سخن سردبیر
دوره 27، شماره 106 ، اسفند 1396، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
داوران
دوره 27، شماره 106 ، اسفند 1396، صفحه 2-2
چکیده
داوران
بیشتر
داوران
مقاله پژوهشی
فرزانه رستمی؛ مرتضی دلاوری؛ صدر الدین امینی؛ اصغر دولتی
چکیده
سنگهای آتشفشانی پرمین البرز مرکزی (شمال خاور بلده- سیاهبیشه) در میان سازندهای روته و نسن رخنمون دارند. ترکیب این سنگها بیشتر در محدوده بازالت هستند و از دید بافتی بیشتر پلاژیوکلاز- فیریک هستند. کانیهای فرومنیزین همچون کلینوپیروکسن و الیوین فراوانی مودال زیادی ندارند و در مواردی کاملاً دگرسان شدهاند. بر پایه تجزیه نقطهای ...
بیشتر
سنگهای آتشفشانی پرمین البرز مرکزی (شمال خاور بلده- سیاهبیشه) در میان سازندهای روته و نسن رخنمون دارند. ترکیب این سنگها بیشتر در محدوده بازالت هستند و از دید بافتی بیشتر پلاژیوکلاز- فیریک هستند. کانیهای فرومنیزین همچون کلینوپیروکسن و الیوین فراوانی مودال زیادی ندارند و در مواردی کاملاً دگرسان شدهاند. بر پایه تجزیه نقطهای کانیها، شیمی کلینوپیروکسن در محدوده دیوپسید جای دارد و ترکیب پلاژیوکلاز لابرادوریتی (50<An%<55) است. نتایج زمیندمافشارسنجی کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز نشانگر فشار کمتر از 5/2 کیلوبار و دمای 1050 تا 1200 درجه سانتیگراد است. همچنین شیمی کلینوپیروکسنها با میزان بالای TiO2 (94/4 تا 24/7 درصد وزنی) مشخص میشود. دادههای شیمیایی کلینوپیروکسن نشانگر مذابی با ترکیب بازالتی آلکالن است که در یک جایگاه زمینساخت- ماگمایی درون صفحهای تشکیل شده است. بر پایه دادههای این پژوهش میتوان گفت که در زمان پرمین، البرز مرکزی بهصورت یک حاشیه غیرفعال در جنوب پالئوتتیس جای دارد و فعالیت ماگمایی آن با زمینساخت کششی اواخر پالئوزوئیک در حاشیه شمالی گندوانا و مقارن با مراحل آغازین گسترش نوتتیس قابل تفسیر است.
مقاله پژوهشی
محسن علامه
چکیده
سازند فرخی جوانترین واحد رسوبی کرتاسه بالایی است که در منطقه خور و بیابانک جای گرفته است. ترکیب سنگی آن شامل 250 متر آهک، مارن و آهک مارنی با میانلایههایی از سنگآهک فسیلدار است. به منظور شناسایی استراکدا و مطالعه محیط رسوبی سازند فرخی بر پایه آنها، 23 نمونه از بخشهای مارنی سازند برداشت و با استفاده از روش شستشو نمونهها آماده ...
بیشتر
سازند فرخی جوانترین واحد رسوبی کرتاسه بالایی است که در منطقه خور و بیابانک جای گرفته است. ترکیب سنگی آن شامل 250 متر آهک، مارن و آهک مارنی با میانلایههایی از سنگآهک فسیلدار است. به منظور شناسایی استراکدا و مطالعه محیط رسوبی سازند فرخی بر پایه آنها، 23 نمونه از بخشهای مارنی سازند برداشت و با استفاده از روش شستشو نمونهها آماده شد که در پایان به شناسایی 29 گونه متعلق به 23 جنس از استراکدا انجامیده است. بیش از 87 درصد استراکدای شناسایی شده دارای صدف صاف، بدون تزیین و متصل به هم هستند و میزان رسوبگذاری به نسبت بالا را تایید میکند که سبب حفظشدگی بسیار خوب استراکدا شده است. با توجه به استراکدای شناسایی شده، میتوان چهار رخساره اکولوژیکی لیتورال، نریتیک داخلی، نریتیک خارجی، نریتیک خارجی تا ابتدای باتیال با شوری کم تا زیاد و گرم برای بخشهای مختلف مارنهای سازند فرخی در زمان رسوبگذاری پیشنهاد کرد.
مقاله پژوهشی
سیدعلی هاشمینژاد؛ کامیار احمدی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تعیین بهینه رخسارههای پتروفیزیکی از روی دادههای نموداری چاه است. با استفاده از روش دستهبندی خودکار K نزدیکترین همسایه میتوان رخسارههای پتروفیزیکی را تعیین کرد؛ اما نه بهصورت بهینه. برای تعیین بهینه رخسارهها، روش K نزدیکترین همسایه با روشهای تحلیل سریع مؤلفههای مستقل و تبدیل کسینوسی گسسته ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، تعیین بهینه رخسارههای پتروفیزیکی از روی دادههای نموداری چاه است. با استفاده از روش دستهبندی خودکار K نزدیکترین همسایه میتوان رخسارههای پتروفیزیکی را تعیین کرد؛ اما نه بهصورت بهینه. برای تعیین بهینه رخسارهها، روش K نزدیکترین همسایه با روشهای تحلیل سریع مؤلفههای مستقل و تبدیل کسینوسی گسسته تلفیق میشود که این امر موجب افزایش نرخ موفقیت روش K نزدیکترین همسایه و تعیین بهینه رخسارههای پتروفیزیکی میشود که به دنبال آن میتوان مدلسازی و توصیف مخازن هیدروکربنی را انجام داد. پژوهش در دو مسیر متفاوت انجام میشود. در مسیر اول، روش تحلیل سریع مؤلفههای مستقل روی داده اعمال و سپس توسط روش K نزدیکترین همسایه دستهبندی میشود و در مسیر دوم روشهای تحلیل سریع مؤلفههای مستقل و تبدیل کسینوسی گسسته روی دادهها اعمال و سپس توسط روش K نزدیکترین همسایه دستهبندی میشود. در پایان نرخ موفقیت دستهبندی توسط K نزدیکترین همسایه در هر دو مسیر به منظور تعیین بهینه رخسارههای پتروفیزیکی مورد ارزیابی قرار میگیرد. ارزیابی انجام شده نشان میدهد که اعمال روش مسیر دوم روی دادهها بهطور معنیداری نرخ موفقیت دستهبندی توسط روش K نزدیکترین همسایه را افزایش میدهد که این امر موجب تعیین بهینه رخسارههای پتروفیکی میشود که همان هدف از انجام این پژوهش است. دادههای مورد استفاده، نمودارهای صوتی (Sonic Log)، پرتوی گاما (Gamma Ray)، چگالی (FDC یا RHOB)، تخلخل نوترون (CNL یا NPHI) و نگارهای القایی ژرف (ILD) از میدان نفتی مارون در جنوب کشور ایران هستند.
