رسوب شناسی
افشین کریم خانی بهادر؛ سادات فیض نیا؛ سید محسن آل علی؛ مهران آرین
چکیده
دریای کاسپین بزرگترین گستره آبی محصور در ناحیه قارهای سیاره زمین میباشد. برای تهیه داده های رسوب شناسی 98 ایستگاه برداشت نمونه سطحی از بستر دریا در محدوده فلات قاره ( بیشینه ژرفای 200 متر) بخش جنوبی دریای کاسپین و در امتداد سواحل ایران طراحی گردیده است. شاخصهایی همانند نوع و میزان بار رسوبی حمل شده به محیط رسوب گذاری، انرژی امواج ...
بیشتر
دریای کاسپین بزرگترین گستره آبی محصور در ناحیه قارهای سیاره زمین میباشد. برای تهیه داده های رسوب شناسی 98 ایستگاه برداشت نمونه سطحی از بستر دریا در محدوده فلات قاره ( بیشینه ژرفای 200 متر) بخش جنوبی دریای کاسپین و در امتداد سواحل ایران طراحی گردیده است. شاخصهایی همانند نوع و میزان بار رسوبی حمل شده به محیط رسوب گذاری، انرژی امواج و جریانهای دریایی و همچنین چگونگی تغییرات شیب بستر دریا در تولید و تنوع رخساره های رسوبی نهشتههای عهد حاضر نقش دارند. 9 رخساره رسوبی در نهشتههای سطحی این ناحیه بیشترین فراوانی را دارند و بهطور میانگین در رسوبات فلات قاره، 1 درصد وزنی ذرات درشتدانه، 25 درصد وزنی ذرات متوسط دانه و 74 درصد وزنی ذرات ریزدانه وجود دارد. زیر محیطهای رسوبی، پسکرانهای، پیشانی ساحلی، ناحیه انتقالی فراساحلی و فراساحلی قابلشناسایی هستند که ترکیب فراوانی رخسارههای رسوبی در پهنه پسکرانهای و پهنه پیشانی ساحلی بیشتر به شکل رخسارههای گروه ماسهای و در ناحیه انتقالی فراساحلی و ناحیه فراساحلی، بیشترین فراوانی را رخسارههای گروه گلی مشاهده می شود. بهطور عمومی دو رخساره رسوبی با ترکیب، گل باکمی گراول و گل از سایر رخسارههای دیگر فراوانی بیشتری دارند.
زمین ساخت
زینب تسلیمی؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سلگی؛ منوچهر قرشی
چکیده
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا ...
بیشتر
رشته کوههای البرز از خاور تا شمال باختری ایران مارپیچ وار دارای تغییرات زیادی در روند ساختاری شکل گرفته می باشد.رخدادهای دو فاز کوهزایی سیمرین و آلپی سبب تغییرات زیادی در حوضه رسوبی وپیچیدگی فراوان ساختاری این بخش شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل ساختارهای شکل گرفته در بخش خاوری البرز مرکزی از شمال باختر دامغان (حنوب تویه) تا جنوب ساری(گسل شمال البرز) بوده است. بررسی ها نشان می دهد که در پی کوتاه شدگی پوسته البرز در این منطقه چین ها الگوی آغازین خود را از دست داده و بسیاری از آنها مایل، خوابیده و یا چینهای جریانی یا کششی را به جهت جابه جا شدن یک یال آنها بر روی سطح گسل های راندگی کوچک زاوبه بصورت خوابیده را ساخته اند. از کنترل کننده های اصلی تنوع ساختاری این بخش از رشته کوه البرز گسل های راندگی فراوان می باشند. بیشترین نرخ دگرشکلی رشته کوه البرز در مرز البرز و ایران مرکزی پدید آمده است. بر پایه ویژگی های زمین شناسی و ساختاری، شکل گیری ساختارهای چین خورده در طی کوهزایی آلپی از زمان ائوسن پسین(37 میلیون سال) آغاز شده و بیشتر نرخ کوتاه شدگی و گسلش در میوسن پسین رویداده است. برآورد نرخ کوتاه شدگی در این بخش از البرز مرکزی 36.27 درصد و نرخ کوتاه شدگی این گستره نیز 0.93 میلیمتر در سال محاسبه گردیده است.
رسوب شناسی
زینب عالیشوندی؛ حسین رحیم پور بناب؛ علی کدخدایی؛ مهران آرین
چکیده
سازند سروک، واحدکربناته ضخیمی است که معرف سنگ نهشتههای کرتاسه میانی در کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. پتروگرافی مقاطع نازک این سازند در چاههای 4، 20 و 48، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در 3 زیرمحیط تالاب محدود، تالاب- دریای باز و پشته زیرآبی، در بخشهای داخلی یک پلاتفرم کربناته روقارهای نهشته شدهاند. با توجه به موقعیت ...
بیشتر
سازند سروک، واحدکربناته ضخیمی است که معرف سنگ نهشتههای کرتاسه میانی در کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. پتروگرافی مقاطع نازک این سازند در چاههای 4، 20 و 48، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در 3 زیرمحیط تالاب محدود، تالاب- دریای باز و پشته زیرآبی، در بخشهای داخلی یک پلاتفرم کربناته روقارهای نهشته شدهاند. با توجه به موقعیت چاههای مورد مطالعه، از سمت شرق به غرب، حوضه عمیقتر شده است. توالی دیاژنزی این سازند مربوط به دو بخش بالا و پایین مرز سنومانین- تورونین می باشد. نفوذ آبهای جوی در زیر این مرز و تاثیر فرآیند انحلال باعث گسترش تخلخل حفرهای و قالبی و در نتیجه بالا رفتن پتانسیل مخزنی این بخش شده است. در این مطالعه برای تعیین واحدهای جریان هیدرولیکی مخزن بنگستان میدان کوپال، از دادههای تخلخل و تراوایی حاصل از آنالیز مغزههای حفاری و روش نشانگر زون جریانی و همچنین متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. بر اساس نتایج این مطالعه شش واحد جریان هیدرولیکی تعیین شده که واحدهای جریانی 1 و 2 بهترین کیفیت مخزنی و به سمت واحد جریانی 6 پتانسیل مخزنی کاهش می یابد. همچنین برای تعیین توزیع واحدهای مختلف مخزنی و غیرمخزنی از متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. با استفاده از این روش سه بخش مخزنی و غیرمخزنی شناسایی و تفکیک شده اند. فرآیندهای دیاژنزی (انحلال های گسترده جوی، شکستگی و دولومیتی شدن های مرتبط با استیلولیت) نقش مهمی در توزیع نهایی پارامترهای مخزنی در مخزن سروک میدان کوپال دارند.
