سخن سردبیر
دوره 18، شماره 71 ، خرداد 1388، صفحه 1-1
چکیده
سخن سردبیر
بیشتر
سخن سردبیر
مقاله پژوهشی
علی قنبری
چکیده
آبرفت جنوب تهران، بستر بخش قابل توجهی از محدوده شهری تهران را تشکیل میدهد و بهطور عمده ساختاری ریزدانه و یا مخلوط خاکهای درشتدانه و ریزدانه دارد. بررسیهای صورت پذیرفته نشان میدهد که این آبرفت از نظر ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی، یکنواختی قابل توجهی دارد و بر همین اساس، نتایج مطالعه در بخشهایی از آن قابل تعمیم به دیگر ...
بیشتر
آبرفت جنوب تهران، بستر بخش قابل توجهی از محدوده شهری تهران را تشکیل میدهد و بهطور عمده ساختاری ریزدانه و یا مخلوط خاکهای درشتدانه و ریزدانه دارد. بررسیهای صورت پذیرفته نشان میدهد که این آبرفت از نظر ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی، یکنواختی قابل توجهی دارد و بر همین اساس، نتایج مطالعه در بخشهایی از آن قابل تعمیم به دیگر مناطق است. در این تحقیق، آزمونهای صحرایی و آزمایشگاهی متعدد بر روی زمین صدها پروژه در دست مطالعه شهرداری تهران توسط گروه دقیق و کنترل شده انجام و نتایج حاصل بررسی شده است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که همبستگی قابل توجهی میان نتایج آزمون نفوذ استاندارد و مدول الاستیسیته خاک که از آزمونهای بارگذاری صفحهای، برش مستقیم و سه محوری به دست آمده، وجود دارد. بر همین اساس، به منظور ارائه روابط کاربردی برای برآورد مدول الاستیسیته در آبرفت جنوب تهران، با توجه به مناطق شهرداری، جنوب تهران به سه بخش تقسیم شده و برای هر بخش رابطهای برای محاسبه مدول الاستیسیته ارائه شده است. همچنین با توجه به اطلاعات حاصل، جدول ویژگیهای عمومی خاک آبرفت جنوب تهران بر حسب مناطق مختلف شهرداری ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
حمیدرضا وطنپور؛ احمد خاکزاد؛ مجید قادری
چکیده
کمربند افیولیتی سبزوار در شمالخاوری ایران و در شمال سبزوار واقع است. این تحقیق برای نخستین بار در ایران با هدف اکتشافی در بخش باختری این کمربند انجام شده است. مطالعه عناصر گروه پلاتین (PGE) در پیبردن به شرایط اولیه تشکیل و ارزیابی اقتصادی کانسارهای کرومیت بویژه در مجموعههای افیولیتی اهمیت زیادی دارد. الگوی پراکندگیPGE در برابر ...
بیشتر
کمربند افیولیتی سبزوار در شمالخاوری ایران و در شمال سبزوار واقع است. این تحقیق برای نخستین بار در ایران با هدف اکتشافی در بخش باختری این کمربند انجام شده است. مطالعه عناصر گروه پلاتین (PGE) در پیبردن به شرایط اولیه تشکیل و ارزیابی اقتصادی کانسارهای کرومیت بویژه در مجموعههای افیولیتی اهمیت زیادی دارد. الگوی پراکندگیPGE در برابر کندریتها در کرومیتیتهای مرتبط با افیولیتها دارای شیب منفی است و این امر نشان میدهد که کرومیت در نخستین مراحل تبلور ماگما، عناصر سازگار گروه پلاتین را از ماگما جدا میسازد. این الگوها در کرومیتیتهای منطقه سبزوار، نشاندهنده ارتباط کامل این سنگها با مجموعههای افیولیتی است. کانسارهایی که در آنها، نسبت عناصر ناسازگار به سازگار مانند Pd/Ir و Cu/Ni بالا باشد، از ماگمایی تفریقیافتهتر حاصل ذوب بخشی با درصد کمتر، نتیجه شدهاند. بنابراین، احتمال اقتصادی بودن آنها کمتر است. در کانسارهای کرومیتی غنی از Al، این نسبتها بالاتر از نوع غنی از Cr است. نسبتPd/Ir در کانسارهای کرومیت مورد مطالعه به طور میانگین، پایین (کمتر از 1) و مشابه بسیاری از کانسارهای مهم افیولیتی جهان است. پایین بودن این نسبت همراه با بالا بودن عدد کروم (6/0<Cr/Cr+Al) نوید حضور کانسارهای کرومیت با پتانسیل بالا و از درجه متالورژی را میدهد. کرومیتهای منطقه مورد مطالعه از نظر عناصر کالکوفیل ترکیب یکسان ندارند. با استفاده از الگوی PGE مشخص شده است که پریدوتیتهای منطقه گفت در بخشهای بالایی بیشتر مشابه سنگهای فرابازی انباشتی پوسته اقیانوسی و در بخشهای زیرین منطقه فرومد مشابه گوشته است.
مقاله پژوهشی
ابراهیم غلامی؛ میرعلی اکبر نوگل سادات؛ محمدمهدی خطیب؛ علی یساقی
چکیده
حرکت راستگرد شمالی- جنوبی بین ایران مرکزی و افغانستان باعث فعالیت پهنههای گسلی شمالی- جنوبی و شمال باختری- جنوب خاوری در بخش خاوری ایران شده است. تأثیر متقابل گسلها (fault interaction)باعث ایجاد مناطق فشاری (restraining zones) در راستای پهنههای گسلی و ظهور رخنمونهای افیولیتی در بین واحدهای ترشیر شده است. مطالعه هندسی و جنبشی ساختارها راهکار ...
بیشتر
حرکت راستگرد شمالی- جنوبی بین ایران مرکزی و افغانستان باعث فعالیت پهنههای گسلی شمالی- جنوبی و شمال باختری- جنوب خاوری در بخش خاوری ایران شده است. تأثیر متقابل گسلها (fault interaction)باعث ایجاد مناطق فشاری (restraining zones) در راستای پهنههای گسلی و ظهور رخنمونهای افیولیتی در بین واحدهای ترشیر شده است. مطالعه هندسی و جنبشی ساختارها راهکار مناسبی برای شناخت نحوه شکلگیری و تکوین ساختاری مناطق فشاری در پهنههای گسلی در شمال شمال خاور دشت لوت (بخش شمالی پهنه ساختاری سیستان) فراهم آورده است. فعالیت گسلهایی با روندهای مختلف در منطقه خاور ایران سبب ایجاد دگرشکلیهای محلی متفاوت با مناطق ساختاری مجاورآنها شده است. چنین دگرشکلیهایی، به تأثیرمتقابل گسلهای با سازوکار چیره امتدادی و روندهای متفاوت شمالی- جنوبی و شمال باختری- جنوب خاوری نسبت داده شده است . تأثیر متقابل روندهای ساختاری مذکور و نقش مؤثرترگسلهای شمالی- جنوبی سبب ایجاد مناطق فشاری با دگر شکلی بالا و ظهور خمیدگیهای ساختاری شده است. ایجاد مناطق فشاری در محل همپوشانی (over lap) پهنههای گسلی شمالی- جنوبی و خمیدگی اثر محوری چینها، ناشی از تأثیرمتقابل روندهای ساختاری شمالی- جنوبی و شمال باختری- جنوب خاوری میباشند.
مطالعات ساختاری منطقه مورد مطالعه در دو بخش انجام گردید :
الف) فعالیت پهنههای گسلی شمالی- جنوبی با سازوکار امتدادلغز راستگرد، باعث ایجاد مناطق عدسی شکل فشاری در راستای پهنههای گسلی شدهاند. هندسه نردبانی (en echelon) این گسلها، مناطق فشاری از نوع link damage zoneرا در محل همپوشانی آنها ایجاد شده است (مانند کسراب، ترشاب و آساکوهک) که واحدهای افیولیتی در محل همین مناطق، رخنمون یافتهاند.
ب) سازوکار پهنههای گسلی شمال باختری- جنوب خاوری بهصورت فشاری- برشی راستگرد است و رخنمون واحدهای افیولیتی در راستای آنها پیوسته و گسترده است.
