مقاله پژوهشی
دوره 23، شماره 90 ، اسفند 1392، صفحه 1-1
چکیده
فهرست مطالب
بیشتر
فهرست مطالب
مقاله پژوهشی
دوره 23، شماره 90 ، اسفند 1392، صفحه 2-2
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
دوره 23، شماره 90 ، اسفند 1392، صفحه 3-3
چکیده
داوران
بیشتر
داوران
مقاله پژوهشی
سمیه ویسه؛ افشین رجبی خرمی
چکیده
هدف از این مقاله، ارائه روشی نوین در تجزیه نمونههای زمینشناسی (آب) با استفاده از تهیه ستونی برای پیش تغلیظ این نمونهها است. این بررسی شامل سنتز ستون پلیمر حکشده یونی (IIP) برای یون اورانیم است. کمپلکس یون اورانیم با استفاده از استات اورانیم 2 Uo2 .2H2O(CH3Coo) بهعنوان هسته اولیه پلیمر در نظر گرفته شده و با استفاده از لیگاند دیوینیل ...
بیشتر
هدف از این مقاله، ارائه روشی نوین در تجزیه نمونههای زمینشناسی (آب) با استفاده از تهیه ستونی برای پیش تغلیظ این نمونهها است. این بررسی شامل سنتز ستون پلیمر حکشده یونی (IIP) برای یون اورانیم است. کمپلکس یون اورانیم با استفاده از استات اورانیم 2 Uo2 .2H2O(CH3Coo) بهعنوان هسته اولیه پلیمر در نظر گرفته شده و با استفاده از لیگاند دیوینیل فسفنیکاسید (VIP)، به وجود می آید. از اتیلنگلایکول دیمتاکریلات (EGDMA) بهعنوان اتصالدهنده عرضی و از آزوبیس ایزوبوتیرونیتریل (AIBN) که نقش آغازگر را برای کنش پلیمریزاسیون دارد، برای سنتز پایانی پلیمر استفاده شد. کمپلکس پلیمر شاهد (NIP) نیز در شرایط بالا ولی بدون حضور یون اورانیم و لیگاند سنتز شد. از IIP بهدست آمده میتوان بهعنوان جاذبی با قدرت و توانایی جذب بالا برای نمونههای زمینشناسی (آب) در استخراج با فاز جامد (SPE) استفاده کرد (IIP-SPE). همچنین آزمایشهایی همچون اثر pH بر میزان جذب، ضریب نفوذپذیری، میزان غلظت و حجم اسید برای شویش برای بررسی کارایی ستون انجام شده است. شواهد تجربی بهدست آمده نشان داد که بیشترین میزان جذب یون اورانیم در7 =pH است. همچنین محلول اسیدنیتریک 1 مولار و در حجم 5 میلیلیتر دارای بالاترین میزان شویش است. حجم رسوخ برای اورانیم بیش از 200 میلیلیتر اندازهگیری شد. نتایج توسط تجزیه با دستگاه پلاسمای جفتشده القایی طیفسنج جرمی (ICP-MS) بهعنوان رفرنس و نیز با دستگاه پلاسمای جفتشده القایی طیفسنج نشر اتمی (ICP-OES) بهدست آمد که این نتایج بیانگر توانایی جذب بسیار بالای IIPبرای یون اورانیم است. گفتنی است این روند بهطور موفقیتآمیز برای پیشتغلیظ نمونههای زمینشناسی بهویژه نمونههای آب کاربرد دارد و در راستای بالا بردن توانایی خوانش همه یونهای فلزی از جمله یون اورانیم در این مطالعه در نمونههای زمینشناسی (آب) با دستگاه ICP-OES و بهینه کردن تجزیه آن با حد تشخیص پایینتر توسط دستگاه ICP-MS بسیار مفید است.
مقاله پژوهشی
فردین موسیوند؛ ابراهیم راستاد؛ محمدهاشم امامی؛ جان پیتر
چکیده
انواع گوناگونی از نهشتههای سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) در بخشهای شمالی و جنوبی پهنه سنندج- سیرجان تشکیل شدهاند که از مهمترین آنها میتوان کانسارهای مس- روی- نقره بوانات (نوع پلیتیک مافیک یا Besshi)، مس- روی سرگز (نوع بایمدال مافیک یا Noranda) و روی- سرب- مس چاهگز (نوع سیلیسیکلاستیک فلسیک یا Bathurst) در بخش جنوبی و کانسار سولفید تودهای ...
بیشتر
انواع گوناگونی از نهشتههای سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) در بخشهای شمالی و جنوبی پهنه سنندج- سیرجان تشکیل شدهاند که از مهمترین آنها میتوان کانسارهای مس- روی- نقره بوانات (نوع پلیتیک مافیک یا Besshi)، مس- روی سرگز (نوع بایمدال مافیک یا Noranda) و روی- سرب- مس چاهگز (نوع سیلیسیکلاستیک فلسیک یا Bathurst) در بخش جنوبی و کانسار سولفید تودهای غنی از طلای باریکا (نوع بایمدال فلسیک یا Kuroko) را در بخش شمالی نام برد. مقایسه این نهشتهها و بررسی ارتباط تشکیل آنها با فرایندهای تکتونو- ماگمایی در این پهنه نشاندهنده تشکیل آنها در حوضههای کافتی درون کمانی مرتبط با فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر صفحه قارهای ایران در دوران مزوزوییک است. دلیل اصلی رخداد انواع گواناگون VMS در این پهنه، میتواند در ارتباط با تحول و تکامل ماهیت ماگما و حوضهای کافتی درون کمانی باشد. مقایسه این نهشتهها با همدیگر از دید برخی ویژگیها مانند سنگهای درونگیر و توالی میزبان و همبود (پاراژنز) کانیشناسی نشان میدهد که نهشتههای بوانات و سرگز با کانسار چاه گز تفاوتهای آشکاری دارند که بهنظر میرسد دلیل اصلی این تفاوتها ترکیب ماگمایی متفاوت یعنی فلسیک بودن ترکیب اصلی سنگهای آتشفشانی در توالی منطقه چاهگز و مافیک بودن آنها در توالیهای میزبان مناطق بوانات و سرگز باشد. ایجاد و گسترش کافت کمانی در مناطق بوانات و سرگز در مراحل آغازین قرار دارد در حالی که کافت درون کمانی در منطقه چاهگز به بلوغ رسیده است و این دلیل اصلی تفاوت در ماهیت ماگما و نوع کانهزایی VMS در این مناطق است. پهنه سنندج- سیرجان (بهویژه بخش جنوبی آن) به دلیل میزبانی انواع گوناگون و بزرگترین و بیشترین ذخایر VMS شناخته شده در ایران، جذابترین پهنه ساختاری برای اکتشاف این نهشتهها است.
مقاله پژوهشی
زهرا سلیمانی مارشک؛ نادر تقیپور؛ رضا اهریپور
چکیده
در این مطالعه سنگنگاری آلی نهشتههای زغالسنگی منطقه اولنگ با سن تریاس بالایی تا ژوراسیک زیرین بررسی شده است. منطقه اولنگ در فاصله 70 کیلومتری شمال خاوری شاهرود قرار گرفته است. این منطقه در ناودیس اولنگ- قشلاق قرار دارد و جزو حوضه زغالی البرز خاوری است. مطالعات میکروسکوپی نشان میدهد که هر 3 گروه ماسرالی ویترینیت، اینرتینیت و لیپتینیت ...
