مینا بویری کناری؛ ابراهیم راستاد؛ محمد محجل؛ علی ناکینی؛ معصومه حقدوست
چکیده
کانسار روی- سرب- (نقره) تپهسرخ با سنگ میزبان سیلتستون، دولومیت و توف به سن کرتاسه زیرین در بخش شمالی رشته ایرانکوه در جنوب اصفهان قرار دارد. کانیهای سولفیدی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن، تتراهدریت، پیریت و به مقدار کمتر کالکوپیریت، بورنیت و مارکازیت است. کانیهای باطله بیشتر شامل دولومیت، کوارتز و باریت است. رخسارههای سولفیدی ...
بیشتر
کانسار روی- سرب- (نقره) تپهسرخ با سنگ میزبان سیلتستون، دولومیت و توف به سن کرتاسه زیرین در بخش شمالی رشته ایرانکوه در جنوب اصفهان قرار دارد. کانیهای سولفیدی در این کانسار شامل اسفالریت، گالن، تتراهدریت، پیریت و به مقدار کمتر کالکوپیریت، بورنیت و مارکازیت است. کانیهای باطله بیشتر شامل دولومیت، کوارتز و باریت است. رخسارههای سولفیدی دیده شده در این کانسار را میتوان بر پایه ساخت و بافت و موقعیت قرارگیری آنها نسبت به گسل عادی همزمان با رسوبگذاری به رخسارههای رگه- رگچهای، لایهای و تودهای دستهبندی کرد. دگرسانی دولومیتی- سیلیسی، از دگرسانیهای اصلی دیده شده به همراه کانهزایی سولفیدی است. بیشترین شدت دگرسانی و کانهزایی سولفیدی همراه آن در مجاورت گسل عادی رخ داده است. بهطوری که با دور شدن از گسل از شدت دگرسانی و کانهزایی کاسته میشود. مطالعات ژئوشیمیایی گویای آن است که سیال کانهدار ماهیت اکسیدان دارد که پس از رسیدن به واحدهای میزبان دارای مواد آلی، احیا شده و عناصر همراه آن بهصورت سولفید نهشته شدهاند. مطالعه عناصر فرعی و کمیاب موجود در فازهای سولفیدی در رخسارههای کانیایی مختلف نشاندهنده آن است که سیال کانهدار، یک سیال واحد با ترکیب شیمیایی مشابه بوده است. حضور بافتهایی چون پیریت فرامبوییدال، چینخوردگی سیلتستون حاوی مواد آلی همراه با لامیناسیون سولفیدی در رخساره سولفیدی لایهای غنی از مواد آلی و ساختارهای دیاژنزی مانند لودکست در سیلتستون میزبان نمایانگر رخداد کانهزایی در زمان رسوبگذاری- دیاژنز است. در حالیکه کانهزایی در سنگ میزبان دولومیت ناحیهای به دلیل رخداد جانشینی دولومیت گرمابی در دولومیت ناحیهای، در دیاژنز کمژرفا صورت گرفته است. بنابراین کانسار تپهسرخ با توجه به داشتن ویژگیهایی از جمله تشکیل در محیط زمینساختی کششی، وجود سنگ میزبان سیلتستونی و دولومیتی و رخداد انواع رخسارههای سولفیدی رگه- رگچهای، لامینه و تودهای، همانند کانسارهای نوع سدکس است.
مصطفی ابولی پور؛ ابراهیم راستاد؛ نعمتالله رشیدنژاد عمران
چکیده
منطقه معدنی مس کشکوییه در زیرپهنه دهج- ساردوییه از کمان ماگمایی ارومیه- دختر و در ناحیه کرمان قرار دارد. در این منطقه پنج معدن به نامهای پلنگی، چشمه خضر، تله دزی، اقبالی و عابدینی فعال هستند. شکل هندسی و ژئومتری ماده معدنی در این معادن چینهکران و سنگ درونگیر آنها آندزیت پورفیرپیروبیتومندار با سن ائوسن است. در این کانسارها، ...
