کیوان شیعیان؛ جلیل قلمقاش؛ منصور وثوقی عابدینی؛ فریبرز مسعودی
چکیده
آتشفشان بزمان در کمان ماگمایی مکران قرار دارد. سنگهای آذرآواری و گدازهای با ترکیب ریوداسیتی تا بازالتی با ماهیت کالکآلکالن در زمان کواترنری از دهانههای اصلی و جانبی این آتشفشان فوران کردهاند. نمودارهای چند عنصری بهنجارشده براساس ترکیب گوشته اولیه، غنیشدگی عناصر LIL نسبت به عناصر HFS و بیهنجاری منفی عناصرNb و Ti را نشان ...
بیشتر
آتشفشان بزمان در کمان ماگمایی مکران قرار دارد. سنگهای آذرآواری و گدازهای با ترکیب ریوداسیتی تا بازالتی با ماهیت کالکآلکالن در زمان کواترنری از دهانههای اصلی و جانبی این آتشفشان فوران کردهاند. نمودارهای چند عنصری بهنجارشده براساس ترکیب گوشته اولیه، غنیشدگی عناصر LIL نسبت به عناصر HFS و بیهنجاری منفی عناصرNb و Ti را نشان میدهد. همچنین الگوی توزیع عناصر خاکی کمیاب بهنجار شده برپایه کندریت، غنیشدگی LREE نسبتHREE را با بیهنجاری منفی Eu نشان میدهد. این شکلهای ژئوشیمیایی نشانگر آن است که سنگهای آتشفشانی بزمان، در یک موقعیت فرورانشی و از ذوب بخشی یک گوشته متازوماتیسم شده تشکیل شدهاند. بر پایه نمودارهای La/Yb در برابر Dy/Yb وLa/Sm در برابر Sm/Yb منشأ ماگمایی بزمان ترکیب فلوگوپیت اسپینل لرزولیت و یا فلوگوپیت گارنت لرزولیت داشته است.
یوسف وثیق؛ علی درویشزاده؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمدهاشم امامی
چکیده
منطقه حیران در شمال خاور اردبیل و جنوب باختر دریای خزر واقع شده است. شواهد صحرایی نشاندهنده فعالیتهای آتشفشانی زیردریایی در این منطقه است. ترکیب کلی این سنگها، بازالتی بوده و برونزدهایی از گدازههای بالشی (پیلولاوا)، منشور، دایک و روانههای گدازهای در نقاط متعدد نشاندهنده وجود آثار پوسته اقیانوسی در این منطقه است. مطالعات ...
بیشتر
منطقه حیران در شمال خاور اردبیل و جنوب باختر دریای خزر واقع شده است. شواهد صحرایی نشاندهنده فعالیتهای آتشفشانی زیردریایی در این منطقه است. ترکیب کلی این سنگها، بازالتی بوده و برونزدهایی از گدازههای بالشی (پیلولاوا)، منشور، دایک و روانههای گدازهای در نقاط متعدد نشاندهنده وجود آثار پوسته اقیانوسی در این منطقه است. مطالعات صورت گرفته در نقاط دیگری از حاشیه جنوبی دریای خزر و تشابه ساختاری و سنگشناسی منطقه حیران با این مناطق میتواند تأییدکننده این نکته باشد که منطقه حیران دنباله بازشدگی حاشیه جنوبی دریای خزر است. سن سنگهای آتشفشانی زیردریایی منطقه به کرتاسه پایانی تا ائوسن نسبت داده میشود. سنگهای مورد مطالعه از نظر ویژگیهای سنگنگاری در طیفی از آندزیبازالت تا اولیوین بازالت قرار داشته به سری آلکالن تعلق دارند. جایگاه زمینساختی- ماگمایی این گدازهها به حوضه پشت کمان مربوط است. منشأ ماگمای سازنده این سنگها به گوشته سنگکرهای زیرقاره مربوط بوده و در رابطه با فرایند فرورانش احتمالاً در یک محیط فرافرورانش (سوپراسابداکشن) تشکیل شدهاند. بسته شدن اقیانوس سوان ـ آکرا ـ قرهداغ سبب تشکیل حوضه حاشیهای جنوب دریای خزر به صورت یک حوضه پشت کمانی در کرتاسه بالایی تا اواسط پالئوژن شده است. گدازههای زیردریایی منطقه حیران احتمالاً از بقایای فعالیتهای آتشفشانی در این حوضه حاشیهای هستند.