میزان کوتاه شدگی واحدهای رسوبی چین خورده ترشیر (چینهای حسینآباد، پرنگ، چاخو، شورک، مرغزار، زهاب) از شمال به جنوب افزایش یافته است. از آنجا که میزان جابهجایی در بخش مرکزی گسلها افزایش مییابد (مانندگسل شوشک- چشمه زنگی)، کوتاه شدگی در چینها در این منطقه وابسته به حرکت گسلهاست. وجود دگرشیبی بین واحدهای ترشیر و کرتاسه، رخنمون افیولیتها در مکانهای تحت تأثیر فشردگی، موقعیت شمال خاوری- جنوب باختری محور اصلی فشردگی در راستای هر دو روند اصلی شمال شمال خاور دشت لوت و رشد مناطق فشاری در محل تلاقی دو روند اصلی، نشانگر این است که فعالیت دو روند مذکور بهطور همزمان انجام شده است. در مناطق فشاری در محل همپوشانی گسلهای شمالی- جنوبی گسلهای راندگی، رخنمون واحدهای قدیمی و قطعات لوزی شکل دیده میشوند. ظهور راندگیها و رخنمون افیولیت در مناطق فشاری در بخشهای شمالی منطقه مطالعه، جایی که روندهای شمال باختری - جنوب خاوری نیز بر دگرشکلیهای منطقه اثر دارند، نشانگر اثر غالب روندهای شمالی- جنوبی است. از آنجا که راستای مؤلفه اصلی فشردگی در سرتاسر منطقه مطالعه تقریباً یکسان است، تغییرات دگرشکلی از شمال به جنوب به همراه افزایش میزان کوتاهشدگی اندازهگیری شده در چینها، ناشی از تأثیر غالب گسلهای اصلی شمالی- جنوبی بر دگرشکلیهای منطقه مطالعه و پهنه سیستان است.
مقاله پژوهشی
محمدرضا کبریایی زاده
چکیده
سازند جیرود گسترش وسیعی در منطقه دامغان دارد. از نظر سنگ شناختی، این سازند بهطور عمده از آهک، آهک مارنی، شیل و ماسه سنگ کوارتزیتی تشکیل شده است و ستبرای آن از 10 تا حدود 200 متر تغییر میکند. بازوپایان سازند جیرود در جنوب باختر، شمال و شمال خاور منطقه دامغان (برشهای دروار، سیمه کوه و دهملا) مورد مطالعه قرار گرفتند و گونههای زیر در ...
بیشتر
سازند جیرود گسترش وسیعی در منطقه دامغان دارد. از نظر سنگ شناختی، این سازند بهطور عمده از آهک، آهک مارنی، شیل و ماسه سنگ کوارتزیتی تشکیل شده است و ستبرای آن از 10 تا حدود 200 متر تغییر میکند. بازوپایان سازند جیرود در جنوب باختر، شمال و شمال خاور منطقه دامغان (برشهای دروار، سیمه کوه و دهملا) مورد مطالعه قرار گرفتند و گونههای زیر در آنها شناسایی شدند: Schellwienella sp., Mesoplica praelonga, Mesoplica sp., Sentosia sp., Schizophoria impressa, Leptagonia sp., Aulacella interlineata, Zaigunrostrum iranicum, Leptocaryorhynchus jamensis, Araratella dichotomians assimulata, Araratella sp., Centrorhynchus charakensis, Megalopterorhynchus chanakchiensis, Paurogastroderhynchus nalivkini, Paurogastroderhynchus bikniensis, Cleiothyridina coloradensis, Cleiothyridina sp., Athyris tau, Composita cf. globosa,Lamellosathyris sp., Cyrtospirifer sergunkovae, Cyrtospirifer sp.,Cyrtiopsis graciosa chakhaensis, Cyrtiopsis lapparenti, Prospira struniana, Prospira lapparenti, Rigauxia cyrtinaeformis, Rigauxia crassiplicatus, Dichospirifer thylakistoides, Eobrachythyris sp.,Toryniferella echinulata, Cryptonella sp., براساس این بازوپایان، سن فامنین پیشین- پسین را میتوان برای بخش کربناتی سازند جیرود در این برشها در نظر گرفت. همچنین سازند جیرود در این برشها، همارز قسمت میانی و بالایی (بجز زیستزون Rossirhynchus) سازند جیرود در برش الگو (البرز مرکزی) است.
مقاله پژوهشی
محمد رهگشای؛ جواد مهدی پور قاضی؛ هادی شفائی مقدم
چکیده
توالی گوشتهای مجموعه افیولیتی نائین علاوه بر پریدوتیتها (هارزبورژیتهای Cpxدار، لرزولیتها و به طور محلی ورلیتها و دونیتها) از گابروهای پگماتیتی، لکههای گابرویی، دایکهای گابرویی- دیابازی، پیروکسنیتی و وبستریتی تشکیل شده است. مطالعات سنگشناسی و زمینشیمیایی، بیشتر پریدوتیتهای این منطقه را هارزبورژیتهای Cpxدار ...
بیشتر
توالی گوشتهای مجموعه افیولیتی نائین علاوه بر پریدوتیتها (هارزبورژیتهای Cpxدار، لرزولیتها و به طور محلی ورلیتها و دونیتها) از گابروهای پگماتیتی، لکههای گابرویی، دایکهای گابرویی- دیابازی، پیروکسنیتی و وبستریتی تشکیل شده است. مطالعات سنگشناسی و زمینشیمیایی، بیشتر پریدوتیتهای این منطقه را هارزبورژیتهای Cpxدار معرفی کرده است که دارای اسپینلهای غنی از آلومینیم، با عدد کروم 55/41-12/16 = Cr# است که در دمای حدود ˚C 1000 به تعادل رسیدهاند. گابروهای پگماتیتی به صورت انبانهای کوچک درون پریدوتیتها دیده شده که دارای Cpx و پلاژیوکلاز دگرشکل شده هستند. دایکهای گابرویی و دیابازی به طور عموم رودنگیتی شدهاند و درون پریدوتیتها بدون حاشیه سرد نفوذ کردهاند. این دایکها از نظر زمینشیمیایی با گدازههای بالشی (پیلولاواها) و میکروگابروهای توالی پوستهای هم منشأ بوده اما درصدهای متفاوت ذوب بخشی را نشان میدهند. همچنین بر اساس زمینشیمی سنگهای مافیک و پریدوتیتها، میتوان افیولیت نائین را مرتبط به گسترش یک حوضه پشت کمان دانست.
مقاله پژوهشی
طاهر روشندل اربطانی؛ علیرضا قراگوزلو؛ حمزه خواستار؛ امیر اعظمی
چکیده
ساختار سازمانی به همراه اهداف، تکنولوژی، و منابع انسانی جزء ارکان اصلی هر سازمانی محسوب میشوند. شناخت و بررسی این عامل سرآغاز تحولات بنیادیتر جهت افزایش توانمندیهای هر سازمان است. بنابراین در تحقیق کنونی، ساختار سازمانی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران با هدف شناسایی وضعیت موجود و ارائه الگوی ساختاری مناسب مورد ...
بیشتر
ساختار سازمانی به همراه اهداف، تکنولوژی، و منابع انسانی جزء ارکان اصلی هر سازمانی محسوب میشوند. شناخت و بررسی این عامل سرآغاز تحولات بنیادیتر جهت افزایش توانمندیهای هر سازمان است. بنابراین در تحقیق کنونی، ساختار سازمانی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران با هدف شناسایی وضعیت موجود و ارائه الگوی ساختاری مناسب مورد بررسی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، نخست ادبیات تحقیق مرتبط با موضوع، بررسی و سپس از روش تحقیق کیفی در پاسخ به سوال اصلی تحقیق استفاده شده است. به منظور گردآوری اطلاعات لازم، سه روش مطالعات کتابخانهای، مصاحبه با خبرگان سازمان، و بررسی ساختار 45 سازمان زمینشناسی در دیگر کشورها مورد استفاده قرار گرفته است؛ یافتههای حاصل از بررسی تطبیقی ساختارهای سازمانی نشان میدهد که میانگین تعداد سطوح موجود در سلسله مراتب سازمانی سازمانهای زمینشناسی کشورهای منتخب 08/3 و میانگین تعداد بخش های اصلی موجود در سطح عالی سازمان برابر 4/6 است. این اعداد در سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران به ترتیب برابر با 3 و 11 است. به علاوه حدود 78/0 درصد از سازمانهای زمینشناسی در سطح جهان از بخش بندی مبتنی بر وظیفه استفاده میکنند. در این پژوهش با توجه به یافتههای تحقیق، یک الگوی مطلوب ساختار سازمانی برای سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور ارائه شده است؛ ساختار پیشنهادی برای سازمان نوعی ادهوکراسی بوده و مهمترین تغییرات پیشنهادی در ساختار فعلی سازمان شامل جداسازی دو بخش نهادی و فنی، استفاده از ساختار ماتریسی برای بخشهای پروژهای، تغییر در ماهیت جریان مالی و تأمین پروژههای زمینشناسی و اکتشافات معدنی و ایجاد واحدی جدید با عنوان مرکز راهبردی پروژه به منظور هماهنگی میان بخشهای وظیفهای و پروژهها در ساختار جدید است.
