ قرار دارند. فلدسپاتهای میزبان بر اساس شواهد پتروگرافی در رخساره آمفیبولیت تشکیل شدهاند. در نهایت دگرگونی پسرونده در حد رخساره شیست سبز تحتانی رخ داده است که شاهد آن سریسیتی شدن برخی از فلدسپاتها، کلریتی شدن برخی از بیوتیتها و تشکیل کلریت و کوارتز در داخل و اطراف برخی از گارنتها میباشد. همزمان با این مراحل دگرگونی پسرونده شواهدی از ریزساختارهای دگرشکلی دمای نسبتاً بالا تا دما پایین وجود دارد. از تلفیق شواهد دگرگونی و دگرشکلی نتیجه میشود این سنگها که از اعماق نسبتاً زیاد بالا آمدهاند، در حین بالا آمدن مراحل مختلف دگرگونی پسرونده را تحمل کردهاند و دگرشکلیهای متعددی نیز بر روی این مجموعه اثر کرده است.
"تغییرات دمایی"
"ریزساختار"
"پاراژنز کانیایی"
"پاراگنایس"
"شمال شهرکرد"
2020
02
20
165
174
http://www.gsjournal.ir/article_102927_19612769672937b8db3be26e03cfea9c.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
جایگاه ژئودینامیکی محدوده معدن مس وشنوه واقع در جنوب شرقی کهک( جنوب قم).
زهرا
محمدی اصل
عبدالله
سعیدی
مهران
آرین
علی
سلگی
طاهر
فرهادی نژاد
محدوده مورد مطالعه در بخش کوچکی از پهنه ساختاری کمان ماگمایی ارومیه – دختر در فاصله 60 کیلومتری جنوب قم و 12کیلومتری جنوب خاوری کهک واقع شده است. از آنجا که پهنه در دو برگه زمین شناسی کهک و آران به مقیاس 1:100000 واقع شده است در آغاز نقشه زمین شناسی 1:25000 تهیه و واحد های سنگی مشترک تفکیک گردید. در مرحله بعدی طی چند مرحله برداشت های میدانی 17 نمونه از سنگهای ولکانیکی منطقه جهت آنالیزهای شیمیایی XRF و ICP-Ms برداشت شده و اکسیدهای اصلی، عناصر سنگین و کمیاب آن مشخص گردید. بیشتر نمونه های آنالیز شده در سریهای کالک آلکالن و نمونه های کمتری در سری های تولئیتی جای گرفته اند. این نمونه ها همچنین در نمودارهای سنگ شناسی به ترتیب در محدوده سنگ های آندزیتی، داسیت، تراکی آندزیت و ریولیت قرار می گیرند. با توجه به بی هنجاری و میزان Nb در نمونه های منطقه می توان شکل گیری آنها را مربوط به فرآیند فرورانش دانست. از سوی دیگر تهی شدگی از Nb و Ti نیز ویژه ماگماتیسم در رابطه با فرورانش می باشد، چرا که در مناطق فرورانش سیالات آزاد شده از لیتوسفر فرورونده که از LILE غنی اند، در گوه گوشته ای افزایش می یابند. از آنجایی که در منطقه مورد بررسی سنگها ویژگی کالک آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا را نشان می دهند، می توان نتیجه گرفت که سنگهای منطقه مربوط به حاشیه فعال قاره ای مرتبط با فرورانش هستند.
