ابوالقاسم کامکار روحانی؛ محمود ذاکری
چکیده
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد ...
بیشتر
برای به دست آوردن نتایج دقیقتر از به کارگیری روش شبکههای عصبی مصنوعی، به جای انتخاب نتایج بهترین شبکه حاصل از فرایند سعی و خطا، نتایج چندین شبکه به روشی مناسب با هم ترکیب شده است تا شاید سامانه چندشبکهای حاصل، که از آن با عنوان ماشین کمیتهای تعبیر میشود، خطا را کاهش و درنتیجه، دقت را افزایش دهد. در این پژوهش، برای برآورد تخلخل مؤثر سنگ مخزن گازی کنگان در میدان عظیم هیدروکربنی پارس جنوبی، از ترکیب آنسامبلی شبکههای عصبی مصنوعی که نوعی ماشین کمیتهای با ساختار موازی است، استفاده شده است. به این منظور، دادههای نگارهای صوتی، چگالی، پرتو گاما و تخلخل نوترونی به عنوان ورودی شبکهها و تخلخل مؤثر به عنوان خروجی شبکهها از 4 چاه این میدان در بازۀ عمقی سازند کنگان انتخاب شدند. شبکههای عصبی پسانتشار خطا با ساختارهای متفاوت به روش مرتبسازی آموزش داده شد و توان تعمیم آنها ارزیابی شد. آنگاه شبکههایی که بهترین نتایج، یعنی کمترین میانگین مربعات خطای برآورد در مرحله آزمون را داشتند، برای ساخت ترکیبهای آنسامبلی انتخاب شدند. برای تعیین ضرایب شبکههای جزء ترکیبهای آنسامبلی خطی، سه روش میانگینگیری ساده، روش ترکیب خطی بهینه هاشم و روش غیرتحلیلی ترکیب خطی بهینه با استفاده از الگوریتم ژنتیک به کار برده شده و نتایج آنها با هم مقایسه شد. از مقایسه نتایج ترکیبها با بهترین شبکه عصبی مصنوعی منفرد حاصل، مشخص شد که بهترین ترکیب آنسامبلی حاصل، ترکیبی چهارشبکهای است که ضرایب شبکههای جزءِ آن با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین شده است. این ترکیب توانسته میانگین مربعات خطای برآورد الگوهای آموزش و آزمون را به ترتیب 6/3 درصد و 2/11 درصد نسبت به بهترین شبکه عصبی منفرد کاهش دهد.
محمد فرزامیان؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ منصور ضیایی؛ حسنعلی فرجی سبکبار؛ کیومرث سیف پناهی
چکیده
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ...
بیشتر
کانسار سرب و روی چیچکلو یکی از مناطق پتانسیلدار است که در محدوده کمربند سرب و روی پهنه تکاب و در 25 کیلومتری شمال باختر معدن انگوران قرار گرفته است. کانسار یادشده در طی چندین دهه گذشته به دفعات مورد مطالعات پیجویی و اکتشاف در مقیاسهای مختلف قرار گرفته و آخرین فعالیتهای اکتشافی، برداشتهای تفصیلی ژئوفیزیکی (بهروش مقاومت ویژه و قطبش القایی) و ژئوشیمیایی بهمنظور پتانسیلیابی کانسار سرب و روی در این منطقه بوده است. در این پژوهش، پس از مدلسازی و تفسیر دادههای ژئوفیزیکی و پردازش و تفسیر دادههای ژئوشیمیایی، نقشههای اکتشافی در محیط GIS آماده سازی شدند. در ادامه، با بهکارگیری توابع عضویت ذوزنقهای که متناسب با ماهیت اکتشافی است، نقشههای اکتشافی فازیسازی شده و در واقع روش فازیسازی نوینی برای فازیسازی نقشههای یادشده مورد توجه قرار گرفته است. در پایان برای تلفیق نقشههای فازی اکتشافی از عملگرهای فازی استفاده شده است. نتایج بررسی نقشه نهایی اکتشافی بهمنظور اکتشاف ماده معدنی سرب و روی در منطقه یادشده گسترش بیهنجاریهای اکتشافی با مطلوبیت فازی بیش از 5/0 را در جنوب خاوری منطقه مطالعاتی نشان میدهد که حاصل همپوشانی قابل توجه بیهنجاریهای ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی در این منطقه است. حفاریهای انجام شده در منطقه درستی نتایج اکتشافی به دست آمده در این پژوهش را مورد تأیید قرار میدهد.
مهیار یوسفی؛ رئوف غلامی؛ ابوالقاسم کامکار روحانی؛ علی مرادزاده
چکیده
در طراحی اکتشافات سیستماتیک و پیجویی ذخایر معدنیمیتوان با استفاده از مدلسازی ذخایر شناخته شده، الگوریتمی را طراحی نمود تا اجرای عملیات اکتشاف، تولید مدل پتانسیل معدنی و شناسایی نواحی هدف بر اساس مراحل ارائه شده در آن صورت گیرد. این مدل راهنمایی است که سبب شناسایی مناطق دارای بالاترین و بیشترین احتمال کانیسازی، افزایش ...