مقاله پژوهشی
حمایت جمالی؛ عبدالمجید یعقوبپور؛ بهزاد مهرابی
چکیده
کانسار میوه رود در ۵۰ کیلومتری شمال تبریز و ۶۵ کیلومتری باختر اهر، در شمال باختر ایران به مختصات جغرافیایی˝۳۵ ΄١۴ ˚۴۶ تا ˝٢۰ ΄١٢ ˚۴۶ طول خاوری و ˝۵٢ ΄۳۴ ˚۳۸ تا˝٢ ΄۳۳ ˚۳۸ عرض شمالی واقع است. قدیمیترین سنگها شامل تناوب ستبری از ماسهسنگ، شیل، سیلتستون، مارن و آهک مارنی به سن کرتاسه پسین- پالئوسن ...
بیشتر
کانسار میوه رود در ۵۰ کیلومتری شمال تبریز و ۶۵ کیلومتری باختر اهر، در شمال باختر ایران به مختصات جغرافیایی˝۳۵ ΄١۴ ˚۴۶ تا ˝٢۰ ΄١٢ ˚۴۶ طول خاوری و ˝۵٢ ΄۳۴ ˚۳۸ تا˝٢ ΄۳۳ ˚۳۸ عرض شمالی واقع است. قدیمیترین سنگها شامل تناوب ستبری از ماسهسنگ، شیل، سیلتستون، مارن و آهک مارنی به سن کرتاسه پسین- پالئوسن است که یک توده پورفیری و دایکهایی با ترکیب گرانودیوریت تا دیاباز به سن احتمالی اولیگوسن در آنها نفوذ کرده است. در اثر نفوذ توده آذرین در سنگهای پالئوسن، اسکارن و هورنفلس تشکیل شده است. همه سنگهای رسوبی، سنگهای نیمهآتشفشانی و دگرگون شده فوق، به صورت دگرشیب توسط تراکیت و تراکیآندزیت پلیوسن پوشیده شده است. دگرسانیهایی از نوع سریسیتیک، آرژیلیک، پروپلیتیک و سیلیسی شدن، پتاسیک (اندک) در سنگهای نفوذی و رسوبی قابل مشاهده است ولی اثرات آنها در سنگهای آتشفشانی دیده نمیشود.
بیهنجاریهایی از W, Bi, Sb, Cu, Ag, Au وMo توسط مطالعات ژئوشیمیایی شناسایی شده که شواهد صحرایی نیز کانیسازی آنها را تأیید کرده است. از نظر زونبندی ژئوشیمیایی، هالههای عناصرAs, Ag Sb,و Au در شمال منطقه و هالههای Mo, W, Cu, Co, Zn درجنوب منطقه گسترش دارند و درجه دگرگونی نیز از جنوب به شمال کاهش مییابد. دگرسانی پتاسیک بیشتر در جنوب منطقه رخنمون دارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بخش جنوبی محدوده در مقایسه با بخش شمالی آن فرسایش بیشتری را متحمل شده است .هاله مرکب As. Pb. Ag / Cu.W. Co نیز این نتیجهگیری را تأیید میکند. کانیسازیها از نوع اسکارنی، رگههای اپیترمال و رگه- رگچههای سیلیسی صفحهای بوده و رگههای اپیترمال را میتوان در درون اسکارن و سنگهای دگرگونی همبری مشاهده کرد که در واقع آن را قطع کردهاند.
مقاله پژوهشی
علی مرادزاده؛ فرامرز دولتی ارده جانی؛ بیت الله طیبی
چکیده
تعدادی ذخیره آهن در شمال و شمال خاور سمنان وجود دارد که در هیچیک از آنها اکتشاف نظاممند (systematic) صورت نگرفته است. ذخیره آهن اجتآباد در 63 کیلومتری شمال خاور سمنان در جنوب جاده سمنان- دامغان، یکی از این ذخایر است که به تازگی برای اکتشاف آن، برداشتهای منظم مغناطیسسنجی در 1200 نقطه در محدودهای به وسعت 36 هکتار صورت گرفته است. نقشههای ...
بیشتر
تعدادی ذخیره آهن در شمال و شمال خاور سمنان وجود دارد که در هیچیک از آنها اکتشاف نظاممند (systematic) صورت نگرفته است. ذخیره آهن اجتآباد در 63 کیلومتری شمال خاور سمنان در جنوب جاده سمنان- دامغان، یکی از این ذخایر است که به تازگی برای اکتشاف آن، برداشتهای منظم مغناطیسسنجی در 1200 نقطه در محدودهای به وسعت 36 هکتار صورت گرفته است. نقشههای تهیه شده شدت میدان کل، وجود چند بیهنجاری را در زونی با روند شمال خاور- جنوب باختر نشان میدهد که آثار این بیهنجاریها، در نقشههای باقیمانده میدان مغناطسی بهصورت برجسته در 7 محل مورد تأیید قرار میگیرد. با انجام مدلسازیهای عددی دو و سه بعدی، میتوان اطلاعات کمی و کیفی بیشتری از بیهنجاریهای شناسایی شده بهدست آورد. برای نیل به این هدف، از نقشه بیهنجاری باقی مانده روند سطحی مرتبه 7 که به کمک نرم افزار Modelvision Pro به دست آمده، استفاده شده است. بررسی نشان میدهد که نتایج مدلسازیهای دو و سه بعدی غالباً یکدیگر را تأیید کرده و علاوه بر آن با نتایج حفاریهای موجود نیز تطابق خوبی دارند. همچنین نتایج به دست آمده نشان میدهند که بیهنجاریهای موجود بهصورت مجزا از هم بوده و بجز یک مورد، همگی در ژرفای کمتر از 35 متری قرار دارند.
مقاله پژوهشی
علیرضا جوانشیر؛ ابراهیم راستاد؛ احمدرضا ربانی
چکیده
کانسار روی- سرب (مولیبدن) احمدآباد در بلوک پشتبادام از پهنة ایران مرکزی و در کمربند کانهزایی روی و سرب کوهبنان- بهاباد قرار دارد.این کانسار با ژئومتری عدسی شکل، همروند با لایهبندی و گاه رگهای و به گونة چینهکران محدود به واحد دولومیتی سازند شُتری (تریاس میانی) است. نتایج تجزیة نمونهها، میانگین روی را 9 درصد، میزان میانگین ...