ارومیه-دختر
جایگاه ژئوشیمیایی
عناصر کمیاب
فرورانش
مس
2020
02
20
175
184
http://www.gsjournal.ir/article_102808_0b1721d09a2978d7abdd6a257c647825.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
سنگنگاری، ژئوشیمی و ترکیب ایزوتوپی Sr-Nd متابازیتهای مجموعة دگرگونی بنه شورو، شرق ساغند، ایران مرکزی
لیلا
ملکی
نعمتاله
رشیدنژاد عمران
عبدالرحیم
هوشمندزاده
مجموعة دگرگونی بنهشورو در شرق روستای ساغند و در حوزة ایران مرکزی واقع شدهاست. این مجموعه از گنایسهای کوارتز-فلدسپاتیک (کانی تیرة کمتر از 5 درصد)، بیوتیت -آمفیبول گنایس ، واحدهای متابازیت، انواع شیست با میان لایههایی از مرمر و کوارتزیت و نفوذیهای مافیک و اسیدی تشکیل شده که مجموعاً دگرگونی قهقرایی در حد رخسارة آمفیبولیت پایینی را متحمل شدهاند. مطالعة ژئوشیمیایی متابازیتهای این مجموعه در کوه زمانآباد و پشتة گلمنده، بیانگر وجود دو الگوی توزیع غنی شدة متفاوت در نمودارهای به هنجار شدة عناصر فرعی و کمیاب این سنگها نسبت به MORB میباشد. الگوی اول فاقد و الگوی دوم دارای آنومالی منفی در Nb و Taاست. مطالعة ژئوشیمی سنگ کل به همراه نسبتهای ایزوتوپیSr-Nd، بیانگر دخالت دو منشأ گوشتهای متفاوت در تشکیل ماگمای مادر متابازیتها در یک محیط پشت قوسی است. منبع گوشتهای غنی از تیتانیوم، مانند دنبالة پلومهای گوشتهای در تشکیل نمونههای غنی از Ta و Nb وگوشتة غنی شدة قدیمی متأثر از فرورانش در تشکیل نمونههای تهیشده از Ta و Nb نقش دارد.
ایران مرکزی
ساغند
بنهشورو
دگرگونی
متابازیت
2020
02
20
185
196
http://www.gsjournal.ir/article_104103_87d1a4cd623766f38d981a67e8133b99.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
فرایندهای دیاژنزی و تشخیص کانی شناسی اولیه کربنات های سازند آسماری در میدان نفتی کرنج (فروافتادگی دزفول، جنوب باختر ایران)
یزدان
گلستان
امید
کاک مم
محمدحسین
آدابی
احسان
دهیادگاری
توالی کربناته- تبخیری، همراه با رسوبات سیلیسی آواری و نهشته های مخلوط سیلیسی آواری- کربناته مخزن آسماری/پابده با سن الیگو-میوسن در میدان نفتی کرنج به منظور بررسی دیاژنز، ریزرخسارهها و تعیین کانیشناسی اولیه هدف این مطالعه بوده است. میکرایتیشدن، انحلال، تراکم، نئومورفیسم، سیمانیشدن و دولومیتیشدن از جمله فرایندهای دیاژنزی موثر بر توالی آسماری/پابده بودهاند. بر اساس مطالعات پتروگرافی 3 نوع دولومیت شامل دولومیکرایت، دولومیکرواسپارایت و دولواسپارایت شناسایی شد که در مجموع موجب ارتقاء کیفیت مخزنی شدهاند. در این توالی یازده ریزرخسارهی کربناته- تبخیری که در چهار محیط اصلی شامل پهنه جذرومدی، لاگون، شول کربناته و دریای باز نهشته شدهاند مشخص گردید. محیط رسوبی سازند آسماری یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ همشیب معرفی شده است. مطالعات دیاژنتیکی نشاندهنده تاثیر هر سه محیط دیاژنزی دریایی، متئوریکی و تدفینی بر روی این نهشتهها میباشد. ژئوشیمی عناصر اصلی و فرعی بیانگر کانیشناسی اولیه آراگونیتی برای کربناتهای سازند آسماری میباشد. نسبت بالای Sr/Mn و نیز بالا بودن نسبت Sr/Ca و پایین بودن میزان منگنز حاکی از سیستم دیاژنتیکی بسته با نسبت تبادل آب به سنگ (W/R) کم برای کربناتهای سازند آسماری است.