بیشتر
منطقه معدنی مس کشکوییه در زیرپهنه دهج- ساردوییه از کمان ماگمایی ارومیه- دختر و در ناحیه کرمان قرار دارد. در این منطقه پنج معدن به نامهای پلنگی، چشمه خضر، تله دزی، اقبالی و عابدینی فعال هستند. شکل هندسی و ژئومتری ماده معدنی در این معادن چینهکران و سنگ درونگیر آنها آندزیت پورفیرپیروبیتومندار با سن ائوسن است. در این کانسارها، بورنیت، کالکوزیت و کالکوپیریت سولفیدهای اصلی مس هستند که با هماتیت همراهی میشوند. ساخت و بافت ماده معدنی بهصورت پرکننده فضای خالی، دانه پراکنده، رگه - رگچه ای و جانشینی است. محیط زمین ساختی کانسارهای مس منطقه کشکوییه با توجه به بررسیهای ژئوشیمیایی صورت گرفته یک محیط کششی است که همزمان با رخداد فرورانش در پشت کمان زیرپهنه دهج- ساردوییه تشکیل شده است. مقادیر مس، سرب و نقره در سنگ درونگیر آندزیت پورفیری بدون کانهزایی حداکثر تا ppm 600 میرسد. میکروترمومتری سیالهای درگیر در این کانسارها منشأ احتمالی سیالهای کانهساز را شورابههای حوضهای نشان میدهد. معادن فعال مس در منطقه کشکوییه شباهتهای زیادی را از نظر کانیشناسی، عناصر همراه، سنگ میزبان، ساخت و بافت، ژئومتری و ژنز با یکدیگر و با کانسارهای تیپ مانتو در دنیا نشان میدهند. رخداد این تیپ کانهزایی مس در منطقه کشکوییه رفسنجان نشانگر اهمیت فرایندهای وابسته به سنگهای آتشفشانی در کانهزایی مس، افزون بر فرایندهای مرتبط با پلوتونیسم مولد کانهزایی سیستمهای پورفیر در زیرپهنه دهج- ساردوییه است. حضور پیروبیتومن در سنگ میزبان آندزیت پورفیری کانسارهای مس منطقه کشکوییه سبب شده است تا این کانسارها در زمره کانسارهای مس با میزبان آندزیت پیروبیتومندار در جهان قرار گیرند. تعداد این نوع کانسارهای تیپ مانتو در دنیا محدود است و به طور عمده در شیلی قرار دارند. مشابه با دیگر کانسارهای تیپ مانتو در دنیا، دو فاز مهم برای رخداد کانهزایی در این کانسارها قابل جدایش است. فاز اول شامل فرایندهایی است که سبب تشکیل پیریت و پیروبیتومن در زمینه سنگ آندزیت پورفیر شده و شرایط محیط احیایی را در آن ایجاد کرده است. فاز دوم مربوط به ورود سیالهای اکسیدان غنی از مس است که سبب جانشینی سولفیدهای مس و هماتیت به جای پیریت و پیروبیتومن فاز اول شده و کانهزایی مس را موجب شده است.
سامان قادری؛ ابراهیم راستاد؛ نعمتاله رشیدنژاد عمران
چکیده
کانهزایی تنگستن (مس- طلا) کانسار چاه پلنگ جنوبی، در بخش میانی بلوک یزد، بهصورت رگه- رگچهای در پهنههای گسلی عادی قطع کننده ماسهسنگها و شیلهای سازند شمشک (ژوراسیک پیشین) رخ داده است. رگه- رگچههای کانهدار بر حسب پاراژنز کانهها، نوع کانیهای کوارتز و رنگ و بافت آنها به چهار نوع 1) رگه- رگچههای کوارتز شیری- سفید دارای آپاتیت ...
بیشتر
کانهزایی تنگستن (مس- طلا) کانسار چاه پلنگ جنوبی، در بخش میانی بلوک یزد، بهصورت رگه- رگچهای در پهنههای گسلی عادی قطع کننده ماسهسنگها و شیلهای سازند شمشک (ژوراسیک پیشین) رخ داده است. رگه- رگچههای کانهدار بر حسب پاراژنز کانهها، نوع کانیهای کوارتز و رنگ و بافت آنها به چهار نوع 1) رگه- رگچههای کوارتز شیری- سفید دارای آپاتیت نسل اول- فلدسپار پتاسیم، 2) رگه- رگچههای کوارتز سفید- آپاتیتدار نسل دوم، 3) رگه- رگچههای کوارتز- هماتیت و 4) رگه- رگچههای تأخیری کربناتی تقسیم میشوند. کانه اصلی تنگستن در کانسار چاه پلنگ جنوبی ولفرامیت است که همراه با رگه- رگچههای نوع 1 رخ داده است. بلورهای ولفرامیت غنی از آهن بوده و بیشتر ترکیب فربریتی دارند. شیلیت به عنوان کانه بعدی تنگستن در کانسار چاه پلنگ جنوبی در 2 نسل رخ داده و غنیشدگی قابل توجهی از آرسنیک از خود نشان میدهد. شیلیت نسل 1 بهصورت همرشد با ولفرامیت در رگه- رگچههای نوع 1، و شیلیت نسل 2 به صورت جانشینی