بیشتر
کانسار روی- سرب (مولیبدن) احمدآباد در بلوک پشتبادام از پهنة ایران مرکزی و در کمربند کانهزایی روی و سرب کوهبنان- بهاباد قرار دارد.این کانسار با ژئومتری عدسی شکل، همروند با لایهبندی و گاه رگهای و به گونة چینهکران محدود به واحد دولومیتی سازند شُتری (تریاس میانی) است. نتایج تجزیة نمونهها، میانگین روی را 9 درصد، میزان میانگین سرب را 5 درصد و میانگین مولیبدن را 7/0 درصد نشان داده است. مطالعة مقاطع سنگچینهشناسی نشان میدهد که کانهزایی در یک موقعیت چینهای خاص و در ارتباط با رخسارههای رسوبی ویژه، از جمله رخسارههای ائواسپارایت دولومیتی،گرینستون ائوییدی و دولوسپارایت رخ داده است. بافت و ساخت کانهها، شامل لامینه، دانهپراکنده، فضاپرکن، تودهای، برشی، رگه- رگچهای، استیلولیت و جانشینی است. وجود بافتهایی از کانه از قبیل لامینه، دانهپراکنده و استیلولیت که در ارتباط با رخسارة گرینستون ائوییدی میباشند، بیانگر تشکیل کانهها در مراحل دیاژنز و در یک محیط سدی است. به دلیل تأثیر عملکرد گسلها، و ایجاد ساختارهای فرازمین- فروزمین و تأثیر شدید فرایندهای سوپرژن در منطقه، کانهها بهطور عمده به صورت غیرسولفیدی (همیمورفیت، سروسیت و وُلفنیت) و به مقدار کمتر سولفیدی همچون گالن، اسفالریت، ورتزیت و پیریت دیده میشوند. کانیهای فلوریت، سلستیت و ژیپس نیز به طور فرعی حضور دارند. نبود مس و نقره از ویژگیهای مهم و قابل ذکر این کانسار است. ویژگیهایی همچون سنگ درونگیر کربناتی با سن تریاس، ساخت و بافت دانه پراکنده و لامینه، ژئومتری عدسیشکل و همروند با لایهبندی، برتری روی به سرب، نبود تودههای آذرین، نبود کانهزایی مس و نقره در کانسار احمدآباد، همگی نشانگر آن است که این کانسار در شرایطی مشابه با کانسار روی و سرب تیپ بلایبرگ(Bleiberg) در آلپ اتریش تشکیل شده است. وجود شواهد مشابه در دو کانسار احمدآباد (ایران) و بلایبرگ از جمله حضور وُلفنیت به همراه روی و سرب در کانسنگهای تریاس و شواهد ساختی و بافتی سبب شده تا کانسار احمدآباد با نگرشی نو با این رده جهانی از کانسارهای روی و سرب (کانسارهای تیپ آلپی) مورد مقایسه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
عباس غلامزاده؛ فرزام یمینی فرد
چکیده
در ساعت 13 و 52 دقیقه روز 6 آذرماه 1384 زمینلرزه ای با بزرگای MW= 6 جزیره قشم در استان هرمزگان را به لرزه درآورد و باعث تخریب فراوان و کشته شدن ده نفر شد. ساعاتی پس از زمینلرزه اصلی، پسلرزهای بزرگ با بزرگای MW= 5.5 بار دیگر جزیره را به لرزه درآورد که سازوکار محاسبه شده برای آن به طور کامل متفاوت از زلزله اصلی است. یک شبکه لرزهنگاری ...
بیشتر
در ساعت 13 و 52 دقیقه روز 6 آذرماه 1384 زمینلرزه ای با بزرگای MW= 6 جزیره قشم در استان هرمزگان را به لرزه درآورد و باعث تخریب فراوان و کشته شدن ده نفر شد. ساعاتی پس از زمینلرزه اصلی، پسلرزهای بزرگ با بزرگای MW= 5.5 بار دیگر جزیره را به لرزه درآورد که سازوکار محاسبه شده برای آن به طور کامل متفاوت از زلزله اصلی است. یک شبکه لرزهنگاری متراکم شامل 17 ایستگاه برای مطالعه پسلرزهها در منطقه نصب شد. تحلیل پسلرزههای ثبت شده بر توزیع پراکنده پسلرزهها دلالت دارد. با اینحال توزیع کانون پسلرزهها در عمق، شیب نسبتاً کمی به سمت شمال باختر، سازگار با سازوکار کانونی لرزه اصلی را نشان میدهد. دو نوع سازوکار کانونی برای پسلرزهها مشاهده میشود: امتدادلغز و معکوس. توزیع پراکنده پسلرزهها و سازوکارهای معکوس و امتدادلغز، تعیین راستای گسلش امتدادلغز را با ابهام روبهرو ساخته است و نمیتوان بهطور قطعی تعیین کرد که لغزش امتدادلغز نتیجه فعال شدن گسلهای با امتداد شمال باختر- جنوب خاور بوده است یا عملکرد سازوکار دگرشکلی افراز در مرز باختری تنگه هرمز.
مقاله پژوهشی
علی عامری؛ ناصر اشرفی؛ حسین کریمی قره بابا
چکیده
منطقه مورد مطالعه در شمالباختر ایران و در حدود 20 کیلومتری خاور شهرستان هریس واقع شده و بخشی از زون البرز- آذربایجان میباشد. وجود گنبدهای گدازه به همراه جریانهای ستبر گدازه، برش و لایههای ایگنمبریتی، نشاندهنده یک مرکز فوران مهم در این منطقه میباشد. سن آتشفشانیهای مورد مطالعه ائوسن زیرین- میانی بوده و ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در شمالباختر ایران و در حدود 20 کیلومتری خاور شهرستان هریس واقع شده و بخشی از زون البرز- آذربایجان میباشد. وجود گنبدهای گدازه به همراه جریانهای ستبر گدازه، برش و لایههای ایگنمبریتی، نشاندهنده یک مرکز فوران مهم در این منطقه میباشد. سن آتشفشانیهای مورد مطالعه ائوسن زیرین- میانی بوده و سنگهای گرانیتوییدی نوع I با سن ائوسن پسین این مجموعه را همراهی میکنند. محلولها و سیالهای گرمابی حاصل از این گرانیتوییدها که ارتباط ژنتیکی با سنگهای آتشفشانی مورد بررسی دارند در برخی نواحی باعث دگرسانی آنها و در نتیجه باعث کانهزاییهای فلزی شدهاند. بر اساس ردهبندی شیمیایی سنگهای آتشفشانی منطقه شامل آندزیت، آندزیت بازالتی و تراکیآندزیت میباشد. بافت این سنگها پورفیری، میکرولیتی پورفیری و هیالومیکرولیتی بوده و درشتبلورهای آنها اغلب پلاژیوکلاز، فلدسپار قلیایی، اوژیت، هورنبلند و بیوتیت است. بافتهای غربالی و دگرسانی انتخابی در پلاژیوکلازها، وجود بیوتیتها و هورنبلندهای با حواشی سوخته به همراه سایر بافتهای غیرتعادلی از ویژگیهای بارز این سنگها است. نمودارهای SiO2 در برابر Na2O+K2O، AFM، SiO2 در برابر K2O نشان میدهد که این سنگها همانند گرانیتوییدهای همراه، کلسیمی- قلیایی (کالک آلکالن) پتاسیم متوسط تا بالا هستند. ویژگیهای شیمیایی سنگهای مورد بررسی حاکی از غنیشدگی آنها در زونهای فرورانشی یا آلایش پوستهای بوده و روند غنیشدگی درون صفحهای را نشان نمیدهند. ترسیم نمونهها در نمودارهای Rb/Ba در برابر Ti/Y و Nb/Zr در برابر Nb نشان میدهد که شیمی این سنگها بیشتر توسط تبلور تفریقی کنترل شده و نقش آمیختگی ماگمایی در تحول این سنگها محسوس نبوده است. ترسیم نمونههای مورد بررسی در نمودارهای متمایزکننده محیط زمینساختی بازالتها و آندزیتها که بر اساس عناصر Th, Ti, Zr, Nb, Sr استوارند، حاکی از تعلق آنها به کمانهای آتشفشانی کلسیمی- قلیایی است. همچنین مقایسه الگوهای عناصر ناسازگار و سازگار کمیاب سنگهای آندزیتی مورد بررسی با انواع موجود در محیطهای زمینساختی مشخص، بیانگر تطابق زیادتر آنها با کمانهای آتشفشانی، بویژه با انواع موجود در محیطهای پس برخوردی میباشد.
مقاله پژوهشی
محمدعلی گنجویان؛ سهراب شهریاری؛ علی یساقی
چکیده
ناحیة فارس در بخش پیش بوم زاگرس واقع گردیده است و از شمال و خاور به راندگی اصلی زاگرس، از جنوب به تنگه هرمز و خلیج فارس، و از باختر به گسل کازرون محدود میگردد. گسلهای راندگی و چینخوردگیهای همراه، از ساختهای اصلی آن به شمار میروند. روند این ساختارها شمال باختر-جنوب خاور و همروند با روند ساختارهای موجود در کمربند چین خورده- رانده ...