دیاژنز
محیط رسوبی
ژئوشیمی
سازند آسماری
میدان نفتی کرنج
2020
02
20
197
208
http://www.gsjournal.ir/article_102923_53e4855dfa19b06cddbff45b5e2f4be9.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
پتروژنز، ژئوشیمی و کانهزایی مس محدوده ساغری، جنوب شاهرود
یگانه
خرم تاش
فرج الله
فردوست
کانسار مس ساغری در 120 کیلومتری جنوب غرب شاهرود، در بخش شرقی نوار آتشفشانی_نفوذی ترود_چاهشیرین قرار دارد. کانیسازی در منطقه ساغری درون واحدهای آتشفشانی و آذرآواری به سن ائوسن رخ داده است. سنگهای آتشفشانی یاد شده بر پایه مطالعات صحرایی، آزمایشگاهی و آنالیزهای ژئوشیمیایی قابل تفکیک به آندزیت، آندزیت بازالتی، بازالت، داسیت و رخنمونهایی از آذرآواریها به صورت توف و آگلومرا هستند. ماهیت این سنگها کالکآلکالن پتاسیم بالا و به مقدار جزئی شوشونیتی است که از دیدگاه زمینساختی، در موقعیت مرتبط با کمان ماگمایی و پهنه فرورانش قرار میگیرند. دایکهای با ترکیب حد واسط تا بازیک توالیهای آتشفشانی_آذرآواری را قطع کردهاند. دگرسانی آرژیلیتی، سریسیتی، کلریتی، کربناتی و اکسید آهن (لیمونیت، هماتیت و گوتیت) در سنگهای میزبان قابل تشخیص است. ساخت و بافت ماده معدنی به صورت رگه_رگچهای، پرکننده فضای خالی، جانشینی و دانهپراکنده میباشد. برپایه مطالعات کانهنگاری کانیهای اصلی مس شامل مالاکیت، کالکوسیت، کولیت، کالکوپیریت، کریزوکولا و کمتر مس طبیعی است. از میان این کانیها، مالاکیت و کالکوسیت بیشترین فراوانی را دارند. با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی عنصر مس بالاترین همبستگی را با عنصر نقره نشان میدهد. همچنین مطالعات سیال درگیر، عمق کانهزایی را 100 تا 200 متر، دمای تشکیل آن 100 تا 140 درجه سانتیگراد و شوری حدود 5 تا 15 درصد وزنی نمک طعام نشان میدهد. از دید کانیشناسی، سنگ میزبان، ساخت و بافت و ژئومتری، کانسار مس ساغری شباهتهای فراوانی با کانسارهای مس نوع مانتو و طبقات سرخ آتشفشانی دارد.
پتروژنز
ژئوشیمی
مس
ترود_چاهشیرین
ساغری
2020
02
20
209
220
http://www.gsjournal.ir/article_102813_15e69caf5ef2a5bde93b33cfa72509ec.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
گرانیتهای A type شمال سنندج – سیرجان؛ نگاهی نو، رده بندی نو
ساناز
یاجم
جلیل
قلمقاش
تودههای نفوذی شرق سنندج تا گلالی، واقع در شمال پهنه سنندج – سیرجان، بخشی از کوهزاد زاگرس بوده و متشکل از تودههای نفوذی مرکب و چندفازی است که در حین فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس بهزیر پلیت اورازایا پدید آمدهاند. لوکوگرانیتهای آلکالن، پتاسیم بالا و فروئن، نماینده ماگماتیسم A-type در این گستره هستند. با وجود شباهتهای کانیشناسی و ایزوتوپی، لوکوگرانیتها برمبنای شواهد ژئوشیمی، ایزوتوپی و نتایج سنسنجی بلورهای زیرکن، دو دستهگی آشکاری به نمایش میگذارند. لوکوگرانیت قلایلان با سن تبلور 3 ± 159 میلیونسال، A1-type است. سایر لوکوگرانیتها A2-type هستند و به فاصله زمانی حدود 20 میلیونسال بعد (Ma 149-140) متبلور شدهاند. در واقع نفوذ ماگمای مافیک گوشتهای، موتور محرکهی ذوببخشی پیسنگ از پیشبارور و هتروژن سنندج-سیرجان بوده و سنگهای قلایلان را پدیدآوردهاست. لوکوگرانیتهای جوانتر با ماهیت A2-Type، سازوکاری متفاوت دارند. این سنگها حاصل ذوببخشی پیسنگ مشابه و از پیشبارور هستند که به فاصله زمانی 20 میلیونسال پس از تکتونیک فشارشی پدید آمدهاند. بالازدگی آستنوسفر در اثر کشش حاصل از عقبگرد یا افزایش شیب ورقه فرورانده پس از تکتونیک فشارشی حاکم بر منطقه، میتواند عامل ذوب پوسته و تشکیل لوکوگرانیتهای آلکالن جوان باشد.
