سخن سردبیر
دوره 29، شماره 113 ، آذر 1398، صفحه 1-1
داوران
دوره 29، شماره 113 ، آذر 1398، صفحه 2-2
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
سید نوید سید مردانی؛ محسن مؤذن؛ احمد جهانگیری
چکیده
مجموعه دگرگونی موته- گلپایگان در شمال شهرستان گلپایگان در استان اصفهان واقع شده است. این مجموعه دارای انواع سنگهای دگرگونی است که از جمله آنها میتوان به انواع شیستهای رسی، آمفیبولیتها، نایسها، کوارتزیتها و مرمرها اشاره کرد. گارنت شیستها از جمله شیستهای منطقه هستند که از لحاظ کانیایی انواع مختلفی را شامل میشوند. ...
بیشتر
مجموعه دگرگونی موته- گلپایگان در شمال شهرستان گلپایگان در استان اصفهان واقع شده است. این مجموعه دارای انواع سنگهای دگرگونی است که از جمله آنها میتوان به انواع شیستهای رسی، آمفیبولیتها، نایسها، کوارتزیتها و مرمرها اشاره کرد. گارنت شیستها از جمله شیستهای منطقه هستند که از لحاظ کانیایی انواع مختلفی را شامل میشوند. این سنگهای دگرگونی شامل کانیهای گارنت، کوارتز، کلریت، مسکوویت، بیوتیت، استارولیت، آندالوزیت، کیانیت و سیلیمانیت هستند. بافتهای لپیدوبلاستی، پورفیروبلاستی، پوییکیلوبلاستی، چشمی و میلیپد در این شیستها قابل مشاهده هستند. در منطقه مطالعاتی با حرکت از جنوب باختری به سمت شمال خاوری بر درجه دگرگونی سنگها افزوده میشود. بهطوری که سنگهای دگرگونی در جنوب باختری در حد اسلیت و فیلیت هستند و به تدریج به سمت شمال خاور سنگهای دگرگونی کلریتشیست، بیوتیتشیست، گارنتشیست، استارولیتشیست، سیلیمانیتشیست و کیانیتشیست به ترتیب برونزد دارند. برونزد این سنگها با پدیدار شدن زونهای کلریت، بیوتیت، گارنت، استارولیت، سیلیمانیت و کیانیت در منطقه همراه است. توالی این زونها با گرادیان دگرگونی نوع بارووین در دگرگونی ناحیهای تطابق کامل دارد. زونهای کلریت، بیوتیت و گارنت مربوط به رخساره شیست سبز و زونهای استارولیت، کیانیت و سیلیمانیت مربوط به رخساره آمفیبولیت هستند. به روش دماسنجی گارنت- بیوتیت برای گارنتشیستهای مورد مطالعه بازه دمایی در حد 471 تا 581 به دست آمد. این دگرگونی در نتیجه برخورد قارهای اتفاق افتاده است.
مقاله پژوهشی
ژئوفیزیک
محمدرضا جمال ریحانی؛ عبدالرضا قدس؛ سید خلیل متقی؛ اسماعیل شبانیان؛ مرتضی طالبیان؛ بیگ چن
چکیده
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی ...
بیشتر
در نوامبر سال 2013، پنج زمینلرزه با بزرگی متوسط در منطقه کمان لرستان رخ دادند. پیشانی دگرشکلی زاگرس در کمان لرستان از جمله مناطقی است که رابطه میان لرزهخیزی و ساختارهای فعالش ناشناخته است. در این مطالعه ما با استفاده از شبکه موقت ایران- چین و شبکه-های لرزهنگاری ایران و عراق، زمینلرزه اصلی و پسلرزههای آنرا به روش تکرویدادی و چندرویدادی مکانیابی کردیم، با روش معکوسسازی تانسور ممان و روش اولین رسید موج طولی، سازوکار کانونی پنج زمینلرزه بزرگتر از 5/4 را بدست آوردیم و ساختار سرعتی در منطقه موردمطالعه را با استفاده از برگردان همزمان توابع گیرنده و منحنی پاشش به مدلهای سرعتی، در زیر دو ایستگاه زلزلهنگاری نزدیک خوشه محاسبه کردیم. مکانیسمهای بدست آمده از وارونسازی گسلههای معکوس با شیب 23 تا 39 درجه به سمت شمالخاور و خاور هستند. صفحه گسلی از روی توزیع پسلرزهها و عمق رخدادها انتخاب شده است. روند ابر پسلرزهها رخدادها با راستای گسلهای شناختهشده همخوانی ندارند. عمق سنتروئید و عمق کانونی برای هر پنج رخداد برابر 14 کیلومتر بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان میدهند که در جبههی دگرشکلی کمان لرستان ضخامت سنگهای رسوبی کمتر از 8 کیلومتر است و زمینلرزههای رخداده در جبههی دگرشکلی کمان لرستان همگی در پیسنگ کریستالی روی میدهند. یافتههای ما ایده جدایش لرزهای زمینلرزههای اصلی از پسلرزههای آن که توسط نیسن وهمکاران (2011) ارائه شد را حداقل در کمان لرستان زاگرس رد میکند.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
اعظم ماهانی پور؛ رضا افروز
چکیده
چکیده در مطالعه حاضر، جهت بررسی بیواستراتیگرافی نانوفسیلهای آهکی رسوبات پالئوسن – ائوسن میانی، رسوبات قسمتهای فوقانی سازند گورپی و قسمتهای ابتدایی سازند پابده در شمال شرق کازرون (تاقدیس شاهنشین) مطالعه شد. ضخامت محدوده مورد مطالعه در برش مذکور 50 متر و ترکیب سنگشناسی آن شامل سنگآهک مارنی، شیل مارنی و مارن میباشد. بررسی ...
بیشتر
چکیده در مطالعه حاضر، جهت بررسی بیواستراتیگرافی نانوفسیلهای آهکی رسوبات پالئوسن – ائوسن میانی، رسوبات قسمتهای فوقانی سازند گورپی و قسمتهای ابتدایی سازند پابده در شمال شرق کازرون (تاقدیس شاهنشین) مطالعه شد. ضخامت محدوده مورد مطالعه در برش مذکور 50 متر و ترکیب سنگشناسی آن شامل سنگآهک مارنی، شیل مارنی و مارن میباشد. بررسی نانوفسیلهای آهکی در محدوده مورد مطالعه منجر به شناسایی تعداد 180 گونه از 31 جنس از نانوفسیلهای آهکی گردید. بر اساس جنس و گونههای شاخص شناسایی شده و بر مبنای زوناسیون آگنینی و همکاران (Agnini et al., 2014) بیوزونهایCNP3 تا CNP11 در رسوبات پالئوسن و بیوزونهای CNE1 تا CNE8 در رسوبات ائوسن ثبت شد که منطبق بر بیوزونهایNP3 تا NP9 (در رسوبات پالئوسن) و NP10 تا NP14 (در رسوبات ائوسن) از زوناسیون مارتینی (Martini, 1971) میباشد. بر اساس تجمع نانوفسیلهای آهکی و بیوزونهای نانوفسیلی ثبت شده، مرز پالئوسن ‒ ائوسن در حد فاصل زونهای CNP11/NP9 و CNE1/NP10 قرار گرفت که در محدوده آخرین حضور گروه Fasciculithus richardii و ضخامت 22 متری میباشد. انقراض جنس Fasciculithus نیز در ضخامت 23 متری با آخرین حضور گونه Fasciculithus tympaniformis ثبت شد که شاخص ابتدای ائوسن میباشد. همچنین ظهور جنس و گونههایی از قبیل Rhomboaster spp.، Tribrachiatus bramlettei و گونه نامتقارن Discoaster araneus مشابه با سایر نقاط دنیا در محدوده مرز پالئوسن ‒ ائوسن ثبت گردید.
مقاله پژوهشی
آب شناسی
بابک نجفی ها؛ ولادیمیر بونیاگریان
چکیده
دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان، در دورههای مختلف شاهد نوسانات زیادی بوده است. منطقه مورد مطالعه در استان مازندران در جنوب شرقی دریاچه خزر است. این تحقیق در محدوده نواحی ساحلی خلیج گرگان، زبانه ماسهای میانکاله با هدف بررسی نوسانات سطح آب دریایی خزر بر سواحل این منطقه انجام گرفته است. تحقیق حاضر به وسیله ترکیبی از ...