مریم السادات سجادی نسب؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمدهاشم امامی؛ منصور قربانی
چکیده
توده گرانیتوییدی مورد مطالعه با گسترش تقریبی 50 کیلومتر مربع در جنوب باختر کلاردشت از توابع استان مازندران قرار دارد و از تودههای نفوذی پهنه البرز مرکزی به شمار می آید. این توده با سن 4± 54 تا 3± 56 میلیون سال (پالئوسن بالایی تا ائوسن زیرین) در سازندهای مبارک و شمشک نفوذ کرده و از دید سنگشناسی دربردارنده دو واحد ...
بیشتر
توده گرانیتوییدی مورد مطالعه با گسترش تقریبی 50 کیلومتر مربع در جنوب باختر کلاردشت از توابع استان مازندران قرار دارد و از تودههای نفوذی پهنه البرز مرکزی به شمار می آید. این توده با سن 4± 54 تا 3± 56 میلیون سال (پالئوسن بالایی تا ائوسن زیرین) در سازندهای مبارک و شمشک نفوذ کرده و از دید سنگشناسی دربردارنده دو واحد فلسیک (گرانیت،کوارتزسینیت وکوارتزمونزونیت) و حدواسط تا مافیک (مونزونیت تا مونزودیوریت، دیوریت و گابرو) است. سنگهای گروه اول بهویژه گرانیتها و کوارتزمونزونیت ها همانندیهای کانیشناسی و بافتی زیادی نشان میدهند و شواهد اختلاط ماگمایی مانند بافت راپاکیوی، بافت پوییکیلیتیک، سوزنهای آپاتیت، میخهای پلاژیوکلاز کلسیک در پلاژیوکلازها و انکلاوهای میکروگرانولرمافیک در آنها دیده میشود. این سنگها ماهیت متاآلومین تا پرآلومین ضعیف (برخی از نمونههای گرانیتی) دارند و از نظر K2O، K2O+Na2O و عناصر Hf، Rb و Th نسبت به گروه دوم غنیتر هستند. بر پایه نمودار مربوط به عناصر خاکی کمیاب، سنگهای این گروه از LREE غنیشدگی قابل توجهی دارند و با توجه به رفتار Zr، Cr، Ba و Y در روند تفریق، ویژگیهای گرانیتهای نوع I دمای پایین را نشان میدهند. در سنگهای گروه دوم، مونزونیتها و مونزودیوریتها نیز شواهد مربوط به متاسوماتیسم آلکالن همراه با بافتهای اختلاط ماگمایی مانند سوزنهای آپاتیت و میخهای آنورتیت در پلاژیوکلازها، دیده میشود. این سنگها ماهیت متاآلومین دارند و از TiO2، FeOT، MgO، CaO و P2O5 و عناصر Y، Ba، V وSr نسبت به گروه اول غنیتر هستند و برخلاف گرانیتهای گروه اول ویژگیهای نوع I دمای بالا را نشان میدهند. با توجه به شواهد ژئوشیمیایی و سن توده مورد مطالعه مشخص شد که توده اشارهشده از نوع گرانیتهای پس از کوهزایی است که ویژگیهای حدواسط میان VAG و WPG دارند. بررسی ایزوتوپی Nd نشان میدهد که تنها گرانیتهای منطقه میتوانند دارای منشأ سنگکره (لیتوسفر) غنیشده باشند ( εNdمنفی) و بقیه سنگهای منطقه، منشأ گوشتهای تهی شده، دارند (εNd مثبت). با توجه به شواهد سنگنگاری و ژئوشیمیایی، اختلاط ماگمایی نقش مهمی در تکامل ماگمای منطقه داشته است و بنابراین، مدل ذوب پوسته به وسیله ماگمای مشتقشده از گوشته، برای زایش ماگمای منطقه پیشنهاد میشود.
رحیم دبیری؛ محمد هاشم امامی؛ حبیب ملایی؛ میترا غفاری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ نعمتاله رشید نژاد عمران
چکیده
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای ...