پهنه سنندج–سیرجان
گرانیتهای A1-type
گرانیتهای A2-type
ژوراسیک پسین
2020
02
20
221
230
http://www.gsjournal.ir/article_102910_7b0b4b1ad67d346648a6c5c52aeac2d0.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در خاک شهری کرج (ایران)
عباس
فلاح
سروش
مدبری
علیرضا
سیاره
امیر علی
طباخ شعبانی
بهمنظور بررسی اثرات ترافیک و آلودگی شهری بر غلظت فلزات سنگین، 40 نمونه خاک از فضاهای سبز کرج با کاربریهای مختلف و 5 نمونه از مناطق غیرآلوده به عنوان شاهد و زمینه ژئوشیمیایی برداشت شد. نمونهها پس از آماده سازی با استفاده از دستگاه OES-ICP تجزیه شیمیایی شد. تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد. شاخصهای آلودگی برای عناصر مورد توجه در شهر کرج تعیین و ارتباط آنها با عناصر دیگر تعیین شدند. بررسیهای آماری نشان داد که توزیع فلزاتی مانند کادمیم، کروم، مس، نیکل و روی در خاکهای شهر کرج شبیه به هم بوده و اغلب در مرکز شهر کرج (محدوده باغهای جهانشهر و پارک خانواده) نسبت به سایر مناطق شهر بیشتر است. خاک زمینهای کشاورزی دارای فلزات سنگین کمتری نسبت به سایر زمینها (پارکها و باغها) است. این یافتهها مطابق با نتایجی است که توسط سایر محققان در مناطق دیگر جهان گزارش شده است. آرسنیک، گوگرد و سرب توزیع متفاوتی نسبت به سایر فلزات سنگین ذکر شده دارند. مقدار میانگین عناصر روی، فسفر، نیکل، مس، کروم و کادمیم در مرکز شهر بیشتر از سایر محدودههای شهری است. شاخص آلودگی فلزات سنگین در خاک کرج برای عناصر مختلف به ترتیب : As>S>P>Zn>Pb>Cu>Ni, Cr>Cd است. شاخص آلودگی فلزات سنگین برای خاک کرج 75/1 بوده که در ردیف خاکهای با آلودگی متوسط قرار دارد.
آلودگی"
"خاک شهری"
"ژئوشیمی شهری"
"شاخص زمینانباشت"
"ضریب غنی شدگی"
2020
02
20
231
240
http://www.gsjournal.ir/article_102806_adc70d4dd011ecce27212a3c276c8e98.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
سنگشناسی و زمین شیمی داسیتهای آداکیتی کالدرای نئوژن قره چای، جنوب خاور قوچان
مرضیه
اسدی آورگانی
مهدی
رضایی کهخائی
حبیب اله
قاسمی
کالدرای نئوژن قره چای در 30 کیلومتری جنوب خاور قوچان، در زون بینالود واقع شده است. سنگ های آتشفشانی این کالدرا دارای ترکیب غالب داسیتی و بافت های متنوع پورفیری، غربالی، جریانی بوده و از پلاژیوکلاز و آمفیبول تشکیل شده اند. نمودارهای چندعنصری و بهنجار شده نسبت به ترکیب کندریت و گوشته اولیه برای این سنگ ها، نشان دهنده غنی شدگی نسبی آنها از عنصرهای خاکی نادر سبک و لیتوفیل بزرگ یون و تهی شدگی نسبی آنها از عنصرهای خاکی نادر سنگین و عنصرهای با شدت میدان بالا است. سرشت کالکآلکالن و ناهنجاری منفی آشکار در عنصرهای با شدت میدان بالا، آنومالی مثبت Pb، مقادیر زیاد Sr،Sr/Y ، Na2O /K2O و مقدارهای کم K و MgO در این سنگ ها نشانگر ویژگی های ماگماهای آداکیتی پرسیلیس مرتبط با محیطهای حاشیه فعال قاره ای است. ماگمای سازنده سنگ های کالدرای قره چای از ذوب بخشی سنگ منشأ اکلوژیتی حاصل از دگرگونی لیتوسفر اقیانوسی فرورانده نئوتتیس سبزوار به زیر لبه جنوبی پهنه البرز خاوری در نئوژن پدید آمده اند. گمان می رود گسل های بزرگ امتدادلغز قوچان و دره گز سبب ایجاد یک محیط تراکششی شده و نقش مهمی در تشکیل این کالدرا داشته اند.