بیشتر
در این مطالعه سنگنگاری آلی نهشتههای زغالسنگی منطقه اولنگ با سن تریاس بالایی تا ژوراسیک زیرین بررسی شده است. منطقه اولنگ در فاصله 70 کیلومتری شمال خاوری شاهرود قرار گرفته است. این منطقه در ناودیس اولنگ- قشلاق قرار دارد و جزو حوضه زغالی البرز خاوری است. مطالعات میکروسکوپی نشان میدهد که هر 3 گروه ماسرالی ویترینیت، اینرتینیت و لیپتینیت در نهشتههای زغالسنگی منطقه اولنگ حضور دارند و ویترینیت مهمترین گروه ماسرالی این زغالسنگها به شمار میآید. ماسرالهای گروه ویترینیت از نوع کالوتلینیت، کالودترینیت و کورپوژلینیت هستند و کالودترینیت فراوانترین ماسرال این نهشتههای زغالسنگی است. همه ماسرالهای گروه اینرتینیت در این زغالسنگها مشاهده میشوند که سمیفوزینیت و فوزینیت فراوانترین ماسرالهای این گروه هستند. از گروه ماسرالی لیپتینیت نیز ماسرالهای اسپورنیت، کوینیت، رزینیت و لیپتودترینیت در این زغالسنگها حضور دارند. فراوانی کالودترینیت و حضور فانگینیت و نبود تلینیت در این زغالسنگها نشاندهنده آن است که نهشتههای زغالسنگی منطقه اولنگ در آبهای خنثی تا قلیایی ضعیف در یک محیط غنی از اکسیژن نهشته شدهاند.
مقاله پژوهشی
فرامرز دولتی اردهجانی؛ مونا پیشدادیان؛ علیرضا عربامیری؛ رضا خالوکاکایی؛ مجتبی محمدو خراسانی
چکیده
به منظور انجام مطالعات اکتشافی ذخایر هیدروکربوری، تعیین وضعیت تلههای مناسب نفتی مدفون در رسوبات، شناسایی چینخوردگیهای سازند قم و نیز بررسی وضعیت تودههای آذرین منطقه، اندازهگیریهای گرانی و مغناطیس در 2059 ایستگاه در منطقه قم انجام شد. آنگاه پس از اعمال تصحیحات لازم، نقشههای بیهنجاری بوگه و شدت کل مغناطیسی منطقه رسم شد. ...
بیشتر
به منظور انجام مطالعات اکتشافی ذخایر هیدروکربوری، تعیین وضعیت تلههای مناسب نفتی مدفون در رسوبات، شناسایی چینخوردگیهای سازند قم و نیز بررسی وضعیت تودههای آذرین منطقه، اندازهگیریهای گرانی و مغناطیس در 2059 ایستگاه در منطقه قم انجام شد. آنگاه پس از اعمال تصحیحات لازم، نقشههای بیهنجاری بوگه و شدت کل مغناطیسی منطقه رسم شد. نقشههای باقیمانده گرانی و مغناطیسی به روش فرکتال تهیه و تفسیر و با نقشههای حاصل از روش روند سطحی مقایسه شد. تعبیر و تفسیر کیفی و کمی نتایج نشانگر آن بود که هر چند تنها بیهنجاری مثبت در نقشه باقیمانده گرانی منطقه میتواند از دید اکتشافات بعدی مورد توجه قرار گیرد؛ در بخشی از آن، شدت میدان مغناطیسی بالاست؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که این محدوده زیر تأثیر گسلهای پیرامون خود قرار گرفته باشد. نتایج ارائهشده در این نوشتار میتواند در تصمیمگیری برای انجام مراحل بعدی اکتشاف مفید باشد.
مقاله پژوهشی
معصومه روحافزا؛ صمد علیپور؛ علی عابدینی
چکیده
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها ...
بیشتر
منطقه قرهبلاغ، در 20 کیلومتری خاور مهاباد، جنوب استان آذربایجان غربی قرار گرفته است. سنگهای کربناتی سازند بایندر و دولومیتهای سازند سلطانیه در این منطقه میزبان کانیسازیهایی از باریم، آهن و منگنز هستند. با توجه به مطالعات کانیشناسی، باریت، مگنتیت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و پیرولوزیت تجمعات کانیایی اصلی این کانیسازیها هستند که در مقادیر کم توسط کالکوپیریت، مالاکیت، آزوریت و کلسیت همراهی میشوند. آشکارترین ویژگی ژئوشیمیایی این کانیسازیها، تفریق بهنسبت ضعیف LREE از HREE در باریت و کانسنگهای آهن- منگنز، بیهنجاریهای منفی Eu در کانسنگهای آهن- منگنز (26/0-76/0) و بیهنجاریهای مثبت Eu در باریت (7/7- 51/10) است. تلفیق نتایج برآمده از بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و ژئوشیمیایی (یافتههای آنالیتیک و ضرایب همبستگی میان عناصر) نشان میدهند که عواملی همچون تغییرات در شرایط فیزیکوشیمیایی محیط (pH، Eh و دما)، فعالیت لیگاندهای کمپلکسساز و حضور فازهای کانیایی فرعی (کانیهای رسی، زیرکن، زینوتایم، و مونازیت) نقش ارزندهای در پراکندگی عناصر خاکی کمیاب در طی کانهزایی و گسترش این کانسنگها داشتهاند.
مقاله پژوهشی
زهرا صادقی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ مریم دهقانی
چکیده
نبود همبستگی مکانی و زمانی در تصاویر راداری در دسترس، استفاده از روش تداخلسنجی راداری سنتی را برای پایش جابهجایی سطح زمین محدود میکند. روشهای تداخلسنجی راداری برپایه پراکنشکنندههایدایمی ارائه شده برای کاهش محدودیتهای روش سنتی، به دلیل استفاده از تحلیل دامنه و مدل جا بهجایی از پیش تعیینشده برای انتخاب پیکسلهای ...
بیشتر
نبود همبستگی مکانی و زمانی در تصاویر راداری در دسترس، استفاده از روش تداخلسنجی راداری سنتی را برای پایش جابهجایی سطح زمین محدود میکند. روشهای تداخلسنجی راداری برپایه پراکنشکنندههایدایمی ارائه شده برای کاهش محدودیتهای روش سنتی، به دلیل استفاده از تحلیل دامنه و مدل جا بهجایی از پیش تعیینشده برای انتخاب پیکسلهای پراکنشکننده دایمی، نمیتواند جابهجایی را در مناطق برونشهری پایش کند. همچنین روش نوین تداخلسنجی راداری بر پایه پراکنشکنندههای دایمی (StaMPS)، که از تحلیل دامنه و فاز بدون نیاز به دانش رفتار جابهجایی در مناطق غیر شهری برای انتخاب پیکسلهای پراکنشکنندهدایمی استفاده میکند، به علت نرخ بالای جابهجایی در برخی مناطق و نقض شرط مورد نیاز مرحله بازیابی فاز (شرط نایکوییست) دچار خطاهای بزرگ بازیابی فاز شده و نرخ جابهجایی بسیار کمتر از واقعیت برآورد میکند. بنابراین در این پژوهش روشی برای پایش جابهجایی در مناطق غیر شهری با نرخ جابهجایی بالا و رفتار به نسبت خطی و با استفاده از تصاویر راداری با توزیع زمانی نامناسب ارائه شد. این روش، گامی مؤثر در روشهای پردازشی پراکنشکنندههای دایمی است که از مزایای روشهای متفاوت تداخلسنجی راداری بر پایه پراکنشکنندههای دائمی در انتخاب پیکسلهای پراکنشکنندهدایمی و بازیابی فاز استفاده میکند. پیکسلهای پراکنشکننده دایمی بر پایه اطلاعات دامنه و استحکام فاز مطابق با الگوریتم StaMPS شناسایی میشوند که اثر اتمسفر و خطای مداری و جابهجایی با رفتار غیر خطی با بهکارگیری فیلتر در فضای زمان از هم جدا و از روی فاز آنها کم میشود. مرحله بازیابی فاز و برآورد سرعت جابهجایی خطی با استفاده از روش LAMBDA و بدون در نظر گرفتن شرط نایکوییست انجام میشود که این روش در برآورد مجهولات روشی بهینه و دارای سرعت بالای پردازشی است. روش پیشنهادی روی تصاویر ENVISAT ASAR در جنوب باختری دشت تهران برای پایش فرونشست و دادههای شبیهسازیشده اجرا و نتایج دشت تهران با دادههای ترازیابی دقیق اعتبارسنجی شد. نتایج بهدست آمده موفقیت الگوریتم پیشنهادی در برآورد نرخ جابهجایی با درستی بالا را به اثبات رساند.