مقاله پژوهشی
زهرا نصراصفهانی؛ محمدهاشم امامی؛ سید جمال شیخ ذکریایی؛ سید حسن طباطبایی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در استان اصفهان و در شمال خاور روستای علونآباد جای گرفته است. این ناحیه بخشی از کمربند ارومیه- دختر در ایران مرکزی است. بیشتر این ناحیه را سنگهای آذرین به سن ائوسن تشکیل داده است که شامل آندزیت بازالت به همراه سنگهای آذرآواری از نوع ایگنیمبریت و توف است. بافت آنها بیشتر پورفیری، میکرولیتی است. پلاژیوکلاز، آمفیبول ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در استان اصفهان و در شمال خاور روستای علونآباد جای گرفته است. این ناحیه بخشی از کمربند ارومیه- دختر در ایران مرکزی است. بیشتر این ناحیه را سنگهای آذرین به سن ائوسن تشکیل داده است که شامل آندزیت بازالت به همراه سنگهای آذرآواری از نوع ایگنیمبریت و توف است. بافت آنها بیشتر پورفیری، میکرولیتی است. پلاژیوکلاز، آمفیبول و کلینوپیروکسن از کانیهای اصلی قابل تشخیص است. به دلیل عملکرد دگرسانی، کانیهای ثانویهای مانند کلریت، کلسیت، اپیدوت و اکسیدآهن در این سنگها ایجاد شده است. تجزیه الکترونمیکروپروپ نشاندهنده ترکیب دیوپسید- اوژیت برای پیروکسنهاست. بر پایه ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن، ماگمای مادر دارای روند کالکآلکالن و جایگاه زمینساختی تشکیل آن، در ارتباط با فرورانش است. مطالعه شیمی کلینوپیروکسن بیانگر میزان درصد آب ماگمای میان 2 تا 10 درصد است. زمیندمافشارسنجی کلینوپیروکسنها دمای تشکیل 925 تا 1091 درجه سانتیگراد و فشار 2 تا 10 کیلوبار را برای تشکیل سنگهای مورد مطالعه نشان میدهد.
مقاله پژوهشی
علی حسین جلیلیان
چکیده
سازند نیریز دربر گیرنده کهنترین نهشتهسنگهای ژوراسیک منطقه فارس و آخرین واحد سنگچینهای گروه کازرون در حوضه زاگرس است. در این پژوهش رخسارهها، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی بُرش الگوی این سازند به ستبرای 233 متر در تاقدیس خانهکت و کوه سورمه به ستبرای 68 متر مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتهاند. یافتههای این پژوهش ...
بیشتر
سازند نیریز دربر گیرنده کهنترین نهشتهسنگهای ژوراسیک منطقه فارس و آخرین واحد سنگچینهای گروه کازرون در حوضه زاگرس است. در این پژوهش رخسارهها، محیط رسوبی و چینهنگاری سکانسی بُرش الگوی این سازند به ستبرای 233 متر در تاقدیس خانهکت و کوه سورمه به ستبرای 68 متر مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفتهاند. یافتههای این پژوهش نشان داد سازند نیریز بیشتر از رخسارههای کربناته و شیل تشکیل شده است که در بخش میانی بُرش الگو با لایههای کنگلومرای آهکی و ماسهسنگ گلوکونیتی و در تاقدیس سورمه با ماسهسنگ آهکی همراه است. شواهد موجود گواهی میدهند که این مجموعه رسوبی کربناته- آواری در زیرمحیطهای مختلف یک دریای کمژرفا و محدود (اپیکانتیننتال) در جنوب راندگی اصلی زاگرس نهشته شده است. بخش زیرین سازند نیریز متشکل از دولومادستون و شیل با همراهانی از سنگهای آهکی است که با نخستین پیشروی دریای ژوراسیک در خاور حوضه زاگرس در یک رمپ هموکلینال نهشته شده است. افزایش واردات آواری حاصل از فرسایش مناطق شمال خاوری حوضه به دلیل پایین بودن سطح آب دریاها در لیاس سبب گسترش دشت ساحلی و محدود شدن تولید کربنات در سکو شد. با این تغییر قابل توجه در رژیم رسوبگذاری یک سامانه خلیج دهانهای متأثر از جریانهای کشندی در محدوده زاگرس بلند فعال شد که رخسارههای آواری میانه بُرش الگوی سازند نیریز محصول آن است. این واحد آواری در پوشش رسوبی مزوزوییک زاگرس منحصر به فرد است و با گسترش نهشتههای قارهای معادل سازند شمشک (ژوراسیک زیرین) در منطقه سنندج- سیرجان ارتباط دارد. افزایش کربناتهای دریایی کمژرفا همراه با آثار تبخیریها در بخش بالایی بُرشهای مختلف سازند نیریز نمایانگر پیشروی تدریجی دریا، کاهش واردات آواری و تثبیت دوباره شرایط سکویی بهویژه محیط کشندی در آبوهوای خشک لیاس (سبخای ساحلی) است. تغییرات عمودی رخسارهها نشان داد که توالی رسوبی سازند نیریز در منطقه فارس از یک سکانس رسوبی رده دوم (5 تا 50 میلیون سال) همارز با بخش زیرین سوپرسکانس فرهاد (ژوراسیک زاگرس) تشکیل شده است. این سکانس به نوبه خود دو سکانس رده سوم (5/0 تا 5 میلیون سال) را شامل میشود که با ناپیوستگی نوع 1 محدود شده و در اواسط لیاس (سینمورین- پلینسباکین) پدید آمدهاند.
مقاله پژوهشی
بهناز حسینی؛ مریم محمدی سیانی؛ احمدرضا احمدی
چکیده
فعالیت آتشفشانی کواترنر در دره الموت در سه مرحله انجام پذیرفته است که گدازههای آن روی رسوبات سرخ نئوژن گسترده شده است. این سنگهای آتشفشانی با ترکیب حدواسط و با میزان SiO2 48/55 تا 88/61 درصد از نوع هورنبلند تراکیآندزیت هستند. نمودار عناصر خاکی کمیاب این سنگها دارای شیب تند در بخش LREE و MREE [(N(La/Ho)] در حدود 85 و شیب به نسبت کم در بخش HREE [N(Ho/Lu)] ...
بیشتر
فعالیت آتشفشانی کواترنر در دره الموت در سه مرحله انجام پذیرفته است که گدازههای آن روی رسوبات سرخ نئوژن گسترده شده است. این سنگهای آتشفشانی با ترکیب حدواسط و با میزان SiO2 48/55 تا 88/61 درصد از نوع هورنبلند تراکیآندزیت هستند. نمودار عناصر خاکی کمیاب این سنگها دارای شیب تند در بخش LREE و MREE [(N(La/Ho)] در حدود 85 و شیب به نسبت کم در بخش HREE [N(Ho/Lu)] در حدود 3/1 است. در الگوی عناصر ناسازگار (اسپایدر دیاگرام) عناصر متحرک (LILE) در مقایسه با عناصر خاکی کمیاب سبک (LREE) غنیشدگی چندانی نشان نمیدهند. همچنین عناصر نامتحرک Nb و Ta در مقایسه با عناصر خاکی کمیاب سبک مجاور خود تهیشدگی کمی دارند. این سنگها با مقایر زیاد Sr/Y (140 تا 205) و La/Yb (113 تا 142) و K2O/Na2O 7/0 تا 9/0 از نوع سنگهای آداکیتی پتاسیک (C-Type adakite) به شمار میروند. بر پایه ویژگیهای ژئوشیمیایی، ذوب بخشی پوسته زیرین قارهای در رخساره اکلوژیت و با حضور گسترده گارنت عامل ایجاد این گدازههای آتشفشانی است. ذوب بخشی پوسته زیرین قارهای در اثر افزایش ستبرای پوسته و احتمالاً در اثر فازهای کوهزایی پایان سنوزوییک و بهویژه فاز کوهزایی پاسادنین است.