داسیت
آداکیت
کالدرا
قره چای
قوچان
2020
02
20
241
250
http://www.gsjournal.ir/article_102920_e5de125992c25c113f970940cb65b0a6.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
مطالعه فرونشست دشت قم با استفاده از تداخل سنجی راداری و ویژگیهای هیدروژئولوژیکی آبخوان
زهرا
حاجب
زهرا
موسوی
زهره
معصومی
ابوالفضل
رضایی
رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای آب در سال های اخیر، سبب برداشت بیرویه از منابع آب سطحی و زیرزمینی شده است. برداشت آب زیرزمینی و پایین رفتن سطح آب در آبخوانها معمولا میتواند فرونشست زمین و به تبع آن مختل شدن خطوط آب رسانى و راه آهن وگاز، تخریب پى ساختمان ها، تغییرات شیب زمین و کاهش ضریب ذخیره آبخوان را در پی داشته باشد. در این مطالعه، ابتدا با استفاده از داده های ماهواره ی ENVISAT و به کمک تکنیک تداخل سنجی رادار دهانه مصنوعی(InSAR) و با استفاده از آنالیز سری زمانی SBAS، نرخ فرونشست سالانه زمین در دشتهای جعفرآباد و قنوات استان قم برای بازه زمانی 2003 تا 2010 برآورد شده است. در ادامه با استفاده از تغییرات تراز آب پیزومترهای منطقه و ضخامت لایههای ریزدانه با قابلیت فرونشست دائم، ارتباط تغییرات مکانی نرخ فرونشست در نقاط مختلف آبخوان با برداشت بی رویه آب زیرزمینی بررسی شده است. نتایج آنالیز سری زمانی تصاویر تداخلسنجی نشان میدهند که نرخ متوسط فرونشست در دشت های جعفرآباد و قنوات به ترتیب 35و 28 میلیمتر در سال در راستای خط دید ماهواره است. نقشه پهنهبندی فرونشست حاصل از پردازش تداخل سنجی راداری در تلفیق با دادههای تراز آب پیزومترها و ضخامت لایههای ریز دانه حاکی از این است که فرونشست علاوه بر افت تراز آب به جنس خاک لایه های زیرین نیز وابستگی داردو بیشترین نرخ نشست در مناطقی رخ داده است که از یک سو تراکم چاههای بهرهبرداری آب زیاد است و از سوی دیگر لایههای ضخیم رس وجود دارد.