بیشتر
حجم قابل توجهی از سنگهای آتشفشانی کواترنر، در شمال باختر اهر( شمال باختر ایران) گسترش یافتهاند. این سنگها مورد تجزیه عناصر اصلی، فرعی، خاکی کمیاب و ایزوتوپی Sr- Nd قرار گرفتهاند. بر پایه دادههای ژئوشیمیایی، این سنگها شامل آلکالیبازالت، تراکیبازالت، تراکیآندزیتبازالتی و تراکیآندزیت با ویژگی چیره آلکالن هستند. سنگهای یادشده، از مجموعه کانیهای الیوین، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز ± آمفیبول ± بیوتیت تشکیل شدهاند و بیشتر بافت میکرولیتی پورفیری دارند. بر پایه بررسیهای انجام شده روی عناصر اصلی و فرعی، با کاهش مقادیر MgO، مقادیر Rb، Ba، Na2O، K2O، Al2O3 و SiO2 افزایش و مقادیر Cr، Fe2O3*و CaO کاهش مییابد. بهطور کلی، سنگهای منطقه از عناصر LIL و LREE غنی و از عناصر HFS تهی هستند. بررسی های ایزوتوپی Sr-Nd نشان میدهد که طیف ترکیبی نسبتهای 87Sr/86Sr نمونههای مورد مطالعه از 704463/0 تا 704921/0 و نسبتهای 143Nd/144Nd نمونهها از 512649/0 تا 512774/0 متغیر است. نسبتهای CaO/Al2O3 در برابر MgO، La/Sm در برابر Rb و نیز مقادیر Zr و Ba در برابر Th نشان میدهد که تفریق ماگمایی از راه تبلور بخشی، مهمترین فرایند در تکوین سنگهای منطقه بوده است. همچنین مدلسازی AFC و مطالعات ایزوتوپی و میکروسکوپی بیانگر آن است که آلایش پوستهای، بههمراه تبلور بخشی، نقش مهمی در تحول سنگهای تراکیآندزیتی منطقه داشته است. دادههای ژئوشیمیایی و ایزوتوپی نشان میدهد که آمیختگی ماگمایی فرایند تأثیرگذاری در تکوین سنگهای منطقه نبوده است. نسبتهای ایزوتوپی نئودیمیم بالا و استرانسیم پایین و نیز مقادیر بالای Ni، Cr و MgO در آلکالیبازالتهای منطقه گویای آن است که این سنگها از یک ماگمای به نسبت اولیه بهوجود آمدهاند. مدلسازی REE و بررسی نسبتهای عناصر فرعی و خاکی کمیاب نشان میدهد که آلکالیبازالتهای منطقه مورد مطالعه میتوانند از ذوب بخشی ناچیز (1 تا 3 درصدی) یک اسپینل لرزولیت بهوجود آمده باشند.
جلیل قلمقاش؛ سارا هوشمند معنوی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
مجموعه نفوذی اشنویه از 3 خانواده نفوذی دیوریت، گرانیت و آلکالیسینیت- آلکالیگرانیت (آس- آگ) در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان پدید آمده است. بر پایه ویژگیهای کانیایی و ژئوشیمیایی، سنگهای دیوریتی حاصل ذوب بخشی گوشته تحول یافته سنگکرهای هستند. خانواده گرانیتی با ویژگیهای آشکار گرانیتهای نوع S حاصل ذوب بخشی سنگهای ...
بیشتر
مجموعه نفوذی اشنویه از 3 خانواده نفوذی دیوریت، گرانیت و آلکالیسینیت- آلکالیگرانیت (آس- آگ) در بخش شمال باختری پهنه سنندج- سیرجان پدید آمده است. بر پایه ویژگیهای کانیایی و ژئوشیمیایی، سنگهای دیوریتی حاصل ذوب بخشی گوشته تحول یافته سنگکرهای هستند. خانواده گرانیتی با ویژگیهای آشکار گرانیتهای نوع S حاصل ذوب بخشی سنگهای پلیتی- گریواکی هستند. خانواده آس- آگ از دو توده با ترکیب آلکالیسینیتی- آلکالیگرانیتی و آلکالیگرانیت فلوریندار که از گرانیتهای نوع A پرآلومین هستند تشکیل شده است. سنگهای این خانواده حاصل ذوب بخشی سنگهای کوارتز- فلدسپاری تفریقنیافته در دمای بالا بودهاند. با توجه به بیهنجاری منفی Nb و Ti در نمودارهای چند عنصری و برپایه نمودار Rb-(Y+Nb) سنگهای دیوریتی در حاشیه فعال قارهایی (VAG) پدید آمدهاند. با توجه به محیط تشکیل دیوریتهای منطقه و همزمانی تشکیل آنها با سنگهای گرانیتی در 100 میلیون سال پیش، به نظر میرسد مجموعه نفوذی اشنویه حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نوتتیس به زیر ایران مرکزی است. با بالاآمدن ماگمای مافیک به درون پوسته قارهای و در اثر حرارت آن، پوسته بالایی دچار ذوب بخشی شده و ماگمای خانواده گرانیتی تشکیل شده است. 20 میلیون سال پس از ایجاد سنگهای نفوذی دیوریتی و گرانیتی، ماگمای اولیه خانواده سنگهای آلکالی سینیتی- آلکالیگرانیتی در اثر حرارت ماگمای مافیک و یا در اثر وقفه در فرورانش و کاهش فشار از ذوب سنگهای کوارتز- فلدسپاری پوسته پایینی تکوین یافته است.