مقاله پژوهشی
فاطمه متکی؛ حسین معتمدی؛ نوید دهباشی
چکیده
ساختمان گشتاسب در جنوب خاور شیراز جای گرفته است. این ساختمان ابعاد 54 کیلومتر و بیشینه پهنای 7 کیلومتر دارد و روی رخنمون سازند آسماری- جهرم قرار گرفته است. روند عمومی این ساختار همگام با دیگر ساختارهای ناحیه زاگرس و فارس شمال باختر- جنوب خاور است و در انتهای پلانج خاوری احتمالاً به دلیل عملکرد شاخههای گسل سروستان روندی خاوری- باختری ...
بیشتر
ساختمان گشتاسب در جنوب خاور شیراز جای گرفته است. این ساختمان ابعاد 54 کیلومتر و بیشینه پهنای 7 کیلومتر دارد و روی رخنمون سازند آسماری- جهرم قرار گرفته است. روند عمومی این ساختار همگام با دیگر ساختارهای ناحیه زاگرس و فارس شمال باختر- جنوب خاور است و در انتهای پلانج خاوری احتمالاً به دلیل عملکرد شاخههای گسل سروستان روندی خاوری- باختری به خود میگیرد. شیب کلی یال شمالی تاقدیس زیاد تا برگشته است در حالی که شیب کلی در یال جنوبی 25 تا 30 است که این مسئله نبود تقارن به سوی شمال خاوری را بر خلاف دیگر ساختارهای این ناحیه نشان میدهد. مطالعه حاظر نشان داد که این هندسه نتیجهای از فعالیت افقهای گسسته میانی موجود در توالی چینهشناسی به ویژه تبخیریهای سازند دشتک به سن تریاس است و کوهانکهای سطحی ساختمان در زیر این سازند و در افق دهرم با یکدیگر ادغام میشوند و ساختمان واحدی به نام مظفری را تشکیل میدهند. این پژوهش با استفاده از روشهای هندسی نوین و برداشتهای صحرایی، به بررسی هندسه افق دهرم و ویژگیهای آن پرداخته است. در محدوده مطالعاتی 6 برش ساختاری عرضی، در جمع به طول 147 کیلومتر و یک برش طولی، به طول 51 کیلومتر رسیم شده است. همچنین نقشه خطوط هم تراز در افق مخزنی دهرم با استفاده از برشهای ساختاری رسم شده بازسازی شده است؛ که بستگی سطحی ساختمان در افق دهرم دارای ابعاد 47 × 11.5 کیلومتر و بستگی قائم ساختمان در این افق 2000 متر است.
مقاله پژوهشی
هاشم رهبری؛ نعمتالله رشیدنژاد عمران؛ مرتضی خلعت بری جعفری
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری تکاب به عنوان بخشی از مجموعه دگرگونی تکاب شامل سنگهای دگرگونی مختلف همانند شیستهای رسی، ارتوگنیس، متابازیتها و متااولترامافیکها و مرمر است. این سنگها بخشی از پوسته قارهای ایران زمین هستند که بر اثر عملکرد فازکوهزایی پانآفریکن در پروتوروزوییک پایانی- کامبرین آغازین دگرگون ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری تکاب به عنوان بخشی از مجموعه دگرگونی تکاب شامل سنگهای دگرگونی مختلف همانند شیستهای رسی، ارتوگنیس، متابازیتها و متااولترامافیکها و مرمر است. این سنگها بخشی از پوسته قارهای ایران زمین هستند که بر اثر عملکرد فازکوهزایی پانآفریکن در پروتوروزوییک پایانی- کامبرین آغازین دگرگون و دگرریخت شدهاند و بر اثر عملکرد فاز کوهزایی آلپ پایانی در ترشیاری، توسط تودههای نفوذی بسیاری با ترکیب حدواسط تا اسیدی مورد هجوم قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، سنگ مادر ارتوگنیسهای کوهستان بلقیس پتاسیمبالاست و به سری ماگمایی کالکآلکالن تعلق دارد و فرایندهای تفریق بلوری و آمیختگی ماگمایی نقش بسزایی در تحول آن داشته است. الگوی تغییرات عناصر کمیاب بهنجار شده با کندریت و گوشته اولیه نشاندهنده غنیشدگی این سنگها از LREE و LILE، تهیشدگی آنها از HREE و HFSE و وجود بیهنجاریهای منفی Eu, Nb, Ti, Ba, Sr, P در بیشتر نمونههاست که این در کنار موقعیت نمونهها در نمودارهای تمایز محیط زمینساختی و نیز میزان پایین TiO2 و P2O5 همراه با نسبت پایین Nb/Zr نشان از شکلگیری سنگهای مورد مطالعه در محیطی مرتبط با فرورانش و حاشیه فعال قارهای تا محیطی برخوردی دارد. همچنین شواهدی همچون نسبت La/Nb بزرگتر از 1 نمونههای مورد مطالعه، مقدار به نسبت بالای نسبتهایZr/Nb (14.7), Th/Nb (1.5), Ba/Nb (58), La/Nb (3) و Ti/Zr (14.9)، نسبتهای (La/Sm)n, Nb/Ce که به مقادیر ارائه شده برای پوسته (بهترتیب برابر با 23/0 و 52/4) بسیار نزدیک است (بهطور میانگین برابر با 24/0 و 76/3)؛ همگی منشأ گوشتهای محض را برای نمونههای مورد مطالعه رد میکنند و به نظر میرسد تلفیقی از ماگماهای پوستهای و گوشتهای در تکوین این نمونهها دخیل بوده است. همه این ویژگیهای ژئوشیمیایی در کنار رخنمون سنگهای افیولیتی و زمیندرزهای کهن (سرپانتینیتها، متامافیک و متا اولترامافیکها) در پیرامون این سنگهای دگرگونی درجه متوسط تا بالا نشان میدهد که پس از پایان فرورانش سنگکره اقیانوسی، رژیم برخوردی در منطقه حاکم شده است.
مقاله پژوهشی
امیرحسین پاشا؛ علی سربی؛ سعید بهزادی
چکیده
حرکات دامنهای و بهطور خاص زمینلغزشها از جمله مخاطرات طبیعی هستند که تا حد زیادی رخداد، کنترل یا پیشگیری از آنها در اختیار بشر است. پر واضح است که دخالتهای انسان در طبیعت بدون در نظر گرفتن شرایط پایداری و تعادل طبیعی آن، سبب بروز واکنشهای فیزیکی از سوی این محیط برای بازگشت به حالت تعادلی و پایدار میشود. خسارتهای ناشی از ...
