فردین موسیوند؛ ابراهیم راستاد؛ محمدهاشم امامی؛ جان پیتر؛ میشاییل سولومون
چکیده
کانسار سولفید تودهای آتشفشانزاد مس- روی- نقره نوع پلیتیک مافیک یا Besshi بوانات (جیان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در منطقه بوانات قرار دارد. کانهزایی بهصورت دو افق چینهشناسی کانهدار در توالی آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده مجموعه سوریان و در گسترهای به طول بیش از 35 کیلومتر بهصورت ناپیوسته رخ داده است. بهطور کلی از دید چینهشناسی ...
بیشتر
کانسار سولفید تودهای آتشفشانزاد مس- روی- نقره نوع پلیتیک مافیک یا Besshi بوانات (جیان) در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در منطقه بوانات قرار دارد. کانهزایی بهصورت دو افق چینهشناسی کانهدار در توالی آتشفشانی- رسوبی دگرگون شده مجموعه سوریان و در گسترهای به طول بیش از 35 کیلومتر بهصورت ناپیوسته رخ داده است. بهطور کلی از دید چینهشناسی از کمرپایین به کمربالا، 4 رخساره کانسنگ در پیکرههای معدنی کانسار بوانات تشخیص داده شد که عبارتند از 1) رخساره رگه- رگچهای یا استرینگر (stringer)؛ 2) رخساره مجموعه دهانهای (vent complex)؛ 3) رخساره ماده معدنی لایهای- نواری (bedded-banded)؛ 4) رسوبات گرمابی- بروندمی آهن و منگنزدار (hydrothermal-exhalative sediments). مواد معدنی دارای بافت و ساخت گوناگون اولیه و ثانویه هستند؛ هر چند که بیشتر ساخت و بافتهای اولیه در طی دگرگونی و دگرشکلی از بین رفتهاند. بافتهای اولیه باقیمانده شامل بافتهای تودهای و نیمهتودهای، نواری، برشی، دانهپراکنده و رگه- رگچهای هستند. در رخساره استرینگر و بهویژه رخساره مجموعه دهانهای، کالکوپیریت جانشین دیگر کانیها بهویژه پیریت شده است که نشاندهنده هجوم یک سیال داغ غنی از مس به ماده معدنی تودهای غنی از پیریت بوده و به نام فرایند پالایش پهنهای (zone refining) معروف است. در کانسار بوانات پهنهبندی فلزی و کانیشناسی نیز دیده میشود. انواع دگرسانی ها در کانسار بوانات به ترتیب از مرکز کانه زایی به سمت کناره ها عمدتا" شامل سیلیسی، کوارتز-کلریتی، کلریتی، کلریتی- کربناتی و کلریتی-سریسیتی بوده که پهنه بندی واضحی دارند. بر اساس مطالعات الکترون میکروپروب (EPMA)، کلریتهای کمرپایین از نوع غنی از آهن میباشند. وجود مقادیر زیاد پیروتیت در کانسار بوانات میتواند به دلیل فوگاسیته پایین اکسیژن و گوگرد، و وجود کلینوکلر زیاد در پهنههای دگرسانی نیز میتواند نشاندهنده pH پایین (میان 3/4 و 3/5) برای سیال کانه ساز باشد. مقادیر زیاد مس و روی و مقادیر کم سرب در کانسار بوانات و نتایج مطالعات میانبارهای سیال روی رگههای کوارتزی کانهدار پهنه استرینگر، نشاندهنده بالا بودن دمای سیال کانهساز (300 تا 350 درجه سانتیگراد) است. بر پایه مطالعات انجام گرفته، سیال کانهساز در بوانات از نوع سیالهای داغ، احیایی و اسیدی بوده که وارد حوضههای محبوس دریایی شده و مواد معدنی از آن نهشته شده است.
فردین موسیوند؛ ابراهیم راستاد؛ محمدهاشم امامی؛ جان پیتر
چکیده
انواع گوناگونی از نهشتههای سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) در بخشهای شمالی و جنوبی پهنه سنندج- سیرجان تشکیل شدهاند که از مهمترین آنها میتوان کانسارهای مس- روی- نقره بوانات (نوع پلیتیک مافیک یا Besshi)، مس- روی سرگز (نوع بایمدال مافیک یا Noranda) و روی- سرب- مس چاهگز (نوع سیلیسیکلاستیک فلسیک یا Bathurst) در بخش جنوبی و کانسار سولفید تودهای ...
