رضا هفتلنگ؛ مسیح افقه؛ سیدعلی آقانباتی؛ مهناز پروانهنژاد شیرازی
چکیده
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه ...
بیشتر
ردیفهای سنگی و زیستی کرتاسه در برش بهار، در جنوب اصفهان، به ستبرای واقعی 147 متر، شامل شیلهای مدادی دارای آمونیتهای بودانتیسراس آلبین به رنگ سبز زیتونی متمایل به خاکستری هستند که بهصورت میانلایه، شیلهای آهکی دارند و با یک ناپیوستگی فرسایشی توسط سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار به سن تورونین پیشین پوشیده شدهاند که بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی وکستون و به ندرت گرینستون هستند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 27 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد و معادل سازند سروک در زاگرس است. سنگآهک مارنی و سنگآهک دارای دوکفهای اینوسراموس با میانلایههایی از مارن به دیرینگی اواخر تورونین میانی- تورونین پسین- کنیاسین تا ابتدای سانتونین، ترادفهای جوانتر این برش هستند که میتوانند معادل سازند سورگاه باشند. این واحد بر پایه زیستزون، با زیستزون شماره 28 معرفی شده توسط Wynd (1965) همخوانی دارد؛ همچنین بر پایه تقسیمبندی دانهام، از دید دانهبندی پکستون و در بخشهایی باندستون است. همبری زیرین این واحد بهصورت همشیب و پیوسته با سنگآهک ماسهای گلوکونیتدار و همبری بالایی آن بهصورت پیوسته و همشیب با مارن و میانلایههایی از سنگآهکهای سانتونین- کامپانین است. پس از مقایسه برش بهار با برش جنوب خاور لرستان (تاقدیس پشت جنگل) مطالعه شده توسط آزادبخت (1394) این نتایج حاصل شد: از دید سنگ/زیستچینهنگاری، سنگآهکهای ستبر تا نازکلایه به رنگ خاکستری روشن تا تیره با میانلایههایی از مارن، برش تاقدیس پشت جنگل با سنگآهک اینوسراموسدار و سنگآهک مارنی با میانلایههایی از مارن برش بهار، همخوانی دارد که از دید سنی به دیرینگی تورونین پیشین تا ابتدای کامپانین هستند. به دلیل همخوانی زیاد سنگچینهنگاری و زیستچینهنگاری برش بهار در جنوب اصفهان (ایران مرکزی) و برش تاقدیس پشت جنگل در جنوب خاور لرستان، چنین دریافت میشود که شاخهای از دریای لرستان در زمانهای تورونین- کنیاسین پیشروی کرده و بخشهایی از جنوب اصفهان را پوشش میداده است.
نصرالله عباسی؛ مهناز پروانهنژاد شیرازی؛ محمد علی حسینزاده
چکیده
نهشتههای آواری-کربناته آلبین-سنومانین در شمال باختری راین واقع در جنوب کرمان، به ستبرای 526 متر، قابل تفکیک به سه واحد سنگچینهشناسی غیررسمی است. واحد یک از رسوبات کنگلومرا، ماسهسنگ و سیلتسنگ با میانلایههای آهک و مارن میباشد. واحد دو شامل آهکهای اوربیتولیندار با خردههای فسیل رودیست، بلمنیت و آمونیت است. واحد سوم ...
بیشتر
نهشتههای آواری-کربناته آلبین-سنومانین در شمال باختری راین واقع در جنوب کرمان، به ستبرای 526 متر، قابل تفکیک به سه واحد سنگچینهشناسی غیررسمی است. واحد یک از رسوبات کنگلومرا، ماسهسنگ و سیلتسنگ با میانلایههای آهک و مارن میباشد. واحد دو شامل آهکهای اوربیتولیندار با خردههای فسیل رودیست، بلمنیت و آمونیت است. واحد سوم از تناوب آهکهای پلاژیک و ماسهسنگ تشکیل شده است. در لایههای واحدهای اول و سوم مجموعهای از اثرفسیلهای قارهای تا دریایی یافت شدند. این اثرفسیلها شامل Koilosoma isp.، Ophiomorpha isp.، Palaeophycus isp.، Planolites isp.، Skolithos isp.، Taenidium isp. و Thalassinoides suevicus هستند. این اثر فسیلها در سه اثر رخساره اسکوئنیا، اسکولیتوس و کروزیانا قابل گروهبندیاند. در واحد سوم این توالی اثرفسیل همافزایThalassinoides-Phycodesبه فراوانی یافت شد. دهلیزهای داربستی با انشعابهای Y و Tریخت تالاسینوئیدسی به یک دسته دهلیزهای پرانشعاب فیکودسی ختم میشوند. نمونههای همافزای Thalassinoides-Phycodes در توالی مورد مطالعه یک ساختار حفاری-تغذیهای داشته به نحوی که بخش تالاسینوئیدسی آن بیشتر عملکرد حفاری و بخش فیکودسی آن جستجوی تغذیهای را نشان میدهد. این اثر فسیل در محیط دریایی و در کفههای دور از ساحل (offshore shelf) نسبتاً ژرف گسترش داشته است. با توجه به دادههای اثرشناسی و گسترش اثر رخسارهها، میتوان چنین نتیجه گرفت که حوضه رسوبی کربناته-تخریبی آلبین-سنومانین شمال باختری راین در برش گزک، یک حوضه ژرفشونده به طرف بالا بوده است.