لیلا صالحی؛ ایرج رسا؛ سعید علیرضایی؛ احمد کاظمی مهرنیا
چکیده
کانسار مس معدن بزرگ در 130 کیلومتری خاور شاهرود و در محدوده معدنی عباسآباد قرار دارد. این محدوده، شامل کمربندی از سنگهای آتشفشانی- آذرآواری، همراه با میانلایههای رسوبی با راستای شمال خاور- جنوب باختر، در برگیرنده 8 کانسار مس است. سنگهای آتشفشانی این محدوده، بهطور چیره شامل تراکیآندزیت، تراکیآندزیت- بازالت و تراکیبازالت ...
بیشتر
کانسار مس معدن بزرگ در 130 کیلومتری خاور شاهرود و در محدوده معدنی عباسآباد قرار دارد. این محدوده، شامل کمربندی از سنگهای آتشفشانی- آذرآواری، همراه با میانلایههای رسوبی با راستای شمال خاور- جنوب باختر، در برگیرنده 8 کانسار مس است. سنگهای آتشفشانی این محدوده، بهطور چیره شامل تراکیآندزیت، تراکیآندزیت- بازالت و تراکیبازالت به سن ائوسن است. این سنگها، ماهیت شوشونیتی تا پتاسیم بالا دارند و از دید جایگاه زمینساختی در موقعیت کمان حاشیه فعال قارهای جای میگیرند. سنگ درونگیر این کانسار، سنگهای تراکیآندزیت با بافت پورفیریک تا مگاپورفیریک، گلومروپورفیریک و بادامکی است. بر پایه مشاهدات صحرایی، مطالعات میکروسکوپی، طیفسنجی رامان و XRD، دو نوع دگرسانی ناحیهای و محلی در واحدهای آتشفشانی دیده میشود. دگرسانی پروپیلیتیک شاخص دگرسانی ناحیهای است و در همه سنگهای آتشفشانی و آذرآواری دیده میشود. دگرسانی محلی، مرتبط با کانهزایی مس است و با دگرسانیهای کلسیمی، سیلیسی، سریسیتی و کلریتی مشخص میشود. کانهزایی مس، ساده و چینهکران است. بافت کانسنگ، دانه پراکنده، داربستی و رگه- رگچهای است و کانیسازی بهصورت پر کردن فضاهای خالی و همینطور جانشینی صورت گرفته است. بر پایه مطالعات میکروسکوپی و دادههای EPMA، کانیهای گروه کالکوسیت شامل کالکوسیت، ژورلئیت، آنیلیت، دیژنیت و کوولیت هستند، کانههای اصلی این کانسار به شمار میآیند که با بورنیت و پیریت همراهی میشوند. کوولیت، مالاکیت، آزوریت، کریزوکولا و گوتیت، کانیهای ثانویه و کوارتز، زئولیت، کلریت، اپیدوت، کلسیت و کالسدونی، کانیهای غیرفلزی هستند. برای تشکیل این کانسار، دو مرحله گرمابی اولیه و مرحله غنیشدگی ثانویه- اکسایش پیشنهاد میشود. بر پایه مطالعات میانبارهای سیال، دمای همگنشدگی میان 90 تا 268 (با میانگین 176) درجه سانتیگراد است. دامنه تغییرات شوری میان 4/3 تا 22 (با میانگین 2/13) درصد وزنی نمک طعام به دست آده است. چگالی سیال میان 8/0 تا 1/1 است. ژرفای به دام افتادن میانبارهای سیال در این کانسار کمتر از 200 متر و فشار حاکم در طی تشکیل کانسنگ، کمتر از 50 بار بوده است. کانسار معدن بزرگ، بر پایه ویژگیهای زمینشناسی، کانیشناسی، بافت و ساخت کانسنگ و دادههای حاصل از میانبارهای سیال قابل مقایسه با کانسارهای مس نوع مانتو است که از برخی مجموعههای آتشفشانی مزوزوییک و سنوزوییک دنیا گزارش شده است.