بیشتر
انواع گوناگونی از نهشتههای سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) در بخشهای شمالی و جنوبی پهنه سنندج- سیرجان تشکیل شدهاند که از مهمترین آنها میتوان کانسارهای مس- روی- نقره بوانات (نوع پلیتیک مافیک یا Besshi)، مس- روی سرگز (نوع بایمدال مافیک یا Noranda) و روی- سرب- مس چاهگز (نوع سیلیسیکلاستیک فلسیک یا Bathurst) در بخش جنوبی و کانسار سولفید تودهای غنی از طلای باریکا (نوع بایمدال فلسیک یا Kuroko) را در بخش شمالی نام برد. مقایسه این نهشتهها و بررسی ارتباط تشکیل آنها با فرایندهای تکتونو- ماگمایی در این پهنه نشاندهنده تشکیل آنها در حوضههای کافتی درون کمانی مرتبط با فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر صفحه قارهای ایران در دوران مزوزوییک است. دلیل اصلی رخداد انواع گواناگون VMS در این پهنه، میتواند در ارتباط با تحول و تکامل ماهیت ماگما و حوضهای کافتی درون کمانی باشد. مقایسه این نهشتهها با همدیگر از دید برخی ویژگیها مانند سنگهای درونگیر و توالی میزبان و همبود (پاراژنز) کانیشناسی نشان میدهد که نهشتههای بوانات و سرگز با کانسار چاه گز تفاوتهای آشکاری دارند که بهنظر میرسد دلیل اصلی این تفاوتها ترکیب ماگمایی متفاوت یعنی فلسیک بودن ترکیب اصلی سنگهای آتشفشانی در توالی منطقه چاهگز و مافیک بودن آنها در توالیهای میزبان مناطق بوانات و سرگز باشد. ایجاد و گسترش کافت کمانی در مناطق بوانات و سرگز در مراحل آغازین قرار دارد در حالی که کافت درون کمانی در منطقه چاهگز به بلوغ رسیده است و این دلیل اصلی تفاوت در ماهیت ماگما و نوع کانهزایی VMS در این مناطق است. پهنه سنندج- سیرجان (بهویژه بخش جنوبی آن) به دلیل میزبانی انواع گوناگون و بزرگترین و بیشترین ذخایر VMS شناخته شده در ایران، جذابترین پهنه ساختاری برای اکتشاف این نهشتهها است.
فردین موسیوند؛ ابراهیم راستاد؛ محمدهاشم امامی؛ جان پیتر؛ میشائیل سولومون
چکیده
کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در 60 کیلومتری جنوب شهربابک، در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در درون توالی آتشفشانی- رسوبی بایمودال و دگرگون شده ژوراسیک میانی رخ داده است. کانهزایی با شکل هندسی اغلب چینهسان و لایهای و صفحهای شکل و در چندین افق چینهای خاص بههمراه رسوبات بروندمی (exhalites) در واحدهای 1،2 ...
بیشتر
کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در 60 کیلومتری جنوب شهربابک، در پهنه سنندج- سیرجان جنوبی و در درون توالی آتشفشانی- رسوبی بایمودال و دگرگون شده ژوراسیک میانی رخ داده است. کانهزایی با شکل هندسی اغلب چینهسان و لایهای و صفحهای شکل و در چندین افق چینهای خاص بههمراه رسوبات بروندمی (exhalites) در واحدهای 1،2 و 3 رخ داده است که در واحدهای 1 و 2 بهصورت رخدادهای معدنی متعدد و در واحد 3 بهصورت کانسار چاهگز و تعدادی رخداد معدنی است. سنگهای میزبان کانهزایی به ترتیب اهمیت، متاتوف ریولیتی، متاپلیت توفی و متاریولیت هستند. بافت ماده معدنی به صورت تودهای، نیمه تودهای، نواری، لامینه، دانه پراکنده و رگه – رگچهای است. پاراژنز کانسنگ شامل کانیهای اولیه پیریت، اسفالریت، گالن، کالکوپیریت، تتراهدریت، آرسنوپیریت، بورنیت و پیروتیت و کانیهای ثانویه از جمله کوولیت، کالکوسیت، مالاکیت، سروسیت و اسمیتسونیت بوده و کانیهای باطله بیشتر سریسیت، کوارتز، کلریت، کلسیت و باریت است. دگرسانیهای سنگ دیواره بهطور عمده شامل دگرسانی سریسیتی و کلریتی و به مقدار کمتر دگرسانیهای کربناتی و سیلیسی است. سنگهای میزبان دگرسان شده در اثر دگرگونی و دگرشکلی دچار برگوارگی شده و به همراه ماده معدنی دچار چینخوردگی و گسلش شده و بافتها و فابریکهای کاتاکلاستیک، پیوستگاه سه گانه، سایه فشاری و کنگرهای (کرنیولیشن) و بودیناژ در آنها گسترش یافته است. بر اساس مطالعات زمینشناسی، کانیشناسی، ژئوشیمی و دگرسانی، کانهزایی روی- سرب- مس در منطقه چاهگز در اثر فعالیتهای آتشفشانی زیردریایی در یک حوضه کافتی کمانی، بهصورت سولفید تودهای آتشفشانزاد (VMS) نهشته شده و سپس به همراه سنگهای درونگیر توسط فازهای کوهزایی کیمرین جوان و لارامید و رویدادهای جوانتر دچار دگرشکلی و دگرگونی ناحیهای در حد رخساره شیست سبز شده است. این کانهزایی بر اساس مقایسه آن با نهشتههای مشابه جهانی، بیشترین شباهت را به تیپ سیلیسیآواری فلسیک مثل کانسارهای منطقه معدنی باتورست (Bathurst) کانادا و کمربند پیریتی ایبریا اسپانیا و پرتغال دارد که برای اولین بار در ایران معرفی میشود.