عباس مقصودی؛ محمد یزدی؛ محمود مهرپرتو؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانهزایی طلای میرکوهعلیمیرزا در شمال سراب و در پهنه ساختاری البرز باختری ـ آذربایجان قرار دارد. کانهزایی به صورت رگهای با روند شمالباختر ـ جنوبخاور در توفهای داسیتی و ریوداسیتی مربوط به نئوژن تشکیل شده است.کانیشناسی رگه شامل کوارتزـ سریسیت ـ آدولاریاـکلسیت و پیریت (کمتر از 1 درصد) میباشد که بیانگر حضور رگه اپیترمال ...
بیشتر
کانهزایی طلای میرکوهعلیمیرزا در شمال سراب و در پهنه ساختاری البرز باختری ـ آذربایجان قرار دارد. کانهزایی به صورت رگهای با روند شمالباختر ـ جنوبخاور در توفهای داسیتی و ریوداسیتی مربوط به نئوژن تشکیل شده است.کانیشناسی رگه شامل کوارتزـ سریسیت ـ آدولاریاـکلسیت و پیریت (کمتر از 1 درصد) میباشد که بیانگر حضور رگه اپیترمال سولفیدی شدن پایین در منطقه است. با توجه به بررسیهای سیالات درگیر موجود در کوارتز، کانهزایی در دامنه دمایی 161 تا 260 درجه سانتیگراد و شوری5/6- 5/0 درصد وزنی معادل NaCl تشکیل شده است. عیار طلا در رگه کوارتز دارای تغییراتی از270 تا 3240 میلیگرم در تن میباشد. بیشترین مقدار طلا در نمونههای کوارتز با بافت تیغهای ـ شبکهای و برشی است که میتواند ارتباط مستقیم بین نهشت طلا و جوشش را در سیستم رگهای طلادار محدوده میرکوهعلیمیرزا نشان دهد که با همراهی سیالات درگیر غنی از مایع و غنی از بخار در این نمونه ها تأیید میشود.
سارا یوسفی فر؛ احمد خاکزاد؛ هوشنگ اسدی هارونی؛ محمدرضا جعفری؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی ...
بیشتر
کانسار مس– طلای پورفیری دالی از نظر زمینشناسی در برخورد نوار ماگمایی ارومیه- دختر و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته است و برای نخستینبار بر اساس پردازش دادههای ماهوارهای TM مورد شناسایی قرار گرفته است. در این تحقیق، بخش شمالی کانسار دالی برای تلفیق لایههای اکتشافی و به منظور تعیین مناطق پتانسیلدار مس و طلا، مورد بررسی قرار گرفته است. لایههای اکتشافی شامل: سنگشناسی، دگرسانی، ژئوفیزیک، ژئوشیمی، زمینساخت و کانهزایی مس است. از آنجا که تصمیم صحیح میتواند تأثیر بسزایی در طرحهای اکتشافی داشته باشد، در این پژوهش سعی شد تا از روش نوین تلفیقی استفاده شود که شامل روشهای شاخص همپوشانی، منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. این سه روش تأیید کننده و مکمل هم هستند و مناطق پرپتانسیل کانیسازی مس و طلا پورفیری را نمایان کرده است. از بین روشهای مورد استفاده، فرایند تحلیل سلسله مراتبی مناسبترین روش برای تلفیق لایههای اکتشافی در این محدوده است. بررسیهای اکتشافی انجام گرفته از جمله شواهد صحرایی رخنمونها، کانهزاییها و نیز نمونهبرداری از 6 ترانشه در محدوده مورد مطالعه، مؤید این موضوع است. بر اساس نتایج حاصل، در آینده چشمانداز زمینشناسی در بخش مرکزی محدوده مورد مطالعه برای ادامه عملیات اکتشافی بخصوص اکتشاف عمقی مناسب است.
عباس مقصودی؛ محمد یزدی؛ محمود مهرپرتو؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
محدوده اکتشافی میرکوهعلیمیرزا واقع در شمال سراب در ورقه ژئوشیمیایی 1:100000 مشگینشهر قرار دارد. این محدوده از دیدگاه زمینشناسی ســاختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. واحدهای سنگی که در محدودههای کانیزایی رخنمون دارند شامل توفهای ریولیتی و دایسیتی بههمراه سنگهای آتشفشانی- نیمه ژرف حدواسط تا بازی به سن ائوسن ...