بیشتر
دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه جهان، در دورههای مختلف شاهد نوسانات زیادی بوده است. منطقه مورد مطالعه در استان مازندران در جنوب شرقی دریاچه خزر است. این تحقیق در محدوده نواحی ساحلی خلیج گرگان، زبانه ماسهای میانکاله با هدف بررسی نوسانات سطح آب دریایی خزر بر سواحل این منطقه انجام گرفته است. تحقیق حاضر به وسیله ترکیبی از بررسی های میدانی و مطالعه عکس های هوایی و تصاویر ماهوارهای در طی بازه زمانی 40 انجام گرفته است. این مطالعه تأثیر تغییرات سطح آب دریا در سواحل جنوب شرقی (خلیج گرگان و زبانه ماسهای میانکاله) را مورد بررسی قرار داده است. تأثیر پیشروی و پسروی دریا از 1975 تا 2014، مساحت خلیج گرگان، زبانه ماسهای میانکاله، احداث دیوارهای محافظتی، موج شکن، سیل گرفتگی زمینهای کشاورزی، جادهها و تغییرات کاربری زمین مورد بحث قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که بالا آمدن سطح آب باعث از بین رفتن محدوده ساحلی این منطقه شده است. فعالیت انسان در جهت استفاده از زمینهای سواحل بهطور ناخواسته منجر به تغییر شکل و تخریب آن شده است.
مقاله پژوهشی
دورسنجی
سیده سکینه موسوی؛ مهدی هنرمند؛ هادی شهریاری؛ مهدیه حسینجانی زاده
چکیده
اکتشاف مواد معدنی در منطقه اسفندقه واقع در جنوب خاور استان کرمان به دلیل تنوع کانسارهای فلزی نظیر کانسارهای مس سولفید تودهای آتشفشانزاد، اسکارن آهن و منگنز آتشفشانی، پیچیدگی خاصی دارد. این تحقیق با هدف ارائه مدل اکتشافی این نوع کانیزاییها و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از دادههای دورسنجی انجام شد. از تصاویر سنجندههای ...
بیشتر
اکتشاف مواد معدنی در منطقه اسفندقه واقع در جنوب خاور استان کرمان به دلیل تنوع کانسارهای فلزی نظیر کانسارهای مس سولفید تودهای آتشفشانزاد، اسکارن آهن و منگنز آتشفشانی، پیچیدگی خاصی دارد. این تحقیق با هدف ارائه مدل اکتشافی این نوع کانیزاییها و تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از دادههای دورسنجی انجام شد. از تصاویر سنجندههای ASTER و OLI و روشهای پردازش تصویر متنوعی شامل ترکیب رنگی نسبتهای باندی، تحلیل مؤلفههای اصلی و شاخصهای QI و SI برای شناسایی هالههای دگرسانیهای گرمابی استفاده شد. اعتبارسنجی نتایج از طریق مطالعات صحرایی و بررسیهای آزمایشگاهی صورت گرفت. دگرسانیهای آرژیلیک، فیلیک، پروپیلیتیک و کانیهای اکسید و هیدروکسیدهای آهن از طریق ترکیب رنگی نسبتهای باندی نظیر (B6)/(B4+B7) در رنگ قرمز، (B5)/(B4+B6) در رنگ سبز و (B8)/(B7+B9) در رنگ آبی سنجنده ASTER بارزسازی شدند. نقشهبرداری دگرسانی گرمابی نیز با تحلیل مؤلفه اصلی باندهای انتخابی 2، 4، 6 و 7 سنجنده OLI و باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER و نیز مجموعهای مرکب از باندهای 2 و 4 سنجنده OLI به همراه باندهای 4 تا 9 سنجنده ASTER موفقیتآمیز بود. باندهای فروسرخ حرارتی ASTER برای محاسبه شاخصهای QI و SI جهت بارزسازی هالههای سیلیسی استفاده شدند. نقشه پتانسیل معدنی منطقه اسفندقه شامل هفت ناحیه مستعد همچون معادن مس سرگزکوه، منگنز حسینآباد و سنگ آهن اسفندقه با تلفیق نقشههای دگرسانی به روش منطق فازی به دست آمد. نتایج نشان داد با انتخاب مناسب سنجندهها و روشهای پردازش تصویر میتوان در مراحل شناسایی و پیجویی اقدام به مدلسازی اکتشافی و نهایتاً تهیه نقشه پتانسیل معدنی کرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی نفت
سید محمود فاطمی عقدا؛ ماشاءاله تسلیمی؛ احمد فهیمی فر
چکیده
هدف اصلی در این مطالعه، بررسی امکان تخمین پارامتر شاخص منطقه جریانی در سنگهای کربناته با استفاده از ادغام مفهوم واحدهای جریان هیدرولیکی و مدلهای تراوایی تشدید مغناطیس هسته است. برای بررسی قابلیت تخمین شاخص منطقه جریانی با استفاده از روش تشدید مغناطیس هسته از دو مدل اصلی تراوایی تیمور- کوتز و T2 میانگین، با توجه به گستردگی استفاده ...
بیشتر
هدف اصلی در این مطالعه، بررسی امکان تخمین پارامتر شاخص منطقه جریانی در سنگهای کربناته با استفاده از ادغام مفهوم واحدهای جریان هیدرولیکی و مدلهای تراوایی تشدید مغناطیس هسته است. برای بررسی قابلیت تخمین شاخص منطقه جریانی با استفاده از روش تشدید مغناطیس هسته از دو مدل اصلی تراوایی تیمور- کوتز و T2 میانگین، با توجه به گستردگی استفاده از آنها در سرتاسر دنیا، استفاده شده است. یکی از مهمترین نکات در این مطالعه استفاده از نتایج آزمایش تشدید مغناطیس هسته در آزمایشگاه بر روی مغزه بوده که در ایران سابقه نداشته است. در این مطالعه 24 نمونه کربناته انتخاب و آزمایشات تخلخل، تراوایی و همچنین تشدید مغناطیس هسته بر روی آنها انجام شد. سپس با استفاده از نتایج آزمایشات تخلخل و تراوایی، شاخص منطقه جریانی مغزه تعیین و به عنوان شاخصی جهت ارزیابی دقت روش تشدید مغناطیس هسته در تخمین شاخص منطقه جریانی در نظر گرفته شد. با استفاده از پارامترهای به دست آمده از آزمایش تشدید مغناطیس هسته و مدلهای تراوایی تشدید مغناطیس هسته، مقدار شاخص منطقه جریانی تخمین و با مقدار شاخص منطقه جریانی مغزه مقایسه شد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد مدلهای تراوایی تشدید مغناطیس هسته، با ضرایب معمول، توانایی مناسبی برای تخمین شاخص منطقه جریانی را ندارند و نیاز به اصلاح ضرایب با توجه به جنس سنگها وجود دارد.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
مهدی بادپا؛ حامد یاراحمدزهی؛ کاوه خاکسار
چکیده
گروه انارک با سازند های زلدو ( قزلین- آسلین) و سازند تیغ معدنو (ساکمارین) در ازبککوه (ایران مرکزی) بیش از 180 متر ضخامت دارد که شامل کنگلومرا، شیل، ماسهسنگ ، ماسهسنگ آهکی، آهک و بین لایههای دولومیتی است. در توالیهای سازند زلدو، تجمع گونه مرجانی Pseudozaphrentoides winsnesi Flügel, 1995 در دو افق با فراوانی زیاد در بخش بالایی لایههای قزلین ...
بیشتر
گروه انارک با سازند های زلدو ( قزلین- آسلین) و سازند تیغ معدنو (ساکمارین) در ازبککوه (ایران مرکزی) بیش از 180 متر ضخامت دارد که شامل کنگلومرا، شیل، ماسهسنگ ، ماسهسنگ آهکی، آهک و بین لایههای دولومیتی است. در توالیهای سازند زلدو، تجمع گونه مرجانی Pseudozaphrentoides winsnesi Flügel, 1995 در دو افق با فراوانی زیاد در بخش بالایی لایههای قزلین وجود دارد. این اجتماع مرجانی بر اساس نوع فونا، تنوع و فراوانی، آرایش کورالیتها و نیز میکروفاسیس رخسارههای رسوبی، بیانگر زیستگاه دیرینه مرجانی سطح پایین (تیپ A و زون اکولوژیکی A2)" است؛ این زیستگاه معرف شرایط سخت اکولوژیکی است که تنها تعداد معدودی از مرجانهای منفرد میتوانستند عوامل محدودکننده موثر بر زندگی مرجانها را تحمل کنند. بر اساس مطالعات میکروفاسیس، محیط زندگی این اجتماع مرجانی در نواحی تپههای ماسهای و حاشیه تپههای ماسهای (لاگون به سمت تپههای ماسهای و دریای باز به سمت تپههای ماسهای) در یک پلاتفرمکمعمق تشخیص داده شده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
نادر تقی پور؛ طاهره ربانی؛ رضا ظهیری
چکیده
نهشته های زغالسنگی قشلاق در گستره رسوبات سازند شمشک با ترکیب ماسه سنگ، کنگلومرا، سیلتستون، آهک و آرژیلیت قرار گرفته اند. به منظور بررسی های کانی شناسی و ویژگی های ساختاری لایه های زغالسنگی قشلاق، از یازده لایه زغالسنگ از چهار معدن در حال استخراج نمونه برداری گردید. با استفاده از پتروگرافی، آنالیزهای XRD، FT-IR و Raman، رخداد کانی ها به همراه ...