مقاله پژوهشی
اعظم محمدی؛ غلام عباس کاظمی
چکیده
دشت شوقان یکی از زیرحوضههای کویر مرکزی در استان خراسان شمالی با آب و هوای خشک و نیمه خشک است. کیفیت آب زیرزمینی آبخوان شوقان بجز در مناطق خاوری بسیار نامطلوب و حتی برای کشاورزی نیز نامناسب است. از مهمترین عوامل کاهشدهنده کیفیت آب زیرزمینی این آبخوان ترکیب سنگی منطقه است که بیشتر از سنگهای رسوبی و بویژه تبخیریها را دربر میگیرد. ...
بیشتر
دشت شوقان یکی از زیرحوضههای کویر مرکزی در استان خراسان شمالی با آب و هوای خشک و نیمه خشک است. کیفیت آب زیرزمینی آبخوان شوقان بجز در مناطق خاوری بسیار نامطلوب و حتی برای کشاورزی نیز نامناسب است. از مهمترین عوامل کاهشدهنده کیفیت آب زیرزمینی این آبخوان ترکیب سنگی منطقه است که بیشتر از سنگهای رسوبی و بویژه تبخیریها را دربر میگیرد. به منظور بررسی اثرات سنگشناسی حوضه بر کیفیت آب آبخوان، 31 نمونه آب از بخشهای مختلف آبخوان شوقان در سال 1388 برداشت و پس از اندازهگیری اسیدیته، هدایت الکتریکی و یونهای اصلی، نقشههای پراکندگی یونهای اصلی رسم و بررسیهای مجدد زمینشناسی صحرایی در منطقه انجام شد. نقشههای پراکندگی یونی به خوبی تأثیر سازندها را بر آبخوان نشان میدهند. مطالعه دقیق و گسترده نمودارهای ترکیبی یونها و محاسبه شاخص اشباع کانیهای ژیپس، هالیت، کلسیت و دولومیت، انحلال این کانیها و همچنین هوازدگی کانیهای سیلیکاتی را در منطقه اثبات میکنند. با توجه به بررسی تبادلات یونی انجام شده به دلیل غلظتهای بالای سدیم در آبهای منطقه (که افزونبر انحلال هالیت از هوازدگی کانیهای سیلیکاتی نیز به دست آمدهاند)، تبادلات یونی وارون در منطقه رخ میدهد.
مقاله پژوهشی
رحیم دبیری؛ محمد هاشم امامی؛ حبیب ملایی؛ میترا غفاری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ نعمتاله رشید نژاد عمران
چکیده
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای ...
بیشتر
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای یادشده، از مجموعه کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز ± آمفیبول ± بیوتیت تشکیل شدهاند و بیشتر بافت میکرولیتی پورفیری دارند. بر پایه بررسیهای انجام شده روی عناصر اصلی و فرعی، با کاهش مقادیر MgO، مقادیر Rb، Ba، Na2O، K2O، Al2O3 و SiO2 افزایش و مقادیر Cr، Fe2O3*و CaO کاهش مییابد. بهطور کلی، سنگهای منطقه از عناصر LIL و LREE غنی و از عناصر HFS تهی هستند. بررسی های ایزوتوپی Sr-Nd نشان میدهد که طیف ترکیبی نسبتهای 87Sr/86Sr نمونههای مورد مطالعه از 704463/0 تا 704921/0 و نسبتهای 143Nd/144Nd نمونهها از 512649/0 تا 512774/0 متغیر است. نسبتهای CaO/Al2O3 در برابر MgO، La/Sm در برابر Rb و نیز مقادیر Zr و Ba در برابر Th نشان میدهد که تفریق ماگمایی از راه تبلور بخشی، مهمترین فرایند در تکوین سنگهای منطقه بوده است. همچنین مدلسازی AFC و مطالعات ایزوتوپی و میکروسکوپی بیانگر آن است که آلایش پوستهای، بههمراه تبلور بخشی، نقش مهمی در تحول سنگهای تراکیآندزیتی منطقه داشته است. دادههای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی نشان میدهد که آمیختگی ماگمایی فرایند تأثیرگذاری در تکوین سنگهای منطقه نبوده است. نسبتهای ایزوتوپی نئودیمیم بالا و استرانسیم پایین و نیز مقادیر بالای Ni، Cr و MgO در آلکالیبازالتهای منطقه گویای آن است که این سنگها از یک ماگمای به نسبت اولیه بهوجود آمدهاند. مدلسازی REE و بررسی نسبتهای عناصر فرعی و خاکی کمیاب نشان میدهد که آلکالیبازالتهای منطقه مورد مطالعه میتوانند از ذوب بخشی ناچیز (1 تا 3 درصدی) یک اسپینل لرزولیت بهوجود آمده باشند.
مقاله پژوهشی
محمد فروتن؛ حمید نظری؛ برتراند میر؛ میشل سبریر؛ مرتضی فتاحی؛ کریستل لو دورتز؛ منوچهر قرشی؛ خالد حسامی؛ محمد رضا قاسمی؛ مرتضی طالبیان
چکیده
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری ...
بیشتر
سامانه گسلی دهشیر سازنده لبه باختری مجموعه گسلهای جنبای راستالغز راستبر شمالی- جنوبی در پهنه فلات مرکزی ایران و دربرگیرنده 6 پارهگسل بهگونهای خطی است که در گذر از پهنههای زمینساختی سنندج- سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه- دختر و ایران مرکزی، سبب بریدگی و جا بهجایی راستبر سنگنهشتههای آتشفشانی ائوسن و بادزنهای آبرفتی کواترنری شده است. گواههای زمینریختشناختی نشان از جنبایی این سامانه گسلی در کواترنری پایانی دارد و بررسیهای پارینهلرزهشناختی گواهی بر جنبش لرزهای پارهگسل مروست در بازه زمانی پلیستوسن پایانی و هولوسن دارد. برای شناخت هرچه بیشتر پیشینه لرزهای این پارهگسل در بازه زمانی میانمدت (103 تا 105 سال) با توجه به ویژگیهای ریختزمینساختی و رسوبی- چینهای، 3 ساختگاه در فاصله 35 کیلومتری از یکدیگر در درازای پارهگسل مروست با هدف انجام بررسیهای پارینهلرزهشناختی برگزیده شده است. رخنمون برآمده از حفر ترانشهای عمود بر راستای گسل در جنوبیترین ساختگاه (هرابرجان)، پدیدارکننده شاخههای گسلی پرشیب با راستای °10±140N بههمراه خشلغزهایی با ریک نزدیک به افقی و سازوکار چیره راستالغز راستبر است. در ساختگاه شمال مروست نیز ترانشه حفرشده در گستره پارهگسل مروست دربرگیرنده نهشتههای آبرفتی و کوهرفتی پلیستوسن پایانی- هولوسن است که با انجام سنسنجی نهشتههای سست غنی از کوارتز به روش لومینسانس نوری (OSL) تا Ka 72 سنیابی شدهاند. بررسیهای پارینهلرزهشناختی در این ساختگاه نشان از ماندگاری گواههای بهجای مانده از جنبش شدید لرزهای همراه با گسیختگی سطحی برای بخشی از پارهگسل مروست دارد، به گونهای که همترازی زمانی میان زمینلرزههای پارینه با بزرگای 7Mw > ≈ بیانگر دستکم رخداد 7 زمینلرزه در گذر 43 هزار سال گذشته و با میانگین دوره بازگشت 150±3650 سال است. رخداد جوانترین زمینلرزه (Event I) با جا بهجایی راستبر میان 2 تا 4 متر و با درازای گسیختگی سطحی بیش از 40 کیلومتر روی پارهگسل مروست بر پایه سنسنجی به روش OSL به 2200~ سال پیش نسبت داده میشود. سن جوانترین رخداد لرزهای سازگار با نبود نشانههای ویرانی در سازه تاریخی مروست با پیشینه نزدیک به 1300 سال در فاصله کمتر از 10 کیلومتری خاور پارهگسل مروست است. الگوی جنبشی روی پارهگسل مروست را میتوان در خوشه زمانی و در 2بازه دگرشکلی 1) همراه با جنبش لرزهای و 2) به همراه جنبش لرزهای کم یا بیلرزه جای داد. با پنداشت پیوستگی چنین الگوی دگرشکلی تا چرخه لرزهای آتی، پارهگسل مروست امروزه در بازه همراه با جنبش لرزهای به سر میبرد که با لحاظ کمترین فاصله زمانی میان دو رخداد لرزهای پیاپی نزدیک به 2000 سال، تولید زمینلرزهای ویرانگر با بزرگای بیش از 7 در سنجه Mw در آینده نزدیک دور از انتظار نیست.