بیشتر
محدوده اکتشافی میرکوهعلیمیرزا واقع در شمال سراب در ورقه ژئوشیمیایی 1:100000 مشگینشهر قرار دارد. این محدوده از دیدگاه زمینشناسی ســاختاری بخشی از زون البرز باختری- آذربایجان است. واحدهای سنگی که در محدودههای کانیزایی رخنمون دارند شامل توفهای ریولیتی و دایسیتی بههمراه سنگهای آتشفشانی- نیمه ژرف حدواسط تا بازی به سن ائوسن و نئوژن هستند. مطالعات ژئوشیمیایی در محدوده مورد مطالعه به روش رسوبآبراههای در مقیاس 1:25000 و برداشت نمونههای لیتوژئوشیمیایی از بالادست نمونههای بیهنجاری، منجر به معرفی یک محدوده کانیزایی مس (بهاحتمال پورفیری) و چند محدوده کانیزایی فلزات قیمتی و عناصر پایه در اشکال رگهای برای اولین بار شد. رخداد این کانیزاییها در منطقه میتواند بخش کوچکی از یک سامانه گرمابی بزرگ باشدکه تأثیر این چرخش همرفتی تا پهنه بیش از 10 کیلومتر مربع نسبت به کانیزایی مس گسترش داشته است و کانیزاییهای اپیترمال طلا به همراه سرب و روی و مولیبدن نزدیک به توده کانساری مس، در فاصله دورتر، نقره، آرسنیک، آنتیموان به همراه سرب و روی و در دورترین فاصله بهترتیب کانیزایی منگنز و بیهنجاریهای عنصر جیوه (در رسوب آبراههای) را تشکیل داده است.
قدرت اله رستمی پایدار؛ محمد لطفی؛ مجید قادری؛ آزاده امیری؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی در باختر همدان و در میان توالی آتشفشانی- رسوبی سری سنقر در زون زمینشناسی- ساختاری سنندج- سیرجان قرار دارند. بررسیهای کانهنگاری و تجزیههای SEM-EDAX بر روی کانسنگ آهن مگنتیتی این دو کانسار در راستای شناخت بهتر ترکیب کانیشناسی و شیمی بلور کانسنگ، نتایج جالب توجهی را نشان داده است. با بررسی میزان ...
بیشتر
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی در باختر همدان و در میان توالی آتشفشانی- رسوبی سری سنقر در زون زمینشناسی- ساختاری سنندج- سیرجان قرار دارند. بررسیهای کانهنگاری و تجزیههای SEM-EDAX بر روی کانسنگ آهن مگنتیتی این دو کانسار در راستای شناخت بهتر ترکیب کانیشناسی و شیمی بلور کانسنگ، نتایج جالب توجهی را نشان داده است. با بررسی میزان تمرکز برخی از عناصر کمیاب نظیر وانادیم، کبالت، نیکل، مس، کروم، تیتان، طلا، عناصر گروه پلاتین و برخی ناخالصیهای سولفور و فسفر در کانسنگ، مشخص شد تنها بخشی از پیریت اولیه دارای تمرکزهای جالب توجهی از عنصر پلاتین است. بهنظر میرسد دیگر نسلهای پیریت و مگنتیت از نظر عناصر کمیاب یادشده تهیشدهاند. سیالات گرمابی تأخیری که باعث کانیسازی پیریت در باطله (گانگ) کلسیت- کوارتز شدهاند، از نظر کانیسازی طلا نیز با اهمیت بوده و در واقع، کانی پیریت به عنوان حامل خوبی برای طلا عملنموده است. شناسایی مقادیر قابل توجهی از فلوگوپیت و الگوی تمرکز عناصر کمیاب در کانسنگ آهن گلالی، نظریه اسکارن نوع منیزیم آتشفشانزاد را قوت داده است.
