مجید باقرنژاد؛ محمد رضا قاسمی؛ بهنام اویسی
چکیده
در پانههای (wedge) چین و راندگی که بهصورت نازکپوست دگرریخت میشوند چگونگی دگرریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطحهای فَراکَنِش (decollement) و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنش دارد. در گستره چینخورده میانه- ماهنشان، طبقات شکلپذیر در ترازهای پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش بهسزایی در هندسه و جنبششناسی دگرریختی ...
بیشتر
در پانههای (wedge) چین و راندگی که بهصورت نازکپوست دگرریخت میشوند چگونگی دگرریختی ارتباط نزدیکی با مقاومت در برابر لغزش در راستای سطحهای فَراکَنِش (decollement) و حضور طبقات کم ژرفا و ژرف فراکنش دارد. در گستره چینخورده میانه- ماهنشان، طبقات شکلپذیر در ترازهای پایینی (سازند سرخ بالایی) نقش بهسزایی در هندسه و جنبششناسی دگرریختی گستره بازی میکنند. بهمنظور شناسایی هندسه چینخوردگی، تفکیک سازوکارهای چینخوردگی و تعیین ژرفای فراکنش، اقدام به جمعآوری اطلاعات و عملیات صحرایی در گستره میان میانه و ماهنشان شد. وضعیت چینخوردگیها و ساختارهای این گستره بهگونهای ویژه از دیگر ساختارهای گستره و حتی نواحی همسایه مانند البرز متمایز است و جنبش گنبدهای تبخیری و شکلپذیر بودن مارنهای سازند سرخ بالایی پیچیدگی زیادی را به الگوی چینخوردگی داده است. برای تحلیل پدیدههای ساختاری همزمان با رسوبگذاری، افزون بر برداشتهای ساختاری دقیق، از ویژگیهای رسوبشناختی و محیط رسوبی در راستای تفسیر و تاریخ گذشته گستره، مطالعه سنگهای رسوبی، ارائه دادههایی از محیطهای رسوبگذاری آنها و جغرافیای دیرینه نیز استفاده شد. یکی از دستاوردهای این پژوهش، تحلیل ساختارهای رشدی (growth structures) همزمان با چینخوردگی در گستره میانه- ماهنشان بود. شش برش ساختاری AA’، BB’، CC’، DD’، EE’، FF’ در عرض ساختارهای چینخورده پیچیده گستره پیمایش و رسم شد. میزان کوتاهشدگی بهدست آمده از دو برش AA’ و DD’ بهترتیب 65/46 و 05/38 درصد بهدست آمد که میانگین آنها 3/42 درصد است. در مقایسه با این مقدار، میزان کوتاهشدگی در بخشهای گوناگون استانهای زمینساختی البرز و زاگرس از 16 تا 30 درصد متغیر است. ما بر این باوریم که علت این اختلاف در آن است که کوتاهشدگی در این گستره بهصورت محلی روی داده است و تحت تأثیر عواملی مانند شیب حوضه و گسلهای ژرف و لایههای کمقوام موجود در سطح فراکنش گستره قرار دارد. با بررسیهایی که انجام گرفت سازوکار اصلی چینخوردگی نهشتههای این گستره از نوع جدایشی (detachment) و چین پیشروی گسل یا چین خم گسل (fault propagation fold or fault bend fold) است، مواد تبخیری موجود در توالی (گچ و نمک) نقش مهمی در این چینخوردگیها دارند.
محمدعلی شکری؛ محمد فروتن؛ مجید نعمتی؛ محمدجواد بلورچی؛ شهریار جوادیپور؛ بهنام اویسی
چکیده
در ساعت 23:53 دقیقه شامگاه جمعه 5 شهریور 1389 خورشیدی زمینلرزهای با بزرگای 9/5 در سنجه امواج محلی (MN) شهرستان دامغان و روستاهای جنوب آن را لرزاند. پیش از رخداد این زمینلرزه، هیچ پیشلرزهای در پیرامون رومرکز یاد شده ثبت نشدهاست. این در حالی است که تا حدود یک ماه پس از زمینلرزه اصلی، 85 پسلرزه با بزرگای بین 5-1 توسط مرکز لرزهنگاری ...