مقاله پژوهشی
امیر نعیمی؛ قاسم حیدرزاده؛ محمدرضا شیخالاسلامی
چکیده
شواهد زمینریختشناختی در راستای گسل سیاهکوه (شمال جاجرم) نشان میدهند که این گسل در کواترنری فعالیت داشته است. گسلش در نهشتههای کواترنری، آبراهههای کج شده و جا بهجا شده و مخروطافکنههای بریده شده از جمله این شواهد هستند. اینها در کنار افراز گسل در نهشتههای نئوژن و کواترنری همگی نشان از جنبشهای جوان با سازوکار چیره امتدادلغز ...
بیشتر
شواهد زمینریختشناختی در راستای گسل سیاهکوه (شمال جاجرم) نشان میدهند که این گسل در کواترنری فعالیت داشته است. گسلش در نهشتههای کواترنری، آبراهههای کج شده و جا بهجا شده و مخروطافکنههای بریده شده از جمله این شواهد هستند. اینها در کنار افراز گسل در نهشتههای نئوژن و کواترنری همگی نشان از جنبشهای جوان با سازوکار چیره امتدادلغز چپبر این گسل بهعنوان بخشی از سامانه گسلی چپبر شاهرود دارند. با این حال مشاهده میشود که در بخشهای مختلف در راستای گسل، سازندهای مربوط به پالئوزوییک و مزوزوییک در کنار سازندهای نئوژن و جوانتر قرار گرفتهاند. برخی از این نهشتههای کهن در نواحی فشاری در خمها و پایانه شمال خاوری این گسل رخنمون دارند. ولی برخی دیگر در بخشهایی مشاهده میشوند که خم مشخصی وجود ندارد. از این رو باید سازوکار راندگی آنها را به سطح آورده باشد. با توجه به این که نقشههای مغناطیس هوایی نشان میدهند که گسل سیاهکوه بر یک خطواره پیسنگی منطبق است، وجود شواهد جا بهجایی امتدادلغز چپبر روی این گسل میتواند نشانه جوانترین جنبشهای این گسل باشد. بنابراین گسل سیاهکوه یک گسل دارای جنبش راندگی است که تغییر سازوکار آن و شکلگیری جنبشهای چپبر بهسبب تغییر رژیم تنشی حاکم و یک سازماندهی نو ناحیهای در کواترنری روی داده است.
مقاله پژوهشی
غزاله رزاقیان؛ علی بیتالهی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
ایران در بخش میانی کمربند لرزهخیز آلپ - هیمالیا قرار گرفته است که در همه بخشها ویژگیهای زمینشناسی، ساختاری و لرزهای یکسانی ندارد. در این مطالعه نقشههای پهنهبندی نرخ رویداد زمینلرزهها (Rate) و بزرگترین زمینلرزههای رخداده (Mmax) برای کل گستره ایران تهیه شده است. این متغیرها به ترتیب بیانکننده شمار زمینلرزههای رخداده ...
بیشتر
ایران در بخش میانی کمربند لرزهخیز آلپ - هیمالیا قرار گرفته است که در همه بخشها ویژگیهای زمینشناسی، ساختاری و لرزهای یکسانی ندارد. در این مطالعه نقشههای پهنهبندی نرخ رویداد زمینلرزهها (Rate) و بزرگترین زمینلرزههای رخداده (Mmax) برای کل گستره ایران تهیه شده است. این متغیرها به ترتیب بیانکننده شمار زمینلرزههای رخداده در سال در پهنه ایران است و بر پایه پهنهبندی آنها میتوان مناطق مختلف با فعالیتهای لرزهای متفاوت را از یکدیگر جدا کرد. بر پایه نقشه پهنهبندی آهنگ رویداد زمینلرزهها (Rate) در این مطالعه نشان داده میشود که روند پهنههای اصلی جداشده بر پایه محاسبات انجام شده، منطبق با ویژگیهای زمینشناختی و ساختاری منطقه است. چنین بر میآید که پهنههای زاگرس و بخشهایی از البرز خاوری و کپهداغ با بیشترین نرخ زمینلرزهها از پهنههای ایران مرکزی، مکران و نواحی خاور ایران با فعالیتهای لرزهای پایین به طور قابل ملاحظهای متفاوت هستند. همراه با تهیه نقشه پهنهبندی نرخ زمینلرزهها در گستره ایران، نقشه پهنهبندی بزرگترین زمینلرزههای رخداده Mmax در این گستره نیز تهیه شد. بر پایه این نقشه نواحی مختلف ایران مرکزی و البرز با فعالیتهای لرزهای سترگ از دیگر نواحی ایران جدا میشود. با مقایسه نقشههای پهنهبندی بهدست آمده از پژوهش حاضر با یکدیگر، میتوان مناطق با فعالیتهای لرزهای متفاوت را از یکدیگر جدا کرد. دادههای لرزهای و پایه این پژوهش بر پایه کاتالوگهای زلزله داخلی و خارجی در بازه زمانی 1900 تا 2008 بوده است.
مقاله پژوهشی
اسعد پیره؛ سید احمد علوی؛ محمدرضا قاسمی؛ علی شبان
چکیده
در کمربند چینخورده زاگرس، بخش مهمی از سنگهای منشأ در نئوکومین نهشته شدهاند؛ در زیرپهنه لرستان، پایینترین بخش سازند گرو سامانه نفتی کرتاسه پیشین را تغذیه میکند. این سنگهای منشأ بهطور گسترده در زیرپهنه لرستان و شمال باختری فروافتادگی دزفول گسترش یافتهاند. تاقدیس کبیرکوه یکی از ساختارهای مهم زیرپهنه لرستان است که با ...