زمین ساخت
زهرا محمدی اصل؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سلگی؛ طاهر فرهادی نژاد
چکیده
محدوده مورد مطالعه در بخش کوچکی از پهنه ساختاری کمان ماگمایی ارومیه – دختر در فاصله 60 کیلومتری جنوب قم و 12کیلومتری جنوب خاوری کهک واقع شده است. از آنجا که پهنه در دو برگه زمین شناسی کهک و آران به مقیاس 1:100000 واقع شده است در آغاز نقشه زمین شناسی 1:25000 تهیه و واحد های سنگی مشترک تفکیک گردید. در مرحله بعدی طی چند مرحله برداشت های میدانی ...
بیشتر
محدوده مورد مطالعه در بخش کوچکی از پهنه ساختاری کمان ماگمایی ارومیه – دختر در فاصله 60 کیلومتری جنوب قم و 12کیلومتری جنوب خاوری کهک واقع شده است. از آنجا که پهنه در دو برگه زمین شناسی کهک و آران به مقیاس 1:100000 واقع شده است در آغاز نقشه زمین شناسی 1:25000 تهیه و واحد های سنگی مشترک تفکیک گردید. در مرحله بعدی طی چند مرحله برداشت های میدانی 17 نمونه از سنگهای ولکانیکی منطقه جهت آنالیزهای شیمیایی XRF و ICP-Ms برداشت شده و اکسیدهای اصلی، عناصر سنگین و کمیاب آن مشخص گردید. بیشتر نمونه های آنالیز شده در سریهای کالک آلکالن و نمونه های کمتری در سری های تولئیتی جای گرفته اند. این نمونه ها همچنین در نمودارهای سنگ شناسی به ترتیب در محدوده سنگ های آندزیتی، داسیت، تراکی آندزیت و ریولیت قرار می گیرند. با توجه به بی هنجاری و میزان Nb در نمونه های منطقه می توان شکل گیری آنها را مربوط به فرآیند فرورانش دانست. از سوی دیگر تهی شدگی از Nb و Ti نیز ویژه ماگماتیسم در رابطه با فرورانش می باشد، چرا که در مناطق فرورانش سیالات آزاد شده از لیتوسفر فرورونده که از LILE غنی اند، در گوه گوشته ای افزایش می یابند. از آنجایی که در منطقه مورد بررسی سنگها ویژگی کالک آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا را نشان می دهند، می توان نتیجه گرفت که سنگهای منطقه مربوط به حاشیه فعال قاره ای مرتبط با فرورانش هستند.
زمین ساخت
سپیده رضابیک؛ عبدالله سعیدی؛ مهران آرین؛ علی سربی
چکیده
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ...
بیشتر
پهنه مورد مطالعه در بخش شمالی پهنه برخورد، جایی که نهشتههای ژرف بستر اقیانوس، مانده پوسته اقیانوس تتیس جوان (افیولیتها) و سنگهای رسوبی کربناته پوسته قارهای عربی(زاگرس چین خورده) در کنار هم رخنمون دارند. جای گیری این واحد در کنارهم نشانه یک سیستم تکتونیکی فشارشی دراز مدت از کرتاسه پسین تا زمان کنونی است. نتیجه این همگرایی زمین ساخت و ساختارهای پیچیدهای در این پهنه به وجود آورده است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاریخچه تنش در منطقه کرمانشاه در پهنه ساختاری زاگرس است. در این پژوهش برای تحلیل تنش گسلهای هم یوغ و گسلهای دارای خش لغز که نوع و سوی حرکت در آنها تعیین شده به کارگرفته شده است.این دادهها بیشتر روی واحدهای سنگ آهکی رادیولاریتی وشیلهای کرتاسه پسین جمع آوری شده است. برای شناخت و بررسی آرایش محورهای تنش در این پژوهش، برداشتهای ساختاری به روش مستقیم صحرایی صورت گرفته است. برداشتها شامل صفحات گسلی سطوح لغزش گسلی، درزهای هم یوغ و چین خوردگی هستند. الگوهای ثبت تنش در این پژوهش برای دادهها روش دو وجهی عمود بر هم است. در این پژوهش بیشتر گسلها دارای روند NW-SE با سازوکار فشارشی هستند. اما گسلهایی با سازو کار امتدادلغزی وجود دارد که امتداد آنها با گسل های فشارشی تفاوت دارد (NE-SW ). از طرف دیگر گسلهای نرمال جوان تر از گسل های فشارشی با امتداد یکسان در منطقه مورد مطالعه دیده شده است. با استفاده از روش دو وجهیهای عمود برهم موقعیت تنشهای اصلی در منطقه مورد پژوهش به ترتیب 059، 305 و 195 به دست آمده است.
زمین ساخت
محمدرضا سجادیان؛ منوچهر قرشی؛ الهه جوادی موسوی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
دوره 28، شماره 110 ، اسفند 1397، ، صفحه 299-306
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخصها بهوسیله نرمافزارهای ArcGIS، سنجش از دور (به عنوان ابزار شناسایی)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی اندکی بر روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش مفیدی باشد. بر اساس میانگین مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs)، پیچ و خم پیشانی کوه (Smf) و عامل تقارن توپوگرافی عرضی (T)، شاخص زمین ساخت فعال یا ( Index of active tectonics) Iat برای حوضه زهکشی کشفرود حاصل گردید. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد مطالعه نشان دهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 3) در زیر حوضههای 6, 10,13,14,21,22,23,24,28 و پهنههای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 2) در سایر زیرحوضههاست که بر روی گسلهای اصلی منطبق میباشند.
معصومه نبی لو؛ مهران آرین؛ پیمان افضل؛ احمد ادیب؛ احمد کاظمی مهرنیا
چکیده
مدلهای چند فرکتالی به عنوان ابزارهایی موثر برای تفکیک واحدهای زمینشناسی و نواحی کانهزایی از زمینه در سالهای اخیر استفاده شده است. در این مطالعه، مدل فرکتالی عیار- فاصله از ساختارهای گسلی اصلی (C-DMF) ارایه و توزیع معادن آهن شناختهشده در منطقه بافق برای یافتن سیمای کانهزایی آهن با توجه به فاصله از گسلهای پیسنگی، گسلهای ...