بیشتر
ناحیة فارس در بخش پیش بوم زاگرس واقع گردیده است و از شمال و خاور به راندگی اصلی زاگرس، از جنوب به تنگه هرمز و خلیج فارس، و از باختر به گسل کازرون محدود میگردد. گسلهای راندگی و چینخوردگیهای همراه، از ساختهای اصلی آن به شمار میروند. روند این ساختارها شمال باختر-جنوب خاور و همروند با روند ساختارهای موجود در کمربند چین خورده- رانده شده زاگرس میباشد. بررسیهای ساختاری چهار تاقدیس در ناحیة فارس داخلی بر پایة تفسیر خطوط بازتاب لرزهای و ترسیم برش عرضی ساختاری بر مبنای دادههای چاههای پیرامون و برداشتهای صحرایی شواهدی را به شرح زیر آشکار ساخته است. با توجه به هندسة چینخوردگی و از دیدگاه ارتباط چین خوردگی با گسلخوردگی چینهای پیشروی گسل (fault propagation folding) و چینهای جدایشی (fault detachment folding) را میتوان در این تاقدیسها مشاهده کرد. براساس پارامترهای اندازهگیری شده، تاقدیس قره بولاغ با مدل چینخوردگی پیشروی گسله و تاقدیسهای درز و شیرخوان با مدل چینخوردگی جدایشی مطابقت دارد. براساس مقاطع بازتاب لرزهای و برش عرضی ساختاری، تاقدیس چاه کیله در عمق تبدیل به یک ناودیس شکنجی میگردد. میزان کوتاه شدگی براساس مقطع عرضی ساختاری موازنه شده 14% محاسبه شده است.
مقاله پژوهشی
داریوش اسماعیلی؛ سیده زهرا افشونی
چکیده
توده گرانیتوییدی آستانه با ترکیب اصلی گرانودیوریتی و وسعتی در حدود 30 کیلومترمربع بخش کوچکی از زون سنندج- سیرجان را در 40 کیلومتری اراک تشکیل داده است. این توده نفوذی به طور وسیعی متحمل دگرسانی گرمابی شده و دستکم شش زون دگرسانی سریسیتی، کلریتی، پروپیلیتی، آرژیلیتی، آلبیتی و تورمالینی در آن قابل شناسایی است. محاسبات شاخص شیمیایی ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی آستانه با ترکیب اصلی گرانودیوریتی و وسعتی در حدود 30 کیلومترمربع بخش کوچکی از زون سنندج- سیرجان را در 40 کیلومتری اراک تشکیل داده است. این توده نفوذی به طور وسیعی متحمل دگرسانی گرمابی شده و دستکم شش زون دگرسانی سریسیتی، کلریتی، پروپیلیتی، آرژیلیتی، آلبیتی و تورمالینی در آن قابل شناسایی است. محاسبات شاخص شیمیایی دگرسانی (CIA) نشان میدهد که زون دگرسانی سریسیتی 47/63%، زون دگرسانی کلریتی 73/59%، زون دگرسانی پروپیلیتی 54/61%، زون دگرسانی آرژیلیتی 69/63%، زون دگرسانی آلبیتی 61/60% و زون دگرسانی تورمالینی 43/65% دستخوش دگرسانی گرمابی شده است. بررسیهای تغییرات جرم عناصر براساس عنصر آلومینیم (بهعنوان عنصر ناظر بیتحرک) نیز نشان میدهد که در تمام زونهای دگرسانی این منطقه مقادیر قابل ملاحظهای از اکسیدهای CaO، MgO، Fe2O3 و TiO2 و همچنین LFSE ها از جملهBa ، Cs، Sr، Rb و Kشسته و از سیستم خارج شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که SiO2 در زونهای دگرسانی سریسیتی، آرژیلیتی و تورمالینی به وسیله سیالهای دگرسانکننده وارد سیستم شده است. Al2O3 بهدلیل ماهیت نامتحرک خود، تغییر جرم نشان نمیدهد. سایر اکسیدها از جمله P2O5،K2O ،Na2O ،MnO و LOI در زونهای مختلف رفتارهای متفاوتی نشان داده و Sc و (HFSE) Y در تمام زونها کاهش جرم دارند. از این گروه، Ga (به استثنای زون کلریتی) و U (به استثنای زون سریسیتی) از سیستم خارج شـدهاند. در زون فیلیک (سریسیتی) عناصر Nd،Pr ،Ce ،La (LREE) وSm ، Gd، Eu (MREE) و Yb (HREE) افزایش و Er،Ho ، Dy کاهش جرم نشان میدهند، در حالیکه Tb و Lu هیچگونه تغییر جرمی ندارند. در زون کلریتی به استثنای Eu وYb که به سیستم اضافه شده است و Lu که تغییر جرم نشان نمیدهد، سایر عناصر REE از سیستم خارج شدهاند. همچنین در سایر زونهای دگرسانی مورد مطالعه، عناصر REE شسته شدهاند.
مقاله پژوهشی
افشین زهدی؛ محمد حسین آدابی
چکیده
توالی کربناتی سازند تلهزنگ به سن ائوسن پیشین- میانی عمدتاً از روزنداران کفزی بزرگ (مانند نومولیت و آلوئولینا) به همراه ذرات اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر تشکیل شده است. در این سازند بر مبنای فراوانی و توزیع روزنداران و دیگر اجزای موجـــود در رخــسارههای مخــتلـــف، ژرفای حوضه رسوبی و در نتیجه نوع زیر محـیط حوضه رسوبی دیرینه (sub-paleoenvironment) ...
بیشتر
توالی کربناتی سازند تلهزنگ به سن ائوسن پیشین- میانی عمدتاً از روزنداران کفزی بزرگ (مانند نومولیت و آلوئولینا) به همراه ذرات اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر تشکیل شده است. در این سازند بر مبنای فراوانی و توزیع روزنداران و دیگر اجزای موجـــود در رخــسارههای مخــتلـــف، ژرفای حوضه رسوبی و در نتیجه نوع زیر محـیط حوضه رسوبی دیرینه (sub-paleoenvironment) تعیین شده است. بررسی رخسارهها منجر به شناسایی 10 رخساره میکروسکوپی وابسته به 4 کمربند رخسارهای پهنه کشندی، لاگون، پشتههای سدی و دریای باز شده است. نبود رسوبات دوباره نهشته شده و رخسارههای ریفی، تغییرات تدریجی رخسارهها و نیز گسترش وسیع پهنههای کشندی نشان میدهد که نهشتههای کربناتی سازند تلهزنگ به احتمال قوی در یک سکوی کربناتی از نوع رمپ نهشته شده است. با توجه به فراوانی و تنوع بالای روزنداران کفزی بزرگ در سازند تلهزنگ میتوان برای این نهشتهها از اصطلاح سیستم رمپ کربناتی حاوی روزنداران فراوان استفاده کرد. مقایسه زمینشیمی عنصری و ایزوتوپی بین اجزاء زیستی (روزنداران کفزی) و اجزاء نازیستی (میکرایت) در کربناتهای سازند تلهزنگ حاکی از شرایط نزدیک تعادلی، تأثیر کمتفریق زیستشناختی و اثرات جنبشی مانند سرعت رشد و یا عوامل ناشناخته دیگر است، و به همین دلیل مقدار دمای محاسبه شده آب دریا بر اساس سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در کربناتهای زیستی با دمای اندازهگیری شده نمونههای نازیستی (میکرایت) تقریباً مشابه است. مطالعات سنگنگاری و زمینشیمیایی نشان میدهد که نهشتههای کربناتی سازند تلهزنگ تحتتأثیر دیاژنز ضعیف جوی در یک محیط دیاژنزی بسته همراه با نسبت پایین تبادلات آب به سنگ (water/rock interaction) قرار گرفتهاند.
مقاله پژوهشی
بهزاد تخم چی؛ حسین معماریان؛ حسین احمدی نوبری؛ بهزاد مشیری
چکیده
درزهنگاری در پروژههای اکتشاف نفت و معدن، مطالعات ساختگاهی و زمینشناسی، اهمیت فوقالعادهای دارد. به طور معمول، بسته به هدف از مطالعه درزهها، ویژگیهای مختلفی از آنها به صورت برجا برداشت میشود. برای مثال در مطالعات مخزن، علاوه بر ویژگیهای ساختاری، بررسی میزان بازشدگی و پرشدگی درزهها و شبکه ارتباطی آنها، برای مدلسازی ...
بیشتر
درزهنگاری در پروژههای اکتشاف نفت و معدن، مطالعات ساختگاهی و زمینشناسی، اهمیت فوقالعادهای دارد. به طور معمول، بسته به هدف از مطالعه درزهها، ویژگیهای مختلفی از آنها به صورت برجا برداشت میشود. برای مثال در مطالعات مخزن، علاوه بر ویژگیهای ساختاری، بررسی میزان بازشدگی و پرشدگی درزهها و شبکه ارتباطی آنها، برای مدلسازی جریان سیال، اهمیت ویژهای دارد. اما از آنجا که درزهها ماهیت پیچیدهای دارند، اغلب شناخت آنها بدون ردهبندی ممکن نیست. لذا توجه به این نکته ضروری است که در ردهبندی درزهها، از کلیه ویژگیهای تأثیر گذار در تفسیر نتایج ردهبندی استفاده شود. این در حالیست که به صورت متداول، حداکثر دو ویژگی شیب و جهت شیب، برای ردهبندی درزهها مورد استفاده قرار میگیرند و دیگر ویژگیها، نادیده گرفته میشوند. در این مقاله، روشی جدید برای ردهبندی درزهها ارائه شده است.