تداخل سنجی راداری
دشت قم
فرونشست
2020
02
20
251
258
http://www.gsjournal.ir/article_102902_281a896d9ec8a641f4b056c11725d70e.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
زمین شناسی، ژئوشیمی و الگوی تشکیل کانسار سرب (نقره) دره امرود در کمان ماگمایی ارومیه- دختر، جنوب قهرود
فردین
موسیوند
فایق
هاشمی
مهدی
رضایی کهخائی
امیر
پاکیزه
کانسار سرب (نقره) درهامرود در منطقه قهرود و در کمان ماگمائی ارومیه- دختر در واحد توفسیلیسی سبز- خاکستری رنگ و کریستال لیتیک توف با سن ائوسنمیانی تا پسین رخ داده است. شکلهندسی پیکره معدنی عمدتاً بصورت چینه-کران و نامنظم، نیمه همخوان تا ناهمخوان بوده و ساخت و بافت غالب ماده معدنی از نوع نیمه تودهای، برشی، نواری و رگه- رگچه ای میباشد. کانیهای اولیه و غالب در ماده معدنی شامل گالن، پیریت، کالکوپیریت و کانیهای ثانویه بیشتر از نوع کوولیت، گوتیت و هماتیت هستند. کانیهای باطله عمدتاً شامل اپیدوت، کلریت، کانیهای رسی، کوارتز، کلسیت و باریت است. دگرسانیهای عمده شامل اپیدوتی- کلریتی و سریسیتی میباشد. عدم شباهت الگوی عناصر نادر خاکی (REE) ماده معدنی در کانسار درهامرود با الگوی سنگ-های آتشفشانی میزبان در کمرپایین و کمربالای کانسار با مدل تشکیل بصورت جانشینی زیر کف دریا سازگار می باشد. آنومالی منفی Ce در مواد معدنی حاکی از نقش آب دریا در تشکیل کانسار است. بر اساس مطالعات ساختاری، چینه-شناسی، پتروگرافی، بافت و ساخت، کانیشناسی، دگرسانی و ژئوشیمیایی بنظر میرسد کانهزائی سرب (نقره) درهامرود بصورت سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) تیپ بایمدال فلسیک یا کوروکو رخ داده و ماده معدنی بصورت جانشینی در سنگهای آتشفشانی زیر کف دریا نهشته شده است. شایان ذکر است کانسار دره امرود اولین رخداد سولفید تودهای غنی از فلزات پایه و فقیر از باریت میباشد که در پهنه ارومیه- دختر معرفی میگردد و اهمیت اکتشاف اینگونه ذخایر در این پهنه را آشکار میسازد.
دره امرود
سرب
ژئوشیمی
سولفید توده ای
ارومیه- دختر
2020
02
20
259
268
http://www.gsjournal.ir/article_102909_866e034499ae01c95ed6a11db0014dbd.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
معرفی مناطق امیدبخش کانهزایی قیرطبیعی در زون شکمیدان (استان کرمانشاه)
مصطفی
اسماعیلی وردنجانی
مصطفی
ناظری
غلامرضا
عسگری
کانهزایی قیر طبیعی در زون شکمیدان بهعنوان مستعدترین زون کانهزایی قیرطبیعی ایران عمدتاً به میزبانی بخش انیدریتی سازند آسماری (بخش کلهر) و سازند گچساران روی داده است. بهمنظور معرفی مناطق امیدبخش کانهزایی قیرطبیعی در زون شک میدان ابتدا زون مذکور به سه زیر بخش تقسیم و ادامه مطالعات اکتشافی در این سه زیربخش صورت پذیرفت. در پردازشهای دورسنجی نخست سعی شد تا محدوده های لیتولوژیکی مشخص و واحدهای سنگی میزبان کانهزایی با استفاده از تکنولوژی پردازش تصاویر از یکدیکر تفکیک شوند. در مرحله دوم کنترل کنندههای ساختاری شامل گسلها و شکستگیهای موجود در هر بخش به همراه ساختارهای حلقوی، که جزو مناطق مستعد برای جاگیری ماده معدنی میباشند، شناسایی شد. در ادامه مدلسازی سهبعدی ساختاری زون مورد مطالعه نیز بهمنظور افزایش دقت عمقی و تعیین توالی چینه نگاری و انطباق چینه-ساختاری، تهیه و درنهایت با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و بر پایه اطلاعات دانشمحور و مطالعات میدانی، به لایههای اطلاعاتی کاربردی شامل زمینشناسی، تکتونیک، اطلاعات معادن قیرطبیعی مورد مطالعه و همچنین نتایج حاصل از مطالعات دورسنجی اوزان مرتبط تخصیص داده شد و بر اساس آن تلفیق دادههای اکتشافی جهت معرفی مناطق امید بخش دارای اولویت اکتشافی صورت پذیرفت.