بیشتر
مدلهای چند فرکتالی به عنوان ابزارهایی موثر برای تفکیک واحدهای زمینشناسی و نواحی کانهزایی از زمینه در سالهای اخیر استفاده شده است. در این مطالعه، مدل فرکتالی عیار- فاصله از ساختارهای گسلی اصلی (C-DMF) ارایه و توزیع معادن آهن شناختهشده در منطقه بافق برای یافتن سیمای کانهزایی آهن با توجه به فاصله از گسلهای پیسنگی، گسلهای سطحی و درزههای اصلی بر اساس اطلاعات دورسنجی، ژئوفیزیک هوابردی و پیمایشهای صحرایی طبقهبندی شد. طبقه-بندی کانهزایی آهن بر اساس مدل C-DMF در دو برگه زمینشناسی 1:100،000 بهاباد و اسفوردی نشان میدهد که کانهزایی اصلی آهن ارتباط قوی با فاصله از گسلهای پیسنگی و اصلی دارد. بر این اساس فاصله کانهزایی آهن در حد آستانه عیاری میان 55% تا 60% در این منطقه کمتر از یک کیلومترنسبت به گسلهای پی-سنگی است .درحالی که چنین فاصله ای برای درزههای اصلی در همین حد آستانه عیاری در حد فاصل میان 1778 تا2344 متر و برای گسلهای زمینشناسی 1:100،000 برگههای بهاباد و اسفوردی، در دو حد آستانه عیاری میان 43 % تا 60% در حد فاصل میان 3162 تا 4365 متر میباشد. بنابراین این موضوع، نشان-دهنده یک ارتباط مثبت بین کانهزایی آهن و گسلهای پیسنگی می باشد . به بیان دیگر شواهد همجواری کانهزایی پر عیارآهن پرکامبرین با گسلهای پیسنگی، دال بر رویدادهای تکتونیکی همزمان با کافت است. در انتها لازم به ذکر است که مدل فرکتالی C-DMF ارائه شده در این تحقیق، میتواند کلیدی برای اکتشاف ذخایر معدنی ماگمایی و هیدروترمال باشد.
آذر خدابخشنژاد؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ علیاکبر متکان؛ عباس چرچی
چکیده
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است.محاسبه این شاخصها به وسیله نرمافزارهایArcGIS و سنجش از دور (RS)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است.این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی برروی فعالیت زمینساختی آن ...
بیشتر
شاخصهای زمینریختشناسی زمینساخت فعال ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است.محاسبه این شاخصها به وسیله نرمافزارهایArcGIS و سنجش از دور (RS)، در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است.این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی برروی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته مانند حوضه آبریز کارون بزرگ، میتواند روش نو و مفیدی باشد. حوضه آبریز رودخانه کارون بزرگ واقع در بخشهای میانی کمربند چینخورده – رانده شده زاگرس با راستای چیره شمال باختر - جنوب خاور در جنوب باختری ایران، یک پهنه بسیار ایدهآل برای آزمودن مفاهیم این شاخصها در پیشبینی فعالیت نسبی زمینساختی بر اساس بررسی سامانه رودخانهای یا جبهه کوهستان شناخته شد.بر اساس مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، نبود تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی(Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچوخم پیشانی کوه (Smf) شاخصی نهایی به نام شاخص زمینساخت فعال نسبی (Index of relative active tectonics; or Iat)حاصل میشود که ترکیبی از شاخصهای بالا بوده و سیماهای زمین را به چهار رده تقسیم میکند.پس از اندازهگیری شاخصها مشخصشد که پهنه کارون بزرگ دارای نرخهای متفاوتی از فعالیت زمینساختی است.بر اساس مقادیر بهدست آمده تصحیح شده برای شاخصIat منطقه مورد مطالعه در سه رده طبقهبندی میشود:رده 1 (24% پهنه با فعالیت نسبی خیلی بالا، مانند بخشهایی از خاور و مرکز یعنی در مناطقی که گسلهای راندگی اصلی زاگرس و فروافتادگی دزفول بیشترین تأثیر را دارند)، رده 2(63 %پهنه با فعالیت نسبی بالا، مانند بیشتر بخشهای خاوری، باختری، شمال و مرکز یعنی در مناطقی که نسبت به رده پیشین عملکرد گسلها کمتر است)، رده 3 (10% پهنه با فعالیت نسبی متوسط، یعنی در مناطقی که عملکرد گسلها کمترین تأثیر را دارد)، و بر این اساس پهنه ضعیف (رده 4) در حوضه آبریز کارون وجود ندارد.همچنین 1% از پهنه حوضه آبریز به علت قرارگیری در نواحی دشتهای ساحلی خوزستان و نبود امکان اندازهگیری شاخصها در این ردهبندی قرار نمیگیرد.
بابک طاهرخانی؛ حمید نظری؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین
چکیده
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید ...
بیشتر
گسل شمال قزوین با روند خاوری- باختری از 11 کیلومتری شمال قزوین میگذرد و در راستای آن سازند ائوسن کرج بر روی نهشتههای آبرفتی هزاردره (A) و سازند آبرفتی (B) رانده شده است. زمینلرزه تاریخی 1119 میلادی با بزرگای نسبی 5/6 منسوب به جنبش این گسل دانسته شده است. گسل شمال قزوین از دیدگاه لرزهزمینساختی فعال بوده و از این رو میتواند یک عامل تهدید زمینلرزهای برای استان قزوین به عنوان یکی از مراکز صنعتی کشور بهشمار آید. بررسیهای ریختزمینساختی و بررسیهای دقیق و بزرگ مقیاس میدانی در راستای بخش میانی این گسل امکان اندازهگیری جابهجاییهای افقی و قائم در اثر عملکرد جوان آن را فراهم کرد. میزان بیشینه وکمینه جابهجایی افقی و قائم اندازهگیری شده در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 1± 5 و 1 ± 5/4 متر است. ویژگیهای هندسی گسل شمال قزوین (راستای گسل، شیب و زاویه افت) در این بخش از گسل به ترتیب برابر با 090، 45 و 51 درجه برآورد شد. بر پایه پژوهشهای انجام شده گسل موسوم به گسل شمال قزوین گسلی است فشاری با شیب به سوی شمال که به همراه دیگر گسلهای پیرامون چون گسل نجمآباد به صورت سامانه گسلی پیشرونده با سازوکار چپگرد در دامنه جنوبی بخش باختری البرز مرکزی قابل مشاهده است.