بیشتر
در طراحی اکتشافات سیستماتیک و پیجویی ذخایر معدنیمیتوان با استفاده از مدلسازی ذخایر شناخته شده، الگوریتمی را طراحی نمود تا اجرای عملیات اکتشاف، تولید مدل پتانسیل معدنی و شناسایی نواحی هدف بر اساس مراحل ارائه شده در آن صورت گیرد. این مدل راهنمایی است که سبب شناسایی مناطق دارای بالاترین و بیشترین احتمال کانیسازی، افزایش احتمال موفقیت و کاهش ریسک اکتشاف میگردد. هدف از مقاله حاضر طراحی و ارائه یک الگوریتم به منظور دسترسی به مدل پتانسیل معدنی بهینه در عملیات اکتشاف با نگرش ویژه به اکتشاف ذخایر طلا و پلاسرهای حاصل از آنها میباشد. در این راستا پس از مدلسازی توصیفی ذخایر طلا و تعریف یک مدل مفهومی مناسب، همه مشخصاتی که میتوانند به عنوان معیار اکتشافی مورد استفاده قرار گیرند، شناسایی و در قالب یک مدل هدف جمعآوری میشوند. سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل لایههای اطاعاتی مختلف، دسترسی به نقشههای شاهد و پیشگوی اکتشافی امکانپذیر میگردد. در مرحله بعد همه نقشههای دوتایی تلفیق میگردند تا مناطقی که در آنها همه معیارهای اکتشافی یکدیگر را تایید میکنند، به صورت یک نقشه معرفی شوند. نقشه اخیر مدل پتانسیل معدنی طلا بوده که محلهای احتمالی وقوع کانیسازی را بهعنوان مناطق هدف نشان میدهد. در نهایت مراحل طراحی شده بهصورت الگوریتمی ارائه میشود که در آن همه مراحل و روشهای اکتشافی قابل استفاده به صورت برنامهریزی شده و بهترتیب الویت آمده است.
مهدی محمدی ویژه؛ ابوالقاسم کامکار روحانی
چکیده
آبهای زیرسطحی، حفرات و ساختارهای مجزای دفنشده در ژرفاهای کم، بهدلیل تفاوت آشکار در ویژگیهای الکتریکی و الکترومغناطیسی با محیط دربرگیرنده خود، بهخوبی توسط روشهای مقاومت ویژه و GPR قابل آشکارسازی هستند. در این پژوهش، با در نظر گرفتن 3 نیمرخ با شرایط متفاوت بر روی این گونه اهداف، به بررسی پاسخ آنها پرداخته شده است. افزون ...
بیشتر
آبهای زیرسطحی، حفرات و ساختارهای مجزای دفنشده در ژرفاهای کم، بهدلیل تفاوت آشکار در ویژگیهای الکتریکی و الکترومغناطیسی با محیط دربرگیرنده خود، بهخوبی توسط روشهای مقاومت ویژه و GPR قابل آشکارسازی هستند. در این پژوهش، با در نظر گرفتن 3 نیمرخ با شرایط متفاوت بر روی این گونه اهداف، به بررسی پاسخ آنها پرداخته شده است. افزون بر این که استفاده از این روشها در کنار هم، بررسی قابلیتها و محدودیتهای روشهای یادشده را ممکن ساخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که روش GPR افزون بر سرعت و آسانی در برداشت دادهها، در آشکارسازی مرزهایی که ویژگیهای الکترومغناطیسی در میان دو محیط بهصورت ناگهانی تغییر میکند، بسیار موفق است. برداشتهای مقاومت ویژه در این پژوهش که بهروش نیمرخزنی با استفاده از آرایش ونر صورت گرفته است، نشان از مقاومت ویژه پایین محیطهای بررسیشده دارد. این امر، سبب ژرفای نفوذ کم روش GPR شده و بررسی اهداف دفنشده در ژرفاهای بیش از 2 متر بهوسیله این روش را غیر ممکن کرده است. بر خلاف روش GPR، روش مقاومت ویژه در آشکارسازی اهداف چندگانه با تفاوت شدید مقاومت ویژه در کنار هم، موفقیت چندانی حاصل نکرده است. این مطلب ناشی از قدرت جدایش پایینتر روش مقاومت ویژه در مقایسه با روش GPR است. در این پژوهش، با انتخاب دو الگوریتم متفاوت پردازش و اعمال آنها بر روی یک سری از دادههای اولیه GPR، اطلاعات قابل توجهی بهدست آمده است. اطلاعات بهدست آمده از مقاومت ویژه ساختارهای زیرسطحی با استفاده از برداشتهای مقاومت ویژه، انتخاب صحیح الگوریتمهای پردازش یادشده را ممکن ساخته است. این پژوهش بهخوبی نشان میدهد که مناطق با رسانندگی الکتریکی بالا در مقاطع مقاومت ویژه، منطبق بر مناطق با اتلاف (تضعیف) بالای امواج در مقاطع GPR هستند. از این ویژگی میتوان بهخوبی در تفسیر دادههای GPR بهره برد و روش مقاومت ویژه را مکملی مناسب برای روش GPR عنوان کرد.