زون شکمیدان
قیرطبیعی
دورسنجی
مدلسازی
تحلیل سلسله مراتبی
2020
02
20
269
278
http://www.gsjournal.ir/article_104099_245d825752f6b0f9674a32f86c0d548e.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
بررسی شرایط فیزیکوشیمیایی زون دگرسانی پتاسیک، کانسار مس پورفیری سرکوه، با استفاده از شیمی بیوتیت و کلریت
علیرضا
زراسوندی
فاطمه
داودیان رنجبر
محسن
رضایی
مجید
طاشی
هوشنگ
پورکاسب
کانسار مس پورفیری سرکوه در 180 کیلومتری غرب استان کرمان، 6 کیلومتری جنوب غرب کانسار مس پورفیری سرچشمه و در 10 کیلومتری شمال شرق شهرستان پاریز واقع شده است. از لحاظ تقسیمات زمینشناسی بخشی از کمان ماگمایی ارومیه – دخترمیباشد. سنگهای رخنمون یافته در این منطقه عمدتا متشکل از واحدهای آتشفشانی، توف، آندزیت و آندزیت بازالت میباشد. همچنین واحدهای نفوذی این منطقه شامل گرانیت تا گرانودیوریت و به میزان کمتر کوارتزدیوریت میباشد. دگرسانیهای عمده این کانسار شامل پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک و نیز دگرسانیهای حدواسط نظیر پتاسیک - آرژیلیک و یا پتاسیک – فیلیک میباشد. هدف از این پژوهش، مطالعه شیمی کانی بیوتیت و کلریت به منظور بررسی شرایط فیزیکوشیمیایی طی روند تدریجی تغییرات ماگمایی به گرمابی در زون دگرسانی پتاسیک این کانسار میباشد. بر مبنای دماسنجی بیوتیتهای تعادل مجدد یافته، در زمان تغییر شرایط ماگمایی به گرمابی این کانسار، دما از کمینه 343 تا بیشینه 397 درجه سانتیگراد متغیر بوده است. همچنین سرشت پر منیزیم (High-Mg)، قرارگیری بیوتیتهای تعادل مجدد یافته در مرز بین محدوده بافری هماتیت مگنتیت( HM) و نیکل-نیکل اکسید (NNO) و نیز تبلور مگنتیت با حاشیه هماتیتی حاکی از شرایط فوگاسیته اکسیژن بالا در زمان شروع فرایندهای گرمابی این کانسار میباشد.
بیوتیت
کلریت
کانسار مس پورفیری سرکوه
کمان ماگمایی ارومیه – دختر
کرمان
2020
02
20
279
288
http://www.gsjournal.ir/article_102904_7b528d9806c7f5ac815f39f03a81b8f9.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
ویژگی ژئوشیمیایی سنگ های آذرین مرتبط با کانسارطلای اپی ترمال لوبین – زرده ، شمال غرب ایران
شهرام
رحمانی
حسن
زمانیان
رضا
زارعی سهامیه
چکیده: منطقه مورد مطالعه در زون البرز غربی-آذربایجان و 45 کیلومتری شمال شرق زنجان واقع است. سنگ های کوارتزمونزونیت و توف برش داسیتی میزبان اصلی کانسار لوبین –زرده میباشد. این سنگها با سرشت بیشتر کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی، از نوع I ، متاآلومینوس و متعلق به سری منیزیمی از نوع کردیلرایی میباشد. سنگهای توده نفوذی غنی از عناصر LILE وLREE وتهی از عناصر HFSE،HREES ، MREES و Y هستند. شکل تقعر بطرف بالا ( Listric-shaped) نمودارالگوی عناصر نادر خاکی و نسبت میانگین La/Yb سنگ میزبان نشان دهنده مقدار آب بیشتر ،fO2 بالای ماگما و تفریق هورنبلند میباشد. مقادیر ISr نسبتا پایین تا متوسط7047/0-7051/0و مقادیر εNd(t=36Ma) برابر 39/0 تا 1/2 و سن های TDM از GM 69/0 – 06/1 با نسبت ایزوتوپی 206Pb/204Pb)i) برابر 49/18 – 68/18 ، 207Pb/204Pb)i) برابر 58/15 -61/15 و 208Pb/204Pb)i) برابر 33/38 – 77/، است. بر اساس شواهد بافتی، داده های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی رادیوژنیک سنگهای میزبان کانسار لوبین-زرده با ترکیب ژئوشیمیایی سنگ میزبان کانسارهای پرفیری و اپی ترمال در زون ارومیه دختر، البرز غربی- آذربایجان(ارسباران) ،کانسار پانتدی ترکیه مطابقت دارد.