برای بررسی کارایی و مزیت روش جدید، یک مجموعه مصنوعی از درزهها، شامل 8 دسته درزه ساخته شده است و برای هر درزه، 4 ویژگی شیب، جهت شیب، میزان پُرشدگی و نوع پُرکننده در نظر گرفته شده است، به گونهای که جدایش دسته درزهها بر اساس ویژگیهای شیب و جهت شیب ناممکن باشد. سپس برنامههایی برای استفاده از روش ردهبندی بیزین (Bayesian)، نوشته شده و در فضای 4 بُعدی نسبت به ردهبندی دادههای مصنوعی اقدام شده است. به این ترتیب اثبات شده که با دقت بسیار مطلوبتری، کلیه 8 دسته درزه را میتوان از هم تفکیک کرد.
مقاله پژوهشی
میر علی اصغر مختاری؛ حسین معینوزیری؛ محمد رضا قربانی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری ...
بیشتر
توده نفوذی کمتال در شمال باختری ایران، استان آذربایجان شرقی و در مجاورت مرز ایران و جمهوری ارمنستان واقع شده است. این توده دربرگیرنده یک بخش اسیدی با ترکیب مونزوگرانیت و یک بخش حدواسط- بازی متشکل از سنگهای مونزونیت، مونزودیوریت، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و گابرو است. عدسیهای کوچک با ترکیب گابرو، در حاشیه جنوب خاوری توده نفوذی کمتال، در داخل بخش کوارتزمونزونیتی وجود دارند. بخش اسیدی در بخش حد واسط- بازی نفوذ کرده است. بخش اسیدی و بخش حد واسط دارای ماهیت کلسیمی- قلیایی با پتاسیم بالا بوده، در حالی که عدسیهای گابرویی ماهیت تولئیتی دارند.سنگهای اسیدی و حد واسط، متاآلومین بوده و در زمره گرانیتوییدهای نوع I قرار میگیرند. تغییرات عناصر کمیاب خاکی نمونههای اسیدی و حدواسط، یک الگوی غنی از LREE با نسبت بالای LREE/HREE را نشان میدهند. تفاوت این دو بخش در مقدار غنیشدگی از MREE است. شباهت تغییرات عناصر کمیاب در این دو بخش، میتواند بیانگر ارتباط زایشی آنها باشد. در نمودارهای عنکبوتی عناصر کمیاب همه فازهای توده نفوذی کمتال، بیهنجاری منفی Nb و Ti مشاهده میشودکه نشانگر محیطهای فرورانشی است. مقایسه فراوانی عناصر ناسازگار سنگهای منطقه مورد مطالعه با تغییرات این عناصر در گرانیتوییدهای محیطهای مختلف زمینساختی، بیانگر تشابه آنها با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی آند است. همچنین، نمودارهای تفکیک محیطهای زمینساختی گرانیتوییدها، بیانگر ارتباط گرانیتوییدهای کمتال با کمان آتشفشانی (VAG) بوده که در نتیجه فرورانش صفحه اقیانوسی نوتتیس به زیر سکوی قارهای قفقاز بهوجود آمدهاند.
مقاله پژوهشی
اسماعیل اشرف پور؛ سعید علیرضایی؛ کوین انسدل
چکیده
محدوده طلای ارغش در بخش خاوری زون سبزوار واقع است. پیسنگ این زون، شامل سنگهای دگرگونی پرکامبرین و رسوبات برقارهای پالئوزوییک و مزوزوییک است. پیسنگ به وسیله کمپلکسهای افیولیتی کرتاسه بالایی و سنگهای آذرین و رسوبی ترشیری پوشیده میشود. محدوده ارغش شامل پنج سامانه رگهای طلا (Au-I تا Au-V) و یک رگه ...
بیشتر
محدوده طلای ارغش در بخش خاوری زون سبزوار واقع است. پیسنگ این زون، شامل سنگهای دگرگونی پرکامبرین و رسوبات برقارهای پالئوزوییک و مزوزوییک است. پیسنگ به وسیله کمپلکسهای افیولیتی کرتاسه بالایی و سنگهای آذرین و رسوبی ترشیری پوشیده میشود. محدوده ارغش شامل پنج سامانه رگهای طلا (Au-I تا Au-V) و یک رگه حاوی Sb است که در سنگهای آتشفشانی سیلیسی تا حدواسط، توف، گرانیت و دیوریت ترشیری وجود دارند. شدیدترین دگرسانی به فاصله یک تا پنج متری حاشیه رگهها محدود میشود که غالباً شامل آرژیلیک شدید است. این دگرسانی توسط دگرسانی آرژیلیک یا پروپیلیتیک ضعیف تا متوسط در بر گرفته میشود. کانهزایی به طور عمده به صورت رگهای صورت گرفته است. میانگین عیار طلا در رگهها 7/0 گرم در تن است. پیریت کانی سولفیدی اصلی در کانسنگ هیپوژن و شامل چهار نسل مختلف است: 1) پیریت بیوجه تا وجهدار و ریزدانه تا درشتدانه (Py-I) که عموماً در زمینه کوارتز رگهای پراکنده است و به صورت محلی با کانیهایی مانند کالکوپیریت، مارکاسیت، تتراهدریت-تنانتیت و آرسنوپیریت همراه است. ذرات طلای آزاد همراه با این نسل از پیریت تشکیل شدهاند؛ 2) پیریت فرامبوییدی (Py-II) که تا 960 گرم در تن طلا دارد؛ 3) رورشدیهای پیریت آرسنیکی (Py-III) بر روی پیریت وجهدار تا بیوجه نسل اول. این نسل از پیریت تا 1980 گرم در تن طلا دارد. طلا در ساختار پیریت فرامبوییدی و آرسنیکی میتواند به صورت ذرات نانوی طلا و محلول جامد ناپایدار وجود داشته باشد؛ 4) پیریت عقیم، بیوجه، پرکننده شکستگی و تأخیری (Py-IV). فرایندهای سوپرژن باعث اکسیدشدن انواع پیریت به اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن در بالای سطح ایستایی شدهاند. دمای همگن شدن میانبارهای سیال موجود در کوارتز، غالبا در محدوده دمای 285-279 درجه سانتیگراد قرار میگیرد. دمای ذوب یخ از 1/0- تا 2/3- درجه سانتیگراد متغیر است که منطبق بر شوری بین 2/0 تا 3/5 درصد وزنی معادل NaCl است. دمای همگن شدن میانبارهای سیال موجود در کلسیت بین 313-169 درجه سانتیگراد و شوری آنها بین 7/0 تا 9/1 درصد وزنی معادل NaCl است. شوری سیالها به طور کلی پایین است و این امر توسط کانیشناسی کانسنگ و محتوی فلزی آن نیز تأیید میشود. روند دمای همگن شدن- شوری، با ترکیبی از فرایندهای جوشش یک سیال غنی از گاز و نیز آمیختگی (رقیق شدن) یک سیال شورتر و داغتر با سیالی با شوری و دمای پائینتر سازگار است. نهشت طلا در اثر این فرایندها و همین طور واکنش سیالهای کانهدار با کمرسنگها صورت گرفته است. ویژگیهای زمینشناختی، بافت کانسنگ، کانیشناسی کانسنگ و دگرسانی و دادههای دماسنجی میکروسکوپی بیانگر کانهزایی از نوع اپیترمال تیپ فلزات قیمتی با سولفیدیشدن پایین است.
مقاله پژوهشی
محمدرضا قائمقامیان؛ آزاده فریدونی
چکیده
هـدف از مطالعـه حاضـر، برآورد سـاخـتـار سرعتی مـوج برشی در شهر بم با استفـاده از برداشـتهای آرایـهای میـکروترموراست. به این منظور، اندازهگیریهای میکروترمور در یک آرایـه دایـرهای دو گانه در ساختگاهی در جنـوب خاور شهـر بم انجام شد. با تحلیـل دادهها بر مبنای روش ضرایب خود همبستـگی مکانی (SPAC)، منحنی پاشش موج ریلی موجود در میدان ...