راضیه محمدی؛ محمد هاشم امامی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
منطقه مورد مطالعه در حدود 230 کیلومتری جنوب باختری تهران قرار گرفته است. مطالعات زمینشناسی بر روی این منطقه حاکی از وجود تودههای نفوذی بازیک به سن احتمالی میوسن و گدازههایی با طیف ترکیبی اسیدی تا بازیک به سن اولیگومیوسن است. سنگهای نفوذی به طور عمده ترکیب گابرویی داشته و گدازهها را داسیت- ریوداسیت، آندزیت، تراکی ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در حدود 230 کیلومتری جنوب باختری تهران قرار گرفته است. مطالعات زمینشناسی بر روی این منطقه حاکی از وجود تودههای نفوذی بازیک به سن احتمالی میوسن و گدازههایی با طیف ترکیبی اسیدی تا بازیک به سن اولیگومیوسن است. سنگهای نفوذی به طور عمده ترکیب گابرویی داشته و گدازهها را داسیت- ریوداسیت، آندزیت، تراکی آندزیت، هورنبلند آندزیت، آندزیت بازالتی و تراکی بازالت تشکیل میدهد سنگهای نفوذی بیشتر ماهیت قلیایی و گدازهها کم و بیش ماهیت کلسیمی- قلیایی را نشان میدهند. در مطالعات ژئوشیمیایی ایزوتوپی گدازههای آندزیتی منطقه در محدوده ترکیب کل زمین قرار میگیرند، اما به نظر میرسد سنگهای گوشتهای ضمن استقرار در پوسته (بویژه پوسته قارهای بالایی) با آن دچار آلودگی شده است. ترکیب BSE به طرف غنیشدگی از نسبت 87Sr/86Sr جابهجا شده است که نمونهای از سنگها چنین وضعیتی را نشان میدهد. نمودارهای عنکبوتی مربوط به عناصر کمیاب نشان میدهد که جایگاه زمینساختی تودههای نفوذی منطقه با محیط زمینساختی کششی مطابقت مینمایند. این در حالی است که گدازهها دارای نمودارهای عنکبوتی با روند یکنواختی نبوده و به مناطق فرورانش شباهت بیشتری دارند. این مسئله بیانگر آن است که تودههای نفوذی منطقه مورد مطالعه با سنگهای آتشفشانی بخش جنوبی آن تفاوت ژنتیکی دارد.
غلامعلی معاف پوریان؛ محمد پورمعافی؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد هاشم امامی؛ محمدرضا جاننثاری؛ استفان پارمن
چکیده
رخنمونهای پراکنده متشکل از سنگهای فرامافیک- مافیک و میان لایههای رسوبی در شمال خطواره فریمان - تربت جام را به طور عمده در مناطق باختر مشهد، خاور فریمان و شمال تربت جام در منطقه آق دربند میتوان ملاحظه کرد. مطالعه این سنگها در خاور فریمان، شواهد صحرایی، مانند وجود سیماهای بالشی و برشی را ارائه کرد که از ماهیت آتشفشانی تا ...
بیشتر
رخنمونهای پراکنده متشکل از سنگهای فرامافیک- مافیک و میان لایههای رسوبی در شمال خطواره فریمان - تربت جام را به طور عمده در مناطق باختر مشهد، خاور فریمان و شمال تربت جام در منطقه آق دربند میتوان ملاحظه کرد. مطالعه این سنگها در خاور فریمان، شواهد صحرایی، مانند وجود سیماهای بالشی و برشی را ارائه کرد که از ماهیت آتشفشانی تا کمژرفای این سنگها حکایت دارد، ضمن آن که مشــاهده انـواع بافـتهای نامتـعادل شـامل اولیـوینها و پیروکسـنهای کشـیده و توخالی، به صورت بافت پیروکسن اسپینیفکس و بافت اولیوین میکرو اسپینیفکس، به ترتیب در سنگهای مافیک و فرامافیک و همچنین حضور شیشه بر همین اساس توضیح داده میشود. بنابراین ماهیت آتشفشانی تا کمژرفای این سنگها آشکار بوده و با توجه به معیارهای زمینشیمیایی تعریف شده توسط IUGS در خصوص انواع سنگهای آتشفشانی غنی از MgO نمونههای فرامافیک- مافیک خاور فریمان را میتوان به ترتیب در ردیف سنگهای کماتئیتی، پیکریتی و بازالتی قرار داد. تفاوتهای اساسی دیده شده در زمینه زمینشیمی این سنگها مانند نسبتهای مختلف بین عناصر ناسازگار نامتحرک و الگوهای متفاوت تغییرات REE و عنکبوتی را نمیتوان صرفاً بر اساس اختلاف در شرایط و درجه ذوب بخشی یک منبع گوشتهای یکنواخت و یا فرایندهای AFC توضیح داد. بنابراین وجود یک منبع گوشتهای ناهمگن و یا سازوکار ذوب دینامیک را در این زمینه میتوان محتمل دانست. علاوه بر ناهمگنی ذکر شده که با انگاره منبع پلوم گوشتهای قابل توجیه است، نسبتهای عناصر ناسازگار نامتحرک مانند (Nb/Th)Nدر برابر (Nb/La)N و Nb/Th در برابرZr/Y را که به نسبتهای دیده شده در بازالتهای مربوط به جایگاه دشتهای اقیانوسی(OPB) شباهت دارد و همچنین موقعیت نمونهها در نمودار نسبت Zr/Y در برابر Nb/Y که بالاتر از خط ∆Nb قرار میگیرند را بر همین اساس یعنی نقش پلوم گوشتهای در سنگزایی سنگها میتوان توضیح داد. در اینجا، پیدایش بافتهای نامتعادل نیز به فروتافت(Undercooling) ماگماهای فراتافته نشأت گرفته از پلوم گوشتهای در حال صعود و نیز رشد سریع بلورها نسبت داده میشود. این استدلال با دادههای موجود در خصوص شیمی بلورهای اولیوین مبنی بر میزان بالای oF که تا حداکثر 0.93 در یک نمونه کماتئیتی بالغ میشود و از وجود مذابهای والد دما بالا و سرشار از MgO حکایت داشته، مطابقت میکند. بر این اساس، مقدار MgO ماگمای والـد در حدود % 74/23و دمای آن بیـن Cº 1470تـا Cº 1535برآورد میشود. مقادیر ذکر شده فراتر از حدی است که از یک محیط وابسته به فرورانش و یا حتی مورب عادی انتظار میرود و بیشتر با دمای حاکم بر محیطهای مرتبط با نقاط داغ و متأثر از پلومهای گوشتهای شباهت دارد.