کلیدواژه ها: ایزوتوپ های سرب
استرانسیوم -نئودیوم
عناصر نادر خاکی
لوبین-زرده
البرز غربی
2020
02
20
289
302
http://www.gsjournal.ir/article_102926_eeb59c9f2d024e9292034faa8eae34a6.pdf
فصلنامه علمی علوم زمین
علوم زمین
1023-7429
1023-7429
1398
29
114
بررسی ژنز و خاستگاه ژئودینامیکی کرومیتیت های نیامی مجموعه اولترامافیک آب بید (جنوب استان کرمان)
سیما
پیغمبری
مهدیه
محمدی
حمید
احمدی پور
کرومیتیتهای نیامی در اندازههای متفاوت همراه با غلافهای دونیتی در قسمتهای مختلف مجموعه اولترامافیک آب بید واقع در قسمت جنوب شرقی کمربند افیولیتی زاگرس رخنمون دارند. تودههای کرومیتیت آب بید اغلب به شکل عدسی یا لایهای بوده ساختهای ماگمایی مختلفی مانند توده ای، پراکنده و لایه ای را نشان میدهند. میزان Cr#، Al2O3 و TiO2 در کرومیتیتهای آب بید به ترتیب از 43/58 تا 36/65، 03/18 تا 58/22 و 20/0 تا 39/0 متغیر است. مقادیر Al2O3، TiO2 و FeO/MgO محاسبه شده برای مذاب مادر کرومیتیتهای آب بید در طیف مذابهای تولهایتی قرار میگیرد. ویژگیهای ساختاری از قبیل مرز ناگهانی کرومیتیت و دونیت های غلافی با هارزبورژیتهای میزبان، عدم انطباق ضخامت دونیت و کرومیتیت و وجود ساختهای مختلف، نشاندهنده مدل ماگمایی-متاسوماتیک در طول شبکهای از کانالهای بهم پیوسته دونیتی است. ویژگیهای شیمی کانی کرومیتیتها و ترکیب مذاب مادر کرومیتیتهای مجموعه آب بید نشانگر آن است که توده اولترامافیک آب بید بخشی از یک سکانس افیولیتی در زون سوپراسابداکشن میباشد. هارزبورژیتهای میزبان تحت تاثیر درجات مختلف ذوب بخشی و واکنش مذاب/سنگ واقع شده که سبب ایجاد کانالهای دونیتی گردیده که خود عبور و چرخش مذاب مادر کرومیتیت ها را تسهیل نموده است. درجات متوسط ذوب بخشی گوشته و سایر شواهد از جمله شیمی کانی کرومیت میتواند نشاندهنده محیطهای گسترش اقیانوسی پشت کمانی باشد. بنابراین میتوان هارزبورژیتهای مجموعه آب بید را بخشی از گوه گوشته ای بالای اقیانوس فرورونده نئوتتیس در نظر گرفت که در زیر یک مرکز گسترش در حوضه پشت کمانی با سن احتمالی تریاس بالایی تا کرتاسه واقع شده است.
کرومیتیت نیامی
مجموعه اولترامافیک
افیولیت
آب بید
کرمان
2020
02
20
303
314
http://www.gsjournal.ir/article_49668_8ed35084640541d6028c0158f50b9f5b.pdf