بیشتر
نهشته های زغالسنگی قشلاق در گستره رسوبات سازند شمشک با ترکیب ماسه سنگ، کنگلومرا، سیلتستون، آهک و آرژیلیت قرار گرفته اند. به منظور بررسی های کانی شناسی و ویژگی های ساختاری لایه های زغالسنگی قشلاق، از یازده لایه زغالسنگ از چهار معدن در حال استخراج نمونه برداری گردید. با استفاده از پتروگرافی، آنالیزهای XRD، FT-IR و Raman، رخداد کانی ها به همراه ساختار زغالسنگ های این ناحیه مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه نمونه های دستی و مقاطع صیقلی، حضور کانی های رسی، پیریت، کالکوپیریت، سیدریت و کوارتز را تایید می نمایند. همچنین حضور کانی-های کائولینیت، کوارتز، سیدریت، دولومیت، کلسیت، پیریت، مونت موریلونیت و بیوتیت توسط طیف های XRD به اثبات رسید. باند های آلی-معدنی نظیر:OH ,CO2 ,CH3 ,Si–O ,S–S ,C–S ,Al–OH کانی های کربناته، C=C آروماتیک و CH آروماتیک و آلفاتیک توسط FT-IR در لایه های زغالسنگ قشلاق تشخیص داده شده اند. طیفسنجی Raman باند گرافیتی (G) در محدوده cm−1 1585- cm−1 1581 و باند نقص (D1) در محدوده cm−1 1352- cm−11341 در لایه های زغالستگ قشلاق مشاهده گردید. باند گرافیتی دارای شدت قوی می باشد و پهن شدگی چندانی را نشان نمی دهند.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
سیاوش امیدیان فر؛ محمد رهگشای؛ ایمان منصف
چکیده
گرانیتویید کودکان در فاصله 100 کیلومتری جنوب بیرجند، 18 کیلومتری شمال معدن قلعهزری و در شرق ایران واقع شدهاند. این توده نفوذی متعلق به پهنه آتشفشانی- نفوذی بلوک لوت است. این سنگهای نفوذی (ائوسن- الیگوسن) از نظر پتروگرافی شامل دیوریت، مونزودیوریت، کوارتزمونزودیوریت، تونالیت، تونالیت پورفیری، گرانودیوریت، گرانیت و گرانیت پورفیری ...
بیشتر
گرانیتویید کودکان در فاصله 100 کیلومتری جنوب بیرجند، 18 کیلومتری شمال معدن قلعهزری و در شرق ایران واقع شدهاند. این توده نفوذی متعلق به پهنه آتشفشانی- نفوذی بلوک لوت است. این سنگهای نفوذی (ائوسن- الیگوسن) از نظر پتروگرافی شامل دیوریت، مونزودیوریت، کوارتزمونزودیوریت، تونالیت، تونالیت پورفیری، گرانودیوریت، گرانیت و گرانیت پورفیری هستند. سنگهای نفوذی در این محدوده دارای سرشت ماگمایی کالکآلکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی، متاآلومین و گرانیتوییدهای از نوع I هستند. غنیشدگی LILE نسبت به HFSE (93/124-12/38RbN/YN: )، آنومالی منفی Nb و Ti و میزان نسبتأ بالای LREE نسبت به HREE (03/12-74/6LaN/YbN: ) در تمامی نمونهها، از شاخصههای ماگماتیسمهای مرتبط با فرورانش و وجود آنومالی مثبت K و Pb از نشانههای درگیر شدن ماگمای اولیه با سنگهای پوستهای در این محدوده است. در نمودارهای عنکبوتی، موازی بودن روند نمونهها حاکی از خاستگاه مشابه آنهاست. نسبتهای عنصری و نمودارهای مختلف نشان از تشکیل این توده نفوذی در یک حاشیه فعال قارهای با ضخامت پوستهای کمتر از 45 کیلومتر در مرحله قبل از برخورد دارد. ماگمای والد در نتیجه ذوب بخشی (کمتر از 5 درصد) از یک پریدوتیت غنی شده واقع در گوه گوشتهای (اسپینل لرزولیت) ایجاد شده است.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
سعیده رحمانی؛ بهروز رفیعی
چکیده
سازند آسماری متشکل از رخسارههای کربناته و گاهی تبخیری در زمان الیگو-میوسن نهشته شده است. واحد تبخیری که در بخش پایینی سازند آسماری قرار دارد انیدریت قاعدهای نامیده میشود. به منظور بررسی و ارائه مدل رسوبی این واحد تبخیری، انیدریت قاعدهای و رخسارههای همراه در برشهای سطحی و نگارهای چاهپیمایی در فروافتادگی دزفول بررسی ...
بیشتر
سازند آسماری متشکل از رخسارههای کربناته و گاهی تبخیری در زمان الیگو-میوسن نهشته شده است. واحد تبخیری که در بخش پایینی سازند آسماری قرار دارد انیدریت قاعدهای نامیده میشود. به منظور بررسی و ارائه مدل رسوبی این واحد تبخیری، انیدریت قاعدهای و رخسارههای همراه در برشهای سطحی و نگارهای چاهپیمایی در فروافتادگی دزفول بررسی شدند. با بررسی هفت برش سطحی در تاقدیسهای بنگستان، سفید، آسماری و اناران، هفت ریزرخساره کربناته از دو زیر محیط پهنهی کشندی و لاگون در قاعده سازند آسماری شناسایی شدند. این رخساره ها متعلق به محیط رمپ داخلی میباشند. رخساره انیدریت شامل یک توده تبخیری مجزا و بدون اجزاء کربناته میباشد. در این واحد تبخیری دو بافت ریز بلور (آلاباستر) و درشت بلور (پورفیروبلاست) تشخیص داده شده، که از تبدیل انیدریت به ژیپس به وجود آمده است. با توجه به بررسی و تفسیر نگارهای گاما، نوترونی، صوتی و چگالی 20 چاه از 15 میدان نفتی فروافتادگی دزفول مشخص شد که انیدریت و هالیت در قاعدهی سازند آسماری نهشته شده اند. انیدریت در بیشتر چاههای فروافتادگی دزفول و هالیت با مقدار کمی انیدریت در سه چاه که در مرکز حوضه فروافتادگی دزفول میباشد، حضور دارند. بر اساس نتایج حاصل از بررسی نگارهای چاه پیمایی و ریزرخسارههای سازند آسماری، مدل محیط رسوبی انیدریت قاعدهای نشان از یک محیط رسوبی آب کم عمق-حوضه کم عمق میباشد.
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
ملیحه عباس زاده؛ اردشیر هزارخانی؛ سعید سلطانی محمدی
چکیده
امروزه یکی از روشهای متداول در اکتشاف کانسارها، مطالعات زمینشناسی اقتصادی است. مدلسازی دادههای میانبارهای سیال یکی از روشهای متداول در مطالعات زمینشناسی اقتصادی به شمار میرود. در این مطالعه از روش شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روشهای الگوریتم یادگیری ماشین به منظور مدلسازی سهبعدی دادههای میانبارهای ...