بیشتر
هـدف از مطالعـه حاضـر، برآورد سـاخـتـار سرعتی مـوج برشی در شهر بم با استفـاده از برداشـتهای آرایـهای میـکروترموراست. به این منظور، اندازهگیریهای میکروترمور در یک آرایـه دایـرهای دو گانه در ساختگاهی در جنـوب خاور شهـر بم انجام شد. با تحلیـل دادهها بر مبنای روش ضرایب خود همبستـگی مکانی (SPAC)، منحنی پاشش موج ریلی موجود در میدان موج میکروترمورها در بازه بسامدی 3/2-6/1هرتز استخراج شد. سپس با بهکارگیری الگوریتم برگشتی ژنتیک، ساختار سرعتی موج Sدر ساختگاه مورد مطالعه تا ژرفای 400 متر برآورد شد. نتایج حاصل از این مطالعه، همبستگی خوبی با دادههای درون چاهی موجود دارد و نشان میدهد که روش SPAC با توجه به ارائه برآوردهای قابل اعتماد از ساختار سرعتی موج S، ژرفای نفوذ زیاد، سهولت برداشت ، تحلیل سریع دادهها، صرفه اقتصادی و غیر تخریبی بودن مکمل یا جایگزین مناسبی برای روشهای متداول تعیین نیمرخ VS است.
مقاله پژوهشی
محمد هادی داودی؛ محمود فاطمی عقدا
چکیده
پایدارسازی ترانشههای طبیعی و دامنههای مستعد لغزش از نظر ایمنی شهروندان، حفظ محیط زیست، مهندسی رودخانه و منابع طبیعی حائز اهمیت است. استفاده از ریشه درختان به منظور تقویت تودههای خاک از راهکارهای مناسبی است که مورد توجه محققان بسیار قرار گرفته است. در این تحقیق ، اثر توأم قطر و تراکم ریشه بر مقاومت برشی خاک مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
پایدارسازی ترانشههای طبیعی و دامنههای مستعد لغزش از نظر ایمنی شهروندان، حفظ محیط زیست، مهندسی رودخانه و منابع طبیعی حائز اهمیت است. استفاده از ریشه درختان به منظور تقویت تودههای خاک از راهکارهای مناسبی است که مورد توجه محققان بسیار قرار گرفته است. در این تحقیق ، اثر توأم قطر و تراکم ریشه بر مقاومت برشی خاک مورد بررسی قرار میگیرد. هجده آزمایش برش مستقیم برجا در خاک دارای ریشه درخت بید (biddow) انجام و نتایج آن با خاک بدون ریشه مقایسه شد. پارامتر جدیدی به نام "شاخص قطر-تراکم ریشه" (RDDI) تعریف شد که بازتاب کننده پراکنش قطر و تراکم ریشه در خاک است. نتایج نشان داد که با افزایش RDDI چسبندگی ظاهری خاک و در نتیجه مقاومت برشی خاک زیاد و بالعکس زاویه اصطکاک داخلی خاک کاهش مییابد، اما از آنجا که میزان این تغییرات قابل ملاحظه نیست در مجموع مقاومت برشی توده مسلح شده به ریشه افزایش مییابد. در پایان به منظور استفاده مهندسان طراح، روابط کاربردی برای محاسبه مقاومت برشی افزوده شده به خاک ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
سوسن ابراهیمی؛ یوان مینگ پن؛ سعید علیرضایی؛ محمود مهرپرتو
چکیده
سامانه رگهای اپیترمال طلادار شرفآباد در شمال باختر ایران و در زون ماگمایی البرز-آذربایجان واقع است. سنگ میزبان اصلی رگههای طلادار، توف، برش و آندزیت پورفیری ائوسن است. دگرسانی شامل یک زون سیلیسی است که بیشتر به سمت خارج به زون آرژیلیک و پروپیلیتیک منتهی میشود. کانهزایی بهطور عمده به رگهها و رگچههای سیلیسی و سیلیسی-کربناتی ...
بیشتر
سامانه رگهای اپیترمال طلادار شرفآباد در شمال باختر ایران و در زون ماگمایی البرز-آذربایجان واقع است. سنگ میزبان اصلی رگههای طلادار، توف، برش و آندزیت پورفیری ائوسن است. دگرسانی شامل یک زون سیلیسی است که بیشتر به سمت خارج به زون آرژیلیک و پروپیلیتیک منتهی میشود. کانهزایی بهطور عمده به رگهها و رگچههای سیلیسی و سیلیسی-کربناتی محدود بوده و توسط زونهای گسلی کنترل شده است. هجده رگه معدنی تشخیص داده شده که طول و عرض آنها به ترتیب از 10 تا 1000 متر و از 5/0 تا 15 متر متغیر است. کانی اصلی پیریت همراه با مقادیری کالکوپیریت، اسفالریت و گالن است. طلا به صورت دانههای پراکنده و میکروسکوپی در پیریت و سیلیس و در مرز دانههای کالکوپیریت، اسفالریت و گالن قرار دارد. سیلیس بهصورت کوارتز خاکستری، کوارتز سفید، کوارتز شفاف، اوپال، کالسدونی و مقدار کمی آمتیست است. بر اساس مطالعات کانیشناسی و روابط بافتی، چهار مرحله قابلتشخیص است: پیش از کانهزایی، کانهزایی، پس از کانهزایی و سوپرژن، که طلا و کانیهای سولفیدی فلزهای پایه در مرحله کانهزایی تشکیل شدهاند. دادههای میانبارهای سیال از اسفالریت و کوارتز خاکستری مربوط به مرحله اصلی کانهزایی، کربنات، و کوارتز شفاف و آمتیست مربوط به مرحله آخر به دست آمده است. میانبارهای سیال در کوارتز خاکستری نشان میدهند که کانهزایی در دامنه دمای 170- 270 درجه سانتیگراد و شوری1– 7/8درصد وزنی معادلNaCl صورت گرفته است. میانبارهای موجود در اسفالریت، معرف دمای همگن شدن 215- 265 درجه سانتیگراد و شوری 8/10- 3/15 درصد وزنی معادل NaCl هستند. میانبارهای سیال در کربنات، در گستره دمایی 160-250 درجه سانتیگراد و شوری 5/1-8/3 درصد وزنی NaCl تشکیل شده است. مقادیر کمی آمتیست در مرحله آخر بهطور محلی ایجاد شده است که با طلا و فلزهای قیمتی همراه نیست. میانبارهای سیال در این آمتیست، معرف دمای همگن شدگی 173-203 درجه سانتیگراد و شوری 5/3–5/9 درصد وزنی NaCl هستند. همراهی میانبارهای غنی از مایع و غنی از بخار در برخی نمونههای کوارتز و اسفالریت نشان میدهد که جوشش رخ داده است. رخداد جوشش توسط شواهد بافتی مانند برشهای گرمابی، کلسیت تیغهای و آدولاریا تأیید میشود. دادههای میانبارهای سیال نشان میدهد که کانیسازی طلا و فلزهای پایه، در ژرفای میانگین 400 متری زیر سطح ایستابی دیرینه تشکیل شده است. چیرگی دگرسانی آرژیلیک حدواسط، همراهی طلا با کانیهای سولفیدی فلزهای پایه و شوری متوسط میانبارهای سیال در شرفآباد، نمایانگر یک سامانه اپیترمال طلا- نقره و غنی از فلزهای پایه از نوع سولفیدی شدن حدواسط است.
مقاله پژوهشی
لیلا کریمی دهکردی؛ بهزاد وثوقی؛ یحیی جمور
چکیده
در این مقاله، یک شبکه GPS برای مطالعه پارامترهای مکانیکی گسل طراحی میشود. الگوی کشسان مورد استفاده، تابعی از پارامترهای مکانیکی گسل واقع در یک محیط کشسان و همگن است. پارامترهای مورد نظر عمق قفل شدگی و سرعت لغزش گسل است. با ذکر چند نمونه عددی، اثر فاصله ایستگاههای شبکه از خط گسل بر دقت برآورد پارامترهای فوق بررسی شدهاست. نتایج ...