در حاشیه ولفرامیت، درون شکستگیهای کوارتز و همراه با فازهای آرسنیکدار، در رگه- رگچههای نوع دوم رخ داده است. طلا در کانسار چاه پلنگ جنوبی بهصورت ادخالهای ریز و یا بهصورت همرشد با شیلیتهای نسل 2 تشکیل شده است. سولفیدهای فلزات پایه و آهن، کبالتیت، نیکلین، سولفیدهای مس- نیکل- آهن و بیسموت طبیعی نیز از دیگر کانههای تشکیل شده در رگه- رگچههای نوع دوم هستند. رگه- رگچههای نوع سوم کوارتز- هماتیت و نوع چهارم کربناتی بدون کانهزایی تنگستن (مس- طلا) هستند. سیالهای کانهدار در کانسار چاه پلنگ جنوبی دارای شوری پایین و اسیدی بوده و تحت تأثیر واکنش با سنگهای دیواره، سبب فروشویی فلزات قلیایی و گسترش دگرسانی کلریتی در آنها شدهاند. الگوی عناصر REE در رگه- رگچههای نوع اول و دوم، تحت تأثیر حضور کانیهای آپاتیت و شیلیت (جذب کننده عناصر MREE) بهصورت محدب رو به پایین (بیشترین تحدب در محل عنصر Sm) و در رگه- رگچههای نوع سوم به دلیل نبود کانیهای یادشده محدب رو به بالاست. الگوی مسطح عناصر REE در رگه- رگچههای نوع اول در نتیجه حضور کانی ولفرامیت است. رگه- رگچههای کانهدار نسبت به عناصر LREE دارای غنیشدگی هستند. تنگستن در کانسار چاه پلنگ جنوبی شبیه کانسارهای تنگستن نوع رگهای، دارای همبستگی مثبت با بیسموت و بدون همبستگی با قلع و مولیبدن است. طلا نیز همبستگی مثبت با تنگستن، بیسموت و آرسنیک دارد. ترکیب ایزوتوپی اکسیژن سیالهای کانهساز که کوارتزهای شیری- سفید، کوارتز سفید و ولفرامیت از آن تهنشست پیدا کردهاند، بهترتیب برابر با 7.91-8.61‰، 5.86-6.76‰ و 3.44-6.94‰ است. بر پایه مطالعات ایزوتوپی اکسیژن، منشأ اولیه سیالهای کانهدار ماگمایی بوده که در اثر آمیختگی پیشرونده با آبهای جوی محتوای فلزی خود را در رگه- رگچهها تهنشست دادهاند.
سجاد مغفوری؛ ابراهیم راستاد؛ فردین موسیوند
چکیده
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین در منطقه نوده که میزبان کانیزایی مس(روی) سولفید تودهای میباشد از چهار واحد سنگی(Unit1,Unit2, Unite3,Unit4) تشکیل شده است. کانیزایی مس (روی) در واحد 2 و در دو افق مجزا رخ داده است. این واحد سنگی از گدازه الیوین بازالت و ماسهسنگ سیلتی توفی از تشکیل شده است. کانسار نوده، دارای سه رخساره کانسنگی استرینگر زون، ...
بیشتر
توالی آتشفشانی- رسوبی کرتاسه پسین در منطقه نوده که میزبان کانیزایی مس(روی) سولفید تودهای میباشد از چهار واحد سنگی(Unit1,Unit2, Unite3,Unit4) تشکیل شده است. کانیزایی مس (روی) در واحد 2 و در دو افق مجزا رخ داده است. این واحد سنگی از گدازه الیوین بازالت و ماسهسنگ سیلتی توفی از تشکیل شده است. کانسار نوده، دارای سه رخساره کانسنگی استرینگر زون، تودهای و لایهای می باشد. این کانسار دارای منطقهبندی ژئوشیمیایی قوی جانبی از رخساره کانسنگ تودهای به سمت رخساره کانسنگ لایهای (کاهش عیار ماده معدنی، کاهش نسبت Cu:Zn، افزایش نسبت Ba:Zn و افزایش میزان Fe و Mn) و منطقهبندی قائم، بهویژه در رخساره کانسنگ تودهای (افزایش نسبتهای Cu:Fe، Cu:Ti به سمت بالای کانسار همراه با کاهش Cu:Zn) است. مطالعات لیتوژئوشیمیایی نشان میدهد بیشینه عیار مس مربوط به رخساره کانسنگ تودهای و در حدود2/11 درصد است که به سمت رخساره کانسنگ لایهای میزان آن کاهش مییابد، این عیار در کانسنگ لایهای بین 4 تا 5 درصد در تغییر است. عیار مجموع فلزات پایه (Cu+Zn+Pb) در کانسار نوده همواره در رخساره کانسنگ تودهای بیشتر از زون استرینگر و رخساره کانسنگ لایهای است. عواملی مانند تغییر نسبت تولیدات گرمابی نسبت به ترکیبات رسوبی، تغییر دما، Eh و pH، رخداد فرایند پالایش در رخساره کانسنگ تودهای و غالب بودن فرایندهای رسوبی در رخساره کانسنگ لایهای این نوع منطقه بندی را کنترل مینمایند.