بیشتر
در کمربند چینخورده زاگرس، بخش مهمی از سنگهای منشأ در نئوکومین نهشته شدهاند؛ در زیرپهنه لرستان، پایینترین بخش سازند گرو سامانه نفتی کرتاسه پیشین را تغذیه میکند. این سنگهای منشأ بهطور گسترده در زیرپهنه لرستان و شمال باختری فروافتادگی دزفول گسترش یافتهاند. تاقدیس کبیرکوه یکی از ساختارهای مهم زیرپهنه لرستان است که با طول بیش از 200 کیلومتر، رخنمون سازند گرو را در خود جای داده است. سامانههای شکستگی طبیعی مهمترین فراهمکننده تراوایی و گاه روزنگی در بسیاری از مخزنهای کربناتی هستند و در مهاجرت اولیه هیدروکربنها از سنگ منشأ به سنگ مخزن اهمیت دارند. این پژوهش دادههای صحرایی در زمینه میزان تراکم دستههای شکستگی و انواع آنها در برونزد سـازند گرو و بخشی از سازند سروک در تاقدیس کبیرکوه گردآوری و تحلیل شد. تحلیل این دادهها 8 دسته شکستگی را آشکار ساختند: 1) 2 دسته شکستگی عرضی با راستای NNE-SSW (دستههای A و B)، 2) 2 دسته شکستگی طولی با راستای ESE-WNW (دستههای C و D)، 3) دو دسته شکستگی مایل با راستاهای NNW-SSE و NE-SW(دستههای E و F) و 4) 2 دسته شکستگی مایل دیگر با راستاهای ENE-WSW و SE-NW (دستههای G و H). شکستگیهای عرضی به همراه استیلولیتهای عمود بر آنها، شکستگیهای با سن کرتاسه پیشین تا پیش از میوسن پسین هستند در حالی که دسته شکستگیهای طولی و مایل از پس از میوسن پسین تشکیل شدهاند. شماری از شکستگیهای عرضی، پرشدگی با کلسیت را نشان میدهند. پیشنهاد میشود دو گامه چرخش پادساعتگرد در سامانه تنش مؤثر در تشکیل شکستگیها وجود داشته است؛ 1) سامانه تنش مؤثر در تشکیل شکستگیهای بدون پرشدگی نسبت به شکستگیهای دارای پرشدگی در سوی پادساعتگرد چرخش داشته است. 2) سامانه تنشی مؤثر در شکلگیری دستههای شکستگی مایل (دستههای E و F)، نسبت به سامانه تنشی مؤثر در شکلگیری شکستگیهای باز (دستههای A و B) و استیلولیتها در سوی پادساعتگرد چرخش داشته است. این چرخشهای میدان تنش احتمالاً بر اثر چرخش صفحه تازی در هنگام همگرایی به اوراسیا روی دادهاند.
مقاله پژوهشی
زهرا محمدی اصل؛ سعید منتظرالقائم
چکیده
گسلهای فعالی که شهر تهران روی آنها گسترش یافته است باید در تهیه طرحهای شهرسازی مورد توجه قرار گیرند. دقت کم نقشههای گسلی شهر تهران از یک سو و کامل نبودن و نبود مستندات فنی ضوابط موجود که اجرای آن را دچار مشکل میکرد، از سوی دیگر سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران را به تدقیق نقشه پهنههای گسلی شهر و همزمان تهیه ضوابط ...
بیشتر
گسلهای فعالی که شهر تهران روی آنها گسترش یافته است باید در تهیه طرحهای شهرسازی مورد توجه قرار گیرند. دقت کم نقشههای گسلی شهر تهران از یک سو و کامل نبودن و نبود مستندات فنی ضوابط موجود که اجرای آن را دچار مشکل میکرد، از سوی دیگر سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران را به تدقیق نقشه پهنههای گسلی شهر و همزمان تهیه ضوابط ساخت ساختمان در پهنههای گسلی واداشت. به این منظور "مقررات پهنهبندی گسلها" با نام مقررات آلکویست-پریولو (آ- پ) و نیز مجموعه گزارشهای مربوط به مطالعه گسلهای کالیفرنیا است، به منظور نتیجهگیری در مورد امکان بهکار بستن تدابیر مشابه برای شهر تهران، بررسی شد.
مقاله پژوهشی
مرتضی دلاوری؛ صدرالدین امینی؛ امیلیو ساکانی
چکیده
فعالیت آتشفشانی در محدوده خاور و شمال خاور نهبندان (خاور ایران) شامل طیف گوناگونی عمدتا از ترکیبات بازی تا میانه است. همه این سنگها ترکیب سدیک دارند (Na2O/K2O>1) و در سریهای تولئیتی با پتاسیم پایین و کالکآلکالن قرار میگیرند. مطالعه سنگنگاری، شیمی کانیها و ژئوشیمی سنگ کل نشاندهنده تمایز بازالتها به دو گروه کالکآلکالن و تولئیتهای ...
بیشتر
فعالیت آتشفشانی در محدوده خاور و شمال خاور نهبندان (خاور ایران) شامل طیف گوناگونی عمدتا از ترکیبات بازی تا میانه است. همه این سنگها ترکیب سدیک دارند (Na2O/K2O>1) و در سریهای تولئیتی با پتاسیم پایین و کالکآلکالن قرار میگیرند. مطالعه سنگنگاری، شیمی کانیها و ژئوشیمی سنگ کل نشاندهنده تمایز بازالتها به دو گروه کالکآلکالن و تولئیتهای با پتاسیم پایین مرتبط با کمانهای ماگمایی است. سنگهای آتشفشانی حدواسط نیز بهطور مشابه در دو سری ماگمایی یادشده قرار میگیرند. نمودار تغییرات برخی عناصر اصلی و فرعی روی SiO2 بههمراه الگوهای بهنجارشده نسبت به کندریت عناصر خاکی کمیاب نشان از ارتباط زایشی سنگهای حدواسط سری تولئیتی با پتاسیم پایین به سنگهای بازی این سری دارد در حالی که تحول ماگمایی ترکیبات حدواسط کالکآلکالن از بازالتهای کالکآلکالن را رد میکند. در نمودارهای چندعنصری بهنجارشده نسبت به MORB (Mid-Ocean Ridge Basalt)، تهیشدگی HFSE (High Field Strength Elements) و غنیشدگی LILE (Large-Ion Lithophile Elements) در همه سنگهای بازی حدواسط تعیینکننده جایگاه زمینساختی-ماگمایی مرتبط با پهنههای فرورانشی در زمیندرز سیستان است. تغییر از تولئیتهای با پتاسیم پایین به بازالتهای کالکآلکالن گواه تحول به سوی یک سامانه کمانی بالغ است که این تغییرات همراه با ادامه فرورانش سنگکره اقیانوسی حوضه سیستان در ترشیر انجام شده است.
مقاله پژوهشی
میرعلیاصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمدرضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. ...
بیشتر
کانیسازی طلا- مس- مولیبدن منطقه انیق- قرهچیلر در پهنه کانهدار ارسباران و در داخل باتولیت قرهداغ رخ داده است. کانیسازی در این محدوده شامل رگههای کوارتزی حاوی کانیسازی طلا، مس و مولیبدن در داخل توده گرانودیوریتی میباشد که در سه منطقه مجزا شامل قرهچیلر (2 رگه)، زرلیدره (8 رگه) و قرهدره (چند رگه باریک و کوتاه) گسترش دارد. دگرسانیهای موجود در اطراف رگههای کوارتزی شامل انواع سریسیتی و سیلیسی میباشند که از گسترش محدودی برخوردار هستند. رگههای کوارتزی عموماً متراکم و تودهای بوده و برخی رگهها بافت شبکهای و برشی نشان میدهند. رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای و به موازات هم (sheeted veins) در برخی نقاط، بویژه منطقه قرهچیلر حضور دارند. محتوای کانیهای سولفیدی در این رگهها، عموماً کمتر از 10 درصد بوده و شامل پیریت، پیریت آرسنیکدار، کالکوپیریت، مولیبدنیت، بورنیت و اسفالریت و کانههای ثانویه کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، آزوریت و هیدروکسیدهای ثانویه آهن میباشد.