نصیر عامل؛ محسن موید؛ علی عامری؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد هاشم امامی؛ محسن مؤذن
چکیده
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن ...
بیشتر
ماگماتیسم کلسیمی- قلیایی با سن پلیو ـ کواترنری در منطقه آذربایجان و شمال باختر ایران به شکلهای گوناگون از جمله آتشفشان چینهای، گنبد و روانههای آتشفشانی ظاهر شده و شامل آتشفشانی- آواریها، بازالتهای آندزیتی، آندزیت، داسیت، ریوداسیت و ریولیت است. این مجموعه آتشفشانی با مرز دگرشیب بر روی واحدهای رسوبی با سن میوسن قرار دارد. بررسی ترکیب شیمیایی سنگهای حد واسط تا اسید نشان میدهد که ماگمای تشکیل دهنده سنگهای یاد شده کلسیمی- قلیایی است و با نسبت Na2O / K2O> 1مشخص میشود و در محدوده ماگماهای پتاسیم متوسط و متاآلومینوس قرار میگیرند. این سنگها غنیشدگی در LILE، و U و تهیشدگی در عناصر Y،Nb و HREE نشان میدهند. الگوی عناصر خاکی کمیاب این سنگها به شدت تفریق یافته است و فاقد بیهنجاری منفی Eu است.
محیط زمینساختی این سنگها در محدوده کمانهای ماگمایی پس برخوردی و کمانهای حاشیه قارهای فعال قرار میگیرد. ادامه همگرایی صفحههای عربستان و اوراسیا پس از برخورد در اواخر میو- پلیوسن به اوج خود رسیده و سبب ستبرشدگی، کوتاه شدگی و فراخاست قابل توجه پوسته در شمال باختر ایران و خاور ترکیه شده و فلات مرتفع ایران- ترکیه را بهوجود آورده است. در اثر بههم خوردن و آشفتگی در ترازهای حرارتی و فراخاست، گوشته سست کرهای دچار ذوب بخشی با آهنگ کم، با حضور گارنت در بازمانده شده است و ماگمای بازی قلیایی تشکیل شده است. صعود ماگمای بازی داغ و استقرار آن در پوسته سبب توسعه ذوب بخشی در این ناحیه شده و ماگماهای اسیدی تشکیل شده است. این ویژگی باعث شده است که ابتدا ماگمای اسید از ذوب پوسته و محصولات پرتابی آن خارج شده و سپس ماگمای بازی قلیایی فوران کند، لذا وجود سریهای معکوس آتشفشانی که در آن واحدهای بازالتی قلیایی اولیویندار در بالا و سنگهای حدواسط تا اسیدی در زیر قرارگرفتهاند، از علائم فعالیت آتشفشانی دونمایی(بایمودال) در پلیو- کواترنر آذربایجان است. ماگمای هیبرید حاصل از آمیختگی ماگمای اسیدی با منشأ پوستهای و بازی با منشأ گوشته مولد سنگهای حدواسط بوده است. ویژگیهای شیمیایی دو ماگما با هم متفاوت بوده و یکی از آنها خاصیت کلسیمی- قلیایی داشته و دیگری قلیایی- بازی است. در تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی پلیو-کواترنر آذربایجان فرایندهای (AFC) نیز مؤثر بوده است و این مسئله با شواهد کانی شناسی و نمودارهای تغییرات عناصر اصلی و جزئی قابل درک است. مقایسه شواهد زمینشناختی و ویژگیهای زمینشیمیایی واحدهای آتشفشانی شمال باختر ایران و خاور ترکیه در پلیو-کواترنر نشان میدهد که سیر تحولی یکسانی در تکوین ماگمای این مناطق وجود داشته است.