بیشتر
در این مقاله، یک شبکه GPS برای مطالعه پارامترهای مکانیکی گسل طراحی میشود. الگوی کشسان مورد استفاده، تابعی از پارامترهای مکانیکی گسل واقع در یک محیط کشسان و همگن است. پارامترهای مورد نظر عمق قفل شدگی و سرعت لغزش گسل است. با ذکر چند نمونه عددی، اثر فاصله ایستگاههای شبکه از خط گسل بر دقت برآورد پارامترهای فوق بررسی شدهاست. نتایج نمونه عددی نشان میدهد که فقط با تغییر محل ایستگاهها در یک شبکه فرضی، دقت تعیین عمق قفلشدگی و سرعت لغزش گسل به ترتیب از به مقدار بهبود مییابد.
مقاله پژوهشی
سید محمد میرحسینی؛ جمشید شهاب پور؛ محمدهادی فرپور
چکیده
چندین دوره اندازهگیری pH باران در مناطق مجاور کارخانه ذوب مس سرچشمه کرمان در پاییز 84 تا بهار 86 ، وقوع بارش اسیدی در این مناطق را نشان داد که به نظرمیرسد علت آن خروج حجم زیاد گاز SO2 از دودکشهای کارخانه باشد.
این مقاله به اثر این بارشها بر وضعیت سه عنصر سدیم، پتاسیم و روی موجود درخاکهای منطقه (خاکهای نابالغ)، میپردازد. ...
بیشتر
چندین دوره اندازهگیری pH باران در مناطق مجاور کارخانه ذوب مس سرچشمه کرمان در پاییز 84 تا بهار 86 ، وقوع بارش اسیدی در این مناطق را نشان داد که به نظرمیرسد علت آن خروج حجم زیاد گاز SO2 از دودکشهای کارخانه باشد.
این مقاله به اثر این بارشها بر وضعیت سه عنصر سدیم، پتاسیم و روی موجود درخاکهای منطقه (خاکهای نابالغ)، میپردازد. به این منظور، عملیات آزمایشگاهی شبیهسازی باران اسیدی بر روی ستونهای دست نخورده خاک (50 سانتیمتر طول و 6 سانتیمتر قطر) با محلولهای اسیدی با 6/5 =pH، 1/4 و 1/3 صورت گرفت. میانگین بارندگی سالانه منطقه (mm370) به مدت 31 روز بر روی 12 ستون خاک برداشت شده از 4 نقطه در اطراف کارخانه ریخته شد. زهاب خارج شده، از انتهای ستونهای خاک جمعآوری و پس از تجزیه شیمیایی مقدار عناصر مورد نظر در آن تعیین شد. ضمن اینکه پس از عصارهگیریهای خاص از خاکهای مورد آزمایش، مقدار سدیم و پتاسیم تبادلپذیر و محلول، مقدار قابل جذب و محلول عنصر روی، همچنین میزان اسیدیته، ظرفیت تبادل کاتیونی و مقدار آهک خاک در 3 عمق 15-0، 30-15و 50-30 سانتیمتر مورد سنجش قرار گرفت و با مقدار این پارامترها قبل از عملیات شبیهسازی مقایسه گردید. نتایج حاصل نشان داد که مقدار بهنسبت زیاد آهک موجود در خاکهای منطقه اثر بارشهای اسیدی را کاهش میدهد. با این وجود، بارانهای اسیدی علاوه بر شستن بخشی از این عناصر، مقادیر سدیم و پتاسیم تبادلی را کاهش میدهند؛ درحالیکه موجب افزایش شکل انحلال پذیر این فلزها میشوند. همچنین مشخص شد که مقدار حل شده و قابل جذب عنصر روی در خاکهای مورد آزمایش در نتیجه تأثیر بارانهای اسیدی افزایش مییابد.
مقاله پژوهشی
یوسف رضائی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ فریبرز وزیری
چکیده
با توجه به این که یخچالها و برفچالهای کشور از منابع طبیعی اصلی و مهم آب شیرین ایران هستند، بنابراین شناسایی، مطالعه و حفاظت از این منابع ضروری به نظر میرسد. منظور از شناسایی و مطالعه یخچالهای طبیعی، برآورد پارامترهای مختلف یخچالی نظیر بیشترین وکمترین ارتفاع، مساحت و محیط، موقعیت خط برف و... است. با توجه به مشکلات مطالعه ...
بیشتر
با توجه به این که یخچالها و برفچالهای کشور از منابع طبیعی اصلی و مهم آب شیرین ایران هستند، بنابراین شناسایی، مطالعه و حفاظت از این منابع ضروری به نظر میرسد. منظور از شناسایی و مطالعه یخچالهای طبیعی، برآورد پارامترهای مختلف یخچالی نظیر بیشترین وکمترین ارتفاع، مساحت و محیط، موقعیت خط برف و... است. با توجه به مشکلات مطالعه این مناطق از طریق پژوهش میدانی و اندازهگیری مستقیم از نظر هزینه وسختی کار، کمک و بهرهگیری از فناوری سنجش از دور بسیار مفید است. در این تحقیق، به منظور بررسی و مطالعه یخچال طبیعی خرسان در زردکوه بختیاری و شناسایی و برآورد پارامترهای مهم یخچال طبیعی از تصاویر ماهوارهای Aster وIRS ، عکسهای هوایی و مدل ارتفاعی رقومی منطقه با دقت بالا برای محاسبه پارامترهای مختلف یخچال طبیعی استفاده شد. با بهکارگیری الگوریتمهای مختلف طبقهبندی نظارت نشده بر روی تصاویر Aster، قسمتهای مختلف یخچال طبقهبندی و مرزبندی شد همچنین برای شناسایی قسمتهای مختلف یخچال، شامل یخلخت، برف یخزده سالهای قبل و برف تازه یخزده از فضای عارضه و منحنی طیفی یخ و برف و برای شناسایی حفرههای مکش بر روی سطح یخچال از عکسهای هوایی منطقه استفاده شد. در نهایت با استفاده از مدل ارتفاعی رقومی و تصویر تلفیقی و استفاده از اطلاعات بهدست آمده از روشهای طبقهبندی و تفسیر چشمی، مرز یخچال و پیشانی و حد بالای آن استخراج شد و نقشه قدیمی یخچالهای منطقه بهروز گردید.
مقاله پژوهشی
حمید نظری؛ ژان فرانسوا ریتز
چکیده
گسل طالقان در کرانه جنوبی دره طالقان در فاصله 50 کیلومتری از تهران بزرگ قرار دارد. از این گسل بهطور معمول بهعنوان یک گسل فشارشی با شیب بهسوی جنوب یاد میشود. گسل طالقان یکی از بزرگترین عوامل تهدید لرزهای برای شهرهای گستره تهران و کرج با جمعیتی نزدیک به12 میلیون نفر است که میتواند عامل بسیاری از زمینلرزههای کهن و ویرانگر ...
بیشتر
گسل طالقان در کرانه جنوبی دره طالقان در فاصله 50 کیلومتری از تهران بزرگ قرار دارد. از این گسل بهطور معمول بهعنوان یک گسل فشارشی با شیب بهسوی جنوب یاد میشود. گسل طالقان یکی از بزرگترین عوامل تهدید لرزهای برای شهرهای گستره تهران و کرج با جمعیتی نزدیک به12 میلیون نفر است که میتواند عامل بسیاری از زمینلرزههای کهن و ویرانگر چون زمینلرزه 958 میلادی با بزرگای نسبی 7/7 در این ناحیه بهشمار رود. در راستای بررسیهای ریختزمینساخت و جنبش جوان بر روی این گسل، تلفیقی از دادههای حاصل از تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و مدل رقومی زمین بهکار گرفته شد. از جمله دستاوردهای این پژوهش برای نخستین بار معرفی شاخهای جنبا از گسل طالقان است که در گذشته در قالب گسلی ناجنبا و کهن به نقشه در آمده بود. بررسیهای دقیق و بزرگ مقیاس میدانی در راستای این پاره از گسل طالقان امکان اندازهگیری جابهجایی قائم و افقی را بر روی این گسل فراهم آورد که نشانگر تغییر در سازوکار فشاری به برشی-کششی در راستای این گسل است. نسبت جابهجایی تجمعی افقی به قائم اندازهگیری شده از ستیغی در میانه گسل، متناسب با سازوکار چپگرد و نرمال برابر 0/5 – 5/2 است. مقادیر برآورد شده از ویژگیهای هندسی گسل طالقان چون راستای گسل، شیب و زاویه افت آن در بخش خاوری برابر 105، 60 و 40 درجه است که نشانگر وجود گسلی با سازوکار و لغزش راستالغز چپگرد و نرمال در این بخش از البرز مرکزی است.