محمد ناظمی؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ مهران آرین
چکیده
مطالعه ویژگیهای زمینریختی بادزنهای آبرفتی در پهلوهای باختری و خاوری کوهستان شتری واقع در خاور طبس دو دسته مختلف از این بادزنها را آشکار میسازد. دسته اول از این بادزنها کهنتر و دارای گسترش بیشتری هستند و رأس آنها در پای کوهستان شتری و پایشان تا بخشهای میانی دشت هم میرسد. این بادزنها که در حال حاضر رسوبگذاری مجرای ...
بیشتر
مطالعه ویژگیهای زمینریختی بادزنهای آبرفتی در پهلوهای باختری و خاوری کوهستان شتری واقع در خاور طبس دو دسته مختلف از این بادزنها را آشکار میسازد. دسته اول از این بادزنها کهنتر و دارای گسترش بیشتری هستند و رأس آنها در پای کوهستان شتری و پایشان تا بخشهای میانی دشت هم میرسد. این بادزنها که در حال حاضر رسوبگذاری مجرای اصلی بر روی آنها انجام نمیشود، اغلب شامل رسوبات آبرفتی کهن با پوشش نازکی از رسوبات آبرفتی جوانتر هستند. دسته دوم که بهصورت یک بادزن جوان و پویا میباشند در انتهای بادزنهای دسته اول و یا در پای کوهستان شتری- در بخشهای جنوبی - قرارگرفتهاند. میتوان گفت در مورد دسته اول فرایند رسوبگذاری پویا و جدید توسط مجرای اصلی ایجادکننده بادزن به بخشهای پایینتر و پای بادزن منتقل شده است ولی در مورد دسته دوم این عمل در رأس بادزن و بر روی رسوبات کهنتر انجام میشود. بهعبارتدیگر دسته اول بادزنها شامل دو بخش آشکار کهن و پویا(نوین) است ولی دسته دوم همگی بادزنهای جدید و پویا هستند. مطالعه انجامشده نشان میدهد که الگوی زمینریختی دو نوع بادزن یادشده ارتباط آشکاری با موقعیت و سازوکار گسلهای جنبا و نیز سطوح زمینریختی موجود در دشت طبس و دامنههای خاوری کوهستان شتری داشته است و بهعبارتدیگر با سازوکار فرگشت ساختاری این کوهستان مرتبط است. الگوی یادشده به گونهای است که هر جا گسل جنبای زمینلرزه ویرانگر سال 1357 طبس در مرز کوه و دشت قرار دارد و در راستای آن کوهستان شتری فراخاست مینماید، بادزنهای جوان نوع دوم و هر جا که گسل یادشده در اثر پیشرفت پیشانی جنبش های ساختاری در بخشهای میانی دشت قرارگرفته است و در راستای آن بخش کهن بادزن و کوهستان باهم در حال فراخاست هستند، بادزنهای نوع اول-با دو بخش مجزا- تشکیل یافته است. این فراخاست بهصورت گسلش و چینخوردگی پویا همراه با لغزشهای بینلایهای در حال انجام است. پیشرفت پیشانی جنبشهای ساختاری در طی فرگشت زمینشناختی کوهستان شتری سبب ایجاد چهار سطح زمینریختی متفاوت همراه با سه نسل از بادزنهای آبرفتی مختلف شده است. بدین ترتیب بامطالعه الگوی زمینریختی بادزنهای آبرفتی میتوان دادههای پر ارزشی را در مورد موقعیت گسلهای جنبای کواترنری در دشتهای آبرفتی بهدست آورد. بهطوری که این الگو وجود یک گسل جنبا در نزدیکی شهر بشرویه -خاور کوهستان شتری- را نشان میدهد. اگر چه از این گسل هیچ زمینلرزه مهمی تاکنون گزارش نشده ولی شواهد ریختزمینساختی نشان از پویایی آن داشته و از این رو، رخداد زمینلرزههای بزرگ در آینده در اثر جنبش آن دور از انتظار نیست .
فربد براتپور؛ مهران آرین؛ علی سلگی
چکیده
ساختمانهای توکاک و کمارون، تاقدیسهایی هستند که در شمال باختری زون ایذه (زاگرس) و 15 کیلومتری شمال باختری شهرستان ایذه جای دارند. اندازه ساختمان توکاک در رخنمون سازندآسماری 3/3×17 کیلومتر مربع و اندازه ساختمان کمارون در سازند آسماری 5/3 ×15 کیلومتر مربع است. دماغه باختری تاقدیس توکاک با دماغه خاوری ساختمان کمارون، همپوشانی ...
بیشتر
ساختمانهای توکاک و کمارون، تاقدیسهایی هستند که در شمال باختری زون ایذه (زاگرس) و 15 کیلومتری شمال باختری شهرستان ایذه جای دارند. اندازه ساختمان توکاک در رخنمون سازندآسماری 3/3×17 کیلومتر مربع و اندازه ساختمان کمارون در سازند آسماری 5/3 ×15 کیلومتر مربع است. دماغه باختری تاقدیس توکاک با دماغه خاوری ساختمان کمارون، همپوشانی دارند. هر دو ساختمان دارای شکل چین جعبهای و در رخنمون سطحی نزدیک به متقارن هستند. در هر دو ساختمان بیشترین رخنمون را سازند آسماری و کهنترین رخنمون را سازند پابده دارد. بر پایه دانستههای برداشت شده سطحی، 4 برش عرضی روی ساختمان توکاک و 3 برش عرضی روی ساختمان کمارون (که در این میان برش D-D' در هر دو میانوند و مشترک است و از جایگاه دماغههای همپوشان میگذرد) و همچنین یک برش طولی برای هر دو ساختمان برداشت و رسم شده است و بر پایه آنها نقشه همتراز زیرزمینی تنها برای افق خامی بالایی رسم شده است. زیرا دانستههای به دست آمده نشان میدهد افق بنگستان بالاتر از سطح دریای آزاد است. تاقدیس توکاک که بزرگتر از تاقدیس کمارون است بستگی قائم 250 متر و بستگی افقی 3/4 کیلومتر مربع دارد.