سیدمحمد هاشمی؛ محمدهاشم امامی؛ منصور وثوقی عابدینی؛ محمد پورمعافی؛ منصور قربانی
چکیده
در جنوب خاور شهر طبس منطقهای به وسعت حدود 400 کیلومتر مربع از بازالتهای مربوط به کواترنری پوشیده شده است که از نظر زمینشناسی جزء زون لوت بهشمار میآیند. براساس مطالعات سنگنگاری و تجزیه میکروپروب الکترونی (EMPA) ، بافت این سنگها بیشتر پورفیری و گاهی آفیریک است. درشت بلورهای این بازالتها به طور عمده اولیوین از ...
بیشتر
در جنوب خاور شهر طبس منطقهای به وسعت حدود 400 کیلومتر مربع از بازالتهای مربوط به کواترنری پوشیده شده است که از نظر زمینشناسی جزء زون لوت بهشمار میآیند. براساس مطالعات سنگنگاری و تجزیه میکروپروب الکترونی (EMPA) ، بافت این سنگها بیشتر پورفیری و گاهی آفیریک است. درشت بلورهای این بازالتها به طور عمده اولیوین از نوع کریزولیت، اوژیت و پلاژیوکلاز (لابرادوریت تا آندزین) است که در خمیرهای از میکرولیتهای پلاژیوکلاز و بلورهای ریز پیروکسن و گاه شیشه قرار دارند. براساس نمودارهای مقدار مجموع قلیاییها در مقابل مقدارSiO2 ماهیت ماگمای این سنگها قلیایی تا نیمه قلیایی تعیین شد و علت ویژگیهای نیمه قلیایی برخی از سنگها، پدیده آغشتگی ماگمای قلیایی با مواد پوستهای است. فقر نیوبیم در سنگهای غنیتر از Si6O2 یکی از دلایل مهم این پدیده است. نمونههای قلیایی دارای نفلین نورماتیو و نمونههای نیمه قلیایی دارای کوارتز نورماتیو هستند. مطالعات ایزوتوپهای Sr و Nd این آغشتگی پوستهای را تأیید کردهاند و به علاوه نشاندهنده این است که منشأ ماگمای اولیه بازالتها از بخشهای بالای گوشته است. براساس مطالعات صحرایی و نمودارهای زمینساختی - ماگمایی این بازالتها از نوع درون قارهای است که در کواترنری در اثر فعالیت گسل بزرگ نایبند و بازشدگی در محل تقاطع با شاخههای فرعی این گسل به سطح زمین راه یافتهاند .
محمدحسین خلقی؛ منصور وثوقی عابدینی
چکیده
باتولیت صفاخانه در شمال باختری ایران (47 کیلومتری جنوب باختر شاهیندژ) واقع است. این باتولیت در لبه پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد و سنگهای کرتاسه را بریده است. سن رادیومتری پدیدار شدن این باتولیت برای نخستین بار با روش K - Ar، 5/69 میلیون سال تعیین شده است. این سن، بیانگر زمان کرتاسه پسین- پالئوسن و رخداد زمینساختی لارامید است. ...
بیشتر
باتولیت صفاخانه در شمال باختری ایران (47 کیلومتری جنوب باختر شاهیندژ) واقع است. این باتولیت در لبه پهنه ساختاری ایران مرکزی قرار دارد و سنگهای کرتاسه را بریده است. سن رادیومتری پدیدار شدن این باتولیت برای نخستین بار با روش K - Ar، 5/69 میلیون سال تعیین شده است. این سن، بیانگر زمان کرتاسه پسین- پالئوسن و رخداد زمینساختی لارامید است. بررسی ژئوشیمیائی این باتولیت نشان میدهد که قسمت عمده ماگمای تشکیل دهنده این باتولیت ماگمای گوشتهای بوده است که درآن تحولاتی از نوع تفریق بلوری و آغشتگی صورت گرفته است. تفریق بلوری باعث تشکیل سنگهای متفاوت به ترتیب از نوع کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت، تونالیت، گرانودیوریت، مونزوگرانیت شده است. ماگمای مولد این سنگها از نوع کلسیمی – قلیایی (کلکو آلکالن) و بیشتر متاآلومین است. خصوصیات سنگهای این باتولیت با گرانیتهای تیپ "I" از گونه کالدونین قابل مقایسه است. از نظر موقعیت زمینساختی ویژگیهای این باتولیت با گرانیتوییدهای کمان آتشفشانی (VAG) مطابقت دارد.