حسین مهدی زاده؛ یحیی جمور
چکیده
امروزه با گسترش استفاده از سامانه تعیین موقعیت جهانی (GPS) این امکان فراهم شده که بتوان ارتفاع ژئودتیک هر نقطه را نسبت به بیضوی مرجع به سادگی با کمترین زمان و هزینه تعیین کرد. با وجود مزایای روش نوین ترازیابی با GPS در برابر ترازیابی سنتی، دسترسی به ارتفاع ارتومتریک نقاط با این روش محدودیتهایی دارد. نکته اساسی در این خصوص وجود اختلاف ...
بیشتر
امروزه با گسترش استفاده از سامانه تعیین موقعیت جهانی (GPS) این امکان فراهم شده که بتوان ارتفاع ژئودتیک هر نقطه را نسبت به بیضوی مرجع به سادگی با کمترین زمان و هزینه تعیین کرد. با وجود مزایای روش نوین ترازیابی با GPS در برابر ترازیابی سنتی، دسترسی به ارتفاع ارتومتریک نقاط با این روش محدودیتهایی دارد. نکته اساسی در این خصوص وجود اختلاف میان سطح مبنای ارتفاعی ترازیابی سنتی (ژئویید) و سطح مبنای ارتفاعی GPS (بیضوی) است که باید اثر آن در ترازیابیهای نسبی مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به جنبههای مختلف روش ترازیابی با GPS برای کسب بیشترین دقت در مؤلفه ارتفاعی و مقایسه این روش (ترازیابی با GPS) با ترازیابی هندسی (یا ترازیابی سنتی) پرداخته میشود. برای بررسی و مطالعه ترازیابی با GPS و میزان دقت قابل حصول، از اطلاعات شبکه 55 کیلومتری فیزیکال ژئودزی و شبکه ژئودینامیک ایران در منطقه آذربایجان و اطلاعات نقاط ژئودزی جزیره قشم استفاده شده است. این اطلاعات در برگیرنده ارتفاعات ارتومتریک و ژئودتیک شبکه نقاط مورد استفاده است که در این پژوهش در 5 دسته با فواصل مختلف تقسیم و انتخاب شدهاند. برای محاسبه ارتفاع ژئویید از آخرین مدل ژئویید ملی جاذبی ایران (IRGeoid10) با دقت مطلق متوسط cm 26± و دقت نسبی متوسط ppm 8/2± استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر کاهش دقت اختلاف ارتفاع ترازیابی با GPS بر حسب افزایش طول خطوط مبناست. محاسبه متغیر k به عنوان معیاری برای تشخیص درجه ترازیابی، نشان میدهد که در حال حاضر ترازیابی با GPS در ایران دقتی معادل ترازیابی درجه 4 فراهم میسازد.
مرضیه طالبیان؛ مجید شاه پسندزاده؛ یحیی جمور؛ محمدرضا سپهوند؛ علیرضا عربپور
چکیده
بررسی دگرشکلیهای بینلرزهای مانند آهنگ لغزش گسلها بیشتر با استفاده از مطالعات ژئودزی، زمینشناسی زمینلرزهها، دیرینهلرزهشناسی و استفاده از الگوهای مکانیکی، تجربی و عددی امکانپذیر است. در این الگوسازیها با ایجاد ارتباط میان متغیرهای زمینلرزهای گسل و دادههای گردآوری شده از ایستگاههای GPS افزون بر تعیین ...