جهانبخش احسانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی زمینساخت فعال نسبی حوضه آبریز جراحی- هندیجان بر پایه شاخصهای زمینریختی پرداخته شده است. این شاخصها عبارتند از: شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf). نتایج بررسی این ویژگیها با هم بهعنوان شاخص زمینساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه و به چهار رده که شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم است، تقسیمبندی شد. ناحیه مورد مطالعه در کمربند کوهزایی زاگرس (مرتفع، میانی و پست) در جنوب باختر ایران است که یک مکان مناسب برای بررسی زمینساخت فعال نسبی است. بررسیهای اخیر نشان میدهد که نوزمینساخت نقش مهمی در تکامل زمینریختی این بخش از زاگرس دارد. شواهد زمینریختی، بالاآمدگی مختلفی را در گذشته زمینشناسی ناحیه نشان میدهند. ردههای بالای Iat (فعالیت کم زمینساختی) بیشتر در جنوب باختر حوضه آبریز جراحی- هندیجان به دست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای ردههای متوسط تا بالای فعالیت است. زیرحوضههای باغ ملک و تخت دراز، بیشترین میزان زمینساخت فعال نسبی را نشان میدهد. توزیع این شاخص نواحی مربوط به فعالیت گسلهای مختلف و نرخهای نسبی زمینساخت فعال را مشخص میسازد. نزدیک به 40 درصد از مساحت کل ناحیه مورد مطالعه در ردههای یک و دو، یعنی با فعالیت خیلی بالا و بالا، قرار دارد و 37 درصددر رده 4 ،یعنی با فعالیت زمینساختی پایین قرار دارد. محیطهای با نرخهای بالاتر فعالیت، شاخص Iat کوچکتری دارند.
لیلا امیربهادر؛ حسین رحیمپور بناب؛ مهران آرین
چکیده
در این مطالعه رخسارههای میکروسکوپی و مجموعههای آنها براساس مطالعات دقیق سنگنگاری در ستبرای حدود540 متری توالیهای مخزنی پرمین پایانی است و 15 رخساره شناسایی شدهاند که در چهارگروه رخسارهای پریتایدال، لاگون، شول و دور از شول قرار میگیرند. بهواسطه فراوانی چشمگیر رخسارههای شول در دالان بالایی سعی شد تا این رخسارهها ...
بیشتر
در این مطالعه رخسارههای میکروسکوپی و مجموعههای آنها براساس مطالعات دقیق سنگنگاری در ستبرای حدود540 متری توالیهای مخزنی پرمین پایانی است و 15 رخساره شناسایی شدهاند که در چهارگروه رخسارهای پریتایدال، لاگون، شول و دور از شول قرار میگیرند. بهواسطه فراوانی چشمگیر رخسارههای شول در دالان بالایی سعی شد تا این رخسارهها تحت تقسیمبندی و مطالعه دقیقتری قرار گیرند. بهمنظور بررسی تغییرات سطح نسبی آب دریا، طی نهشتهشدن توالی دالان بالایی، ستونهای رخسارهای رسم شدهاند و تغییرات رخسارهها و مجموعههای آنها در توالی قائم مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. آنالیز فراوانی رخسارهها نشان میدهد که در نیمه پایینی(واحد مخزنیK4 ) و نیمه بالایی(واحد مخزنیK3) توالی دالان بالایی، افت قابلملاحظهای در سطح نسبی آب دریا طی دوره پرمین پایانی رخ داده است. بهطوری که تغییر از شرایط چیرگی شولهای گسترده اُاُییدی- بایوکلستی به توالیهای متناوب شول- لاگون- پریتایدال و عوارضی مانند نهشتهشدن انیدریت و دولومیتیشدن شدید دیده میشود که میتواند بیانگر تغییر اقلیم نیز باشد. پس از شناسایی رخسارهها در توالی دالان بالایی از آنها بهعنوان نشانگرهایی در بررسی تغییرات سطح نسبی آب دریا طی نهشتهشدن این توالیها در میدان پارس جنوبی استفاده شده است. بر این اساس توالی دالان بالایی آثار و عوارض مربوط به دو و نیم سیکل رده سوم و 12 سیکل رده چهارم از تغییرات سطح نسبی آب دریاها را در خود ثبت نموده است.
معصومه حاجمنوچهری؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی؛ علی سربی
چکیده
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت ...
بیشتر
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش نو و مفیدی باشد. بر پایه مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf)، شاخصی به نام Iat (Indexofrelativeactivetectonics؛ زمینساخت فعال نسبی) حاصل شد که ترکیبی از شاخصهای بالاست و خود به چهار رده تقسیم میشود. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد بررسی نشاندهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 4) در زیرحوضههای 4 و 6 و پهنهای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 3) در زیرحوضههای 1، 2، 7، 9، 10، 11، 12، 14، 15 و 19 و پهنهای با فعالیت زمینساختی بالا (رده 2) در زیرحوضههای 3، 5، 8، 13، 16، 17و 18 است. الگوی تقارن توپوگرافی عرضی (T) نیز برای ناحیه مورد بررسی محاسبه و نتیجه آن به شکل نقشهای از بردارهای T تهیه شد. با مقایسه مقادیر این شاخص با نقشه ردهبندی زمینساخت فعال نسبی، تطبیق نواحی رده بالا با پهنههای دارای مقادیر بالای عدم تقارن تأیید شد.
شاخص زمینریختشناسی زمینساخت فعال، ابزار مفیدی برای بررسی تأثیر فعالیت زمینساخت در یک ناحیه است. محاسبه این شاخص بهوسیله نرمافزارهای Arc GIS و سنجشاز دور (به عنوان ابزار شناسایی) در یک منطقه بزرگ برای تشخیص ناهنجاریهای احتمالی مرتبط با زمینساخت فعال سودمند است. این روش بهویژه در مناطقی که کار مطالعاتی کمی روی فعالیت زمینساختی آن با استفاده از این روش صورت گرفته است، میتواند روش نو و مفیدی باشد. بر پایه مقادیر شاخص طول- شیب رودخانه (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، انتگرال فرازسنجی (Hi)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شکل حوضه زهکشی (Bs) و پیچ و خم پیشانی کوه (Smf)، شاخصی به نام Iat (Indexofrelativeactivetectonics؛ زمینساخت فعال نسبی) حاصل شد که ترکیبی از شاخصهای بالاست و خود به چهار رده تقسیم میشود. مقادیر به دست آمده برای شاخص Iat در منطقه مورد بررسی نشاندهنده پهنهای با فعالیت زمینساختی پایین (رده 4) در زیرحوضههای 4 و 6 و پهنهای با فعالیت زمینساختی متوسط (رده 3) در زیرحوضههای 1، 2، 7، 9، 10، 11، 12، 14، 15 و 19 و پهنهای با فعالیت زمینساختی بالا (رده 2) در زیرحوضههای 3، 5، 8، 13، 16، 17و 18 است. الگوی تقارن توپوگرافی عرضی (T) نیز برای ناحیه مورد بررسی محاسبه و نتیجه آن به شکل نقشهای از بردارهای T تهیه شد. با مقایسه مقادیر این شاخص با نقشه ردهبندی زمینساخت فعال نسبی، تطبیق نواحی رده بالا با پهنههای دارای مقادیر بالای عدم تقارن تأیید شد.