بیشتر
حرکات دامنهای و بهطور خاص زمینلغزشها از جمله مخاطرات طبیعی هستند که تا حد زیادی رخداد، کنترل یا پیشگیری از آنها در اختیار بشر است. پر واضح است که دخالتهای انسان در طبیعت بدون در نظر گرفتن شرایط پایداری و تعادل طبیعی آن، سبب بروز واکنشهای فیزیکی از سوی این محیط برای بازگشت به حالت تعادلی و پایدار میشود. خسارتهای ناشی از رخداد زمینلغزشها که در دهههای اخیر روند رو به رشدی داشته؛ بشر را وادار به یافتن راهکارهای مناسب برای کاهش و کنترل این پدیده کرده است. پهنهبندی مناطق حساس به لغزش از جمله پرکاربردترین روشها برای دوری جستن از مناطق دارای خطر یا اعمال روشهای کنترلی در مناطق پرخطر است. این پژوهش برای پهنهبندی حساسیت زمینلغزش در منطقه چهارگوش قزوین-رشت از شبکه عصبی مصنوعی استفاده میکند. منطقه مورد بررسی به لحاظ شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمینشناسی، یکی از مستعدترین مناطق برای رخداد زمینلغزشهاست؛ چنان که تاریخچه منطقه 338 زمینلغزش ثبت شده را نشان میدهد. 15 متغیر که بهطور متناوب در دیگر پژوهشها بهعنوان متغیرهای مؤثر در رخداد زمینلغزشها مورد مطالعه قرار گرفتهاند؛ برای بررسی این منطقه انتخاب شد. با تلفیق این متغیرها و نقشه زمینلغزشهای موجود، مقادیر هر یک از این 15 متغیر برای نقاط لغزشی استخراج شد. در مرحله بعد تعدادی نقطه بهصورت تصادفی (1000 نقطه) از منطقه انتخاب و مقادیر این 15 متغیر نیز برای آنها استخراج شد. هر کدام از دو مجموعه داده به دودسته آموزش (70%) و امتحان (%30) تقسیم شد. هر کدام از دو دسته آموزشی و امتحان با یکدیگر ترکیب و از خروجی آنها برای آموزش و امتحان شبکه استفاده شد. تعداد لایههای داخلی شبکه عصبی با روش سعی و خطا و محاسبه مقدار خطای جذر میانگین مربعات (RMSE=0.4041) (9 لایه) تعیین شد. شبکه عصبی ساخته شده از نوع شبکه پیشخور با الگوریتم پسانتشار خطا و الگوریتم آموزشی آن از نوع الگوریتم آموزشی پس انتشار لونبرگ-مارکوارت است. پس از آموزش و امتحان شبکه و انجام تصحیحات لازم روی آن، از این شبکه عصبی ساخته شده برای پیشبینی حساسیت زمینلغزش در منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج حاصل از پیشبینی در بازه میان 0 تا 1 قرار داده شد و با انتخاب یک حد آستانه بهترین نقشه پهنهبندی حساسیت زمینلغزش به دست آمد. ارزیابی پایانی نقشه پهنهبندی حساسیت زمینلغزش در منطقه چهارگوش قزوین- رشت، خطایی در حدود (RMSE=0.4164) نشان میدهد و شبکه عصبی ساخته شده از 338 زمینلغزش رخ داده در منطقه، 298 مورد را در پهنه پرخطر و کاملاً پرخطر شناسایی میکند که نشان از دقت 1/88 % آن دارد.
مقاله پژوهشی
سید جواد مقدسی؛ جواد یزدی؛ طاهره نامدار محمدی
چکیده
کانسار آهن سیریز در فاصله 75 کیلومتری شمال باختری شهرستان زرند (استان کرمان)، در پهنه ایران مرکزی جای گرفته است. کانیسازی آهن بیشتر به شکل تودههای نامنظم، عدسیها و رگههایی در واحدهای آهکی- دولومیتی دگرگونشده پالئوزوییک (سازند کوهبنان) و درون اسکارنهای تشکیل شده در همبری توده نفوذی گرانیتویید سیریز یافت میشود. کانسار ...
بیشتر
کانسار آهن سیریز در فاصله 75 کیلومتری شمال باختری شهرستان زرند (استان کرمان)، در پهنه ایران مرکزی جای گرفته است. کانیسازی آهن بیشتر به شکل تودههای نامنظم، عدسیها و رگههایی در واحدهای آهکی- دولومیتی دگرگونشده پالئوزوییک (سازند کوهبنان) و درون اسکارنهای تشکیل شده در همبری توده نفوذی گرانیتویید سیریز یافت میشود. کانسار آهن سیریز ترکیب کانیشناختی سادهای دارد. مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت، هماتیت و هیدروکسیدهای آهن مهمترین کانههای موجود در این کانسار هستند. توده نفوذی گرانیتویید سیریز از دید سنگشناختی، شامل واحدهای سنگی مانند کوارتزسینیت، کوارتزمونزونیت، سینیت و سینوگابرو است و ماگمای سازنده آن از نوع کالک آلکالن است. گرانیتویید سیریز از دید زمینشیمیایی در رده گرانیتوییدهای نوع A با منشأ گوشتهای (زیررده A1) قرار میگیرد. با توجه به ویژگیهای سنگشناختی و کانیشناختی، اسکارن سیریز متشکل از گرانیتویید سیریز به عنوان موتور گرمایی و منشأ کانیسازی، پهنه اسکارنی، کانسنگ آهن مگنتیتی تودهای و رگهای، و سنگآهکهای دولومیتی دگرگون شده (مرمر) است. با نفوذ توده گرانیتویید سیریز، سنگهای میزبان آهکی- دولومیتی سازند کوهبنان دستخوش دگرگونی همبری شدهاند و مرمرهای بیشتر آهکی با بافت گرانوبلاستیک تشکیل شدهاند. در این مرحله، مجموعه پاراژنزی در سنگآهکهای خالص بیشتر شامل گارنت- ولاستونیت- مرمر (کلسیت) است. در حالی که در سنگآهکهای دولومیتی شامل گارنت- کلینوپیروکسن- فلوگوپیت است. کانیهای سیلیکات کلسیم (- منیزیم) تشکیل شده در این مرحله بیشتر بدون آب هستند و با کانیسازی آهن همراه نیستند. با گذشت زمان و سرد شدن توده نفوذی گرانیتویید سیریز، سامانه گرمابی- ماگمایی دمابالا دستخوش تغییر و بهتدریج کمرمق میشود. تشکیل کانیهای اپیدوت، ترمولیت- اکتینولیت، بیوتیت، مسکوویت، کلریت، تالک، کلسیت و کوارتز در پهنه اسکارنی کانسار آهن سیریز میتواند محصول این مرحله از تکامل توده نفوذی و سامانه گرمابی- ماگمایی باشد. کانیسازی آهن بیشتر با مجموعه کانیهای ناشی از واکنشهای پسرونده مرحله اخیر همراه است که نشانگر نهشت فلزات در ارتباط با کاهش دمای سیال کانهساز و آمیختگی احتمالی آن با سیالهای جوی است.
مقاله پژوهشی
آزاده بهاروندی؛ سیدسعید محمدی؛ ملیحه نخعی
چکیده
در منطقه بشگز در 50 کیلومتری شمال باختر سربیشه و در حاشیه خاوری بلوک لوت، واحدهای گدازهای ترشیری با ترکیب آندزیت بازالتی، آندزیت و داسیت رخنمون دارند. بافت چیره این سنگها، پورفیری با زمینه میکرولیتی- شیشهای، گلومروپورفیری و حفرهای است. کانیهای اصلی در گدازههای ...