مطالعات ژئوشیمیایی و عیار سنجی عناصر، نشانگر عیارهای بالای طلا به همراه نقره، مولیبدن و مس در رگههای کوارتزی است. عیار متوسط طلا در دو رگه کوارتزی منطقه قرهچیلر، به ترتیب برابر با 76/5 و 9/3 گرم در تن و در رگههای کوارتزی منطقه زرلیدره، به ترتیب 7/4، 12/3، 6/2، 45/0، 09/1، 34/1، 15/1 و 58/0 گرم در تن بدست آمده است. بیشترین عیار طلای اندازهگیری شده در کل منطقه انیق- قرهچیلر، 359 گرم در تن است که مربوط به رگه کوارتزی شماره یک در منطقه زرلیدره (ZV1) با بافت شبکهای و حفرهای میباشد. عناصر بیسموت و تنگستن نیز در تعدادی از رگهها عیارهای قابل توجهی دارند. همبستگی خوبی بین طلا و عناصر نقره، مولیبدن، بیسموت و تنگستن وجود دارد. در رگههای کوارتزی منطقه قرهدره، عیار طلا و مس پایین بوده، ولی عیار مولیبدن بین 15/1- 15/0 درصد متغیر است.
کانیسازی به صورت رگههای کوارتزی با آرایش صفحهای در داخل توده نفوذی، محتوای پایین کانیهای سولفیدی در رگهها، هاله دگرسانی محدود، کانیسازی طلا همراه با مولیبدن و عیارهای بالایی از بیسموت و تنگستن، همبستگی طلا با عناصر Bi، W و Mo و شواهد سیالات درگیر (دمای بالای همگن شدن)، همگی شواهدی از این است که کانیسازی طلا در محدوده انیق- قرهچیلر میتواند جزو سیستمهای طلای مرتبط با تودههای نفوذی قلمداد شود.
مقاله پژوهشی
آرش گورابجیریپور؛ محمدهاشم امامی
چکیده
پشته گلمنده به صورت یک گنبد کم ارتفاع در شمال خاور دهستان ساغند، در استان یزد قرار دارد و از دید تقسیمات زمینشناسی- ساختاری ایران بخشی از ایران مرکزی و بلوک پشتبادام -کلمرد در خاور گسل پشت بادام است. این پشته را مجموعهای از سنگهای دگرگونی گنیس، شیست، مرمر و آمفیبولیت میسازد که در آن میان، آمفیبولیتها چیره هستند و میتوان ...
بیشتر
پشته گلمنده به صورت یک گنبد کم ارتفاع در شمال خاور دهستان ساغند، در استان یزد قرار دارد و از دید تقسیمات زمینشناسی- ساختاری ایران بخشی از ایران مرکزی و بلوک پشتبادام -کلمرد در خاور گسل پشت بادام است. این پشته را مجموعهای از سنگهای دگرگونی گنیس، شیست، مرمر و آمفیبولیت میسازد که در آن میان، آمفیبولیتها چیره هستند و میتوان آنها را به سه بخش هورنبلندیت (با بیش از 90 درصد هورنبلند)، گارنتآمفیبولیت (دارای پلاژیوکلاز الیگوکلاز و هورنبلند نوع چرماکیت- هاستینگزیت و گارنتهای درشت قهوهای رنگ آلماندن) و گنایسهای آمفیبولیتی خاکستری با ساخت نواری و بافت چشمی کانیهای پلاژیوکلاز تقسیم کرد. تنشهای اعمال شده بر این مجموعه، 6 گروه واتنشی پدید آورده است که عبارتند از آذرین دگرشکل شده، سری میلونیتی، سری کاتاکلاسیتی، دگرگونی ناحیهای، دگرگونی ناحیهای میلونیتی و دگرگونی ناحیهای کاتاکلاسیتی. ساختارهای دیده شده دربردارنده خاموشی موجی کوارتزها، ماکلهای دگرشکلشده فلدسپارها، پرتیتهای آتشگون نامنظم و میرمکیتهای ویژه پهنههای برشی در مجموعه آذرین و پورفیروکلاستهای پوششی هستند. کلاستهای با سایه واتنش و کلاست عریان و کانیهای ماهیگون در مجموعه میلونیتی، نشان از دو فرایند برشی چپبر و راستبر دارد که برش اولیه بهصورت چپبر بوده است.
مقاله پژوهشی
سعید حجتی؛ حسین خادمی
چکیده
تا به حال گزارشی در رابطه با شناسایی و مطالعه ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ذخایر سپیولیت در کشور منتشر نشده است. بنابراین این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی ذخایر سپیولیت الیاتو در شمال خاور ایران انجام شد. به این منظور 10 نمونه سپیولیت که از نقاط مختلف معدن الیاتو به صورت تصادفی گردآوری شده ...
بیشتر
تا به حال گزارشی در رابطه با شناسایی و مطالعه ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ذخایر سپیولیت در کشور منتشر نشده است. بنابراین این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی برخی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و کانیشناسی ذخایر سپیولیت الیاتو در شمال خاور ایران انجام شد. به این منظور 10 نمونه سپیولیت که از نقاط مختلف معدن الیاتو به صورت تصادفی گردآوری شده بود برای انجام مطالعات ژئوشیمیایی و کانیشناسی شامل مطالعات سطح ویژه، ظرفیت تبادل کاتیونی، پراش پرتو ایکس، مطالعات میکروسکوپ الکترونی عبوری و روبشی، فلورسانس پرتو ایکس، تجزیه حرارتی و طیفسنجی فروسرخ بررسی شدند. نتایج حاصل از مطالعه پراش نگاشتهای پرتو ایکس در ذخایر مورد مطالعه حضور کانی سـپیولیت را به عنوان فاز اصلی (70 تا 80 درصد) همراه با مقادیر کم کانیهای کوارتز (20- 10 درصد) و دولومیت (10- 5 درصد) اثبات کرد. مشاهدات میکروسکوپ الکترونی عبوری و روبشی نیز وجود رشتههای طویل و درهم تابیده کانی سپیولیت را در این ذخایر تأیید کرد که نشان از تشکیل درجای این کانی از محلولهای غنی از منیزیم و/یا پس از تهنشست دولومیت در آنها دارد. همچنین بر پایه تجزیه عنصری ذخایر مورد مطالعه، فرمول ساختمانی پیشنهادی برای این کانی عبارت است از: (Si1197 Al0.03)(Mg7.20 Al0.11 Fe0.15)O30(OH)4(OH2)4 . 8H2O که نشاندهنده جانشینی کم آلومینیم به جای سیلیسیم و منیزیم به ترتیب در لایههای تتراهدرال و اکتاهدرال کانی و وجود بار لایهای به نسبت کم در کانی است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که در منحنی حرارتی ذخایر سپیولیت مورد مطالعه 4 پیک گرماگیر به ترتیب در 134، 336، 546 و 818 درجه سانتیگراد دیده میشوند که به ترتیب با 69/8، 31/3، 65/2 و 19/10 درصد کاهش وزن در ساختمان کانی همراه است و بیشتر به دلیل حذف تدریجی آب از ساختمان کانی در منحنی حرارتی کانی ظاهر میشوند. همچنین مقایسه سطح ویژه کانی با نمونه مشابه اسپانیایی، استفاده از آن را برای کاربردهای صنعتی تأیید میکند.
مقاله پژوهشی
داود دهنوی؛ سید رضا موسوی حرمی؛ محمد حسین محمودی قرائی؛ فرزین قائمی؛ فرخ قائمی
چکیده
برای تعیین سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی، شرایط هوازدگی گذشته و نامگذاری نهشتههای الیگوسن پهنه بینالود، مطالعات سنگنگاری روی ماسهسنگهای 2 برش باغشنگچ و دامنجان در شمال نیشابور انجام شد، 14 نمونه ماسهسنگی و 6 نمونه شیلی از هر دو برش، از نظر عناصر اصلی تجزیه شده است. تجزیه دادههای ژئوشیمیایی و مطالعات سنگنگاری، نشاندهنده ...