زهرا ملکی؛ مهران آرین؛ علی سلگی؛ محمدعلی گنجویان
چکیده
تاقدیس کرباسی حدفاصل باختر- شمال باختر شهرستان جهرم، در فاصلة40 کیلومتری شمال باختری تاقدیس گازی آغار و در ناحیه فارس داخلی قرار دارد. این تاقدیس دارای ساختمانی نامتقارن است و گسلههایی با تغییر مکان طولی زیاد در سطح این ساختمان دیده میشود. به سبب اهمیت مقایسه چینها و شناسایی الگوهای چینخوردگی در سیستمهای مختلف، تحلیل و توصیف ...
بیشتر
تاقدیس کرباسی حدفاصل باختر- شمال باختر شهرستان جهرم، در فاصلة40 کیلومتری شمال باختری تاقدیس گازی آغار و در ناحیه فارس داخلی قرار دارد. این تاقدیس دارای ساختمانی نامتقارن است و گسلههایی با تغییر مکان طولی زیاد در سطح این ساختمان دیده میشود. به سبب اهمیت مقایسه چینها و شناسایی الگوهای چینخوردگی در سیستمهای مختلف، تحلیل و توصیف عناصر سبک چین ضروری و یکی از بخشهای اصلی در مطالعات ساختاری به شمار میآید. هدف از این پژوهش، تحلیل عناصر سبک چین در تاقدیسکرباسی واقع در ناحیه فارس داخلی، به منظور پیشبرد اهداف اکتشافی مواد هیدروکربوری است. نرمافزارهای مورد استفاده در این پژوهش Tectonics FP، Global mapper و نرمافزارهای مرتبط با Geo Modelling هستند.تحلیل عناصر سبک چین در بخشهای مختلف تاقدیسکرباسی، مؤید تغییراتی از نظر الگوی چینخوردگی در این تاقدیس است. این تغییرات از نظر سبک چینخوردگی در بخش باختری متمایز از دیگر بخشها است. همچنین بر اساس استریوپلاتهای تهیه شده، محور و سطح محوری در بخش باختری تاقدیس، تغییراتی عمده ای را نشان میدهند. در منطقه مورد مطالعه، سازند دشتک به عنوان واحد جدایشی میانی، نقش عمدهای را در رابطه با هندسه چینخوردگی ایفاء میکند. بر پایه نتایج بهدست آمده به نظر میرسد بخش باختری تاقدیس، دگرشکلی بیشتری را متحمل شده است. احتمال دارد در این بخش، گسل نظامآباد سبب چرخش پلانژ باختری تاقدیس به سوی شمال و ایجاد تأثیراتی روی این تاقدیس شده است. همچنین بر اساس مدلسازی انجام شده، یک گسل درجه دوم مرتبط با گسل نظام آباد معرفی و معلوم شد.
یوسف علاء دین؛ مرتضی طالبیان؛ مهران آرین؛ محمد مهدی احمدی
چکیده
زمینلرزه یک پدیده غیرقابلانکار است که چنانچه در مناطق پرجمعیت رخ دهد خسارات زیادی را از نظر مالی و جانی بهوجود میآورد. آسیبپذیری ساختمانها در شهرها نه تنها تابع بزرگی و فاصله از کانون زمینلرزه بلکه ویژگیهای فیزیکی خاک زیر ساختگاه است. در این پژوهش آبرفت که در بخشی از باختر تهران شامل مناطق 2، 5، 9، ...
بیشتر
زمینلرزه یک پدیده غیرقابلانکار است که چنانچه در مناطق پرجمعیت رخ دهد خسارات زیادی را از نظر مالی و جانی بهوجود میآورد. آسیبپذیری ساختمانها در شهرها نه تنها تابع بزرگی و فاصله از کانون زمینلرزه بلکه ویژگیهای فیزیکی خاک زیر ساختگاه است. در این پژوهش آبرفت که در بخشی از باختر تهران شامل مناطق 2، 5، 9، 10 و شمال منطقه 17، بین طولهای جغرافیایی´23،º51 و´ 15، º51 و عرضهای جغرافیایی´40، º35 و´50، º35 قرار گرفته و گستردگی حدود 100 کیلومتر مربع دارد، مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا با برداشتهای صحرایی در منطقه نسبت به شناسایی موقعیت دقیقتر گسلها همراه با گردآوری و بررسی دوباره دادههای موجود در آبرفتهای تهران اقدام شده است. سپس دادههای حدود 440 گمانه ژئوتکنیکی مربوط به بیش از 100 پروژه عمرانی مورد بازنگری قرار گرفت و با استفاده از نمودارهای رسوبی گمانهها، منطقه مورد مطالعه به سه زون اصلی، درشتدانه، بینابینی و ریزدانه تقسیم شد. همچنین ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی نهشتههای آبرفتی منطقه مورد مطالعه استخراج و سپس مبادرت به تهیه نقشه آنان شد. با ترکیب این دادهها منطقه مورد مطالعه از نظر تشدید دامنه امواج زمینلرزه به سه زون بدون تشدید، با شدت کم و با شدت بیشتر تقسیم شد. در بررسیهای تکمیلی سطح آبهای زیر سطحی و وضعیت ساختار زیر سطحی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفته است. با در نظر گرفتن وضعیت دانهبندی و سطح آب زیرزمینی به نظر میرسد که منطقه مورد مطالعه فاقد استعداد روانگرایی است.
نوشین بقاء؛ منوچهر قرشی؛ مهران آرین؛ محسن پورکرمانی؛ علی سلگی
چکیده
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی ...