معصومه علیمحمدی؛ سعید علیرضایی؛ مجید قادری؛ دانیل کنتاک
چکیده
کمان ماگمایی سنوزوییک ارومیه- دختر، میزبان اصلی ذخایر مس± مولیبدن± طلای نوع پورفیری در ایران است. تمرکز اصلی این ذخایر، در بخش جنوبی این کمان رخ داده است که با نام کمربند مس کرمان شناخته میشود. محدودههای اکتشافی درآلو و سرمشک در بخش جنوبی کمربند کرمان و در امتداد یک پهنه گسلی با روند شمال باختر- جنوب خاور با طول 10 کیلومتر ...
بیشتر
کمان ماگمایی سنوزوییک ارومیه- دختر، میزبان اصلی ذخایر مس± مولیبدن± طلای نوع پورفیری در ایران است. تمرکز اصلی این ذخایر، در بخش جنوبی این کمان رخ داده است که با نام کمربند مس کرمان شناخته میشود. محدودههای اکتشافی درآلو و سرمشک در بخش جنوبی کمربند کرمان و در امتداد یک پهنه گسلی با روند شمال باختر- جنوب خاور با طول 10 کیلومتر و عرض 5/0 تا 1 کیلومتر قرار گرفتهاند. در این دو محدوده، روانههای گدازه آندزیتی- بازالتی و بازالتی و نیز سنگهای آذرآواری ائوسن، مورد هجوم تودههای نفوذی گرانودیوریتی گرانولار ائوسن پایانی- الیگوسن و تودههای تونالیتی- گرانودیوریتی پورفیری میوسن قرار گرفتهاند. همه این واحدها توسط دایکهای پس از کانیسازی با ترکیب دیاباز، آندزیت و ریولیت قطع شدهاند. هر دو نوع سنگهای آتشفشانی و نفوذی، گرایش زمینشیمیایی کالکآلکالن دارند؛ گروه نخست بیشتر متاآلومین و گروه دوم پرآلومین هستند. در نمودار بهنجار شده با مقادیر گوشته اولیه و کندریت، همه واحدهای سنگی غنیشدگی آشکاری در عناصر لیتوفیل درشتیون و عناصر خاکی کمیاب سبک نسبت به عناصر با شدت میدان بالا و عناصر خاکی کمیاب سنگین نشان میدهند. این الگوی توزیع، همراه با بیهنجاریهای منفی نیوبیم، تانتالم و تیتانیم، از ویژگیهای ژئوشیمیایی ماگمای مرتبط با محیطهای فرورانش است. تودههای تونالیتی بیشترین تفریق را دچار شدهاند، که با نسبت Lan/Ybn میان81/7 تا 21/18 مشخص میشود. این نسبت در سنگهای آتشفشانی برابر با 52/1 تا 16/5 است که نشانگر تفریق پایین ماگمای مادر آنهاست. تودههای گرانیتوییدی با نسبت Lan/Ybn میان 61/6 تا 56/7 مشخص میشوند. ویژگیهای زمینشیمیایی تودههای نفودی هر دو منطقه درآلو و سرمشک، نشانگر سهم بیشتر رسوبات و مواد پوستهای در ناحیه ذوب، در مقایسه با سیالهای آزاد شده از تختال فرورونده است. ماگمای مادر سنگهای آتشفشانی، کمترین تأثیر را از مواد پوستهای پذیرفته است و ممکن است تنها کمی متأثر از سیالهای آزاد شده از تختال فرورونده شده باشد. ویژگیهای زمینشیمیایی سنگهای آتشفشانی و نفوذی در محدوده مورد مطالعه، نشانگر گذار از محیط کمان جزیرهای در پالئوسن- ائوسن به محیط کمان حاشیه قارهای در نئوژن است که این مسئله با دادههای مربوط به برخی نقاط دیگر کمربند کرمان هماهنگ است.
مرتضی عینعلی؛ سعید علیرضایی؛ رونالد بکر
چکیده
سامانه پورفیری باغخشک در بخش جنوبی کمربند ماگمایی سنوزوییک ارومیه-دختر جای گرفته است.کانیسازی مس در باغخشک با دو توده نفوذی نیمهژرف دیوریتی- مونزودیوریتی و گرانودیوریتی همراه است که در سنگهای آتشفشانی آندزیتی نفوذ کردهاند. هر دو توده نفوذی توسط سیالهای گرمابی به مجموعههای دگرسانی پتاسیک، فیلیک و پروپیلیتیک دگرسان ...