بیشتر
در ساعت 23:53 دقیقه شامگاه جمعه 5 شهریور 1389 خورشیدی زمینلرزهای با بزرگای 9/5 در سنجه امواج محلی (MN) شهرستان دامغان و روستاهای جنوب آن را لرزاند. پیش از رخداد این زمینلرزه، هیچ پیشلرزهای در پیرامون رومرکز یاد شده ثبت نشدهاست. این در حالی است که تا حدود یک ماه پس از زمینلرزه اصلی، 85 پسلرزه با بزرگای بین 5-1 توسط مرکز لرزهنگاری کشوری گزارش شده است. طی بازدیدهای میدانی انجام شده پس از رخداد، گسلش سطحی مرتبط با گسل مسبب زمینلرزه دیده نشد ولی شکستگیهای ثانویهای با راستای چیره N120º-140º برداشت گردید. بر پایه بازدیدهای انجام شده در 32 شهر و آبادی آسیب دیده در پی این زمینلرزه، بیشینه شدت زمینلرزه در سنجه تصحیح شده مرکالی (MMI) در آبادی توچاهی واقع در 85 کیلومتری جنوب دامغان، برابر با VIII+ برآورد شد. متأسفانه بر اثر این رخداد 4 تن از هممیهنانمان جان خود را از دست دادند. برای حل سازوکار زمینلرزه اصلی توچاهی و بزرگترین پسلرزه آن، از قطبش نخستین پرتو فشاری رسیده به ایستگاهها استفاده شد. سازوکار ژرفی حل شده برای این رخداد لرزهای، سازوکار راستالغز چپبر و شیب نزدیک به قائم و راستای شمال خاوری-جنوب باختری را برای گسل مسبب این زمینلرزه پیشنهاد میکند. با توجه به موقعیت روکانون، موقعیت مکانی پسلرزهها، حل سازوکار ژرفی زمینلرزه و مشاهدات صحرایی، گسل مسبب این رخداد لرزهای، یکی از شاخههای گسلی جایگرفته در شمال بلندیهای دارستان در جنوب آبادیهای توچاهی، کوهزر و کوشاهی با سازوکار راستالغز چپبر و راستای کلی شمال خاور-جنوب باختر با شیب به سوی شمال باختر و با نام گسل توچاهی معرفی میشود.
سعیده علیمردان؛ شهریار سلیمانی آزاد؛ منوچهر قرشی؛ محمدرضا قاسمی؛ بهنام اویسی؛ احمد حاتمی
چکیده
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها ...
بیشتر
به دلیل رشد جمعیت شهرنشین کشور در چند دهه اخیر و لزوم تمرکززدایی از شهرهای دارای امکانات محدود و نیز افزایش حاشیهنشینی در اطراف کلانشهرها تدوین یک طرح نوین برای ایجاد شهرهای جدید در اطراف اینگونه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین معیارها برای ایجاد این گونه مراکز جمعیتی جدید را میتوان بررسی توان لرزهخیزی آنها برشمرد. شهر جدید هشتگرد در دامنههای جنوبی البرز مرکزی (واقع در 65 کیلومتری شمال باختر تهران) و بر روی نهشتههای فرایشیافته پلایو-کواترنری در حال بنا شدن است. مؤلفه شاقولی جنبشهای زمینساختی در این گستره سبب شکلگیری اختلاف ارتفاعی به میزان حدود 300 متر در میان بلندیهای هشتگرد و دشت جنوبی آن شده است. با توجه به قرارگیری این شهر برروی نهشتههای آبرفتی یادشده و نبود شناخت از گسلههای جنبا در این گستره، برآن شدیم تا با بررسی تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی، مدل رقومی زمین و برداشتهای میدانی ریختزمینساختی به مطالعه زمینساخت جنبا و گسلش جوان این منطقه رو به رشد بپردازیم. در پژوهش حاضر، پهنههای گسلی جنبا با روند شمال باختر- جنوب خاور شناسایی شده است که در وضعیت جنبششناختی حاکم بر این گستره، دارای جنبشهای کجلغز (راندگی به همراه مولفه راستالغز چپبر) هستند. راستای تنش شمال-شمال خاور نسبت به روند ساختاری یادشده مایل بوده و از این رو یک رژیم ترافشارشی را آشکار میسازد. شناسایی گسلههای جوان یادشده میتواند از اهمیت ویژهای در مطالعات برآورد خطر زمینلرزه برای این شهر جدید برخوردار باشد.