بیشتر
امروزه یکی از روشهای متداول در اکتشاف کانسارها، مطالعات زمینشناسی اقتصادی است. مدلسازی دادههای میانبارهای سیال یکی از روشهای متداول در مطالعات زمینشناسی اقتصادی به شمار میرود. در این مطالعه از روش شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روشهای الگوریتم یادگیری ماشین به منظور مدلسازی سهبعدی دادههای میانبارهای سیال در کانسار مس پورفیری سونگون و کاربردی کردن نتایج حاصل از آنالیز میانبارهای سیال استفاده شده است. به این منظور دادههای حاصل از مطالعات میانبارهای سیال مستقیماً جهت تفکیک زونهای دگرسانی مرتبط با کانیزایی (پتاسیک، فیلیک و پتاسیک- فیلیک) در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. با توجه به ارتباطی که بین زونهای دگرسانی و نیز مناطق مستعد کانیسازی در کانسارهای پورفیری وجود دارد، بر اساس 173 داده میانبارهای سیال موجود، تفکیک زونهای دگرسانی در محدوده کانسار مس پورفیری سونگون بر اساس مدل سهبعدی حاصل از مطالعات میانبارهای سیال با استفاده از روش شبکههای عصبی مصنوعی صورت گرفت. بر اساس دقت نتایج حاصل از آزمایش مدل، میتوان نتیجه گرفت که دقت مدل شبکه عصبی به کار گرفته شده در تفکیک زونهای دگرسانی پتاسیک، فیلیک و پتاسیک- فیلیک در حدود 83 درصد بوده و مدل به کار گرفته شده به نحو مناسبی توانایی تفکیک زونهای دگرسانی مرتبط با کانیسازی را در محدوده کانسار مس پورفیری سونگون داشته است. امروزه یکی از روشهای متداول در اکتشاف کانسارها، مطالعات زمینشناسی اقتصادی است. مدلسازی دادههای میانبارهای سیال یکی از روشهای متداول در مطالعات زمینشناسی اقتصادی به شمار میرود. در این مطالعه از روش شبکههای عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روشهای الگوریتم یادگیری ماشین به منظور مدلسازی سهبعدی دادههای میانبارهای سیال در کانسار مس پورفیری سونگون و کاربردی کردن نتایج حاصل از آنالیز میانبارهای سیال استفاده شده است. به این منظور دادههای حاصل از مطالعات میانبارهای سیال مستقیماً جهت تفکیک زونهای دگرسانی مرتبط با کانیزایی (پتاسیک، فیلیک و پتاسیک- فیلیک) در منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. با توجه به ارتباطی که بین زونهای دگرسانی و نیز مناطق مستعد کانیسازی در کانسارهای پورفیری وجود دارد، بر اساس 173 داده میانبارهای سیال موجود، تفکیک زونهای دگرسانی در محدوده کانسار مس پورفیری سونگون بر اساس مدل سهبعدی حاصل از مطالعات میانبارهای سیال با استفاده از روش شبکههای عصبی مصنوعی صورت گرفت. بر اساس دقت نتایج حاصل از آزمایش مدل، میتوان نتیجه گرفت که دقت مدل شبکه عصبی به کار گرفته شده در تفکیک زونهای دگرسانی پتاسیک، فیلیک و پتاسیک- فیلیک در حدود 83 درصد بوده و مدل به کار گرفته شده به نحو مناسبی توانایی تفکیک زونهای دگرسانی مرتبط با کانیسازی را در محدوده کانسار مس پورفیری سونگون داشته است.
مقاله پژوهشی
اکتشاف و معدن
سعید قاسم زاده؛ عباس مقصودی؛ مهیار یوسفی
چکیده
منطقه معدنی بافت در استان کرمان در بخش جنوب خاوری کمان ماگمایی ارومیه دختر واقع شده است. این کمان به وسیله گسترش وسیعی از تودههای نفوذی و سنگهای آتشفشانی سنوزوییک مشخص میشود و شرایط مطلوبی برای توسعه سیستمهای هیدروترمالی و کانیسازی به خصوص کانیزایی مس پورفیری فراهم میکند. به منظور پتانسیل معدنی با هدف شناسایی مناطق پرپتانسیل، ...
بیشتر
منطقه معدنی بافت در استان کرمان در بخش جنوب خاوری کمان ماگمایی ارومیه دختر واقع شده است. این کمان به وسیله گسترش وسیعی از تودههای نفوذی و سنگهای آتشفشانی سنوزوییک مشخص میشود و شرایط مطلوبی برای توسعه سیستمهای هیدروترمالی و کانیسازی به خصوص کانیزایی مس پورفیری فراهم میکند. به منظور پتانسیل معدنی با هدف شناسایی مناطق پرپتانسیل، چند نقشه منفرد از شواهد شامل فاصله از تودههای نفوذی، چگالی گسل، فاصله از آلتراسیونهای هیدروترمالی و اثر ژئوشیمیایی چند عنصری تولید شد. مقادیر شاهد فضایی در هر نقشه با استفاده از یک تابع لجستیک از مقادیر بدون کران به بازه (1و0) انتقال یافتند. سپس نقشههای پیوسته از لایههای شاهد فازی شده توسط روش میانگین هندسی تلفیق شدند. برای ارزیابی نتایج نقشه پتانسیلی نهایی یک روش داده محور پیشبینی- مساحت به کار گرفته شد. نتایج نشان میدهد که برای مدل احتمالی (پتانسیلی) میانگین هندسی، 87 درصد از کانسارهای شناخته شده در 13 درصد از منطقه مورد مطالعه پیشبینی شدهاند. از این رو، این روش میتواند برای مدلسازی پتانسیل معدنی با هدف شناسایی مناطق هدف برای اکتشاف یک نوع کانسار خاص مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
شهریار کشتگر؛ ساسان باقری؛ محمد بومری
چکیده
کمپلکس ولکانو- پلوتونیک ماهیرود که به عنوان گروه چشمه استاد نیز شناخته میشود، مجموعهای از چندین توده نفوذی و توالیهای آتشفشانی- رسوبی است که در حاشیه شمال شرقی پهنه جوشخورده سیستان رخنمون دارد. سنگهای آذرین این کمپلکس شامل گدازههای آتشفشانی و آذرآواری با ترکیب آندزیبازالت، دیاباز، میکروگابرو و داسیت هستند که ...
بیشتر
کمپلکس ولکانو- پلوتونیک ماهیرود که به عنوان گروه چشمه استاد نیز شناخته میشود، مجموعهای از چندین توده نفوذی و توالیهای آتشفشانی- رسوبی است که در حاشیه شمال شرقی پهنه جوشخورده سیستان رخنمون دارد. سنگهای آذرین این کمپلکس شامل گدازههای آتشفشانی و آذرآواری با ترکیب آندزیبازالت، دیاباز، میکروگابرو و داسیت هستند که یک استوک تونالیتی با سن کرتاسه فوقانی (Ma 2/3 ± 4/79) دیابازها را قطع کرده است. سنگهای آتشفشانی کمپلکس ماهیرود از دیدگاه ژئوشیمی خصوصیات سریهای ماگمایی کالکآلکالن و تولهایتی دارند. نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده عناصر فرعی و REE نسبت به MORB و کندریت، الگوهایی شبیه سنگهای متعلق به محیطهای بالای منطقه فرورانش (SSZ) و خصوصاً جزایر قوسی امروزی (IAT) نشان میدهند. مطالعات شیمی کانیهای کلیدی موجود در سنگهای آتشفشانی، نظیر کلینوپیروکسن، نتایج مشابهی در بر داشته است. حضور احتمالی یک رشته جزایر قوسی پیشنهاد شده در این تحقیق به نام کمپلکس ماهیرود، قابل مقایسه و احتمالاً در ادامه مجموعه جزایر قوسی پاکستان از جمله چاگی- راسکوه و کوهستان به سن کرتاسه تا ائوسن است. بر اساس این واقعیت، باید اقیانوسی بزرگتر و عریضتر از آنچه قبلاً به عنوان یک آبراهه اقیانوسی فرعی برای اقیانوس سیستان در محیط ریفت درون قارهای پیشنهاد شده است، در نظر گرفت.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
زهرا کبودی؛ مجید قادری؛ ابراهیم راستاد
چکیده
کانسار مس کهک در توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن ناحیه قم و در کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این توالی، قدیمیترین واحد سنگی کریستال توف است که بر روی آن واحدهای سنگی توف، آندزیت، ماسهسنگ، کنگلومرا و سنگآهک قرار میگیرند. سنگهای میزبان ماده معدنی در این کانسار، آندزیت و توف است که در آن شکل هندسی ماده معدنی بهشکل ...