بیشتر
سامانه پورفیری باغخشک در بخش جنوبی کمربند ماگمایی سنوزوییک ارومیه-دختر جای گرفته است.کانیسازی مس در باغخشک با دو توده نفوذی نیمهژرف دیوریتی- مونزودیوریتی و گرانودیوریتی همراه است که در سنگهای آتشفشانی آندزیتی نفوذ کردهاند. هر دو توده نفوذی توسط سیالهای گرمابی به مجموعههای دگرسانی پتاسیک، فیلیک و پروپیلیتیک دگرسان شدهاند. کانیسازی در باغخشک، به شکل استوکورکهای کوارتز- سولفید و همچنین سولفیدهای افشان در این دو توده نفوذی و نیز به مقدار کمتر در سنگهای آتشفشانی میزبان رخ داده است. در سامانه پورفیری باغخشک، دو نوع رگچه کوارتز شناسایی شده است: 1) رگچههای کوارتز+کالکوپیریت+پیریت± مولیبدنیت (رگچههای کانهدار یا بارور)؛ و 2) رگچههای کوارتز± پیریت (رگچههای نابارور). تودههای نفوذی باغخشک در نمودار بهنجارشده نسبت به گوشته اولیه، با غنیشدگی در عناصر لیتوفیل بزرگیون و عناصر خاکی کمیاب سبک، نسبت به عناصر با شدت میدان بالا و عناصر خاکی کمیاب سنگین، و نیز فروافتادگی در محل عناصر Ti، Nb و Ta مشخص میشوند که از ویژگیهای شاخص کمانهای ماگمایی مرتبط با فرورانش است. در نمودارهای تفکیک جایگاه زمینساختی، تودههای نفوذی باغخشک در محیط کمان قارهای قرار میگیرند. سه نوع اصلی میانبار سیال در رگچههای کوارتز کانهدار شناسایی شده است: میانبارهای غنی از بخار باشوری پایین (8-4 درصد جرمی معادل نمک)، میانبارهای چندفازی با شوری بالا (35-5/32 درصد جرمی معادل نمک) و میانبارهای غنی از مایع با شوری به نسبت پایین (10-4درصد جرمی معادل نمک). میانبارهای غنی از بخار، دماهای همگنی میان 326 تا 434 درجه سانتیگراد دارند و بیشتر اندازهگیریها میان 380 تا 420 درجه سانتیگراد است. تجزیه ریزطیفنمایی لیزر رامان (Laser Raman Microspectroscopy) حضور گاز کربن دیوکسید و بلورهای نوزاد کالکوپیریت را در میانبارهای غنی از بخار تأیید کرده است. میانبارهای چندفازی غالباً در گستره دمای 300 تا 375 درجه سانتیگراد به فاز مایع همگن شدند. میانبارهای غنی از مایع، دماهای همگنشدگی میان 150 تا 384 درجه سانتیگراد دارند و بیشتر اندازهگیریها میان 250-200 درجه سانتیگراد و 375-300 درجه سانتیگراد است. شوری و دمای همگنشدگی میانبارهای سیال کوارتز در رگچههای نابارور، بهترتیب 4- 5/0 درصد جرمی معادل نمک و 240-200 درجه سانتیگراد اندازهگیری شده است. دادههای میانبار سیال نشان از آن دارد که مس با یک سیال غنی از بخار یا فوق بحرانی داغ (420-380 درجه سانتیگراد)، دارای کربن دیوکسید، و نه چندان شور (8-4 درصد جرمی معادل نمک) در سامانه وارد شده است. کاهش دما در شوری ثابت از میانبارهای غنی از بخار به میانبارهای غنی از مایع در رگچههای کانهدار، پیشنهاد میکند که سرد شدن عامل کنترلکننده مهمی در فرایند کانیسازی بهصورت استوکورک و افشان بوده است. در مرحلههای پسین فعالیت گرمابی، سیالهای گرمابی با شوری پایین و فقیر از مس، سبب تشکیل رگچههای فراوان نابارورکوارتز-پیریت شده است.