آرمین صالحپور؛ بهنام اویسی؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
در کمربندهای چین و راندگی که به صورت نازکپوست دگرریخت میشوند، چگونگی دگرشکلی نه تنها ارتباط تنگاتنگی با مقاومت در برابر لغزش در امتداد یک سطح فراکنشی زیرین دارد، بلکه به وجود سطوح فراکنشی یا واحدهای کمقوام درگوه هم بستگی دارد. در کمربند چین و راندگی زاگرس، طبقات فراکنشی و شکلپذیر شناخته شده مانند سازند گچساران (در سطح های بالایی) ...
بیشتر
در کمربندهای چین و راندگی که به صورت نازکپوست دگرریخت میشوند، چگونگی دگرشکلی نه تنها ارتباط تنگاتنگی با مقاومت در برابر لغزش در امتداد یک سطح فراکنشی زیرین دارد، بلکه به وجود سطوح فراکنشی یا واحدهای کمقوام درگوه هم بستگی دارد. در کمربند چین و راندگی زاگرس، طبقات فراکنشی و شکلپذیر شناخته شده مانند سازند گچساران (در سطح های بالایی) و سازند هرمز (سطحهای پایینی) نقش بسزایی در نحوه دگرریختی بازی میکنند. هرچند در بسیاری موارد در گستره زاگرس فرایند دگرریختی کمژرفا توسط سازند گچساران کنترل میشود ولی در منطقه مورد بررسی، به دلیل تفاوت رخساره سازند گچساران انتظار میرود که واحدهای کمقوام سطحهای بالاتر (مانند سازند میشان به سن میوسن میانی و بخش بالایی سازند آغاجاری) نقش مؤثرتری در ناجفتشدگی دگرریختی کمژرفا از رسوبات زیرین و کمک در گسترش فرایند خروج هسته ناودیس در ساختارهای از پیشموجود بازی کنند. ساختار ناودیسی انوه در شمال شهر بستک، با روند خاوری– باختری از جمله ساختارهای فعال در منطقه میباشد که آثار فرایش جوان در امتداد آن و بهویژه در یال شمالی ساختار به شکل سطوح فرسایشی جوان تظاهر یافته است. به منظور بررسی الگوی پراکندگی و چگونگی دگرشکلی در امتداد این ساختار، برش ساختاری به درازای 32 کیلومتر تهیه شد. همچنین تغییر شکل عمودی نشانگرهای ریختزمینساختی در یال شمالی ناودیس انوه اندازهگیری شد. با انطباق و مقایسه نیمرخهای برداشتشده در عرض این ساختار تلاش گردید تا الگو و میزان فرایش در امتداد خاوری و باختری ساختار مورد بررسی قرار گیرد. انتظار میرود که اینچنین تغییرشکلهای کمژرفا در منطقه به شکل غیرلرزهزا گسترش یابد.
نیره صبور؛ محمدرضا قاسمی؛ معصومه اسکندری؛ علی نظری فهندری؛ بهنام اویسی
چکیده
افرازهایی (scarp) که به دنبال زمینلرزهها بر روی زمین ایجاد میشوند، با گذشت زمان و با تأثیر عوامل فرسایش، فروکاهیده میشوند (degrade) و شکل تیز (sharp) اولیه آنها تعدیل میشود. این فرایند با نرخ (rate) مشخصی صورت میگیرد که با معادله انتشار (diffusion equation) قابل محاسبه است. نرخ فروکاهی، تابع شکل اولیه افراز و ضریب فروکاهی است که ضریب معادله انتشار ...