بیشتر
کانسار مس کهک در توالی آتشفشانی- رسوبی ائوسن ناحیه قم و در کمان ماگمایی ارومیه- دختر واقع شده است. در این توالی، قدیمیترین واحد سنگی کریستال توف است که بر روی آن واحدهای سنگی توف، آندزیت، ماسهسنگ، کنگلومرا و سنگآهک قرار میگیرند. سنگهای میزبان ماده معدنی در این کانسار، آندزیت و توف است که در آن شکل هندسی ماده معدنی بهشکل چینهکران میباشد. براساس مطالعات کانهنگاری، کانیها شامل پیریت، کالکوپیریت، کالکوسیت، مس طبیعی، بورنیت، گالن، کوولیت، دیژنیت و مالاکیت هستند که با مگنتیت و هماتیت همراهی میشوند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، دو نوع دگرسانی فراگیر و مرتبط با کانهزایی در سنگهای آتشفشانی منطقه دیده میشود. دگرسانی پروپیلیتیک شاخص دگرسانی فراگیر است. دگرسانیهای کربناتی، سیلیسی، کلریتی، اپیدوتی و زئولیتی از دگرسانیهای مهم همراه با کانهزایی در این کانسار محسوب میشوند. ساخت و بافت ماده معدنی بهشکل دانهپراکنده، پرکننده فضای خالی، رگه- رگچهای، لامینهمانند و جانشینی است. در کانسار مس کهک، دو مرحله مهم برای رخداد کانهزایی قابل تفکیک است. مرحله اول وقوع آتشفشانی و تشکیل پیریت در متن سنگهای میزبان (آندزیت و توف) و ایجاد شرایط احیایی است. مرحله دوم مربوط به دیاژنز و ورود سیالات اکسیدان غنی از مس است که سبب جانشینی مس بهجای آهن در پیریت و تشکیل سولفیدهای مس و هماتیت و رخداد کانهزایی شده است. کانسار مس کهک، شباهتهای زیادی را از نظر ویژگیهای ژئومتری، سنگ میزبان، کانیشناسی، ساخت و بافت و الگوی تشکیل با کانسارهای مس تیپ مانتو در دنیا نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
کیانا کیارستمی؛ داریوش باغبانی؛ سید محسن آل علی؛ سید علی آقانباتی؛ محمد پرنداور
چکیده
مطالعات چینهنگاری سنگی و چینهنگاری زیستی سازند سروک در برش الگو، واقع در تنگ سروک در شمال باختر بهبهان نشان میدهد ضخامت این سازند 710 متر است که به 4 واحد چینهای تقسیم میشود. سازند سروک در برش الگو بر روی شیلهای سیاه رنگ وآهکهای تیره رسی سازند کژدمی با مرز تدریجی قرار گرفته است. این سازند با مارنهای گورپی همبری از ...
بیشتر
مطالعات چینهنگاری سنگی و چینهنگاری زیستی سازند سروک در برش الگو، واقع در تنگ سروک در شمال باختر بهبهان نشان میدهد ضخامت این سازند 710 متر است که به 4 واحد چینهای تقسیم میشود. سازند سروک در برش الگو بر روی شیلهای سیاه رنگ وآهکهای تیره رسی سازند کژدمی با مرز تدریجی قرار گرفته است. این سازند با مارنهای گورپی همبری از نوع ناپیوستگی فرسایشی دارد. در این بررسی 8 جنس و 9 گونه از روزنبران پلانکتونیک، 34 جنس و 33 گونه از روزنبران کفزی شناسایی شد. 4 زیستزون بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Wynd (1965)و 2 زیستزون بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Premoli Silva and Verga (2004) به شرح زیر شناسایی شد. 4 زیستزون شناسایی شده بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Wynd (1965)عبارتند از: 1- Favusella washitensis range Zone # 23, 2-''Oligostegina'' facies # 26 ،3- Rudist debris # 24، 4- Nezzazata – Alveolinids Assemblage Zone # 25 و 2 زیستزون شناسایی شده بر اساس زیستزونهای ارائه شده توسط Premoli silva and Verga (2004) عبارتند از: 1-Muricohedbergella planispiraZone, 2- Ticinella primula Zone بر اساس زیستزونهای شناسایی شده سن سازند سروک آلبین تا سنومانین است و بر اساس میکروفسیلهای پلانکتونیک Whiteinella sp. و Muricohedbergella planispira مرز احتمالی بین آلبین و سنومانین قابل تفکیک است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
زهرا بدرزاده
چکیده
ترکیب عمومی توده گرانیتوئیدی چلتیان که در منتهیالیه جنوبشرقی زون سنندج-سیرجان قرار گرفته است، ترونجمیتی Al پایین با ماهیت تولئیتی تا ترانزیشنال میباشد. این توده درون نهشتههای رسوبی-آتشفشانی اوایل مزوزوئیک نفوذ نموده است. برپایه سنسنجی بلورهای زیرکن که به روش(SHRIMP) Pb-U انجام شد، سن توده مورد مطالعه187.5±3.2 میلیون سال برآورد ...
بیشتر
ترکیب عمومی توده گرانیتوئیدی چلتیان که در منتهیالیه جنوبشرقی زون سنندج-سیرجان قرار گرفته است، ترونجمیتی Al پایین با ماهیت تولئیتی تا ترانزیشنال میباشد. این توده درون نهشتههای رسوبی-آتشفشانی اوایل مزوزوئیک نفوذ نموده است. برپایه سنسنجی بلورهای زیرکن که به روش(SHRIMP) Pb-U انجام شد، سن توده مورد مطالعه187.5±3.2 میلیون سال برآورد شده است. توده مورد مطالعه دارای Al2O3 کمتر از 15wt.%، نسبت Sr/Y پایین، REE کمتر تفریقیافته و نسبت (La/Yb)N پایین میباشد. در نمودارهای عنکبوتی عادیشده نسبت به گوشته اولیه نمونههای مورد مطالعه غنیشدگی از عناصر LILEs مانند K، Rb، Ba و Th نسبت به HFSEs مانند Nb، Ta و Ti نشان میدهند که ویژگی شاخص سنگهای وابسته به کمان میباشد. براساس ویژگیهای زمینشناسی و ژئوشیمیایی ماگمای منشأ توده مورد مطالعه از ذوب بخشی دهیدراسیون سنگ مادر مافیک با ترکیب آمفیبولیتی در فشار کم حاصل شده و در یک حوضه کششی وابسته به فرورانش در اوایل ژوراسیک میانی جایگزین شده است.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
سعیده سنماری
چکیده
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری سازند پابده در شمال شرق کازرون، برش موردک انتخاب شد. در این برش سازند پابده اساسا از مارن، شیل و آهک مارنی تشکیل شده است. مطالعه نانوفسیلهای آهکی منجر به تشخیص 70 گونه و 28 جنس گردید. مطابق با اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص و گسترش تجمعات فسیلی، بایوزونهایDiscoaster multiradiatus Zone (NP9/CP8a/CNP11), Tribrachiatus contortus ...
بیشتر
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری سازند پابده در شمال شرق کازرون، برش موردک انتخاب شد. در این برش سازند پابده اساسا از مارن، شیل و آهک مارنی تشکیل شده است. مطالعه نانوفسیلهای آهکی منجر به تشخیص 70 گونه و 28 جنس گردید. مطابق با اولین ظهور و آخرین حضور گونههای شاخص و گسترش تجمعات فسیلی، بایوزونهایDiscoaster multiradiatus Zone (NP9/CP8a/CNP11), Tribrachiatus contortus Zone (NP10/ CP8b-CP9a/ CNE1- CNE2), Discoaster binodosus Zone (NP11/ CP9b/ CNE3), Tribrachiatus orthostylus Zone (NP12/ CP10/ CNE4), Discoaster lodoensis Zone (NP13/ CP11/ CNE5), Discoaster sunlodoensis Zone (NP14/ CP12/ CNE6- CNE8), Nannotetrina fulgens zone (NP15/ CP13/ CNE9- CNE11), Discoaster tanii nodifer Zone (NP16/ CP14a/ CNE12-CNE15), Discoaster saipanensis Zone (NP17/ CP14b/ CNE15- CNE16), Chiasmolithus oamaruensis Zone (NP18/CP15a/CNE17-CNE18), Isthmolithus recurvus Zone (NP19/CP15b/CNE18-CNE19), Sphenolithus pseudoradians Zone (NP20/ CP15b/ CNE20), Ericsonia Subdisticha zone (NP21/CP16a-b/CNE21-CNO1), Helicosphaera reticulate Zone (NP22/ CP16c/ CNO2), Sphenolithus predistintus Zone (NP23/ CP17- CP18 / CNO3- CNO4) مطابق زون بندیهای استاندارد جهانی شناسایی شد. در نتیجه این مطالعه و بر اساس زونهای تعیین شده سن سازند پابده در برش موردک از پالئوسن پسین (تانتین) تا الیگوسن (روپلین-چاتین) پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
حسین عباس نیا؛ محمد حسن کریم پور؛ آزاده ملکزاده شفارودی
چکیده
محدوده دامن قر در شمال بردسکن، استان خراسان رضوی، واقع شده و به لحاظ ساختاری بخشی از زون تکنار است. زمین شناسی منطقه شامل سنگهای رسوبی دگرگون شده و متاریولیت های سازند تکنار است که مورد نفوذ دیابازهایی به شکل استوک و دایک قرار گرفته اند. بافت متاریولیتها پورفیری و شامل کوارتز و فلدسپار و بافت دیابازها افتیک و شامل پلاژیوکلاز، ...