بیشتر
در منطقه بشگز در 50 کیلومتری شمال باختر سربیشه و در حاشیه خاوری بلوک لوت، واحدهای گدازهای ترشیری با ترکیب آندزیت بازالتی، آندزیت و داسیت رخنمون دارند. بافت چیره این سنگها، پورفیری با زمینه میکرولیتی- شیشهای، گلومروپورفیری و حفرهای است. کانیهای اصلی در گدازههای آندزیتی شامل پلاژیوکلاز، پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت و در داسیتها شامل پلاژیوکلاز، کواتز، آمفیبول و بیوتیت هستند. بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهد که این سنگها، ماهیت کالکآلکالن پتاسیم متوسط تا بالا دارند. غنیشدگی Sr، Zr، Cs، Th، K، تهیشدگی Nb، Ti، P، Ba و غنیشدگی LREE نسبت به HREE در نمونههای بررسی شده، بیانگر شکلگیری آنها در محیط وابسته به فرورانش و حاشیه فعال قارهای است. بر پایه نمودار نسبتهای عناصر کمیاب، سنگهای آتشفشانی منطقه بشگز در گستره کمانهای آتشفشانی جوان یا مراحل آغازین فرورانش واقع شدهاند. میزان Mg# در سنگهای آتشفشانی منطقه بشگز بهطور میانگین حدود 48 است که بیانگر نقش اجزای گوشتهای در تشکیل آنهاست. نسبت پایین Sm/Yb (کمتر از 5/2) در گدازههای بررسی شده، بیانگر نبود گارنت در منشأ است. نسبت پایین Zr/Ba (میانگین34/0) و نسبت La/Nb بالا (19/3-22/2) در گدازههای منطقه مورد مطالعه، نشاندهنده خاستگاه گوشته سنگکرهای است. نمودارهای نسبت MREE/HREE، نشان از این دارد که گدازههای منطقه بشگز در قلمرو رخساره اسپینل لرزولیت فلوگوپیتدار جای میگیرند. نسبت پایین Ba/Rb (20<) و نسبت بالای Rb/Sr (1/0>)، حضور فلوگوپیت را در منشأ تایید میکند. الگوی یکنواخت عناصر خاکی کمیاب و مقادیر متوسط LaN/LuN (14-8) در سنگهای حدواسط و اسیدی بشگز، بیانگر ارتباط ژنتیکی آنهاست.
مقاله پژوهشی
افشین زهدی؛ سید علی معلمی؛ محمد علی صالحی
چکیده
در حوضه رسوبی زاگرس، بیشترین ستبرا از کربناتهای عضو گوری در رخنمونهای خاور منطقه بندرعباس قابل اندازهگیری است. در این پژوهش، عضو گوری در پنج رخنمون در منطقه بندرعباس مورد مطالعه چینهشناسی و رسوبشناسی قرار گرفت. عضو گوری در رخنمونهای مورد مطالعه شامل سنگ آهک با میانلایههای مارن است و ستبرای آن از 540 متر در رخنمون ...
بیشتر
در حوضه رسوبی زاگرس، بیشترین ستبرا از کربناتهای عضو گوری در رخنمونهای خاور منطقه بندرعباس قابل اندازهگیری است. در این پژوهش، عضو گوری در پنج رخنمون در منطقه بندرعباس مورد مطالعه چینهشناسی و رسوبشناسی قرار گرفت. عضو گوری در رخنمونهای مورد مطالعه شامل سنگ آهک با میانلایههای مارن است و ستبرای آن از 540 متر در رخنمون هندون در خاور منطقه بندرعباس تا 52 متر در رخنمون نخ در باختر منطقه بندرعباس متغیر است. مطالعات رخسارهای و استفاده از نسبت 87Sr/86Sr (مقادیر 708522/0 و 708790/0)، در لایههای سنگآهکی قاعده این عضو بیانگر شروع رسوبگذاری این نهشتهها در فاصله زمانی بوردیگالین و لانگین و در قالب 6 رخساره کربناته است. مطالعات صحرایی و توزیع رخسارهها بیانگر یک سکوی کربناته از نوع شلف برای رسوبگذاری نهشتههای کربناته عضو گوری در منطقه بندرعباس است. مطالعات سنگنگاری و تجزیههای ژئوشیمیایی عنصری (استرانسیم، منگنز و آهن) و ایزوتوپی (اکسیژن و کربن) نیز بیانگر تأثیر فرایندهای دیاژنزی دریایی و تدفین کمژرفا با منشأ سیالهای بیشتر دریایی روی نمونههای کربناته عضو گوری پس از رسوبگذاری است. مقایسه مقادیر ایزوتوپهای اکسیژن و کربن نمونههای عضو گوری با محدوده ایزوتوپهای اکسیژن و کربن متعلق به کربناتهای کلسیتی دریایی میوسن پیشین تا میانی و همچنین تغییرات بیشتر در مقادیر ایزوتوپ اکسیژن (میان 19/1- تا 39/5- بخش در هزار) و تغییرات کمتر در ایزوتوپ کربن (میان 2/2 تا 05/1- بخش در هزار)، بیانگر تأثیر سیالهای تدفینی کمژرفا (فریاتیک دریایی) روی نمونههای کربناته عضو گوری است.
مقاله پژوهشی
ریحانه روشنک؛ علیرضا زراسوندی؛ هوشنگ پورکاسب؛ فرید مُر
چکیده
بیشتر نهشتههای تراورتن ایران در کمربندی با امتداد شمال باختری- جنوب خاوری (کمربند ارومیه- دختر) از منطقه تبریز تا زاهدان گسترش یافته است. در طول این نوار فعالیتهای زمینساختی جوان (پلیوسن تا حال حاضر) به همراه چشمههای آبگرم و فعالیتهای آتشفشانی دیده میشود. در این پژوهش تراورتنهای منطقه آذربایجان شرقی که در شمال پهنه ساختاری ...
بیشتر
بیشتر نهشتههای تراورتن ایران در کمربندی با امتداد شمال باختری- جنوب خاوری (کمربند ارومیه- دختر) از منطقه تبریز تا زاهدان گسترش یافته است. در طول این نوار فعالیتهای زمینساختی جوان (پلیوسن تا حال حاضر) به همراه چشمههای آبگرم و فعالیتهای آتشفشانی دیده میشود. در این پژوهش تراورتنهای منطقه آذربایجان شرقی که در شمال پهنه ساختاری ارومیه- دختر جای گرفتهاند؛ بررسی شدند و با تراورتنهای منطقه کردستان و آذربایجان غربی که در بخش شمالی پهنه سنندج- سیرجان جای گرفتهاند؛ مقایسه شدند. با استفاده از مطالعات کانیشناختی و ایزوتوپهای 18O و 13C، نمونههای هر دو منطقه مورد مطالعه در رده گرمازاد ردهبندی شدند. تراورتنهای شمال پهنه ارومیه- دختر از دید سنگرخساره بیشتر در رده قشرهای بلورین قرار گرفتهاند؛ در حالی که نمونههای سنندج- سیرجان در سه رده پیزولیت، قشرهای بلورین و تراورتنهای قلوهای جای میگیرند. با محاسبه ( CO2 )δ13C، مقدار CO2آزاد شده از آب در زمان تهنشست تراورتن به دست آمد و مشخص شد که CO2موجود در آب چشمههای تراورتنساز، از سیالهای ماگمایی پوستهای منشأ گرفتهاند. همچنین نتایج تجزیه ایزوتوپهای پایدار مناطق مطالعاتی با نهشتههای تراورتن کشور ترکیه مقایسه شد که نشان داد چگونگی تشکیل، منشأ CO2و ترکیب ایزوتوپی در تراورتنهای هر دو منطقه مشابه است.