بیشتر
افرازهایی (scarp) که به دنبال زمینلرزهها بر روی زمین ایجاد میشوند، با گذشت زمان و با تأثیر عوامل فرسایش، فروکاهیده میشوند (degrade) و شکل تیز (sharp) اولیه آنها تعدیل میشود. این فرایند با نرخ (rate) مشخصی صورت میگیرد که با معادله انتشار (diffusion equation) قابل محاسبه است. نرخ فروکاهی، تابع شکل اولیه افراز و ضریب فروکاهی است که ضریب معادله انتشار میباشد. این ضریب خود تابع فراسنجهای گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از اقلیم و میزان فرسایش پذیری مواد افراز. با مدلسازی فروکاهیده شدن افرازهای زمینلرزههایی که زمان شکلگیری و هندسه آغازین آنها دانسته است، میتوان این ضریب را محاسبه نمود. ما سه نیمرخ عرضی از افراز زمینلرزه سلماس، که سن آن آشکار است، تهیه کردیم و فروکاهی آنها را با برنامهای که در نرمافزار متلب (Matlab®) نوشته شد، مدلسازی کردیم. میانگین ضریبهای فروکاهی بهدست آمده از این برنامه برای این افرازهای گوناگون، به عنوان ضریب فروکاهی افراز زمینلرزه سلماس معرفی شد. این ضریب برای سایر افرازهای زمینلرزهای و پادگانههای این گستره و نیز گسترههایی با شرایط اقلیمی همانند گستره سلماس، قابل استفاده است و با تهیه نیمرخهای عرضی و لحاظ ضریب محاسبه شده در معادله انتشار میتوان سن شکلگیری آنها را برآورد نمود.
خدیجه هاشمی؛ بهنام اویسی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
کمربند چین- راندگی زاگرس به عنوان یکی از کمربندهای کوهزایی جوان با چینخوردگیهای گسترده در پوشش رسوبیاش شناخته میشود که در آن فراوانی زمینلرزهها بهشکل نواری به سوی بخشهای درونی زاگرس متمایل است. تاقدیس لار یکی از چینهای فعال و متمایل به بخش درونی زاگرس است که در کمان فارس ساحلی قرار دارد. شهر لار که در بخش شمال خاوری ...
بیشتر
کمربند چین- راندگی زاگرس به عنوان یکی از کمربندهای کوهزایی جوان با چینخوردگیهای گسترده در پوشش رسوبیاش شناخته میشود که در آن فراوانی زمینلرزهها بهشکل نواری به سوی بخشهای درونی زاگرس متمایل است. تاقدیس لار یکی از چینهای فعال و متمایل به بخش درونی زاگرس است که در کمان فارس ساحلی قرار دارد. شهر لار که در بخش شمال خاوری این ساختار قرار گرفته، چندین بار توسط زمینلرزه تخریب شده است. مهمترین این زمینلرزهها، زمینلرزه 1960 (mb ~ 6.0) است که سبب ویرانی و تلفات بسیاری شد. نزدیکترین گسل به شهر لار که بهاحتمال زیاد میتواند مسبب این زمینلرزه باشد گسل لار است. برای نمایش هندسه چین مرتبط با گسلش لار برش ساختاری به درازای 27 کیلومتر تهیه شد. درصد کوتاهشدگی کلی در امتداد برش 3/17 درصد یعنی برابر با 6/4 کیلومتر است. از این مقدار بیشترین کوتاهشدگی توسط تاقدیس لار به میزان 15 درصد (km 4~) جذب شده است. مقایسه هندسه تاقدیس لار در برش ساختاری رسمشده با مدلهای چین مرتبط با گسلش نشان داد که این تاقدیس از دید کینماتیکی میتواند با یک چین پیشروی گسلی صفحه محوری ثابتشده با نازکشدگی در یال جلویی مطابقت داشته باشد. بررسیها نشان میدهد که تاقدیس لار یک چین پیشروی گسلی بالغ است که هسته آن در حال تبدیل شدن بهچین خمشی- گسلی است. این بازسازی دوباره کینماتیکی حذف واحد کمقوام هرمز را در هسته تاقدیس در پی داشته و حذف واحدهای کم قوام نیز به نوبه خود عاملی در تغییر رفتار نرم به رفتار سخت (rigid) در هسته تاقدیس است. بر پایه برش ساختاری چنین رفتار مکانیکی در تاقدیس لار در مرز تماس سنگهای پالئوزوییک در هسته تاقدیس نمود یافته است که میتواند توان لرزهزایی در پوشش رسوبی را افزایش دهد. بنابراین انتظار میرود ژرفای رخداد 1960 کم (km 9-6) و در مغزه تاقدیس لار و در ارتباط با رفتار مکانیکی سخت در هسته تاقدیس باشد. بهکارگیری روابط هندسی نشان میدهد که نرخ نسبی کوتاهشدگی بلندمدت برای تاقدیس لار mm/yr 1 ± 2 بوده که با میانگین نرخ لغزش mm/yr 1 ± 4 بر روی گسل لار همراه بوده است.