بیشتر
محدوده دامن قر در شمال بردسکن، استان خراسان رضوی، واقع شده و به لحاظ ساختاری بخشی از زون تکنار است. زمین شناسی منطقه شامل سنگهای رسوبی دگرگون شده و متاریولیت های سازند تکنار است که مورد نفوذ دیابازهایی به شکل استوک و دایک قرار گرفته اند. بافت متاریولیتها پورفیری و شامل کوارتز و فلدسپار و بافت دیابازها افتیک و شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن و هورنبلند است. سن متاریولیتها و دیابازها با استفاده از روش U-Pb در کانی زیرکن به ترتیب 550 میلیون سال (نئوپروتروزوییک) و 8/8 میلیون سال (میوسن) تعیین شد. متاریولیت ها ماهیت پرآلومینوس دارند و در محیط ریفت درون قاره ای تشکیل شده اند. غنی شدگی جزیی عناصر LREE نسبت به HREE و ناهنجاری منفی Eu نشاندهنده تشکیل ماگما در عمق پایداری پلاژیوکلاز است. مقادیر 87Sr/86Sr اولیه (700712/0)، 143Nd/144Nd اولیه (511852/0) و میزان εNd I (51/1-)، نشان می دهد که منشأ ماگما از گوشته یا پوسته زیرین است. دیابازها ماهیت تولهایتی و متاآلومینوس داشته و در زون فرورانش تشکیل شده اند. الگوی مسطح عناصر REE این مسئله را تایید می کند. مقادیر 87Sr/86Sr اولیه (710572/0)، 143Nd/144Nd اولیه (512716/0) و میزان εNd I (7/1+)، نشان می دهد که ماگما از ذوب بخشی گوه گوشته ای متاسوماتیزم شده توسط سیالات آزاد شده از اسلب فرورانده شده نشأت گرفته است که ضمن صعود به سمت بالا دچار آغشتگی با پوسته قاره ای شده اند. وجود ماگماتیسم اسیدی نئوپروتروزوییک سازند تکنار که در محیط ریفت تشکیل شده در کنار ماگماتیسم بازیک میوسن که در زون فرورانش به وجود آمده است، دریچه ای از شرایط تکتونوماگمایی زون تکنار را در زمان های مختلف آشکار می کند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
بهمن رحیم زاده؛ مهدی موحدنیا
چکیده
رخداد منگنز کامیاران در 20 کیلومتری شمال غرب شهر کامیاران و جنوب استان کردستان واقع شده است. این کانسار به لحاظ ساختاری در زون برخوردی زاگرس-سنندج سیرجان شمالی قرار گرفته و مرتبط با افیولیت های زاگرس است. کانی زایی منگنز بصورت عدسی های منظم دنبال هم در بین واحدهای شیل و چرت رادیولاریتی افیولیت های این منطقه دیده می شود. این پژوهش بر ...
بیشتر
رخداد منگنز کامیاران در 20 کیلومتری شمال غرب شهر کامیاران و جنوب استان کردستان واقع شده است. این کانسار به لحاظ ساختاری در زون برخوردی زاگرس-سنندج سیرجان شمالی قرار گرفته و مرتبط با افیولیت های زاگرس است. کانی زایی منگنز بصورت عدسی های منظم دنبال هم در بین واحدهای شیل و چرت رادیولاریتی افیولیت های این منطقه دیده می شود. این پژوهش بر پایه ارتباطات صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمی صورت گرفته است. مطالعه کانی شناسی و بافتی نشان می دهد کانی های براونیت و اوتکسیت بصورت اولیه و کانی پیرولوزیت بصورت ثانویه مهمترین کانی های منگنز دار کانسار کامیاران هستند. نسبت بالای سیلیسیم و فسیل های رادیولاریتی موجود در چرتهای منگنزدار نشان دهنده تشکیل در اعماق اقیانوس است. نسبت متغیر Mn/Fe و نسبت بالای عناصر ردیاب مانند باریم و استرانسیم تاثیر منشاء سیالات گرمابی را پیشنهاد می دهد. با این وجود، وجود فسیل های رادیولاریتی، نهشت لایه مانند و برخی ویژگی های ژئوشیمایی تاثیر منشاء رسوبی را نیز پیشنهاد می دهد
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
زهرا حسینی عسگرآبادی؛ نصرالله عباسی؛ حسن محسنی؛ سعید خدابخش
چکیده
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ...
بیشتر
در نمونههای سطحی از لایههای آهکی سازند پابده به سن پالئوسن تا الیگوسن در جنوبخاوری استان ایلام، اثر فسیلهای گوناگونی یافت شدند که به ترتیب فراوانی عبارتند از Thalassinoides، Rhizocorallium، Planolites، Chondrites، cf. Rosselia، Spirophyton و Zoophycos هستند. در میان آنها اثرفسیلهای گروه زئوفیکوس یعنی Zoophycos و Spirophyton بیشترین فراوانی و گستردگی را دارند. تغییرات ساختاری این گروه امکان گروهبندی آنها را در پنج دسته ریختساختاری (morphotype) فراهم مینماید که شامل اثرهای شبه ریزوکورالیومی، زئوفیکوس شاخهای، اسپیروفیتونی، زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و زئوفیکوس با نرمههای بلند است. گسترش این دسته ریختها در توالیهای پیمایش شده، تغییرات تکاملی معینی را نشان میدهد، به گونهای که در آغاز ساختار شبه ریزوکورالیومی و زئوفیکوس شاخهای، شروع این نوع فعالیت زیستی میباشد. در ادامه، ساختارهای اسپیروفیتونی در بخشهای میانی سازند پابده یافت شدند. در پایان، اثرهای گروه زئوفیکوس با نرمههای کوتاه و سپس با نرمههای بلند گسترش دارند. به نظر میرسد جایگیری چنین روند ساختاری همراستا با تغییر شرایط از یک محیط آرام به محیطی پرانرژی همخوان بوده است که تا حدودی با تغییرات سنگ شناسی همراه است.