بیشتر
گسترش ساختاری تحت تأثیر فعالیتهای زمینساخت جنبا به دگرشکلی عارضههای زمینریختی میانجامد. پهنه گسلی مشا- شمال تهران در لبه جنوبی البرز مرکزی شامل ساختارهای زمینساختی شاخصی است. در این راستا مطالعه بر روی نشانههای ریختزمینساختی، روش مناسبی در ارزیابی فعالیتهای زمینساخت نسبی ناحیه است. در این پژوهش 6 شاخص ریختسنجی مهم در نظر گرفته شده است که عبارتند از: شاخص طول - شیب آبراهه(SL) ، انتگرال فرازسنجی (Hi)، عدم تقارن حوضه زهکشی(Af) ، شکل حوضه زهکشی (Bs)، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن(Vf) و پیچوخم پیشانی کوه (Smf). محاسبه و ارزیابی این شاخصها 3 رده از فعالیت زمینساخت نسبی ناحیه را از فعالیت کم تا زیاد مشخص میکند. بر این پایه، بیشتر حوضههای زهکشی که رده بالا از این فعالیت را نشان میدهند، با گسلهای اصلی لبه جنوبی البرز مرکزی منطبق هستند.
ساره بحیرایی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی؛ علی سلگی
چکیده
گسل مشا مهمترین ساختار گسلی در جنوب البرز مرکزی است. با توجه به فعال بودن این گسل و تأیید شواهد ریختشناختی و زمینلرزههای بزرگ تاریخی رخ داده بر اثر فعالیت آن و همچنین نزدیکی به کلان شهر تهران، مطالعه آن اهمیت بالایی دارد. بنابراین به عنوان یک متغیر، ارزیابی توان لرزهای گسل مشا ما را در مطالعه لرزهزایی منطقه کمک میکند. ...
بیشتر
گسل مشا مهمترین ساختار گسلی در جنوب البرز مرکزی است. با توجه به فعال بودن این گسل و تأیید شواهد ریختشناختی و زمینلرزههای بزرگ تاریخی رخ داده بر اثر فعالیت آن و همچنین نزدیکی به کلان شهر تهران، مطالعه آن اهمیت بالایی دارد. بنابراین به عنوان یک متغیر، ارزیابی توان لرزهای گسل مشا ما را در مطالعه لرزهزایی منطقه کمک میکند. در این نوشتار از الگوی Lee et al. (1997)برای ارزیابی توان حرکتی گسل مشا استفاده شده است. این الگوی نظری مبتنی بر روابط میان ویژگیهای هندسی گسلها و میدان تنش زمینساختی ناحیهای است. برای استفاده از معادلات این الگو، دادههای ساختاری با هدف دستیابی به موقعیت محورهای اصلی تنش در زمان اعمال تنش در گستره وسیعی از گسل مشا گردآوری شد که شامل 13 ایستگاه هستند. سپس با استفاده از روش وارونسازی، تنش اصلی بیشینه گسل مشا و هر مقطع بهطور جداگانه بهدست آمد و در معادلات جاگذاری شد.
حسن علیزاده؛ مهران آرین؛ محمد لطفی؛ منوچهر قرشی؛ منصور قربانی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در کمربند دهج – ساردوییه که جزیی از کمان ماگمایی ارومیه – دختر بوده و کانسارهای پورفیری زیادی را در خود جای داده، واقع شده است. این منطقه بر روی پهنه برشی راستگردی که توسط گسلهای رفسنجان در شمال وگسل شهر بابک در جنوب محصور شده، قرار دارد. در این نوشتار ارتباط مکانی 16 کانسار مس پورفیری منطقه با شکستگیها ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در کمربند دهج – ساردوییه که جزیی از کمان ماگمایی ارومیه – دختر بوده و کانسارهای پورفیری زیادی را در خود جای داده، واقع شده است. این منطقه بر روی پهنه برشی راستگردی که توسط گسلهای رفسنجان در شمال وگسل شهر بابک در جنوب محصور شده، قرار دارد. در این نوشتار ارتباط مکانی 16 کانسار مس پورفیری منطقه با شکستگیها وگسلهای منطقه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط نزدیکی بین ضریب خطوارگی و موقعیت کانسارهای مس پورفیری در منطقه دیده شد. در این پژوهش مشخص شد که ضریب جهت خطوارهها (d/D) همبستگی بیشتری با کانسارهای مس پورفیری دارد. از این مطالعه برای اکتشاف مقدماتی کانسارهای مس پورفیری با استفاده از بررسی هندسه و سازوکار گسلها و شکستگیها میتوان استفاده کرد.
محمدرضا اصغری؛ محمد مختاری؛ مهران آرین؛ محمدرضا ونکی
چکیده
مطالعه بر روی میدان نفتی فردوسی در خلیج فارس انجام شده است مطالعات زمینشناسی نشان میدهد این میدان نفتی در امتداد دامنه شمالی سپر عربستان قرار گرفته است که شکل ساختمانی توسط توده نمکی به وجود آمده است. مخزن اصلی نفتی این میدان، سازند فهلیان میباشد. به منظور انجام تعبیر و تفسیر در این میدان ابتدا با استفاده از نمودارهای صوتی و چگالی، ...
بیشتر
مطالعه بر روی میدان نفتی فردوسی در خلیج فارس انجام شده است مطالعات زمینشناسی نشان میدهد این میدان نفتی در امتداد دامنه شمالی سپر عربستان قرار گرفته است که شکل ساختمانی توسط توده نمکی به وجود آمده است. مخزن اصلی نفتی این میدان، سازند فهلیان میباشد. به منظور انجام تعبیر و تفسیر در این میدان ابتدا با استفاده از نمودارهای صوتی و چگالی، موجک مصنوعی تهیه و با موج حاصل از لرزهنگاری شبهسهبعدی در نرمافزار مقایسه شد. سپس سر سازندها مشخص شده و نقشههای زمانی و عمقی تهیه گردید. پس از آن، به وسیله نمودار پاگیری صوتی شبه حجمی با روش وارون لرزهای تهیه شد. لازم به ذکر است نشانگرهای لرزهای کمک شایانی در جهت برآورد خواص مخزنی سازندهای مورد مطالعه مینماید. در نتیجه علاوه بر آن با استفاده از نشانگرها، ساختارهای چینهای (کانال) و شکستگیها در این مطالعه تشخیص داده شد که برای توسعه این میدان و کاهش هزینه حفاری حائز اهمیت میباشد.
امیر شفیعی بافتی؛ محسن پورکرمانی؛ مهران آرین؛ منوچهر قرشی
چکیده
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت ...