الهه حاجیزاده نداف؛ بهنام اویسی؛ محمدرضا قاسمی؛ محمد جواد بلورچی
چکیده
در مکانیک سنگ مدلهایی که از راه جبری قابل حل و تفسیر هستند، تحلیل مناسبی از تغییرشکل و شرایط شکست برای نمونههایی که هندسه و ویژگی مکانیکی ساده ای دارند ارائه میکنند. امروزه روشهای متفاوت مدلسازی عددی، همچون روش تفاضل محدود (FD: Finite Difference) در تحلیل رفتار پیوسته، ناپیوسته و شبه پیوسته، در کنار مدلهای تحلیلی کاربرد بسیار دارد. ...
بیشتر
در مکانیک سنگ مدلهایی که از راه جبری قابل حل و تفسیر هستند، تحلیل مناسبی از تغییرشکل و شرایط شکست برای نمونههایی که هندسه و ویژگی مکانیکی ساده ای دارند ارائه میکنند. امروزه روشهای متفاوت مدلسازی عددی، همچون روش تفاضل محدود (FD: Finite Difference) در تحلیل رفتار پیوسته، ناپیوسته و شبه پیوسته، در کنار مدلهای تحلیلی کاربرد بسیار دارد. در این نوشتار تلاش شده است تا با کاربری از نتایج آزمایشهای سه محوری روی نمونههای دست نخورده (Intact rock samples) و همچنین با به کار بردن روش تفاضل محدود، برآوردی منطقی از ویژگیهای ژئومکانیکی بخش بالایی واحد آهکی آسماری ارائه شود. برای این منظور، مدلهایی با شرایط مرزی ساده و تنها یک واحد رئولوژیکی طراحی و تحلیل شده است. برای شبیهسازی شرایط شکست در نمونهها، مدلساز ژئومکانیکی Flac 2D به کار برده شده است. شرایط تنش تجربه شده در هنگام شکست نمونهها در آزمایشگاه از دادههای اصلی برای شبیهسازی شرایط شکست توسط روش تفاضل محدود بوده است. نتایج نشان میدهد که ضریب چسبندگی و مقاومت تک محوری کششی از متغیرهای حساس در کنترل شرایط شکست هستند. از این رو اگر ضریب چسبندگی و مقاومت کششی به ترتیب 26MPa و 29MPa اختیار شود، آنگاه برای بخش بالایی سازند آسماری در گستره باختری شیراز مقدار ضریب یانگ و ضریب بالک به ترتیب 260GPa و 23GPa برآورد میشود.
خدیجه هاشمی؛ بهنام اویسی؛ عبدالله سعیدی
چکیده
تغییرشکلها و چینخوردگیهای جوان از ویژگیهای آشکار کمربند ساده چینخورده زاگرس است. ساختار مطالعه شده چین مرتبط با گسلش هرمود است که در فارس ساحلی و در بخش جنوبی شهر لار قرار دارد. برای نمایش هندسه ساختار مطالعه شده و ارتباط کینماتیکی آن با بخشهای شمالی و جنوبی، برش ساختاری به درازای 27 کیلومتر در راستای NE-SW تهیه شد. این مطالعه ...