مقاله پژوهشی
منوچهر امیری؛ احمد احمدی خلجی؛ زهرا طهماسبی؛ رضا زارعی سهامیه؛ حسن زمانیان
چکیده
باتولیت آلموقلاق در باختر ایران و در پهنه دگرگونه- ماگمایی سنندج- سیرجان جای دارد و شامل سه گروه سنگی گابرودیوریت، کوارتزسینیت و کوارتزمونزونیت (با بیشترین بیرونزدگی) است. کوارتزسینیتها و کوارتزمونزونیتها دارای ویژگیهای متاآلومینی، بیشتر فروئنی، نوع آلکالی تا آلکالی کلسیک، مقادیر بالای Na2O+K2O، Zr، Ce، Ga، Y، Nb، Ta و REE و بیهنجاری ...
بیشتر
باتولیت آلموقلاق در باختر ایران و در پهنه دگرگونه- ماگمایی سنندج- سیرجان جای دارد و شامل سه گروه سنگی گابرودیوریت، کوارتزسینیت و کوارتزمونزونیت (با بیشترین بیرونزدگی) است. کوارتزسینیتها و کوارتزمونزونیتها دارای ویژگیهای متاآلومینی، بیشتر فروئنی، نوع آلکالی تا آلکالی کلسیک، مقادیر بالای Na2O+K2O، Zr، Ce، Ga، Y، Nb، Ta و REE و بیهنجاری منفی از عناصر Eu، Sr وTi هستند و ویژگیهای مرزی گرانیتوییدهای نوع A1 و A2 و با تمایل بیشتر به سوی A2 را نشان میدهند. بر پایه نمودارهای مختلف، گابرودیوریتها ویژگیهای مرزی گرانیتوییدهای نوع A2 و I دارند و تمایل آنها بیشتر به سوی نوع I است. الگوی قلهمیخی در نمودارهای تارعنکبوتی همراه با مقادیر (La/Yb)CN میان 4/2 تا 1/6 و Ba/La >3 به فعالیت ماگمایی منطقه در محیط کمان آتشفشانی اشاره دارد و ویژگیهای 1(Ba/Rb)CN<، 1 (Ba/Th)CN <و نسبت Th/Ta میان 1 تا 20 نشان میدهد که فعالیت کمان آتشفشانی در موقعیت حاشیهی قارهای رخ داده است. تودههای نفوذی آلموقلاق دارای آمفیبول فراوان و بدون بیوتیت و متعلق به پس از برخورد هستند. همچنین وجود ویژگیهای همچون 143Nd/144Nd > 0.512638، εtNd >0، εtSr >0، مقادیر بالای Nb و Ta و مقادیر خیلی بالای Zr (ppm589) نشان میدهد که پس از برخورد اولیه، یک فرورانش فرعی برای مدت طولانی در منطقه وجود داشته است و ماگماهای باتولیت آلموقلاق یا از گوه گوشتهای موجود در بالای پهنه فرورانش و یا از گوشته پیرامون قطعات حاصل از لایهلایهای شدن سنگکره به وجود آمدهاند و سیالهای پهنه فرورانش، گازهای غنی از هالوژن (از گوشته ژرف) و آلایش پوستهای در تشکیل و پتروژنز آنها دخالت کرده است.
مقاله پژوهشی
طیب بینازاده؛ علی بینازاده؛ طهمورث وفائی
چکیده
سازند آسماری توالی ستبر کربناتهای در حوضه فورلند زاگرس (جنوب باختر ایران) است که در زمان الیگوسن- میوسن پیشین نهشته شده است. سازند آسماری در برش دشتروم (۱۵ کیلومتری جنوب یاسوج) ستبرای 233 متر دارد. در این پژوهش ریزرخسارهها، محیط رسوبی و چینهنگاری زیستی سازند آسماری مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه روزنبران کفزی در این ناحیه ...
بیشتر
سازند آسماری توالی ستبر کربناتهای در حوضه فورلند زاگرس (جنوب باختر ایران) است که در زمان الیگوسن- میوسن پیشین نهشته شده است. سازند آسماری در برش دشتروم (۱۵ کیلومتری جنوب یاسوج) ستبرای 233 متر دارد. در این پژوهش ریزرخسارهها، محیط رسوبی و چینهنگاری زیستی سازند آسماری مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه روزنبران کفزی در این ناحیه به شناسایی 23 جنس و 32 گونه و مطالعه برش مورد نظر در مجموع به شناسایی سه مجموعه زیستی زیر انجامید: 1. Lepidocyclina-Operculina-Ditrupa assemblage zone 2. Miogypsina–Elphidium sp., Peneroplis farsensis assemblage zone 3. Borelis melo curdica- Meandropsina iranica assemblage zone روزنبران شناسایی شده سن الیگوسن پیشین (روپلین- شاتین) تا میوسن پیشین (بوردیگالین) را برای سازند آسماری در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میکنند. بر پایه مطالعات آزمایشگاهی ۹ ریزرخساره آهکی در سه زیر محیط لاگون، سد و دریای باز شناسایی شد. نهشتههای سازند آسماری در منطقه مورد مطالعه در یک سکوی کربناته دریایی اپیکانتیننتال از نوع رمپ هموکلینال رسوبگذاری کردهاند.
مقاله پژوهشی
رضا جدیدی؛ حسن کریمزادگان؛ نازنین بدری
چکیده
گردشگری به عنوان بخشی ارزشمند و زودبازده در زمینه رهیافت اقتصادی در ملاحظات آمایش سرزمین مطرح است و با توجه به در دسترس بودن منابع در مقایسه با دیگر پروژهها، خطرات و هزینههای کمتری در زمینه سرمایهگذاری دارد. آمایش سرزمین به دنبال توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیایی فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در پهنه سرزمین نسبت به ...
بیشتر
گردشگری به عنوان بخشی ارزشمند و زودبازده در زمینه رهیافت اقتصادی در ملاحظات آمایش سرزمین مطرح است و با توجه به در دسترس بودن منابع در مقایسه با دیگر پروژهها، خطرات و هزینههای کمتری در زمینه سرمایهگذاری دارد. آمایش سرزمین به دنبال توزیع متوازن و هماهنگ جغرافیایی فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در پهنه سرزمین نسبت به داشتهها، منابع طبیعی و انسانی و در نتیجه رسیدن به توسعه پایدار است. گردشگری این شایستگی را دارد که به عنوان یکی از ابعاد چندبعدی توسعه فضایی یک منطقه، در عرصه برنامههای توسعهای آمایش سرزمین، رتبه بالایی را به خود اختصاص دهد. در دهه اخیر"ژئوپارکها" به عنوان سرزمینهای هدف زمینگردشگری، رویکرد اصلی توسعه در بسیاری از کشورهای پیشرفته و همچنین کشورهایی به شمار میروند که منابع و ذخایر محدود دارند و یا از دید صنایع و تولیدات وابسته به آن ضعیف هستند. معرفی و ثبت ملی و بینالمللی مناطق توانمند با نام "ژئوپارک" به عنوان ابتکاری نوین در زمینه توسعه گردشگری و از راهبردهای مهم برای برآورد اهدافی چون پایداری و حفاظت محیط، احیا و ثبات اقتصادی جوامع محلی (اشتغال، درآمدزایی)، ایجاد رفاه اجتماعی نسبی در روستاها و کانونهای کوچک جمعیتی کمبرخوردار صنعتی، معدنی و کمبهره از بودجههای نفتی است. در نوشتار پیش رو با تعیین عوامل داخلی (نقاط قوت، ضعف) و خارجی (فرصتها، تهدیدها) مبتنی به روش SWOT، ژئوپارک (به شرط داشتن مولفهها و ملزومات) به عنوان گزینه اولویتدار در توسعه گردشگری استان لرستان با توجه به ملاحظات آمایش سرزمین معرفی شد. همچنین بر پایه ماتریس IE، راهبرد بهینه در زمینه ایجاد ژئوپارک در استان لرستان، راهبرد یا راهبرد تهاجمی تعیین شد. به این معنی که مقوله ژئوپارک دارای مزایای بیشماری در زمینه رونق گردشگری استان از دید اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدی دارد. استان لرستان از نقاط قوت و فرصتهای محیطی بیشماری در زمینه راهاندازی ژئوپارک بهرهمند است؛ بنابراین شایسته است که با اجرای راهبرد تهاجمی در استان از نقاط قوت داخلی در راستای بهرهبرداری بیشتر از فرصتهای خارجی در زمینه معرفی و ایجاد ژئوپارک استفاده بهینه صورت پذیرد.