مقاله پژوهشی
دورسنجی
نازنین نمازی؛ محمدرضا جعفری؛ علیرضا جعفریراد؛ احمد خاکزاد
دوره 29، شماره 113 ، آذر 1398، صفحه 221-228
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال شهر تهران قرار دارد و بخشی از رشتهکوه البرز مرکزی محسوب میشود. کانسار پسقلعه در بین مختصات ˝15 ΄25 º51 تا ˝54 ΄25 º51 طول جغرافیایی خاوری و˝42 ΄49 º35 تا ˝15 ΄50 º35 عرض جغرافیایی شمالی در شمال تهران، در برگه زمینشناسی با مقیاس یکصد هزار تهران و در خاور روستای پسقلعه قرار گرفته است. تودههای نفوذی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال شهر تهران قرار دارد و بخشی از رشتهکوه البرز مرکزی محسوب میشود. کانسار پسقلعه در بین مختصات ˝15 ΄25 º51 تا ˝54 ΄25 º51 طول جغرافیایی خاوری و˝42 ΄49 º35 تا ˝15 ΄50 º35 عرض جغرافیایی شمالی در شمال تهران، در برگه زمینشناسی با مقیاس یکصد هزار تهران و در خاور روستای پسقلعه قرار گرفته است. تودههای نفوذی موجود در این منطقه با سن بعد از ائوسن در واحدهای ولکانیکی و پیروکلاستیکی ائوسن نفوذ کرده و سبب دگرسانی این واحدها شدهاند. برای نقشهبرداری کانیها و اکتشاف الگوهای دگرسانی همراه با کانیسازی پلیمتال در منطقه فلززایی پسقلعه، چهار سین ماهواره ASTER و ETM مورد پردازش طیفی و تفسیر قرار گرفتند. دادههای دورسنجی، منجر به بارزسازی کانیهای کائولینیت و مونتموریلونیت (شاخص دگرسانی آرژیلیک)، کلریت، اپیدوت و کلسیت (شاخص دگرسانی پروپیلیتیک)، مسکوویت (شاخص دگرسانی سریسیت) و گوسان در محدوده مورد مطالعه شد. کانیسازی عمده در منطقه در توفهای اسیدی دگرسان شده و بهصورت پراکنده است. سنگشناسی غالب این منطقه شامل سنگهای آذرآواری سازند کرج با سن ائوسن است. کانیهای سولفوری مشاهده شده پیریت، کالکوپیریت، اسفالریت و گالن هستند. در کل منطقه، پیریت گسترش فراوانی دارد ولی کانهزایی سرب، روی، مس، طلا و نقره که روند آنها به موازات لایهبندی عمومی طبقات توف سیلیسی دگرسان شده- فلدسپاری- پیریتی است بهصورت ناچیز مشاهده میشود. پیریت بهصورت همزاد در میان توفها تشکیل شده است. توفها چه در مرحله تشکیل و چه در مرحله دیاژنز (درونزایش)، فرایند دگرسانی سریسیتی، کائولینیتی و یا کلریتی را تحمل کردهاند. از نظر ساختمانی، زون دگرسان شده کانیساز پسقلعه بهصورت عدسی و لایههای صفحهای شکل بین واحدهای سنگی داسیت- ریوداسیت شکل گرفتهاند. بر اساس مطالعه دادههای دورسنجی، حضور دگرسانیهای سریسیتی، آرژیلیک و پروپیلیتیک (حضور کلریت و اپیدوت) در منطقه به اثبات رسیده است؛ در نتیجه در کنار هم قرار دادن نحوه قرارگیری این دگرسانیها نسبت به هم، میتواند تداعیکننده الگوی دگرسانی کانسارهای ماسیوسولفاید نوع کروکو باشد.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
میثم شفیعی اردستانی؛ محمد وحیدی نیا
چکیده
در این مطالعه تکامل ساختارهای حفاظتی فرامینیفرهای پلانکتونیک سازند آبدراز در چهار برش چینهشناسی روستای آبدراز، الگو (گردنه مزدوران)، روستای پادها و شوراب بهمنظور تعیین تغییرات سطح دریا موردمطالعه قرار گرفت. بامطالعه سنگشناسی سازند آبدراز مشخص شد که برش شوراب (شرقیترین بخش حوضه رسوبی کپه داغ) با 374 متر و برش روستای پادها با ...
بیشتر
در این مطالعه تکامل ساختارهای حفاظتی فرامینیفرهای پلانکتونیک سازند آبدراز در چهار برش چینهشناسی روستای آبدراز، الگو (گردنه مزدوران)، روستای پادها و شوراب بهمنظور تعیین تغییرات سطح دریا موردمطالعه قرار گرفت. بامطالعه سنگشناسی سازند آبدراز مشخص شد که برش شوراب (شرقیترین بخش حوضه رسوبی کپه داغ) با 374 متر و برش روستای پادها با 602 متر به ترتیب کمترین و بیشترین ضخامت را در میانبرشهای موردمطالعه دارا هستند. درمجموع تعداد 77 گونه متعلق به 19 جنس از فرامینیفرهای پلانکتونیک مورد شناسایی قرار گرفتند. درمجموع تعداد 8 صفحه محافظتکننده دهانه اولیه در ناحیه نافی فرامینیفرهای پلانکتونیک شناسایی گردید. به ترتیب چهار نوع ساختار Porticus (Simple lip, Tooth like Porticus, Spiral Porticus, Imbricate Porticus)(متعلق به گروه مورفوتایپ شماره 2 و 3)، سه نوع ساختار Tegillum (Roll type-Tegillum, Strap-shape-Tegillum, Sheet like-Tegillum)(متعلق به گروه مورفوتایپ 3) و یک ساختار Lip (متعلق به گروه مورفوتایپ 1) به همراه فراوانی آنها تشخیص داده شد. مطالعه آماری ساختارهای محافظتکننده ناحیه نافی نشان داد که ساختارهای Lip و Simple lip برخلاف ساختارهای Imbricate Porticus وSheet like Tegillum بیشترین فراوانی را دربرش های موردمطالعه دارند که خود نشاندهنده نهشت رسوبات سازند آبدراز در یک دریای نسبتاً کمعمق است.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
اسما نظری نیا؛ سید محسن مرتضوی؛ محسن آروین؛ محمد پوستی
چکیده
باتولیت الیگوسن ساردوییه، با روند شمال باختر- جنوب خاور، در استان کرمان و در بخش جنوب خاوری کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد و به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن متشکل از آندزیت، آندزیت- بازالت و مقدار کمی بازالت همراه با آذرآواریها تزریق شده است. این باتولیت از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، تونالیت، گرانودیوریت ...
بیشتر
باتولیت الیگوسن ساردوییه، با روند شمال باختر- جنوب خاور، در استان کرمان و در بخش جنوب خاوری کمان ماگمایی ارومیه- دختر قرار دارد و به درون واحدهای آتشفشانی ائوسن متشکل از آندزیت، آندزیت- بازالت و مقدار کمی بازالت همراه با آذرآواریها تزریق شده است. این باتولیت از سنگهای اسیدی و حدواسط مانند دیوریت، تونالیت، گرانودیوریت و مونزوگرانیت تشکیل شده است. بررسیهای شیمی دو کانی پلاژیوکلاز و آمفیبول نشان میدهد که ترکیب پلاژیوکلازها با An 24-43از الیگوکلاز تا آندزین متغیر بوده و آمفیبول با ترکیب مگنزیوهورنبلند از نوع کلسیک است. مطالعات صحرایی، سنگشناسی و ژئوشیمیایی نشان میدهند که ماگمای سازنده این توده از نوع I، متاآلومین تا کمی پرآلومین است و در سری کالکآلکالن جای میگیرد. در الگوی عنکبوتی نرمالیز شده به گوشته اولیه، نمونههای مورد مطالعه غنیشدگی از عناصر با شعاع یونی بزرگ (LILE) مانند U، K، Pb، Sr و تهیشدگی از عناصر با قدرت یونی زیاد (HFSE) مانند Nb، Ta، Ti دارند که از ویژگی شاخص ماگماهای موقعیت زمینساختی کمان آتشفشانی در حاشیه فعال قارهای است. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی باتولیت ساردوییه به نظر میرسد که در اثر ذوب بخشی سنگهای متابازیک پوسته زیرین ایجاد شدهاند.
مقاله پژوهشی
سنگ شناسی
َشهرام خلیلی مبرهن؛ سجاد خسروی مشیزی
چکیده
توده نفوذی قلعه گبری با سن ژوراسیک بالایی به داخل سنگ های رسوبی ژوراسیک زیرین تزریق شده است. بر اساس مطالعات صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمی ترکیب سنگ شناسی منطقه شامل گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت، گرانیت غنی از کوارتز و دیوریت-گابرو می باشد. نمودارهای ژئوشیمیایی بررسی تغییرات اکسیدی و عناصر سازگار و ناسازگار نشان دهنده عملکرد ...
بیشتر
توده نفوذی قلعه گبری با سن ژوراسیک بالایی به داخل سنگ های رسوبی ژوراسیک زیرین تزریق شده است. بر اساس مطالعات صحرایی، کانی شناسی و ژئوشیمی ترکیب سنگ شناسی منطقه شامل گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت، گرانیت غنی از کوارتز و دیوریت-گابرو می باشد. نمودارهای ژئوشیمیایی بررسی تغییرات اکسیدی و عناصر سازگار و ناسازگار نشان دهنده عملکرد توامان پدیده های تفریق ،هضم ، اختلاط و آلایش ماگمایی است. سنگ های مورد مطالعه از لحاظ تقسیم بندی های ژنتیکی از نوع I و سری مگنتیتی می باشند و با توجه به نمودارهای مختلف تمایز محیط تکتونیکی، در محیط قوس های آتشفشانی (VAG) قرار می گیرند. بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی، دارای سرشت متاآلومین تا پرآلومین و از دید سری ماگمایی از نوع کالک آلکالن پتاسیم پایین می باشد. در بررسی نمودارهایREE ، غنی شدگی از LREE نسبت به HREE و غنی شدگی از LILE، تهی شدگی از عناصر Nb و Ti می تواند به دلیل آلایش و وابستگی آنها به مناطق فرورانش باشد. بر پایه موقعیت قرارگیری منطقه در پهنه سنندج- سیرجان به نظر می رسد که توده نفوذی مورد مطالعه حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر پوسته قاره ای ایران مرکزی باشد. واژه های کلیدی: قلعه گبری، گرانیتوئید، ژئوشیمی، اختلاط ، تفریق،آلودگی، فرورانش قاره ای، جیرفت، استان کرمان.