بیشتر
برای تعیین سنگ منشأ، جایگاه زمینساختی، شرایط هوازدگی گذشته و نامگذاری نهشتههای الیگوسن پهنه بینالود، مطالعات سنگنگاری روی ماسهسنگهای 2 برش باغشنگچ و دامنجان در شمال نیشابور انجام شد، 14 نمونه ماسهسنگی و 6 نمونه شیلی از هر دو برش، از نظر عناصر اصلی تجزیه شده است. تجزیه دادههای ژئوشیمیایی و مطالعات سنگنگاری، نشاندهنده ترکیب لیتآرنایت تا لیتیکآرکوز برای این ماسهسنگها و موقعیت زمینساختی حاشیه فعال قارهای برای برش دامنجان و جزایر کمانی قارهای برای برش باغشنگچ به همراه سنگ منشأ فلسیک تا حدواسط برای این نهشتهها است. بررسی شرایط هوازدگی با استفاده از عناصر اصلی نشاندهنده، وجود شرایط هوازدگی ضعیف در هر 2 برش در زمان تشکیل است با این تفاوت که در برش دامنجان شرایط هوازدگی نسبت به برش باغشنگچ شدیدتر بوده است، همچنین تعیین شرایط آبوهوایی با استفاده از عناصر اصلی و مطالعات سنگنگاری نشاندهنده شرایط آبوهوای نیمه مرطوب تا نیمهخشک برای این نهشتهها در زمان تشکیل است.
مقاله پژوهشی
حسین کوهستانی؛ مجید قادری؛ محمدهاشم امامی؛ سباستین مِفرِه؛ وادیم کامنتسکی؛ جوسلین مکفی؛ خین زاو
چکیده
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای ...
بیشتر
کانسار نقره- طلای چاهزرد (نمونه آشکار سامانههای اپیترمال نوع سولفیداسیون پایین تا میانه با میزبان برشی) درون مجموعه آتشفشانی میوسن بالایی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی و در بخش مرکزی کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرار گرفته است. بخشهای کانهدار در این کانسار درون تودههای بِرشی با میزبان ریولیت پورفیری قرار دارند. بررسیهای سامانمند ژئوشیمیایی سنگ کل روی سنگهای آتشفشانی نشان میدهد که سنگهای میانه و اسیدی هر دو بهطور ویژه از عناصر سنگدوست بزرگ یون (LILE) و عناصر خاکی کمیاب سبک (LREE) غنیشدگی و از عناصر با پتانسیل یونی بالا (HFSE) تهیشدگی نشان میدهند. این دادههای ژئوشیمیایی بیانگر ویژگی کمان ماگمایی برای سنگهای آتشفشانی است و نشان میدهد تبلور هورنبلند، نقش کنترلکننده اصلی را در تکامل سنگهای نیمهآتشفشانی کانهزا داشته است. اگرچه ریولیت پورفیری نسبتهای87Sr/86Sr بالاتری دارد، ولی ترکیب ایزوتوپی استرانسیم و نئودیمیم سنگهای آتشفشانی یکسان است. این سنگها نسبت87Sr/86Sr میان 704910/0 و 705967/0 و مقادیرεNd(i) از 3/2+ تا 7/2+ دارند. این دادهها نشان میدهد ماگماهای ریولیتی احتمالاً محصول پایانی تفریق ماگماهای مادر آندزیتی هستند که دچار آغشتگیهای پوستهای کمی شدهاند. ماگماهای آندزیتی مادر، محصول ذوب بخشی مخلوطی از گوشته نرمکرهای بدون آب و تهی از عناصر ناسازگار و گوشته سنگکرهای غنیشده از آب و عناصر LILE و LREE است که در پاسخ به شکستهشدن پوسته اقیانوسی فرورو و بالا آمدن گوشته نرمکرهای تولید شدهاند. ریولیت پورفیری به عنوان منبع حرارتی برای جریان سیالهای گرمابی و همچنین بهعنوان منشأ سیالهای کانهساز در سامانه اپیترمال چاهزرد رفتار کرده است.
مقاله پژوهشی
زنبق عادلی؛ ایرج رسا؛ علی درویشزاده
چکیده
کانسار مس پورفیری هفتچشمه در 28 کیلومتری شمال شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. بیشتر سنگهای منطقه به سن الیگومیوسن و دربردارنده تودههای نفوذی کوارتزدیوریتی تا گرانودیوریتی بهشدت دگرسانی هستند که دایکهای آندزیتی بدون کانیسازی این واحدها را قطع کرده است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ژئوشیمی و تعیین خاستگاه ...
بیشتر
کانسار مس پورفیری هفتچشمه در 28 کیلومتری شمال شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. بیشتر سنگهای منطقه به سن الیگومیوسن و دربردارنده تودههای نفوذی کوارتزدیوریتی تا گرانودیوریتی بهشدت دگرسانی هستند که دایکهای آندزیتی بدون کانیسازی این واحدها را قطع کرده است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ژئوشیمی و تعیین خاستگاه ماگمای کانسار هفتچشمه است. بررسی روند تغییرات اکسید عناصر اصلی در نمونهها، بیانگر پیوستگی طیف تغییرات سنگشناسی و منشأ یکسان تودهها در منطقه است. از سوی دیگر روند تغییرات عناصر سازگار و ناسازگار نمونهها بیانگر تبلور تفریقی نمونهها و آلایش یا آغشتگی با پوسته بالایی است. در نمودارهای عنکبوتی تهیشدگی ماگما از عناصر Ti، NbوSr و غنیشدگی از عناصر K، Th و Rb دیده میشود. غنیشدگی نمونهها از LILE و تهیشدگی از HFSE همانند فعالیت ماگمایی نوع I در کمانهای آتشفشانی (VAG) است. از سوی دیگر نمودارهای تعیین محیط زمینساختی رسمشده نیز نشان از وابستگی توده هفتچشمه به فعالیت ماگمایی نوع I در کمانهای آتشفشانی کناره قارهها دارد. ترکیب شیمیایی بیوتیتها نیز منشأ کالکآلکالن ماگمای کانسار هفتچشمه را تأیید میکند.
مقاله پژوهشی
فانوس محمدی؛ صمد علیپور؛ محمود غضنفری
چکیده
محدوده مورد مطالعه در شمال باختر استان کردستان و در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. از این محدوده 351 نمونه آبراههای از 3 محدوده متفاوت با فاصلههای مختلف ازهم برداشت و توسط دستگاه ICP-MSتجزیه شد. پس ازتحلیل و پردازش نتایج حاصل از دادههای ژئوشیمیایی و تعیین شاخص غنیشدگی برای طلا و عناصر وابسته آن، نقشه پراکندگی ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در شمال باختر استان کردستان و در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. از این محدوده 351 نمونه آبراههای از 3 محدوده متفاوت با فاصلههای مختلف ازهم برداشت و توسط دستگاه ICP-MSتجزیه شد. پس ازتحلیل و پردازش نتایج حاصل از دادههای ژئوشیمیایی و تعیین شاخص غنیشدگی برای طلا و عناصر وابسته آن، نقشه پراکندگی و بیهنجاری این عناصر رسم شد. حد غنیشدگی برای عنصر طلا 1 تا 99 برابر است و برای عناصر وابسته W، Bi، Ba، B، Zn، Pb، AsوAg به ترتیب: (3- 1)، (19- 1)، (3- 1)، (3- 1)، (6- 1)، (2- 1)، (7- 1)، (4- 1) برابر را نشان میدهد. با تلفیق نقشههای بیهنجاری طلا وعناصر وابسته و نقشه زمینشناسی محدوده مورد مطالعه و همچنین ساختارهای زمینساختی منطقه، یک الگوی ژئوشیمیایی از مناطق پتانسیلدار طلا و عناصر وابسته آن ارائه شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که شاخص غنیشدگی طلا در منطقهای به وسعت 36 کیلومترمربع از حد زمینه بالاتر قرار میگیرد، و همچنین حد شاخص غنیشدگی تا 19 برابر برای عنصر As نشان از رابطه نزدیک این عنصر بهعنوان معرف برای طلا در این محدوده است. افزایش نسبی حد غنیشدگی برای دیگر عناصر وابسته یادشده حد قابل توجهی دارد. ارتباط بیهنجاری با زمینساخت منطقه نشان میدهد که گسلهای پهنههای برشی منطقه نقش مهمی در تمرکز کانیزایی داشتهاند.