مقاله پژوهشی
لیلا برهمند؛ منصور قربانی؛ سید محمد پور معافی
چکیده
محور دهج- میدوک در شمال شهر بابک جای دارد. در این منطقه، در مجموع 9 توده پورفیری نیمهژرف شامل میدوک، پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه، نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر با سن الیگوسن تا پلیوسن دیده میشود که از میان آنها تودههای پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه و میدوک باردار و تودههای نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر نابارور هستند. ترکیب ...
بیشتر
محور دهج- میدوک در شمال شهر بابک جای دارد. در این منطقه، در مجموع 9 توده پورفیری نیمهژرف شامل میدوک، پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه، نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر با سن الیگوسن تا پلیوسن دیده میشود که از میان آنها تودههای پرکام، ایجو، سقینو، چاهفیروزه و میدوک باردار و تودههای نرکوه، ایوب انصار، سرا و کدر نابارور هستند. ترکیب این تودهها بیشتر شامل دیوریت پورفیری، کوارتزدیوریت و گرانودیوریت است. بر پایه مطالعات ژئوشیمیایی مشخص شد که ماگمای مجموعه مورد بررسی، سرشت پرآلومین تا متاآلومین دارد و سری ماگمایی آن از نوع کالکآلکالن پتاسیم بالا و شوشونیتی است. همچنین بررسی نمودارهای تغییرات اکسیدهای اصلی و عناصر فرعی، طیف پیوستهای میان ترکیبات سنگهای مورد مطالعه نشان میدهد که نشاندهنده انجام تفریق ماگمایی گسترده در طی تبلور است. شواهد صحرایی و ژئوشیمیایی نشان میدهد که فعالیت ماگمایی محور دهج- میدوک از نوع I است. همه دادهها نشان میدهند که سنگهای مورد مطالعه، حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر پوسته قارهای ایران مرکزی هستند. در بخشهایی از منطقه مورد مطالعه، فرورانش تخت رخ داده و به همین سبب، نرخ ذوب بخشی نیز پایین است و در نتیجه سنگهای آداکیتی تشکیل شدهاند. این سنگهای آداکیتی، تودههای نفوذی زمان پلیوسن را تشکیل دادهاند و به سبب اینکه ماگما در مراحل پیشین فعالیت ماگمایی و در طی تشکیل تودههای باردار، عناصر فلزی خود را از دست میدهد، کانهزایی ندارد و نابارور است.
مقاله پژوهشی
رضا علیپور؛ امیرحسین صدر؛ سحر قمریان
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل خطوارههای ساختاری، شکستگیها و گسلهای پنهان منطقه آوج- آبگرم و تعیین الگوی فرکتالی حاکم بر آنها با استفاده از روشهای سنجش از دور است. نقشه خطوارهها، با استفاده از الگوریتم مناسب از دادههای مکانی، تصاویر ماهوارهای لندست 8 و الگوی سایه ارتفاعی به روش نیمهاتوماتیک استخراج و سپس برای مشخص کردن خطوارههای ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تحلیل خطوارههای ساختاری، شکستگیها و گسلهای پنهان منطقه آوج- آبگرم و تعیین الگوی فرکتالی حاکم بر آنها با استفاده از روشهای سنجش از دور است. نقشه خطوارهها، با استفاده از الگوریتم مناسب از دادههای مکانی، تصاویر ماهوارهای لندست 8 و الگوی سایه ارتفاعی به روش نیمهاتوماتیک استخراج و سپس برای مشخص کردن خطوارههای ساختاری، از برداشتهای صحرایی و زمینلرزههای دستگاهی ثبت شده استفاده شد. با استفاده از تحلیلهای فرکتالی، الگوی شکستگیها و خطوارههای ساختاری منطقه به روش مربع شمار و بعد فرکتالی در دو پهنه گسلی حسنآباد و آوج از نمودارهای Log – Log، بهدست آمده است. با توجه به ابعاد فرکتالی خطوارههای ساختاری، موقعیت گسلهای طولی منطقه و مرکز سطحی زمینلرزه مخرب چنگوره - آوج (1381)، میتوان بیان کرد که گسلهای آبدره و خررود، از گسلهای پنهان و فعال در زیر رسوبات آبرفتی در منطقه مورد مطالعه هستند. چگالی گسلها در پهنهگسل حسنآباد و بالاتر بودن بعد فرکتالی شکستگیها در این پهنه در قیاس با پهنه گسل آوج نشاندهنده فعالیت نسبی بالاتر گسلهای حسنآباد و خررود است.
مقاله پژوهشی
زهرا خواجهمیری؛ محمدرضا شایستهفر؛ حسامالدین معینزاده
چکیده
به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن عملیات صحرایی و نیز احتمال خطر بالای آن در اکتشاف مواد معدنی، شناسایی مناطق مستعد کانهزایی مواد معدنی اهمیت به سزایی دارد. بنابراین تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق همه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری است. روشهای مختلفی به منظور پتانسیلیابی مواد معدنی ...
بیشتر
به دلیل پرهزینه و زمانبر بودن عملیات صحرایی و نیز احتمال خطر بالای آن در اکتشاف مواد معدنی، شناسایی مناطق مستعد کانهزایی مواد معدنی اهمیت به سزایی دارد. بنابراین تهیه نقشه پتانسیل معدنی با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی برای تلفیق همه فاکتورهای اکتشافی امری ضروری است. روشهای مختلفی به منظور پتانسیلیابی مواد معدنی تاکنون گسترش یافتهاند که یکی از مؤثرترین آنها با توجه به طبیعت پدیدههای زمینشناسی و معدنی، روش سلسله مراتبی و سلسله مراتبی فازی است. در این پژوهش برای تهیه نقشه مناطق امیدبخش مس- طلای پورفیری در برگه 1:100000 جنوب سهچنگی از روشهای تصمیمگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است. لایههای شاهد در محدوده مورد مطالعه همچون لایههای زمینشناسی (سنگ منشأ گرما و سنگ میزبان)، دگرسانی، زمینساخت و لایه ژئوشیمیایی با استفاده دو روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) بسته به نوع هدف (مس- طلا پورفیری) وزندهی و سپس با یکدیگر تلفیق شدند. در نقشه تلفیق پایانی حاصل از این دو روش بخشهای دارای بیهنجاری با استفاده از روش فرکتال تفکیک شدند. مقایسه نقشه پایانی مناطق امیدبخش مس- طلای پورفیری حاصل از این دو روش نشان میدهد که نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتب فازی به مراتب دقیقتر از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی بوده است. بیهنجاریهای حاصل از این روش اعتبارسنجی شد؛ بیهنجاری شماره 1 حاصل از روش تحلیل سلسله مراتب فازی به واسطه پژوهشهای پیشین انجام شده، تأیید شد. نتایج تجزیه نمونههای سنگی برداشت شده از محل بیهنجاری شماره 2 نشان میدهد که نمونهها دارای غنیشدگی مس هستند و همچنین عناصر طلا و آرسنیک نیز غنیشدگی دارند. این نتایج به همراه کارهای پیشین انجام شده تأیید کننده نقشه پتانسیلیابی معدنی حاصل از روش فرایند تحلیل سلسله مراتب فازی است.