مقاله پژوهشی
چینه شناسی و فسیل شناسی
فاطمه مهدیخوانی؛ محمودرضا مجیدی فرد؛ طیبه محتاط؛ لیدا بخشنده؛ مسعود زمانی پدرام
چکیده
به منظور مطالعه سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری مرز کرتاسه- پالئوژن، دو برش زالوبند و هونو در شرق خور (استان اصفهان) در نظر گرفته شد. ضخامت لایههای مورد نظر در برش زالوبند 100 متر و در برش هونو 70 متر اندازهگیری شده است. این توالی در برش اول بیشتر از مارن، سنگآهک مارنی، سنگماسه آهکی، سنگآهک، ماسهسنگ و کنگلومرا ...
بیشتر
به منظور مطالعه سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری مرز کرتاسه- پالئوژن، دو برش زالوبند و هونو در شرق خور (استان اصفهان) در نظر گرفته شد. ضخامت لایههای مورد نظر در برش زالوبند 100 متر و در برش هونو 70 متر اندازهگیری شده است. این توالی در برش اول بیشتر از مارن، سنگآهک مارنی، سنگماسه آهکی، سنگآهک، ماسهسنگ و کنگلومرا و در برش دوم مارن، سنگآهک و سنگآهک ماسهای تشکیل شده است. بخش پایینی این توالی سازند فرخی و بخش بالایی آن را سازند چوپانان تشکیل میدهد. در بررسیهای بیواستراتیگرافی 31 جنس و 17 گونه (5 جنس و 4 گونه پلاژیک و 26 جنس و 13 گونه بنتیک) فرامینیفرا شناسایی و معرفی شده است. مطالعات فسیلشناسی سن توالی مورد مطالعه را در هر دو برش برای سازند فرخی ماستریشتین پسین و برای سازند چوپانان پالئوسن پسین تعیین کرده است. بر اساس مطالعات انجام شده در برش زالوبند، ناپیوستگی فرسایشی در مرز کرتاسه- پالئوژن و بر اساس مطالعات فسیلشناسی، تغییرات رخسارهای و سنگشناسی در برش هونو، ناپیوستگی موازی تشخیص داده شد.
مقاله پژوهشی
رسوب شناسی
غلامرضا حسین یار؛ سیدرضا موسوی حرمی؛ ایرج عبدالهیفرد؛ اسداله محبوبی؛ حمیدرضا مصفی
چکیده
در مطالعات چینهنگاری سکانسی شناسایی دسته رخساره FSST در توالیهای رسوبی از کاربرد و اهمیت بسزایی در تعیین موقعیت مرز سکانسی و مطالعات اکتشافی برخوردار میباشد. با این حال، شانس تشکیل و حفظ شدگی رخسارههای مرتبط با آن در توالیهای رودخانهای بسیار کم است. در این مطالعه به علائم و شواهد شناسایی دسته رخساره FSST در مطالعات چینهنگاری ...
بیشتر
در مطالعات چینهنگاری سکانسی شناسایی دسته رخساره FSST در توالیهای رسوبی از کاربرد و اهمیت بسزایی در تعیین موقعیت مرز سکانسی و مطالعات اکتشافی برخوردار میباشد. با این حال، شانس تشکیل و حفظ شدگی رخسارههای مرتبط با آن در توالیهای رودخانهای بسیار کم است. در این مطالعه به علائم و شواهد شناسایی دسته رخساره FSST در مطالعات چینهنگاری سکانسی در قالب مثالی از توالی رودخانهای سازند شوریجه (کرتاسه پیشین (Early Cretaceous)) در شرق حوضه کپه داغ پرداخته میشود. این مطالعه با تکیه بر اطلاعات کامل زمینشناسی متشکل از 4 برش چینهشناسی از رخنمون سازند شوریجه در روستای شوریجه، انجیربلاغ، گردنه مزدوران و قرقره به همراه نمودارهای چاهپیمایی و خردههای حفاری از 7 حلقه چاه و نیز دادههای لرزهنگاری 3 بعدی از میدان خانگیران میباشد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که با عقبنشینی دریا در اوخر ژوراسیک-اوایل کرتاسه رخسارههای دانهریز آواری و بعضا هیبریدی متعلق به دستهرخساره FSST در قاعده سازند شوریجه تشکیل شده است. این رخسارهها در محیطهای کم انرژی دشت سیلابی و دشت ساحلی تشکیل شدهاند. تشکیل کانالها و گسترش سیستم رودخانهای در شرق کپهداغ از عوارض زمینشناسی دیگری است که در زمان افت شدید سطح آب/اساس ایجاد شدهاند. بررسیهای ژئومورفولوژی آماری کانالها و رخسارههای تشکیل شده نشان میدهد که کانالهای مذکور در زمان افت سطح آب از نظر هیدرولیکی تعادلی بوده و بار رسوبی را عبور میدادهاند (bypass).
مقاله پژوهشی
زمین شناسی اقتصادی
سیمیندخت یونسی؛ محمدرضا حسین زاده؛ محسن مؤید
چکیده
کانیشناسی منطقه اکسیدان به عنوان اثری از اقلیم گذشته، نشانگر رخداد فرایندهای غنیشدگی برونزاد در کانیسازی Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag) ماهور در لوت مرکزی، طی دو مرحله است: در مرحله اول که فرایندهای برونزاد در اثر آبهای جوی طی اقلیم خشک الیگوسن تا میوسن بالایی رخ داده است، کلاهک شستهشده شامل ژاروسیت، ناتروژاروسیت و گوتیت زیاد با نسبتهای متغیر ...
بیشتر
کانیشناسی منطقه اکسیدان به عنوان اثری از اقلیم گذشته، نشانگر رخداد فرایندهای غنیشدگی برونزاد در کانیسازی Zn-Cu-(Pb-Bi-Ag) ماهور در لوت مرکزی، طی دو مرحله است: در مرحله اول که فرایندهای برونزاد در اثر آبهای جوی طی اقلیم خشک الیگوسن تا میوسن بالایی رخ داده است، کلاهک شستهشده شامل ژاروسیت، ناتروژاروسیت و گوتیت زیاد با نسبتهای متغیر و مقدار کمی هماتیت و گوگرد همراه دگرسانی آرژیلی برونزاد با کانیهای کوارتز، آلونیت، کائولینیت، مونتموریلونیت و ژیپس تشکیل شده است. در پاسخ به خنثیشدن محلولهای برونزاد در آن اقلیم، اسمیتزونیت و مالاکیت فراوان همراه با نئوتوسیت، گرینوکیت و یا هاولئیت و کمی آزوریت، کانیهای سیلیکاتی، فسفاتی و آرسناتی در منطقه غنیشده اکسیدی نهشته شدهاند و غنیشدگی سولفیدی نابالغ ایجاد شده است. در مرحله دوم، آتاکامیت، پاراتاکامیت و کریزوکولا از واکنش شورابهها و اکسیدهای مس پیشین بعد از آغاز اقلیم بسیار خشک در پلیوسن، نهشته شده و از آن زمان تا به حال حفظ شده است. ویژگیهای کانیشناسی کلاهک شستهشده در ماهور رهیافتی بر نوع کانهها و دگرسانی درونزاد فراهم میکند و نشان میدهد اسید کافی برای شستشوی مؤثر مس تأمین نشده است و بنابراین، غنیشدگی کالکوسیتی گسترده در زیر سطح ایستابی را پیشنهاد نمیکند. تفسیری که کانیشناسی منطقه اکسیدان نیز گویای آن است و نتایج گمانههای اکتشافی نیز آن را تأیید میکنند. با توجه به نوع کانیسازی ماهور و رخداد کانیسازیهای مشابه در منطقه، بررسی جامع منطقه اکسیدان و نقشهکردن کلاهکهای شستهشده در مقیاس کانسار و ناحیهای میتواند به عنوان ابزار اکتشافی مناسبی برای کانیسازیهای پنهان به کار گرفته شود.