بیشتر
رودخانهها به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای شناسایی حرکات فرایشی یک منطقه شناخته میشوند. رشتهکوه داوران حد فاصل شهرهای زرند و رفسنجان، از سوی شمال محدود به گسل جرجافک است. این گسل با طول 160 کیلومتر به دو صورت قابل ردیابی است، در نیمه شمال باختر با طولی نزدیک به 100 کیلومتر مرز میان کوه و دشت را میسازد و در 60 کیلومتر جنوب خاور بهصورت درون کوهستانی در میآید. در نیمه شمال باختر، راندگی واحدهای سنگی پیش از نئوژن به روی واحدهای نئوژن- کواترنر نشان از فعالیتهای جوان این گسل دارد، در صورتی که هیچگونه اثری از فعالیت لرزهای روی این گسل ثبت نشده است. به منظور بررسی حرکات فرایشی این گسل، مطالعات ریختزمینساختی رودخانههای جاری در این رشتهکوه و منتهی به گسل جرجافک انجام شد. برپایه این مطالعات، مقادیر پیچوخم رودخانه برای 21 رودخانه محاسبه و مقدار میانگین 11/1 برای آنها بهدست آمد که حرکات فرایشی با نرخ کم را برای این گسل بهدست می دهد. میانگین شاخص شیب رودخانه، برابر 5/165 برای 15 رودخانه اصلی این رشتهکوه بهدست آمد که نرخ فرایش کم را برای این گسل تأیید میکند. مقادیر شاخص v برای 7 رودخانه مقادیر کمتر از 1 را نشان داده که ناشی از حرکات فرایشی است. با تهیه مقاطع طولی 7 رودخانه یادشده، کوژی نیمرخهای یادشده به همراه اثرات دندانهای ناشی از تغییرات سنگشناسی سنگ بستر آشکار شد. بهگونهای که بالاترین کوژی وابسته به رودخانه شماره 5 است که در میانه نیمه شمالی گسل قرار دارد. از این مطالعات مشخص شد که مقادیر فعالیت فرایشی در پایانههای این نیمه، فعالیتی با نرخ کم و در بخش میانی آن و در نزدیکی روستای حصن مقدار بیشتر و تا حد متوسط دارد.
مهران آرین؛ روح انگیز محمدیان
چکیده
میدان نفتی مارون در بخش خاوری منطقه ساختاری فروافتادگی دزفول (زاگرس) واقع شده است. رخنمون سطحی این میدان، سازند آغاجاری بوده و سازندهای آسماری و گروههای بنگستان و خامی، مخازن نفتی موجود در این میدان هستند. سازند آسماری مهمترین سنگ مخزن این میدان بوده که به شش لایه مخزنی تقسیم شده است. لایههای مخزنییک، دو، سهبه طور عمده از کربناتهای ...
بیشتر
میدان نفتی مارون در بخش خاوری منطقه ساختاری فروافتادگی دزفول (زاگرس) واقع شده است. رخنمون سطحی این میدان، سازند آغاجاری بوده و سازندهای آسماری و گروههای بنگستان و خامی، مخازن نفتی موجود در این میدان هستند. سازند آسماری مهمترین سنگ مخزن این میدان بوده که به شش لایه مخزنی تقسیم شده است. لایههای مخزنییک، دو، سهبه طور عمده از کربناتهای دولومیتی تشکیل شدهاند، بنابراین تراکم شکستگیها بویژه در لایه یک (90 درصد دولومیت) بیشتر است. در لایههای مخزنی چهار و پنج و شش این میدان به دلیل افزایش لایههای شیلی و مارنی و کاهش شکنندگی، تراکم شکستگیهای کمتر میشود. براساس این پژوهش، تاقدیس مارون یک چین مرتبط با گسل راندگی است و مجموعه ویژگیهای این تاقدیس، سازوکار چینهای جدایشی گسل را پیشنهاد میکند. بررسیهای موجود دو سامانه شکستگی با منشأ ناحیهای و محلی را مشخص ساختهاند. شکستگیهای ناحیهای امتداد خاوری- باختری دارند و شکستگیهای محلی مربوط به شکستگیهای مرتبط با چینخوردگی و خمش ساختاری هستند . بررسی تغییرات انحنا با استفاده از روشهای مشتقگیری ریاضی و رسمی، محدودههای مستعد شکستگی در تاقدیس مارون را، به طور عمده در یال جنوبی و محدودههای از بخشهای خاوری یال شمالی نشان میدهد. مقایسه دادههای مخزنی بر اساس نقشههای همتراوایی، فشار (RFT) و شاخص تولید (PI) با نتایج به دست آمده از بررسی شکستگیهای تاقدیس مارون، هماهنگی بسیار خوب مناطق مستعد شکستگی را نشان میدهند.
مهران آرین؛ ثریا کشاورزی دانا
چکیده
تاقدیس بنهکوه با درازای 4 و 25 کیلومتر و پهنای 7 تا 17 کیلومتر و راستای چیره شمال باختری- جنوب خاوری، یکی از تاقدیسهای واقع در منطقه فارس ساحلی (کمربند چینخورده ساده زاگرس) میباشد. سازند گچساران، هسته در حال فرسایش این تاقدیس را تشکیل داده است. در این مقاله، عناصر سبک چین آشکار شده و سازوکار چینخوردگی از نوع جدایشی نامتقارن برروی ...
بیشتر
تاقدیس بنهکوه با درازای 4 و 25 کیلومتر و پهنای 7 تا 17 کیلومتر و راستای چیره شمال باختری- جنوب خاوری، یکی از تاقدیسهای واقع در منطقه فارس ساحلی (کمربند چینخورده ساده زاگرس) میباشد. سازند گچساران، هسته در حال فرسایش این تاقدیس را تشکیل داده است. در این مقاله، عناصر سبک چین آشکار شده و سازوکار چینخوردگی از نوع جدایشی نامتقارن برروی سازند هرمز تشخیص داده شد. با توجه به شباهت تاقدیس بنهکوه با تاقدیس هرنگ و قرار گرفتن آنها در راستای یکدیگر تاقدیس هرنگ به عنوان ادامه شمال باختری تاقدیس بنهکوه مطرح شد. نقشه خطوط همتراز زیرزمینی رأس گروه دهرم(مخزن گاز) نیز تهیه شد و بلندترین نقطه ارتفاعی بستگی باختری آن در بخش باختری تاقدیس برای حفاری مناسب تشخیص داده شد.