مقاله پژوهشی
رحیم کدخدائی ایلخچی؛ بیژن نوری؛ رعنا جدیری آقایی
چکیده
سازندهای دالان بالایی و کنگان با سن پرمین پسین- تریاس پیشین به عنوان سنگهای مخزن اصلی برخی میادین خلیج فارس شناخته میشوند. این سازندها با توالی کربناته- تبخیری، متشکل از رخسارههای پشته سدی، لاگون و پهنه کشندی هستند که در بخشهای کمژرفای یک محیط رمپ کربناته و در شرایط آبوهوایی گرم و خشک گسترش پیدا کردهاند. در ...
بیشتر
سازندهای دالان بالایی و کنگان با سن پرمین پسین- تریاس پیشین به عنوان سنگهای مخزن اصلی برخی میادین خلیج فارس شناخته میشوند. این سازندها با توالی کربناته- تبخیری، متشکل از رخسارههای پشته سدی، لاگون و پهنه کشندی هستند که در بخشهای کمژرفای یک محیط رمپ کربناته و در شرایط آبوهوایی گرم و خشک گسترش پیدا کردهاند. در این رخسارهها، دولومیتی شدن فرایند دیاژنزی متداولی است که از دید چگونگی تشکیل و توزیع و ارتباط آن با کیفیت مخزنی در این نوشتار مطالعه و بحث شده است. این فرایند با توجه به ویژگیهای بافتی اولیه و نیز تأثیر فرایندهای انحلال و سیمانی شدن انیدریت، تأثیر متفاوتی بر ویژگیهای مخزن دارد. بیشتر دولومیتها بهصورت جانشینی و بخشی ناچیزی نیز بهصورت سیمان گسترش دارند. دولومیتهای جانشینی ریزبلور در رخسارههای گلغالب پهنه کشندی، تحت شرایط تبخیر سطحی و تغلیظ آبهای منفذی طی دیاژنز اولیه شکل گرفتهاند. در صورتی که دولومیتهای جانشینی در رخسارههای دانهغالب، بهصورت حفظکننده و تخریبکننده فابریک بر اثر نفوذ شورابههای تبخیری طی دیاژنز تدفینی تشکیل شدهاند. در این رخسارهها انیدریت بهصورت سیمان کومهای و فراگیر گسترش دارد. رخسارههای دولومیتی با سیمان انیدریت فراگیر، مانند رخسارههای ریزبلور پهنه کشندی کیفیت مخزنی پایینی دارند. رخسارههای دولومیتی با سیمان انیدریت کومهای و رخسارههای با دولومیت جانشینی درشتبلور کیفیت مخزنی بالاتری دارند. نتایج نشان میدهد که فرایند دولومیتی شدن در صورتی که با ایجاد بلورهای درشت بهصورت تخریبکننده فابریک بهویژه درون رخسارههای دانه غالب همراه بوده، نقش مؤثری در بهبود کیفیت مخزنی داشته است.
مقاله پژوهشی
معصومه نوروزی؛ محمد لطفی؛ محمدهاشم امامی؛ حمایت جمالی؛ علی عابدینی
چکیده
منطـقه مسـگرآباد در 10 کیلومتری جنـوب خاور تهران، زون ساخـتاری البرز مرکـزی قرار دارد. سنگهای برونزد یافته در این منطقه شامل واحدهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی به سن ائوسن هستند که توسط تودههای نفوذی نیمهژرف با ترکیب گرانودیوریت پورفیری تا کوارتز مونزودیوریت پورفیری پس از ائوسن پسین مورد هجوم قرار گرفتهاند. این تودههای ...
بیشتر
منطـقه مسـگرآباد در 10 کیلومتری جنـوب خاور تهران، زون ساخـتاری البرز مرکـزی قرار دارد. سنگهای برونزد یافته در این منطقه شامل واحدهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی به سن ائوسن هستند که توسط تودههای نفوذی نیمهژرف با ترکیب گرانودیوریت پورفیری تا کوارتز مونزودیوریت پورفیری پس از ائوسن پسین مورد هجوم قرار گرفتهاند. این تودههای آذرین حاوی بافتهای پورفیرویید تا میکروگرانولار بوده و دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی میباشند. این تودهها ایجادکننده سیالات گرمابی هستند که بواسطه آنها سامانه دگرسانی وسیعی با روند شمال باختر- جنوب خاور در امتداد گسل امتداد لغز سه دره بزرگ توسعه یافته است. اثرات دگرسانی گرمابی بر روی کلیه واحدهای ائوسن و تودههای نفوذی نیمهژرف در منطقه دیده میشود. دگرسانیها شامل سیلیسی شدن، سریسیتی شدن، کلریتی شدن، اپیدوتیشدن، اکتینولیتیشدن، آرژیلیکی شدن، کربناتی شدن و آلونیتی- ژاروسیتی شدن هستند که شرایط فیزیکی - شیمیایی مناسبی را برای نهشت کانهها فراهم نمودهاند. جایگیری تودههای نفوذی نیمهژرف در سنگهای آتشفشانی، آتشفشانی- رسوبی و رسوبی ائوسن با تشکیل و توسعه ذخایر اسکارن، اپیترمال و رگه های باریت همراه شده است. مطالعات کانه نگاری و تجزیه ای پیشرفته نشان میدهند که کانه زایی اپیترمال شامل مگنتیت، پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، کالکوسیت، باریت، آلیاژ مس - قلع- آهن، هماتیت، پسیلوملان، جاکوپسیت، مارتیت، گوتیت و لپیدوکروزیت است. اسکارنزایی در این منطقه در مرحله پیشرونده و پسرونده صورت گرفته است. کانیهای پیرومتاسوماتیک آندرادیت- گروسولاریت در مرحله پیشرفته ایجاد شدهاند و کانیهایی نظیر اپیدوت، کلریت، ترمولیت- اکتینولیت، کلسیت، کوارتز، پیریت، کالکوپیریت و کالکوسیت در مرحله پسرونده تشکیل شده اند. مطالعات ترمومتری بر روی رگههای باریت به عنوان تنها کانی حاوی میانبار سیال آشکار میکند که اختلاط سیالات با شرایط فیزیکوشیمیایی متفاوت عامل اصلی کانه زایی اپیترمال در منطقه بوده است.