بیشتر
تغییرشکلها و چینخوردگیهای جوان از ویژگیهای آشکار کمربند ساده چینخورده زاگرس است. ساختار مطالعه شده چین مرتبط با گسلش هرمود است که در فارس ساحلی و در بخش جنوبی شهر لار قرار دارد. برای نمایش هندسه ساختار مطالعه شده و ارتباط کینماتیکی آن با بخشهای شمالی و جنوبی، برش ساختاری به درازای 27 کیلومتر در راستای NE-SW تهیه شد. این مطالعه نشان داد که تاقدیس هرمود همزمان با بازسازی دوباره کینماتیکی در هسته تاقدیس لار و افزایش تنشهای افقی حاصل از آن در فرودیواره گسل لار شکل گرفته است. تفسیر تغییرشکلهای جوان پوسته در منطقه بلافصل فرودیواره گسل لار گویای سازوکار رشد تاقدیس هرمود در شکل چین فراکنشی با طول یال ثابت است. برآورد آهنگ نسبی کوتاهشدگی (0mm/yr 2/0 ± 9/0) برای یال جنوبی تاقدیس هرمود نشاندهنده رشد سریع این چین به صورت یک چین جهشی است که با پیشروی سریع گسل هرمود به سمت سطح همراه بوده است. در نتیجه این فرایند مدل کینماتیکی تاقدیس هرمود از یک چین فراکنشی با طول یال ثابت به یک چین خمشی- گسلی برشی تبدیل میشود. برآوردها آهنگ نسبی برپایی برای تاقدیس جوان هرمود را در محل رأس چین mm/yr 1/0±7/0 پیشبینی میکند.
مجید نعمتی؛ بهنام اویسی؛ محمد فروتن؛ محمد جواد بلورچی
چکیده
زمینلرزهای در سیام تیر ماه 1389 با بزرگای 5.8 (مرکز لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران) جنوب زاگرس میانی را در گسترة گسل پیشانی کوهستان (MFF) لرزاند. این زمینلرزه و پسلرزههای آن یک نفر کشته داشته و صدها کیلومتر مربع پیرامون رومرکز زمینلرزه در گسترة یاد شده را لرزاند. این گستره در پیشینه خود چندین زمینلرزه بزرگ دارد که ...
بیشتر
زمینلرزهای در سیام تیر ماه 1389 با بزرگای 5.8 (مرکز لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران) جنوب زاگرس میانی را در گسترة گسل پیشانی کوهستان (MFF) لرزاند. این زمینلرزه و پسلرزههای آن یک نفر کشته داشته و صدها کیلومتر مربع پیرامون رومرکز زمینلرزه در گسترة یاد شده را لرزاند. این گستره در پیشینه خود چندین زمینلرزه بزرگ دارد که رویداد آنها را میتوان به گسل پیشانی کوهستان وابسته دانست. با هم آمیخت و پردازش نگاره پرتوهای پیکری (برداشت شده با شبکههای لرزهنگاری مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسیزلزله و شبکه محلی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور که در استان فارس راه اندازی شده بود)، ویژگیهای چشمهای این زمینلرزه بهینه شده است. ساز وکار زمینلرزه با به کارگیری قطبشهای نخستین پرتو فشاری رسیده به ایستگاهها، صفحهای با شیب 45 درجه رو به شمال، با راستای E˚N110 همخوان با گسل MFF به دست آمده که از پایداری کمی برخوردار بود و بزرگای آن در مقیاس ML، 5.4 و ژرفای 10 کیلومتری برای آن پیشنهاد شده است. زمینلرزه کودیان مانند دیگر زمینلرزههای وابسته به گسل MFF در زاگرس وابسته به نمو تاقدیسها در همسایگی آن بوده که همراه با فرایند گسلش در هسته و پیرامون آنهاست. گواه این نمو، فرایش و شیبدار شدن آبرفتهای جوان پیرامون آنهاست. بر پایه نقشه همشدت فراهم آمده از بررسیهای میدانی، خمهای هم شدت این زمینلرزه در راستای MFF کشیدگی داشته و بیشینه شدت آن در مقیاسهای MM، JMA، و VII برآورد شد. بهرغم جا به جاییهای ردیابی شده در بررسی تصاویر رادار، در بررسیهای میدانی گسلش سطحی مشاهده نشده است.