بیشتر
بررسی دگرشکلیهای بینلرزهای مانند آهنگ لغزش گسلها بیشتر با استفاده از مطالعات ژئودزی، زمینشناسی زمینلرزهها، دیرینهلرزهشناسی و استفاده از الگوهای مکانیکی، تجربی و عددی امکانپذیر است. در این الگوسازیها با ایجاد ارتباط میان متغیرهای زمینلرزهای گسل و دادههای گردآوری شده از ایستگاههای GPS افزون بر تعیین آهنگ لغزش گسل، امکان برآورد متغیرهای ژئودینامیکی دیگری مانند ستبرای لایه کشسان، دوره بازگشت زمینلرزهها، زمان بازگشتپذیری سستکره، زمان سپری شده از آخرین رویداد زمینلرزه و ژرفای قفلشدگی گسل نیز وجود دارد. پژوهش حاضر با استفاده از نمونهگیری تصادفی بوتاسترپ دادههای ژئودتیک مربوط به گسل شمال تبریز و الگوسازی عددی در محیط نرمافزاری R و Matlab، مقادیر متغیرهای لرزهای- ژئودینامیکی یاد شده را برآورد کرده است. بر این اساس، محدوده 1±5/6-4 میلیمتر در سال برای آهنگ لغزش گسل، 5 تا 25 کیلومتر برای ستبرای لایه کشسان، 160 تا 185سال برای زمان بازگشتپذیری سستکره، 650 تا 950 سال برای دوره بازگشت زمینلرزهها و 200 تا 1400 سال برای زمان سپری شده از آخرین رویداد زمینلرزه برای قطعه شمال باختری گسل به دست میآید. این الگوسازی در قطعه جنوب خاوری گسل شمال تبریز محدوده 1±5/5-5/3 میلیمتر در سال را برای آهنگ لغزش گسل، 8 تا 16 کیلومتر را برای ستبرای لایه کشسان، 220 تا 340 سال را برای زمان بازگشتپذیری سستکره، 750 تا 1050 سال را برای دوره بازگشت زمینلرزهها و 200 تا 1500 سال را برای زمان سپری شده از آخرین رویداد زمینلرزه نشان میدهد. مقادیر به دست آمده با نتایج کار دیگر پژوهشگران که از روشهای دیگری مانند دیرینهلرزهشناسی به برآورد متغیرهای زمینلرزهای گسل شمال تبریز پرداختهاند، سازگاری مناسبی را نشان میدهد.
امید معماریان سرخابی؛ یحیی جمور
چکیده
مطالعات ژئودینامیک در ایران بهطور جدی از سال 1377 با استقرار شبکههای موردی GPS برای پایش تغییرات پوسته زمین آغاز شد. پس از استقرار شبکه ژئودینامیک سراسری در سال 1385، هر ساله میدان سرعت ایستگاههای دائمی GPS این شبکه توسط سازمان نقشهبرداری کشور محاسبه و گزارش میشود. برای تولید سرعت نقاط ژئودتیک در هر نقطه دلخواه دیگر، به دلیل تراکم ...
بیشتر
مطالعات ژئودینامیک در ایران بهطور جدی از سال 1377 با استقرار شبکههای موردی GPS برای پایش تغییرات پوسته زمین آغاز شد. پس از استقرار شبکه ژئودینامیک سراسری در سال 1385، هر ساله میدان سرعت ایستگاههای دائمی GPS این شبکه توسط سازمان نقشهبرداری کشور محاسبه و گزارش میشود. برای تولید سرعت نقاط ژئودتیک در هر نقطه دلخواه دیگر، به دلیل تراکم پایین ایستگاههای دائمی GPSکشور، نیاز به ایستگاههای جدید با مشاهدات بیشتر یا استفاده از روشهای مدرن و هوشمند است. از آنجاکه ایجاد ایستگاههای جدید مستلزم صرف هزینه و زمان زیاد است، بنابراین بهکارگیری روشهای تخمین میتواند جایگزین مناسبی قلمداد شود. از جمله این روشها میتوان شبکههای عصبی مصنوعی را نام برد. مهمترین مزیتهای این روش یادگیری شبکهها، پردازش موازی و انعطافپذیری محاسبات است. بدین منظور در این پژوهش، با انتخاب 42 ایستگاه دائمی GPS در شمال باختر کشور، میدان سرعت منطقه با دو روش تخمین "پسانتشار خطای شبکههای عصبی مصنوعی" و "کالوکیشن" در دو مدل متفاوت برآورد و مقایسه شدند. نتایج حاصل نشان میدهند در مدل اول با تراکم ایستگاههای مرجع کمتر روش "پسانتشار خطای شبکههای عصبی مصنوعی" با جذر خطای میانگین مربعی در حدود 2± میلیمتر خاوری، 5/3 ± میلیمتر شمالی به علت دارا بودن جذر خطای میانگین مربعی کمتر، نسبت به روش "کالوکیشن" برتری دارد. همچنین در مدل دوم"پسانتشار خطای شبکههای عصبی مصنوعی" دارای جذر خطای میانگین مربعی در حدود 1± میلیمتر خاوری، 5/1± میلیمتر شمالی بوده و روشی جایگزین برای تخمین میدان سرعت نسبت به روشهای تخمین کلاسیک است.