مقاله پژوهشی
یلدا بیاتیراد؛ حسن میرنژاد؛ جلیل قلمقاش
چکیده
مجموعه معدنی گلگهر در جنوب باختری شهرستان سیرجان (استان کرمان) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد و با داشتن معادن غنی از سنگآهن حدود 30 درصد از نیاز صنعت فولاد کشور را تأمین میکند. ماده معدنی اصلی در این کانسار مگنتیت است که افزون بر آن مقادیر کمتری هماتیت و کانههای سولفیدی شامل پیریت و کالکوپیریت در کانسنگ معدنی گلگهر وجود دارد. ...
بیشتر
مجموعه معدنی گلگهر در جنوب باختری شهرستان سیرجان (استان کرمان) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد و با داشتن معادن غنی از سنگآهن حدود 30 درصد از نیاز صنعت فولاد کشور را تأمین میکند. ماده معدنی اصلی در این کانسار مگنتیت است که افزون بر آن مقادیر کمتری هماتیت و کانههای سولفیدی شامل پیریت و کالکوپیریت در کانسنگ معدنی گلگهر وجود دارد. مقایسه الگوی پراکندگی عناصر خاکی کمیاب (REE) در مگنتیت گلگهر با مگنتیت کانسارهای ماگمایی (نوع کایرونا) و نیز مگنتیت همراه با سنگهای گرانیتی و بازالتی نشاندهنده شباهت آنها از دید غنیشدگی نسبی عناصر خاکی کمیاب (LREE) نسبت به عناصر خاکی کمیاب سنگین (HREE) و بیهنجاری منفی Eu است. چنین ویژگیهایی در REE آپاتیتهای کانسارهای آهن کایرونا، چغارت، اسفوردی و آیرون اسپرینگ نیز دیده میشود که بهدلیل نداشتن الگوی پراکندگی REE همانند به فسفریتها، منشأ ماگمایی برای آنها پیشنهاد شده است. همچنین REE مگنتیت گلگهر در مقایسه با کانسارهای آهن رسوبی، الگوی پراکندگی متفاوتی را بهویژه از دید بیهنجاری Eu آشکار میسازد. بر پایه این ویژگیها، به نظر میرسد مگنتیت در کانسار آهن گلگهر از سیالهای با منشأ ماگمایی سرچشمه گرفته است.
مقاله پژوهشی
محمدرضا کبریاییزاده
چکیده
برش هجدک در فاصله 62 کیلومتری شمال کرمان قرار دارد. سازند بهرام در این برش به طور همشیب روی سازند پادها با سن دونین میانی قرار گرفته است و سازند جمال (پرمین پسین) نیز با مرزی از نوع ناپیوستگی موازی آن را میپوشاند. مطالعه بازوپایان سازند بهرام در این برش به شناسایی 32 گونه و زیرگونه بازوپا انجامید که عبارتند از: Schizophoria striatula, Schizophoria cf. ...
بیشتر
برش هجدک در فاصله 62 کیلومتری شمال کرمان قرار دارد. سازند بهرام در این برش به طور همشیب روی سازند پادها با سن دونین میانی قرار گرفته است و سازند جمال (پرمین پسین) نیز با مرزی از نوع ناپیوستگی موازی آن را میپوشاند. مطالعه بازوپایان سازند بهرام در این برش به شناسایی 32 گونه و زیرگونه بازوپا انجامید که عبارتند از: Schizophoria striatula, Schizophoria cf. iowaensis, Devonoproductus sp., Productella cf. subaculeata, Strophodonta sp., Cyphoterorhynchus koraghensis, Cyphoterorhynchus koraghensis interpositus, Ripidiorhynchus elburzensis, Ripidiorhynchus kermanensis, Ripidiorhynchus minutissimus, Paropamisrhynchus kotalensis, Lateralatirostrum esfehensis, Spinatrypina chitralensis, Spinatrypina bodini, Spinatrypina cf. robusta , Desquamatia (Desquamatia) sp., Desquamatia (Serateypa) sp., Athyris chitralensis, Athyris sp., Anathyris e. g. helmersenii, Gypidula sp., Cyrtospirifer verneuili echinosus, Cyrtospirifer kermanensis, Cyrtospirifer schelonicus, Cyrtospirifer sp., Uchtospirifer multiplicatus, Uchtospirifer multiplicatus minor, Tenticospirifer cyrtinaformi, Tenticospirifer cf. tenticulum, Indospirifer sp., Rigauxia hutkensis, Cranaena cf. rigauxi, سن سازند بهرام در برش هجدک با توجه به ارزش زیستچینهای بازوپایان شناسایی شده فرازنین پیشین- پسین تعیین میشود.
مقاله پژوهشی
هاله عزیزی؛ حمیدرضا سیاهکوهی؛ برایان ایونز؛ ناصر کشاورز فرجخواه؛ عزتالله کاظمزاده
چکیده
در فیزیک سنگ، توصیف ویژگیهای فیزیکی سنگ مخزن مانند تخلخل و تراکمپذیری از تحلیل اطلاعات بهدست آمده از فرایند عبور امواج صوتی از داخل سنگ بهدست میآید. حساسیتسرعتامواجلرزهایبهمتغیرهایمهممخزنمانندتخلخل،رخسارهها،سیالهای منفذی، درجهاشباعوفشارمنفذیازسالهاپیششناختهشدهاست. از میان عوامل یادشده تغییرات دو متغیر تخلخل ...
بیشتر
در فیزیک سنگ، توصیف ویژگیهای فیزیکی سنگ مخزن مانند تخلخل و تراکمپذیری از تحلیل اطلاعات بهدست آمده از فرایند عبور امواج صوتی از داخل سنگ بهدست میآید. حساسیتسرعتامواجلرزهایبهمتغیرهایمهممخزنمانندتخلخل،رخسارهها،سیالهای منفذی، درجهاشباعوفشارمنفذیازسالهاپیششناختهشدهاست. از میان عوامل یادشده تغییرات دو متغیر تخلخل و درجه اشباع سهم بیشتری در تغییر سرعت امواج صوتی دارند و مطالعات بسیاری نیز در این زمینه انجام شده است. دامنه امواج صوتی نیز تابعی از امپدانسهای صوتی، شامل سرعت لرزهای و چگالی سنگهای مخزن است. بنابراین از میان متغیرهای نام برده شده، سنگشناسی، نوع سیال و درجه اشباع از تأثیرگذارترین متغیرها بر امواج لرزهای هستند. در این نوشتار روند تغییرات متغیرهای مهم موج یعنی سرعت، دامنه و بسامد نسبت به دو متغیر مهم مخزن یعنی تغییرات فشار محصوری و فشار منفذی سنجیده شدهاند. نمونه مورد مطالعه ماسهسنگی بوده و آزمایشها در شرایط فشار مخزن انجام شدهاند. امواج الاستیک با بسامدهای مشخص از نمونه گذر کرده و ثبت شدهاند؛ سپس متغیرهای موج عبوری استخراج و مورد تحلیل قرارگرفتهاند.